ساختار مغز و اتصال به عملکرد مرتبط با مصرف پورنوگرافی: مغز در انجمن (2014)

نظرات

منتشر شده در JAMA روانپزشکی (مه ، 2014) ، این اولین مطالعه اسکن مغز در مورد کاربران پورنو بود. محققان چندین تغییر مغز پیدا کردند و این تغییرات با میزان مصرف پورنو ارتباط دارد. افراد مورد مطالعه کاربران پورنو متوسط ​​بودند و در گروه معتاد طبقه بندی نمی شدند. در این مطالعه ، متخصصان موسسه ماکس پلانک آلمان دریافتند:

1) ساعت های بیشتر در هفته / سال های بیشتر از مشاهده پورنو مربوط به کاهش ماده خاکستری در بخش مدار پاداش (striatum) درگیر در انگیزه و تصمیم گیری. ماده خاکستری کاهش یافته در این ناحیه مرتبط با پاداش به معنی ارتباطات عصبی کمتر است. ارتباطات عصبی کمتر در اینجا به فعالیت پاداشی ضعیف تبدیل می شود، یا یک پاسخ خفیف خنده دار که اغلب نامیده می شود کاهش حساسیت. محققان این را به عنوان نشانه ای از تأثیرات در معرض قرار گرفتن در معرض طولانی مدت در رابطه جنسی تفسیر کرده اند. نویسنده سرباز سیمونه کاین گفت::

"این بدان معناست که مصرف منظم پورنوگرافی بیشتر یا کمتر از سیستم پاداش خود استفاده می کند"

2) ارتباط عصبی بین سیستم پاداش و قشر پیشانی با افزایش تماشای پورنو بدتر شد. همانطور که مطالعه توضیح داد،

"اختلال در عملکرد این مدار مربوط به انتخاب های نامناسب رفتاری مانند جستجوی مواد مخدر است ، بدون در نظر گرفتن نتیجه منفی بالقوه."

به طور خلاصه، این شواهد مربوط به ارتباط بین استفاده از پورنو و اختلال کنترل ضربه است.

3) در بیشتر عکسها، فعال شدن سیستم پاداش کمتر در معرض تصاویر جنسی استفاده می شود. توضیح احتمالی این است که کاربران سنگین در نهایت به تحریک بیشتری نیاز دارند تا مدارهای پاداش خود را بسوزانند. کاهش حساسیت، منجر به تحمل، در همه انواع اعتیاد رایج است. گفت: مطالعه،

"این مطابق با این فرضیه است که قرار گرفتن در معرض شدید محرک های پورنوگرافیک منجر به کاهش تنظیم پاسخ عصبی طبیعی به محرک های جنسی می شود."

سیمون کوهن ادامه داد:

"ما فرض می کنیم که افراد با مصرف بیش از حد پورنو نیاز به افزایش تحریک برای دریافت همان مبلغ پاداش."

Kühn می گوید ادبیات روانشناختی و علمی موجود نشان می دهد مصرف کنندگان پورنو به دنبال مواد با بازی های جنسی جدید و شدید تر هستند:

"این کاملا فرضیه مناسب است که سیستم پاداش آنها نیاز به تحریک رو به رشد است."

یافته های فوق، دو استدلال اصلی را مطرح می کنند اعتیاد به مواد مخدر:

  1. که اعتیاد به پورنو به سادگی "میل جنسی بالا" واقعیت: سنگین ترین کاربران پورنو کمترین پاسخ را به تصاویر جنسی داشتند. این "میل جنسی" زیاد نیست.
  2. این استفاده از پورنو اجباری توسط عادت رانده می شود یا به راحتی بی حوصله می شود. در حالی که این درست است، اغلب عادت به عنوان یک اثر کوتاه مدت و بدون تغییر قابل اندازه گیری در مغز تعریف می شود.

به خلاصه: استفاده از پورنو بیشتر در ارتباط با ماده خاکستری کم و کاهش فعالیت پاداش (در striatum پشتی) در هنگام مشاهده تصاویر جنسی است. استفاده بیشتر از پورنو نیز با ارتباطات ضعیف بین صندلی اراده ما، قشر جلویی و سیستم پاداش مرتبط است. پوشش رسانه ای:


مطبوعاتی از موسسه ماکس پلانک

مطالعه نشان می دهد که ارتباط بین مصرف و ساختار مغز

از زمانی که پورنوگرافی در اینترنت ظاهر شد، از هر زمان دیگری قابل دسترسی تر است. این در مصرف پورنوگرافی منعکس شده است که در سطح جهانی افزایش یافته است. اما تأثیر مصرف مکرر پورنوگرافی بر مغز انسان چگونه است؟ مطالعه مشترک موسسه ماکس پلانک برای توسعه انسانی و Charité بیمارستان دانشگاه روانپزشکی در بیمارستان سنت هلویک به دنبال این سوال است.

پورنوگرافی یک تابو اجتماعی است. تعداد کمی به استفاده از آن اعتراف می کنند، با این حال بازار بزرگ است. در جوامع پیش از اینترنت، پورنوگرافی اغلب باید به صورت مخفیانه تهیه شود. امروزه می توان آن را به صورت جداگانه و به طور مستقیم در یک کامپیوتر خانگی با چند کلیک مشاهده کرد. سایت های پورنوگرافی در میان لیست ترین وب سایت های بازدید شده در آلمان رتبه بندی می شوند که اغلب بازدید کننده تر از رسانه های اصلی و خرده فروشی هستند.

اما تأثیر مصرف محتوای پورنوگرافی بر مغز انسان چگونه است؟ سیمون کوهن و جرج گالینات، محققان برلین به این موضوع پی بردند. دانشمندان مردان 64 بزرگسال 21 را به 45 کشاندند. ابتدا افراد مورد نظر در مورد مصرف فعلی آنها در مورد پورنوگرافی سوال شدند. به عنوان مثال: "از زمانی که شما از مواد پورنوگرافی استفاده کرده اید؟" و "برای چند ساعت در هفته به طور متوسط ​​شما آن را مشاهده می کنید؟" سپس با کمک تصویربرداری رزونانس مغناطیسی، محقق ساخت مغز و فعالیت مغز را در حالی که افراد در حال دیدن تصاویر پورنوگرافی بودند.

ارزیابی ارتباط بین تعداد ساعتهایی که افراد در طی مشاهده محتوای پورنوگرافی در هفته و حجم کل ماده خاکستری در مغز آنها ارتباط داشتند، ارتباطی منفی بین استفاده از پورنوگرافی و حجم استریاتوم، ناحیه مغز ایجاد می کند بخشی از سیستم پاداش. هرچند که بیشتر افراد در معرض پورنوگرافی قرار گرفتند، اما حجم جسمی آنها کم است. سیمون کوهن، نویسنده اصلی این تحقیق و دانشمند در زمینه تحقیقات روانشناختی توسعه در موسسه ماکس پلانک برای توسعه انسانی می گوید: "این می تواند به این معنی باشد که مصرف منظم پورنوگرافی سیستم پاداش را از بین می برد.

علاوه بر این، در حالی که افراد در حال مشاهده تصاویر تحریک کننده جنسی هستند، سطح فعالیت در سیستم پاداش، در مغز کاربران مکرر و منظم پورنوگرافی به طور قابل توجهی پایین تر از کاربران مجرد و نامنظم بود. "بنابراین ما فرض می کنیم که افراد با استفاده از پورنوگرافی بالا نیاز به محرک قوی تر برای رسیدن به سطح پاداش همان،" سیمونه Kühn می گوید. این سازگاری با یافته های مربوط به قابلیت ارتباطی استریاتوم به سایر مناطق مغز است: مصرف پورنوگرافی با ارتباط کاهش یافته بین منطقه پاداش و قشر پیشانی مواجه است. قشر prefrontal، همراه با striatum، درگیر در انگیزه است و به نظر می رسد که کنترل رانندگی پاداش.

محققان بر این باورند که یافته های مربوط به اتصال بین استریاتوم و دیگر مناطق مغز می تواند به دو صورت تفسیر شود: یا اتصال کاهش یافته، نشانه ای از پتانسیل عصبی وابسته به تجربه است، یعنی اثر مصرف پورنوگرافی بر سیستم پاداش، یا به طور متناوب ، این می تواند پیش شرطی باشد که میزان مصرف پورنوگرافی را تعیین می کند. محققان فکر می کنند که اولین تفسیر، توضیح بیشتر احتمال است. "ما فرض می کنیم که استفاده های مکرر پورنوگرافی منجر به این تغییرات می شود. ما در حال برنامه ریزی مطالعات پیگیری برای نشان دادن این به طور مستقیم، "جرج گالینات، همکارانش و روانپزشک در بیمارستان دانشگاهی روانپزشکی Charité در بیمارستان سنت هلویج اضافه می کند.


تکمیلی:

مه ، 2016. کوهن و گالینات این بررسی را منتشر کردند - مبانی نوروبیولوژی هیپرسیومی (2016). در بررسی Kuhn & Gallinat مطالعه fMRI خود را در سال 2014 توصیف می کنند:

در مطالعه اخیر توسط گروه ما ، ما مردان سالم شركت كردیم و ساعات گزارش شده خود را با استفاده از مواد پورنوگرافی با پاسخ fMRI آنها به تصاویر جنسی و همچنین مورفولوژی مغزشان همراه كردیم (Kuhn & Gallinat، 2014). هرچه ساعات بیشتری شرکت کنندگان گزارش کردند که پورنوگرافی مصرف می کنند ، پاسخ BOLD در گاو چپ در پاسخ به تصاویر جنسی کمتر است. علاوه بر این ، ما دریافتیم که ساعات بیشتری به تماشای پورنوگرافی با حجم ماده خاکستری کمتری در جسم مخطط مرتبط است ، دقیق تر در دنده سمت راست که به داخل پوتامن شکمی می رسد. ما فرض می کنیم که کمبود حجم ساختاری مغز ممکن است نتایج تحمل پس از حساسیت به محرک های جنسی را منعکس کند. اختلاف بین نتایج گزارش شده توسط Voon و همکاران می تواند به این دلیل باشد که شرکت کنندگان ما از جمعیت عمومی استخدام شده اند و به عنوان افراد مبتلا به ابراز عصبی تشخیص داده نمی شوند. با این حال، ممکن است که تصاویر هنوز از تصاویر پورنوگرافی (بر خلاف فیلمهایی که در مطالعه توسط Voon مورد استفاده قرار میگیرند) ممکن است به نظر میرسد که تماشاگرهای ویدئویی پورنو امروز، همانطور که توسط عشق و همکاران (2015) پیشنهاد شده، راضی نیستند. از لحاظ قابلیت ارتباطی، متوجه شدیم که شرکت کنندگان که پورنوگرافی بیشتری مصرف می کردند، ارتباط کمتر بین کادو راست (جایی که حجم آن کم است) و کورتکس پیشانی فرسایشی (DLPFC) را ترک کرد. DLPFC نه تنها شناخته شده است درگیر در توابع کنترل اجرایی، بلکه شناخته شده است که در واکنش پذیری نشانه در مواد مخدر دخالت دارد. اختلال خاصی در ارتباطات عملکردی بین DLPFC و Caudate نیز در شرکت کنندگان معتاد هروئین گزارش شده است (Wang et al.، 2013) که همبستگی های عصبی مربوط به پورنوگرافی مشابه افراد معتاد را نشان می دهد.


تکمیلی:

2014 مطالعه fMRI کمبریج در مورد معتادان پورنو (وون و همکاران، 2014) تفاوت بین این دو مطالعه در بخش بحث را توضیح می دهد:

با توجه به ادبیات مربوط به فعالیت مغز در داوطلبان سالم به مناطق فعال جنسیتی صریح، ما یک شبکه مشابه از جمله cortices occipito-temporal و parietal، insula، cingulate و cortices of orbitofrontal and lower front، gyrus pre-central، caudate، ventral striatum، pallidum، amygdala، substantia nigra و هیپوتالاموس 13-19. طولانی تر بودن استفاده از مواد صریح آنلاین در مردان سالم نشان داده شده است که با فعالیت های باقی مانده بافت پائین سمت چپ ارتباط دارد تا تصاویری که هنوز با صراحت بیان شده اند، بیانگر نقش بالقوه حساسیت بندی 23. در مقابل، این مطالعه فعلی بر یک گروه پاتولوژیک با CSB متمرکز است که با مشکل کنترل استفاده همراه با عواقب منفی مشخص می شود. علاوه بر این، این مطالعه فعلی از کلیپ های ویدئویی نسبت به تصاویر ثابت کوتاه استفاده می کند. در داوطلبان سالم، مشاهده تصاویر ساحلی وابسته به کلیپ های ویدئویی، دارای الگوی فعال سازی محدود تر از جمله هیپوکامپ، آمیگدال و قوزک های قاعدگی خلفی و فکری 20 پیشنهاد می کند که اختلاف عصبی بین تصویر های ثابت کوتاه و فیلم های طولانی تر مورد استفاده در این مطالعه فعلی است. علاوه بر این، اختلالات اعتیاد مانند اختلالات مصرف کوکائین نیز نشان داده شده است که با توجه به اختلالات توجه توجه بیشتری همراه است، در حالی که مصرف کنندگان کوکائین تجربی نشان داده اند که تعصب توجه 66 پیشنهاد می کند که تفاوت های بالقوه بین کاربران تفريحی و وابسته وجود دارد. به این ترتیب، تفاوت بین مطالعات ممکن است تفاوت در جمعیت یا کار را نشان دهد. مطالعه ما نشان می دهد که پاسخ مغز به مواد صریح آنلاین ممکن است در افراد با CSB متفاوت باشد به عنوان افراد سالم که ممکن است کاربران سنگین مواد آنلاین صریح، اما بدون از دست دادن کنترل و یا ارتباط با عواقب منفی.


مطالعه - ساختار مغز و ارتباط عملکردی مرتبط با مصرف پورنوگرافی: مغز در انجمن

JAMA روانپزشکی. منتشر شده در ماه مه 28، 2014. doi: 10.1001 / jamapsychiatry.2014.93

مطالعه کامل در فرم PDF.

سیمون کوهن ، دکترا1; یورگن گالینات ، دکتری2,3

اهمیت  از آنجایی که پورنوگرافی بر روی اینترنت ظاهر می شود، دسترسی، قیمت گذاری و ناشناس بودن مصرف محرک های جنسی بصری افزایش یافته و میلیون ها کاربر را جذب کرده است. بر اساس این فرضیه که مصرف پورنوگرافی مشابه شباهت به دنبال رفتار پاداش، رفتار اخلاقی و رفتار اعتیادآور است، ما پیش بینی کردیم که تغییرات شبکۀ پیشقراوی در کاربران مکرر وجود داشته باشد.

Object.sci-hub.orgive  برای تعیین اینکه آیا مصرف پورنوگرافی مکرر با شبکه پیشینیان پیشین مرتبط است یا خیر.

طراحی، تنظیم و شرکت کنندگان  شصت و چهار سالمند بالغ مرد با طیف گسترده ای از مصرف پورنوگرافی در موسسه ماکس پلانک برای توسعه انسانی در برلین، آلمان، ساعت ها از مصرف پورنوگرافی در هفته گزارش دادند. مصرف پورنوگرافی با ساختار عصبی، فعال سازی مرتبط با کار و اتصال حالت حالت استراحت همراه بود.

نتایج اصلی و اقدامات  حجم ماده خاکستری مغز با استفاده از مورفومتری مبتنی بر وکسل اندازه گیری شد و اتصال به عملکرد حالت حالت استراحت روی اسکن عکسبرداری رزونانس مغناطیسی 3-T اندازه گیری شد.

نتایج  ما متوجه شدیم که منفی بودن ارتباط بین گزارش های پورنوگرافی گزارش شده در هفته و حجم ماده خاکستری در سمت راست (P  <.001 ، اصلاح شده برای مقایسه های متعدد) و همچنین با فعالیت عملکردی در طول یک الگوی واکنش نشانه ای جنسی در پوتامن سمت چپ (P <.001). اتصال عملکردی نوار سمت راست به قشر جلوی مغز پشتی سمت چپ با ساعتها مصرف پورنوگرافی ارتباط منفی داشت.

نتیجه گیری و ارتباط ارتباط منفی مصرف خودسرانه پورنوگرافی با حجم راست سینه (سمت راست)، فعال شدن استریاتوم (پوتامن) در زمان واکنش پذیری کیو و اتصال به عملکرد پایین سمت چپ راست به سمت چپ دو طرفه پیشانی سمت چپ چپ می تواند تغییر در پلاستیک عصبی را به عنوان یک نتیجه تحریک شدید سیستم پاداش، همراه با مدولاسیون پایین تر از پایین از مناطق قشر پیشانی. در عوض، این می تواند یک پیش شرط باشد که مصرف پورنوگرافی را جبران کند.

ارقام در این مقاله

نمایش های محتوای جنسی در فیلم ها، موزیک ها و اینترنت در سال های اخیر افزایش یافته است.1 از آنجا که اینترنت مقرراتی نیست، به عنوان وسیله نقلیه برای پخش پورنوگرافی ظاهر شده است. تصاویر پورنوگرافی برای استفاده در منزل شخصی خود از طریق اینترنت به جای کتابفروشی بزرگسالان یا سینما های عمومی در دسترس هستند. بنابراین، دسترسی، مقرون به صرفه، و ناشناس بودن2 مخاطبان گسترده تر جذب کرده اند. تحقیقات در ایالات متحده نشان داده است که٪ 66٪ از مردان و 41٪ زنان هر ماه به صورت پورنوگرافی مصرف می کنند.3 تخمین زده شده از 50 درصد کل ترافیک اینترنت مربوط به جنسیت است.4 این درصد نشان می دهد که پورنوگرافی دیگر مسئله جمعیت اقلیت نیست، بلکه یک پدیده ی توده ای است که بر جامعه ما تاثیر می گذارد. جالب توجه است که این پدیده به انسان محدود نمی شود؛ یک مطالعه اخیر نشان داد که میمونهای نر مکزیکی جوایز آب را به تماشای تصاویر پایه زن میوه دادند.5

نشان داده شده است که میزان مصرف پورنوگرافی منجر به پیش بینی های مختلف منفی منفی در انسان می شود. یک بررسی سوئدی در مورد پسران نوجوان نشان داد که پسران با مصرف روزانه بیشتر علاقه مند به انواع مختلف انفجاری و غیر قانونی پورنوگرافی هستند و بیشتر به آرزوی واقعی واقعیت می پردازند.1,68 در مشارکت، کاهش رضایت جنسی و تمایل به اتخاذ اسکریپت های پورنوگرافی با مصرف مکرر پورنوگرافی اینترنتی همراه است.9 یک مطالعه طولی با توجه به کاربران اینترنت متوجه شده است که دسترسی به پورنوگرافی آنلاین، پیش بینی استفاده از کامپیوتر اجباری بعد از سال 1 بود.10 یافته های ذکر شده در کنار یکدیگر، این فرض را مطرح می کنند که پورنوگرافی تأثیری بر رفتار و شناخت اجتماعی مصرف کنندگان دارد. بنابراین فرض می کنیم مصرف پورنوگرافی، حتی در سطح غیر دائمی، ممکن است بر ساختار و عملکرد مغز اثر بگذارد. با این حال، به نظر ما، مغز مرتبط با مصرف پورنوگرافی مکرر تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است.

در ادبیات علمی محبوب، نظریات مربوط به نظریه هایی که از تحقیقات اعتقادی گرفته شده است، پورنوگرافی به عنوان یک محرک پیش بینی شده و به طور طبیعی متقاعد کننده است و سطح بالایی از قرار گرفتن آن منجر به کاهش یا عادت پاسخ عصبی در شبکه پاداش می شود. فرض بر این است که فرآیندهای تطبیقی ​​را که در آن مغز ربوده شده است، افزایش می دهد و کمتر پاسخگو به پورنوگرافی می شود.11 توافق عمومی وجود دارد که زیربنای عصبی اعتیاد شامل مناطق مغزی است که بخشی از شبکه پاداش مانند نورون های دوپامین میانی، ستون فقرات و قشر پیشانی است.12,13 تصور می شود که استریاتوم درگیر شدن در شکل گیری عادت است، زمانی که استفاده از مواد مخدر به سمت رفتار اجباری پیشرفت می کند.14 به ویژه نشان داده شده است که استریتوم شکمی در پردازش مجدد واکنش پذیری داروهای مختلف سوء استفاده دخیل است15 اما همچنین در پردازش اخبار.16 تداخل کارکرد قشر پیشوفرونتال یکی از مهمترین تغییرات عصبی شناختی است که در تحقیق درباره اختلالات سوء مصرف مواد رایج در انسان و حیوانات مورد بحث قرار گرفته است.17 در مطالعات اعتیاد فارماکولوژیک در انسان، تغییرات حجمی در ستون فقرات قاعدگی و قشر پرفرانتال نشان داده شده است.1820

در مطالعه حاضر، ما بررسی کردیم که همبستگی های عصبی مرتبط با استفاده از مکرر و نه لزوما اعتیاد آور پورنوگرافی در یک جمعیت سالم برای بررسی اینکه آیا این رفتار مشترک با ساختار و عملکرد برخی مناطق مغز مرتبط است.

شرکت کنندگان

شصت و چهار مرد سالم (میانگین سن [SD]، 28.9 [6.62] سال، دامنه 21-45 سال) استخدام شدند. در تبلیغات، تمرکز ما بر مصرف پورنوگرافی ذکر نشده است؛ در عوض، ما به شرکت کنندگان سالم علاقه مند به شرکت در یک مطالعه علمی از جمله اندازه گیری های رزونانس مغناطیسی (MRI). ما نمونه ما را به مردانی محدود کردیم زیرا مردان در سن جوانتر در معرض پورنوگرافی قرار می گیرند، پورنوگرافی بیشتری مصرف می کنند،21 و بیشتر احتمال دارد که با زنان مواجه شود.22 با توجه به مصاحبه های شخصی (مصاحبه مینی بین المللی Neurosychiatric23) شرکت کنندگان هیچ اختلالی روانپزشکی نداشتند. سایر اختلالات پزشکی و عصبی از مطالعه حذف شدند. استفاده از مواد با دقت مورد بررسی قرار گرفت. معیارهای محرومیت برای همه افراد اختلالات در MRI بود. این مطالعه توسط کمیته اخلاق محلی دانشگاه کلینیک Charité در برلین آلمان تأیید شد. پس از توصیف کامل این مطالعه، رضایت کتبی از شرکت کنندگان دریافت کردیم.

روش اسکن

تصاویر ساختاری بر روی یک اسکنر 3-T (زیمنس) با یک سر سوزن کانال 12 با استفاده از یک ترتیب گراديان-اکو آماده مغناطيسی T1 جمع آوری شد (زمان تکرار = 2500 میلی ثانیه؛ زمان اکو = 4.77 میلی ثانیه؛ زمان معکوس = 1100 میلی ثانیه ، matrix = 256 × 256 × 176؛ زاویه تلنگر = 7 °؛ 1 × 1 × 1 mm3 اندازه وکسل)

تصاویر حالت حالت استراحت کارکردی با استفاده از یک توالی تصویربرداری اچو پلانار T2 * -weighted جمع آوری شد (زمان تکرار = 2000 میلی ثانیه، زمان اکو = 30 میلی ثانیه، ماتریس تصویر = 64 × 64، میدان دید = 216 میلی متر، زاویه تلنگر = 80 °، ضخامت قطعه = 3.0 میلی متر، فاکتور فاصله = 20٪، اندازه واکسل 3 × 3 × 3 mm3، تراکم محوری 36، دقیقه 5). شرکت کنندگان به آنها دستور داد چشم خود را ببندند و آرام شوند. همان دنباله برای به دست آوردن تصاویر مرتبط با کار استفاده شده است.

پرسشنامه

ما سوالات زیر را برای بررسی استفاده از پورنوگرافی اداره کردیم:چند ساعت به طور میانگین شما در طول روز هفته تماشای مواد پورنو را تماشا می کنید؟ " و "چند ساعت به طور متوسط ​​شما در طول روز آخر هفته تماشای مواد پورنو را تماشا می کنید؟" از این تعداد، ساعتهای محاسبه شده به طور میانگین در طول هفته با مواد پورنوگرافی صرف می شود (ساعت های پورنو [PHs]) از آنجا که توزیع PH های گزارش شده درهم شکسته بود و به طور معمول توزیع نمی شد (Kolmogorov-Smirnov، Z = 1.54؛ P <.05) ، ما متغیر را با استفاده از ریشه مربع تغییر شکل دادیم (Kolmogorov-Smirnov ، Z = 0.77؛ P = .59) علاوه بر مصرف فعلی ما، از شرکت کنندگان نیز خواسته شد که چند سال از آنها پورنوگرافی مصرف کرده اید.

علاوه بر این، ما از آن استفاده کردیم نمایش آنلاین جنسی خود راt24 (در ترجمه آلمانی) یک وسیله ارزیابی خودسری 25 که برای ارزیابی استفاده جنسی از اینترنت از اینترنت طراحی شده است و نسخه کوتاه Screening Of Addiction Sexual تست25 (در ترجمه آلمانی) طراحی شده برای ارزیابی علائم اعتیاد جنسی. برای کنترل اثرات اعتیاد به اینترنت، از ما استفاده کردیم اعتیاد به اینترنت تست26 (در نسخه آلمانی آن؛ همچنین نگاه کنید به مطالعه Barke و همکاران27) شامل اقلام 20 است. علاوه بر این، برای ارزیابی نشانگرهای بیماری روانپزشکی، یعنی مصرف مواد و افسردگی، ما اداره کردیم شناسایی اختلالات مصرف الکل تست28 و پرسشنامه افسردگی بک.29

وظیفه Cue-Reactivity

ما با استفاده از 60 تصاویر صریح جنسی از وب سایت های پورنوگرافی و تصاویر 60 nonsexual، همراه با تعداد و جنس افراد در تصاویر جنسی، در فعالیت های غیرجنسی، یعنی ورزش های فیزیکی. تصاویر در بلوک های 6 با تصاویر 10 برای هر یک از شرایط جنسی و غیر جنسی ارائه شده است. هر تصویر برای 530 میلی ثانیه برای جلوگیری از بازبینی دقیق محتوای تصویر نمایش داده شد. فاصله بین فواصل بین 500 و 5 ثانیه در مراحل 6.5 میلی ثانیه متغیر است. بلوک ها با هشت دوره ثابت فکری 60-دوم قرار گرفتند.

تحلیل دادهها

مورفومتری مبتنی بر وکسل

داده های ساختاری با استفاده از مورفومتری مبتنی بر وکسل (VBM8، http://dbm.neuro.uni-jena.de.sci-hub.org/vbm.html) و نقشه برداری پارامتری آماری (SPM8 ، با استفاده از پارامترهای پیش فرض. تصحیح بایاس ، طبقه بندی بافت و ثبت آفین در VBM8 دخیل است. تقسیم بندی ماده خاکستری (GM) و ماده سفید (WM) ثبت شده در آفین برای ساخت یک آناتومیک دیفرمورف سفارشی استفاده شد) ثبت از طریق الگوی جبر دروغ بیان شده. بخشهای پیچیده GM و WM ایجاد شد. برای حفظ حجم یک بافت خاص در یک وکسل که منجر به اندازه گیری حجم GM می شود ، مدولاسیون با تعیین کننده های ژاکوبی استفاده شد. تصاویر با عرض کامل در نیمی از هسته 8 میلی متر. همبستگی کل مغز با حجم GM و WM و PH های گزارش شده محاسبه شد. سن و حجم کل مغز به عنوان متغیرهای مورد علاقه وارد شدند. نقشه های حاصل با آستانه P <001 و از آستانه میزان آماری برای اصلاح مقایسه های متعدد همراه با اصلاح صافی ناپایدار بر اساس جایگشت استفاده شد.30

تجزیه و تحلیل MRI عملکردی واکنش پذیر Cue

پیش پردازش داده های عملکردی MRI با استفاده از SPM8 انجام شد و شامل اصلاح تکه تکه کردن، تنظیم مجدد فضایی به حجم اول و پیدایش غیر خطی به فضای موسسه مغز و اعصاب مونترال بود. سپس تصاویر با یک هسته Gaussian از 8 میلیمتر عرض کامل در حداکثر نیمی قابل تنظیم بود. هر بلوک (جنسی، غیر جنسی، و تثبیت) مدل سازی شد و با عملکرد پاسخ همودینامیک سازگاری داشت. پارامترهای حرکت در ماتریس طراحی گنجانده شده است. ما در کنترول مقایسه نشانه های جنسی در برابر تثبیت و شرایط کنترل غیرجنسی علاقه مند شدیم. ما یک تجزیه و تحلیل سطح دوم انجام دادیم که پیوندهای PH را با خط پایه کنتراست در مقابل تثبیت انجام دادیم. آستانه ارتفاع از P <.001 استفاده شد و تصحیح اندازه خوشه توسط شبیه سازی مونت کارلو انجام شد. نقشه های بدست آمده همانطور که توضیح داده شد آستانه شدند (آستانه گسترش خوشه = 24).

تجزیه و تحلیل میانجی

برای بررسی رابطه بین یافته های مربوط به کارهای ساختاری و عملکردی، سیگنال های خوشه ای قابل توجه در تجزیه و تحلیل اصلی، در تجزیه و تحلیل میانجیگری تأیید، آزمایش شد که آیا کوواریانس بین متغیرهای 2 (X و Y) می تواند توسط یک متغیر ثانویه میانجی (M) یک واسطه مهم، یکی از آنهایی است که محتوا به طور قابل ملاحظه ای ارتباط بین آن را تحت تاثیر قرار می دهد X و Y. ما آزمایش کردیم که اثر متغیر منبع متغیر GM در striatum راست بر مصرف پورنوگرافی، متغیر نتیجه، توسط فعال سازی عملکرد ستون فقرات چپ در هنگام ارائه جنسی نشانه گذاری شده است. تجزیه و تحلیل با استفاده از کد MATLAB https://web.archive.org/web/20150702042221/http://wagerlab.colorado.edu.sci-hub.org/ بر اساس مدل مسیر 3 متغیر با سرعت انجام شده است آزمون بوت استرپ اصلاح شده مغرضانه از نظر آماری. مسیرهای زیر آزمایش شد: مسیر مستقیم a (منبع واسطه)؛ مسیر غیرمستقیم b (نتیجه واسطه)؛ و اثر میانجیگری ab، محصول از a و b، به عنوان کاهش ارتباط بین منبع و نتیجه تعریف شده است (رابطه کل، c) با استفاده از میانجی در مدل (مسیر مستقیم، C ').

تجزیه و تحلیل عملکرد کاربردی

جلد اول 5 حذف شد. پیش پردازش داده ها، از جمله زمان بندی برش، اصلاح حرکت حرکتی و نرمال سازی فضایی به قالب موسسه مغز و اعصاب مونترال با استفاده از SPM8 و دستیار پردازش داده ها برای MRI عملیات حالت استراحت انجام شد.31 فیلتر فضایی 4 میلیمتر عرض کامل در نیمه حداکثر استفاده شد. پس از پیش پردازش، روند خطی حذف شد و یک فیلتر فیلتر باند زمانی (0.01-0.08 Hz) استفاده شد.32 علاوه بر این، اثرات این اختلالات مزاحم را از جمله سیگنال جهانی، پارامترهای حرکت 6، سیگنال از مایع مغزی نخاعی و WM حذف کردیم.33 ما یک تجزیه و تحلیل اکتشافی را انجام دادیم که نقشه های ارتباطی عملیاتی را با یک منطقه بذر متشکل از خوشه ای در caudate انجام داد. نتایج حاصل از نقشه های ارتباطی عملکردی با PHs برای شناسایی مناطق مغزی که با توجه به مصرف پورنوگرافی به طور مشترک با وزن راست انجام می شود، مرتبط بودند. نقشه ها به صورت پیش فرض توصیف شده اند (آستانه گسترش خوشه = 39).

به طور متوسط ​​شرکت کنندگان 4.09 PHs را گزارش کردند (SD، 3.9؛ دامنه، 0-19.5؛ مربع ریشه دار نیست) با توجه به معیارهای تست Screening Screening اینترنت، شرکت کنندگان 21 به عنوان خطر وابستگی جنسی به اینترنت طبقه بندی شدند اما نه به عنوان معتاد. Tاو به طور کلی نمره آزمون تست جنسیت اینترنتی به طور مثبت با PH های گزارش شده مرتبط بود (r64 = 0.389 ، P  01/1.35) در آزمون غربالگری اعتیاد جنسی ، شرکت کنندگان به طور متوسط ​​2.03 (SD ، XNUMX) امتیاز گرفتند. همبستگی مثبتی بین نمره آزمون تشخیص اختلالات اسکلتی و PHS مشاهده شد (r64 = 0.250 ، P <.05) و پرسشنامه افسردگی بک (r64 = 0.295 ، P <.05).

هنگامی که PHs (ریشه های مربعی) با تقسیم بندی GM ترکیب می شود، ما یک ارتباط منفی معنی دار در ستون فقرات سمت راست پیدا کردیم، یعنی هسته کادات (بر اساس آکادمیک اتوماتیک آناتومیک برچسب گذاری34؛ اوکسل قله x = 11 ، y = 5 ، z = 3؛ P <.001؛ اصلاح شده برای مقایسه های متعدد) (شکل 1A). وقتی ما از آستانه پایین تری استفاده کردیم P <.005 ، یک خوشه اضافی در دمای چپ به اهمیت رسید (x = .6 ، y = 0 ، z  = 6) ، نشان می دهد که اثر به وضوح جانبی نیست. ما از خوشه به عنوان جسم مخطط یاد می کنیم. با این حال ، برای بحث بعدی ، قابل توجه است که خوشه با یک منطقه احتمالاتی مبتنی بر ادبیات مورد علاقه جفت مخطط ، ایجاد شده با استفاده از نرم افزار داخلی همپوشانی دارد35 (وظایف تاخیری عمدتا برای انگیزه پولی، به eAppendix مراجعه کنید مکمل برای جزئیات بیشتر).

شکل 1.

مناطق مغز و مصرف پورنوگرافی

A، مغز منطقه نشان دهنده یک همبستگی منفی قابل توجه (r64 = .0.432 ، P  <.001) بین ساعت مصرف پورنوگرافی در هفته (ریشه مربع) و حجم ماده خاکستری (م Instituteسسه عصب شناسی مونترال مختصات: x = 11 ، y = 5 ، z = 3) و پراکندگی که همبستگی را نشان می دهد. B ، همبستگی منفی بین ساعتهای مصرف پورنوگرافی در هفته و سیگنال وابسته به سطح اکسیژن خون در طول الگوی واکنش-نشانه های جنسی (نشانه جنسی> تثبیت) (مختصات موسسه عصبی مونترال: x = .24 ، y = 2 ، z  = 4) C ، همبستگی منفی بین ساعتهای مصرف پورنوگرافی در هفته و نقشه اتصال عملکردی جسم مخطط راست در قشر جلوی مغز پشتی سمت چپ.

مقادیر GM استخراج شده از خوشه در سمت چپ راست با استفاده از تجمع پورنوگرافی منفی همراه بود، بر اساس PH های در حال حاضر گزارش شده و برآورد سال های استفاده از پورنوگرافی به همان اندازه (r64 = .0.329 ، P  <.01) ؛ tاو تأیید کرد که مصرف حاد و مقدار انباشته شده در طول عمر با مقادیر پایین جیوه در استریاتوم ارتباط دارد. هیچ منطقه همبستگی مثبتی بین حجم GM و PH وجود نداشت و هیچ ارتباط معنی داری در WM یافت نشد.

از آنجا که PHs با اعتماد به نفس اینترنت و نمرات اعتیاد جنسی رابطه مثبت داشت (تست Adddiction اینترنتی، r64 = 0.489 ، P <.001؛ آزمایش غربالگری اعتیاد جنسی ، r64 = 0.352 ، P  01/XNUMX <) ما همبستگی بین PH (ریشه مربع) و GM را در دمای سمت راست محاسبه کردیم کنترل نمرات تست اعتیاد اینترنتی و نمرات آزمون اعتیاد جنسی به منظور جلوگیری از عوامل مواجه با استفاده مکرر از اینترنت و اعتیاد جنسی. حتی هنگام کنترل اعتياد به اینترنت، ما ارتباط منفی بین PHs و حجم GM right caudate پیدا کردیم (r61 = .0.336 ، P <.01) ؛ به طور مشابه، در هنگام کنترل اعتياد به جنس، ارتباط همواره معني دار بود (r61 = .0.364 ، P <.01).

Iپارامتر واکنش پذیری نشانه ای که در آن ما تصاویر جنسی صریح جمع آوری شده در وب سایت های پورنوگرافی را ارائه دادیم، ارتباط منفی بین علامت وابسته به سطح اکسیداسیون خون بتمن (BOLD)l (peak voxel: x = .24 ، y = 2 ، z = 4 پوتامن) (شکل 1B) در کنتراست جنسی نشانه در مقابل ثابت و PHS خود گزارش شده است. هنگام استفاده از آستانه پایین تر از P <.005 ، یک خوشه اضافی در پوتامن راست به اهمیت رسید (x = 25 ، y = .2 ، z  = 10).

خوشه های قابل توجهی در هنگام همبستگی PH ها با سیگنال نشانگر غیرصفحه کنتراست در مقابل تثبیت با استفاده از همان آستانه مشاهده نشد. هنگامی که استخراج درصد سیگنال تغییر در خوشه putamen چپ در طول نشانه های جنسی و بلوک نشانه nonsexual، در مقایسه با نشانه های غیر سکس، فعالیت های قابل توجهی در طول نشانه های جنسی یافت شد (t63 = 2.82 ، P 01/XNUMX <) ، که نشان می دهد پوتامن سمت چپ به طور خاص توسط محتوای تصویر جنسی فعال می شود. علاوه بر این، ما بین تفاوتهای جنسیتی و نشانه های جنسی تفاوت قائل شدیمn (t63 = 4.07 ، P <.001) و تفاوت بین نشانه های غیرجنسی و ثابت وجود دارد (t63 = 1.30 ، P = .20)

برای جدا کردن رابطه بین یافته های BOLD مرتبط با کار و یافته های ساختاری در striatum، ما یک تجزیه و تحلیل میانجیگری را آزمایش کردیم که آیا یافته های کاربردی میان گمانه زوج بین نتیجه ساختاری و مصرف پورنوگرافی میانجی گری می کنند. ارتباط بین GM در سمت چپ راست (X) و PHs (Y) قابل توجه است که آیا واسطه شامل فعال سازی BOLD مرتبط با کار در پوتامن چپ (M) شامل (C ' = .11.97 ، P <.001) در تجزیه و تحلیل یا نه (c = .14.40 ، P <.001). ضریب مسیر بین X و M (a = 4.78 ، P <.05) و همچنین بین M و Y (b = .0.50 ، P 05/XNUMX> قابل توجه است (شکل 2).

شکل 2.

تجزیه و تحلیل میانجی

ارتباط منفی بین ماده خاکستری (X) در نوار راست راست شناسایی شده در تجزیه و تحلیل مورفومتری وکسل و مصرف پورنوگرافی (Y) به شدت توسط فعالیت های کارکردی مرتبط در استریاتوم چپ (M) نشان می دهد که اثرات ساختاری و همچنین عملکردی مستقل از پیش بینی مصرف پورنوگرافی است. a, b, ab و c / c ' ضرایب مسیر را نشان می دهد.aP <.05bP <.001

برای بررسی مناطق مغزی که به طور کارا با ناحیه ای در راستای ستون فقرات مربوط به PH ها مرتبط است، ما قابلیت اتصال این خوشه را محاسبه کردیم. نقشه های ارتباطی حاصل با PHs (ریشه مربع) همبستگی داشتند. ما دریافتیم که یک ناحیه درون قشر دلفریب چپ دو طرفه (DLPFC) (x = .36 ، y = 33 ، z = 48) (شکل 1C) به طور منفی با PHs مرتبط بود، و این بدان معنی است که شرکت کنندگان که مواد بیشتری از مواد پورنوگرافی مصرف می کردند، اتصال کوتاه بین DLPFC سمت چپ و سمت چپ. نتایج تغییری نداشت که سیگنال میانگین متوسط ​​جهانی از بین نرفت.36

در محدوده مطالعه حاضر، ما همبستگی های ساختاری و عملکردی عصبی مرتبط با PHs خود گزارش شده در مردان را مورد بررسی قرار دادیم. یافته های ما نشان می دهد که حجم جنین راست سینه از جنس استریاتوم با استفاده از پورنوگرافی بیشتر است. علاوه بر این، فعال سازی تابعی مربوط به کار پرتقال چپ استریاتوم با پایین تر بودن PH ها زمانی که مواد جنسی صریح ارائه می شد، کمتر بود. تغییر سیگنال در هنگام نشانه های پورنوگرافی بالاتر از نشانه های غیر سکس همسان بود، که نشان می داد که پوتامن چپ درگیر پردازش جنسی استt.

ما تجزیه و تحلیل میانجیگری را انجام دادیم تا رابطه بین PHs و یافته های ساختاری کاهش حجم GM در سینه ی راست (Caudate) و همچنین کاهش BOLD در striatum چپ (پوتامن) با PH بالاتر را در هنگام مشاهده محتوای جنسی صریح انجام داد. با توجه به اثر میانجیگری بسیار محدود، ما تأثیرات عملکردی و ساختاری را به عنوان عوامل توضیح جداسازی مصرف پورنوگرافی در نظر می گیریم. در نهایت، ما از اتصال خوشه ای ساختار خوشه ای در سمت چپ راست کاوش کردیم و دریافتیم که اتصال به DLPFC سمت چپ با PH بیشتر کاهش می یابد.

یک مجموعه گسترده ای از تحقیقات نشان می دهد اهمیت striatum در پردازش پاداش.37، 38 نشان داده شده است که نورونهای striatum primate غیر انسانی به زایمان پاسخ می دهند39 و پیش بینی40 از پاداش عصبهای استرادیول، پاداش و میزان انگیزه را افزایش میدهند، و همچنین به شدت آتش را برای پاداش ترجیح میدهند.41 خوشه GM مشاهده شده در striatum ما در بر داشت در محدوده مکان است که در پردازش پاداش نشان داده شده است.

نتایج ما از پارادایم جنبش جنسی نشانگر همبستگی منفی بین PHs و فعال سازی چپ بتمن در هنگام نشانه های جنسی در مقایسه با فیکساسیون است. این مطابق با فرضیه است که قرار گرفتن شدید در محرک های پورنوگرافی منجر به کاهش میزان پاسخ طبیعی عصبی به محرک های جنسی می شود.11 مشارکت جسمی در تحریک جنسی قبلا در ادبیات نشان داده شده است. مطالعات متعدد در مورد واکنش پذیری نشانه در پاسخ به محرک های جنسی و تحریک جنسی، فعالیت های افزایش یافته در استریاتوم را نسبت به محرک های کنترل گزارش کرده اند.4246 دو متاآنالیز اخیر که شامل مطالعاتی هستند که محرک های جنسی را نشان می دهند، نشان دهنده ی مشارکت مستحکم استریاتوم بود.47، 48

نتایج مشاهده شده از تجزیه و تحلیل قابلیت ارتباطی مطابق با ساختار تشریحی مغز است. هسته caudate، به ویژه جنبه جانبی آن، اتصالات DLPFC را دریافت می کند.49، 50 قشر prefrontal عمدتا در کنترل شناختی دخیل است51 همچنین در مهار واکنش، انعطاف پذیری رفتاری، توجه و برنامه ریزی آینده. DLPFC، به طور خاص، به خوبی با سایر قسمتهای قشر prefrontal مرتبط است و انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه می دهد که از اطلاعات شیء به پاسخ و نتایج پاداش و همچنین استراتژی های عمل می رسند.51 بنابراین، DLPFC یک محدوده کلیدی برای ادغام اطلاعات حسی با نیت، قواعد و پاداش های رفتاری محسوب می شود. به نظر می رسد این ادغام اطلاعات باعث تسهیل فعالیت های مرتبط با کنترل کنترل شناختی بر رفتار موتور می شود.52 پيشنهاد شده است كه شبكه پيشگيرانه در اين مورد دخيل است. ارتباطات عاطفی از گانگلیون های عضلانی اطلاعاتی را درباره قلب و عروق به قشر پیشانی، که بازتاب داخلی اهداف و وسایلی برای دستیابی به آنها است، انتقال می دهد.51، 53 ناکارآمدی این مدار در ارتباط با انتخابهای نامناسب رفتاری مانند جستجوی مواد مخدر، بدون در نظر گرفتن نتیجه منفی منفی.54

مناطق مغزی که در تحقیق حاضر یافت می شوند، با مصرف نسبتا مکرر، اما نه تعریف، پورنوگرافی اعتیاد آور است. Striatum و DLPFC به مناطق مغزی وابسته به اینترنت وابسته به تحقیقات گذشته مربوط می شوند. مطالعات قبلی در مورد اعتیاد به اینترنت کاهش در ضخامت قشر پیشانی را گزارش کرده است;55 کاهش در عملکرد،56 و همچنین ساختاری، اتصال57 از شبکه پیشگامان پیشین و کاهش سطح حمل ونقل دوپامین در ستون فقرات اندازه گیری شده با یک تست کامپیوتری منتشر فوتون. این به خوبی با یافته های کنونی یک همبستگی منفی GM در سمت چپ راست، به ویژه به اتصال به عملکرد پایین بین قاعده راست و قشر جانبی پیش فرنتال، و کاهش فعالیت مرتبط با BOLD در پوتامن چپ، مطابقت دارد. نتایج کنونی به وضوح نشان داد که همبستگی های ساختاری مشاهده شده در ارتباط با مصرف پورنوگرافی متوسط، تنها محصول جانبی وابستگی به اینترنت نیست، زیرا همبستگی جزئی حجم GM در افراد راست و PHs، در حالی که کنترل نفوذ اعتماد به اینترنت، قابل توجه است.

از سوی دیگر، تفاوتهای حجمی در استریاتوم قبلا با اعتیاد به انواع داروهای دارویی مانند کوکائین،58 متامفتامین و الکل.59 با این حال، جهت اثرات گزارش شده در داروهای دارویی کمتر واضح است؛ بعضی مطالعات گزارش شده است که افزایش وابستگی به اعتیاد گزارش شده است، در حالی که برخی دیگر گزارش کرده اند که کاهش حجم استریاتال که می تواند به علت اثرات عصبی عصبی مواد مخدر باشد.59 اگر اثرات ستاره ای در این مطالعه در واقع یک نتیجه از مصرف پورنوگرافی باشد، مطالعه آن ممکن است فرصتی جالب برای بررسی تغییرات ساختاری اعتیاد در صورت عدم وجود مواد عصبی برای مطالعات آینده، مانند قمار رفتار60 یا بازی ویدیویی.61، 62 تحقیق در مورد آینده برای جداسازی رابطه علی بین اثرات کاربردی و ساختاری مشاهده شده و مصرف پورنوگرافی ضروری است.

ما تصمیم گرفتیم از مقوله های تشخیصی یا فرضیه های هنجاری خودداری کنیم و در عوض اثرات دوز خالص PH را در یک نمونه سالم بررسی کردیم. در وضعیت فعلی تحقیق، اظهارات هنجاری ضروری نیست، زیرا تعریف بالینی از اعتیاد به پورنوگرافی تا کنون به طور غیرمستقیم مورد توافق قرار نگرفته است. ارتباط مثبت بین PH و افسردگی و مصرف الکل نشان می دهد که مصرف پورنوگرافی در زمینه تحقیقات روانشناختی بیشتر باید مورد بررسی قرار گیرد. تحقیقات آینده باید گروههایی را که مبتلا به اعتیاد به پورنوگرافی هستند تشخیص دهند با افرادی که معتاد نیستند برای تشخیص اینکه آیا همان مناطق مغز درگیر هستند، مقایسه می شود. ما پیش بینی می کنیم که این تحقیق، بینش ارزشمندی را در مورد این موضوع که آیا اعتیاد به پورنوگرافی در یک پیوستار با استفاده از پورنوگرافی معمولی است یا باید به عنوان یک طبقه مجزا رفتار شود، ارزیابی خواهد کرد.

محدودیت بالقوه مطالعه این بود که ما مجبور بودیم به PH های خود گزارش داده شود و این موضوع ممکن است برای برخی از شرکت کنندگان حساس باشد. با این حال، در طی یک مصاحبه تلفنی قبل از مشارکت، افراد گفتند که مشارکت شامل تکمیل پرسشنامه های مربوط به رفتار جنسی و استفاده از پورنوگرافی می شود و ما در این مرحله هیچگونه رد صلاحیتی نداشتیم. به عنوان یک اقدام احتیاطی در برابر گزارش های کم گزارش، شرکت کنندگان شرکت کنندگان پرسشنامه را در یک رایانه پر کرده بودند تا مانع بالقوه نگرانی شود که ممکن است آزمایش کننده پاسخ های مربوط به فرد را پیوند دهد. علاوه بر این، آزمایشکنندگان بارها و بارها بر رویه های محرمانه بودن و ناشناس بودن تأکید کردند. مطالعات آینده ممکن است از داده های عینی از سابقه جستجو افراد در اینترنت استفاده کنند.

خوشه خلطی گزارش شده نه تنها حاوی GM است، بلکه به WM مجاور بین caudate و پوتامن. این که آیا این معنادار است یا مشکل عادی سازی در مرحله فعلی حل نمی شود. با این حال، ممکن است جالب باشد که ارتباط بین تصویربرداری تانسور انتشار و استفاده از پورنوگرافی بررسی شود.

نتیجه گیری

در کنار یکدیگر، ممکن است وسوسه شود فرض شود که فعالیت مکرر مغز ناشی از قرار گرفتن در معرض پورنوگرافی ممکن است منجر به پوشیده شدن و غلبه بر ساختار ذهنی مغز و همچنین عملکرد و نیاز بالاتری به تحریک خارجی سیستم پاداش و گرایش به جستجو برای مواد جدید و مضطرب تر. این فرایند خودپنداره فرض شده می تواند در پرتو مکانیزم های پیشنهادی در مورد اعتیاد به مواد مخدر تفسیر شود، در حالی که افرادی که در دسترس بودن گیرنده های دوپامین پایین هستند، خود را با مواد مخدر مصرف می کنند.63 با این حال، ارتباط حجمی مشاهده شده با PHs در striatum نیز می تواند یک پیش شرط باشد، نه یک نتیجه از مصرف مکرر پورنوگرافی. افرادی که حجم روحی کمتری دارند ممکن است برای لذت بردن از تحریک خارجی بیشتر نیاز به تحریک بیشتری داشته باشند و بنابراین ممکن است مصرف پورنوگرافی را به عنوان پاداش بیشتر مورد استفاده قرار دهند، که ممکن است به PH افزایش پیدا کند. مطالعات آینده باید اثرات پورنوگرافی را به طور طولانی بررسی کنند و یا شرکت کنندگان نابالغ را در معرض پورنوگرافی بررسی کنند و اثرات جانبی را در طول زمان به اثبات برساند تا شواهد بیشتری را برای مکانیسم پیشنهادی برای تحریک شدید در معرض تحریک های پورنوگرافی بررسی کنند و منجر به کاهش سیستم پاداش شود.

اطلاعات مقاله

نویسنده مسئول: سیمون کوهن، دکترای، موسسه توسعه انسانی مکس پلانک، مرکز روانشناسی طول عمر، Lentzeallee 94، 14195 برلین، آلمان ([ایمیل محافظت شده]).

ارسال شده برای انتشار: نوامبر 27، 2013؛ نسخه نهایی دریافت ژانویه 28، 2014؛ پذیرفته شده ژانویه 29، 2014.

منتشر شده آنلاین: مه 28، 2014. doi: 10.1001 / jamapsychiatry.2014.93.

مقالات نویسنده: دکتر Kühn و Gallinat دسترسی کامل به تمام داده های مطالعه داشتند و مسئولیت تمامیت داده ها و دقت تجزیه و تحلیل داده ها را بر عهده داشتند.

مفهوم و طراحی مطالعه: هر دو نویسنده.

اکتساب، تجزیه و تحلیل یا تفسیر داده ها: هر دو نویسنده.

تهیه نسخه ی خطی: هر دو نویسنده.

بازنگری انتقادی از دست نویس برای محتوای معنوی مهم: هر دو نویسنده.

تحلیل آماری: کوهن

پشتیبانی اداری، فنی یا مادی: هر دو نویسنده.

نظارت مطالعه: گالینات

تعارض منافع هیچ گزارش نشده است.

تامین مالی / پشتیبانی: این کار بخشی توسط کمک های BMBF 01GS08159، DFG GA707 / 6-1 و BMBF 01 GQ 0914 پشتیبانی می شود.

اصلاح: این مقاله برای خطای تایپوگرافی آنلاین در خلاصه در 6 ژوئن، 2014، آنلاین شد.

منابع