من اغلب در مورد خودکشی خیال پردازی می کردم

از زمان ترک پورنو ، این مواردی بود که در زندگی من اتفاق افتاد:

  • اعتماد به نفس سر به فلک کشیده است. اکنون در مورد نیازها ، خواسته ها ، نگرانی ها و احساسات خود قاطعانه عمل می کنم. در نتیجه مردم به من احترام می گذارند.
  • پوست من براق تر به نظر می رسد و چشمانم تمیز و قدرتمند به نظر می رسد ، نه مانند قبل افتاده است. من قبلا موهای صاف و مومی داشتم که به سختی می توان آنها را شانه کرد. به اندازه کافی عجیب ، موهای من موج طبیعی به موهای خود رسیده است. من می دانم که این عجیب است ، اما می توان آن را به اثرات قدرتمندانه حفاظت از مایع منی نسبت داد. انرژی بیشتر ، به خصوص در طول تمرینات. من می توانم بیشتر و طولانی تر بلند کنم.
  • اضطراب اجتماعی را کاهش می دهد. من وقتی در میان مردم هستم آن تن تنش و ذهن ابری را احساس نمی کنم ، که برای من عظیم است.
  • زمان بیشتر. این واضح است زیرا من دیگر ساعت ها را برای تماشای پورنو تلف نمی کنم. در نتیجه ، من بسیار مثمر ثمر هستم.
  • دوستان بیشتر از هرگز در زندگی در اطراف شهر خودم داشته ام. من اکنون تقریباً همه افراد اطراف را می شناسم و در اطراف آنها خیلی اعتماد به نفس بیشتری دارم. ارزش اجتماعی من از طریق پشت بام است ، بخشی از آن به لطف سبک و بدن سازی ام.
  • خوشبختی این برای من یک معامله بزرگ است زیرا در اکثر 6 سال گذشته از خودم ناراضی بودم. ترک پورنو و پیدا کردن دوستان جدید در اینجا احساس خوشبختی و شادی ساده ای به من داد.
  • بزرگان با من مثل یک مرد رفتار می کنند ، نه مثل پسر. افزایش عزت نفس به معنای نحوه حمل خود است.
  • مثل کودک خوابیدن هیچ استرسی مثل گذشته نداشتم. اگر کارهایی را که باید در یک روز انجام دهم انجام دهم ، از این بابت خوشحالم و در نتیجه خوابم تحت تأثیر قرار نمی گیرد.

زندگی قبل از

این داستان من کاملاً فاش شده است. از هم اکنون ، من 148 روز PMO رایگان هستم.

من بچه خجالتی بودم که بزرگ شدم. من خیلی خجالتی بودم و حتی وقتی معلمی س askال می کرد اسم من چیست ، هیچ پاسخی ندادم. من ترسیده بودم و در نتیجه ، در طول دوره ابتدایی گهگاهی مورد آزار و اذیت قرار می گرفتم.

اولین مواجهه من با پورنوگرافی در حدود 9 سالگی اتفاق افتاد ، من چند کتاب طنز از عموی خود با عنوان Conan the Barbar دریافت کردم که فکر می کرد این برای کودکان است ، اما اینطور نبود. همانطور که شروع به خواندن داستان کردم ، صحنه های صریح جنسی از کانن و برخی از زنان مضحک جنسی گرفته شد. لحظه ای که آن را دیدم قلاب شدم.

از کودکی نمی دانستم خودارضایی یا نعوظ چیست ، اما به طرز عجیبی مجذوب این نقاشی های جنسی شدم که تمام روز به آن خیره می شدم. این کتاب حتی یک عکس رنگی از یک زن بیکینی واقعی در جلد پشت جلد خود داشت که من با او رویاهای اروتیک را خیال پردازی می کردم. مدتی مثل 3 ماه ادامه داشت. سپس آن کتاب ها را گم کردم و این کار با هم انجام شد.

سپس وضعیت دیگری رخ داد که من هنوز هم خجالت می کشم در مورد آن صحبت کنم. من می دانم که برای من شرم آور است ، اما مسئله این بود ... من مادر و پدرم را دیدم که 3 بار متوالی با یکدیگر رابطه جنسی داشتند. من در رختخوابم جمع می شدم ، وانمود می کردم که خوابم می آید و شبانه شروع می کنم از چشمان بسته و ظاهری خود به آنها نگاه می کنم.

حدس می زنم که این باعث تغییر من شد. رابطه جنسی پس از آن برای من جذاب و "هدف زندگی" بزرگی شد. من شب ها در مورد رویاهای اروتیک خیال پردازی می کردم. اگرچه من در خانه خود به اینترنت وصل بودم ، اما از ترس اینکه مبادا مبادا میز کار در اتاق نشیمن باشد ، از جستجوی عکسهای ناپسند خودداری کردم.

از حدود 11 سالگی که با برخی از دوستان در اطراف زادگاهم ملاقات کردم و بعداً عزیزترین دوستانم شدند زندگی برای من تغییر کرد. زندگی در کنار آنها و لذت بردن از زندگی در این روند باعث شد که به طرز چشمگیری از آنچه که هستم تغییر کنم. من اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم ، شروع به صحبت روی صحنه در مورد پروژه های مدرسه کردم ، و با افزایش مهارت من ، شروع به سخنرانی با کیفیت در کلاس کردم. زندگی خوب بود. من دوستانی داشتم که همانطور که من به آنها اهمیت می دادم ، به من نیز اهمیت می دادند. ما هر روز ورزش می کردیم و پاتوق می کردیم. آن روزها پورنو چیزی در زندگی من نبود. هنوز هم نسبت به آن روزها احساس دلتنگی می کنم.

پس از آن امید زیادی به آینده داشتم. و زندگی ادامه داشت ... تا اینکه پدر و مادرم و خودم به زادگاه دیگری کوچ کردیم و مجبور شدم از رفقا خداحافظی کنم.

به شکم وحش

شهر جدید ، مدرسه جدید. من 14 ساله بودم گرچه دلم برای دوستانم تنگ شده بود ، اما آینده امیدوار کننده به نظر می رسید. من از خودم اطمینان داشتم ، فعال بودم و در کلاس هایم در مسابقات سخنرانی عمومی شرکت می کردم ، و زندگی به نظر می رسید که رو به بهبود خواهد بود.

اما نه. اینطور نبود آنچه به مدت 6 سال دنبال شد ، وحشت از بدترین نوع بود که آرزو نمی کنم برای کسی که دوستش دارم باشد. این 6 سال را می توان در دو کلمه تعریف کرد: رنج بی معنی. در اینجا نحوه بروز آن آمده است.

درست بعد از اینکه به شهر جدیدم نقل مکان کردم ، دستگاه تبلت شخصی خودم را دریافت کردم. من به عنوان پسری که هرگز وسیله شخصی خود را نداشتم ، مانند هر چیز دیگری هیجان زده شدم. من مشغول بازی کردن و چیزهای دیگر بودم. نمی دانستم که بعداً این تبلت بزرگترین نفرین من خواهد بود.

پس از آن اتفاقاً یک فروشگاه برنامه شخص ثالث نصب می کنم که می توانیم از آن بازی های پولی را به صورت رایگان دریافت کنیم. این بازی ها ، برنامه ها و بخش دیگری با عنوان Wallpapers داشت. اونجا چی بود؟ خوب ، گالری های زنان بیکینی پوشیده. من فورا قلاب شدم. آنها برای من بسیار اروتیک بودند و من ساعتها به آنها خیره شدم. در روزهای مدرسه ، 4-6 ساعت به آن تصاویر وابسته به عشق شهوانی خیره می شدم. در روزهای تعطیل ، این تعداد مانند 7-9 ساعت افزایش یافت. پورنو بار دیگر ذهنم را جلب کرده بود ، فقط این بار بسیار محکم تر بود (به لطف بلوغ).

3-5 ماه همینطور گذشت. سرانجام ، متوجه شدم که این تصاویر دیگر مانند گذشته مرا تحریک نمی کنند. من به چیزهای وابسته به عشق شهوانی بیشتر احتیاج داشتم ، مخصوصاً برهنه و بنابراین شروع به جستجوی یکی از آنها در گوگل کردم و در یک سایت لوله پولی گیر کردم. آنها تمام این تصاویر برهنه را به عنوان تصویر کوچک ویدیویی در اختیار داشتند. من بلند بودم همانطور که گفتم ، من تا سن 15 سالگی نمی دانستم که هک استمنا است. من در تمام طول روز به این برهنه ها خیره شدم.

دیدن عکس های واژن و انگشت های ناخوشایند و همه این موارد باعث شد که برای اولین بار استفراغ کنم. من از آن نفرت داشتم. اما انزجار تبدیل به جاذبه شد زیرا شیطان ذهنم را بهم ریخت.

اما سرانجام ذهن من نسبت به این تصاویر برهنه نیز بی حس شد. من حرکت می خواستم. من فیلم می خواستم. Pornhub خوش آمدید و من فیلم های بیش از حد جنسی را در Youtube پیدا کردم. در همین زمان بود که من اولین بار انزال کردم. از آن نقطه به بعد همه چیز به سرعت در سراشیبی قرار گرفت.

من شروع به از دست دادن علاقه به همه چیز به جز پورنو کردم. من شروع به بچه خجالتی کردم که قبلاً در دبستان بودم. من در طول کلاس با خودم سکوت کردم و نمی توانم با دوستان صحبت کنم یا با معلمان بحث کنم. تمام انرژی و اشتیاق پسرانه ام را از دست دادم. تماشای فیلم های پورنو باعث شد من ساده بازی کنم.

تمام آنچه می خواستم این بود که به خانه بروم و پورنو تماشا کنم. دوستانم در کلاس از من س askedال کردند که چرا اینقدر سکوت کردم. آنها در ابتدا از من ترحم کردند ، اما ترحم به تحریک تبدیل شد ، سپس نفرت کرد.

ناامن شدم می خواستم توجه کنم من فقط برای جلب رضایت دیگران از راه های احمقانه و احمقانه ای رفتار کردم و در نتیجه همه مرا لگدمال کردم. من پسر مطیعی بودم. من برای نیازهای خودم ادعا نکردم. کینه و عصبانیت درونم را فرا گرفته بود ، اما از ترس اینکه قضاوت شوم می ترسیدم آن احساسات را ابراز کنم.

پسری که روزگاری مثل یک میلیون دوست داشت اکنون یک افسون تنها و افسرده است.

معلمان متوجه کم تحرکی و رفتار غیرفعال من شدند و سرانجام یکی از آنها مرا صدا کرد و از من پرسید ، "چرا اینقدر ساکت هستی؟ خیلی شبیه شما نیست. چه ، آیا در خانه مشکلی برای شما ایجاد شده است؟ " دلایل لنگش را برای داشتن سرماخوردگی یا چیزی به او گفتم و تمام شد.

نکته عجیب این بود که ، در حالی که من در حال تماشای پورنو بودم ، این صدای کوچک و کوچک واقعاً پشت سرم داشت که به من گوشزد می کرد که این خوب نیست ، که این باعث درد و رنج غیر ضروری در زندگی شما خواهد شد. من به آن صدا در ذهنم ، به وجدانم توجه نکردم و سرانجام با هر بار مشاهده پورنو ، این صدا بیشتر و بیشتر محو می شد.

انزال به طور مکرر و از بین رفتن مایع منی ، شما را به یک فرد متفاوت از مرد اخته تبدیل می کند. آیا گاو نر اخته ای دیده اید؟ این یک حیوان دلخوش رقت انگیز است که فقط با چمن های جلویش راضی است. او برای کسب مقام با گله نر خود رقابت نمی کند و در نتیجه ، از نظر همتایان زن خود جذاب نیست.

من می دانستم که پورنو زمان زیادی را از من می گیرد ، بنابراین باید متوقف شوم که بر من تأثیر منفی می گذارد. من به نوعی در پشت ذهنم می دانستم که کم تحرکی ، اشتیاق کمتر ، افسردگی ، حلیم و اضطراب من به نوعی به استفاده از پورنو من مربوط است. سعی کردم 3 روز هوشیار بمانم اما عود کردم. بعد به 7 روز رسیدم اما باز هم بی فایده. پس از آن به نظر می رسید که من نمی توانم از مرز 7 روز عبور کنم. من در نهایت به نوعی عود می کنم.

در همین زمان بود که من در وب سایت yourbrainonporn.com گری ویلسون قرار گرفتم. همه چیز بلافاصله پس از خواندن مقالات وی و مشاهده ارائه های وی معنا پیدا کرد. می دانستم پورنو تنها عامل درد و رنج من است.

اما دانستن چیزی لزوماً باعث نمی شود که براساس این دانش عمل کنید. بارها سعی کردم سیگار را ترک کنم اما همیشه به عود تحقیرآمیز منجر شد.

من شروع کردم به دیدن زنان به عنوان اشیا sexual جنسی و نه به عنوان انسان. دیدگاه من درباره جنسیت و زنان تحریف شد. به عنوان یک فرد خجالتی ، بار دیگر مورد آزار و اذیت قرار گرفتم و مورد ضرب و شتم قرار گرفتم. من بدون مصونیت از اعدام تحت فشار قرار گرفتم. من جواب ندادم نفرت و کینه من به جوش آمد.

اعتیاد من به پورنو و حساسیت زدایی ناشی از آن از مغز چنان آشفته شد که من درباره همکلاسی هایم خیال پردازی کردم و برای آنها خودارضایی کردم. رفتار کثیف و ناپاک بود ، من خودم را شرطی می کردم که چنین کارهایی انجام دهم.

با هر انزال احساس ضعف بیشتری می کردم. پوست من خشک و خشن به نظر می رسید ، چشمانم فرورفته ، وضعیت بدن من افتاده بود ، جسمانیت ضعیف به نظر می رسید. من 16 ساله بودم و در همین زمان بود که بدن سازی را کشف کردم. من اندکی عضله گرفتم ، اما پس از انزال سخت بود که خودم را تحت فشار قرار دهم. دستها و پاهایم بعد از یک جلسه پورنو ضعیف خواهد بود. من همیشه می توانم پس از عود ، ضعف در پاهایم را احساس کنم ، مانند اینکه استخوان های من ناگهان تحمل وزن من را ندارند.

من در شهر خودم صفر دوست داشتم. مردم اطراف اینجا اغلب درباره والدین من اظهار نظر می کنند که من یک تولید کننده خانه هستم. از زندگی متنفر بودم. من در آن زمان ها غالباً در مورد خودکشی تصور می کردم بعد از مدرسه به خانه می آمدم و دراز می کشیدم و روی زمین یا تخت گریه می کردم. شب ها خوابم نمی برد. هر عود مجدد اعتماد به نفس و آرامش من را از بین برد - و برای من سخت بود که بدون پیچ خوردن و چرخش در رختخواب دراز بکشم. من خیلی استرس داشتم و اغلب شب ها در اتاقم به این طرف و آن طرف می رفتم. گفته شده است که آنچه در شب هنگام خوابیدن احساس می کنید ، بیانگر شرایط واقعی زندگی شما است - آیا در صلح هستید ، می دانید که برای آن روز تمام تلاش خود را کرده اید ، یا اینکه به فکر زندگی خود هستید آیا شما نتوانسته اید زندگی کنید و تمام قولهای شکسته ای که به خود داده اید؟ من می دانستم که پورنو مشکل است ، اما هیچ کاری برای بهبودی خود از این اعتیاد و بدون عود نکردم زندگی جهنم بود. هیچ کاری انجام ندادم

مهم نیست که چند بار به خودم قول داده ام که با نوشتن اهداف و امضای تعهد خود ، پورنو را ترک کنم ، هر بار شکست خوردم. بالاترین رگه هایی که در آن زمان داشتم حدود 21 روز بود. و این کار ادامه داشت تا اینکه من وارد دانشگاه شدم.

من در ذهنم تصور می کنم اگر من هرگز پورنو پیدا نکردم یا عود نکردم زندگی چگونه می شد. آنقدر خیال پردازی می کردم که واقعیت اطرافم را از دست می دادم. آیا تا به حال فیلم سینمایی "زندگی مخفی والتر میتی" را دیده اید ، جایی که والتر غالباً منطقه خود را بیرون می کشد و غرق در دنیایی فانتزی می شود که در واقعیت از دسترس او خارج است. من دقیقاً همینطور بودم تعجبی ندارد که من خیلی افسرده شده ام.

مه مغزی بدترین حالت بود. من در گفتارم لکنت زبان داشتم ، نمی توانستم منسجم صحبت کنم ، تکه تکه هایی از کلمات را می گرفتم و آن را با هم تلاطم می کردم. دیگران برای درک من مشکل داشتند. من خیلی سریع از روی عصبی بودن و ناامنی درمورد اینکه کی هستم صحبت می کنم و در نتیجه صداها / هجاها را حذف می کنم. چهره افراد جدیدی را که ملاقات کردم بعد از دیدن آنها یک یا حتی دو بار برای گفتن نمی توانم به یاد بیاورم. حافظه و مغزم مانند SUPER کند بود. نمی توانستم روی پاهایم فکر کنم. هر وقت کسی در مکالمه موضوعی را مطرح می کند ، به سختی می توانم مکالمه را ادامه دهم زیرا هیچ چیز در مغز من ایجاد نمی شود. بعداً بعد از پایان مکالمه ، می توانم ایده هایی در مورد چگونگی گفتگوی معنادارتر با شخص مقابل پیدا کنم.

اعتماد به نفس بسیار کمی داشتم. من اغلب بعد از مدرسه به خانه می آمدم و گریه می کردم. من مثل غرور رفتار کردم اما واقعاً چیزی در وجودم نبود. من فقط یک بازنده بودم.

مردم در مورد بهبود خود صحبت می کنند و همه موارد ، اما اگر شما یک مشکل پورنو دارید ، پیگیری اهداف / برنامه های روزمره شما بسیار دشوار است ، زیرا انگیزه کافی ندارد ، به دلیل فرسایش قشر جلوی پیشانی ، خستگی جسمی و ساده تحریک و خارش که بلافاصله پس از عود اتفاق می افتد.

من هفته های زیادی را در تماشای فیلم های پورنو و دراز کشیدن در اطراف مات و خسته پس از عود از دست داده ام. که به شدت پشیمانم.

من نمی دانم چگونه ، اما یکی از معلمان دبیرستان من حتی در مورد من اظهار نظر کرد که "شما نباید اینگونه بودید. تو اینقدر پتانسیل داشتی "که باعث درد من شد. خیلی دوست دارم. من با زندگی تمام شدم.

ایده خودکشی هرچه بیشتر به بدبختی می پرداختم بیشتر فریبنده به نظر می رسید. تقریباً در همین زمان ، کتاب جردن بی پیترسون را با عنوان 12 قانون برای زندگی کشف کردم و این ، باید بگویم ، یکی از کتاب های پدیدار بود. من آن را خواندم مثل اینکه نوعی کتاب مقدس شخصی بود. این به من کمک کرد تا بفهمم چگونه می توانم از طریق زندگی به شیوه مناسب زندگی کنم.

کشتن اژدها و گرفتن طلا

من می دانستم که اگر فرصتی برای زندگی داشته باشم ، تنها درصورتی امکان پذیر است که 100٪ از زندگی خود را ترک کنم. من برای کشف راه حل جهنم شدم. من کتابهای زیادی در مورد بهبودی خواندم و بسیاری از قسمتهای وب را جستجو کردم. تا اینکه به وب سایتی برخورد کردم که زندگی من را تغییر داده است - norelapserecovery.com.

این خواهران و برادران ، وب سایتی بود که زندگی من را تغییر داد. من کتاب الکترونیکی Ranin را به قیمت 20 دلار آوردم و استراتژی های او در زمینه ترک پورنو چیزی بود که من را از آن زندگی بدبختی نجات داد.

من همیشه بخاطر تغییر زندگی خود مدیون رانین هستم. او نیز معتاد به پورنو بود و کتاب الکترونیکی 20 دلاری او استراتژی مورد نیاز من برای تغییر زندگی بود.

فقط راجع بهش فکر کن! دیگر لازم نیست دوباره عود کنید و یک بار برای همیشه از این اعتیاد به پورنو بهبود پیدا کنید. Ranin حتی مشاوره ایمیل بصورت ناشناس بصورت رایگان ارائه می دهد. او تا حد ممکن متعهد است که به شما کمک کند.

من سرانجام از 4 ژوئن سال 2020 با استفاده از استراتژی هایی که وی در کتاب الکترونیکی خود ارائه داد ، پورنو را ترک کردم.

من همیشه این تاریخ را به عنوان تولد دوم خود به یاد می آورم و هر سال آن را جشن می گیرم. این تاریخی است که من تصمیم گرفتم از زنجیره های پرانرژی اعتیاد به پورنوگرافی رها شوم و به یک مرد واقعی تبدیل شوم ، مانند زمانی که پینوکیو تصمیم گرفت زندگی لذت طلبانه و غیراخلاقی خود را برای تبدیل شدن به "یک پسر واقعی" پشت سر بگذارد.

خوب ، مزایای ترک پورنو چه بود؟

مردم درگیر مزایای جسمی و ملموس می شوند ، اما بزرگترین سود من از این سفر این حقیقت است که من می توانم هرکسی که می خواهم باشم بدون اینکه جلوی زنجیرهای پورنو گرفته شود. فقط راجع بهش فکر کن! با رها شدن از زنجیرهای پورنوگرافی اینترنتی ، چیزی متافیزیکی در مورد شما تغییر می کند. تو ازاد هستی. شما رنجی را که از گذشته است ترک کرده اید. خودت را نجات دادی. شما یک مرد شده اید

در نتیجه کل بدن فیزیکی شما تغییر می کند. همه چیز بهبود می یابد. در نتیجه اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهید کرد. مستقیم به چشمان زندگی نگاه خواهید کرد و شاخهای آن را خواهید گرفت.

و همین اگر اخیراً برای ترک پورنو مشکل دارید و زندگی را به طور کامل انجام می دهید ، کتاب الکترونیکی بخرید. به یاد داشته باشید ، متوسطی گناه است. در صورت تمایل می توانید در مورد بازیابی پورنو من س questionsال کنید.


"من ترجیح میدهم خاکستر بشوم تا خاک!
ترجیح می دهم که جرقه من در شعله های درخشان بسوزد تا اینکه در اثر پوسیدگی خشک خفه شود. من ترجیح می دهم یک شهاب عالی باشم ، هر اتم من با درخشش باشکوه ، تا یک سیاره خواب آلود و دائمی.
کارکرد انسان این است که زندگی کند ، نه وجود داشته باشد.
من روزهایم را برای طولانی کردن آنها از دست نخواهم داد. من باید از زمانم استفاده کنم."

- جک لندن کردو ، بولتن ، سانفرانسیسکو ، کالیفرنیا ، 2 دسامبر 1916

صلح

LINK - 6 سال مبارزه کرد ... سرانجام رایگان (148 روز!) - توصیه من به کسانی که رنج می برند.

By ریک گریمز