سن 25 - 1 سال: رابطه جنسی با شریک زندگی تغییر می کند. سرم روشن است و مه بلند شده است

بگذارید شروع کنم با گفتن، من هرگز فکر نمی کردم این کار را بکنم. من بیش از یک سال در حال انجام [بدون پورنو / استمناء] بوده ام و همیشه یک مبارزه بود. در ماه آوریل، در نهایت تصمیم گرفتم که به اندازه کافی کافی باشد و من این کار را تمام می کنم. برای کسانی که فکر می کنند که هرگز نمی توانید این کار را انجام دهید، قوی باشید، تصمیم خود را دوباره تایید کنید و با آن کنار بیایید. شما می توانید این کار را انجام دهید.

اگر من اهل درک گراف بودم ، یکی درست می کردم ، اما برای سرگرمی ، سالهای گذشته / عودهایم را ترسیم کردم. حالا ، به خاطر داشته باشید که از سن 11 سالگی یا بیشتر ، داشتم قدم می زدم. برای 14 سال آینده ، این یک تجربه روزمره بود ، اگر نه دو بار در روز - اگر نه بیشتر - برای من. بنابراین ، قبل از NoFap ، من احتمالاً 30-60 بار در ماه می گشتم. هنگامی که من برای اولین بار NoFap را در ژوئن 2012 شروع کردم ، می توانم بوقلمون را سرد کنم و به هیچ وجه از بین نروم. جولای ، یک بار عود کردم. آگوست ، من 9 بار عود کردم. سپتامبر: 6 ، اکتبر: 9 ، نوامبر: 5 دسامبر: 5 ، ژانویه: 3 ، فوریه: 4 ، مارس: ، 6 و آوریل: 1.

چرا اینو بهت میگم؟ هنگام تعیین و تلاش برای دستیابی به اهداف ، من معتقد به "پیروزی های کوچک" هستم. بگذارید در این راه موفقیت های کوچکی داشته باشید و این به شما کمک می کند تا به هدف بزرگ برسید. چرا طرح کلی فعالیت من یک پیروزی کوچک است؟ از آنجایی که مجموع آنها 49 است. علی رغم افسردگی به دلیل ناتوانی در تکمیل چالش NoFap ، من به طور اتفاقی توانستم یک هدف بزرگ را به اتمام برسانم: در 11 ماه بار کمتر از آنچه در یک ماه گذشته انجام می دادم. وقتی فهمیدم که آنقدر دور شده ام ، می دانستم که می توانم بقیه را تحمل کنم.

چگونه این کار را انجام دادم؟ اول ، شما باید از نظر ذهنی به مبارزه متعهد شوید. باور کنید که می توانید. و اجازه ندهید که میل شما برای موفقیت هرگز ضعیف شود. بله ، من در طول راه افتادم ، اما شما باید از عقب برگردید و ادامه دهید. حتی وقتی Scumbag Brain ظاهر شد ، تمام تلاش خود را برای مبارزه با او و تمرکز روی اهداف خود انجام دهید. هر وقت احساس وسوسه می کردم ، به معنای واقعی کلمه با صدای بلند می گفتم ، "من امروز نمی پردم و به پورنو نگاه نمی کنم" ، یا حتی مواردی مانند "ITSA TRAP!" یا "این خطرناک می شود" ، فقط برای اینکه بتوانم واقعیت را تصدیق کنم که داشتم از راهی به PMO هدایت می شدم. قبل از اینکه خیلی دور شوید ، خود را بگیرید. همچنین ، من واقعاً مشغول بودم. من در ماه مارس کار جدیدی را شروع کردم و هفته ها حدود 60 ساعت در هفته کار می کنم. این من را از کامپیوتر و PMO دور نگه داشت. مواردی را پیدا کنید که روز خود را با آنها پر کنید و وسوسه PMO نخواهید کرد. همانطور که می گویند ، "دستهای بیکار زمین بازی شیاطین هستند."

پس چه فرقی دارد؟ بزرگترین چیز این است که دیگر احساس بمب ساعتی PMO نمی کنم. قبلاً اینگونه بود که هر زمان هر چیزی را که از نظر جنسی مطرح می کرد ، می دیدم ، این حالت "خلسه" من را تحریک می کرد و بلافاصله کارهایی را که انجام می دادم متوقف می کردم. حتی نیازی به پورنوگرافی نبود. می توانست یک تبلیغ VS باشد ، یک برنامه تلویزیونی با یک زن جذاب که پیراهن خود را از تن بیرون می آورد ، یک حافظه فعال ، یک عکس در Reddit ، هر چیز دیگری. اگر در انظار عمومی بودم ، می توانستم آن را سرکوب کنم ، اما به محض اینکه به خانه رسیدم ، مجبور شدم "از کار خود مراقبت کنم". فقط اکنون می توانم تاثیری را که بر روی بهره وری و روند زندگی روزمره من داشت ، ببینم.

در حال حاضر، احساس می کنم کنترل فوق العاده ای بر خود و بدنم به دست آورده ام. در حال حاضر، سر من روشن است و مه از بین رفته است (شما به معنای واقعی کلمه احساس هشدار و آگاهی بیشتری خواهید داشت). در حال حاضر، من می توانم به یک تصویر نمایانگر جنسیتی نگاه کنم (نه برای تفریح، اما اگر اتفاق می افتد که در یکی از آن قرار بگیرم) و نورون های شلیک کننده مغز من و دوپامین در اطراف مرا به فاپ نمی اندازند.

همچنین ، من در تمام این مدت رابطه پایداری داشته ام و تحول عظیمی را در نحوه نزدیک شدن به زمان صمیمی خود دیده ام. آن زمان ، برای من ، قبلاً در مورد یک چیز بود: به سادگی از بین بردن سنگهایم. البته لذتبخش بود ، اما هیچ تفاوتی بین احساسی که اگر با او باشم یا خودم این کار را انجام می دهم وجود ندارد. این فقط در مورد احساس شیمیایی ناشی از ترشح بود. اکنون ، زیرا او تنها راه فروش جنسی من است ، همه چیز را تغییر داده است. درگیر شدن در این تجربه بیشتر به او مربوط شده است و من وقتم را با هم می گذرانم. انجام کاری که فقط او و من قادر به انجام آن هستیم. این بسیار احساساتی تر ، بسیار شدیدتر و بسیار سرگرم کننده تر شده است. من نمی دانم آیا او تفاوتی دیده است (او نمی داند من NoFap را انجام می دهم) ، اما من مطمئناً این کار را می کنم. انجام NoFap باعث ایجاد رابطه صمیمی من شده است و از این مسئله بسیار خوشحالم.

در اینجا مهمترین چیز است ... من دوباره پروانه ها را در معده خود می بینم. به یاد می آورید وقتی ما نوجوان بودیم و شما با اولین پسر / دختری که واقعاً له می کردید رابطه برقرار می کردید؟ و هنگامی که سرانجام در حال بیرون آمدن بودید ، سعی می کردید مرزها را کنار بزنید ... "شاید من بتوانم بلوزش را به اندازه کافی بلند کنم تا پوست او را لمس کند." و قلب جوان و بی تجربه شما در حین کاوش می چرخید و می تپید و شکمتان گره می خورد. یادته چقدر قشنگ بود؟ با تشکر از NoFap ، این احساسات دوباره برگشته اند. بعد از 90 روز NoFap ، احساس می کنم رابطه جنسی دوباره یک ماجراجویی است. این یک سفر است. مرموز است و این به این دلیل است که من دوست دختر خود را از چیزی که می تواند با خودخواه بودن و دادن آن به خودم به من بدهد ، سرقت نمی کنم.

در مجموع. خود کنترلی. اعتماد به نفس. یک رابطه بهتر این چیزی است که NoFap به من داده است. من هنوز خواستار فاپ هستم، اما حالا می دانم که چگونه آنها را اداره می کنند.

حالا که چی؟ من هنوز در آن هستم صادقانه اعتقاد دارم زندگی من بهتر است و نمی خواهم از واگن بیفتم و دوباره در آبهای مبهم PMO غرق شوم. وقتی عود کردید ، احساس می کنید که سرتان کدر شده است؟ دیگر نمی خواهم آن را احساس کنم. من یک Fapstronaut برای زندگی هستم.

برادر و خواهر. با تشکر از شما برای خواندن قوی باش. شما می توانید شیاطین PMO خود را تسخیر کنید. سیستمی را پیدا کنید که برای شما مناسب باشد. از عوامل محرک خود اجتناب کنید. هنگامی که شروع به باز کردن آن وب سایت ها می کنید ، با صدای بلند به خود بگویید که این کار درست نیست و کامپیوتر خود را ترک کنید. به خود دروغ نگویید و می گوید "من می توانم یک تصویر دیگر را تحمل کنم" یا "من فقط می خواهم ببینم Reddit در این پست در مورد چه چیزی صحبت می کند." خوشحالم که می توانم راهنمایی یا مشاوره ای ارائه دهم. ما با هم در این سفر هستیم. اونطرف می بینمت.

در نهایت آن را انجام داد. داستان روز 90 من.

by بازرگان