من از اواخر نوجوانی کم و بیش با افسردگی و اضطراب زندگی کردم: هر دو از بین رفته اند.

new_life.jpg

من شش ماه پیش به خودم گفتم اگر این روز بیاید ، من داستان خود را در مورد reddit به اشتراک می گذارم. این در واقع اولین باری است که تاکنون در reddit ارسال کرده ام بنابراین woohoo. امیدوارم داستان من برخی از شما را به آنجا القا کند تا سفر nofap خود را شروع کنند یا به دیگران که در حال حاضر به تنهایی هستند ادامه دهند.

بنابراین به 6 ماه پیش برگردید و شخصی که در آن زمان بودم کاملاً متفاوت از شخصی است که اکنون هستم. من پسری کم عمق ، بی احساس ، بی انگیزه بودم. من به نوعی زندگی ام را می پیمودم که از کار به کار دیگر می پریدم ، هر آخر هفته یا شاید یک روز دیگر هدر می رفتم و در واقع هیچ نوع آرزویی برای ایجاد یک شخص بهتر نداشتم. همیشه این تصور را داشتم که استادکاری برای مردان در اوایل 20 سالگی مثل خودم طبیعی است و افسردگی و اضطراب همگام با زندگی است. پورن هم طبیعی بود. این فقط رابطه جنسی است ، درست است؟ نمی تواند خیلی بد باشد. من فکر می کردم اکثر مردم ، اگر همه به طور عادی عادت مزمن در کار نیستند و هیچ مشکلی وجود ندارد. چقدر میتونه بد باشه؟

کاملاً به یاد می آورم که یک بعد از ظهر دسامبر به خصوص تاریک و بدبخت بود. در شهر من در کانادا ، ممکن است در اواسط زمستان هوا کاملا تاریک شود. کمبود ویتامین D همراه با عادت سنگین PMO که داشتم و نوشیدن زیاد باعث شد که کاملاً بی فایده باشم. من روی یک کاناپه دراز کشیده بودم و از اضطراب روزمره همیشگی ام نفس می کشیدم. نفس های دیگر یکی از خرد کردن درد قفسه سینه ، سوزن ، سوزن ، لرزیدن ، لرزیدن بود ، این لیست ادامه دارد. من به طور غریزی 10 تا 15 دقیقه گذشته از تاریخچه مرور در تلفن خود را پاک کردم و شروع به جستجوی اینترنت کردم. من با سر و صدا به یک ویدئو در یوتیوب برخوردم که در آن یک مرد جوان حدود 20 دقیقه جلوی دوربین می ایستد و در مورد این موضوع NoFap صحبت می کند. من کل فیلم را تماشا کردم. من به طرز عجیبی متوجه نحوه نگاه این مرد با دوربین به دو چشم ، نحوه نگه داشتن شانه ها به عقب و صحبت صریح و قانع کننده شدم ؛ کارهایی که من هرگز انجام ندادم. او در مورد اینکه چطور زندگی اش کاملاً 180 کار کرده است صحبت کرد و زندگی جدیدی را اجاره کرد. او 'مردی شده بود که قرار بود باشد'.

مردی که قرار بود او باشد. این یعنی چه؟

ویدئو به پایان رسید و من در آنجا نشسته بودم و از اضطراب آرام نفس می کشیدم و به زندگی خود فکر می کردم. من کی بودم آیا من آدمی بودم که قرار بود باشم؟ نه. من نبودم و می دانستم آن زمان و آنجا واقعاً درست بود که من تصمیم خود را گرفتم. من می خواستم تغییری بد داشته باشم که به خودم گفتم این تمام است ، من می خواهم PMO را ترک کنم و می خواهم به مسافرت بروم.

حدس می زدم این یک نوع ته سنگ باشد. خنده دار است که چگونه یک ویدیوی ساده در یوتیوب می تواند چنین تأثیر زیادی بر من بگذارد اما این کار را کرد. هیجان انگیز بود ، این یک چالش جدید بود. همه ما آنجا بوده ایم ، آن لحظه سعادت وقتی که برای خود هدف تعیین می کنیم و می گوییم می خواهیم این کار را انجام دهیم. اینکه ما واقعاً این کار را می کنیم یا نمی کنیم بی ربط است زیرا نیمی از لذت صرفاً تعیین هدف است. به تدریج و با گذشت زمان ما علاقه خود را از دست می دهیم ، مشغول چیزهای دیگر می شویم و به سادگی فراموش می کنیم. من مصمم بودم که این کار را نکنم.

تصمیم گرفتم آن روز زندگی ام را تغییر دهم. من کار خود را ترک کردم ، یک بلیط یک طرفه به اروپا خریداری کردم و قصد داشتم زندگی ام را به طور کامل و کامل همانطور که همیشه می خواستم ادامه دهم ، اما هیچ وقت توپ واقعی را نداشتم. این اواخر دسامبر بود و تا ژانویه من در اروپا بودم. چند هفته بعد از NoFap و حدود یک هفته از سفر من متوجه شدم که چیزی شگفت انگیز است. جدا از اینکه توپ هایم احساس می کنند وزنشان 90 پوند است و از سگی شاخ ترند ، این انرژی باورنکردنی را داشتم ، این نوع آرامش جدیدی که قبلاً هرگز احساس نکرده بودم و بیشتر از همه این آرامش شگفت انگیز که در اطراف مردم داشتم. غریبه ها شروع به دوست شدن کردند و من شروع به ایجاد روابط جدید کردم ، روابط عمیقی که 10 برابر سریعتر از گذشته اتفاق افتاد. این یک پست در مورد سفر نیست اما من داستان ها را برای زمان دیگری ذخیره می کنم.

من احساس می کنم شاید این باشد که من آگاه باشم با ترک شغل و مسافرت ، چنین تغییر چشمگیری در زندگی خود ایجاد کردم و به من کمک کردم تا هفته های اول 3 تا 4 را از NoFap طی کنم. ماه اول ناخوشایند است. هوس شدید است. شما روزها یا در حال اصلاح هستید به طور مداوم یا خیر. تنها چیزی که می توانید در مورد آن فکر کنید رابطه جنسی است همه خانمها فقط جوانان و الاغ هستند.

اما من به جلو هل دادم. من به NoFap ادامه دادم و به مسافرت ادامه دادم و روابط معناداری را توسعه دادم.

با گذشت روزها ، جلوه ها بیشتر برجسته می شوند. اگر بخواهید "ابرقدرت ها" هستید. من دوباره انرژی داشتم و مقدار زیادی از آن. صلح فوق الذکر روز به روز در زندگی من فرو می رفت. در اطراف بدنم احساس آرامش می کردم. این چیزی بود که قبلاً هرگز احساسش نکرده بودم. با حس پاکی اطرافم را قدم زدم. آرام آرام ذهن منحرف خود را از دست دادم. من شروع کردم به دیدن زنان به عنوان افراد زیبا ، منحصر به فرد ، جالب ، هرکدام با یک داستان و هر یک با زندگی خاص خود. من شروع به نگاه کردن به چشمان مردم ، و حفظ ارتباط چشم عمیق کردم. هنوز هم تا به امروز مردم عنوان می کنند که چگونه من همیشه ارتباط چشمی خوبی برقرار می کنم. من وقتی صحبت می کردم دیگر همیشه "حرف هایم را نمی زدم". می توانم جملات واضح و محکمی بگویم و تزلزل نداشته باشم یا تردید نشان دهم

روزها به هفته ها و هفته ها به ماه ها تبدیل می شد. حدود علامت 90 تا 100 روز زمانی بود که من شروع به انجام 180 کار خودم کردم. احساس کردم یک پوست قدیمی ریخته ام. آنها می گویند بعد از 3 ماه مغز شما به نوعی "راه اندازی مجدد" می کند ، این روش خوبی برای توصیف آن است. احساس می کنید همه چیز دوباره کار می کند. همه چیز بهتر ، روشن تر ، شگفت انگیزتر است. مثل اینکه شما یک قرص NZT آمدید. جهان به روشی جادویی باز می شود. چیزی به اندازه پیاده روی و تنفس در هوای تازه می تواند سعادت باشد. من اغلب متوجه می شوم که گاهی اوقات احساس می کنم این دوپامین در ذهنم زیاد است ، مثل اینکه دارم با MDMA روبرو می شوم. این مغز شماست که با تمام توانش کار می کند. به جای انفجار این مواد شیمیایی ضروری در کاسه توالت که روی آنها نگه داشته اید ، تفاوت قابل توجه است.

شاید اگرچه بارزترین اثری که تجربه خواهید کرد ، از بین رفتن کامل و کامل هرگونه اضطراب یا افسردگی است. این روزها تقریباً با خودم قهقه می زنم که قبلاً چقدر بد داشتم. من از اواخر نوجوانی کم و بیش با افسردگی زندگی می کردم و وقتی فکر می کردم سرانجام از بین رفته است ، اضطراب چیزی بود که همیشه آن را زشت جلوه می داد. صادقانه بگویم در حدود 5 ماه و نیم کوچکترین اثری از هیچ یک از این چیزهای وحشتناک را احساس نکرده ام.

توانایی گفتگو با زنان و داشتن هر آنچه به عنوان "موفقیت" با آنها تعریف می کنید نیز عمیق است. به خاطر داشته باشید این noFAP نیست ، noSEX نیست. رابطه جنسی که شروع می کنید شگفت انگیزتر از همیشه خواهد بود. زنان به روشی غیرقابل توصیف به سمت شما جذب می شوند. آنها می توانند قدرتی را که درون خود نگه دارید احساس کنند. این شما را از سایرین جدا خواهد کرد. به من اعتماد کن.

بهترین راهی که می توانم توصیف کنم این است که شما اعتماد به نفس شگفت انگیزی دارید. نه یک نوع نمای کاکایی یا بیش از حد ماکویی بلکه یک اعتماد به نفس قوی ، سالم و واقعی است. چیزی که نمی توانید آن را جعل کنید ، ماسکی که هرگز نمی توانید بر آن بگذارید. به شما این امکان را می دهد که چیزهایی را که می خواهید به عهده بگیرید و انگیزه شما را برای اقدام در صورت لزوم و اجرای موارد لازم برای دستیابی به خواسته های خود فراهم می کند.

چیزی که باید به آن اشاره کنم نیز این است که من یک نوازنده هستم. من سالها است که گیتار ، باس و آواز می خوانم. من سال گذشته یک EP از موسیقی اصلی ضبط کردم. با این وجود به دلیل ترکیبی از تردید در خود ، عدم امنیت در مورد صدا و آهنگ های من و عدم اعتماد به نفس عمومی باعث شد که هرگز آن را منتشر نکنم. با توجه به اینکه امشب نمره 6 ماه NoFap است ، تصمیم گرفتم امشب آن را برای گوش دادن به همه قرار دهم. برای حفظ برخی ناشناخته ها ، من قصد ندارم آن را پیوند دهم ، اما اگر شما علاقه مند به بررسی آن هستید ، می توانید من را PM کنید.

بنابراین اکنون 6 ماه از بعد از ظهر دسامبر سریع جلو بروید و شخصی که اکنون هستم بسیار متفاوت از آن زمان است. از آن زمان شروع به مدیتیشن ، ورزش ، دوش سرد ، تنفس عمیق کردم ، این لیست ادامه دارد. من زندگی شاد ، متمرکز و با انگیزه ای دارم. من برای آینده برنامه های هیجان انگیزی دارم و بعضی اوقات باورم نمی شود که زندگی من چقدر حیرت انگیز است.

من واقعاً همه شما را از ته دل تشویق می کنم اگر احساسی دارید که من بعد از ظهر دسامبر برای شروع سفر خود به نام nofap احساس کردم. این یکی از سخت ترین کارهایی است که می توانید انجام دهید. این کار شما را از راه هایی که تصور نمی کنید به چالش می کشد ، اما همچنین مواردی را به شما می آموزد که احتمال آن را نمی دانید. این جهان را در پرتو کاملا جدیدی به شما نشان می دهد.

این شما را به مردی تبدیل خواهد کرد که قرار است باشید.

ارتباط دادن - سفر به 6 ماه: اولین بار داستان ردیتور در مورد ترک PMO و به دست آوردن زندگی جدید.

by o_walls_0