حالا که من توجه شما را به خود جلب کردم: من به شکل ظاهری صحبت می کنم. من اولین بار در دوران نوفاپ (تقریبا 6 ماه در حال حاضر) هستم و می خواهم برخی از تجربیات خود را با شما به اشتراک بگذارم. آنچه که من می توانم بطور مستقیم از خفاش بگویم، این است که NoFap شده است تا تاثیرگذار است که حافظه من به دو قسمت تقسیم می شود: NoFap و Pre-NoFap.
INTRO و MOTIVATIONکمی درباره خودم: من در اواسط بیست سالگی هستم ، هرگز رابطه واقعی نداشتم و به دلیل PIED هنوز یک باکره PIV هستم. من یک تماشاگر پورنو هاردکور نبودم ، اما به طور روزمره خود ارضایی می کردم ، بیشتر برای کارهای نرم افزاری مانند "مدل های" اینستاگرام ، ویدیو های موسیقی و تکنوازی های دخترانه. من چند "پرواز آنلاین" با دختران زیبا داشتم ، اما در یک لحظه فهمیدم که من واقعاً عاشق نیستم. به نظر می رسید که من بیشتر برای سکستینگ در آن حضور دارم.
وقتی شروع به برنامه ریزی برای بازدید از یکدیگر کردیم ، یکی از این پروازها کمی جدی تر شد. من در طول یک سال مبادله با این دختر در زندگی واقعی ملاقات کرده بودم ، اما ما در آنجا نگذشتیم. ما پس از بازگشت به کشورهای خود شروع به دوست داشتن یکدیگر از طریق شبکه های اجتماعی می کنیم. فکر واقعاً دیدار از او ، در دور از قاره ای دیگر ، گریه مرا از بین برد. من از عدم تجربه جنسی خود مطمئن نبودم و نمی توانستم فکر کنم که چگونه احساس ملاقات با خانواده ، دوستان و غیره احساس ناخوشایندی می کنم. حتی گذراندن یک دوره طولانی مدت با شخصی از جنس مخالف چیزی بود که بسیار جدید است من
تقریباً در همان زمان ، از شهری بازدید کردم که خیلی دور از محل زندگی من نیست. معلوم شد دختری که از اولین اینترنت جدی پرواز من در آنجا تحصیل کرده است. برای اینکه روشن شود: این همان دختری نیست که می خواستم به ملاقاتش بروم. در هر صورت ، هنگام بازدید از آن شهر ، با دختر اولین پرواز اینترنتی خود ملاقات کردم. ما تا آن زمان هرگز ملاقات نکرده بودیم و جادویی بود. ما این کار را انجام دادیم و من در آخر شب را با او گذراندم. همه چیز عالی بود ، به جز اینکه من به محض اینکه دستش به کاندوم رسید نرم شدم. من اضطراب عمده عملکردی داشتم و کاملاً مطمئنم که از PIED نیز رنج می برم. این کاملا مرا خرد کرد ، اما فهمیدم که بیشتر از این نسبت به دختر دیگر احساس این دختر را دارم.
سریع 2 هفته جلو: من این دو دختر را از دست دادم و عزت نفس خودم را از دست دادم. من همیشه فکر می کردم یک "پسر خوب" هستم اما متوجه شدم که در عوض یک حرامزاده خودخواه هستم ، برده جنسی ام (با وجود باکره بودن) ، استفاده از دیگران و فرصت های پیش آمده.
اما بزرگترین درک من این بود که ترسو هستم. من توپ نداشتم تا واقعاً به دیدار آن دختر بروم. من "سطح" آن را نداشتم. در زندگی نمی توانید از کدهای تقلب برای گذراندن ماموریت ها استفاده کنید. برای ارتقا سطح نمی توانید از کد تقلب استفاده کنید. این تنها با سخت کوشی و فداکاری می تواند اتفاق بیفتد.
شروع سفر من نوفبنابراین در این زمان فهمیدم که باید کاری در مورد وضعیتم انجام دهم. نمی توانم برای همیشه با پدر و مادرم زندگی کنم. نمی خواهم برای همیشه در ترس زندگی کنم. من برای همیشه تنها نیستم. من مجبور شدم
در این زمان من در مورد NoFap مطلع شدم. خواندن داستان های مردم در این subreddit باعث ایجاد جهنم در من شد. من تردید داشتم ، اما همانطور که با برخی از داستانهای اینجا مشخص کردم ، مایل بودم آن را امتحان کنم. من خیلی زود متوجه تغییر در پرخاشگری و "حساسیت جنسی" شدم. از آنجا ، من به سرعت عادت های دیگر مانند دوش آب سرد ، مراقبه و گذراندن وقت بیشتر در خارج را اضافه کردم. همچنین من برای خودم راحت ترم که می خواستم به ورزشگاه بروم. خیلی زود فهمیدم که اساساً کل زندگی ام نه تنها به PMO بلکه به راحتی نیز معتاد شده ام. علاوه بر این ، من رسانه های اجتماعی را به طور کامل ترک کردم. این چیزی بود که حداقل در 8 سال گذشته روزانه از آن استفاده می کردم. من همچنین بازی های ویدئویی بوقلمون سرد را ترک می کنم و دیگر آنها را از دست نمی دهم. در مجموع ، من زندگی بسیار "تمیزی" را با تمرکز بر سلامت جسمی و روحی ، و پیگیری روابط "واقعی" به جای روابط دیجیتال ، آغاز کردم.
من همچنین فعالیت های دیگری مانند کلاس های اسکیت روی یخ ، سنگ نوردی و کلاس های پیانو را شروع کردم. همه اینها کارهایی است که من هرگز فکر نمی کردم انجام دهم. در این 6 ماه گذشته بیشتر از 5 سال گذشته با هم افراد جدیدی را ملاقات کردم. اعتماد به نفس اجتماعی من هر روز بیشتر می شد و من این واقعیت را متوجه شدم که کل جذابیت زنانه بسیار واقعی است. در کلاس های اسکیت روی یخ با دختری آشنا شدم و ما اغلب تمرینات خود را با هم انجام می دادیم. ما هرگز از دیگران نامی نپرسیدیم ، اما او در مورد شغل خود به من گفت. یک روز ، 2 ماه یا بیشتر از آخرین کلاس این فصل ، فهمیدم که کاملاً به محل کار او نزدیک شده ام. من فکر کردم که وارد فروشگاه می شوم و فهمیدم که اگر این کار را انجام ندهم ، احساس شکست می کنم. بنابراین وارد فروشگاه شدم ، ما با هم تماس چشمی برقرار کردیم و او از دیدن من خوشحال شد. چند دقیقه مکالمه مختصری داشتیم و سپس اقدام به خرید چیزی از فروشگاه کردم. او با من به سمت ثبت نام رفت و باور کنید یا نه ، شماره خود را در پشت رسید نوشت: افزودن "اگر می خواهید گاهی کار سرگرم کننده ای انجام دهید" به من اطلاع دهید. این اولین بار است که چنین اتفاقی برای من می افتد. من شوکه شدم و خوشحال شدم.
دوستیابیاندکی بعد ، ما قرار ملاقات را شروع کردیم و قرار چهارم در خانه او برگزار شد. ما بوسیدیم اما احساس کردم کاملاً عاشق نیستم. او کمی از من بزرگتر است و احتمالاً در زندگی اش چند قدم جلوتر از من است. چند روز بعد از او پرسیدم که آیا می توانم "صحبت کنم" به جای او بیایم. 4٪ دختران متوجه می شوند که منظور از این منظور چیست. او موافقت کرد و ساعتهای بین پیام من و واقعاً رفتن به محل او اعصاب خردکن بود. قرار ملاقات و گفتگو با یک دختر واقعی از این قبیل برای من جدید است و اگرچه کاملاً از آن لذت بردم ، فهمیدم که بدون قرار ملاقات پنجم وضعیت هر دو ما بهتر است.
وقتی به محل او رسیدم ، کمی کوچک صحبت کردیم و سپس به او گفتم که چه چیزی مرا آزار می دهد. با کمال تعجب ، او بسیار با درک و آرام پاسخ داد. او به من گفت که هنوز در مورد همه چیز مطمئن نیست و دیدگاه خود را به من گفت. به طور هم زمان ، درست مثل اینکه به این فکر می کردم که چطور بهتر است او با یک پسر بزرگتر قرار ملاقات بگذارد ، او به من گفت که فکر می کرده برای من بهتر است با دختری که کمی از من کوچکتر است ، قرار بگذارم. احترام متقابل زیاد بود. این بسیار راحت بود ، زیرا من از مردم ناامید کننده متنفرم ، خصوصاً در موقعیتی که دقیقاً هر روز چنین اتفاقی برایم نمی افتد. تا وقتی که به خانه برگشتم ، او به من پیام داد که چقدر سپاسگزار است که توانسته این اتفاق را با هم تجربه کند و ما با احترام تمام این کار را انجام دادیم. ما احتمالاً هر از گاهی به عنوان دوست با هم ملاقات خواهیم کرد.
درس و آیندهاگرچه از آنچه اتفاق افتاده ناامید شده ام ، اما به خاطر مدیریت وضعیت به روشی که انجام داده ام بسیار افتخار می کنم. می توانستم به او پیامک بزنم. می توانستم با او تماس بگیرم. اما این روش ها با مسیر رشد شخصی من مطابقت ندارند. NoFap توپهایی را به من داد تا بتوانم مناسبتی پیش بیایم و با ترسهایم روبرو شوم. نتیجه صحبت های ما بهتر از آن بود که جرات کرده ام امیدوار باشم.
به دلیل NoFap ، برای اولین بار در زندگی ام واقعاً از آینده هیجان زده ام. من واقعاً هرگز به آینده اهمیت نمی دادم. به دلایلی نمی توانستم پیر شدن خودم را ببینم. رشد شخصی من این دیدگاه را تغییر داده است. فهمیدم که کنترل زندگی من خیلی بیشتر از آن چیزی است که همیشه فکر می کردم. اتفاق مهم دیگری که در طول سفر NoFap من رخ داد ، از دست دادن شغل من بود. احساس می کنم این را واقعاً جذب کرده ام. NoFap به من قدرت و پرخاشگری را داد تا در برابر رفتارهای غیرقابل قبول برخی از همکارانم بایستم. اگرچه در طی این کار دوستان زیادی پیدا نکردم ، اما خوشحالم که این کار را کردم. من خودم را به جای اینکه جلوی خودم را بگیرم و سر تعظیم فرود آورم ابراز کردم. احساس می کنم در آن مکان گیر کرده ام و خوشحالم که همه این اتفاق افتاده است. این به من اجازه می دهد زندگی جدیدی را شروع کنم. من همچنین از اینکه در ماه های آینده سفر می کنم هیجان زده هستم زیرا شغلی ندارم.
نظارت های دیگرداستان من طولانی است و من حدس می زنم می توان از تمام انواع دیدگاه ها آن را بیان کرد. من تصمیم گرفتم آن را از منظر عشق و دوستیابی انجام دهم، اما مشاهدات، درس ها و مزایا فراتر از آن است. من سعی خواهم کرد برخی از آنها را در زیر فهرست کنم:
NoFap = روشنگری من احساس می کنم می توانم خودم و جهان را در اطرافم ببینم و درک کنم. من می توانم از طریق چاقو مانند یک چاقوی داغ از طریق کره برش دهم. من در طی این ماه های 6، روحیه ای به دست آوردم. تورم مغزی چیزی از گذشته است!
پیشرفت بزرگ فقط از طریق گام های کوچک حاصل می شود. گنجاندن عادت های خوب یک امر ضروری است. شما تعجب خواهید کرد که شما و دنیای شما در طولانی مدت با تغییر نظم و رعایت چند عادت ساده ، بسیار تغییر خواهید کرد. مفاهیمی مانند Kaizen و The Slight Edge را بررسی کنید.
NoFap یک ستون فقرات شما را رشد خواهد داد. این رویکردی را که من در بالا ذکر کردم، در دست دارم. در NoFap، من خیلی راحت می گویم نه به غذاها و فعالیت های ناسالم. بار دیگر تغییر بزرگی از گام های کوچک می آید. در نهایت NoFap به من اجازه داد تا به اهداف بلند مدت برسیم. من قبل از NoFap کاملا ستون فقرات داشتم.
این نظم و انضباط به من سلامتی بهتر از آنچه من تا به حال به ارمغان آورده است. من هنوز یک مرد نسبتا لاغر هستم، اما به نظر قابل توجهی بهتر از قبل است. این همه مربوط به سفر NoFap من است. من وقت بیشتری را در خارج از من صرف می کنم، بدان معنی است که من بیشتر از زمان معمول، قهوه ای طبیعی دارم. دوش های سرد پوست من را می پوشاند و صاف و ابریشمی می دهد. همچنین موی من رشته ورزشی من افزایش یافته به من بیشتر داد به دست آوردن، هم. آه و نه فراموش کردن: چشمان من بسیار روشن است. نگاه من شدید و متمرکز است. "حلقه های اندام ، آنها!"
پسر من در طبقه پایین بسیار سالم به نظر می رسد و احساس می کند. من هنوز رابطه جنسی نداشته ام و این احتمالاً هنوز هم برای من ترسناک خواهد بود. با این حال ، من اکنون راههای طبیعی بیشتری دارم و در نهایت هر از گاهی چوب صبح واقعی را تجربه می کنم. به طور کلی احساس بهتری دارد و من اطمینان دارم که هرگاه با دختر مناسب راحت شوم همه خوب کار خواهند کرد. توجه داشته باشید ، من بیشتر اوقات با آلت تناسلی شل خودارضایی می کردم. این خیلی بد بود من هرگز برنخواهم گشت
تغییر موضوعات: من طبیعت را خیلی بیشتر می دانم. من عاشق گذراندن وقت در طبیعت هستم ، فقط فکر کردن ، مشاهده کردن و گوش دادن. وقت را بیرون از بچه ها بگذرانید. اوقات خود را در طبیعت بگذرانید. پیاده روی ، دویدن ، سرما ، هر کاری که می کنی. اما برو بیرون و به خاطر فاک به چشمان خود کمی استراحت دهید! تا آنجا که ممکن است از صفحه نمایش دور باشید. یکی از مواردی که به نظر من بسیار مفید است این است که در طبیعت بیرون بروید و به دور از خانه نگاه کنید. این واقعاً چشمان شما را شل می کند.
بوی بدنم بسیار شدیدتر است. مادرم لزوماً آن را دوست ندارد ، اما هر دو قبول داریم که بوی من متفاوت و قویتر است. این گه واقعیه این دیوانه است که فکر کنید چقدر ضرب و شتم به درد شما نمی خورد و من +/- 14 سال است که این کار را می کنم.
از نظر جسمی کارهایی انجام داده ام که فکر می کردم غیرممکن است. حداقل برای من. دوش های سرد من را در معرض سرما و تکنیک ویم هوف قرار داد. در سومین تلاش خود توانستم 15 دقیقه در آب طبیعی بنشینم ، با دمای خارج از دما 1 درجه سانتیگراد (تقریبا 34 درجه فارنهایت). من در این راه تقریباً مردم اما این مهم نیست. هم از نظر ذهنی و هم از نظر جسمی توانستم جلوتر بروم. من همچنین 16 دقیقه دویدن را در 85 دقیقه و 10 کیلومتر را در 48 دقیقه پس از فقط 5 بار تمرین به پایان رساندم. این ممکن است برای بعضی از شما خیلی چشمگیر نباشد اما من سالها قبل از آن هیچ فعالیت قلبی انجام نداده بودم.
مطمئن نیستم که چطور زودتر به این موضوع اشاره نکردم ، اما خوشبختی کلی من با حدود 50٪ افزایش یافت. فقط بیشتر اوقات احساس خوبی دارم. مسائل کوچک کمتر اذیت می شوم و خوشبختی بیشتری را در چیزهایی پیدا می کنم که معمولاً آنها را نادیده می گرفتم. من در مجموع کمتر استرس دارم و بدنم به اندازه معمول نسبت به استرس واکنش نشان نمی دهد.
دایره اجتماعی من بزرگتر و قوی تر شد. در نهایت من در نهایت چند زن زن دارم که هرگز در زندگی ام زندگی نکردم. حداقل کسانی که به لحاظ جغرافیایی نزدیک من نیستند. من متوجه شدم که از طریق به اشتراک گذاشتن علاقه مندی خود به بهبود خود، من نیز موفق به الهام بخش برخی از دوستان نزدیک من. همه آنها مزایا را تجربه می کنند حتی بدون اینکه قبلا آنها را بخوانند. این به من اجازه داد تا دوستی را در سطحی حتی عمیق تر داشته باشم. واقعا شگفت انگیز است رابطه با والدین و برادران من نیز بهتر شده است. همه از سفر من می دانند
احساس لیاقت می کنم شایسته تجربه چیزهای خوب است. شایسته بودن در کنار دختر مناسب من. این یک تجربه واقعاً عالی است و از مزایای NoFap که کمتر شنیده ام در تجربه من است. به نظر می رسد با آنچه اتفاق می افتد بیشتر در آرامش هستم و اطمینان دارم که جهان من را در مسیر درست راهنمایی می کند. من همچنین در موقعیت های اجتماعی ، یا موقعیت هایی که قبلاً به عنوان "ناجور" تجربه کرده ام ، بسیار "خنک تر" هستم (مانند آرامش).
من متوجه کمی افزایش حجم ، ضخامت و زمان رشد موهای صورتم شدم. به دلایلی این مورد را برای دست ها ، مچ ها و بازوها نیز مشاهده کرده ام. یکی از دوستان خوبم متوجه شد که او نیز پشتش مو دارد. او پیش از NoFap هرگز چنین چیزی را نداشته است و حدود 30 سال سن دارد.
یکی از مزایای مورد علاقه شخصی من این واقعیت است که به نظر می رسد دیگر نامرئی نیستم. قبل از NoFap ، مردم به ندرت متوجه من می شدند که در جمع ظاهر شوند. من حدود 2,5 سال به همان سالن بدنسازی رفته ام و هیچ کس به جز مربیان با من صحبت نکرده است. از زمان شروع NoFap ، به نظر می رسد ناگهان مردم متوجه من می شوند و به من احترام می گذارند. بچه های بزرگتر در سالن ورزشی هنگام ورود به من سلام می کنند و به من احترام می گذارند. مردم به طور تصادفی با من مکالمه می کنند. من حتی یک خانم زیبا داشتم (فکر می کنم اواخر دهه 30) می گوید که "من باید فولاد شکم داشته باشم". اکنون قرار نیست دروغ بگویم و بگویم دختران تصادفی خارج از سالن ورزشی این نظرات را می دهند ، اما میزان تعاملاتی که با غریبه ها داشته ام از زمان شروع NoFap سر به فلک کشیده است.
مربوط به موارد فوق: می توانم جذابیت زنان را تأیید کنم. دختران به من خیره می شوند و من دوستانی داشتم که به من می گفتند "شخص ، آن دختر در تمام مدت شما را چک می کرد". من مطمئن نیستم که چه چیزی ، اما آنها فقط آن را احساس می کنند. آنها آن را بو می کنند. در مورد دخترانی که با آنها ارتباط برقرار می کنم ، متوجه شدم که آنها بیشتر به من علاقه مند هستند. آنها وقتی که من حتی سعی نمی کنم شوخ طبع باشم ، می خندند. من دختران زیادی داشته ام (برخی از آنها که به سختی می شناختم) خود را برای سوار شدن به ماشین من دعوت می کنند (من یک کلاسیک آمریکایی دارم). یکی از دختران که این کار را انجام داد ، دوست یکی از دوستان زن من بود که وقتی در NoFap بودم با او آشنا شدم (دوست دختر یکی از دوستان من است). از این نتیجه می گیرم که آنها ظاهراً در تعاملات اجتماعی خود در مورد من بحث کرده اند. در زندگی ام هیچ وقت احساس نمی کردم دختران چنین کاری می کنند.
موسیقی بسیار لذت بخش تر است. من در حال حاضر از طیف گسترده تری از ژانرهای موسیقی قدردانی می کنم. Fuckin 'love it.
واقعی واقعی، خندیدن شکمم به آینده است. استمناء بیش از حد و اضافه بار دائمی دوپامین واقعا شما را تا جایی که می توانید به سختی می خندد. از آنجا که NoFap و افرادی که در اطراف من هستند، بسیار شاد هستند، بسیار خوشحالم.
هر دو تا سه هفته صدای من به چند روز کاهش می یابد. این بسیار قوی و باسیلی می شود. احساس عالی ای داره. من واقعا تعجب می کنم که علم پشت این چه چیزی است. به نظر می رسد که نوعی چرخه در حال انجام است.
من خیلی بیشتر رویا می بینم. بعضی اوقات 5 خواب متفاوت در خواب یک شب می بینم. قبل از NoFap به سختی خواب دیدم. چطور اوضاع تغییر کرده است!
این همه در حال حاضر است. احتمالا خیلی چیزها را فراموش کرده ام، اما اگر ادامه دهم، شاید بتوانم کتاب مقدس را بنویسم. از هر چیزی که میخواهی بپرس
نگه داشتن آن، باند NoFap! یا .. اهرم .. پایین ..
ارتباط دادن - NoFap به من با توپ با اندازه استثنایی (6 months NoFap story)
by SemenPatrol
;