سن 35 تا 70 روز: ED بهبود یافته ، میل جنسی بار دیگر بیداد می کند.

گرفتگی wanker[تاریخ ، روز 12] من یک مرد 35 ساله هستم. من حدود ده سال ازدواج کردم و از نظر جنسی ، هیچ مشکلی نداشتم. همچنین ، من هرگز پورنو ندیده بودم. من ساعتها با همسرم عشق می ورزیدم. عملکرد چیزی بود که من حتی فکرش را هم نمی کردم.

پس از طلاق در مورد 5 سال پیش ، من تنها بودم و تصمیم گرفتم روزی به پورنو نگاه کنم. وقتی برای اولین بار آن را دیدم ، یک اتفاق بسیار شدید بود. احساس می شد کسی حدود نیمی از بطری ویسکی را به جریان خون من تزریق کرده است ، و من تقریبا از دیدن آن به اوج لذت جنسی رسیده ام. ارگاسم بدون نعوظ. تمام بدن من و به خصوص همه چیز در کشاله رانم احساس گرما و سوزش و احساس خوبی دارد. من فقط نوع خاصی از پورنو (لزبین) را تماشا کردم که به نظرم بسیار حسی است و اصلاً هرگز تشدید نشده است. اما به مدت دو سال بدون تماشای این عکس العمل ها به من واکنش نشان می داد.

(قبل از دیدن پورنو هیچ مشکلی با ED نداشتم.)

سریع به جلو و یک یا دو سال بعد من با زنی بودم که واقعاً می خواستم با او باشم و متوجه شدم که من خیلی وحشتناک هستم که من سه بار Cialis را امتحان کردم اما این خیلی خوب کار نکرد. میل جنسی ام داشت از بین می رفت. هفته ها بدون نعوظ می رفتم. بنابراین سعی می کنم با دیدن برخی پورنوها "خودم را شارژ" کنم. اوضاع بهتر نشده است.

فهمیدم که فقط با فکر کردن در مورد یک خیال خاص می توانم نعوظ نسبتاً مناسبی به خودم بدهم. این تخیل تقریباً به کاری که من واقعاً انجام داده ام نزدیک است ، اما بعضی اوقات نسخه های "پیشرفته" وجود داشت. من داستان های وابسته به عشق شهوانی را می خوانم ، فکر می کنم ، خوب ، اگر ذهن من می تواند نعوظ به من بدهد ، این یک چیز خوب است. اما الان نمی دانم.

به هر حال ، من مطمئن نیستم که در مورد تخیلات و اصرارها و سوزن سوزن شدن چه کاری باید انجام دهم تا به بهترین وجه به خودم کمک کنم تا بهبود یابد. من فهمیدم که فقط با فکر کردن در مورد رابطه جنسی یا نگاه کردن به یک زن می توانم شگفتی سوزن سوزن شدن را به وجود آورم. گاهی اوقات این امر باعث شروع نعوظ می شود. و بعضی اوقات احساس می کنم فقط از فکر می توانم ارگاسم کنم. و اینجا در روز 12 ، من تازه شروع به هوس یک نفر کرده ام.

[روز بعد] یک حمله وحشت شدید داشت و تمام شب را نمی خوابید.

من تقریباً یک سال پیش P را متوقف کردم و دیگر تمایل زیادی به دیدن آن ندارم. اما هر وقت که سعی می کنم از MO کمی استراحت کنم ، به نظر می رسد که هفته اول یا همین حدود آسان است ، ناگهان کل مغز من را تسخیر می کند. من حداقل صد بار در روز به MO و خیالات فکر می کنم. به هر حال ، امروز ساعت 6 بود و من می دانستم که اگر فقط می خواهم خواب آور باشم. من در حالی که تنها بودم ، فقط دو روز بود که می خواستم یک O غر بزنم. غرق شدم. چند ساعت خوابیدم ، که تسکین خاطر داشت.

هرچند باید بگویم که در دوران پرهیز ، وقتی در جمع بودم ، احساس دیگری داشتم. به عنوان یک انسان جامد تر است. با اعتماد به نفس بیشتری من به طور کلی مضطرب هستم و به زمین نگاه می کنم. اما من فقط با سر بالا می گشتم ، با مردم صحبت می کردم ، و غیره. مجبور شدم زیاد از نگاه کردن به زنان زیبا در بازار جلوگیری کنم ، زیرا من متوجه می شدم که هر بار می خواهم عکس العمل نشان دهم ، و این مدت طولانی است از وقتی که این اتفاق افتاد ، من مطمئن نبودم که چه کاری باید انجام دهم

اما به هر حال من واقعاً احساس گناه در مورد نیاز به تنظیم مجدد کیلومتر شمار امروز صبح نمی کنم ، زیرا با وحشت و خستگی و تمایل از ذهنم خارج شده بودم ، و همچنین ، اطمینان دارم که این بار می توانم پیشرفت بیشتری کنم ، به خصوص که کمی طعم و مزه را درک کردم که چگونه تعادل بهتر بر روی من تأثیر می گذارد.

همه ما باید به یاد داشته باشیم که ما در حال کار بر خلاف عاداتی هستیم که ممکن است طی پنج ، ده ، بیست سال ، با هزاران هزار جلسه ، تصویر ، تکرار ، کاشته ایم. بنابراین کار آسانی نخواهد بود و دست اندازهای زیادی در جاده وجود خواهد داشت.

[چند ماه بعد] من بلافاصله قبل از این 15 روز 16 روز بدون PMO رفتم. حوالی روز سیزدهم تلاش قبلی من یک لاشه شکسته و خزنده بودم. من بیشتر از وسواس بیشتری به فکر رابطه جنسی بودم تا وقتی که در دبیرستان بودم. من الان در اواسط 13 سالگی ام. احتمالاً صد بار در روز زمان ، کاملاً در مورد آن خیال پردازی می کنید ، می خندید ، سوزن سوزن می شوید ، کاملاً می خواهید.

حالا به سختی از ذهنم عبور می کند. این کمی نگران کننده بود. اما اکنون من نقشی را که تخیلات جنسی در ذهن من بازی کرده اند آغاز می کنم. (این بار تقریباً توانسته ام از آنها پرهیز کنم)

من فکر می کنم آنها همیشه فقط یک فرار کامل از واقعیت بوده اند ، نه آرزوی ارتباط با یک زن. بنابراین امروز داشتم دور بازار می گشتم. کاری که به ندرت انجام می شود. و البته برخی از زنان واقعاً جذاب در آنجا بودند ، و من به برخی از آنها نگاه کردم ، اما من واقعاً آنقدر حواس پرت نبودم ، مثل همیشه. احساس عصبی خیلی کمتری داشتم.

و بعداً ، وقتی در کلاس با زنانی بودم که سالها خیال پردازی آنها را بر عهده داشتم ، بعد از کلاس به نوعی تصور کردم که او مرا به دنبال اتومبیل من می برد و مرا از نظر جنسی پیشنهاد می کند. فقط مرتب کنید تصور کنید او کلمات را می گوید ، و نه تخیل جنسی معمول. و من فکر کردم که اگر این اتفاق واقعاً بیفتد ، جمله ای از این جمله را می گویم: "من واقعاً ارتباطی با شما احساس نمی کنم." این به این دلیل است که من این کار را نمی کنم. او فقط یک فرد خوب است که اتفاقاً در زندگی من است. نیازی نیست که با او وارد یک حوزه جنسی فانتزی شوم.

این به نوعی برای من مکاشفه است. معتاد بودن به خیال ، واقعیت را کاملاً عصبی می کند. اگر زنانی با شما صحبت می کنند و شما امیدوار هستید که بتوانید حرفی آنچنان شوخ و جذاب بگویید که آسمان باز شود و وارد یک قلمرو خیالی کامل و سفید داغ شوید ، در نهایت واقعاً عصبی به نظر می رسید ، و سپس همه ناراحت.

[روز 22] احساس بسیار کسل کننده و ناامید کننده ای می کنید. فقط کافی است یک دسته از مطالب را اینجا بخوانید. پستی در رابطه با ویدئوی پیشنهادی در یوتیوب وجود داشت و من درگیر تماشای فیلم های پیشنهادی شدم و وقتی این زن و شوهر در پایان فیلم خیلی دوست داشتنی را در آغوش می گیرند و می بوسند ، احساس می کنم یک اشتیاق عمیق ، عمیق و دردناک دارم. آه ، خب

[روز 40]من در روز 40 بدون PMO هستم و مایلم در روز 3 یا 13 یا هر کجا که هستی درباره برخی از موارد گزارش دهم.

من احتمالاً هرگز اینقدر طولانی و بدون M. نرفته ام. من از 3 سالگی M را شروع کردم. تقریباً 35 سالگی پورنو اضافه نکردم. من الان 37 ساله ام

به هر حال ، برای من چیز مسطح حدود 20 روز ادامه داشت ، سپس یک اشتیاق فوق العاده شدید به O وجود داشت. من از شاخی احساس مستی می کنم ، اما نعوظ ندارم. بعضی روزها ، اگر بوکسورهای ابریشمی می پوشیدم و در جاده ای پر از دست انداز رانندگی می کردم ، احساس می کردم ممکن است هنگام رانندگی O داشته باشم ، حتی اگر اصلا نعوظ نداشته باشم. فقط این امواج شاخ گرم و بی حالت.

فقط با مشاهده ، به نظر من می رسد که این شستشوهای کاملاً شفاف و بدون نعوظ نوعی روند باقی مانده از تماشای پورنو است. وقتی برای اولین بار آن را تماشا کردم ، احساس کردم قرار است O بدون نعوظ داشته باشم. این تأثیرگذاری پورنو بر من چقدر قدرتمند بود. من فکر می کنم مغز من احتمالاً فقط مقدار بیش از حد دوپامین را ریخته است و بله مطمئناً احساس خوبی دارد.

بنابراین برای افرادی که سالها پورنو تماشا کرده اند ، حدس می زنم که تحمل در آنجا بالا باشد و آنها دیگر این شستشو را احساس نمی کنند ، اما آنها فقط برای عملکرد به تحریک در سطح پورنو احتیاج دارند ، مانند یک مخدر که به مواد مخدر احتیاج دارد فقط برای اینکه احساس کنم در خط پایه خودشان هستند.

بنابراین ، به هر حال ، پس از قدرت در طی چند روز تمایل شدید به O ، دوباره برای چند هفته دوباره به نوعی از خط صاف رفتم.

نکته خوبی در این مورد وجود دارد. در واقع ، اکنون باید بگویم که فکر می کنم خوب است که با خط صاف خوب باشم. در اینجا دلیل آن وجود دارد. ما درگیر تصاویر جنسی شده ایم. نه فقط تصاویر ، بلکه اشکال تحریک که در زندگی واقعی وجود ندارند. در پورنو ، دوربین به اطراف حرکت می کند ، یک صحنه به صحنه بعدی می رسد ، عیاشی های جادویی و غیره

و خط اصلی به این دلیل است که ما با زندگی واقعی مجدداً سازگار می شویم. در زندگی واقعی ما به وجود می آییم زیرا در کنار سینما در سینما نشسته ایم و او می گوید چیزهای هوشمندانه ای است و با موهای خود بازی می کند ، یا به این دلیل که او همیشه نوشابه آب زغال اخته را گرفته و مژه هایش را می لرزد ، یا ما فقط به فکر ساخت هستیم. بیرون با دختر ما روی نیمکت.

بنابراین ، ما به خط صاف نیاز داریم تا از میزان مصرف بیش از حد دوز دوپامین مصنوعی برای بازگشت به دنیای واقعی برآییم.

و طی چند روز گذشته من بوده ام. من متوجه شده ام که در طول این روند نعوظ نسبتاً منظمی در صبح وجود داشته است ، اگرچه به طور کلی در سمت ضعیف هستند و فقط چند ثانیه بعد از بیدار شدن من ادامه می یابند. اما حدود پنج روز گذشته ، من با تخیلاتی کاملاً طبیعی در ذهنم بیدار شده ام و نعوظ مدتی طول کشیده است.

آنها همچنین در زمان رانندگی و فکر کردن به چیزی شروع به اتفاق افتادن نکرده اند

دو روز پیش برای یک سایت دوست یابی ثبت نام کردم و برخی از خانمها با من تماس گرفته اند ، و به نظر می رسد یکی از آنها واقعاً باهوش و خونسرد است و عکس او را برای من ارسال کرده است و فقط این تصویر از این زن که در میز کارش نشسته است ، نعوظ کرد. او برای من باهوش و زیبا است. اینگونه است که قرار است کار کند.

اکنون ، من کمی نگرانم که وقتی در لپ تاپ خود هستم و به یک عکس نگاه می کنم ، تحریک شوم و بنابراین فکر می کنم شاید مجبور شوم تصمیم بگیرم که آیا با یک سایت دوستیابی خوب هستم یا شاید من باید پروفایل خود را به حالت تعلیق درآورم و چهل روز دیگر صبر کنم. در هر صورت ، من قطعاً احساس می کنم همه چیز در مسیر درست پیش می رود.

من هفته آینده می روم با یک خانم آشنا برای رقصیدن. من قصد دارم بیرون بروم و فقط کمی بیشتر با مردم صحبت کنم.

نکته دیگری که ذکر می کنم این است که به نظر من زنان در حال حاضر کمی دوستانه تر به نظر می رسند. زنان زیبایی که حتی هرگز با من ارتباط چشمی برقرار نمی کنند ، اکنون به من لبخند می زنند ، و گاهی با سر تکان می دهند. وقتی با زنان صحبت می کنم ، احساس می کنم کاملاً چنین دمدمی مزاجی نیست. شرط می بندم که عدم استفاده 40 روزه چیزی را در شخصیت شما تغییر می دهد که هرگز نمی توانید مستقیماً تغییر دهید و حتی ممکن است قادر به درک آن نباشید.

آخرین مورد برای الان یکی دیگر از دلایل خوب بودن در مورد صاف بودن. پورن این هنجارهای عجیب را در ذهن ما کاشته است. مانند هر برخورد ، باید انفجاری از تمایلات جنسی باشد و فکر می کنم شاید باعث شود که ما از کوتاه شدن نترسیم.

اما به یاد داشته باشید ، نعوظ مرکز جهان نیست. شما می توانید یک شب شگفت انگیز داشته باشید که فقط برای بستنی بیرون بروید و سپس به ماساژ آرامش بخش و بانوی خود بپردازید که روی سینه شما بخوابد زیرا او احساس امنیت می کند و شما را دوست دارد و شما در تاریکی آنجا دراز می کشید و به او نگاه می کنید ، سپاسگزار او هستم ، در فکر اینکه چطور اینقدر خوش شانس شده اید - برای دو یا سه ساعت ، و بعد خوشحال به خواب می روید.

در این مورد در طول خط خود فکر کنید. این خوب است

همچنین ، من واقعاً هرگز اعتماد به نفس نزدیک شدن به زنان را نداشته ام. اما اکنون که روز 40 هستم ، در واقع گاهی اعتماد به نفس را احساس می کنم و تجربه می کنم. و من فکر می کنم زنان نسبت به اعتماد به نفس عمیق و حساس خود حساس هستند که نمی تواند جعل شود در حالی که ما همیشه PMO هستیم یا نگران بهبودی نیستیم.

[روز 45] (مشاوره به دیگری) این در ابتدای هیچ PMO بسیار وحشتناک است زیرا واقعاً احساس می کند دیگر هرگز قادر به تحریک نخواهید شد ، و مثل اینکه زندگی جنسی شما برای همیشه از بین رفته است.

من و تعداد زیادی از افراد دیگر در این انجمن آن را پشت سر گذاشته ایم یا اکنون در حال گذراندن آن هستیم. امروز من در روز 45 بدون PMO هستم و کارها قطعاً در مسیر درست پیش می روند ، اما شما باید صبور باشید و اجازه دهید بدن شما در حالت تعادل قرار گیرد. PMO تمام وقت مانند یک داروی فوق العاده است بنابراین درک کنید که مدتی طول خواهد کشید.

[روز 68] (توصیه به دیگری) لطافت و خراشیدگی کاملاً بخشی از آن است. من هم مثل تو کار کردم. من حدوداً یک هفته PMO می رفتم و پس از آن شاخی بودم و تسلیم می شدم ، وگرنه PM را انجام می دادم فقط به این امید که میل جنسی من را شارژ کند. این فقط اوضاع را بدتر کرد. شما مجبورید چند هفته را پشت سر بگذارید - بعضی از افراد ماهها به آنجا می روند - شما نگران هستید که میل جنسی شما برای همیشه از بین برود و حتی بیشتر نگران می شود که آلت تناسلی مرد آنقدر کوچک شود که فکر می کنید مانند سر لاک پشت در معده شما جمع می شود.

وحشتناک است واقعا هست. اما فقط تصمیم بگیرید که با خود سختگیر خواهید شد تا بدن شما وقت داشته باشد تا دوباره به تعادل برسد. شما به نظر می رسد مانند یک پسر منظم ، در حال دویدن و نیمکت نشینی است. شما از نظر شیمیایی سیستم جنسی خود را آسیب دیده اید و اکنون باید روی آن گچ بزنید و اجازه دهید تا بهبود یابد. اگر من جای شما بودم (و این باعث سازگاری من شد) من یک تکه کاغذ گراف می گرفتم ، و هر روز بدون هیچ PMO می روید ، در یک جعبه کوچک سایه بزنید ، شاید قبل از خواب. شما ممکن است چند بار دیگر عود کنید ، اما اگر یک "اجرا" خوب انجام دهید ، طبیعت رقابتی شما را تسخیر می کند و قبل از اینکه بدانید دو ماه می گذرد و دوباره در فرم خواهید بود.

الان کمی بیشتر از دو ماه رفته ام و اوضاع خیلی بهتر شده است.

(در مورد پیگیری روابط در حین بهبودی ، می گویم اگر رابطه دو ماه نتواند صبر کند یا نمی تواند به مدت دو ماه با روند بهبودی همزیستی داشته باشد ، پس از آن دو ماه مرخصی می گیرید. راه حل های خلاقانه ای وجود دارد. اما شما می خواهید و باید از این مراقبت مراقبت کنید ، بنابراین آن را در اولویت قرار دهید. موفق باشید!)

[روز 69] (مشاوره دیگری) سالهاست که با افسردگی دست و پنجه نرم می کنم. می گویم که صرف وقت زیاد در کامپیوتر همیشه حالم را بدتر می کند. تلویزیون کمی بهتر است ، اما وقتی آن را خاموش می کنم احساس تلخه می کنم ، زیرا فکر می کنم بیش از حد تحریک می کند. بهتر است فقط اگر باید بنشینید و کتاب بخوانید. حتی بهتر ، اگر می توانید بیرون بروید.

اگر به آن فکر کنید چیز مسطح واقعاً می تواند شما را ناامید کند و برای انواع افسرده غیرممکن است فقط "به چیزی فکر نکنند" که واقعاً آنها را آزار می دهد. بنابراین بپذیرید که شما زیاد به آن فکر خواهید کرد اما اکنون به روش دیگری شروع به فکر کردن در مورد آن کنید. فکر کنید ، "بدن من اکنون این مشکل را برطرف کرده است." شما در حالی که ماشینتان ثابت است رانندگی نمی کنید و در حالی که درست است ویولون نمی نوازید. بدن شما بسیار پیچیده تر از هر یک از این موارد است. و حالا شما به آن استراحت می دهید. این چیز خوبیه. برای بهبودی به استراحت نیاز دارد. هر وقت نگرانی به وجود آورد این را به خود یادآوری کنید.

این سخت است ، بدون شک در مورد آن. من خیلی مطمئن نیستم که راهی برای بهبودی وجود داشته باشد ، اما شما می توانید به آن ادامه دهید و این نوع تعامل با زندگی روش خوبی برای این کار است. ببینید آیا می توانید کمی بیشتر خودتان را بپذیرید و درک کنید. هیچ کس کامل نیست. هیچ کس حتی به کمال نزدیک نیست. در آنجا آویزان شوید در دسترس پسران خود باشید. همچنین خوب است که دو ساعت روی نیمکت پارک بنشینید و یک ظرف کامل ذرت کارامل بخورید و غیاباً به خیابان خیره شوید. کمی آرام باشید. در همین حال ، چیزهای جسمی به آرامی از خود مراقبت خواهند کرد.

[روز 70] اگر صادقانه به خودم نگاه کنم ، باید اعتراف کنم که وقتی این روند را شروع کردم ، بیشترین علاقه را داشتم که بتوانم دوباره "اجرا" کنم. من می خواستم میل جنسی خشمگینم را برگردانم و می خواستم برای عمل آماده باشم.

اما امروز ، با گذشت بیش از دو ماه ، متوجه شدم که میل جنسی من بیداد نمی کند. من از این بابت کمی ناراحت هستم ، زیرا آن قسمت شیرخوار من وجود دارد که واقعاً از خیال پردازی درمورد هر زنی که ملاقات می کردم ، لذت می برد و نوع خاصی از پورنو که دوست دارم ، و لبه ، لبه ، لبه و احساس مثل این که من خیلی ذوب شده بودم ذوب می شدم.

اکنون می بینم –همه موارد کودکانه بود. این شیرخوارگی است که خیلی به آزادی جنسی خود مشغول است. پس از آن ، همه تخیلات تبخیر می شود ، و اگر شخصی را که دوست دارید دوست نداشته باشید ، بلافاصله متوجه پوستی چشم آنها می شوید ، زیرا غبار فرشته ای که میلیون ها سال تکامل در همه جا پاشیده است می رود .... POOF و شما به زندگی واقعی خیره شده اید ، که همیشه زیبا و دلپذیر نیست.

برای شما جوانهای شلاق زن جوان ، "گرد و غبار فرشته" یک دارو است و فکر می کنم فکر کردن در مورد تحریک به عنوان یک دارو خوب است. زیرا واقعیت را تحریف می کند. و ما ریبوت کننده ها همه به آن اعتیاد پیدا کردیم. و سپس به آن عادت کرد. و سپس برخی از عملکردهای اساسی بدن پیچیده شد ، و به همین دلیل است که همه ما در اینجا در این سایت چت می کنیم.

اما نکته این است که ، احساس می کنم سطح زندگی من برای اولین بار در زندگی ام غروب است و رابطه من با طبیعت جنسی من به سمت بهتر تغییر می کند. "سلام ، رابطه جنسی قرار نبود که تمام شخصیت من را ببلعد! این فقط بخشی از زندگی است! "

نگران نباشید ، horndogs. ماشین آلات برمی گردند حتی اگر مثل من شیطان باشید. این روزها ، بعضی اوقات مجبور می شوم که وقتی به جایی می رسم ، یک یا دو دقیقه در ماشین بمانم ، زیرا ، من کمی آماده عمل هستم. مدت هاست که این نوع اتفاقات رخ نداده است. اکنون اتفاقات دیگری نیز رخ می دهد ، اما من نمی خواهم در مورد همه این موارد بنویسم ، زیرا این مهمترین چیز در جهان نیست.

در آنجا آویزان شوید و به آنجا خواهید رسید. در این مورد هوشیار باشید. من امیدوارم که شما تعادل جدیدی نیز پیدا کنید ، زیرا احساس قدرتمندی خواهید کرد ، با خود آرامش بیشتری خواهید داشت و کنترل بیشتری بر خود خواهید داشت ، و مرد ، این واقعاً سکسی است.

[روز 71] همزمان با پیشرفت راه اندازی مجدد ، تغییراتی در تعادل ، دیدگاه ، آرامش و استقبال را تجربه کرده ام.

پیوند به وبلاگ

by حیوان خانگی