Debunker debunker: نقد نامه به سردبیر "Prause و همکاران. (2015) آخرین فریب پیش بینی های اعتیاد "

واقعیت در برابر fiction.png

معرفی

در نظرات مختلف، مقالات و توییت نیکول پراسس ادعا کرده است که نه تنها انجام داد Prause و همکاران 2015 جعل "یک اصل هسته از مدل اعتیاد، biomarker واکنش پذیری نشانه،" اما این "مجموعه ای از مطالعات رفتاری که آزمایشگاه های مستقل آن را تکمیل می کنند، پیش بینی های دیگری از مدل اعتیاد را جعل می کنند" Prause "نامه خود به سردبیر" 2016 (که در این صفحه مورد نقد قرار گرفته است) را به عنوان مدرک اثبات خود عنوان می کند. به زبان ساده ، Prause تمام تخمهای تخریب خود را در یک سبد جمع کرده است - یک پاراگراف واحد که در زیر آورده شده است. این پاسخ YBOP به عنوان یک انحراف از آن عمل می کند افسونگر (نیکول پراس) و تمام "تخم مرغ" های مورد علاقه او

در پاسخ به عصبشناس Matuesz Gola's تجزیه و تحلیل بحرانی مطالعه 2015 EEG آنها (Prause و همکاران.، 2015), Prause و همکاران. نامه خود را به سردبیر با عنوان ، "Prause و همکاران (2015) آخرین فریب پیش بینی های اعتیاد، "که ما از آن با عنوان"پاسخ به گولا" (جالب است که ، "نسخه خطی پذیرفته شده" اصلی ویرایشگر در پاسخ به گلا فقط نیکول پرایوز را به عنوان نویسنده ذکر کرده است ، بنابراین مشخص نیست که آیا نویسندگان همکار وی در ساختن پاسخ به گولا شرکت داشته اند یا اینکه این یک تلاش انفرادی توسط ستایش بوده است.)

مطمئنا، بیشتر پاسخ به گولا به تلاش برای دفاع از آن اختصاص داده شده است Prause و همکاران، تفسیرهای 2015. در سال 2015 نیکول پرایوز ادعاهای فوق العاده ای را مطرح کرد که مطالعه ناهنجار تیمش "اعتیاد به پورنو" را به تنهایی از بین برد. آنچه محقق قانونی انجام می دهد همیشه ادعا می کنند که "تخریب" یک کل زمینه تحقیق و "جعل" همه مطالعات قبلی با یک مطالعه EEG تک؟

در حال حاضر ، در سال 2016 ، پاسخ به پاراگراف پایانی Gola ادعایی غیرقابل توجیه را مطرح می کند که تعدادی از مقاله ها ، با پیگیری مطالعه تک EEG Prause ، "پیش بینی های متعدد مدل اعتیاد" را جعل می کنند.

در بخش #1 زیر ما ادعای جعل را با کشف آنچه مقالات ذکر شده در پاسخ به گولا در واقع یافت (و پیدا نشد)، و همچنین روشن شدن بسیاری از مطالعات مربوطه حذف شده است. در قسمت # 2 در زیر، دیگر ادعاهای و عدم اطمینانهای غیرمستقیم در پاسخ به گولا را بررسی میکنیم. قبل از شروع، لینک هایی به موارد مربوطه وجود دارد:

  1. مدولاسیون پتانسیل های مثبت بعد از طریق تصاویر جنسی در کاربران مشکل و کنترل ها متناقض با "اعتیاد به اعتیاد" (Prause و همکاران، 2015) نیکول پراس، وان ر. استیل، کامرون استلی، دین ساباتینلی، گرگ حجیک.
  2. La نقد YBOP از Prause و همکاران، 2015.
  3. ده تحلیل همکار of Prause و همکاران، 2015: 1, 2, 3, 4, 56, 7, 8, 9, 10. همه موافق هستند Prause و همکاران. در واقع حساسیت زدایی یا عادت - سازگار با اعتیاد است.
  4. انتقاد ماتوز گولا از Prause و همکاران.، 2015: کاهش LPP برای تصاویر جنسی در کاربران پورنوگرافی مشکل ساز ممکن است با مدل های اعتیاد مطابقت داشته باشد. همه چیز به مدل بستگی دارد. (تفسیر Prause ، Steele ، Staley ، Sabatinelli و Hajcak ، 2015).
  5. پاسخ به خود گولا: Prause و همکاران (2015) آخرین فریب پیش بینی های اعتیاد.
  6. در این ارائه، گری ویلسون حقیقت را در پشت مطالعات مشکوک و گمراه کننده 5 (از جمله دو مطالعات EEG نیکول پراوست) ارائه می دهد: تحقیقات انجمن: واقعیت یا داستان؟

بخش اول: دفع کردن Prause و همکاران. تقلب در مورد مدل اعتياد

این پاراگراف بسته است که در آن Prause و همکاران. خلاصه شواهدي مبني بر جعل الگوي اعتیاد به مواد مخدر

"در پایان ، ما جعل Popperian از پیش بینی های متعدد از مدل اعتیاد را با استفاده از چندین روش برجسته می کنیم. بیشتر مدلهای اعتیاد مستلزم آن است که افراد معتاد کنترل کمتری بر میل خود به استفاده از خود نشان دهند (یا درگیر این رفتار شوند). کسانی که مشکلات بیشتری را در مشاهده تصاویر جنسی گزارش می دهند در واقع کنترل بهتری بر پاسخ جنسی خود دارند (تکرار شده توسط موهولی ، Prause ، Proudfit ، رحمان و فونگ ، 2015 ؛ اولین مطالعه توسط Winters ، Christoff و Gorzalka ، 2009). مدل های اعتیاد به طور معمول عواقب منفی را پیش بینی می کنند. اگرچه اختلال نعوظ معمولاً نتیجه منفی استفاده از پورنو است ، اما مشکلات نعوظ با مشاهده فیلم های جنسی بیشتر افزایش نمی یابد (Landripet & Štulhofer، 2015؛ Prause & Pfaus، 2015؛ Sutton، Stratton، Pytyck، Kolla، and Cantor، 2015 ) مدل های اعتیاد اغلب پیشنهاد می کنند که از مواد یا رفتار مواد مخدر برای بهبود یا فرار از تأثیرات منفی استفاده می شود. کسانی که مشکلات مربوط به فیلم های جنسی را گزارش می کنند ، در مقایسه با گروه های کنترل ، در ابتدا / پیش از مشاهده تأثیر منفی کمتری را گزارش کردند (Prause ، Staley و Fong ، 2013). در همین حال ، از زمان انتشار Prause و همکاران ، دو مدل جذاب دیگر مورد حمایت بیشتری قرار گرفته اند. (2015) اینها شامل یک مدل محرک جنسی بالا است (والتون ، لیکینز و بولار ، 2016) که فرضیه اصلی رانندگی بالا را پشتیبانی می کند (استیل ، Prause ، Staley و Fong ، 2013) پارسونز و همکاران (2015) پیشنهاد کرده اند که میل جنسی بالا ممکن است زیرمجموعه ای از مشکلات گزارش باشد. همچنین نشان داده شده است که ناراحتی مربوط به تماشای فیلمهای جنسی بیشترین ارتباط را با ارزشهای محافظه کارانه و تاریخ مذهبی دارد (Grubbs et al.، 2014). این از یک مدل شرم اجتماعی از رفتارهای مشاهده فیلم جنسی مشکل پشتیبانی می کند. این بحث باید از آزمایش مدل اعتیاد مشاهده فیلم جنسی ، که چندین پیش بینی جعلی با آزمایش های مستقل آزمایشگاهی جعل کرده است ، به سمت شناسایی مدل مناسب تری از این رفتارها پیش رود. "

قبل از پرداختن به هر یک از ادعاهای بالا ، مهم است که چه چیزی را فاش کنیم Prause و همکاران. ترجیح داد که به اصطلاح "جعل" را حذف کند:

  1. مطالعات در مورد معتادان معتاد پورنو. شما این حق را می خوانید از تمام مطالعاتی که ذکر شد، فقط یک گروه از معتادان به مواد مخدر و 71٪ از این افراد را شامل می شد اثرات منفی شدید را گزارش کرد. نکته آخر: اگر مطالعاتی که شما نقل می کنید معتادان پورن را بررسی نمی کند ، نمی توانید "اعتیاد به پورنو" را جعل کنید.
  2. تمام مطالعات عصبی منتشر شده در مورد کاربران پورنو و معتادان جنسی - زیرا همه از مدل اعتیاد پشتیبانی می کنند. این صفحه لیست می کند مطالعات مبتنی بر علوم اعصاب 56 (MRI، fMRI، EEG، مغز و اعصاب، هورمون) ارائه حمایت قوی برای مدل اعتیاد.
  3. همه همکار بررسی شده بررسی ادبیات - زیرا همه از مدل اعتیاد به پورنو پشتیبانی می کنند. اینجاست 31 بررسی ادبیات و تفسیر توسط برخی از دانشمندان عصبی در جهان، حمایت از مدل اعتیاد به پورنو.
  4. بیش از 40 مطالعه در رابطه با استفاده از پورنو / اعتیاد به رابطه جنسی با مشکلات جنسی و تحریک پایین تر. مطالعات اولیه 7 در این لیست نشان دهنده علیت است، به عنوان شرکت کنندگان استفاده از پورنو را حذف و اختلالات مزمن جنسی مزمن را درمان کرد.
  5. بیش از مطالعات 80 لینک استفاده از پورنو به کمتر رضایت جنسی و رابطه. تا آنجا که می دانیم تمام مطالعات مربوط به مردان بیشتر گزارش شده است که استفاده از پورنو مرتبط است فقیرتر رضایت جنسی و یا رابطه.
  6. بیش از مطالعات 60 گزارش یافته است که با تشدید استفاده از پورنو (تحمل)، عادت به پورنو و حتی نشانه های برداشت (تمام نشانه ها و علائم مربوط به اعتیاد).
  7. بیش از 85 مطالعه استفاده از پورنو را به سلامت روان-عاطفی ضعیف تر و نتایج شناختی ضعیف تر پیوند می دهد
  8. نابود کردن نقطه گفت و گو بی نظیر که "میل جنسی بالا" توضیح می دهد دوران رابطه جنسی یا اعتیاد جنسی: حداقل 25 مطالعه این ادعا را که معتادان جنسی و پورنو "فقط تمایل جنسی زیادی دارند" جعل می کنند
  9. تمام مطالعات بسیاری در مورد نوجوانان، که گزارش استفاده از پورنو را در ارتباط با دانشگاهی فقیرتر، نگرش جنسی تر، پرخاشگری، سلامت فقیرتر، روابط فقیرتر، رضایت از زندگی کمتر، مشاهده افراد به عنوان اشیاء، افزایش خطر ابتلا به افسردگی، استفاده از کمترین استفاده از کاندوم، افزایش خشونت جنسی، رضایت جنسی کمتر، میل جنسی پایین تر، نگرش های قابل قبول بیشتر و خیلی بیشتر. (به طور خلاصه ED است نه "معمولاً پیامد منفی استفاده از پورنو" به عنوان ادعا شده در پاسخ به Gola در زیر.)
  10. یک تشخیص رسمی؟ کتابچه راهنمای تشخیصی پزشکی که به طور گسترده در جهان استفاده می شود، طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD-11)، دارای یک تشخیص جدید است مناسب برای اعتیاد به پورنو: "اختلال رفتار جنسی اجباری

در پاسخ به گولا Prause و همکاران. تلاش برای جعل هر یک از موارد زیر ادعاها ("پیش بینی ها") مربوط به مدل اعتیاد. گزیده های مربوطه و مطالعات پشتیبانی از Reply to Gola به طور کامل و به دنبال نظرات آورده شده است.


ادعای 1: عدم توانایی برای کنترل استفاده با وجود پیامدهای منفی.

پراوس: "بیشتر مدلهای اعتیاد مستلزم این است که افراد معتاد کنترل کمتری بر میل خود به استفاده از خود نشان دهند (یا درگیر این رفتار شوند). کسانی که مشکلات بیشتری را در مشاهده تصاویر جنسی گزارش می دهند ، در واقع کنترل بهتری بر پاسخ جنسی خود دارند (تکرار شده توسط موهولی ، Prause ، Proudfit ، رحمان و فونگ ، 2015 ؛ اولین مطالعه توسط Winters ، Christoff و Gorzalka ، 2009) "

2 مطالعه ذکر شده هیچ چیز جعلی نیست زیرا آنها ارزیابی نکردند که آیا افراد در کنترل استفاده از پورنو خود مشکل دارند. مهمتر از همه ، هیچ یک از مطالعات با ارزیابی اینکه چه کسی "معتاد به پورنو" بوده یا نبوده است ، شروع نشده است. اگر با ارزیابی افراد با شواهد واضح اعتیاد (آنچه متخصصان اعتیاد تعریف می کنند) اعتیاد ، چگونه می توانید مدل اعتیاد به پورنو را از بین ببرید؟ بیایید به طور خلاصه بررسی کنیم که این 2 مطالعه در واقع چه ارزیابی و چه گزارش داده اند ، و چرا آنها هیچ چیزی را جعل نمی کنند:

Winters، Christoff، & Gorzalka، 2009 (مقررات آگاهانه از تحریک جنسی در مردان):

  • هدف از این مطالعه این بود که ببینیم آیا مردان می توانند هنگام تماشای فیلم های جنسی ، تحریک جنسی گزارش شده توسط خود را کاهش دهند. یافته های مهم: مردانی که در سرکوب تحریک جنسی بهترین هستند همچنین در خندیدن خود بهترین هستند. مردانی که در سرکوب تحریک جنسی کمتر موفق بودند ، معمولاً شاخ تر از بقیه بودند. این یافته ها هیچ ارتباطی با معتادان واقعی پورنو "ناتوانی در کنترل استفاده با وجود عواقب شدید منفی" ندارد.
  • این نظرسنجی ناشناس آنلاین ارزیابی نکرد که چه کسی "معتاد به پورنو" است و چه کسی "" ، زیرا ابزار ارزیابی "مقیاس اجبار جنسی" (SCS) بود. SCS یک آزمون ارزیابی معتبر برای اعتیاد به پورنو در اینترنت یا برای زنان نیست ، بنابراین یافته های این مطالعه در مورد معتادان به پورنو در اینترنت اعمال نمی شود. SCS در سال 1995 ایجاد شد و با جنسی کنترل نشده طراحی شده است روابط در ذهن (در ارتباط با بررسی اپیدمی ایدز). این SCS می گوید: "مقیاس نشان داده شده است که پیش بینی میزان رفتارهای جنسی، تعداد شرکای جنسی، تمرین انواع رفتارهای جنسی و تاریخچه بیماری های منتسب به جنس"

موهولی ، ستایش ، افتخار ، رحمان و فونگ ، 2015 (میل جنسی، بیش از حد فراموشی، پیشگیری از خودارزیابی از تحریک جنسی نیست):

  • این مطالعه ، مانند مطالعه فوق ، ارزیابی نکرد که کدام شرکت کنندگان "معتاد به پورنو" بودند یا نبودند. این مطالعه متکی بود CBSOB که دارای سوالات صفر در مورد استفاده از اینترنت پورنو است. این فقط در مورد "فعالیت های جنسی" می پرسد یا اگر افراد درباره فعالیت هایشان نگران باشند (مثلا "من نگران هستم که من باردار هستم"، "من به کسی HIV دادم"، "من مشکلات مالی را تجربه کردم"). بنابراین هر گونه ارتباط بین نمرات در CBSOB و توانایی تنظیم تحریک به بسیاری از افراد مربوط نیست پورنو اینترنتی معتادان، که در رابطه جنسی دخالت نمی کنند.
  • همانند مطالعات Winters در بالا، این مطالعه نشان داد که شرکت کنندگان در ساعتهای سخت تر، زمان تماشای پورنو را کاهش داده اند. Prause و همکاران. درست است: این مطالعه Winters، et al.، 2009 را تکرار می کند: مردانی که دچار افزایش قد هستند، میل جنسی بالاتری دارند. (دوح)
  • این مطالعه همان نقص مهلک را دارد که در سایر مطالعات تیم Prause مشاهده شده است: محققان افراد بسیار مختلفی را انتخاب کردند (زنان ، مردان ، دگرجنسگرایان ، غیرهجنسگرایان) ، اما همه آنها پورنو استاندارد ، احتمالاً غیر جالب ، مردانه + زنانه را نشان دادند. به بیان ساده ، نتایج این مطالعه به این فرض بستگی داشت که مردان ، زنان و غیرهجنس ها در پاسخ به مجموعه ای از تصاویر جنسی تفاوتی ندارند. این واضح است نه مورد.

حتی اگر هیچ یک از دو مطالعه مشخص نکرد که کدام یک از شرکت کنندگان معتاد به پورنو بودند ، اما به نظر می رسد پاسخ به Gola ادعا می کند که "معتادان به پورنو" باید حداقل توانایی کنترل تحریک جنسی خود را هنگام مشاهده پورنو داشته باشند. با این حال چرا پاسخ نویسندگان Gola فکر می کند معتادان به پورنو وقتی باید "تحریک بالاتری داشته باشند" Prause و همکاران، 2015 گزارش داد که "معتادان به پورنو" داشته اند کمتر فعال سازی مغز به پورنو وانیل نسبت به کنترل؟ (در حقیقت، یکی دیگر از مطالعات EEG است همچنین در بر داشت که استفاده از پورنو بیشتر در زنان با هم مرتبط است کمتر فعال سازی مغز به پورنو.) یافته های Prause و همکاران 2015 هماهنگ با کوهن و گالینات (2014), که متوجه شد که استفاده از پورنو بیشتر با هم مرتبط است کمتر فعال سازی مغز در پاسخ به تصاویر پورنو وانیل.

Prause و همکاران سال 2015 یافته های EEG نیز با هم منطبق است Banca و همکاران 2015که عادت سریع تر به تصاویر جنسی در معتادان پورنو پیدا می کند. کاهش قرائت های EEG بدین معنی است که افراد پرداخت می کنند کمتر توجه به تصاویر کاربران مکرر پورنو احتمالاً از پورنو وانیلی که در آزمایشگاه نشان داده شده دلزده شده اند. کاربران مجبور پورنو Moholy & Prause "کنترل بیشتری نسبت به پاسخ جنسی خود دارند" در عوض ، آنها به تصاویر ساکن پورنو وانیل عادت کرده یا حساسیت زدایی کرده اند.

ایجاد تحمل در کاربران مکرر پورنو غیر معمول نیست ، این نیاز به تحریک بیشتر برای دستیابی به همان سطح تحریک است. پدیده ای مشابه در سو ab مصرف کنندگان مواد که برای رسیدن به همان میزان بالا به "بازدیدهای" بزرگتر نیاز دارند ، اتفاق می افتد. با استفاده از کاربران پورنو ، تحریک بیشتر اغلب با افزایش در ژانرهای جدید یا افراطی پورنو حاصل می شود.

ژانرهای جدیدی که موجب شوک، تعجب، نقض انتظارات و یا حتی اضطراب می شوند، می توانند باعث افزایش التهاب جنسی شوند که اغلب در افرادی که از اینترنت استفاده می کنند، پرچم دارند. الف مطالعه اخیر نشان داد این نوع تشدید در کاربران اینترنتی اینترنتی امروز بسیار رایج است. 49 درصد مردان مورد نظر پورنوگرافی را دیدند که "قبل از آنها جالب بود و یا آنها منزجر کننده بودند" در مجموع، مطالعات متعدد عادت یا تشدید را در کاربران مکرر پورنو گزارش کرده اند - این اثر کاملاً منطبق با مدل اعتیاد است.

نقطه کلیدی: کل این ادعا در پاسخ به گولا بر اساس پیش بینی پشتیبانی نشده است که "معتادان به پورنو" باید تجربه کنند تحریک جنسی بیشتر به تصاویر ایستا از پورنو وانیل، و در نتیجه توانایی کمتر برای کنترل تحریک آنها. با این حال پیش بینی می شود که مصرف کنندگان مجبور و یا معتادان اجباری پورنو تحریک بیشتری نسبت به وانیل های پورنو داشته و میل جنسی بیشتری را با چندین خط از تحقیقات مواجه کرده اند:

  1. بیش از مطالعات 40 استفاده از لینک به پورنو برای کاهش تحریک جنسی و یا اختلالات جنسی با شرکای جنسی.
  2. مطالعات 25 با این ادعا که معتادان جنسی و پورنو "تمایل جنسی زیادی دارند" (بیشتر در زیر) مقابله کنید.
  3. بیش از 75 مطالعات لینک استفاده از پورنو با رضایت جنسی و رابطه کمتری

به طور خلاصه:

  • دو مطالعه ذکر شده هیچ ارتباطی با ناتوانی معتادان پورن در کنترل استفاده با وجود عواقب منفی ندارد.
  • دو مطالعه ذکر شده مشخص نکرده است که چه کسی معتاد به پورنو است یا نه ، بنابراین نمی تواند چیزی درباره "اعتیاد به پورنو" به ما بگوید.
  • آن دسته از افرادی که در پرسشنامه اعتياد جنسیت بالاتر (نه اعتیاد به پورنو) هنگام مشاهده پورنو وانیل "تحریک خود را بهتر کنترل نمی کند". آنها به احتمال زیاد از پورنو وانیل خسته شده اند (یعنی حساسیت زدایی ، که یک تغییر مغز مربوط به اعتیاد است).

ادعای 2: معتادان از ماده یا رفتار استفاده می کنند تا از احساسات منفی فرار کنند

پراوس: وی گفت: "مدل های اعتیاد اغلب پیشنهاد می كنند كه از مواد یا رفتار مواد مخدر برای بهبود یا فرار از تأثیر منفی استفاده می شود. کسانی که مشکلات مربوط به فیلم های جنسی را گزارش می کنند ، در مقایسه با گروه کنترل در ابتدا / پیش از مشاهده تأثیر منفی کمتری را گزارش کردند (Prause، Staley، & Fong، 2013). "

در حالی که معتادان اغلب از فرار از تأثیرات منفی (احساسات) استفاده می کنند، یک بار دیگر پاسخ به گولا به عنوان حمایت از یک مطالعه است که هیچ ارتباطی با جعل پیش بینی اعتیاد به مواد فوق ندارد. چاشنی, استالی و فونگ 2013 اصلا این پدیده را بررسی نکرد. آنچه در واقع گزارش شده در اینجا است:

"به طور غیر منتظره ، گروه VSS-P نسبت به VSS-C به طور قابل توجهی اثر مثبت و منفی بر روی فیلم جنسی را نشان دادند."

ترجمه: به اصطلاح "معتادان به پورنو" (گروه VSS-P) نسبت به گروه کنترل (VSS-C) واکنش عاطفی کمتری نسبت به پورنو داشتند. به بیان ساده ، "معتادان به پورنو" واکنش عاطفی کمتری نسبت به فیلم های جنسی و خنثی تجربه کردند. نقطه کلیدی: مطالعه Prause در سال 2013 موارد مشابهی را با استفاده از Prause و همکاران، 2015، که همان مطالعه 2015 EEG است که در بر داشت کمتر فعال سازی مغز به تصاویر استاتیک از فیلم وانیل.

یک توضیح بسیار ساده برای "کاربران مکرر پورنو" که واکنش عاطفی کمتری نسبت به مشاهده پورنو وانیلی دارند ، وجود دارد. پورنو وانیلی دیگر به عنوان موارد جالب ثبت نشده است. همان واکنش "بیشتر کاربران پورنو" به فیلم های خنثی است - آنها از حساسیت زدایی شدند. ستایش ، استالی و فونگ، 2013 (همچنین نامیده می شود Prause و همکاران.، 2013) کامل شده است انتقاد از اینجا.

چند الگو در پاسخ به ادعاهای جعلی گلا ظاهر می شود:

  1. مطالعات ذکر شده هیچ ارتباطی با تقلید مدل اعتیاد به مواد مخدر ندارند.
  2. Prause اغلب مطالعات خود را مطرح می کند.
  3. مطالعات XUNUMX Prause (Prause و همکاران، 2013, Prause و همکاران، 2015, استیل و همکاران، 2013.) همه درگیر موضوعات مشابه.

این چیزی است که ما در مورد "کاربران معتاد به پورنو" در 3 مطالعه Prause می دانیم ("مطالعات ستایش"): آنها لزوما معتاد نبودند ، زیرا هرگز از نظر اعتیاد به پورنو ارزیابی نمی شدند. بنابراین ، به طور قانونی نمی توان از آنها برای "جعل" هر کاری که با مدل اعتیاد انجام می شود ، استفاده کرد. به عنوان یک گروه ، آنها حساسیت زدایی کردند و یا به خاطر پوره وانیل عادت کردند ، که با پیش بینی های مدل اعتیاد سازگار است. آنچه در هر مطالعه انجام شده است واقعا در مورد افراد "معتاد به پورنو" گزارش داده است:

  1. Prause و همکاران، 2013: "کاربران معتاد به پورن" خستگی و حواس پرتی بیشتری را هنگام مشاهده پورنو وانیلی گزارش کردند.
  2. استیل و همکاران، 2013: افراد با واکنش پذیری بیشتر نسبت به پورنو دارای کمتر تمایل به رابطه جنسی با یک شریک، اما کمتر تمایل به استمناء.
  3. Prause و همکاران، 2015: "کاربران معتاد به انجمن" داشته است کمتر فعال سازی مغز به تصاویر استاتیک از فیلم وانیل. قرائت های EEG پایین بدان معنی است که افراد "پورنو معتاد" به تصاویر کمتر توجه می کنند.

الگوی روشنی از این سه مطالعه پدیدار می شود: "کاربران معتاد به پورنو" حساسیت زدایی کرده و یا در برابر پورنو وانیلی عادت کردند ، و افرادی که نشانه واکنش بیشتری نسبت به پورنو داشتند ، ترجیح می دهند خود ارضایی را نسبت به پورنو انجام دهند تا اینکه با یک شخص واقعی رابطه جنسی برقرار کنند. به زبان ساده آنها حساسیت زدایی شدند (نشانه ای رایج در مورد اعتیاد) و محرک های مصنوعی را به پاداش طبیعی بسیار قدرتمند (رابطه جنسی با یکدیگر) ترجیح می دهند. هیچ راهی برای تفسیر این نتایج به عنوان جعل اعتیاد به پورنو وجود ندارد.

اگر "معتادان پورن" شما واقعاً معتاد به پورنو نیستند ، نمی توانید مدل اعتیاد به پورنو را جعل کنید

یک نقص عمده در مطالعات Prause این است که هیچ کس نمی داند ، در صورت وجود ، کدام یک از افراد Prause در واقع معتاد به پورنو بودند. به همین دلیل است که اغلب در توصیف ما از این 3 مطالعه نقل قولهایی در مورد "معتادان به پورنو" وجود دارد. افراد از طریق تبلیغات آنلاین از افراد Pocatello ، Idaho استخدام شدند که "مشکلاتی را که مشاهده می کنند از تصاویر جنسی تنظیم می کنند. "پوکتلو، آیداهو بیش از 50٪ مورمون است، بنابراین بسیاری از افراد ممکن است احساس کنند هر مقدار استفاده از پورنو یک مشکل جدی است.

در یک مصاحبه 2013 نیکول پراسس اذعان می کند که تعدادی از افراد او تنها مشکلات جزئی را تجربه کرده اند (به این معنی که آنها معتاد به مواد مخدر نیستند):

"این مطالعه فقط شامل افرادی بود كه مشكلات را گزارش كردند ، اعم از نسبتا جزئی به مشکلات طاقت فرسا ، کنترل مشاهده محرکهای جنسی بینایی آنها. "

باز هم ، پرسشنامه ای که در 3 مطالعه برای ارزیابی "اعتیاد به پورن" (مقیاس اجبار جنسی) استفاده شده است به عنوان ابزار غربالگری برای اعتیاد به مواد مخدر معتبر نیست. این در 1995 ایجاد شده است و با کنترل جنسی غیرقابل کنترل طراحی شده است روابط (با شرکاء) در ارتباط با بررسی اپیدمی ایدز. این SCS می گوید:

"مقیاس باید [نشان داده شود] برای پیش بینی میزان رفتارهای جنسی، تعداد شرکای جنسی، تمرین انواع رفتارهای جنسی و تاریخ بیماری های منتقله از طریق جنسی است."

علاوه بر این ، Prause Studies پرسشنامه را برای افراد زن اجرا کرد. با این حال توسعه دهنده SCS هشدار می دهد که این ابزار آسیب شناسی روانی را در زنان نشان نمی دهد ،

"ارتباط بین نمرات اجبار جنسی و سایر نشانگرهای آسیب شناسی روانی الگوهای مختلفی را برای مردان و زنان نشان داد. اجبار جنسی با شاخص های آسیب شناسی روانی در مردان همراه بود اما نه در زنان"

مطالعات Prause نیز انجام شد، علاوه بر اینکه مشخص نبود که کدام یک از این افراد، معتاد به مواد مخدر بودند افراد مبتلا به اختلالات روانی، رفتارهای اجباری یا سایر اعتیاد نیستند. این برای هر "مطالعه مغزی" در مورد اعتیاد بسیار مهم است ، مبادا نتایج گیج کننده نتایج را بی معنی کند. یک نقص مهلک دیگر این است که افراد ناسازگار Prause ناهمگن نبودند. آنها بودند مردان و زنان، از جمله 7 غیر heterosexuals، اما همه نشان داده شده اند، احتمالا ناخوشایند، پورنو زن و مرد. این به تنهایی تخفیف هر گونه یافته است. چرا؟ مطالعه پس از مطالعه تایید می کند که مردان و زنان به طور قابل توجهی دارند مختلف پاسخ های مغز به تصاویر جنسی و یا فیلم ها. به همین دلیل است که محققان وابسته به مواد مخدر به دقت مورد استفاده قرار می گیرند

به طور خلاصه

  • این مطالعه در پاسخ به گولا (Prause و همکاران، 2013) با ارزیابی انگیزه های معتادان پورن برای استفاده از پورنو ارتباطی ندارد. مطمئناً میزان استفاده معتادان به پورنو برای فرار از احساسات منفی را ارزیابی نمی کند.
  • در مطالعات Prause هیچ ارزیابی نشد که آیا افراد معتاد به مواد مخدر بودند یا خیر. نویسندگان اذعان داشتند که بسیاری از افراد به کنترل استفاده کمتری دچار مشکل شده اند. همه افراد باید معتادان پورنو را تأیید کنند تا بتوانند مقاربت مشروع با گروهی از معتادان غیر پورنوگرافی را مجاز سازند.
  • تمام مطالعات مغز معتبر باید برای مقایسه دقیق افراد همگن باشد. از آنجایی که مطالعه Prause مطالعات انجام نشده است، نتایج غیر قابل اعتماد است و نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد تا هر چیزی را جعل کند.

ادعای 3: معتادان به انجمن به سادگی "انگیزه جنسی بالا" دارند

پراوس: در همین حال ، از زمان انتشار Prause و همکاران ، دو مدل جذاب دیگر مورد حمایت بیشتری قرار گرفته اند. (2015) اینها شامل یک مدل محرک جنسی بالا است (والتون ، لیکینز و بولار ، 2016) که از فرضیه اصلی درایو بالا پشتیبانی می کند (استیل ، Prause ، استالی و فونگ ، 2013). پارسونز و همکاران (2015) پیشنهاد کرده اند که میل جنسی بالا ممکن است زیرمجموعه ای از مشکلات گزارش باشد.

این ادعا که معتادان جنسی و پورنو به سادگی "میل جنسی بالایی دارند" ، جعل شده است مطالعات اخیر 25. در حقیقت، نیکول پراسس در این جمله اظهار داشت پست چهارم که او دیگر باور ندارد که "معتادان به رابطه جنسی" از جنبش جنسی بالایی برخوردارند:

"من تا حدودی در مورد توضیحات مربوط به میل جنسی زیاد نادیده گرفتم ، اما این مطالعه LPP که ما به تازگی منتشر کردیم ، من را متقاعد می کند که نسبت به اجبار جنسی بازتر باشم."

مهم نیست که هر مطالعه ای گزارش کرده است ، مهم است که به ادعای جعلی مبنی بر اینکه "میل جنسی زیاد" به طور متقابل با اعتیاد به پورنو منحصر است ، رسیدگی کند. اگر شخص فرضیات مبتنی بر سایر اعتیاد را در نظر بگیرد ، غیر منطقی بودن آن روشن می شود. (برای اطلاعات بیشتر ، به این انتقاد از مراجعه کنید استیل ، ستایش ، استالی ، و فونگ ، 2013 تمایل زیاد "یا" به تنهایی "یک اعتیاد؟ پاسخ به استیل و همکاران، 2013) به عنوان مثال ، آیا چنین منطقی به این معنی است که چاق بودن بیمار ، توانایی کنترل غذا خوردن و بسیار ناراضی بودن از آن ، صرفاً "تمایل زیاد به غذا" است؟

با برهم زدن بیشتر ، باید نتیجه گرفت که الکلی ها به راحتی تمایل زیادی به الکل دارند ، درست است؟ واقعیت این است که همه معتادان "تمایل زیادی" به مواد و فعالیت های اعتیاد آور دارند ("حساسیت") ، حتی وقتی که لذت بردن از چنین فعالیتهایی به دلیل سایر تغییرات مغزی مربوط به اعتیاد کاهش یابد (کاهش حساسیت) با این حال ، این اعتیاد آنها را باطل نمی کند (که همچنان یک آسیب شناسی است).

بیشتر کارشناسان اعتیاد در نظر دارند "با وجود عواقب ناگوار، استفاده مداوم ادامه دارد"نشانگر اصلی اعتیاد است. به هر حال ، کسی ممکن است اختلال نعوظ ناشی از پورنو داشته باشد و به دلیل تأثیر پورنو بر انگیزه و مهارت های اجتماعی او ، نتواند از کامپیوتر خود در زیرزمین مادر خود شانه خالی کند. با این حال ، به گفته این محققان ، تا زمانی که او نشان دهنده "میل جنسی زیاد" باشد ، هیچ اعتیادی ندارد. این پارادایم همه چیزهایی را که در مورد اعتیاد شناخته شده است ، از جمله علائم و رفتارها ، نادیده می گیرد مشترک همه اعتیاد، مانند پیامدهای شدید منفی، عدم توانایی کنترل مصرف، گرایش و غیره.

بیایید با دقت بیشتری به 3 مطالعه ذکر شده در حمایت از ادعای "تمایل زیاد" فوق نگاه کنیم:

1. استیل ، ستایش ، استالی ، و فونگ ، 2013 (میل جنسی، بیش از حد عاطفی، به پاسخ های عصبی فیزیولوژیکی ناشی از تصاویر جنسی مربوط می شود):

ما در مورد این مطالعه در بالا بحث کردیم (استیل و همکاران، 2013) در سخنگوی 2013، نیکول پراسس، دو مورد ادعایی عمومی درباره عدم پشتیبانی را منتشر کرد استیل و همکاران، 2013:

  1. پاسخ مغزی افراد با آنچه در سایر معتادان مشاهده می شود متفاوت است (کوکائین نمونه بود)
  2. این که کاربران مکرر پورنو فقط "تمایل جنسی زیادی" داشتند.

ادعا #1) مطالعه نشان داد که قرائت های EEG بالاتر زمانی که افراد به طور خلاصه در معرض عکس های پورنو بودند. مطالعات به طور پیوسته نشان می دهد که P300 افزایش می یابد زمانی که معتادان در معرض نشانه ها (مانند تصاویر) مربوط به اعتیاد آنها هستند. این یافته از مدل اعتیاد به پورنو پشتیبانی می کند، به عنوان مقاله های بررسی شده توسط 8 مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد استیل و همکاران توضیح داد (1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8) و استاد امتحان روانشناسی جان A. جانسون اشاره کرد در یک نظر تحت 2013 روانشناسی امروز مصاحبه شلوغی:

وی ادامه داد: "ذهن من هنوز در ادعای Prause مشکلی ایجاد می کند که مغز افرادش به تصاویر جنسی مانند مغز معتادان به مواد مخدر پاسخ نمی دهد ، زیرا او خواندن P300 بالاتر را برای تصاویر جنسی گزارش می کند. دقیقاً مانند معتادانی که داروی انتخابی خود را نشان می دهند خوشه P300 نشان می دهد. چگونه او می تواند نتیجه گیری کند که مخالف نتایج واقعی باشد؟ "

دکتر جانسون، که هیچ نظر در مورد اعتیاد جنسی ندارد دومین بار در مصاحبه Prause نظر داد:

موسانکی می پرسد: "هدف مطالعه چه بود؟" و Prause پاسخ می دهد: "بررسی ما این است که آیا افرادی که چنین مشکلی را گزارش می کنند، مشکلات مربوط به تنظیم آنها در مورد عادت های آنلاین، مانند دیگر معتادان از پاسخ های مغز به تصاویر جنسی، شبیه هستند؟"

اما این مطالعه ضبط مغز از افرادی را که در تنظیم نظریه مشاهده اروتیکا آنلاین با ضبط مغز از معتادان متجاهر و ضبط مغز از یک گروه کنترل غیر معتاد مقایسه نکرده اند ، که می تواند روش واضحی برای بررسی پاسخ مغز از طرف افراد مبتلا باشد. این گروه بیشتر شبیه پاسخ های مغزی معتادان یا غیر معتادان است ...

ادعا #2) سخنگوی مطالعه نیکول پرایوز ادعا کرد که کاربران پورنو فقط "تمایل جنسی بالایی دارند" ، با این حال این مطالعه واکنش بیشتری نسبت به پورنو را نشان می دهد که با کمتر میل به رابطه جنسی شریک. به عبارت دیگر ، افرادی که فعالیت مغزی بیشتری در پورنو دارند ، ترجیح می دهند خود ارضایی را انجام دهند تا از رابطه جنسی با یک شخص واقعی. این "بالا نیست جنسی میل." گزیده ای از الف انتقاد از استیل و همکاران. گرفته شده از این بررسی 2015 ادبیات:

علاوه بر این، نتیجه گیری در انتصاب ذکر شده است: "پیامدهایی برای درک ابرازمانگایی به عنوان میل شدید، به جای اختلال، مورد بحث قرار گرفته" [303] (ص. 1) با توجه به یافته های این تحقیق که دامنه P300 بود، جایگاهی ندارد منفی است با تمایل به رابطه جنسی با یک شریک همراه است. همانطور که در هیلتون (2014) توضیح داده شده است، این یافته "به طور مستقیم با تفسیر P300 به عنوان تمایل بالا مخالف" [307] تجزیه و تحلیل هیلتون همچنین نشان می دهد که عدم وجود یک گروه کنترل و عدم توانایی تکنولوژی EEG برای تبعیض بین "میل جنسی بالا" و "اجبار جنسی"، Steele et al. یافته های غیر قابل تفسیر [307].

خط پایین: یافته های استیل و همکاران.، 2013 در واقع ادعاهای مربوط به پاسخ به گولا را جعل می کند.

2. پارسونز و همکاران.، 2015 (Hypersexual، جنسی اجباری، و یا فقط بسیار جنسی بودن فعال است؟ بررسی سه گروه متمایز از مردان همجنس گرا و دوجنسگرا و پروفایل آنها در معرض خطر جنسی مرتبط با اچ آی وی):

مانند تقریباً هر مطالعه ای که در Reply to Gola ذکر شده است ، این مطالعه نتوانست ارزیابی کند که کدام افراد در حقیقت ، به پورنو معتاد شده اند. از این دو پرسشنامه استفاده شده است که فقط در مورد رفتارهای جنسی س askedال می کرد: "مقیاس اجبار جنسی" (که در بالا بحث شد) و "پرسشنامه غربالگری اختلال ابرجنسی". هیچ یک از این دو پرسشنامه حاوی یک مورد در مورد استفاده از پورنو در اینترنت نبودند ، بنابراین این مطالعه نمی تواند چیزی درباره ما بگوید اعتیاد به مواد مخدر اینترنتی.

در حالی که پارسونز و همکاران، 2015 فقط به رفتارهای جنسی در مردان همجنسگرا و دوجنسگرایان مربوط می شود ، یافته های این ادعا "اعتیاد به رابطه جنسی فقط میل جنسی زیاد است" را جعل می کند. اگر میل جنسی زیاد و اعتیاد به رابطه جنسی یکسان باشد ، فقط یک گروه از افراد در هر جمعیت وجود دارد. در عوض ، این مطالعه چندین زیر گروه متمایز را گزارش داد ، با این حال همه گروه ها نرخ مشابه فعالیت جنسی را گزارش کردند.

تحقیقات در حال ظهور این مفهوم را تأیید می کنند که اجبار جنسی (SC) و اختلال ابرجنسی (HD) در میان مردان همجنسگرا و دوجنسگرایان (GBM) ممکن است به صورت سه گروه در نظر گرفته شود - نه اجبار جنسی و نه فوق جنسیت. فقط از نظر جنسی اجباری ، و هم از نظر جنسی اجباری و هم از جنس فوق العاده جنسی - که سطوح متمایزی از شدت در پیوستگی SC / HD را به دست می آورند. تقریباً نیمی (48.9٪) از این نمونه بسیار جنسی فعال به عنوان نه SC و نه HD ، 30٪ فقط SC و 21.1٪ هم SC و HD طبقه بندی شده است. در حالی که ما اختلاف معنی داری بین سه گروه از نظر تعداد شریک زندگی مرد مشاهده نکردیم ، عمل جنسی مقعد ...

ساده شده: میل جنسی زیاد ، که با توجه به فعالیت جنسی اندازه گیری می شود ، در مورد اینکه آیا فرد معتاد جنسی است یا خیر بسیار کم به ما می گوید. یافته اصلی در اینجا این است که اعتیاد به رابطه جنسی همان "میل جنسی زیاد" نیست.

3. والتون ، لیکینز و بولار ، 2016 (فراتر از همجنس گرایان، دوجنس گرا و همجنس گرایی تنوع در بیان هویت جنسی):

اینکه چرا این "نامه به سردبیر" ذکر شده است یک معما باقی مانده است. این یک مطالعه بررسی شده توسط همسالان نیست و هیچ ارتباطی با استفاده از پورنو ، اعتیاد به پورنو ، یا ابرجنسیت ندارد. آیا نویسندگان پاسخ به Gola تعداد استنادات خود را با مقاله های بی ربط پر می کنند؟

به طور خلاصه:

  • سه تحقیق ذکر شده، ارزیابی نمیکنند که کدام یک از افراد معتاد به مواد مخدر است یا نه. در نتیجه، آنها می توانند کمی درباره این ادعا که معتادان پورنو به سادگی تمایل جنسی زیادی دارند، به ما بگویید.
  • استیل ، ستایش ، استالی ، و فونگ ، 2013 گزارش داد که واکنش پذیری بیشتر نسبت به پورنوگرافی مربوط به آن است کمتر میل به رابطه جنسی با یک شریک. این ادعا را مطرح می کند که معتادان پورنو زیاد هستند جنسی میل.
  • پارسونز و همکاران. ، 2015 گزارش کرد که فعالیت جنسی با اقدامات بیش از حد جنسی ارتباط ندارد. این ادعا که "معتادان به رابطه جنسی" به سادگی میل جنسی زیادی دارند ، جعل می شود.
  • والتون ، لیکینز و بولار ، 2016 یک نامه به سردبیر است که هیچ ارتباطی با موضوع موجود ندارد.

ادعای 4: اختلال نعوظ، بیشترین نتیجه منفی استفاده از پورنو است

پراوس: مدل های اعتیاد به طور معمول عواقب منفی را پیش بینی می کنند. اگرچه اختلال نعوظ معمولاً نتیجه منفی استفاده از پورنو است ، اما مشکلات نعوظ با مشاهده فیلم های جنسی بیشتر افزایش نمی یابد (Landripet & Štulhofer، 2015؛ Prause & Pfaus، 2015؛ Sutton، Stratton، Pytyck، Kolla، and Cantor، 2015 )

این ادعا که "اختلال نعوظ شایعترین نتیجه منفی استفاده از پورنو است" بدون حمایت است. این یک استدلال مرد کوه عنوان:

  1. هیچ مقاله تجدید نظر نشده تا کنون ادعا کرده است که اختلال نعوظ، نتیجه #1 از استفاده از پورنو است.
  2. نتیجه #1 استفاده از پورنو هرگز در یک مقاله بررسی شده بررسی نشده (و احتمالا هرگز نخواهد بود).
  3. این ادعا به عواقب پورنو بستگی دارد استفاده کنید، که همان پیامدهای پورنو نیست اعتیاد.

چگونه میتوانست اختلال نعوظ منفی نتیجه #1 از پورنو است استفاده کنید زمانی که نیمی از زنان از بین می روند؟ اگر هر گونه مشکل جنسی نتیجه ی اولی از استفاده از پورنو باشد، باید لوبیدو یا آنورگاسمی کم باشد، به طوری که زنان نیز باشند.

در هر حال، تنها در یکی از سه تحقیق ذکر شده، مشخص شد که کدامیک از موارد مربوط به پورن معتاد است: Sutton ، Stratton ، Pytyck ، Kolla و Cantor ، 2015 در واقع، این است فقط مطالعه در کل پاسخ به گولا که همه شرکت کنندگان در این مطالعه را معتاد به مواد مخدر می داند، ذکر شده است. دو تحقیق دیگر که در اینجا آمده است (لندریپت و اتولهافر، 2015؛ ستایش و پفوس، 2015) درباره رابطه بین اعتیاد به پورنو و اختلال نعوظ هیچ چیزی به ما نمی گوید؛ چرا که نه بررسی کرد که آیا هر موضوعی وابسته به پورنو بوده یا نه. آشنا بنظر رسیدن؟

بنابراین ، بیایید ابتدا تنها مطالعه مربوطه ذکر شده در Reply to Gola را بررسی کنیم.

Sutton ، Stratton ، Pytyck ، Kolla و Cantor، 2015 (ويژگي هاي بيمار از طريق نوع Hypersexuality Referral: يک نمودار چارتي از موارد 115 غير متوالي):

این یک مطالعه بر روی مردان (میانگین سنی 41.5 سال) است که به دنبال درمان اختلالات بیش از حد جنسی ، مانند پارافیلیا و استمنا chronic مزمن یا زنا هستند. 27 نفر به عنوان "خودارضایی اجتنابی" طبقه بندی شدند ، به این معنی که آنها یک ماه یا بیشتر در روز یا بیشتر از 7 ساعت در هفته خودارضایی می کنند (به طور معمول با استفاده از پورنو) 71٪ از کاربران پورنو اجباری مشکلات مربوط به عملکرد جنسی را گزارش کردند، با٪ 33٪ گزارش انزال را به تأخیر انداختند (اغلب یک پیشگام در ED).

38٪ از مردان باقیمانده چه اختلال عملکرد جنسی دارند؟ این مطالعه نمی گوید ، و نویسندگان درخواست های مکرر برای جزئیات را نادیده گرفته اند. دو گزینه اصلی برای اختلال عملکرد جنسی مردان در این گروه سنی ، ED و کم میل جنسی است. از مردان در مورد عملکرد نعوظ آنها سال نشده است بدون پورنو. اگر مردها رابطه جنسی ندارند و همه اوج های آنها مستلزم استمنا to به پورنو است ، اغلب مردان تصور نمی کنند که مبتلا به ED هستند. این بدان معناست که مشکلات جنسی در معتادان به پورنو بیش از 71 درصد بوده است. چرا پاسخ به گولا این مطالعه را مدرکی دانست که "عواقب منفی" با اعتیاد به پورنو ارتباط ندارد ، همچنان یک معما است.

ساتون و همکاران، 2015 توسط تکرار شده است تنها مطالعه ی دیگر برای بررسی مستقیم روابط بین اختلالات عملکرد جنسی و استفاده مشکوک از پورنو در اینترنت. یک مطالعه بلژیکی 2016 از یک دانشگاه تحقیقاتی برجسته نشان داد که استفاده از پورنو در اینترنت با مشکل باعث کاهش عملکرد نعوظ و کاهش رضایت کلی جنسی می شود. با این حال کاربران پورن مشکل دار ولع مصرف بیشتری را تجربه کردند. این مطالعه همچنین به نظر می رسد که افزایش ، به دلیل 49٪ از مردان مشاهده پورنو است که "قبل از آنها جالب بود و یا آنها منزجر کننده بودند"

در واقع، بیش از مطالعات 30 این پیوند بین اعتیاد به استفاده از پورنو / پورنو و اختلالات جنسی یا کاهش میل جنسی را تکرار کرده است. اولین مطالعات 5 در این فهرست نشان می دهد علیت به عنوان شرکت کنندگان استفاده از پورنو را از بین می برد و درمان اختلالات جنسی مزمن را بهبود می بخشد. علاوه بر این، بیش از مطالعات 60 لینک استفاده از پورنو برای کاهش رضایت جنسی و رابطه به نظر من "عواقب منفی استفاده از پورنو" است.

در حالی که "تخریب" اختلالات جنسی ناشی از پورنو هیچ تاثیری در وجود "اعتیاد به پورنو" ندارد ، ما در کنار بررسی دو مطالعه اول ذکر شده در بالا برای ادعا می کنیم که رابطه کمی بین اختلال نعوظ و سطح فعلی استفاده از پورنو وجود دارد.

اول ، مهم است که بدانیم مطالعات ارزیابی جنسیت مرد جوان از سال 2010 ، سطح تاریخی اختلالات جنسی و میزان حیرت آور یک آفت جدید را گزارش می کند: میل جنسی پایین. همه در مستند شده اند این 2016 مقاله بررسی شده توسط همکار.

ستایش و پفوس 2015 (مشاهده محرک های جنسی همراه با پاسخگویی جنسی زیاد، اختلال نعوظ نادرست):

از آنجایی که این مقاله با هم مخلوط شده هیچ موضوعی را به عنوان پورن معتاد شناسایی نکرده است، یافته هایش نمیتواند ادعا کند که مدل اعتیاد پورنو جعلی بوده است. ستایش و پفوس 2015 اصلاً مطالعه نبود. در عوض ، پرایوز ادعا كرد كه داده های چهار مطالعه قبلی خود را جمع آوری كرده است ، كه هیچ كدام از آنها اختلال نعوظ را نشان نمی داد. مشکل اضافی: هیچ یک از داده های ستایش و پفوس (2015) مقاله داده ها را در چهار مطالعه قبلی مطابقت می دهد. اختلافات کوچک نیستند و توضیح داده نشده اند.

یک نظر توسط محقق ریچارد ایزنبرگ MD، منتشر شده در پزشکی جنسی دسترسی آزاد، چندین (اما نه همه) اختلافات، خطاها و ادعاهای پشتیبانی نشده را نشان می دهد (a انتقاد ناف، اختلافات بیشتر را توصیف می کند) Nicole Prause و Jim Pfaus تعدادی ادعای دروغ یا بدون پشتوانه مرتبط با این مقاله را مطرح کردند.

بسیاری از مقالات روزنامه نگاران در مورد این مطالعه ادعا کردند که استفاده از پورنو منجر شده است بهتر نعوظ، اما این چیزی نیست که مقاله پیدا کرد. در مصاحبه های ضبط شده، هر دو نیکول پراس و جیم پافوس دروغ می گویند که در آزمایشگاه اندازه گیری نعوظ را اندازه گیری کرده اند و مردان که از پورنو استفاده می کردند، نعوظ بهتر داشتند. در مصاحبه تلویزیونی جیم پافوس پافوس می گوید:

"ما به همبستگی توانایی آنها برای آزمایش نعوظ نگاه کردیم."

"ما با میزان پورنو مشاهده شده در خانه و تأخیرهایی که به عنوان مثال نعوظ پیدا می کنند سریعتر است."

In این مصاحبه رادیویی نیکول پراسس ادعا کرد که نعوظ در آزمایشگاه اندازه گیری شده است. نقل قول دقیق از نمایش:

وی افزود: "هرچه تعداد تماشای اروتیکا در خانه بیشتر باشد ، در آزمایشگاه دارای واکنش های نعوظ قوی تری هستند ، اما کاهش نمی یابد."

با این حال این مقاله کیفیت نعوظ را در آزمایشگاه یا "سرعت نعوظ" ارزیابی نکرده است. این مقاله فقط ادعا کرده است که پسران پس از مشاهده مختصر پورنو از بچه ها خواسته اند تا "انگیزش" خود را ارزیابی کنند (و از مقاله های اساسی مشخص نیست که حتی در مورد همه افراد نیز این اتفاق افتاده است). در هر صورت ، گزیده ای از مقاله خود اعتراف کرد که:

"هیچ داده پاسخ فیزیکی دستگاه تناسلی برای حمایت از تجربه خود گزارش شده مردان وجود ندارد."

در دومین ادعای ناعادلانه، نویسنده اصلی Nicole Prause توییت چندین بار در مورد این مطالعه، اجازه دادن به جهان می دانستند که موضوعات 280 درگیر بودند و آنها "هیچ مشکلی در خانه" نداشتند. با این حال، چهار مطالعه اساسی شامل تنها افراد 234 مرد بودند، بنابراین "280" دور است.

یک سوم ادعای بی تأثیر: دکتر ایسنبرگ فکر کرد که چگونه ممکن است ستایش و پفوس در سال 2015 سطح تحریک افراد مختلف را در سه زمان مقایسه کرد مختلف انواع تحریک های جنسی در مطالعات پایه 4 مورد استفاده قرار گرفت. دو مطالعه از فیلم 3 دقیقه استفاده کردند، یک مطالعه از یک فیلم 20 دوم استفاده کرد و در یک مطالعه تصاویر ساکن استفاده شد. این به خوبی ثابت شده است فیلم ها بسیار بیشتر از عکس ها هیجان انگیز است، بنابراین هیچ تیم تحقیقاتی قانونی این افراد را با هم گروه نمی کند تا ادعاهایی در مورد پاسخ آنها داشته باشد. آنچه تکان دهنده است این است که در مقاله خود Prause & Pfaus بدون هیچ گونه مسئولیتی ادعا می کنند که در هر 4 مطالعه از فیلم های جنسی استفاده شده است:

"VSS ارائه شده در مطالعات همه فیلم ها بود."

این گفته نادرست است ، همانطور که در مطالعات اساسی خود Prause به وضوح مشخص شده است.

چهارمین ادعای ناعادلانه: دکتر ایسنبرگ همچنین چگونگی گفت ستایش و پفوس 2015 میزان تحریک افراد مختلف را در چه زمانی مقایسه کرد تنها 1 از مطالعات پایه 4 استفاده می شود 1 به مقیاس 9. یکی از مقیاس های 0 تا 7 ، یکی از مقیاس های 1 تا 7 و یک مطالعه رتبه بندی برانگیختگی جنسی را گزارش نکرد. یک بار دیگر Prause & Pfaus به طور غیر قابل توضیح ادعا می کنند که:

"از مردان خواسته شد تا میزان" تحریک جنسی "خود را از" 1 "" به طور کلی "تا 9" بسیار "نشان دهند.

این همان چیزی است که مقاله های اساسی نشان می دهد نادرست است. به طور خلاصه، همه سرفصل های تولید شده در Prause در مورد پورنو بهبود نعوظ یا تحریک و یا هر چیز دیگری غیر قابل تصور است. ستایش و پفوس 2015 همچنین ادعا کرد که هیچ ارتباطی بین نمرات عملکرد نعوظ و میزان پورنو مشاهده شده در ماه گذشته نیافت. همانطور که دکتر ایسنبرگ خاطر نشان کرد:

"حتی بیشتر نگران کننده ، حذف کلی یافته های آماری برای اندازه گیری نتیجه عملکرد نعوظ است. هیچ نتیجه آماری ارائه نمی شود. در عوض ، نویسندگان از خواننده می خواهند که بیانیه بی اساس خود را مبنی بر عدم ارتباط بین ساعت مشاهده پورنوگرافی و عملکرد نعوظ ، باور کند. با توجه به ادعای متناقض نویسندگان مبنی بر اینکه عملکرد نعوظ با یک شریک زندگی ممکن است با مشاهده پورنوگرافی بهبود یابد ، عدم وجود تجزیه و تحلیل آماری بسیار فاحش است. "

در پاسخ Prause & Pfaus به انتقاد دکتر ایسنبرگ ، آنها یک بار دیگر نتوانستند هیچ داده ای برای حمایت از "بیانیه بی اساس" خود ارائه دهند. مانند این اسناد تجزیه و تحلیل، پاسخ Prause & Pfaus نه تنها از نگرانی های قانونی دکتر ایسنبرگ فرار می کند ، بلکه شامل چندین مورد است جدید اشتباهات و چند اظهارنظر شفاف دروغین. سرانجام، بررسی ادبیات توسط هفت ناوگان دریایی ایالات متحده نظر در ستایش و پفوس 2015:

"بررسی ما همچنین شامل دو مقاله در سال 2015 بود که ادعا می کردند استفاده از پورنوگرافی اینترنتی با افزایش مشکلات جنسی در مردان جوان ارتباطی ندارد. با این حال ، به نظر می رسد با بررسی دقیق این مقالات و انتقادات رسمی مربوط ، چنین ادعاهایی زودرس باشند. مقاله اول شامل بینش های مفیدی در مورد نقش بالقوه شرطی سازی جنسی در ED جوان است [50] با این حال، این نشریه تحت انتقاد از اختلافات، بی نظمی ها و نقص های متدولوژیکی قرار گرفته است. به عنوان مثال، هیچ نتیجه ای برای نتایج اندازه گیری عملکرد نعوظ در ارتباط با استفاده از پورنوگرافی اینترنتی ارائه نمی دهد. علاوه بر این، به عنوان یک پزشک تحقیقاتی در نقد رسمی مقاله، نویسندگان مقاله "خواننده را با اطلاعات کافی در مورد جمعیت مورد مطالعه و یا تجزیه و تحلیل آماری برای توجیه نتیجه گیری خود ارائه نداده" [51] علاوه بر این، محققان تنها از ساعت استفاده از پورنوگرافی اینترنتی در ماه گذشته استفاده کردند. با این حال مطالعات مربوط به اعتیاد به پورنوگرافی اینترنتی نشان می دهد که متغیر ساعتهای استفاده از پورنوگرافی اینترنتی تنها به تنهایی با «مشکلات زندگی روزمره»، نمرات روی SAST-R (آزمون غربالگری جنسی) و نمرات بر روی IATsex (ابزار که اعتقاد به فعالیت جنسی آنلاین را ارزیابی می کند) [52, 53, 54, 55, 56] یک پیش بینی کننده بهتر، ارزیابی ارتعاشات ذهنی جنسی است در حالی که تماشای پورنوگرافی اینترنتی (واکنش پذیری نشانه ای)، یک رابطه ثابت شده از رفتار اعتیاد آور در تمام اعتیاد [52, 53, 54] شواهد افزایشی هم وجود دارد که میزان وقت صرف شده در بازی های ویدئویی اینترنتی رفتار اعتیادآور را پیش بینی نمی کند. "اعتیاد تنها می تواند به درستی ارزیابی شود اگر انگیزه ها، پیامدها و ویژگی های متداول رفتار نیز بخشی از ارزیابی باشد"57] سه تیم تحقیق دیگر، با استفاده از معیارهای مختلف برای "ابراز عقل" (به غیر از ساعت استفاده)، آن را به شدت با مشکلات جنسی مرتبط کرده است [15, 30, 31] روی هم رفته ، این تحقیق نشان می دهد که متغیرهای متعدد به جای صرف "ساعت استفاده" ، در ارزیابی اعتیاد به پورنوگرافی / ابرجنسیته بسیار مهم هستند و احتمالاً در ارزیابی اختلالات جنسی مرتبط با پورنوگرافی نیز بسیار مهم هستند. "

مقاله نیروی دریایی ایالات متحده ضعف در ارتباط فقط "ساعات استفاده فعلی" برای پیش بینی اختلالات جنسی ناشی از پورنو را برجسته کرد. میزان پورنو مشاهده شده در حال حاضر تنها یکی از متغیرهای زیادی است که در ایجاد ED ناشی از پورنو دخیل است. اینها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  1. نسبت استمناء به پورنو در مقابل استمناء بدون پورنو
  2. نسبت فعالیت جنسی با یک شخص در برابر استمناء به پورنو
  3. شکاف در جنسیت همجنسگرایان (که در آن تنها به پورنو متکی هستند)
  4. ویرجین یا نه
  5. ساعت کل استفاده
  6. سال استفاده
  7. سن شروع به استفاده از پورنو کرد
  8. تشدید به ژانرهای جدید
  9. توسعه طلسم های ناشی از پورنو (از افزایش به سبک های جدید پورنو)
  10. سطح اخبار در هر جلسه (به عنوان مثال فیلم های تلفیقی، چند زبانه)
  11. تغییر مغز وابسته به وابستگی یا نه
  12. حضور اعتیاد بیش از حد عاطفی / پورنو

راه بهتر برای تحقیق در مورد این پدیده این است که متغیر استفاده از porn porn را حذف کنید و نتیجه را مشاهده کنید که در مقاله نیروی دریایی و دو مطالعه دیگر انجام شده است. چنین تحقیقاتی نشان می دهد علیت به جای همبستگی های فازی، به تفسیر متفاوت باز می شود. مکان من مستند شده است چند هزار مرد که پورنو را از بین برده اند و از اختلالات مزمن جنسی رنج می برند.

Landripet & ultulhofer 2015 (آیا استفاده از پورنوگرافی در ارتباط با مشکلات جنسی و اختلالاتی در مردان جوان هتروسکسال وجود دارد؟ یک ارتباط کوتاه):

همانطور که با ستایش و پفوس، 2015 ، این "ارتباط کوتاه" نتوانست سوژه هایی را به عنوان معتاد به پورنو شناسایی کند. بدون ارزیابی معتادان به پورن ، نمی تواند "عواقب منفی" اعتیاد به پورنو را جعل کند. پاسخ به گولا ادعا کرد که لندریپت و اتولهافر، 2015 رابطه بین استفاده از پورنو و مشکلات جنسی یافت نشد. این درست نیست، همانطور که در هر دو مورد مستند شده است این نقد YBOP و بررسی نیروی دریایی ایالات متحده از ادبیات:

یک مقاله دیگر گزارش داد که بین میزان استفاده از پورنوگرافی اینترنتی در سال گذشته و میزان ED در مردان فعال جنسی از نروژ، پرتغال و کرواسی رابطه کمی وجود دارد [6] این نویسندگان، بر خلاف مقالات قبلی، میزان شیوع بالای ED در مردان 40 و زیر را اذعان می کنند و در واقع ED و میزان میل جنسی کم را به ترتیب به ترتیب 31٪ و 37٪ می دانند. در مقابل، پیش از آنکه تحقیقاتی در مورد پورنوگرافی اینترنتی انجام شده در 2004 توسط یکی از نویسندگان این مقاله، میزان ED تنها 5.8٪ در مردان 35-39 [58] با این حال، بر اساس یک مقایسه آماری، نویسندگان نتیجه گیری می کنند که استفاده از پورنوگرافی اینترنتی به عنوان یک عامل خطر مهم برای جوانان ED نیست. این به نظر می رسد بیش از حد قطعی، با توجه به این که مردان پرتغالی آنها مورد بررسی پایین ترین نرخ اختلال عملکرد جنسی در مقایسه با نروژی ها و کرواتی ها، و تنها 40٪ از پرتغالی گزارش استفاده از پورنوگرافی اینترنتی "از چندین بار در هفته به روز"، در مقایسه با Norwegians ، 57٪ و کرواتی، 59٪. این مقاله به صورت رسمی برای عدم استفاده از مدل های جامع که قادر به درک روابط مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرهایی است که شناخته شده یا فرض بر آن در کار هستند، مورد انتقاد قرار گرفته است [59] در ضمن، در یک مقاله مرتبط در مورد مشکل کم میل جنسی شامل بسیاری از شرکت کنندگان نظرسنجی است از پرتغال، کرواسی و نروژ، مردان خواسته می شود که کدام عوامل متعددی هستند که بر این اعتقادند که باعث کمبود مشکالت جنسی آنها شده است. در میان عوامل دیگر، تقریبا 11٪ -22٪ "من از پورنوگرافی بیش از حد استفاده می کنم" را انتخاب کرده و 16٪ -26٪ تصمیم گرفتم "اغلب خودارضایی کنم" [60].

همانطور که پزشکان نیروی دریایی توصیف کردند ، این مقاله همبستگی بسیار مهمی پیدا کرد: فقط 40٪ از مردان پرتغالی "به طور مکرر" از پورنو استفاده می کردند ، در حالی که 60٪ از نروژی ها "به طور مکرر" از پورنو استفاده می کردند. مردان پرتغالی دارای اختلال عملکرد جنسی بسیار کمتری نسبت به نروژی ها بودند. با احترام به کروات ها ، لندریپت و اتولهافر، 2015 یک رابطه آماری قابل توجهی را بین استفاده از نرم افزارهای رایج و ED نشان می دهد، اما ادعا می کند که اندازه اثر کوچک است. با این حال، این ادعا ممکن است گمراه کننده باشد، به گفته یکی از متخصصان ماهر و مطالعات بسیاری را نوشته است:

با روش دیگری (Chi Squared) تجزیه و تحلیل ، استفاده متوسط ​​(در مقایسه با استفاده غیر مکرر) احتمال (ED) داشتن ED ​​در حدود 50٪ در این جمعیت کرواسی را افزایش می دهد. این برای من معنی دار به نظر می رسد ، گرچه عجیب است که این یافته فقط در میان کروات ها شناسایی شده است.

علاوه بر این، لندریپت و استولهافر 2015 دو همبستگی مهم را حذف کرد، که یکی از نویسندگان آن را ارائه داد یک کنفرانس اروپایی. وی گزارش داد که ارتباط معنی داری بین اختلال نعوظ و "ترجیح برخی از ژانرهای پورنوگرافی" وجود دارد:

"گزارش دادن اولویت برای ژانرهای خاص پورنوگرافی بود به شدت با نعوظ همراه است (اما نه وابسته به انزال یا میل جنسی) مرد اختلال عملکرد جنسی"

این حرف را می زند لندریپت و استولهافر تصمیم گرفت که این اختلال ناکارآمدی و ترجیحات مربوط به ژنرال های پورنو را از مقاله خود حذف کند. این کاملا عادی است که کاربران پورنو به ژانرهایی که با سلیقه های اصلی جنسی سازگاری نداشته باشند، عادی می شوند و هنگامی که این تنظیمات مطبوع مطابق با سازگاری های واقعی جنسی مطابقت نداشته باشد، ED را تجربه کنند. همانطور که ما و نیروی دریایی ایالات متحده در بالا ذکر کردیم، بسیار مهم است که متغیرهای متعدد مرتبط با استفاده از پورنو را بررسی کنیم - نه تنها ساعتهای ماه گذشته و یا فرکانس در سال گذشته.

یافته دوم دوم حذف شده است لندریپت و استولهافر 2015 شامل شرکت کنندگان زن می شود:

"افزایش استفاده از پورنوگرافی کمی اما به طور قابل توجهی با کاهش علاقه به رابطه جنسی شریک زندگی و اختلال عملکرد جنسی شایع تر در زنان همراه بود."

ارتباط معنی داری بین استفاده بیشتر از پورنو و کاهش میل جنسی و اختلال عملکرد جنسی بیشتر بسیار مهم به نظر می رسد. چرا نکرد لندریپت و استولهافر گزارش سال 2015 نشان داد که آنها ارتباط معناداری بین استفاده از پورنو و اختلال عملکرد جنسی در زنان و همچنین در مردان وجود دارد؟ و چرا این یافته در هیچ یک گزارش نشده است بسیاری از مطالعات استولهوفر ناشی از این مجموعه داده های مشابه؟ تیم های او به نظر می رسد بسیار سریع به انتشار داده ها که ادعا می کنند debunkks مبتلا به پورنو ED، با این حال بسیار کند برای اطلاع رسانی به زنان در مورد منافع جنسی منفی استفاده از پورنو.

سرانجام، محقق پورنو دانمارکی نظرات انتقادی رسمی گرت مارتین هالد نیاز به ارزیابی متغیرهای بیشتر (واسطه ها، مدیران) را بیش از فرکانس در هفته در آخرین ماه های 12 تکرار کرد:

این مطالعه به مدیران یا میانجیگری روابط مورد مطالعه پرداخته و قادر به تعیین علیت نیست. به طور فزاینده در پژوهش های پورنوگرافی، توجه به عواملی است که می توانند بر اندازه یا جهت روابط مورد مطالعه (یعنی مداران) و همچنین مسیرهایی که از طریق آن چنین نفوذی (یعنی میانجیگری) رخ می دهد، توجه شود. مطالعات آینده در مورد مصرف پورنوگرافی و مشکلات جنسی نیز ممکن است از گنجاندن چنین تمرکز داشته باشد.

خط پایین: همه شرایط پزشکی پیچیده شامل چندین فاکتور است که باید از هم جدا شوند. در هر صورت ، اظهارات Landripet و Stulhofer که ، "به نظر نمی رسد پورنوگرافی عامل مهمی برای میل مردان جوان ، مشکلات نعوظ یا ارگاسم باشد"بسیار دور می رود ، زیرا سایر متغیرهای احتمالی مربوط به استفاده از پورنو را که ممکن است باعث ایجاد عملکرد عملکرد جنسی در کاربران شود ، نادیده می گیرد - از جمله تشدید به ژانرهای خاص ، که آنها پیدا کردند ، اما در" ارتباط مختصر "حذف شده است.

پیش از اینکه با اطمینان ادعا شود که ما هیچ چیزی برای نگرانی در مورد پورنوگرافی اینترنتی نداریم، محقق هنوز هم باید برای اخیرا، افزایش شدید ED جوان و میل جنسی کم، و مطالعات بسیاری در ارتباط با استفاده از پورنو به مشکلات جنسی است.

در آخر ، توجه به این هماهنگی مهم است نیکول پراسس است روابط نزدیک با صنعت پورنو و با debunking PIED وسواس پیدا کرده است ، جنگ 3 ساله علیه این مقاله آموزشی است، در حالی که همزمان مردان جوانی را که از اختلالات جنسی ناشی از پورنو بهبود یافته اند ، مورد آزار و اذیت و آزار قرار می دهد. مشاهده اسناد: n: گیب دیام #1, گیب دیام #2, الکساندر رودز #1, الکساندر رودز #2, الکساندر رودز #3, کلیسای نوح, الکساندر رودز #4, الکساندر رودز #5, الکساندر رودز #6الکساندر رودز #7, الکساندر رودز #8, الکساندر رودز #9, الکساندر رودز #10الکس رودز شماره 11, گیب دیم و الکس رودز با هم شماره 12, الکساندر رودز #13, الکساندر رودز #14, گیب دیام #4, الکساندر رودز #15.

در حالی که این یک رفتار خارق العاده برای یک محقق است ، Prause است آزار و اذیت و آزار و اذیت چندین حادثه ثبت شده است به عنوان بخشی از یک مبارزات انتخاباتی "astroturf" که برای متقاعد کردن مردم است که هرکسی که با نتایج خود مخالف است، سزاوار تحریف باشد. Prause یک انباشته شده است تاریخ طولانی از آزار و اذیت نویسندگان، محققان، درمانگران، خبرنگاران و دیگرانی که جرأت می کنند شواهدی از آلودگی را از استفاده از اینترنت در اینترنت گزارش دهند. او به نظر می رسد کاملا با صنعت پورنوگرافی دنج است، همانطور که از این دیده می شود تصویر او (به راست) در فرش قرمز سازمان جشنواره اهدا شدگان (XRCO) مراسم جایزه. (طبق ویکی پدیا “the جوایز XRCO توسط آمریکایی داده شده است سازمان انتقادات X-rated سالانه به افرادی که در سرگرمی های بزرگسالان مشغول کار هستند و این تنها جوایز صنعت بزرگسالان است که منحصراً برای اعضای صنعت اختصاص داده شده است. "[1]) به نظر می رسد که Prause نیز ممکن است داشته باشد بازیگران پورنو به عنوان موضوعی به دست آوردند از طریق یکی دیگر از گروه های علاقه مند صنعت پورنو ائتلاف گفتاری آزاد. گفته می شود افراد به دست آمده از FSC در او استفاده شده اند مطالعه استخدام تفنگ در شدیدا آسیب دیده است و "مراقبه ارگاسمی" بسیار تجاری طرح (در حال حاضر بودن) بررسی شده توسط FBI) ستایش نیز ساخته است ادعاهای پشتیبانی نشده در باره نتایج مطالعات او و او را روش های مطالعه. برای مستندات بیشتر، ببینید: آیا Nicole Prause تحت تاثیر انجمن صنایع قرار دارد؟


ادعای 5: کاربران پورنوگرافی مذهبی در مورد استفاده از پورنو خود نسبت به خدایان نگران هستند

پراوس: همچنین دشواری در رابطه با تماشای فیلم های جنسی به شدت با ارزش های محافظه کار و تاریخ مذهبی ارتباط دارد (Grubbs et al.، 2014). این از یک مدل شرمنده اجتماعی از رفتارهای نمایش فیلم جنسی فیلم پشتیبانی می کند.

در اینجا پاسخ به تلاش Gola برای تخریب اعتیاد به پورنو حتی از هدف دور می شود. چه چیزی باید از یک یافته به ظاهر واضح بدست آوریم که افراد عمیقا مذهبی نسبت به ملحدان کمی بیشتر از استفاده از پورنو خود پریشانی دارند؟ چگونه این یافته مدل اعتیاد به پورنو را جعل می کند؟ اینطور نیست علاوه بر این ، مطالعه ذکر شده مربوط به "ناراحتی مربوط به تماشای فیلم جنسی."

با این وجود ، چندین مقاله غیرمستقیم در مورد مطالعات جوشوا گروبس ("مطالعات اعتیاد درک شده") سعی کرده اند تصویری بسیار گمراه کننده از آنچه که در واقع اعتیاد درک شده وی گزارش کرده و معنای این یافته هاست ، ترسیم کنند. در پاسخ به این مقالات جعلی ، YBOP منتشر کرد این انتقاد گسترده از ادعاهای ساخته شده در مطالعات اعتیاد درک شده و در مقالات گمراه کننده مربوطه.

تکمیلی: یک مطالعه جدید (فرناندز و همکاران، 2017) CPUI-9 ، یک پرسشنامه ادعا شده "اعتیاد به پورنوگرافی" ادعا شده توسط Joshua Grubbs را آزمایش و تجزیه و تحلیل کرد ، و دریافت که نمی تواند "اعتیاد واقعی پورنو" را ارزیابی کند or "ادراک اعتیاد به پورنو" (استفاده از موجودی Cyber ​​Pornography-9 بازتاب مشکالت واقعی در استفاده از پورنوگرافی اینترنتی است؟ بررسی نقش تلاش برای رهایی) همچنین یافت که 1/3 س ofالات CPUI-9 باید حذف شود تا نتایج معتبر مربوط به "عدم تایید اخلاقی" ، "دینداری" و "ساعت استفاده از پورنو" به دست آید. این یافته ها تردیدهای قابل توجهی را در مورد نتیجه گیری حاصل از هر مطالعه ای که از CPUI-9 استفاده کرده یا بر مطالعاتی که از آن استفاده کرده است ، ایجاد می کند. بسیاری از نگرانی ها و انتقادات مطالعه جدید آینه نگرانی است که در این مقاله گسترده بیان شده است نقد YBOP.

Grubbs و همکاران، 2014 (تجاوز به عنوان اعتیاد: دینداری و عدم پذیرش اخلاقی به عنوان پیش بینی عوامل اعتقاد به وابستگی به پورنوگرافی):

واقعیت این مطالعه:

  1. این مطالعه نتوانست شناسایی کند که چه کسی معتاد به پورنو بوده و نیست ، بنابراین برای ارزیابی مدل اعتیاد به پورنو ارتباطی ندارد.
  2. بر خلاف پاسخ به ادعای Gola در بالا ، این مطالعه مربوط به "ناراحتی مربوط به تماشای فیلم جنسی."کلمه" پریشانی "در نیست چکیده مطالعه.
  3. برخلاف پاسخ به گولا و Grubbs و همکاران، 2014 در نهایت، قوی ترین پیش بینی کننده ی اعتیاد به پورنو، ساعت ها در حال استفاده از پورنو بود, نه دینداری! دیدن این بخش گسترده با جداول مطالعه ، همبستگی ها و آنچه که مطالعه واقعاً یافته است.
  4. هنگامی که ما پرسشنامه اعتیاد به پورنو Grubbs (CPUI-9) را خراب می کنیم ، رابطه بین "دینداری" و رفتارهای اصلی اعتیاد (س questionsالات 4-6 از تلاش های دسترسی) عملاً وجود ندارد. به زبان ساده: دینداری هیچ ارتباطی ندارد واقعی اعتیاد به پورنو.
  5. از طرف دیگر ، رابطه بسیار قوی بین "ساعت استفاده از پورنو" و رفتارهای اعتیادآور هسته ای همانطور که توسط س questionsالات 4-6 "تلاشهای دسترسی" ارزیابی شده است. به زبان ساده: اعتیاد به اعتیاد به مواد مخدر بسیار زیاد است.

به نظر می رسد پاسخ به گولا ، وبلاگ نویسان مانند دیوید لی ، و حتی خود گروبس ، در تلاشند یک الگو را بسازند که شرم مذهبی "واقعی" علت اعتیاد به پورنو است. با این حال به سادگی درست نیست که مطالعات "اعتیاد درک شده" شاهدی بر این نکته گفتگوی مد روز است. از نو، این تحلیل گسترده اشک می ریزد "اعتیاد به پورنو فقط شرم مذهبی است" مطالبه. الگوی رفتاری متلاشی می شود وقتی که در نظر بگیریم:

  1. شرم مذهبی باعث ایجاد تغییرات مغزی نمی شود که در افراد معتاد مشاهده می شود. در مقابل ، اکنون وجود دارد مطالعات عصبی 41 گزارش تغييرات مغز مرتبط با اعتیاد در معتادان اجباری پورنو / معتادان جنسی.
  2. مطالعات اعتیاد درک شده از بخش مقدماتی افراد مذهبی استفاده نکرد. در عوض فقط کاربران فعلی پورنو (مذهبی یا غیر مذهبی) مورد سوال قرار گرفتند. غلبه بر مطالعات نرخ های پایین تر رفتار جنسی اجباری و استفاده از پورنو را در افراد مذهبی (مطالعه 1, مطالعه 2, مطالعه 3, مطالعه 4, مطالعه 5, مطالعه 6, مطالعه 7, مطالعه 8, مطالعه 9, مطالعه 10, مطالعه 11, مطالعه 12, مطالعه 13, مطالعه 14, مطالعه 15, مطالعه 16, مطالعه 17, مطالعه 18, مطالعه 19, مطالعه 20, مطالعه 21, مطالعه 22, مطالعه 23, مطالعه 24).
    • این بدان معناست که نمونه "گوربز" از "کاربران مذهبی پورنو" نسبتاً کوچک است و به طور حتم نسبت به افرادی که شرایط قبلی دارند یا موضوعات اساسی دارند کج است.
    • این همچنین بدان معنی است که "دینداری" این کار را می کند نه اعتیاد به مواد مخدر را پیش بینی کنید. در عوض، دینداری ظاهرا محافظت می کند یکی از توسعه اعتیاد به پورنو.
  3. بسیاری خدایان و آگنوستیک توسعه اعتیاد به پورنو. دو تحقیق 2016 در مورد مردان که در گذشته از پورنو استفاده کرده بودند آخرین ماه 6، و یا در آخرین ماه 3، گزارش فوق العاده شدید از مصرف پورنو اجباری (28٪ برای هر دو مطالعه).
  4. مذهبی بودن باعث اختلال نعوظ مزمن ، میل جنسی پایین و آنورگاسمیا در مردان جوان سالم نمی شود. هنوز مطالعات متعدد پیوند استفاده از پورنو به اختلالات جنسی و کاهش رضایت جنسی، و نرخ ED با افزایش ناگهانی 1000٪ در مردان زیر 40 سال از زمانی که پورنو "لوله" از اواخر سال 2006 توجه بینندگان پورنو را جلب کرد.
  5. این مطالعه 2016 در مورد معتادان به دنبال علائم درمان متوجه شد که مذهبی بودن همبستگی نداشت با علائم یا نمرات منفی در پرسشنامه اعتياد به مواد مخدر. این مطالعه 2016 در مورد Hypersexuals به دنبال درمان است یافت بدون رابطه بین تعهدات مذهبی و سطوح خودارزیابی رفتارهای ابراز تمایل و عواقب مرتبط با آن.
  6. تحقیقات نشان میدهد که به علت شدت اعتیاد به مواد مخدر، افراد مذهبی اغلب به شیوه های مذهبی باز می گردند، اغلب در کلیسا حضور دارند و به عنوان راهی برای مقابله / تلاش برای بهبودی تبدیل می شوند (فکر می کنید 12 Steps). این تنها می تواند هر گونه ارتباط بین اعتیاد به پورنو و دین دار بودن را در نظر بگیرد.

به طور خلاصه:

  • هر دو پاسخ به ادعای Gola و تک مطالعه ذکر شده هیچ ربطی به مدل اعتیاد به پورنو ندارد.
  • مطالعه "اعتیاد درک شده" گرابز در سال 2014 نشان داد که اعتیاد به پورنو با میزان مشاهده پورنو رابطه بیشتری دارد تا با دینداری.
  • هیچ شواهدی وجود ندارد که "شرم" مذهبی باعث تغییرات مغزی مربوط به اعتیاد شود ، و با این حال این تغییرات بارها در وجود یافته است مغز کاربران پورن مشکل دار.
  • شواهد زیادی وجود دارد که دینداری در واقع افراد را از استفاده از پورنو و در نتیجه اعتیاد به پورنو محافظت می کند.
  • نمونه گرابز از "کاربران پورنو مذهبی" به صورت مقطعی نیست و بنابراین به ناچار به سمت افزایش نرخ مستعدات ژنتیکی یا موضوعات اساسی متمایل است.
  • در دو مطالعه اخیر، هیچ ارتباطی بین اعتیاد به پورنو و مذهب در مردان در معرض درمان وجود ندارد.

به روز رسانی: دو مطالعه جدید سهم قلب میمون را در مورد اینکه "دینداری باعث اعتیاد به پورنو" می کند:


بخش دوم: نقد تعدادی از ادعاهای انتخاب شده

معرفی

در این بخش چند مورد از ادعاهای بدون پشتوانه و گفته های دروغ ارائه شده در پاسخ به گولا را بررسی می کنیم. گرچه به چالش کشیدن پاسخ به Gola خط به خط وسوسه انگیز است ، اما ضعف اصلی آن جنجالی بودن استدلال های آن است. آنها قادر به پرداختن به محتوای نقد YBOP یا تجزیه و تحلیل مورد بررسی 9 از Prause و همکاران 2015 (از جمله Matuesz Gola): منتقدان انتقادی از Prause و همکاران.، 2015. همه تحلیلگران 9 موافقند Prause و همکاران.، 2015 در واقع حساسیت یا عادت داشت که سازگار با مدل اعتیاد است. Prause به این معنی نیست: حتی اگر Prause و همکاران 2015 هیچ نشانه ای از واکنش را پیدا نکرده است ، 21 مطالعه عصبی وجود دارد که نشانه واکنش یا ولع مصرف (حساسیت زدایی) را در کاربران پورنو اجباری گزارش داده اند. مطالعات گزارش حساسیت (واکنش و میل شدید) در کاربران پورنو / معتادان جنسی: 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10, 11, 12, 13, 14, 15, 16, 17, 18, 19, 20, 21 , 22, 23, 24. در علم، شما با مطالعه بی نظیر تنها نیستید - شما با غلبه شواهد روبرو می شوید.

ادعاهای زیر در مورد پاسخ به گولا مربوط به نگرانی های ماتئوس گولا در مورد این است Prause و همکاران معایب روش شناسی 2015. چندین نقص عمده در این و دیگر مطالعات Prause هر نتایج مطالعه و مطالبات مربوط به شک و تردید جدی را ترک می کند:

  1. افراد مورد مطالعه برای اعتیاد به مواد مخدر غربالگری نشدند (افراد بالقوه تنها به یک سوال پاسخ دادند).
  2. پرسشنامه های مورد استفاده در مورد استفاده از پورنو سوال نکرده و برای ارزیابی "اعتیاد به پورنو" معتبر نبودند.
  3. افراد ناهمگن (مرد و زن، غیر heterosexuals) بودند.
  4. افراد مورد مطالعه برای مقابله با بیماری های روانپزشکی، مصرف مواد مخدر، داروهای روانگردان، اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد به مواد مخدر یا اختلالات اجباری (هر کدام از آنها منعکس کننده) نیستند.

پاسخ به ادعا: Prause و همکاران سال 2015 از روش "مناسب" در استخدام و شناسایی افراد معتاد به پورنو استفاده کرد وون و همکاران، 2014 کار را نکرد.

هیچ چیز نمی تواند از حقیقت بیشتر باشد Prause و همکاران روش شناسی در هر سطح شکست خورد، در حالی که وون و همکاران. از روش دقیق در استخدام ، غربالگری و ارزیابی افراد "معتاد به پورن" (افراد رفتارهای جنسی اجباری) استفاده کرد.

پس زمینه کمی Prause در مقایسه با میانگین خواندن EEG از 55 "معتاد به پورنو" به میانگین قرائت EEG از 67 "غیر معتاد". با این حال اعتبار Prause و همکاران 2015 به طور کامل وابسته به مقایسه الگوهای فعال سازی مغز a است گروه of معتادان پورنو به گروه of غیر معتادان. برای اینکه ادعاهای جعلی بودن Prause و عناوین مشکوک ناشی از آن مشروع باشد ، تمام از 55 سوژه Prause باید معتادان واقعی پورنو بوده باشند. نه برخی، نه بیشتر، اما هر موضوع واحد (همانطور که وون بود). همه علائم نشان دهنده تعداد زیادی از 55 افراد ستایشگر است که غیر معتاد هستند. گزیده ای از استیل و همکاران، 2013 کل فرایند انتخاب و معیارهای محرومیت را که در تحقیقات 3 Prause (Prause و همکاران، 2013استیل و همکاران.، 2013, Prause و همکاران، 2015):

وی افزود: "در برنامه های اولیه ، بیماران تحت معالجه اعتیاد جنسی به استخدام در می آمدند ، اما هیئت بررسی نهادی محلی این استخدام را ممنوع كرد به این دلیل كه قرار گرفتن چنین داوطلبانی در معرض VSS می تواند باعث عود شود. در عوض ، شرکت کنندگان از طریق انجمن آنلاین پوکاتلو ، آیداهو جذب شدند تبلیغات درخواست افرادی را که مشکل داشتند، تنظیم می کردند که آنها از تصاویر جنسی استفاده می کردند"

خودشه. تنها معیار شمول پاسخ مثبت به یک سوال واحد بود: "آیا مشکلی برای مشاهده تصاویر جنسی دارید؟" اولین خطای قابل توجه شامل سوال سوالات استفاده شده است، که تنها در مورد دیدن جنسیت می پرسد تصاویر، و نه در مورد مشاهده پورنو اینترنتی، به ویژه ویدئوهای جریان (که به نظر می رسد به شکل پورنو باعث شدید ترین علائم).

نقص بسیار بزرگتر این است که مطالعات Prause نمیتوانند با استفاده از پرسشنامه وابستگی جنسی یا پورنو (به عنوان مثال وون و همکاران. انجام داد) همچنین افراد بالقوه پرسیدند که آیا استفاده از پورنو به زندگی آنها منفی داشت یا اینکه خودشان معتاد به پورنو بودند یا اینکه آیا آنها علائم اعتیاد را تجربه کرده اند (به عنوان Voon et al. انجام داد)

اشتباه نکنید، نه استیل و همکاران، 2013 نه Prause و همکاران. ، 2015 این 55 نفر را به عنوان معتاد به پورنو و یا کاربران اجباری پورنو توصیف کرده است. افراد فقط به دلیل استفاده از پورنو خود احساس "پریشانی" کردند. با تایید ماهیت آمیخته از سوژه های خود ، Prause اعتراف کرد مصاحبه 2013 که بعضی از افراد 55 فقط مشکلات جزئی داشتند (به این معنی که آنها بودند نه معتادان پورنو):

"این مطالعه فقط شامل افرادی بود که مشکلات مختلفی را گزارش کردند نسبتا جزئی است به مشکلات طاقت فرسا ، کنترل مشاهده محرکهای جنسی بینایی آنها. "

مطالعات 3 Prause Studies نشان می دهد که عدم نمایش افراد برای اعتیاد به مواد مخدر واقعی، صرف نظر از معیارهای محرومیت استاندارد که به طور معمول در مطالعات اعتیاد مورد استفاده قرار می گیرند، برای جلوگیری از محو شدن استفاده می شود. مطالعات Prause:

  • افراد روی صفحه نمایش برای شرایط روانپزشکی (حذف خودکار)
  • سوژه های صفحه نمایش برای اعتیادات دیگر (حذف خودکار)
  • در صورت استفاده از داروهای روانگردان (اغلب انحصاری)
  • سوژه های صفحه نمایش برای کسانی که در حال حاضر از مواد مخدر استفاده می کنند (حذف خودکار)

وون و همکاران.، 2014 تمام موارد فوق و خیلی بیشتر را انجام داد تا اطمینان حاصل شود که آنها تنها افراد همجنسگرا و معتاد را بررسی می کنند. هنوز Prause و همکاران.، 2015 اعتراف کرد که آنها کار می کنند نه معیارها برای حذف موارد:

"از آنجا که ابرجنسیت یک تشخیص مدون نیست و ما به صراحت از جذب بیماران منع شده ایم ، هیچ آستانه ای برای شناسایی تجربی کاربران مشکل استفاده نمی شود"

به نظر می رسد که از نظر Prause پاسخ ساده به آگهی تک س questionال دارای معیارهای خروج از مطالعات ستایش است. این امر ما را به نگرانی Matuesz Gola درمورد اینکه سوژه های Prause معتاد به پورنو نیستند ، می رساند ، زیرا آنها فقط به طور متوسط ​​3.8 ساعت پورنو در هفته مشاهده می کنند ، در حالی که افراد Voon 13.2 ساعت در هفته مشاهده می کنند:

متوس گولا: "شایان توجه است که در Prause و همکاران. (2015) کاربران مشکل دار به طور متوسط ​​هر هفته 3.8 ساعت پورنوگرافی مصرف می کنند تقریباً مشابه کاربران پورنوگرافی غیرمشکل در Kühn و Gallinat (2014) است که به طور متوسط ​​4.09 ساعت در هفته مصرف می کنند. در Voon و همکاران (2014) کاربران غیرمشکل 1.75 ساعت در هفته و مشکل ساز 13.21/9.85 ساعت در هفته (SD = 2015) گزارش کردند - داده های ارائه شده توسط وون در جریان کنفرانس علوم روانشناسی آمریکا در ماه مه XNUMX. "

ساعتهای استفاده از پورنو در هر هفته برای هر مطالعه:

  • وون و همکاران: 13.2 ساعت (همه معتادان پورنو بودند)
  • کوهن و گالینات: 4.1 ساعت (هیچکدام به عنوان معتادان پورنو طبقه بندی نشده اند)
  • Prause و همکاران: 3.8 ساعت (هیچ کس نمی داند)

Gola همچنین تأمل کرد که چگونه 55 نفر از افراد Prause ممکن است معتاد به پورنو باشند (به منظور "جعل اعتیاد به پورنو") هنگام تماشا کمتر پورنو از کوهن و گالینات، 2014 غیر معتادان چگونه در جهان می تواند تمام از افراد ستایش وقتی "معتاد به پورنو" باشند هیچ از کوهن و گالینات افراد معتاد به پورنو هستند؟ قبل از اینکه ادعا کنید تحقیقات رقابتی "جعلی" دارید ، با این که آنها دارای برچسب هستند ، باید در بین مطالعات قابل مقایسه باشد. این روش علمی ابتدایی است.

بنابراین ، چگونه Prause & Company به بسیاری از چاله های موجود در روند استخدام و ارزیابی افراد خود رسیدگی کرد؟ با حمله به متدولوژی دقیق از وون و همکاران، 2014! اول، شرح فرایند استخدام، معیارهای ارزیابی برای اعتیاد به پورنو و معیارهای محرومیت از وون و همکاران، 2014 (همچنین مشاهده کنید اشمیت و همکاران، 2016 & Banca و همکاران، 2016):

"افراد CSB از طریق تبلیغات مبتنی بر اینترنت و از طریق مراجعه به درمانگران جذب می شدند. HV مرد هم سن از تبلیغات مبتنی بر جامعه در منطقه آنگلیای شرقی استخدام شدند. همه افراد CSB توسط روانپزشك مصاحبه كردند تا تأييد كنند كه آنها معيارهاي تشخيصي CSB را برآورده كرده اند (با معيارهاي تشخيصي پيشنهادي براي هر دو اختلال فوق جنسي مطابقت داشتند [كافكا ، 2010؛ رید و همکاران 2012] و اعتیاد جنسی [Carnes et al. 2007])، تمرکز خود را بر استفاده مضطرب از مواد آنلاین صریح جنسی. این مورد با استفاده از یک نسخه اصلاح شده از مقیاس تجارب جنسی در آریزونا (ASES) مورد ارزیابی قرار گرفت [Mcgahuey et al. 2011]، که در آن سوالات در مقیاس 1-8 پاسخ داده شد، با امتیازات بالاتر که منجر به اختلال ذهنی بیشتر می شود. با توجه به ماهیت نشانه ها، تمام افراد CSB و HV مرد و همجنس گرا بودند. تمام بیماران HV با سن انسانی (± 5 سال) با افراد دارای CSB بودند. موارد مشابه نیز برای سازگاری با محیط MRI به عنوان ما قبلا انجام شده است [Banca et al. 2016؛ Mechelmans et al 2014؛ وون و همکاران، 2014] معیارهای محرمانه عبارتند از: داشتن سن زیر سن 18، داشتن سابقه SUD، داشتن یک کاربر معمولی در حال حاضر از مواد غیرقانونی (از جمله شاهدانه) و داشتن یک اختلال روانپزشکی جدی، از جمله افسردگی عمیق و شدید فعلی یا اختلال وسواس فکری، یا سابقه اختلال دوقطبی یا اسکیزوفرنیا (با استفاده از فهرست مینی بینالمللی عصب شناسی) [Shehhan et al. 1998] دیگر اعتیاد اجباری یا رفتاری نیز حذف شد. افراد در معرض خطر استفاده از بازی های آنلاین یا رسانه های اجتماعی، قمار پاتولوژیک یا خرید اجباری، اختلال بیش فعالی با توجه به دوران کودکی یا بزرگسالان و تشخیص اختلالات خوردن، توسط یک روانپزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند. افراد مقیاس رفتار تکانشی UPPS-P را تکمیل کردند [Whiteside and Lynam، 2001] برای ارزیابی تکانشگری و پرسشنامه افسردگی بک [Beck et al. 1961] برای ارزیابی افسردگی. دو نفر از افراد 23 CSB از داروهای ضد افسردگی استفاده کرده یا اختلال اضطراب عمومی و فوبیایی اجتماعی (N = 2) یا هراس اجتماعی (N = 1) یا سابقه ADHD در دوران کودکی (N = 1) رضایت کتبی آگاهانه اخذ شد و این مطالعه توسط کمیته اخلاق تحقیقاتی دانشگاه کمبریج تأیید شد. برای مشارکت افراد به افراد پرداخت شد. "

"نوزده مرد دگرجنس گرا با CSB (سن 25.61 (SD 4.77) سال) و 19 همسان سن (سن 23.17 (SD 5.38) سال) مرد داوطلب سالم و بدون همجنسگرا مورد مطالعه قرار گرفتند (جدول S2 در فایل S1) یک 25 اضافی مشابه سال (25.33 (SD 5.94) سال) داوطلبان سالم همجنسگرا نازایی فیلم ها را رتبه بندی کرد. CSB ها گزارش دادند که به دلیل استفاده بیش از حد از مواد صریح جنسی، از دست دادن شغل به دلیل استفاده در محل کار (N = 2)، آسیب روابط صمیمی یا منفی بر سایر فعالیت های اجتماعی (N = 16)، کاهش میل جنسی یا نعوظ (N = 11)، اسکورت های اضافی (N = 3)، عقاید خودکشی (N = 2) و استفاده از مقادیر زیادی پول (N = 3؛ از £ 7000 به £ 15000). ده نفر از آنها برای مشاغل خود مشاوره داشتند. همه افراد تحت پوشش استمناء همراه با مشاهده محتوای آنلاین صریح جنسی بودند. افراد همچنین از خدمات اسکورت (N = 4) و cybersex (N = 5) گزارش دادند. در یک نسخه سازگار از مقیاس تجارب جنسی آریزونا [43]موارد CSB در مقایسه با داوطلبان سالم به طور قابل ملاحظه ای با تحریک جنسی همراه بوده و مشکلات روحی و روانی صمیمانه ای را تجربه کرده اند اما نه به مواد صریح جنسی (Table S3 in فایل S1). "

پاسخ به گولا حمله به گشتن وون و همکاران، 2014:

"Gola خاطرنشان می کند که ساعات مصرف فیلم در شرکت کنندگان ما کمتر از دو مطالعه دیگر در مورد استفاده از اروتیکا مشکل است. ما در مقاله خود به این موضوع اشاره كردیم (پاراگراف آغازین: "گروه مشكلات بیشتر گزارش دادند ..."). Gola استدلال می کند که نمونه کاربران مشکلی ما ساعات کمتری از مشاهده فیلم جنسی را نسبت به نمونه مشکل Voon و همکاران گزارش کرده اند. (2014) با این حال ، وون و همکاران به ویژه برای شرکت کنندگان با شرم جنسی ، از جمله تبلیغات در وب سایت های مبتنی بر شرم در مورد استفاده از فیلم های جنسی ، مردان "درمانگر" با وجود عدم استفاده از "پورنو" توسط DSM-5 ، و با بودجه یک نمایش تلویزیونی به عنوان "مضرات" "پورنو". نشان داده شده است که کسانی که برچسب های اعتیاد می زنند دارای سابقه ای از ارزش های محافظه کارانه اجتماعی و دینداری بالا هستند (Grubbs، Exline، Pargament، Hook، and Carlisle، 2014). به احتمال زیاد Voon و همکاران نمونه (2014) با شرم جنسی بالا در جوامع آنلاین مشخص می شود که گزارش استفاده زیاد را تشویق می کنند. همچنین ، استفاده از "پورنو" در طول یک مصاحبه ساختاریافته ارزیابی شد ، نه یک پرسشنامه استاندارد. بنابراین ، روان سنجی و تعصبات ضمنی ذاتی یک مصاحبه ساختاری ناشناخته است. این کار مقایسه اقدامات استفاده از فیلم های جنسی را بین مطالعات دشوار می کند. استراتژی ما برای شناسایی گروه ها با کارهای پر استناد که اهمیت معیار پریشانی در مشکلات جنسی را نشان می دهد سازگار است (Bancroft، Loftus، & Long، 2003). "

این چیزی نیست جز شبکه ای از اظهارات غلط و ادعاهای بیجا که به راحتی برکنار می شوند و محاسبه می شوند تا توجه خواننده را از فرآیند غربالگری کاذب Prause دور کنند. ما با شروع می کنیم:

پاسخ به گولا: با این حال، Voon et al. به طور خاص برای شرکت کنندگان در شرمندگی جنسی، از جمله تبلیغات در وب سایت های مبتنی بر شرم آور در مورد استفاده از فیلم جنسی، استخدام شده، مردان "درمان" به رغم "پورنو" استفاده نمی شود توسط DSM-5 شناخته شده است، و با بودجه توسط نمایش تلویزیونی قاب به عنوان "آسیب" از "پورنو".

اول ، پاسخ به Gola هیچ مدرکی برای اثبات این ادعا که شرکت کنندگان "شرم جنسی زیادی" داشته اند یا از به اصطلاح "وب سایت های مبتنی بر شرم" استخدام شده اند ، ارائه نمی دهد. این چیزی نیست جز تبلیغات بی اساس. از طرف دیگر ، Prause Studies افرادی را از Pocatello ، Idaho که بیش از 50٪ مورمون است ، استخدام کرد. بر خلاف سوژه های وون که به طور عمومی در انگلستان استخدام می شوند ، بسیار محتمل است که افراد مذهبی Prause در رابطه با استفاده از پورنو خود شرم یا گناه داشته باشند.

دوم ، بسیاری از شرکت کنندگان Voon بود به دنبال درمان اعتیاد به پورنو است و توسط درمانگران ارجاع می شود. چه راهی بهتر برای اطمینان از افراد معتاد به پورنو وجود دارد؟ بسیار عجیب است که پاسخ به گولا این امر را به عنوان یک منفی (و نه یک قدرت غیرقابل بحث) چرخاند ، زمانی که مطالعات ستایش می خواستند استفاده کنند فقط معتادان جنسی "به دنبال درمان" هستند ، اما توسط هیئت بررسی دانشگاه ممنوع شد. برگرفته از اولین مطالعه Prause EEG:

استیل و همکاران، 2013: "برنامه های اولیه برای بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی به کار گرفته شد، اما هیئت بررسی نهادی محلی این استخدام را ممنوع کرد به این دلیل که قرار گرفتن چنین داوطلبانی در معرض VSS می تواند باعث عود مجدد شود. "

سوم، پاسخ به گولا با ادعای این دروغ کاملا دروغ می گوید وون و همکاران. بودجه سال 2014 توسط "نمایش تلویزیونی" تأمین شد. همانطور که در Voon و همکاران، 2014، بودجه مطالعه توسط "اعتماد Wellcome":

Voon et al.، 2014: "بودجه: بودجه ارائه شده توسط کمک Wellcome Trust Middle Student (093705 / Z / 10 / Z). دکتر Potenza تا حدی با کمک های مالی P20 DA027844 و R01 DA018647 از موسسه ملی بهداشت حمایت شد. وزارت بهداشت روان و خدمات اعتیاد کانتیکت. مرکز بهداشت روان کانکتیکات ؛ و یک مرکز برتری در تحقیقات قمار از مرکز ملی بازی های مسئولانه. تأمین کنندگان مالی هیچ نقشی در طراحی مطالعه ، جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها ، تصمیم به انتشار یا تهیه نسخه خطی نداشتند. "

این عبارات غلط و گمراه کننده بیشتر است. به عنوان مثال، پاسخ به گولا در مورد یک دروغ دیگر می نویسد وون و همکاران روش استخدام / ارزیابی:

پاسخ به گولا: همچنین، استفاده از "پورنو" در طی یک مصاحبه ساختار یافته، و نه یک پرسشنامه استاندارد شده مورد ارزیابی قرار گرفت.

اشتباه در غربالگری افراد بالقوه وون و همکاران، 2014 مورد استفاده قرار می گیرد چهار پرسشنامه های استاندارد شده و مصاحبه وسیع روانپزشکی را انجام داد. شرح زیر از فرایند غربالگری گرفته شده از زیر شرح زیر است Banca و همکاران، 2016 (CSB رفتارهای اجباری جنسی است):

Voon et al.، 2014: مسائل CSB بود نمایش داده شده با استفاده از آزمون غربالگری جنسی اینترنتی (ISST؛ دلمونیکو و میلر، 2003) و یک پرسشنامه محقق ساخته جامع شامل مواردی که مربوط به سن شروع، فرکانس، مدت زمان، تلاش برای کنترل استفاده، خستگی، الگوهای استفاده، درمان و پیامدهای منفی است. شرکتکنندگان CSB با یک روانپزشک مصاحبه کردند تا تأیید کنند که دو مجموعه معیارهای تشخیصی برای CSB (معیارهای تشخیصی اختلال هیپرساییال، معیارهای اعتیاد جنسی، کارنز و همکاران، 2001; کافکا، 2010; رید و همکاران، 2012) ، با تمرکز بر استفاده اجباری از مطالب صریح جنسی آنلاین. این معیارها بر عدم کاهش یا کنترل رفتارهای جنسی ، از جمله مصرف پورنوگرافی ، با وجود مشکلات اجتماعی ، مالی ، روانی و تحصیلی یا شغلی تأکید دارند. شرح مفصل علائم CSB در شرح داده شده است وون و همکاران (2014).

تکان دهنده است که پاسخ به Gola جرات مقایسه روش غربالگری عملاً وجود ندارد که در مطالعات Prause Studies (افراد با یک پاسخ یک سوال پاسخ دادند) را با روشهای کامل و تخصصی غربالگری مورد استفاده قرار داد. وون و همکاران، 2014:

  1. تست نفوذ جنسی جنسی اینترنتی دلمونیکو و میلر، 2003
  2. مصاحبه شده توسط یک روانپزشک که از معیارهای اعتیاد جنسی استفاده می کند از پرسشنامه های رایج ترین 3 استفاده می شود: کارنز و همکاران، 2001; کافکا، 2010; رید و همکاران، 2012)
  3. پرسشنامه محقق ساخته برای جزئیات شامل سن شروع، فرکانس، مدت زمان، تلاش برای کنترل مصرف، رضایت، الگوهای استفاده، درمان و پیامدهای منفی است.

در ضمن، این فرآیند صرفا غربالگری برای تأیید بودن اعتیاد به پورنو بود؛ وون و همکاران. در اینجا متوقف نشد پرسشنامه ها و مصاحبه های بیشتر افرادی را که دارای شرایط روانپزشکی ، اعتیاد به مواد مخدر یا رفتاری ، اختلال وسواس فکری یا اختلالات اجباری و سو or مصرف کنندگان مواد فعلی یا گذشته بودند ، از مطالعه حذف کردند. محققان در مطالعات Prause هیچ یک از این موارد را انجام ندادند.

در نهایت، پاسخ به گولا ادعای غیرقانونی نشان می دهد که اعتیاد به پورنو چیزی بیش از شرمساری مذهبی است

پاسخ به گولا: "نشان داده شده است که کسانی که برچسب های اعتیاد می زنند ، دارای سابقه ای از ارزش های محافظه کارانه اجتماعی و دینداری بالا هستند (گرابز ، اکسلین ، پارگامنت ، هوک و کارلیس ، 2014)."

همبستگی ادعا شده بین اعتیاد به پورنو و دینداری بود در بالا ذکر شده و به طور کامل در این مورد منهدم شد تجزیه و تحلیل گسترده از مواد جوشو گروبس.


پاسخ به Gola در نقض جدی در Prause و همکاران، 2015: تنوع غیر قابل قبول موضوعات

نقد مطالعات بحث برانگیز EEG نیکول پراوز (استیل و همکاران.، 2013, Prause و همکاران، 2015) نگرانی های شدیدی در مورد ماهیت متنوع پورنو "پریشان" با استفاده از سوژه ها ایجاد کرده است. مطالعات EEG شامل مردان و زنان ، دگرجنسگرایان و غیر دگرجنسگرایان بود ، با این حال محققان همه آنها را پورنو استاندارد ، احتمالاً غیر جالب ، مرد + زن نشان دادند. این مهم است ، زیرا این روش استاندارد برای مطالعات اعتیاد را که محققان در آن انتخاب می کنند ، نقض می کند همگن افراد از نظر سن ، جنس ، گرایش ، حتی ضریب هوشی مشابه (به علاوه یک گروه کنترل همگن) به منظور جلوگیری از تحریف هایی که ناشی از چنین تفاوت هایی است.

به عبارت دیگر، نتایج مطالعات EEG 2 وابسته به فرضیه است که مردان، زنان و غیر هتروزیکسال در پاسخ مغز به تصاویر جنسی متفاوت نیستند. با این حال، مطالعه پس از بررسی تایید می کند که مردان و زنان به طور قابل توجهی پاسخ مغز به تصاویر جنسی و یا فیلم ها متفاوت است. گولا این را می دانست و این ضعف کشنده را در یادداشت ذکر می کند:

متوس گولا: "شایان ذکر است که نویسندگان نتایج را برای همکاران زن و مرد ارائه می دهند، در حالیکه مطالعات اخیر نشان می دهد که عکس های جنسی از نظر تحریک و غلظت در بین جنس ها به طور چشمگیری متفاوت است (نگاه کنید به: Wierzba et al.، 2015). "

در یک مانور انحرافی، پاسخ به گولا این فیل را در اتاق نادیده می گیرد: مرد و زن مغز به تصویر های جنسی کاملا متفاوت عمل می کند. در عوض، پاسخ به گولا به ما اطلاع می دهد که هر دو مردان و زنان با تصاویر جنسی و سایر موارد غیرمعمول سرگرم کننده مواجه می شوند:

"Gola ادعا می کند که داده ها برای زنان و مردان نباید با هم ارائه شود ، زیرا آنها به محرک های جنسی یکسان پاسخ نمی دهند. در واقع ، ترجیحات زن و مرد برای محرک های جنسی به شدت همپوشانی دارند (Janssen، Carpenter، & Graham، 2003). همانطور که توضیح دادیم ، این تصاویر پیش آزمایش شده اند که برانگیختگی ذهنی ذهنی را در زنان و مردان برابر می دانند. تصاویر "جنسی" از سیستم بین المللی تصویری عاطفی تکمیل شد ، زیرا توسط زنان و مردان به جای عاشقانه پردازش می شود (Spiering، Everaerd، & Laan، 2004). از همه مهمتر ، تحقیقات نشان داده است که تفاوت در رتبه بندی تحریک جنسی به جنسیت نسبت به انگیزه جنسی بهتر قابل درک است (Wehrum et al.، 2013). از آنجا که میل جنسی در این مطالعه پیش بینی کننده بود ، تقسیم بندی گزارش های برانگیختگی جنسی بر اساس مخلوط شناخته شده مناسب نبود: جنسیت. "

پاسخ فوق هیچ ارتباطی با انتقادات ماتئوس گولا ندارد: هنگام مشاهده مغز دقیقاً مشابه مردان و مردان پورنو ، الگوهای موج مغزی (EEG) و جریان خون (fMRI) بسیار متفاوتی از خود نشان می دهند. به عنوان مثال ، این مطالعه EEG دریافت که زنان هنگام مشاهده تصاویر جنسی یکسان ، میزان خوانایی EEG در مقایسه با مردان بسیار بالاتر است. شما نمی توانید به طور متوسط ​​قرائت EEG زن و مرد را انجام دهید ، همانطور که مطالعات ستایش انجام داد ، و در نهایت به هر چیز معناداری می رسید. همچنین نمی توانید پاسخ مغز یک گروه مخلوط را با پاسخ مغز یک گروه مخلوط دیگر مقایسه کنید ، همانطور که مطالعات ستایش انجام داد.

یک دلیل وجود دارد که هیچ یک از آنها منتشر شده مطالعات عصبی در مورد کاربران پورنو (به جز Prause) زن و مرد مخلوط. هر مطالعه عصبی تنها شامل افرادی بود که هم جنس و هم گرایش جنسی داشتند. در واقع ، خود ستایش در یک مطالعه قبلی (2012) این افراد در پاسخ به تصاویر جنسی بسیار متفاوت هستند:

"محرکهای فیلم نسبت به تفاوتهای فردی در توجه به اجزای مختلف محرکها آسیب پذیر هستند (Rupp & Wallen، 2007) ، ترجیح برای محتوای خاص (Janssen ، Goodrich ، Petrocelli و Bancroft ، 2009) یا تاریخچه های بالینی که باعث تحریک بخش های محرک می شوند ( وودا و دیگران ، 1998). "

"هنوز هم ، افراد از نظر نشانه های بصری که تحریک جنسی را برای آنها نشان می دهد ، بسیار متفاوت خواهند بود (گراهام ، سندرز ، میلهاوزن و مک برید ، 2004)."

2013 مطالعه Prause اظهار داشت:

"بسیاری از مطالعات با استفاده از سیستم محبوب بین المللی عاطفی (لانگ ، بردلی و کوتبرت ، 1999) از محرک های مختلف برای مردان و زنان در نمونه استفاده کنید"

تفاوتهای زیادی با گروهی از افراد متنوع جنسی (مرد، زن، و غیر همجنسگرا) انتظار می رود، و مقایسه ها و نتیجه هایی از نوع انجام شده در مطالعات Prause غیر قابل اعتماد است.

مجموعه ای از مطالعات تأیید می کند که مغز های مردانه و زنانه بسیار متفاوت با تصاویر مشابه جنسی پاسخ می دهند:

به طور خلاصه ، مطالعات Prause از نقص جدی روش شناختی رنج می برد که نتایج مطالعات و ادعاهای نویسندگان در مورد "جعل" مدل اعتیاد به پورنو را زیر سوال می برد:

  1. موضوع ها ناهمگونی (مرد، زن، و غیر همجنسگرا)
  2. موضوع ها برای اعتیاد به مواد مخدر، اختلالات روانی، مصرف مواد، و یا مواد مخدر و اعتیاد رفتاری، نمایش داده نمی شود
  3. پرسشنامه ها برای اعتبار اعتیاد به پورنو و یا استفاده از پورنو معتبر نیست