سن 20 - بازگشت اعتماد به نفس ، دیگر معتاد نیست

جوان، زن و شوهر بازیگوشوقتی شروع به استفاده از رایانه بیشتر کردم، با پورنو شروع کردم، بنابراین احتمالا در اطراف 14-15.

این همه 6-7 چندین ماه پیش آغاز شده بود (زمانی که من متوجه شدم چیزی در مورد من وجود دارد). در مدرسه راهنمایی من خیلی بیرون رفتم من همه را همینطور در نظر گرفتم و به همین دلیل خیلی از دختران در مدرسه ی ما می خواستم.

دوستان من به من گفتند که من کارمندی بودم و از من پرسید که راز من چیست. حتی در دبیرستان وقتی که من از استمناء و پورنو ناراحت بودم، دختران هنوز به من نگاه می کردند. اما تا دبیرستان همه چیز در مورد مدرسه بود، بنابراین من هرگز به کسی اجازه نمی دادم که این کار را بکنم. من هرگز به کسی اجازه نمیدهم

ناگهان متوجه شدم که دوستانم را از دست می دهم و فقط چند دوست صمیمی دارم. همچنین در برقراری ارتباط با افراد جدید ، داشتن اضطراب برای نزدیک شدن و تعامل با دختران خوش چهره مشکل دارد. من در حال تبدیل شدن به "دوست" دختران بودم ، اگر می دانید منظور من چیست. نمراتم شروع به افت کرد و تمرکز و حافظه من ضعیف شد. بیشتر روز احساس خستگی می کردم حتی اگر کاری نکرده باشم.

سپس من شروع به جمع کردن پازل کنار هم کردم ، با دیدن فک و تصویر خیره شده به آن ، با فک باز ، مسحور شدم. تمام زندگی من در یک صفحه اینترنتی بود که علائم استمنا frequent مکرر به پورنو و عوارض جانبی محتوای فوق العاده پورنوگرافی را توضیح می داد. من شوکه شدم ، عصبانی و ناامید شدم - به عبارت ملایم. چطور ممکن است چیزی که خیلی خوب است چنین عوارض جانبی بدی داشته باشد؟ آیا آنها تحقیقات خود را به درستی انجام داده اند؟ این همان چیزی است که از خودم پرسیدم. مرد ، اکنون به گذشته نگاه می کند ، بگذارید فقط بگوییم که من درکی از آنچه از خودم می پرسیدم نداشتم.

کار به جایی رسیده بود که من حداقل دو بار در روز این کار را انجام می دادم و این همیشه مربوط به محتوای پورنوگرافی بود ، در حالی که وقتی جوانتر بودم همه چیز در مورد استفاده از تخیل بود. پس از آن ، فرکانس بسیار کمتری بود ، حتی اگر من همیشه میل جنسی زیادی داشته ام. من این کار را قبل از بیرون رفتن انجام دادم ، زیرا مردم گفتند شما نمی خواهید در همه کارها پر از شاخ و برگ راه بروید ، این باعث می شود شما نیازمند شوید و دختران این کار را دوست ندارند. خوب ، در آن زمان این منطقی بود ...

پس از مشاهده مشکل خود ، شروع به جستجوی پاسخ کردم. تحقیق درباره Google با خطوطی از قبیل: "خودداری از استمنا ، تستوسترون بیشتر هنگام استمناating ، مشکلات ناشی از استمنا، ، استمنا and و پورنو" و غیره. من تمام آنچه را که می توانم مطالعه کردم ، از مطالعات واقعی گرفته تا آزمایشات شخصی. پزشکان در بسیاری از مکان ها ادعا کردند که خودارضایی سالم است و احتمال ابتلا به سرطان پروستات را کاهش می دهد.

در مجامع ، مردم دیگران را به چالش می کشیدند تا مدتی از خودارضایی خودداری کنند. مردم همیشه این را شوخی می کردند: "من 24/7 جایزه می گیرم. نمی توانم بخوابم. من هر شب آرزوهای خیس می دیدم "... و خودم را در این کلمات دیدم. من واقعاً اینقدر بد هستم؟ برای به خودم آمدن بهانه می آورم؟

خوب من چالش خودم را شروع کردم. »با خودم فکر کردم:« یک هفته ، برای یک شروع کننده ». روزهای اول جهنم بود ، نمی خواهم دروغ بگویم. این مستقیماً از بدترین کابوس های من بود. اما ناگهان متوجه تغییراتی در روحیه و اعتماد به نفسم شدم. من شروع به صحبت بیشتر کردم ، بیشتر جوک می گفتم و در پوست خودم راحت بودم. بعد همه چیز تمام شد ، مثل بیدار شدن از خواب. نمی دانستم که چند ساعت خیلی زود از خواب بیدار شده ام.

جاده بهبودی من شروع به ظهور می کرد. دفعه دیگر دو هفته این کار را کردم ، اما هر بار که نوارم تمام می شد ، درد روحی بدتر می شد. سپس به خودم گفتم: ”31 روز. این یک ماه کامل است. اگر بتوانید این مدت طولانی بروید ، نشان می دهد که شما به پورنو اعتیاد ندارید و بر دامنه خود تسلط دارید. "

کاریزماتیک من بازگشت ، پر از انرژی و شاخی جهنم بود ، نه شاخ "24/7" ، بلکه شاخی "من آماده برای اداره جهان هستم". من بیشتر کار کردم ، بهتر مطالعه کردم ، اعتماد به نفس خودم را پس گرفتم و هر شک و تردیدی را که در خودم داشتم از دست دادم.

همه چیز خوب بود تا روز برنامه ریزی شده من. 31 روز گذشته بود ... پس حالا چه؟ خوب من برای چند روز آینده دوباره از پورنو استفاده کردم. اما حالا که آن را دیدم ، به آن روزها احتیاج داشتم تا بهبودی کامل پیدا کنم. بعد از 4 روز من از 0 شروع کردم. اما احساس می شد که از بی نهایت شروع می کنم.

این بار روزها مهم نبودند. روز چهل بود که من از پشت میزم بلند شدم و احساس قدرت باورنکردنی کردم ، مقدار تستوسترون در حال رگ زدن باعث رگهای من شد ، کنترلی که اکنون بدنم را در اختیار داشتم.

چند روز پیش من پورنو تماشا کردم بعد از 10 هفته هیچ چیز ، حتی یک عکس. من از نظر دیگرم نقل قول می کنم:

این مانند ملاقات با یک دوست قدیمی بود ، اما شما متوجه شدید که از هم جدا شده اید و دیگر از همکاری یکدیگر لذت نمی برید ... و بنابراین نمی خواهید دوباره ملاقات کنید. من آنچه را دیدم بعد از 10 هفته دیدم و علاقه ای نداشتم.

من کجا هستم

87 روز بدون استمنا اعتماد به نفس در یک سطح کاملا جدید. مهم نیست که کیستی و چه شکلی هستی - من می توانم به چشمانت نگاه کنم و به حرفهایت گوش بدهم. من در کنار دسته ای از دختران بیشتر از پسران احساس راحتی می کنم. من مدام به باشگاه می روم ، اندازه و قدرت خود را اضافه می کنم. بهترین قسمت این است که ، من نیازی به داشتن شخصی در زندگی خود احساس نمی کنم. من تا آنجا که می توانم از آن لذت می برم و به نظر می رسد دختران را دیوانه می کند.

من قصد ندارم برنامه خودارضایی داشته باشم. احساس نمی کنم که نیاز به خودارضایی داشته باشم ، حتی در مواقعی که شاخی یا تحت استرس هستم. من پیامد را دوست ندارم و می دانم بدن من می تواند از خودش مراقبت کند (رویاهای خیس). k مجبور شدن به زمان انزال باعث فشار بر من می شود و این یکی از دلایلی است که من در برنامه 31 روزه قبلی خود موفق نشدم.

مشاوره:

به نقل از پاسخ دیگر من: "چگونه حرمت را رها کنم؟"

فقط رایانه خود را بردارید و از یک طرف به صفحه نگاه کنید. چی میبینی؟ یک طرف صفحه. آنجا چیزی نیست ، پشت آن چیزی نیست. به همان اندازه که به آن زنان روی صفحه نزدیک خواهید شد. وقتی این را فهمیدید ، و منظور من واقعاً درک منظور من است ، از آن ذهن حرمسرا دوست بیرون می آیید. "

ماه 4

خوب ، تقریباً یک سوم سال برای من گذشته است: بدون استمنا، ، بدون ارگاسم. کاش می توانستم بگویم قایقرانی نرم بوده است ، اما اینطور نبوده است. مانند هر اعتیادی در زندگی ، حل مسائل بیشتر از شکستن امور است.

بچه ها ، رسمی است ، من 100٪ مطمئن هستم که دیگر به پورن و استمنا add معتاد نیستم. چگونه من می دانم؟ خوب من شاخی هستم اما نیازی به خودارضایی ندارم و پورنو مصنوعی و جعلی به نظر می رسد. من هیچ سایت پورنو یا هر چیز دیگری را مسدود نمی کنم ، زیرا شکستن آن دیوار باعث کنجکاوی من می شود. این فقط احساس بازیگری بدی می کند: اگر این یک فیلم سینمایی بود ، ساعت ها و ساعت ها از زندگی ام را برای تماشای آن نمی گذراندم. با این اوصاف ، همیشه این احتمال وجود دارد که تحت فشار و استرس تن بدهیم ، بالاخره ما انسان هستیم. همین حالا می توانم برگه دیگری را باز کنم و به یک سایت پورنو بروم و به خط تولیدم پایان دهم. شانسی وجود ندارد. من بیش از آن مرحله هستم ...

چیزی که باعث شد دوباره به نوشتن فکر کنم حداقل برای من یک واقعیت خنده دار بود: اینکه به خاطر زندگی خودم نمی توانستم به خاطر بیاورم که برای آخرین بار چه ویدیوی پورنو را خودارضایی کردم. این فقط به من نشان داد که من از همه اینها چقدر رشد کرده ام. چقدر مغزم درست کرده سیم کشی داخلی است.

ارتباط دادن - وبلاگ را بخوان

by نیاز به کمک