سن 23 - عدم وجود مه مغزی ، کم رنگ شدن خجالتی ، انگیزه و خلاقیت بیشتر ، احساس دوباره ارتباط با دیگران ، رانندگی برای ترک منطقه راحتی

جوان-مرد-است-468.PNG

من 23 ساله هستم و 9 سال پاپ علاقه مند هستم؟ در حال حاضر من 60 روز از Porn و Masturbation پاک هستم. گاهی آسان بود ، گاهی سخت تر. من هرگز فکر نمی کردم پورنو و استمنا me باعث رنج من شود. نه ، من فکر کردم هر مردی در هنگام نداشتن رابطه جنسی واقعی به آن نیاز دارد. اوه آره ، جامعه احمقانه. و من بخشی از آن بودم.

من جزئیات بیشتری نخواهم داد ، زیرا نمی خواهم کسی را تحریک کنم ، اما استفاده از پورنو من وقتی که به خانه اول خودم نقل مکان کردم به حداکثر خود رسید. در برهه ای از زمان ، که دوباره شروع به کشیدن علف های هرز کردم ، متوجه شدم که مشکلی پیش آمده است. در خوابهای دودی روزمره خودم در مورد رابطه با یک دختر خیال پردازی می کردم. چطور ممکن است .. گرم ، واقعاً یکدیگر را احساس می کنیم. پورن فقط من را بیزار کرده است. و ارگاسم هایی که از آن گرفتم دیگر راضی کننده نبودند.

در این مرحله من سعی کردم از شر آن خلاص شوم و با 5-7 روز رایگان پورنو و استمنا challenges ، چالش های کمی را به تنهایی شروع کردم. در حال حاضر من در مورد NoFap واقعا نمی دانم. من فقط در برخی سایت ها خواندم که برخی از فرهنگ ها توصیه می کنند حداقل 3-7 روز منتظر بمانید تا دوباره ارگاسم کنید.

برای من سخت بود که از پورنو دور باشم. اما به سختی می توان به طور کلی از فپ کردن دور بود. من موفق نشدم بیش از 3-5 روز دور بمانم.

در این مدت من بندرت پورنو را تماشا می کردم. شاید 2-3 بار در ماه. بعد سرانجام خلاص شدم. تمام پورنوهایم را روی هارد دیسک های خود حذف کردم. خیلی آزاد شد بلافاصله احساس کردم مقداری پوند که روی سرم استراحت می کند از دست دادم.

سپس من به برخی از فیلم ها برخورد کردم ، جایی که آنها گفتند اگر با اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم می کنید ، باید NoFap را امتحان کنید. این همه مبارزات شما را حل خواهد کرد. من در این مورد بسیار سرخوش بودم. باور کردم

باید اعتقاد داشته باشم بنابراین من شروع کردم

هفته اول وحشتناک بود. سر من احساس خستگی کامل داشت و در این هفته اول تقریباً دروغ می گفتم ، زیرا هیچ انگیزه و تمرکزی برای انجام هر کاری ندارم. در طول روز 7 احساس کردم سردردهای من خیلی از بین رفته اند و فریاد می کنم احساس شگفت انگیز کردم. من با استقبال خوبی در خیابان گزاف گویی می کردم و فقط از خودم خوشحال بودم. روزهای اول 10 که من حتی خسته شدم و چیزهای زیادی را تماشا کردم ، خیلی زیاد تصاویر بیکینی را تماشا کردم ، تا این که خواندم که این برای بارگیری مجدد بسیار مفید است. بنابراین شمارنده خود را مجدداً تنظیم کردم و دوباره شروع کردم. می خواستم با من صادق باشم.

بنابراین با 10 روز اول شامل 24 روز رایگان استمنا شد. واقعاً احساس خوبی داشتم احساس می کردم اضطراب اجتماعی ام کاهش یافته است ، اعتماد به نفس بیشتری دارم و با مردم ارتباط چشمی برقرار می کنم. در آنجا متوجه شدم که قبلاً چشمی کمتری برقرار می کردم. فرقی نمی کنه کجا. من باید گاهی اوقات بسیار وحشتناک به نظر می رسیدم. در روز 23 این خط ، کمی از بین رفتم (نه به پورنو) و تقریباً ارگاسم ، اما قبلاً متوقف شدم. بلافاصله در روز بعد متوجه شدم. من خیلی احساس اعتماد به نفس نمی کردم و کمی مه آلود بودم.

روز 24 من در یک شهر دیگر مصاحبه کردم. حتی اگر احساس خوبی مثل روزهای قبل نداشتم ، قادر به برقراری تماس چشمی شگفت انگیز بودم. (شاید کمی بیش از حد هاها ، من تقریبا خیره شده بودم).

اما در یک لحظه تعادل خود را از دست دادم و شروع به صحبت با گه کردم ، که از آن بعداً تا خانه خسته شده بودم. و البته ذهنم می خواست به عقب برگردد. من قبلاً با این فکر آشنا شدم که "خوب امشب ، ما به این عکس بیکینی خواهیم پیوست ، که چند روز قبل به طور تصادفی به من برخورد کرد و به مدت 4 یا 5 روز نمی توانستم از ذهنم بیرون بیایم". در خانه ساعتها درگیر بودم. ساعتها سوار ابرهای افکار منفی شدم ، تا اینکه بالاخره باور کردم که به آن احتیاج دارم و از بین رفتم. دقایق اول بعد از اینکه احساس کردم به نوعی رها شده ام ، اما بعد فقط احساس گه کردم. من در همان لحظه این احساس را روی کاغذ نوشته ام: "این احساس خنگ خالی وقتی تمام شد ... و دیگر چیزی باقی نمانده است." من فکر کردم ضعیف هستم ، اما بعد از آن می دانستم که چقدر قدرت دارم "

روز بعد اضطرابم برگشته بود. نه به قوت قبلی اما قطعاً برگشت. صدای من هنگام صحبت مثل قبل محکم نبود. اما من چیزهای زیادی از این عود یاد گرفتم. من یاد گرفتم چه عواملی باعث بیشترین عود من می شود. وقتی احساس نمی کنم مثل یک مرد هستم ، وقتی احساس می کنم گم شده ام ، تنها هستم. دلیلش این نیست که من در مورد عکس یا هر چیز دیگری خیلی شاخی هستم. بیشتر اوقات من شاخی شدن را انتخاب می کنم تا احساس دیگری را از بین ببرم.

هیچ وقت نتوانستم احساسات منفی را بپذیرم. آنها همیشه مرا می گرفتند. می ترسیدم نشان دهم که کامل نیستم. بنابراین من با Porn و Weed وارد دنیای فانتزی خودم شدم.

در طول پیاده روی چیزهای زیادی نشان داده شد. من یک کتاب کوچک را خریدم که در آن همه افکار را نوشتم ، فکر کردم آنها برای ضرب و شتم این اعتیاد مهم هستند.

متوجه شدم که من همیشه بدنبال وسایل و توجهات مرد دیگر هستم ، زیرا پدرم هرگز مرا مانند آنچه که هستم دوست نداشت. او اغلب از ارزش شخصی من می کاست. این سو. استفاده از خودشیفتگی بود. مرا به خاطر نداشتن دوست دختر مقصر دانست ، به من گفت من همجنسگرا هستم ، مرا با بچه های دیگر مقایسه کرد ، همیشه از چیزهایی که به دست نیاوردم شکایت داشت. و چیزهایی که من دوست داشتم و در آنها خوب بودم ، او هیچ توجهی نکرد.

از نشان دادن هرگونه احساس می ترسیدم. همیشه در تلاش بود دیگران را خوشحال کند. از رد آنها می ترسند. همیشه به دنبال نشانه های طرد باشید.

من این کار را با یک درمانگر انجام دادم و بسیار آزاد کننده بود. اکنون می توانم بپذیرم که هرگز اعتبار وی را دریافت نخواهم کرد و نیازی به آن ندارم.

هیچ ارزشی برای بازی در نقش یک قربانی ندارد. این فقط مانع از این می شود که خودتان را باز کنید. بنابراین احساسات خود را از خود دور نکنید. آنها را بپذیرید ، آنها را تماشا کنید و اجازه دهید آنها تغییر شکل دهند. گذشته خود را فراموش کنید. هیچ انرژی در آن وجود ندارد.

من کشف کردم که چرا من هرگز با دختران خوب نیستم. من همیشه نیازمند بودم و به نظر دیگران در مورد من بستگی داشت. می توانم توصیه کنم که بخوانید "مدلهای مارک مانسون" با صداقت زنان را جذب می کند. این یکی از این دست اندازهای کتاب نیست. این در مورد خود بودن است.

سخت ترین روزها در طول این روزهای 60 ، از حدود روز 30-35 برای من بود. و دوباره روز 58 ، به دلیل یک دختر در یک برنامه تلویزیونی ، که باعث شد من سخت شود.

بهترین راه برای غلبه بر خواسته های من مراقبه ، سرمازدگی ، هل دادن ، هرگونه ورزش ، گوش دادن به موسیقی است که به شما آتش می دهد و شاید خواندن کتاب خوبی باشد.

همچنین دیدن شاخ بودن تصادفی به عنوان یک نشانه ، به دنبال یک شریک واقعی و خودارضایی نیست. و پیدا کردن شریک زندگی ، اگر آتش گرفتید ، آسانتر است.

در اینجا برخی از مزایای اصلی من در حال حاضر:

-نه مه مغزی

-Confidence (کمرویی و اضطراب اجتماعی بیشتر و بیشتر محو می شود)

احساس نور

توانایی خوب در ساختن سوزن های شهودی

-فعالیت (بیشتر اوقات)

-به شخص اول ، هیچ فضول فلج دیگری ندارید

آسانتر برای ایجاد برخی از عادات جدید (خواندن ، تناسب اندام ، خوردن خوب)

موهای زیبا تر

قابل کنترل برای کنترل / تماشای احساسات

صدای عمیق تر ، بدون شکاف

توجه دختران

- بیشتر خلاقیت

دوباره احساس ارتباط با افراد دیگر

برای ترک منطقه آسایش و معاشرت تلاش کنید

-الان دیگر سرخ شدن نیست

-شما فقط یک سریال بهتر (هاها)

-نه اضطراب پیش بینی (لعنتی آره)

-در مورد اعتیاد دیگر بیاموزید (من از حدود 3 ماه قبل هیچ علف هرز سیگار نکشیده ام ، من را اشتباه نگیرید ، من هنوز هم علف هرز دوست هستم ، اما برای من فقط در حال حاضر خوب نیست و شاید دیگر هرگز تکرار نشود)

من فکر می کنم هیچ اوراق بهاداری برای دوری از PMO وجود ندارد. من سعی کردم همه آنها را در کتاب کوچک خود بنویسم ، و این در ابتدا واقعاً به من کمک کرد ، اما در پایان شما فقط باید به اندازه کافی بیدار باشید تا متوجه شوید که چیزی به شما نمی دهد. بگذارید انرژی به جای پایین به سمت بالا جریان داشته باشد و از آن بهره مند شوید.

در حدود روز 30 یادداشت هایی در مورد چیزی نوشتم که "اثر حباب" نامیدم. "اثر حباب" مثلاً در روزهایی که من تمایل به دور هم خوابیدن یا گشت و گذار بدون هدف واقعی را در اینترنت دارم ، حوصله ، دوش گرفتن ، خوب نخوردن به من ضربه می زند. وقتی من به نوعی از دیگران ، در خارج از زندگی ، آنچه آنها زندگی واقعی می خوانند ، محروم می شوم ، ضربه می زند. در این لحظات فکر می کنم در واقع انرژی وجود ندارد یا در واقع جریان ندارد. و هنگامی که در این حباب هستید ، فکر می کنید که به انرژی احتیاج ندارید ، بنابراین می خواهید دکمه PMO را فشار دهید. و بعد از آن شما شوکه می شوید زیرا حباب از بین رفته و همه چیز به عقب برمی گردد.

بنابراین ، بله ، من قطعاً در این مرحله از تقریباً 10 سال پورنو و استمناء "بهبود نیافته" ، اما این نکته مهم برای شروع است. هدف بعدی من روزهای 90 است. (من در جایی می خوانم که ایجاد یک عادت و 30 برای ایجاد یک شیوه زندگی ، روزهای 90 طول می کشد) وقتی به روزهای 90 رسیدم ، می خواهم به کریسمس تمیز برسم. من این زمان سال را دوست دارم و فکر می کنم امسال می تواند بسیار جذاب باشد.

یک خط عالی از یک موضوع دیگر: "" وقتی می خواهید تسلیم شوید اما ادامه می دهید ، این زمانی است که خود را از خود قدیمی خود جدا می کنید. "

پس بیایید از لحظه لذت ببریم. با تشکر از شما برای خواندن برای شما آرزوی موفقیت می کنم!

ارتباط دادن - باز کردن پنجره - موفقیت 60 روزه

by ویبره ساز


به روز رسانی - آیا زنان شگفت انگیز نیستند؟ 10 ماه NoFap. - یک انگیزه

آیا زنان شگفت انگیز نیستند؟ 10 ماه NoFap.

امروز روزی است که ممکن است بگویم واقعاً راه اندازی مجدد می شوم. بعد از 10 ماه بالا و پایین و چند بازنشانی. در 10 ماه گذشته 7 بار فپ کردم و 2 بار پورن تماشا کردم. بعضی اوقات برای تماشای Psubs به مدت چند دقیقه لیز می خوردم. طولانی ترین خط من حدود 140 روز بود. دنباله ای 58 روزه و چند خط 30 روزه دارد. وقتی دوباره تنظیم می کنم هر وقت پشیمان می شوم ، می دانستم که ارزش آن را ندارد و احساس ضعف می کنم. اما من آنقدر قوی بودم که هر بار می توانم سوار اسب شوم. می دانستم که دیگر نمی توانم به این اعتیاد برگردم و یا آرام آرام محو می شوم. خیلی طول کشید تا این فکرهای تسلیم شدن از ذهنم بیرون رفت. حالا بعد از 10 ماه احساس می کنم این افکار بسیار سبک تر هستند. آنها روز به روز قدرت خود را بر من از دست می دهند. مثل خورشید و تمام خوشبختی ای که به زندگی من وارد شد آنها را سوزاند و اکنون "افسانه های پورنو" روی زمین می خزد و برای رحمت التماس می کند. الگوی جدید تفکر سالم اکنون بیش از حد بر وزن آنها افزوده است. پورن فقط یک کلوچه مسموم است.

چند هفته پیش وقتی به زادگاهم برگشتم برخی از افراد در ابتدا حتی مرا نمی شناختند ، زیرا من بسیار تغییر کرده ام. تمام زبان بدن من ، صورتم ، پوست من ، نحوه صحبت من اکنون کاملاً متفاوت است. این انرژی در درون من وجود دارد و به بیرون می درخشد.

اضطراب اجتماعی ناشی از پورنو من کاملا از بین رفته است. من دیگر به آنچه دیگران ممکن است فکر کنند در حالی که من با آنها صحبت می کنم فکر نمی کنم. من فقط در بحث هستم در حال حاضر. مراقبه نیز در اینجا نقش زیادی داشت.

من سرانجام در زندگی واقعی تعقیب دختران را شروع کردم و احساس شگفت انگیزی احساس می شود. چند روز پیش اولین برخورد سردم را انجام دادم و دیوانه می شدم ، اما بعد از آن خیلی خوب شد. شاید این به نظر شما چیزی نرسد ، اما این برای من دنیا است. تمام سالهایی که می ترسیدم دختران به من بخندند یا مرا طرد کنند. او شماره خود را به من داد - در آخر او نمی خواست با من بیرون برود ، اما مشکلی نیست. نکته کلی در این مورد این است که من یاد گرفتم دیگر از رد شدن نترسم. این ترس مرا از درون می کشت. هر طرد بهتر از حسرت است. مطمئنا همینطوره.

شما این احساس را هنگامی که اولین بار جنسی خود را تجربه کردید به خاطر می آورید؟ دختران این جادوی باورنکردنی را داشتند. پورن این جادو را به قتل رساند. آنها مانند ما انسان ها هستند و می خواهند ارتباط برقرار کنند ، بدن یکدیگر را احساس کنند و احساسات واقعی را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.

ماه اول یک سواری جهنمی است ، به خصوص هنگامی که برای اولین بار این کار را انجام می دهید. اما من به شما می گویم کاملا ارزشش را دارد! این در مورد دختران نیست که اعتماد به نفس و درخشش شما را احساس کنند و به شما لبخند بزنند. این در مورد شما است! شما دوباره احساس خوشبختی و ارتباط با دنیا خواهید کرد. شما یک بار دیگر احساس امنیت خواهید کرد. و خارج شوید تا زندگی خود را به عنوان یک ماجراجویی زندگی کنید و دوباره با خود واقعی خود در تماس باشید!

در این راه بسیاری از روش های خوب برای کاهش اصرار مانند دوش آب سرد ، فشارهای فشرده ، جایگزینی عادت های قدیمی با عادت های جدید ، بیرون رفتن و ملاقات با مردم ، انجام ورزش وجود دارد. اما فکر می کنم راه نهایی داشتن یک دید قوی است. هرگز اعتماد به خود را از دست ندهید ، در زندگی خود تصویری از زندگی مورد نظر خود بکشید. شاید امروز روز بدی است و همه چیز فقط گه است ، اما به زودی بهتر خواهد شد. این عقب نشینی ها را به عنوان یک نشانه یا انگیزه برای ادامه کار مشاهده کنید! NoFap را به عنوان قرصی مشاهده کنید که اضطراب شما را بیش از پیش کاهش می دهد. در واقع این یک قرص نیست ، فقط شما خودتان را از همه چیزهایی که پورنو گه به ​​شما کرده است التیام می دهید!

شما این عادت را لگد خواهید زد! به صنعت پورنو نشان دهید که می توانید از هوش خود استفاده کرده و دروغ های آنها را حس کنید. به آینده ای روشن نگاه کنید! شما سزاوار آن هستید!