سن 19 - اعتیاد دیگر بخشی از زندگی من نیست

این در حال رفتن است طولانی. من به شما هشدار دادم. و همچنین ناخوشایند ، حتی دردناک و ترسناک خواهد بود. امید ترسناک است. و یکی از اصلی ترین دلایلی که مردم با اعتیاد دست و پنجه نرم می کنند این است که آنها از آنچه در درون خود هستند می ترسند.

این را هم اضافه کنم که من این کار را در یک ساعت و در پنج ساعت نوشتم.

من به خیلی چیزها لمس می کنم ، زیرا معتقدم که روش جامع بهترین است.

من یکبار برای همیشه اعتیاد را از زندگی خودم با موفقیت حذف کردم و درب آن را پشت سر من مهر و موم کرده است.

با این حال ، برای تحقق این امر مجبور شدم چیزهای زیادی را پشت سر بگذارم و اینگونه نباشد که سفر من به پایان رسیده باشد.

"اعتیاد" چیزی نیست که بتوانید مرتب و مرتب از نظر جراحی "زندگی" را حذف کنید. بسیار پیچیده تر از این است

زندگی گسترده و پیچیده و زیبا است. سفر من با آخرین نفس من تمام خواهد شد ، نه قبل از آن.

اما اعتیاد دیگر بخشی از زندگی من نیست و در اینجا می خواهم دو کلمه (شاید کمی بیشتر) را برای این کار صرف کنم.

 

قدرت اشتراک گذاری وجود دارد.

به حقیقت گفته می شود ، من فردی کاملاً اجتماعی نیستم. هر زمان که صحبت می کنم یا می نویسم ، خیلی سریع به این نکته می رسم و واقعاً نمی توانم ایستاده باشم که اطراف بوته کتک می زنم.

این چیزخوبی است؟ سوال غلط سوال درست خواهد بود چگونه می توانم از بهترین روش استفاده کنم؟ روش های مختلف زیادی وجود دارد که می توان با آنها مقابله کرد هر موضوع ممکن است ، و اعتیاد یک موضوع کاملاً پیچیده است. راستش ، من فکر می کنم که وجود ندارد ساده اصلاً مهم است ، اما این برای قسمت دیگری است.

مسئله این است که تعداد زیادی از افراد با اعتیاد دست و پنجه نرم می کنند و راه های خارج از آن وجود دارد. و به همان روش های زیادی برای صحبت در مورد این موضوع.

 

اما بیایید برای این که پایه و اساس داشته باشیم ، سعی کنیم نظمی درست کنیم.

روش علمی "کاملاً" رو به جلو و کاملاً نظری (براکت های آهنین) برای پیشبرد آن وجود دارد.

سپس وجود دارد مراقبت ، شفابخشی رویکرد.

سرانجام ، "عشق سخت" وجود دارد ، در صورت تو روش ، بر اساس تجربه شخصی عمیق ، که به همان اندازه موثر است ، دردناک است.

بنابراین پیشگویی کنید: این یک گفتگوی غیرمعمول خواهد بود. نتایج امیدوارم

و این مربوط به نتیجه گیری است که من در مورد آنها صحبت خواهم کرد. نه در مورد آرامش ترس و یا نوازش کردن شما.

زندگی واقعی است اعتیاد واقعی است. و همینطور هستی ، با یک زندگی خودت. تنها بزرگترین مشكلی كه افراد با اعتیاد روبرو هستند این است كه آنها در یك مقطع از واقعیت بیگانه اند. آنها در زندگی خود یک قطع ارتباط داخلی دارند. آنها تکه تکه می شوند و به تبع آن در کارهایی که انجام می دهند خسته شده اند. آنها نیستند تمام.

در نتیجه ، آنها درد دارند ، که ممکن است یکی از موارد بسیاری باشد که در مورد آنها انکار شده است.

درک اینکه مشکل دارید اول گام؛ آن است نه آخرین ، آن است نه سخت ترین. این فقط آغاز است.

اگر می خواهید مجاهدین خلق یا هرگونه اعتیاد دیگر را ترک کنید ، باید با خود روبرو شوید. این باعث درد خواهد شد. هیچ راهی در اطراف آن وجود ندارد.

شما از اعتیاد به عنوان راهی برای برطرف کردن درد استفاده کرده اید.

کنار رفتن از اعتیاد بدون مقداری درد ، برای شما غیرممکن است ، زیرا رابطه شما با درد ، ریشه مشکل است.

در غیر این صورت ، شما از لحظه ای که می دانید اعتیاد عامل برخی درد در زندگی شما بوده است ، متوقف شده اید.

و اگر اعتیاد به شما اصلاً دردی ایجاد نمی کند ("استرس" ، "مشکلات" ، "مشکلات" ، "اضطراب" ، "خاکستری" ، هر چیزی را که می خواهید آن را بخوانید) بخوانید ، از خودم می پرسم چرا اینجا هستید؟ مقام اول فکر نکنید بدون درک آن می توانید اعتیاد را ترک کنید. شما نمی توانید این یک پیاده روی در پارک نیست ، با آن رفتار نکنید.

کار از محکم کاری عیب نمیکنه. رم در یک روز ساخته نشده است و نه بدون زحمت زیاد. آن را در سر خود حک کنید.

 

این چیزی است که من با آن می روم. چرا؟ چون راهی است که من این کار را کردم. این تنها چیزی است که می توانم درباره آن صحبت کنم. تجربه مستقیم همه چیز دیگر بی ربط است.

که این سؤال دیگر را به وجود می آورد: اگر تجربه شخصی تنها راهی برای درک واقعی موضوع اعتیاد است ، چگونه می توان کاری کرد کمک بگو هر کس دیگری?

هست واقعی قدرت در اشتراک گذاری؟

 

بله و خیر. آنجا is قدرت ، اما در اشتراک گذاری نیست. به قول من نیست. این است درون توو این تنها قدرتی است که می تواند به شما قدرت دهد از اعتیاد رشد کن

تنها کاری که می توانم انجام دهم نوشتن برخی از کلمات است ، تا شما بتوانید آنها را بخوانید. اما واقعیت موضوع این است ، این مربوط به چیزی نیست که من ممکن است بگویم یا نباشم.

این مربوط به چیزی است که شما می خواهید do با آنچه می گویم

 

این فقط یک هشدار دهنده برای گفتن است: بسیاری از مردم چیزی را که می خواهم در اینجا بگویم دوست ندارند. با این حال ، واقعیت موضوع این است که ، این به معنای محبوبیت نیست.

این در مورد واقعی بودن است. واقعیت هم لذت و هم دردناک دارد. این دقیقاً چطور است

آنچه مردم "اعتیاد" می نامند واقعاً چیزی جز تجلی افراطی تمایل به انکار این واقعیت نیست. و دقیقاً به دلیل انکار است که بعضی از افراد ، اگر نه بیشتر ، آنچه را که من می خواهم بگویند ، از این کار جلوگیری خواهند کرد. "کلمات محکم". "نمایش های افراطی". "شما در حال تلاش برای فاک با ذهن من هستید". "فکر میکنی کی هستی؟".

 

من یک انسان هستم انسانی که درون خود و زندگی خود را نگاه می کرد و چیزهایی را که دوست نداشت پیدا کرد و همین امر باعث تغییر آنها شد.

و بله ، البته ، من "راه اندازی مجدد" نیز کردم. من اعتیاد را خنثی می کنم خودم را از آن بزرگ کردم.

 

ممکن است شما انتخاب کنید که همین کار را انجام دهید ، یا نه. به شما بستگی دارد این نیز به شما بستگی دارد که آیا شما گذشته از این نکته را خواهید خواند یا خیر.

آیا شما می خواهم عوض شدن؟ سپس ادامه دهید. اینگونه است که من این کار را کردم ، این همان چیزی است که من فکر می کنم.

اگر آن را دوست ندارید ، دقیقاً خوب است. من صمیمانه امیدوارم که شما راه خود را پیدا کنید. من همچنین امیدوارم که شما خودتان را گلچین نکنید.

این یک ترفند ذهنی برای متقاعد کردن شما برای موافقت با من نیست. اگر می خواهید از این کلمه استفاده کنید ، ممکن است "اشتباه" باشم. اما این در مورد من نیست.

در مورد شما. ممکن است اشتباه کنم اما به طور جدی ، چگونه می توانید بدانید که چه چیزی درست است و چه اشتباهی تا زمانی که خودتان آن را نبینید؟

و اگر نمی خواهید دریابید که چه چیزی است واقعا بهترین راه برای "ترک" اعتیاد است ، پس صادقانه می دانم که چرا شما حتی این را می خوانید.

من در حال تلاش برای کمک هستم. اما در نهایت فقط شما می توانید با استفاده از ابزاری که در اختیار شما است به خودتان کمک کنید.

 

اولین این ابزار چیست؟

 

خواندن مقاله در مورد راه اندازی مجدد؟

در جستجوی منابع علمی در مورد ماهیت اعتیاد به مستهجن؟

برنامه های بازیابی؟

تمرین فیزیکی؟

مراقبه؟

تغذیه؟

کاهش استرس؟

روان درمانی؟

 

شماره

 

این شما هستید

 

همه این چیزها در واقع هستند بسیار مفید ، هر کدام با تفاوت های ظریف و خاص خود.

اما شما قدرتمندترین ابزار شما هستند به خودت نگاه کن. ذهنت. بدن تو. آیا تا به حال از فکر کردن در مورد این واقعیت که نماینده پیشرفته ترین و پیشرفته ترین افراد هستید ، دست برداشته اید چیز که ما از آن می دانیم در کل جهان?

و با این وجود ، با همه اینها ، شما در حال خاموش کردن صفحه رایانه هستید. آیا این کمی عجیب نیست؟

من سعی نمی کنم احساس بدی یا هر چیزی ایجاد کنم. گناه و شرم برای من چیزی نیست. من دیگر استفاده از این موارد را ندارم. چه استفاده ای انجام دهید شما برای آنها دارید؟

اما من آنها را دارم! خوب ، خوب ، من همین کار را کردم تا اینکه چشم انداز خود را تغییر دادم ، و آنها مانند غبار صبحگاهی حل شدند.

 

در ابتدا گفتم که قدرت در اشتراک گذاری وجود دارد ، و من این را باور دارم. حقیقت این است که کل فرهنگ بشری مبتنی بر اشتراک است. پورنوگرافی نیز مبتنی بر اشتراک گذاری است. و نه ، من در مورد "آن نوع" اشتراک صحبت نمی کنم. می دانم که افکار یک معتاد PMO چیست ، شما چه فکر کرده اید؟ یا شاید من هنوز یک منحرف هستم. این تصمیم به شما بستگی دارد.

به هر حال ، تنها دلیلی که بشریت توانست از مرحله حیوانی در چرخش در میان درختانی که در مرز ساوانا به سمت داشتن پورنوگرافی اینترنتی قرار دارند ، برود ، به دلیل توانایی ما برای به اشتراک گذاشتن دانش و اطلاعات است. دو مغز بهتر از یک است ، خیلی ساده است. ممکن است نفس متورم به این امر اعتراض کند ، اما این دقیقاً چطور است. اشتراک گذاری ریشه فرهنگ است. این علم موشک نیست.

من همان چیزی هستم که بسیاری آن را فردگرایانه می نامند ، برخی حتی من را یک خود گرا مستقیم می نامند. مهم نیست ، صادقانه. پس از همه ، بین آنها و سرشان است.

با این حال، من am نوشتن این من واقعاً این کار را می کنم ، زیرا به همان اندازه که ممکن است وسوسه شوم که خودم را غرور کنم که توانسته ام این کار را "به تنهایی" انجام دهم ، واقعیت این است که اینگونه نبود.

 

من "مبارزه کردم" (بیشتر در مورد این کلمه بعد) با اعتیاد در حدود سال 2. قبل از آن ، من چند سال در XOUMX-5 در روز مشغول فعالیت PMO در روز بودم.

اکنون من 19 هستم (* دیروز ، خیلی جوان ، چه می توانید به من بگویید که برای من فایده دارد؟ * - خاموش و گوش دهید) ، و برای روزهای 84 رایگان بوده است.

اما این یک راه اندازی مجدد کامل نیست ، شما احمق! بله اعداد فقط همین تعداد هستند. هرچه سریعتر خود را از این عقیده رها کنید که انتزاع دوره زندگی شما را دیکته می کند ، بهتر است.

حدود یک سال است که من با موضوع راه اندازی مجدد بازی کردم. اوه ، من بود تلاش من را انجام می دهم یا من نبودم؟ من بود به همه من آیا من بودم؟

بعد از همه من همه کارهای درست را انجام دادم. من مقاله می خوانم ، در انجمن ها ارسال کردم ، کتاب می خواندم ، فیلم ها را تماشا می کردم ، خط خود را حفظ کردم. و همیشه بین هفته اول و دوم عود کردم. فقط سه بار بیشتر از دو هفته طی کردم و بعد بین سوم و چهارم برگشتم. به نظر می رسد آشنا؟

سپس ، در یک لحظه ، من تصمیم گرفتم دیگه بسمه. این چیزی است که ما می گوییم ، درست است؟ دور ، من لعنتی خشمگین، من میخوام این گنگ ها رو بزنم

بله ، درست است

بنابراین ، من شروع به استفاده از "برنامه بازیابی" کردم ، و علاوه بر آن ، تمام دسترسیم به اینترنت را حذف کردم. تنها چیزهایی که باقی مانده چند سایت "ایمن" و ایمیل بود. غیر از این ، من در واقع بودم ناتوان چرخ زدن در اینترنت. چرا من این کار را کردم؟ چون من نتوانستم خودم را کنترل کنم (این را با یک صدای دراماتیک و whiny) تصویر کنید تنها کاری که می توانستم بکنم مسدود شدن بود همه چیز. من می توانستم نه به خودم اعتماد کنم اعتماد به نفس دارید؟ شوخی می کنی؟ من یا به همه اینها می دهم و با زور بر این حرامزاده غلبه می کنم ، یا خواهم کرد هرگز رها از این

بنابراین ، من 156 را بدون پورن انجام دادم. عالی ، درست است؟

اشتباه.

 

کاری که من کردم این بود که ساختم زیاد درام ، و دقیقاً هیچ کاری را انجام نداد.

توجه شما ، من خیلی خوب کردم با ادامه مطلب.

اما دو مشکل وجود دارد: اول ، من هنوز هم به نظر "خط" (که ممکن است قبلاً به آن شک داشته باشید) کاملاً یک مفهوم خودکفا است که ذاتاً شما را به اعتیاد پیوند می دهد). دوم ، در حالی که من خیلی خوب با آن کار کردم درگیر در PMO نیستزندگی من آشفته بود ، حتی اگر حتی از آن آگاه نبودم. و فقط در ماه های گذشته رو به وخامت گذاشت.

سرانجام ، من دوباره در ماه دسامبر 2014 بازگشتم. من به سادگی نتوانستم زندگی ام را بدون پورنو تحمل کنم و پس از 156 به آن بازگشتم.

 

من برای تأیید این ایده ، که هنوز هم بسیار محبوب است ، این را تأکید می کنم که برای اینکه "از پورنو رها شود" باید روزهای 90 بدون استفاده را بکشید. این واقعاً جعلی است.

 

تنها کاری که "راه اندازی مجدد" انجام می دهد ، قرار دادن مغز شما در شرایط جدید (بدون پورنو) است. در نتیجه مغز با آن وضعیت تحریک حسی پایین سازگار می شود ، "دوباره راه اندازی می شود".

من فکر نمی کنم باید جزئیات این مسئله را توضیح بدهم که مغز در رابطه با اعتیاد ، لذت و عادت چگونه کار می کند.

اگر چیزی در مورد آن نمی دانید به شما اشاره می کنم تریبونین پورن، سایتی که آن منطقه را به روشی خاص درمان می کند. صرف نظر از موضوع خاص اعتیاد به PMO ، من معتقدم كه هر انسانی باید درک دقیقی از نحوه عملکرد مغز خود ، ذهن و بدن خود داشته باشد. سپس مجدداً تحت فشار قرار می گیرید که 1 را در افرادی که حتی از راه دور به این چیزها علاقه مند هستند ، پیدا کنید ، درست است؟

با این حال ، این همان کاری است که برای "برطرف کردن" اعتیاد باید انجام دهید.

 

بنابراین ، این راه اندازی مجدد است. نکته این است که ، حتی اگر "راه اندازی مجدد" انجام دهید ، دو نکته مهم برای درک وجود دارد:

 

1) هیچ چیز در مغز "حذف" نمی شود. تکرار مجدد اتفاق می افتد ، به خاطر داشته باشید ، اما به خاطر داشته باشید که مدار عصبی اعتیاد آور به سادگی از بین نمی رود. تضعیف می کند

 

2) شما انجام داد در وهله اول معتاد شوید ، از حالت "طبیعی" شروع کنید. این بدان معنی است که شما می توانید کاملا معتاد شوید از نو بعد از "راه اندازی مجدد"

 

 

آیا من این را می گویم تا شما را دلسرد کنم؟ نه ، من این را می گویم چون صحیح است و من آن را زندگی کرده ام.

 

همانطور که گفتم ، پس از 156 بدون PMO من دوباره عود کردم. راه اندازی مجدد به خودی خود به شما ابرقدرت نمی دهد. همه اینها باعث می شود مغز شما به حالت سالم تری بازگردد ، به طور کلی به این معنی است که شما در سطح فیزیولوژیکی و روانی مزایا و پیشرفت های مختلفی را تجربه می کنید. این می تواند در هر زمینه از زندگی شما گسترش یابد و شکاف یابد.

آیا تمرین قدرت (یا به طور کلی ورزش بدنی) به شما ابرقدرت می دهد؟ نه ، اما مزایای مختلفی به شما می دهد. آیا مراقبه به شما ابرقدرت می دهد؟ نه ، اما مزایای مختلفی به شما می دهد. آیا خوردن بهتر به شما ابرقدرت می دهد؟ شما ایده را می گیرید.

 

کلمات را با دقت انتخاب می کنم. گفتم "سالم تر" ، نه "سالم". راه اندازی مجدد خواهد شد نه  "تمام مشکلات خود را حل کنید".

من می دانم که چرا بسیاری از افرادی که می خواهند چیزهای ضد PMO را تبلیغ کنند این را می گویند: آنها این کار را انجام می دهند زیرا این یک راه خوب برای جلب توجه مردم است. در واقع نوعی تبلیغات است.

حالا بیایید واضح باشیم. این افراد اهداف خوبی دارند.

اما آنها انتظارات غیر معقول و نهایتا غیرقانونی را ایجاد می کنند.

 

این دقیقاً مثل رژیمهای خشن است: در یک هفته پوند 50 را از دست بدهید! ممکن است مردم به خوبی از این وعده ها پیروی کنند ، اما خود را برای ناامیدی آماده می کنند.

راه اندازی مجدد کاری برای شما نخواهد کرد.

انتخاب به زندگی دیگر زندگی اعتیاد نخواهد کرد.

و با این حال ، حتی اینطور نیست.

 

آنچه باید درک کنید این است که ترک اعتیاد باعث بهبود زندگی شما نمی شود. بهبود زندگی شما باعث می شود اعتیاد را ترک کنید.

 

آیا من طرفدار این هستم که شما تلاش برای ترک PMO را متوقف کنید؟ نه!

چیزی که من am گفتن این است که PMO دلیل استفاده PMO نیست. سردرگم؟ شما نباید باشید

وقتی کسی این حرف را می زند مشکل آنها اعتیاد است ، آنها اساساً می گویند دلیل اعتیاد آنها این است ... زیرا آنها معتاد هستند.

 

اما اعتیاد مشکل نیست. اعتیاد علائم است. و بله ، من می گویم "اعتیاد" ، نه "اعتیاد به PMO". نگاهی گذرا به تحقیق به شما نشان می دهد که همه آنها الگوهای یکسانی هستند.

باز هم ، من از تجربه صحبت می کنم.

(برای اینکه واضح باشد: بخوانید ، و ببینید که چه چیزی را می توانید از آنچه می گویم استفاده کنید ؛ خود را گول نزنید با این فکر که من بهتر از شما شدم ، یا اینکه مشکل شما بسیار سبک تر از گذشته من است ؛ بیایید به قلب موضوع: آیا این موردی است که شما چیزی را اثبات می کنید یا اینکه در مورد چگونگی متوقف کردن شرکت در مجاهدین خلق کمک می کنید؟

 

در تمام دوران نوجوانی ، من به انواع اعتیادهای "رفتاری" مبتلا شده ام: اعتیاد به اینترنت ، اعتیاد به عشق ، اعتیاد به PMO ، اعتیاد به بازی های ویدئویی.

در بیشتر سالهای رشد کلیدی خود ، من در یک دریای بی گریز از فرار زندگی کرده ام. من هرگز به جنین های عجیب و غریب نرسیدم ، و فقط PIED خفیف را تجربه کردم (نتوانستم به تنهایی از تماشای آن لذت ببرم ، چه رسد به ارگاسم) ، اما کل زندگی من ، حداقل برای 5 حداقل سالهای طولانی ، یک رشته loooooong بوده است. زنجیره های رفتاری اعتیاد آور بسیار متدین ، ​​که به معنای واقعی کلمه هر ساعت بیداری من را به طور کامل اشغال کرده است. زندگی اجتماعی صفر. احساس صفر خارج از فعالیتهای فرار.

بنابراین ، بله ، با اطمینان می توانم بگویم که من درباره اعتیاد یک یا دو چیز می دانم. و چگونه آن را حل کنیم.

 

من ترجیح می دهم بگویم "درگیر آن نشو". نه "شکست" ، "تسخیر" ، "نابود" ، "بیرون" ، "غلبه" یا حتی "حل". همه این عبارات یک چیز را فرض می کنند: اعتیاد چیزی است که باید بجنگید.

 

هر آنچه را که تجربه می کنیم ، از طریق ذهن خود تجربه می کنیم. در نتیجه ، نحوه چیدمان امور ، روشی را که نسبت به آنها عمل می کنیم شکل می دهد.

اگر فکر می کنید اعتیاد چیزی غیر از "شما" است که باید با آن مبارزه کنید ، قبلاً آن را از دست داده اید. زیرا همه اعتیاد یک الگوی رفتاری است که برای مدیریت احساسات شما استفاده می شود ، که به دلیل اینکه از نظر عاطفی نابالغ هستید ، به آن روی می دهید.

اعتیاد یک علامت است. نشانه عدم تحرک عاطفی ، عدم تسلط بر نفس است که همگی ناشی از عدم شناخت خود و درک خود است.

اعتیاد چیزی است شما انجام می دهیدشما انجام دهید. اعتیاد زندگی خود را ندارد. آنچه که اعتیاد خوانده می شود ، فقط یک الگوی رفتاری است عادت. یک عادت ناکارآمد ، اما هنوز فقط یک عادت است. بالقوه بسیار قوی عادت ، اما هنوز یک عادت است. که دقیقاً مانند هر عادت دیگر ، ذهن و بدن شما را شکل داده است.

در سطح عملکردی ، تفاوت بین آنچه که معمولاً "عادت بد" خوانده می شود و معمولاً "اعتیاد" خوانده می شود ، فقط یک درجه است. هر کاری که انجام می دهید واکنش های خاصی را در مغز ، ذهن شما ، در احساسات شما ایجاد می کند. پشت همه لایه های سطحی ، همه چیز یکسان است: درد و لذت.

عادات بد به دلیل اینکه از نظر عاطفی نابالغ هستید ، رشد می کند ، یعنی شما آموخته اید که چگونه بر احساسات خود تسلط داشته باشید. شما به طور موثری برای آنها به بردگی می افتید ، و اجازه می دهید کیفیت زندگی شما با تنظیم پیکسل های روی صفحه دیکته شود.

شما در حال قدم زدن در خیابان هستید و دختری را می بینید که با شلوار چسبان و تنگ تنگ نشان می دهد همه چیز. احساس افزایش میل جنسی می کنید. شما شروع به تخیل می کنید. شما سخت و ناراحت می شوید. در تمام مدت زمانی که در خارج از خانه می گذرانید ، در حالی که خیالتان راجع به این دختر است ، یا به دنبال هرزه نگاری در اینترنت هستید ، در مورد شوخی کردن فکر می کنید. هنگامی که به خانه رسیدید و همه چیز ساکت بود ، در رایانه می نشینید و در حالی که به طرز جستجوی عکس هایی که این دختر را به شما یادآوری می کند ، دو ساعت مستقیم استمناء می کنید. سرانجام شما به ارگاسم می روید ، حتی ممکن است با ناامیدی از خود بخاطر اینکه می خواهید ادامه دهید ، اما حتی نمی توانید خود را در آن مرحله از ارگاسم بازدارید. شما نگاهی اجمالی به چیزی سکسی دیدید ، و تمام بعد از ظهر شما به همین شکل پیچ و تاب می خورد و شکل می گرفت. شما باید تا دیر وقت درس بخوانید چون روز بعد امتحان دارید.

نارسایی عاطفی.

این فقط یک مثلاً ، اما فکر می کنم تشخیص این الگوی برای هرکسی که با این مشکل روبرو باشد دشوار نخواهد بود.

و دیدن اینکه در اصل به این معنی است شما در واقع برده بر احساسات زودگذر خود هستید.

چرا این عادت را ایجاد کرده اید ، این اعتیاد؟

 

چون شما بهتر نمی دانید چرا این شما بهتر نمی دانید؟ از آنجا که شما نمی دانید چه می خواهید. و این به این دلیل است که خودتان را نمی شناسید.

راستش ، من معتقدم که هیچ کس قادر به تغییر پایدار از زندگی اعتیاد به زندگی بدون سلامتی در سفر به کشف خود نخواهد بود. در بهترین حالت ، تنها کاری که می خواهید انجام دهید اینست که "تمیز کردن" مغز خود را انجام دهید ، فقط بعداً به همان مسائل برمی گردید ، زیرا شما چیزی تغییر نکرده اید. شما ممکن است در اعتیاد به PMO قرار گیرید ، یا ممکن است نوعی اعتیاد دیگر باشد. شاید این یک اعتیاد نباشد ، اما این یک الگوی دیگر اختلال عملکردی با هدف مدیریت احساسات ، عواطفی است که نمی توانید کنترل کنید زیرا شما در حال زندگی هستید که دوست ندارید.

این واقعاً خط آخر است.

 

می خواهید بدانید چرا مردم در ترک PMO ناکام هستند؟ زیرا آنها نمی دانند چگونه.

آنها فکر می کنند که اعتیاد نوعی دشمن است که زندگی آنها را تهدید می کند (یا بهتر آن است که به طور جدی آنها را بی ثبات کند و کیفیت زندگی آنها را پایین بیاورد).

آنچه آنها نمی فهمند این است که تنها دشمن واقعی آنها است خودشان 

اعتیاد چیزی است که شما با اشتیاق خود را برای مشارکت در آن انتخاب کنید ، زیرا تسلیم شدن در آن آسان تر از این است که درد انکار خواسته های خود را تحمل کنید. آه مطمئنا ، شما وارد "حالت خلبان اتوماتیک" می شوید. بعد از اینکه اجازه فعالیت خود را دادید.

از آنجا که اعتیاد در مورد انتخاب شماست ، مهم نیست که چقدر بدون آن می روید.

این صرفاً در مورد انتخاب شما برای به دست گرفتن کنترل زندگی شما است یا نه.

می توانید اعتیاد را ترک کنید برای همیشه در روز اول "خط".

 

من برای روزهای 84 عاری از اعتیاد بوده ام. من باید ترجیح می دادم روز ، احتمالاً کمی کمتر از این هم شده باشد. چرا؟ چون در همان هفته اول ، من در سطح عمیقی فهمیدم که هستم بود دست از درگیری در اقدامات خود تخریبی بردارید.

در آن مرحله فقط مسئله کشیدن مغز به پشت سرم بود.

ممکن است مغزهای خزنده و لیمبی شما در اثر اعتیاد PMO عمیقاً پیچیده شوند ، اما در مورد خود منطقی ، عملکردهای بالاتر هدف ، دلیل و انتخاب شما چه می تواند باشد؟

تو چطور؟

 

شما ، مشکل خودتان هستید. در حقیقت ، شما اعتیاد خود را حل کرده اید. کسی را سرزنش نکنید. شما البته نادان بودید. و نابالغ ، البته

اما اکنون شما یک فرد بالغ هستید (اگر به تازگی به بلوغ رسیده اید ، پس این دقیقاً زمانی است که باید برای خود بایستید و در راه رسیدن به یک مرد بالغ حرکت کنید).

به عنوان یک بزرگسال ، شما قادر به انتخاب خود هستید.

 

امروزه بسیاری از مردم ، اکثریت قریب به اتفاق ، خود را بیش از حد ارزیابی می کنند.

 

به من گوش کن : شما بسیار قوی تر از آن هستید که فکر می کنید می کنید.

 

این یک شعار نیست. این تفکر آرزو نیست. واقعیت این است که مردم نتیجه نمی گیرند ، زیرا آنها بیش از حد مشغول فکر کردن در مورد اینکه آیا می توانند به طور مؤثر نتیجه بگیرند یا نه ، به جای اینکه خودشان را مشغول کار کنند ، فکر می کنند. در واقع انجام کارهایی که برای رسیدن به نتیجه باید انجام دهند.

تو یک انسان هستی. شما مرد هستید ، لعنتی!

من در تلاش نیستم که در اینجا یک ماشین ماچو باشم ، تا کسی را تحت تأثیر قرار دهم ، اما با این حال این همان چیزی است که بسیاری فکر می کنند. می دانم ، زیرا قبلاً هم چنین فکر می کردم. "هنگامی که مشکلات من را ندارید ، مانند یک مرد بزرگ رفتار کنید". به طور جدی ، ای کاش می توانستم از طریق صفحه نمایش به دستانم برسم ، تو را بکشم ، شانه های تو را بگیرم و هنگام فریاد زدن در گوش تو را لرزاندم از خواب بیدار شوید!

این همان چیزی است که من وسوسه می شوم با اکثر افرادی که با آنها ملاقات می کنم انجام دهم.

بیدار شوید

زندگی بسیار زیباست.

شما نمی توانید آن را از جایی از اعتیاد ببینید. شما حتی نمی توانید آن را تصور کنید.

جهنم ، شما نمی توانید ببینید که حتی اگر شما هیچ اعتیادی نداشته باشید اما زندگی را در همان الگوهای زندگی می کنید ، هر چند "کم حرف" نیز باشد.

این چیزیه

روزی خواهی مرد. از این ایده دور نمانید. این واقعیت است روزی می خواهید. هر کاری که تا آن زمان انجام داده باشید ثابت خواهد بود. شما زندگی خود را زندگی کرده اید ، و شانس خود را گسترش داده اید. شما نوبت دیگری نخواهید گرفت. این همان زندگی شما است. تو ماریو نیستی ، انسانی هستی ، از خون و گوشت و استخوان ساخته شده و روزی خواهی مرد.

این را فکر کنید این را احساس کن. اهمیت غیرقابل تحمل و عظیم این را درک کنید. هر لحظه مهم است. هرگز برنمی گردد.

بدانید که می توانید زندگی خود را به بهترین شکل زندگی کنید اکنون، یا هرگز.

نمی خواهید یک فرصت دیگر باشد.

دلیل اینکه من موفق به ترک اعتیاد شدم به این دلیل است که من انتخاب کردم. نه به دلیل اعتیاد به من اجازه. چون من انتخاب کردم

از آنجا که من تصمیم گرفتم که بیشترین استفاده را با زمانی که در این زمین دارم داشته باشم.

وقتی در ماه دسامبر بازگشتم ، زندگی من در حال رشد هرج و مرج بیشتر بود. در نه ماه بعد ، من یک سفر بسیار قدرتمند را تجربه کردم که تغییر کرد همه چیز به روشی که من به زندگی ، جهان ، انسانها ، خودم ، در my زندگی است.

بین فوریه و مه ، احساس می کنم دوباره وارد کشور شده ام تمام از الگوهای اعتیاد آور قدیمی من اینترنت ، بازی های ویدئویی ، مستهجن ، همه چیز برگشت. و یا به جای، من رفتم تا به آن برگردم

طوری که تو را انتخاب کنید تفسیر آنچه شما تجربه می کنید اساسی است؛ استفاده شما از کلمات از اهمیت بالایی برخوردار است.

بنابراین ، حدوداً سه ماه است که به تمام اعتیادهای قبلی و عادتهای ناسالم مشغول هستم.

سپس چیزی کلیک کرد. در ابتدا این یک چیز ظریف ، کمی ، ضعیف بود ، اما چیزی که با وجود همه چیز باقی مانده بود.

می خواستم زندگی کنم ، و احساس بهتری داشته باشم. و فهمیدم که این تنها چیزی بود که می خواستم. من هرگز قصد توقف نداشتم ، زیرا می دانستم چه می خواهم. مهم نیست از دردی که باید بروم ، اگر می توانستم با تحمل آن احساس بهتری داشته باشم ، احساس می کردم.

"Duh ، این است؟"

بله ، هسته اصلی من هستم و واقعاً معتقدم این نیرویی است که همه چیز را حرکت می دهد. اما من فکر نمی کنم ارائه نظرات من در مورد حقایق عمیق تر زندگی در اینجا مفید واقع شود. من می توانم ، اما باید روی کلمات اقتصادی شوم ...

برخی ممکن است به سادگی آنرا صدا کنند غریزه بقا. حالا که به تنهایی لرزهای را به ستون فقرات من می فرستد و چیزی را در اعماق من بیدار می کند. چیزی در اعماق من انسانحیوان بودن ، درون مغز من در درون هر سلول بدنم ، درون هر رشته DNA ، در هر ضربان ، ضرب و شتم ، درج شده است ، زنده ذرات تشکیل دهنده

اما فکر می کنم چیز دیگری حتی وجود دارد.

ما انسانها اینگونه نیستیم فقط آرزو بقا. این اولین چیز است ، و این همان چیزی است که من را از خودکشی متوقف کرده است. بله ، در یک سال گذشته چندین بار (در دوره تاریک تر من ، قبل از تابستان) من افکار خودکشی را نداشتم. و می دانید چه چیزی من را از انجام این کار منع کرده است؟

من می خواهم برای زندگی زندگی می کنم ، و زندگی را بیش از مرگ بر می گزنم ، من این قلب را قبول کردم و حتی اگر آن را دوست داشتم دوست داشتم.

ممکن است فکر کنید این چیزی نیست که شما می خواهید از حساب "راه اندازی مجدد" باشد. دریافت این: این واقعیت است. این هست زندگی 

دلیل اینکه هنوز آن را به جای بیرون رفتن و گرفتن گوشت و خون ، خون گرم ، روی صفحه نمایش می زنید. زنده و متحرک زن ، به این دلیل است که شما یک بیدمشک هستید!

بیدمشک بودم من در واقع یک ضعیف بودم! من فوق العاده ضعیف ، متوسط ​​و خرده بود. زندگی من یک آشفتگی وحشتناک بود ، از طریق و از طریق.

اما میدونی چیه؟

میدونی چیه؟

تو ضعیف هستی؟

سپس قوی شوید.

شما کند هستید؟

سپس تبدیل به SMART.

شما نابالغ هستید؟

سپس تبدیل به بلوغ شوید.

شما ناامن هستید؟

سپس مطمئن شوید.

چطور؟ از طریق افراد دیگر.

می دانید ، وقتی به وب سایتهایی مانند راه اندازی مجدد طرح ، nofapacademy ، yourbrainrebal متعادل ، و من می توانم ادامه دهم ، نمی توانم احساس ناراحتی کنم.

آنها گواهی بر قدرت روح انسان هستند. آنها نمونه ای درخشان از این واقعیت است که مردم در واقع بسیار قوی تر از چیزی هستند که ما به آنها اعتبار می دادیم.

واقعیت ساده ای که شما برای رفع اعتیاد از زندگی خود انتخاب کرده اید به وضوح می گوید که شما از وضعیت فعلی خود راضی نیستید. شما می خواهید زندگی شما بهتر شود. شما می خواهید زندگی کنید ، بیشتر است.

این ریشه همه چیز است. و این هم چیزی است که انسان را به هم نزدیک می کند ، این همان چیزی است که جوامعی مانند آن ها را به وجود می آورد.

مردم گوسفند نیستند. مردم آرزو دارند ، و قدرت درست کردن آنها را دارند.

فقط به آنها نشان داده شده است که در واقع می توانند در دستیابی به آنچه می خواهند موفق شوند.

ما به نقطه شروع بر می گردیم. اشتراک گذاری اگر به دیگران كمك نمی كردم الان این را نمی نوشتم.

قوی ترین دارایی بشریت ظرفیت ما برای برقراری ارتباط است. این ظرفیت پایه و اساس همه فرهنگ است. به نظر شما فرهنگ چیست؟

مختصر درس باستانی لاتین ، برای کسانی که به زبان نیستند: فرهنگ از فعل لاتین ناشی می شود COLO، به پرورش ، تمایل به

هرچه دارید به شما تحویل داده شده است ، اما برای موارد بسیار اندکی دستگاهی که برای خواندن این مورد استفاده می کنید ، آیا شما کسی هستید که آن را ایجاد کرده اید؟ چه کسی آن را اختراع کرده است؟

غذایی که می خورید آیا مرغ خود را پرورش داده اید؟ آیا میوه خود را پرورش داده اید؟ آیا سودای خود را تولید کردید؟

نه ، همه این به لطف انسانهای دیگر است.

می بینید ، ما یکی هستیم نه در تحت اللفظی حس کن ، به تو توجه کن؛ حتی در این صورت ، خواه آن را یک تعبیر تحت اللفظی یا غیر لفظی بدانید که واقعاً به ... تعبیر کلمه "یک" می رسد. و بله ، من هنوز تصریح نکرده اید ، زبان و ادبیات را مطالعه می کنم.

am یک فرد با قاطعیت فرد گرایانه و در عین حال من نیز این ارتباط را بین همه چیز و به ویژه بین همه انسانها عمیقاً حس می کنم.

من نمی توانم بگویم که من شخصاً اهميت دادن برای تک تک انسانها مراقبت یک احساس عاطفی و روانشناختی است که از نظر ماهیت محدود و محدود است.

با این حال ، در اینجا چگونه می بینم این است: جهان وطن من است. تمام جهان ، واقعاً خانه من است. این سیاره خانه من است و من آن را با تعداد حیرت آور موجودات دیگر به اشتراک می گذارم فقط شبیه من. من عمیقاً فردیت خود را حس می کنم ، اما نمی توانم کراوات غیرقابل انکار من با بشریت را انکار کنم. من بشر هستم و شما نیز همینطور هستید.

و اگر کاری که من انجام می دهم می تواند این مکان را به مکانی بهتر تبدیل کند ، من اینجا هستم.

در غیر این صورت ، من وقت نمی کردم که این را بنویسم.

من این را نوشتم با دانستن اینکه کلمات کاملاً نا محدود هستند. یعنی ، هیچ راهی وجود ندارد که بتوانم به شما اجازه دهم آنچه را که می بینم ، بدانم که من از طریق سفر به من چه چیزی یاد گرفته ام ، احساس شفافی دارم زیبایی از همه اینها ، شادی ، صلح ، گرد بودن ، وحدت ، خوشبختی ، .... کلمات فقط آن را کوتاه نمی کنند.

این چیز است.

آیا می خواهید زندگی شاد ، تحقق ، زیبایی ، سالم و کامل داشته باشید؟

مساله این است. نیچه گفت: "کسی که برای چه چیزی زندگی کند می تواند تقریباً تحمل کند". این به منظور اشاره تصادفی به نیچه نیست ، بلکه برای برجسته کردن این است: اگر چنین است واقعا بدون ترس به درون خود بنگرید ، به دنبال این باشید که در زندگی چه می خواهید و هر روز تنها یک واقعیت را از این امر متعهد می شوید ، پس هیچ راه اعتیاد برای شما مشکلی نخواهد بود.

منظورم واقعاً اعتیاد؟ Pft!

می دانم ممکن است برخی از شما این شیطنت را پیدا کنید ، اما این همان احساسی است که من در مورد آن احساس می کنم؟ Wanking به صفحه کامپیوتر؟ پاه ، فاک کن

من از این گنگ خارج هستم ، می خواهم احساس گرما در برابر پوستم به همراه لذت جنسی احساس کنم.

پورنوگرافی به سادگی دیگر تهدیدی برای من نیست. چون واقعیت خیلی بهتر است.

تا زمانی که از اعتیاد هراس داشته باشید ، تا زمانی که می ترسید از "تحریک" شود ، شما هنوز در ستاره ای هستید که هنوز تصمیمی نگرفته اید.

و در نتیجه آن ، هر چقدر هم که تلاش کنید ، شکست خواهید خورد. بارها و بارها و بارها.

 

PMO چیزی نیست جز راهی برای فرار از واقعیت ، مانند سایر اعتیادها. ممکن است نتوانید آن را ببینید اکنوناما چیزها هستند آن طرف خیلی بهتر است.

ذهن شما. این کار را می کند نه این بدان معنی است که PMO را ترک خواهد کرد به خودی خود  "شما را تعمیر" قطعا نه.

اما من اعتقاد دارم که تنها راه برای بیرون کشیدن الگوی اعتیاد آور واقعاً از زندگی ، شروع از عمیق ترین موجودیت ، از عمیق ترین آرزوهای شما و رشد خارج از آن است. اعتیاد به واسطه موج جزر و مدی اراده شما از بین می رود زنده.

با توجه به این نکته: اعتیاد به عنوان یک چیز کوچک و متناسب با عنوان اخلاقی در مقایسه با ایالت حقیقی سلامتی انسان موجود است.

زندگی اعتیاد مانند زندگی شبیه سازی فوتبال به معنای بازی فوتبال واقعی است. این نمی تواند لعنتی مقایسه کند! ممکن است خیلی قسم بخورم ، اما کاملاً منظورم این است!

فحش دادن نکته ای دارد. و بله ، من اعتقاد دارم که اگر با برخی فحش ها تأکید کنید ، احمق هستید. زبان زنده است ، همانطور که من زنده ام!

می خواهی زنده باشم؟ زندگی خود را برگردانید دوباره به صندلی راننده زندگی خود برگردید!

آنچه شما با اجازه دادن به اعتیاد حاكم بر زندگی خود هستید این است كه قدرت خود را در طول زندگی به آن تحویل دهید. شما در واقع برای لذت فوری خودتان را می فروشید.

اعتیاد هیچ نیرویی ندارد ، اما قدرت شما آن را می دهید. قدرت شما است ، در مورد زندگی خود مسئولیت پذیر باشید و در کنترل خود را پشت سر بگذارید.

دوه ، من am فریاد می زنم ، من نیستم؟ من خودم را محدود می کنم ، قسم می خورم ، و شما بهتر آن را باور می کنید.

 

ما در مورد کمک گرفتن از افراد دیگر صحبت می کردیم.

این معامله است: مردم احمق نیستند. خود بدبینانه ما ممکن است لگد زدن به گفتن آنها را بگیرند ، اما واقعاً اینگونه نیستند. چرا این را می گویم؟ به اطراف نگاه کنید دوباره نگاه کنید به آنچه ما به دست آوردیم. به این سایت و به تعداد زیادی از افراد دیگر نگاه کنید ، این افراد به افراد کمک می کنند تا از یک بیماری سمی و غیر مخرب خود رها شوند.

ما پورنوگرافی ایجاد کرده ایم ، اعتیاد به پورنوگرافی ایجاد کرده ایم و راه هایی برای بیرون آمدن از آن ایجاد کرده ایم (استرس دارم ، رشد کردن؛ شما نمی کنید پیروزی اعتیاد ، شما رشد کردن از آن؛ اعتیاد نتیجه ای از ناتوانی انسان است. رشد کنید ، با پیشرفت از عمیق ترین موجودیت ، زندگی خود را بهبود ببخشید ، و ارگانیسم شما به راحتی اعتیاد را از بین می برد). زیبایی این را می بینی؟

ما مانند همه موجودات زنده روی زمین خود تنظیم می شویم. "جامعه در حال فریب است". در واقع ، اگر واقعاً فراتر از "آنچه مردم می گویند" و "آنچه تلویزیون می گوید" است ، ترجیح می دهید متوجه شوید که اوضاع در حال پیشرفت است و با سرعت زیاد.

باز هم ، فقط درباره وجود همین وب سایت فکر کنید. 

و اگر قدرت همه اینها را احساس نمی کنید ، افزایش روز افزون مردم که از خواب بیدار می شوند و سرشان را بالا می برند تا به زندگی بهتر و آینده های بهتر برای خود و کل بشریت و خود زمین بپردازند ، پس من حدس بزنید که واقعاً به من نیاز دارید که به آنجا بروم و لرزش خوبی به شما بدهم!

شما نمی توان این کار را به تنهایی انجام دهید. در واقع ، شما تقریباً به همه چیز به دیگران وابسته هستید. در غیر این صورت شما باید یک دزد دریایی باشید که در بیابان زندگی می کند و حتی در این صورت به طبیعت نیز بستگی دارید. 

از درخواست کمک لازم خودداری کنید. همه ما به آن احتیاج داریم و خواهید فهمید که همانطور که شما بسیار قوی تر از آن چیزی هستید که فکر می کنید هستید ، مردم نسبت به آنچه فکر می کنید نسبت به یکدیگر بسیار بهتر هستند. فقط باید آن را برای خودتان ببینید. اما شما باید به فعالیت بپردازید. 

خود را متلاشی کنید. نفس خود را از راه دور کنید.

اگر می توانستید با انجام این کار به روشی که تاکنون انجام داده اید موفق شوید ، می توانستید این کار را میخ بزنید. اما اگر این مطلب را می خوانید ، احتمال دارد که چنین نکنید.

بگذارید افراد دیگر به شما کمک کنند. تو تنها نیستی. لازم نیست خودتان را جدا کنید.

به یاد داشته باشید که حتی وقتی فقط کتاب می خوانید با دیگری ارتباط برقرار می کنید. صرفاً ، بدون اینکه اطلاعات جدیدی اضافه کنید ، سعی کنید همه این موارد را به تنهایی در ذهن خود بیابید. شما فقط جواب های مشابه را مجذوب خود می کنید. اگر چیزی کار نمی کند ، رویکرد خود را تغییر دهید.

"ترک PMO" را به عنوان "چیزهایی که همه چیز نهایی خواهد شد" نگاه نکنید. آن را به عنوان تست لمس نگاه کنید که چقدر متعهد به زندگی یک زندگی زیبا هستید ، درد و سختی را لعنت خواهید کرد!

من نمی دانم شما از این مونولوگ طولانی من چه بهره خواهید گرفت. من سعی کردم به همه اینها بدهم ، اما حقیقت این است که می توانستم روزها به کار نویسندگی و نوشتن بپردازم (من در واقع روزانه می نویسم). با این حال ، این کاملاً بی معنی خواهد بود. در پایان ، متن متن من فقط باعث می شود که نشستی از شما بترسد و شما حتی نمی خواهید که تمام خواندنش را متوقف کنید. بنابراین ، بله ، ما باید بخشی کنیم.

اما من برای شما هیجان زده هستم. چرا؟ از آنجا که من اهمیتی نمی دهم که چقدر عمیق در درد ، بدبختی یا حتی "ساده" قرار گرفته است ایستادگی (که شبیه مرگ آرام است) شما هستم معین که امروز من گذشت چیزی برای تو. من اهمیتی نمی دهم چقدر این ممکن است فقط یک ایده کوچک باشد. ایده ها قدرتمند هستند

 

شما قدرتمند هستید شما تمام توان لازم را دارید. و تمام پشتیبانی شما نیاز دارید. فقط باید نگاه. من مسیحی نیستم اما درست است که هرکسی که می خواهد پیدا کند.

ممکن است بار 100 شکست بخورید. این بدان معناست که شما آن را 100 بار اشتباه کرده اید و 100 روش های دیگری را نمی شناسید که کار نمی کنند. وقتی سقوط کرد ، جلو برو. از خواب برخیزید ، و دوباره سعی کنید ، متفاوت.

با این وجود ، نیازی نیست که همه اینها را تحمل کنید. نیازی نیست سالها با خود تنگ شوید.

به یاد داشته باشید ، شما شکست نخورید زیرا به اندازه کافی تلاش نمی کنید. شما شکست می خورید زیرا سعی می کنید این کار را اشتباه انجام دهید و باید هوشمندانه تلاش کنید.

بنابراین به دنبال افرادی باشید که بتوانند به شما کمک کنند. به دنبال منابع باشید ،

روی خودتان کار کنید.

روی سلامتی بدن ، سلامت روان خود و سلامت عاطفی خود کار کنید.

 

آیا می خواهید لیستی از کارهایی را که من از سه ماه پیش این مسیر را شروع کردم داشته باشم؟

- مدیتیشن کردم. منظورم این است که این کار را برای زندگی ادامه دهم.

- من تمرین قدرت گرفتم. منظورم این است که این کار را برای زندگی ادامه دهم.

- من به طور فزاینده و کمی بطور منظم رژیم خود را بهبود بخشیدم. منظورم این نیست که همیشه متوقف شوم.

- من قبل از شروع دانشگاه ، آلمانی یاد گرفتم ، روزانه دو ساعت درس می خواندم.

- من در افزایش خودآگاهی خود ، کنترل خود بر فکر ، احساسات ، عقاید ، واکنش های خودم کار کردم.

- من برنامه ریزی سال ، ماه هایم ، هفته هایم و روزهایم را با روشی دقیق و هدفمند شروع کردم.

- من ساعت کار 2 را در روز با کار در زمینه بازیابی فعال از طریق کارگاه بازیابی Nation Recovery Nation و NoFap Academy GetClean سپری کردم! برنامه راه اندازی مجدد

- من یک ساعت در هفته با روان درمانگر گشتالت کار می کردم.

- من در بهبود وضعیت من کار کردم.

- من استفاده از صندلی ارگونومیک خود را بیش از حد معمول شروع کردم و سپس در هنگام ایستادن به کار و مطالعه مشغول شدم.

- من اهداف مشخصی را برای هر جنبه از زندگی خودم ، برنامه ریزی شده با تفکر و پس از آن ، تعیین کرده ام بر روی آنها عمل کرد.

زندگی من به حدی بهبود یافته است که حتی نمی توانستم انتظار داشته باشم. از یک wimp چربی لاغر که هرگز انجام نداده بود هر فعالیت بدنی در زندگی او ، اکنون می توانم 5 × 5 بکشد و ظاهر بدنی ام را به سادگی منفجر شد.

من آرزو می کنم زنان. من به هیچ وجه با مسدود کردن هر نوع تصویر پیشنهادی که ممکن است در اینترنت باشم ، مانع نیستم.

من بسیار متمرکزتر و سریع فکر هستم. خلاقیت من بهبود یافته است ، و من بیشتر از آنچه تاکنون انجام داده ام می نویسم.

واقعاً ، شما آن را نام می برید ، و من در مورد آن بهبود یافته ام.

مطمئناً ، به خاطر این که PMO را ترک کردید ، اینگونه نیست.

آیا من به خاطر انجام همه اینها و تجربه همه این مزایا ، مجاهدین خلق را ترک کردم یا اینکه به خاطر ترک PMO همه این کارها را کردم؟

هر دو

زیرا ، می بینید ، درمورد آنچه نیست شما انجام می دهید این مربوط به چیزی است که شما می خواهید ، مربوط به کسانی است که فکر می کنید شما هستید و چه کسی می خواهید باشید.

شما معتاد نیستید. شما انسانی هستید که هنوز نمی دانید چگونه زندگی سالم خود را مدیریت کنید.

من بهترین زندگی را انتخاب کردم که بتوانم زندگی کنم. و در آن زندگی ، اعتیاد جایی نداشت. اعتیاد جایی ندارد.

و در حقیقت ، اعتیاد دیگر جزئی از زندگی من نیست و می دانم که هرگز نخواهد بود.

چرا این را می دانم؟ چون من تغییر کرد. شما نمی توانید ترک کنید هر اعتیاد بدون رشد به عنوان یک فرد.

بیایید در اینجا واضح باشیم. همه اینها درست است کسری از آنچه انجام داده ام و انجام داده ام. و فقط مربوط به آنچه نیستم انجام داده اند. من هنوز هم کارهای زیادی انجام می دهم. زیرا این به معنای انجام x در جهت بدست آوردن y نیست.

من از اعتیاد بزرگ شدم زیرا منبع آن را می فهمیدم ، یعنی انکار واقعیت و رد درد ، و من روی خودم ، از همه زمینه ها ، از هر زاویه ای کار کردم.

اگر بخواهم آنرا خراب کنم ، اینها اهداف من هستند ، که به روشی کاملاً کلی توصیف شده اند به خاطر سادگی ، همان کارهایی که من با آن شروع کردم و اهداف دیگری که من می خواهم روزی که بمیرم کار کنم:

- رسیدن به تسلط بر خودم. این مستلزم تسلط بر ذهن و بدن من ، به عنوان یک واحد منسجم و کل است.

- دستیابی به رونق مالی.

- تبدیل شدن به یک نویسنده تمام وقت ، با بیان کامل بودن از طریق زندگی برای کاری که من بیشتر دوست دارم انجام دهم.

 

شما می توانید ببینید که چگونه هر یک از این شاخه ها می توانند کل طیف وجود انسان را در هسته خود بپوشانند.

من اهمیتی نمی دادم چه مدت طول می کشد من به این مهم نیستم چگونه، چرا که من غیر قابل خراب کردن چرا

من ترک اعتیاد دارم

و به راستی صادق بودن ، آسان بوده است.

زیرا چیزی که من روی آن تمرکز کردم روی آن نبود از بین بردن چیزی که من دوست نداشتم ، اما در مورد ایجاد چیزی بهتر از آنچه که داشتم ، ذهنم ، بدنم ، زندگی ام.

به حقیقت گفته می شود ، هنگامی که من این کار را شروع کردم ، ترک کردن PMO چیزی بود که من به سادگی آن را تصدیق کردم ، و من آن را تا پایان دیداری که ایجاد کردم و نوشتم برای زندگی ام.

چون وضوح من بود که قوی بدون شک من قصد داشتم از مجاهدین خلق خارج شوم. این فقط یکی از اولین قدم های کوچکی بود که من برای انجام زندگی خودم می خواستم برم.

اهداف من کوتاه مدت نیست. آنها حتی طولانی مدت نیستند.

آنها مادام العمر هستند. من به زندگی خودم نگاه می کنم ، و یک خط با آغاز و پایان می بینم. منظورم این است که بیشترین استفاده را از این داشته باشم ، و از این منظر است که من عمل می کنم ، به افکار y ، احساساتم ، تجربیاتم ، خواسته های من ، اهدافم ، برنامه هایم ، اعمالم نگاه می کنم. اینگونه است که من عمل می کنم ، اینگونه زندگی می کنم.

و اینگونه است که من PMO را ترک می کنم.

 

من نمی گویم شما باید همه کارهایی را که نوشتم یا حتی انجام دهید هر چیزی از آن

ببین ، سه ماه است زیاداگر روزهایتان را با هدف زندگی می کنید. حیرت می کنی چقدر یک انسان قادر است در یک هفته واحد به موفقیت برسد.

 

سه کلمه: تعهد ، ثبات ، روش.

 

شما باید بدانید که چه چیزی هستید صادقانه بخواهید ، هر روز به این امر متعهد شوید و آن تعهد را تجدید کنید.

شما باید باشید کاملاً ، 100٪  در تصویب اقداماتی که برای پیشبرد اهداف خود باید انجام دهید.

باید خودتان بدانید که چه چیزی برای شما بهتر است و سپس بر اساس آن عمل کنید.

 

کوه ها در یک بند بالا نمی روند. گام به گام ، هیچ چیز انسانی وجود ندارد نمی تواند انجام

سفر هزار مایل با یک قدم آغاز می شود. اما شما باید یک پای خود را پشت سر بگذارید! او که متوقف می شود گم شده است.

 

می بینید ، من می فهمم که ممکن است بین آنچه من به شما می گویم و آنچه راجع به اعتیاد فکر می کنید کاملاً ناسازگار باشد. شاید تمایل داشته باشید که فکر کنید اعتیاد این هیولا عظیم است که زندگی شما را نابود می کند.

و در اینجا آمده ام و به شما می گویم همه چیز در ذهن شماست و این انتخاب شماست که زندگی خود را تغییر دهید یا نه.

اما اینگونه است ، در تمام سطوح.

نکته این است که با گذشت زمان ، از طریق اقدامات آزاد خود ، شما شبکه ای از مسیرهای عصبی اعتیاد آور ایجاد کرده اید که اکنون باعث می شود PMO شدید به شدت میل کنید.

به همان خوبی ، می توانید با گذشت زمان و از طریق انتخاب آزاد خود ، مسیرهای جدیدی را ایجاد کنید که زندگی شما واقعاً می خواهید زندگی کنید.

این برای شماست

واقعاً چه می خواهید؟ تا زمانی که نتوانید به این مسئله پاسخ دهید ، هرگز در مواجهه با خواسته های خود با اطمینان کامل ، چیزی برای گفتن نخواهید داشت ، و در نتیجه نتیجه خواهید گرفت.

شما کی هستید؟ دوست دارید چکاره شوید؟ چیکاره میخوای بشی؟

 

وقتی این موضوع را بدانید ، از خود بپرسید: برای دستیابی به آنچه می خواهم می توانم انجام دهم؟

و اگر نمی دانید ، به دنبال جواب باشید. ما در عصر اطلاعات زندگی می کنیم و اکثریت قریب به اتفاق کسانی که این مطلب را می خوانند ، اولین بار در جهان هستند. از فرصتهای نامتناهی که در اختیار شماست استفاده کنید.

هنگامی که شما می خواهید چه چیزی را می خواهید بدانید ، چگونه می توانید به آنجا بروید ، و یک برنامه ریزی دقیق و دقیقی برای چگونگی رسیدن به آنجا ایجاد کرده اید (و اگر نمی دانید چگونه این کار را انجام دهید ، "چگونگی خدمه برنامه ها" را جستجو کنید) ؛ به طور جدی ، چه چیزی شما را از این امر متوقف می کند اگر نفس شخصی شما نباشد؟ شما نمی توانید کاری انجام دهید؟ یاد بگیرید چگونه آن را انجام دهید! آموزش دهید! گوش دهید! بخوانید! جستجو کنید! همه شما نیاز دارید

حالا فقط موضوع است انجام کار صرف نظر از اینکه در مورد آن چه احساسی دارید.

تفاوت بین کسانی که موفق می شوند و کسانی که شکست می خورند این است که سابق آنچه را که می دانند باید انجام دهند (زیرا آنها این کار را برنامه ریزی کرده اند) انجام می دهند بدون توجه به اینکه احساس می کنند این کار را انجام می دهند یا نه.

برای رشد و تبدیل شدن به یک انسان بالغ ، یک مرد بالغ ، باید از درد بگذرید. درد رشد.

اما برای انجام این کار لازم است می خواهم برای رشد. اگر هنوز هم مانند اکثر قریب به اتفاق مردان در حالتی نابالغ پیتر پن گیر کرده اید ، فکر می کنید که "رشد بد است" ، پس مطمئناً نمی خواهید رشد کنید. تلاش برای انجام کاری که نمی خواهید انجام دهید این است که شکست بخواهید.

همانطور که گفتم ، شما چه می خواهید؟ محدودیتی وجود ندارد. ممکن است فکر کنید اعتیاد را نسبت به سلامتی ترجیح می دهید. خوب. این انتخاب تو است. تنها نکته این است که شما باید بپذیرید تمام از عواقب انتخاب شما افراد خوب و بد. در غیر این صورت ، دوباره انکار واقعیت.

به دنبال بهانه نباشید ، زیرا این دقیقاً همان چیزی است که شما را از موفقیت باز می دارد.

Do نه این را فقط به عنوان یک چیز "الهام بخش" در نظر بگیرید. من در حال تلاش برای کمک به شما هستم. من نمی توانم این کار را انجام دهم اگر تنها چیزی که می خواهید از سخنان من به دست بیاورید تحریک عاطفی است. من می خواهم که شما به نتیجه برسید ، نه اینکه خود را در طول "کلمات قدرتمند" آرام کنید. این هدف من نیست ، و امیدوارم که شما به اندازه کافی خردمند باشید که این کار را نکنید ، و در عوض به سخنان من بیاندیشید و به دنبال پاسخ های خود باشید.

همه ما مسیر منحصر به فرد خود را داریم. من کمی در مورد داستان من برای شما گفتم ، کمی در مورد نحوه مشاهده چیزها و راهی که من در مورد "ترک PMO" رفتم. این همان است

 

خودت را بشناس. می دانید چه می خواهید. سپس بروید و آن را بگیرید.

می فهمید که اعتیاد چیزی کم اهمیت در مقایسه با نیرویی است که از حرکت از مکانی با وضوح داخلی عمیق به دست می آورید.

این بدان معنی نیست که شما نباید از این امر جلوگیری کنید رفتار. باید واقعاً

سیستم فیلتر اینترنت ، نرم افزارهای پاسخگویی ، لازم نیست شما را نسبت به این موضوع احساس کنم. آنچه را می خواهید جستجو کنید.

اما این فقط پرداختن به سیستم سطحی است. شما باید این کار را از طریق ریشه ها بیرون بیاورید ، و برای انجام این کار باید با گل و لای خود لک و کثیف شوید.

شما یک انسان هستید ، نه یک "معتاد" و نه کرم که در گل می خزید. یک انسان ، قد بلند ایستاده است.

شما این توانایی را دارید که در این امر موفق شوید. شما فقط باید آن را کشف کنید.

چرا می خواهید بدون در نظر گرفتن درد ، روی آن فشار بیاورید؟

زیرا شما در این دنیا به دنیا آمده اید تا در آزادی زندگی کنید ، نه در اسارت.

فقط شما می توانید زندگی خود را ادعا کنید. 

این برای شماست

 

تنها کسی که خود را از موفقیت باز می دارد شما هستید.

مرد تا زمانی که تسلیم نشود شکست نخورده است. قوی باشید و از سر خود استفاده کنید.

من نمی توانم بگویم که برای رسیدن به موفقیت باید چه کاری انجام دهید. آنچه من می دانم این است که به هر اندازه 100 no هیچ مسیری ایمن نیست ، انجام هیچ کاری تضمین شکست 100٪ نیست.

تو این را می خواهی؟ سپس راهی پیدا کنید. آن را به کار ، برای شما. 

از کمکی استفاده کنید که دیگران به شما کمک کنند ، اما بدانید که این مورد است شما خواهد شد.

 

من به شانس اعتقاد ندارم

شانس خود را ایجاد کنید. کنترل زندگی را بدست بگیرید. من آن را انجام داده ام ، و شما نیز می توانید.

سفر خوبی برای شما آرزو می کنم.

ارتباط دادن

توسط Giuliano