سن 24 - فهمیدم که "خوشبختی درون ماست".

سلب مسئولیت: این پست طولانی است و کاملاً از انفجار بدون تمرکز برخوردار است. همچنین ، من یک سخنگوی انگلیسی ذاتی نیستم ، بنابراین اگر نمی خواهید چشم خود را آزار دهید ، بهتر است برخی از محافظت ها را با خود به ارمغان بیاورید.

بنابراین من به این تعداد افتخار روزهای 90 بدون PMO رسیده ام. و من می خواهم برخی از احساسات خود را در مورد این با شما به اشتراک بگذارم.

{tl؛ dr از اینجا شروع می شود بگذارید ابتدا داستان خود را برای شما تعریف کنم. من از 14 سالگی شروع به گریه کردن یک مرد کچل در حالی که نوع خاصی از فیلم های عجیب و غریب را تماشا می کردم کردم و 10 سال طولانی این عادت را پرورش دادم. من حدس می زنم که پورنو قبلاً برای من جذاب بود زیرا از نظر اجتماعی بسیار ناجور بودم ، صفر دوست داشتم (و یک عالمه قلدر آماده بودم که هر وقت دیدند من از آنجا رد می شوم احساس گریه کنم) و حتی یک مکالمه ساده با آنها دختران فراتر از توانایی های من بود. بنابراین در مورد من PMO مورد اصلی من نبود بلکه نوعی رسانه بود که باعث می شد این مسائل در زندگی بزرگسالان من دوام بیاورند. منظورم این است که من موفق شدم کمی ناجورتر شوم اما هیچ وقت اعتماد به نفس پیدا نکردم ، غالباً افسرده بودم (گاهی اوقات به فکر خودکشی می افتادم) و هرگز زندگی عاشقانه ای نداشتم (بله ، 24 سال ورود باکره ، سلام). در واقع سفر nofap من مدت ها پیش آغاز شده است. من از پورنو متنفر بودم و تقریباً از ابتدای این اعتیاد سعی در ترک آن داشتم. اگرچه در آن زمان من نمی فهمیدم که تأثیر فیلم های xxx در شرایط روحی و جسمی چقدر می تواند باشد. آرزوی من برای ترک این گه صرفاً بر اساس اصول اخلاقی بود. به سادگی ، من یک احساس روده ای داشتم که چیزی در مورد من که مثلاً تحقیر و صرف ساعتها برای تماشای این موارد توسط من روشن شده است راه لعنتی است. اما من همیشه بعد از حدود یک هفته ناکام می مانم. اما یک بار که من در مورد "آزمایش عالی پورنو" صحبت کردم TED و این یک چشم بازکن واقعی برای من بود. این به من فهماند که اگر پورنو دور بیندازم ، می توانم زندگی خود را برای بهتر تغییر دهم. می دانم که به نظر پنیر می رسد ، اما واقعاً امیدوارم می کند. و همچنین به لطف این صحبت من در مورد nofap community فهمیدم. من اولین رگه طولانی را در پاییز سال گذشته داشتم. بعد از یک ماه و نیم عود کردم اما این تجربه بی ارزش بود. من زمستان و اوایل بهار را با شیر دوشی مارماهی خوش گذراندم و سپس دستیابی به موفقیت بزرگ حاصل شد. اینجا من در یک اتوبوس نشسته بودم و از یک مهمانی به خانه برمی گشتم. من بعد از تمام شب از تماشای افراد در روابط (و به طور کلی شادتر از من صحبت کردم) ناامید شدم و احساس کردم بسیار بی فایده است. من چنان زندگی ام را امتحان کردم که احساس می کردم کسی تمام انرژی را از من گرفته است. علی رغم گرمای هوا ، به معنای واقعی کلمه سرد بودم. و از آنچه به ذهنم خطور می کرد: من می توانم در این مسیر قدم بردارم ، خودم را گریه کنم تا بخوابم ، از همه دنیا عصبانی باشم ، از احساسات منفی خود دست بردارم و ببینم که این مرا به کجا خواهد برد. یا همین حالا می توانم شروع به تغییر چیزی کنم. فقط دو راه وجود دارد: بالا و پایین. و بنابراین تصمیم گرفتم بالا بروم. فوری ترین تغییر واضح به نظر می رسید: دیگر پورنو وجود ندارد. صادقانه نمی دانم چگونه این اتفاق افتاده است ، اما در چند دقیقه من احساس ناامیدی ، ناراحتی و عصبانیت را متوقف کردم و انگیزه زیادی برای انجام کاری در مورد زندگی ام پیدا کردم. و اکنون 96 روز بعد است. {tl ؛ دکتر به اینجا خاتمه می یابد

اما آن 96 روز کار آسانی نبود ، مطمئناً. مورد دیگری که از آن مطمئن هستم این است که این تنها آغاز کار است. من نمی خواهم بگویم "من آن را درست کردم ، دیگر تمام شد" زیرا این احتمالاً من را به عادت های قدیمی بازمی گرداند. در حقیقت ، من نمی خواهم هرگز دوباره قدم بردارم. من نمی خواهم یکی از آن دسته از افرادی شوم که پس از 200+ روز nofap به این سایت باز می گردند و گزارش هایی را در مورد نحوه عود مجدد او ارسال می کنند ، این دیدگاه برای من بسیار ترسناک است.

برای کسانی از شما ، که می خواهید برخی از مشاوره در مورد موفقیت در چالش روز 90 ، می توانم این را بگویم:

  • اگر خود را پیدا کردید (و بعد از حدود دو یا سه هفته ، به من اعتماد کنید) خیال بافی درباره انجام "کارهای پورنو" انجام می دهید و به فکر استفاده از اسکورت می افتید زیرا "خوب ، پورنو نیست ، درست است؟" فقط سعی کنید تا جایی که می توانید این افکار را نادیده بگیرید و تحت هیچ شرایطی شیفت موقت خود را با اسکورت بیشتر نکنید. در ابتدا خاموش کردن این صحنه ها در ذهن شما تقریباً غیرممکن است اما پس از مدتی از بین می رود.
  • (مهمترین این لیست) در NOFAP متوقف نشوید. این فقط در مورد شکستن با PMO نیست ، بلکه در مورد خودسازی است. همانطور که قبلاً نوشتم شما فقط می توانید بالا بروید یا سر بخورید ، یک جا نخواهید ماند. اگر تمام کاری که انجام می دهید تقصیر نیست ، اعتصاب اولیه انگیزه و اعتماد به نفس در نهایت پایان می یابد. و در صورت معتاد به پورنو سابق ، خلق و خوی بدتر به معنای اصرار شدیدتر است. باید اقدامات دیگری انجام دهید. برخی از سرگرمی ها را شروع کنید ، برخی از ورزش ها را انجام دهید. به عنوان مثال ، من به باشگاه رفتم و شروع به انجام یوگا کردم. و کمک کرد. پیش از این ، اصرارها بیشتر و بیشتر می شدند ، اما از زمانی که من ورزش را شروع کردم ، تقریباً وجود ندارند.
  • داشتن شغل یا عملاً هر تعهدی که وقت زیادی از شما بگیرد نیز ایده خوبی است. اگر فکر می کنید باید بیشتر وقت آزاد را در دست خود داشته باشید ، در این مورد کاری انجام دهید. و دو ماه از الان این کار را نکنید. اکنون آن را انجام دهید مشغول شو
  • در صورت عدم موفقیت ، دوباره امتحان کنید. واژه های معروف Yoda وجود دارد: "انجام دهید یا نکنید ، هیچ تلاشی وجود ندارد". و این ، بچه های من ، مهمل ترین جمله در فرهنگ مردم خلق است. انجام هر کاری از تلاش و شکست مداوم ناشی می شود. هر مرد صادقی که در زندگی خود به هر چیزی رسیده است این را به شما می گوید. بعد از عود مجدد از خود عصبانی نشوید. همانطور که گفتم ، خلق و خوی بدتر به معنای اصرارهای شدیدتر است. فقط تحلیل کنید که چرا شکست خوردید و دوباره امتحان کنید.
  • فقط در صورت نه تنها از پورنو بلکه به طور کلی از هر نوع عکس "هیجان انگیز" دوری کنید. دردناکترین عود من از بررسی برخی از کارهای هنری زیبا در DeviantArt شروع شد. "به نوعی" به BDSM افزایش یافت. شاید به نظر برسد که خودداری کردن حتی از تماشای برخی از cosplay های بی گناه کمیکون ها بسیار غیرت انگیز است. خوب ، در مورد شخصی که ده ها ساعت به خیره شدنش وقت نکرده است نوع دیگری از بازی های زیبایی این امر می شود ، اما به یاد داشته باشید که ما اینجا افراد کمی خاص هستیم و باید مدتی به مغز خودمان بدهیم تا مانند مغز افراد عاقل کار کنیم. حداقل در طی چند ماه اول آن را ایمن بازی کنید.

سرانجام ، من می خواهم آنچه را که همه این تجارت نوفپ تاکنون برای من انجام داده اند به اشتراک بگذارم:

  • من به تازگی افراد ناشناخته ای اعتراف کرده ام که سالهاست آنها را نادیده می گیرم ، بنابراین حدس می زنم بیش از حد به ناشناس بودنم در وب اعتماد داشته باشم. اگر من هرگز به عنوان رئیس جمهور در کشورم کاندید شوم ، این پست من را نابود خواهد کرد.
  • این نه جادویی زندگی من را برطرف کرد و نه من ابرقدرتی را تجربه کردم (خوب ، من در حضور زنان کاملاً غیرجذاب افتادم ، اما به سختی یک ابرقدرت است). اما با انجام این چالش یاد گرفتم که چگونه بر هوی و هوس خود غلبه کنم و چگونه قدرتمند و فداکار برای اهدافم باشم. که ، من فکر می کنم ، اولین قدم برای تنظیم زندگی من است. من حتی می توانم اظهار کنم که شاید PMO جنبه روشنی داشته باشد: این فرصتی است که ما می توانیم اراده خود را اعمال کنیم. سال پیش هرگز حتی برای چند روز به هیچ روال عادی تمسک نمی کردم و هرگز به نوشابه "نه" نمی گفتم. حالا من آن را یک ماهه نگه داشته ام و مهمتر از همه ، غذای سالم می خورم. چند وقت پیش سعی کردم یک قوطی کوکاکولا بنوشم ، اما نتوانستم. حتی بیشتر از این طعم من را نمی چشد.
  • دیگر ناامید نیستم. و این یک چیز عظیم برای من است. من بیشتر از مقایسه خودم با دیگران شروع به تمرکز بر زندگی کردم. من فقط به دلیل قطع رابطه با پورنو ، من را نشاندند. من به بعضی از زندگی و روح حزب تبدیل نشدم. اما اکنون من کاملاً با آن مشکلی ندارم و خود را از بقیه افراد جامعه بدتر نمی دانم فقط به این دلیل که با افراد دیگر خیلی خوب نیستم. روز به روز با جلب تأیید دیگران کمتر کور می شوم و بیشتر به انجام کارهایم متمرکز می شوم. البته اگر بگویم که پیگیری زنان بخشی از انگیزه من برای این همه موارد خودسازی نیست ، دروغ می گویم ، اما با گذشت زمان "مواد" دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار می شوند.
  • فهمیدم که "خوشبختی درون ماست". منظورم این است که قبلاً بارها این عبارت را شنیده ام. در واقع آنقدر رایج و فرسوده است که معمولاً دیگر جدی گرفته نمی شود. اما بسیار درست است. خوشبختی ناشی از آن چیزی است که ما درباره خود فکر می کنیم و اگر با عملکرد خود موافق باشیم. من یک فرد روحانی نیستم (در واقع من ملحد و مادی هستم) اما فکر می کنم خوشبختی چیزی بیش از خوشه دوپامین نیست. هیچ کس من را متقاعد نخواهد کرد که شما می توانید حتی از احساس صرفه نفس پاک کردن از خوردن ، نوشیدن ، لعنتی ، تحسین شدن توسط دیگران ، داشتن یک بیت پول یا هر منبع خارجی دیگر ، احساس کنید.

حتی سرانجام: چرا "اوقات بهتر"؟ ویرژیل یک بار گفت: "شاید اوقات بهتری در انتظار ما که اکنون بدبخت هستیم" باشد. من بدبخت بودم و اکنون اوقات بهتری برایم طلوع کرده است. از این رو عنوان است. و آرزو می کنم آن اوقات بهتر را برای همه شما آرزو کنم.

ارتباط دادن - زمانهای بهتری (گزارش روزهای 90)

by vand89