تصویر برداری مغز از پاسخ جنسی انسان: پیشرفت های اخیر و دستورالعمل های آینده (2017)

Ruesink، Gerben B.، و Janniko R. Georgiadis.

گزارش های مربوط به سلامت جنسی فعلی (2017): 1-9.

اختلال جنسی و اختلالات جنسی زنان (M Chivers و C Pukall، ویراستاران بخش)

 

 

چکیده

هدف بررسی

هدف از این مطالعه ارائه خلاصه جامع از آخرین تحولات در مطالعه مغز از جنس انسانی انسان، با تمرکز بر اتصال به مغز در طول پاسخ جنسی است.

یافته های اخیر

الگوهای پایدار فعال سازی مغز برای مراحل مختلف پاسخ جنسی، به ویژه با توجه به فاز مورد نظر، ایجاد شده است و تغییرات این الگوها را می توان به تغییرات واکنش جنسی، از جمله اختلالات جنسی، مرتبط دانست. از این پایه محکم، مطالعات ارتباطی پاسخ جنسی انسانی شروع به درک عمیق تر از عملکرد و ساختار شبکه مغز کرده اند.

خلاصه

مطالعه اتصال "مغز" جنسی هنوز بسیار جوان است. با این حال، با نزدیک شدن به مغز به عنوان یک ارگان متصل، جوهر عملکرد مغز بسیار دقیق تر می شود، افزایش احتمال یافتن biomarkers مفید و اهداف برای مداخله در اختلال عملکرد جنسی

 

 

کلید واژه ها

رفتار جنسی اتصال MRI خواستار مهار دوست داشتن است

 

معرفی

سال های اخير تحولات چشمگیر در زمینه تصویر برداری مغز انسان (تصویربرداری عصبی) را به وجود آورده است که به محققان اجازه می دهد که ساختار مغز انسان را تجزیه و تحلیل کنند و در جزئیات بیشتری عمل کنند. این رویکردهای تصویربرداری عصبی نیز به مطالعه رفتار جنسی جنسی انسان اعمال شده است. با توجه به شیوع اختلالات جنسی idiopathic، این پیشرفت مثبت است، اما برای محققان جنس یا متخصصین جنسی که برای مقابله با داده های مغز آموزش نداده اند، ممکن است دشوار باشد که بتواند ثروت نتایج اغلب پیچیده را بدست آورد. در این بررسی، ما خلاصه ای جامع از آخرین تحولات در مطالعه مغز در مورد جنسیت انسان با تمرکز بر پاسخ جنسی ارائه می کنیم. ما استدلال خواهیم کرد که رویکردهای ارتباطات مغز، بالاترین قول را برای تحقق دستیابی به پیشرفت در مورد مکانیسم هایی که رفتار جنسی جنسی عملکردی و ناکارآمد جنسی را کنترل می کنند،

 

 

از فعالیت به اتصال

"عکاسی عصبی" به استفاده از تکنیک های مختلف برای تجسم ساختار و عملکرد سیستم عصبی اعمال می شود. این بررسی تقریبا به طور انحصاری با نتایج حاصل از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) مقابله می کند. MRI ساختاری اطلاعات مربوط به اندازه، شکل و یکپارچگی خاکستری (خوشه های سلولی بدن، به عنوان مثال در قشر) و سفید (بسته های آکسون) مهم است. روش های تحلیلی مانند مورفومتری مبتنی بر واکسل (VBM) می توانند برآوردهای قابل قبولی از اختلاف حجم خاک و / یا ماده سفید در داخل یا بین افراد ارائه دهند. تصویربرداری تانسور نفوذ (DTI) یک پروتکل مهم MRI ساختاری است که میتواند نقشه ساختاری سه بعدی ساختارهای ماده سفید (اتصالات ساختاری) مغز را بازسازی کند. تجزیه و تحلیل های چندگانه می تواند بسیاری از مجموعه داده ها را ترکیب کند تا نتیجه گیری های قابل اطمینان در مورد ویژگی های مغز مورفولوژیکی در جمعیت های بزرگ را ایجاد کند. یک مثال از این مطالعه در مورد مغز انسان 1400 از چهار مجموعه داده های مختلف است که نمیتواند ایده یک dimorphism روشن جنسی در مغز انسان را اثبات کند [1•]

MRI عملکردی می تواند تشخیص فعالیت های عصبی در طول زمان، به طور معمول مربوط به یک گروه کاری، پارامترهای فیزیولوژیکی یا روحی، و یا ویژگی فردی، که در نتیجه محلی سازی (فعال سازی) عملکردی است. باز هم، روشهای متاآنالیز کمی از قبیل ارزیابی احتمال فعالیت میتواند دادههای مطالعات فعالسازی چندگانه را ترکیب کند و الگوهای قویتر فعالسازی را تقسیم کند-کسانی که به احتمال زیاد شباهتهای عملیاتی دارند2, 3••]

تجزیه و تحلیل تعاملات عملکردی و ارتباطی درون مغز به معنای "قابلیت ارتباطی" است و اساسا به عنوان همبستگی بین فعالیت های عصبی مناطق مجزا محاسبه می شود. قابلیت اتصال به عملکرد را می توان برای داده های fMRI مبتنی بر کار اندازه گیری کرد، بلکه همچنین برای اطلاعات به اصطلاح حالت استراحت. دومی نیازی به وظایف و پارادایم های نفوذی ندارد که ممکن است گروه های موضوعی جالب (مثلا نوجوانان) را با توجه به عملکرد مغز جنسی خود بررسی کنند. روش های مختلفی وجود دارد که می توانند ارتباطات کاربردی را تجزیه و تحلیل کنند؛ بعضی از آنها مبتنی بر مدل هستند، مانند تحلیل تجزیه و تحلیل روانشناختی (PPI) که می تواند ارتباط خاص یا خاصی را تحت شرایط مختلف کاری و / یا بین گروه ها ارزیابی کند، در حالی که دیگران مانند تجزیه و تحلیل جزء مستقل مستلزم عملکرد کار نیستند و معمولا می توانند بزرگتر شبکه ها یا شبکه های بیشتر به طور همزمان [4, 5] شبکه های مغزی که همواره در مطالعات ارتباطی کاربردی یافت می شوند، یا در حالت استراحت یا در حین اجرای کار، شامل شبکه حالت پیش فرض، شبکه های تصویری، شبکه حسگر / موتور و شبکه های مثبت کار است [6••] به عنوان مثال، مطالعه ای که با استفاده از مطالعه حالت استراحت انجام شد، نشان داد که زنان در بخش های حالت پیش فرض حالت ارتباطات قویتری نسبت به مردان دارند و چرخه قاعدگی این اتصال را مدوله نمی کند. به این نتیجه رسیدند که اثرات فعال گذرا هورمونهای گونادال نمی تواند دیمورفیسم جنسی در قابلیت ارتباطی را در نظر بگیرد [7] تجزیه و تحلیل علیت گرنجر و مدل های علمی پویا همچنین می توانند اطلاعاتی در مورد جهت ارتباط بین مناطق مغز ارائه دهند [8] این ارتباط مستقیم بین ناحیه مغز "اتصال مؤثر" نامیده می شود.

جدیدترین تحولات تحلیلی در طراحی عصبی با هدف استفاده از ابزارهای علمی شبکه علمی،9••] فرض این است که سیستم عصبی مرکزی به عنوان یک شبکه یا یک سیستم عمل می کند که تلاش می کند تا تعادل مطلوب بین تخصص محلی و یکپارچگی جهانی را به دست آورد. اگر یک شبکه دارای هر دو ویژگی باشد، گفته شده است که یک سازمان کوچک در جهان داشته باشد، و مگر اینکه یک شرایط عصبی شدید وجود دارد، این معمولا برای مغز انسان استفاده می شود [10, 11] با این حال، در یک سازمان کوچک جهان، تعادل ممکن است به سمت تخصص خاص یا ادغام جهانی تبدیل شود. روش تجزیه و تحلیل نمودار می تواند تجزیه و تحلیل دقیق این سازمان کوچک را ارائه دهد، به عنوان مثال، با بررسی تعداد و محل هاب های شبکه (مناطقی که برای ادغام فعالیت های شبکه ای عمل می کنند). حداقل در نظریه، تجزیه و تحلیل نمودار قادر به ارائه بینش عمیق تر به مکانیسم های عصبی کمک به جنسیت انسان است.

 

 

مدل سازی جنسیت

اصطلاح "پاسخ جنسی" به مجموعه ای از رفتارها و عملکرد هایی که به طور مستقیم به تحریک جنسی و پیگیری یک هدف جنسی مربوط می شود اشاره می کند [12] مدل های پاسخ جنسی انسانی هدف از ارائه یک الگو برای مطالعه و مقایسه انواع پاسخ های جنسی، نسبتا مستقل از دیگر ویژگی های جنسی. یک مثال از این چرخه لذت جنسی انسان است [13, 14•] این مدل (شکل. 1) - که اهمیت تحرک خارجی را در کنار دولت درونی "درایو" (نظریه انگیزشی انگیزشی) تأکید می کند [15, 16] فاز هایی را که مایل به رابطه جنسی، دوست داشتن رابطه جنسی (یا داشتن رابطه جنسی) و مهار جنسیت هستند تشخیص می دهد. گرایش جنسی، ترجیح جنسی و هویت جنسیتی به عنوان عناصری تعیین می شود که چه نوع محرک هایی باعث چرخه لذت جنسی می شود. از نظر بالینی، این با تمایز بین اختلال جنسی (یعنی یک مشکل با واکنش جنسی، مانند اختلال نعوظ) و پارافیلیا (یعنی اولویت جنسی غیرطبیعی، مثلا pedophilia) متناسب است. استفاده از یک مدل مانند این، مقایسه بین مطالعات نوروفیزیکی را انجام می دهد که سعی می کند عناصری از واکنش جنسی را مدل کند، در حالی که اجازه می دهد توضیحات و مکانیزم های مختلف (علم اعصاب) برای پاسخگویی جنسی.

   

 

 

 

   

شکل 1   

چرخه لذت جنسی انسان. زمینه مغز مربوط به این بررسی در هر مرحله (قرمز: افزایش فعالیت مغز، آبی: کاهش فعالیت مغز). مهار می تواند فیزیولوژیکی (سایه زرد) یا عمدی (سایه زنی قهوه ای) باشد. اختصارات: ACC، قشر مفاصل قدامي قدامی؛ امی، آمیگدالا؛ dlPFC، قشر پیشانی غدد درون رحم؛ HT، هیپوتالاموس، OFC، قشر اوربیتوفرناتال؛ SPL، لوبول ارگانیک بالا؛ vmPFC، قشر prefrontal ventromedial؛ VS، striatum شکمی (شکل از اطلاعات از [3•• 13])

 

 

 

بررسی اجمالی از آخرین مطالعات عصبی تصویربرداری در مورد جنسیت انسانی

ما مطالعات مربوط به تصویربرداری نورولوژیک انسانی را که در دوره 2012-2017 منتشر شد، مورد بررسی قرار دادیم، و مطالعاتی را نشان دادند که نشان دهنده یك پاسخ جنسیتی و عوامل مربوط به ایجاد پاسخ (گرایش جنسی، ترجیح یا هویت جنسیتی) است. با توجه به طبقه بندی پاسخ جنسی، ما مطالعاتی را که نشان دهنده مراحل تمایل، دوست داشتن، و مهار است، متمایز می کنیم. مطالعات بیشتر طبق روش خود طبقه بندی شدند، یعنی اینکه آیا آنها روش های تحلیلی را با تمرکز بر مناطق جداگانه فعال مغز و یا روش های پیچیده تر برای تجزیه و تحلیل اتصالات مغزی و شبکه ها (به بخش قبلی) پرداخته اند. این طبقه بندی خشن نشان داد که در حوزه ی پاسخ جنسی، حدود دو برابر بیشتر مطالعات نوروفیزیکی انجام شده از سایر جنبه های جنسیت انسانی انجام شده است، اما همچنین میزان مشارکت نسبی مطالعات متصل شدن در آن بیشتر است. علاوه بر این، در حوزه ی پاسخ جنسی، واضح است که اکثر تلاش های پژوهشی فعلی در مرحله ی مورد نظر متمرکز می شوند، اما رویکردهای ارتباطات نسبتا رایجتر در آزمایشات روی مرحله ی مورد علاقه ی جنسی هستند (شکل. 2).

   

 

 

 

   

شکل 2   

بررسی اجمالی از مطالعات عصبی بر روی پاسخ جنسی از دوره 2012 به 2017. مطالعات به وسیله مرحله چرخه پاسخ جنسی (خواسته، میل و مهار) و روش شناسی (روش های فعال سازی در مقابل اتصال) طبقه بندی شدند.

 

 

 

وضعیت کنونی پاسخ جنسیت انسانی تصویربرداری عصبی

بررسی های سیستماتیک مطالعات تجربی تصویربرداری مغز انسان در پاسخ جنسی نشان می دهد که الگوهای وابسته به فاز فعالیت مغز (شکل. 1) [3•• 13, 14•، 17] در بررسی خود، Georgiadis و Kringelbach توصیف یک "الگوی میل جنسی" از جمله قشر occipitotemporal، لوبال تريال تريال، Striatum درشت (VS)، آميگدال / هيپوکامپ، قشر اوربيتوفرونتال (OFC)، قشر قدامي قدامي قدامي (ACC) و انسولين قدامي، و یک "الگوی میل جنسی"، از جمله هیپوتالاموس، انسولین قدام و خلفی، قشر پیش ساز حرکتی قوس، قشر متوسط ​​قاچاق و قاعده کمر وسط14•] با استفاده از اصطلاحات مختلف برای تمایز اساسا، الگوهای مشابه بسیار مشابه توسط Poeppl و همکارانش انجام داده شد که متاآنالیز کمی در عناصر روان و فیزیکی جسمانی پاسخ جنسی [3••] به طور کلی، پاسخ جنسی شامل الگوهای فعال سازی مغز بسیار مشابه در میان ترجیحات جنسیتی و گروه های جنسیتی است، تا زمانی که از محرک های جنسی مورد نظر استفاده می شود [18, 19] این الگو با استفاده از یک متاآنالیز اخیر، تصحیح شد که نشان دهنده الگوی سازگارانه بین گروه های جنسیتی با اختلافات جنسیتی است که عمدتا در ناحیه های زیرکوریتی وجود دارد [20] علاوه بر این، برخی از نشانه هایی وجود دارد که وابستگی به فاز در الگوهای پاسخ مغز طی دوره پاسخ جنسی در زنان کمتر از مردان است [21] با این وجود ، پایداری الگوی تمایل جنسی بینایی که برانگیخته می شود ، توسط اسکن افراد در دو نوبت و با فاصله 1-1.5 سال از هم جدا شد و نشان داد که پاسخ مغز با گذشت زمان بسیار مشابه بود [22] علاوه بر این، الگوهای پاسخگویی و خوشنودی جنسی در مغز منعکس کننده (بخشی از) شبکه های مغزی شناخته شده مغز است [6••] بنابراین، ما نتیجه می گیریم که این الگو ها قوی هستند و باید قادر به ارائه یک مبنای محکمی باشند که از طریق آن بتوان ارتباطات مغز مرتبط با پاسخ جنسی را مورد بررسی قرار داد.

بیش از پیش، طرح های تجربی در حال توسعه هستند که می توانند از ایجاد اختلال ناشی از دستکاری واکنش های شرکت کنندگان جلوگیری کنند. بعضی از مطالعات استفاده از محرز بودن (یعنی زیر آستانه آگاهی) ارائه محرک های جنسی، حذف پردازش شناختی دقیق [23] رویکرد جدید شامل اضافه کردن بار شناختی (کار چرخش روانی) به طراحی تحریک جنسی بصری برای کاهش احتمال دستکاری واکنش شناختی [24] چنین رویکردهایی می تواند اثرات ناخواسته را، به عنوان مثال، پایبندی به استانداردهای فرهنگی در پاسخگویی جنسی، از بین ببرد.

 

 

دوست داشتن جنسیت: رویکردهای غیر وابستگی

منافع عصب شناختی در زمینه تمایل جنسی، به طور فزاینده ای بر افکار تمایل جنسی محدود می شود. مطالعات متعدد با استفاده از تحریک جنسی بصری نشان داده است که رفتار (رفتار درونی) بیش از حد عادی (به عنوان مثال رفتار اجباری جنسی، اعتیاد جنسی و یا استفاده از پورنوگرافی مشکوک) با تغییرات در الگوهای فعال عصبی ارتباط دارد [25, 26, 27, 28, 29, 30, 31, 32] و حجم مغز منطقه ای [33•، 34]، به خصوص در مناطقی از شبکه جنسی مورد نظر [14•] افزایش فعالیت روی نشانه های جنسی در VS نشان داده شده است [25, 27] و همچنین در amygdala در مردان hypersexual [25, 27, 28]، که بیانگر حساسیت جنسی نشانه است. این گاهی اوقات برای حمایت از نظریه اعتیاد ابراز عصبی [35] سایر مطالعات، با این حال، رابطه منفی بین فعالیت مغز ناشی از علائم جنسی و علائم ابراز عاطفی نشان داد که درگیر شدن پدیده های مختلفی است که ظاهرا با اعتياد ناسازگار هستند، مانند انقراض پاسخ یا غلبه بر عاطفی26, 28, 29, 30, 34] این اطلاعات ممکن است متقابلا منحصر به فرد باشد. به عنوان مثال، مردان با اضطراب ممکن است هر دو به نشانه های جنسی یا احتمال (حساسیت) حساسیت داشته باشند (به عنوان یک سازگاری آموخته شده) و به راحتی از دست دادن علاقه یا خود تنظیم می شود، اگر امکان پیشبرد پاسخ جنسی وجود نداشته باشد. در واقع، در یک پارادایم با مکرر قرار گرفتن در معرض نشانه پیش بینی ارائه یک تصویر پورنوگرافی و یا پاداش پولی، فعالیت ناشی از نشانه در ACC سریعتر با قرار گرفتن در معرض مکرر در مردان با ابراز عصبی سریع تر، اما فقط برای نشانه های جنسی کاهش می یابد [26].

در انتهای دیگر طیف، اختلال میل جنسی / تحریک جنسی با تغییرات ساختاری و عملکردی در شبکه جنسی خواسته شده مرتبط است، به ویژه در مناطقی مانند ACC، VS و amygdala، که نشان دهنده کاهش حساسیت ژن جنسی است [36] Rupp و همکارانش نشان دادند که در زنان پس از زایمان، پاسخ های آمیگدال به تصاویر عاطفی (از جمله تصاویر وابسته به وابسته به عشق شهوانی) سرکوب شده است، که نشان دهنده کاهش حساسیت به عاطفی در طول دوره پس از زایمان است [37] مطالعه fMRI در حالت استراحت نشان داد که استفاده از داروهای ضد افسردگی با ارتباطات عملکردی تغییر یافته در شبکه میل جنسی، به ویژه در ارتباط با آمیگدال (گسترش) مرتبط است. در این مطالعه، ارتباط اتصال آمیگدال قبل از استفاده از داروهای ضد افسردگی، به طور قابل اعتماد پیش بینی شده بود اگر یک موضوع در معرض آسیب پذیری و یا انعطاف پذیری به اختلالات جنسی مرتبط با داروهای ضد افسردگی باشد،38].

شبکه "خواهان جنسیت" می تواند توسط تعدادی از محرک های برجسته غیر وابسته به عشق شهوانی نیز استخدام شود [14•]، از جمله موارد منفی [39] سپس سوال می شود که چگونه توابع عمومی و خاص با هم در این شبکه کار می کنند تا یک متمایز تولید کنند جنسی علاقه. اگر چه این سوال این است که به دور از پاسخ، بینش جدید و جالب منتشر شده است، بیشتر در مقابل به عنوان مثال، پاسخ VS به تصاویر غذا و وابسته به عشق شهوانی پیش بینی تفاوت های فردی در وزن بدن و فعالیت جنسی، به ترتیب، 6 ماه بعد [40] مطالعه دیگری نشان داد که تفاوت های در فعال سازی VS برای نشانه های پولی و وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابستگی وابسته به وابستگی جنسی می تواند با ارزش انگیزشی نسبی آنها توضیح شود [41•] از این رو، VS ممکن است مقادیر برای انواع پاداش ها را نشان دهد، اما پاسخ های عصبی برای هر نوع پاداش، منحصر به فرد هستند و تحت تاثیر قرار گرفتن آنها برای یک فرد مشخص قرار می گیرد. در واقع، در مقایسه با کنترل های سالم، مردان با ابراز عصبی، فعالیت VS قوی تر را نسبت به عادت های بصری غیر ارگانیک ترجیح می دهند [32] یکی دیگر از زمینه های مورد علاقه در این زمینه، OFC است، زیرا زیرتیمات پاداش در مناطق فرعی مختلف OFC پردازش می شود [42] در حالی که پاداش های اولیه (مانند محرک های وابسته به وابسته به عشق شهوانی) AFC را به عقب فعال می کند، پاداش ثانویه (مانند پول) بخش قدام بیشتری را فعال می کند [43] بنابراین، OFC به عنوان یک کاندیدای اصلی برای مطالعه بیشتر در مورد نحوه ایجاد مغز و احساسات متمایز جنسی است.

واکنش جنسی نشان دهنده تغییرات کوتاهمدت و بلندمدت طبیعی است. این بیشتر در زمینه جنس استروئید جنس مطالعه شده است. بر خلاف ادعای بیولوژیک که وضعیت باروری، واکنش جنسی را رانندگی می کند، هیچ الگوی سازگارانه ای از مطالعاتی که سعی در یافتن رابطه بین فعالیت مغز ناشی از تحریک ناخوشایند و فاز چرخه قاعدگی [21] با این حال، Abler و همکارانش عنصر امیدواری را در مطالعه خود داشتند و دریافتند که در زنان به طور منظم دوچرخه سواری، محرک پیش بینی (نشانه های متعادل) ACC، OFC و gyrus parahippocampal را در طول فاز لوتئال بیشتر از فاز فولیکولی فعال می کند. فعال شدن در این مناطق در زنان به طور منظم دوچرخه سواری قوی تر بود، در مقایسه با افرادی که از داروهای ضد بارداری خوراکی استفاده می کردند [44].

تستوسترون به عنوان هورمون گنادیک که بیشتر مربوط به پاسخ جنسی انسان است، دیده می شود [45, 46] در واقع، مغز مردان ژنتیک بدون عملکرد آندروژن (سندرم کم شنوایی آندروژن، زنان "46XY") در حالت معمولی به نوعی به تحریک بصری وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به انزوا پاسخ داد، به همین ترتیب، مانند کنترل مردانه، اما با قدرت ضعیف [47] از آنجا که در زنان 46XY و زنان ژنتیکی، عملکرد تستوسترون تندرستی کمتر از مردان است. نتيجه گيري شد که تستوسترون به جاي جنسيت ژنتيکي الگوهاي فعاليت مغزي را در هنگام تحريک جنسي مشخص مي کند. با این حال، آزمایش DTI در مورد ساختار مغز در زنان و مردان سیگاری و غیر جنسی غیرمجاز، تغییرات ماده سفید یافت، که نمی توانست با تفاوت های عملکرد تستوسترون ارتباط داشته باشد. مردم Trans افراد مقدار ماده سفید را از بین می بردند، در حالی که کنترل هورمون های مردانه و زنانه وجود دارد، با وجود اینکه سطح هورمون گنادال به طور معمول مرد یا زن است (بسته به اینکه آیا آنها زن و شوهر غیر متعارف و یا مردان فرانسوی بودند)48].

 

 

خواهان جنسیت: رویکرد اتصال

ارتباطات عملکردی در شبکه جنسیتی که اخیرا مورد استفاده قرار گرفته است، با استفاده از رویکرد PPI، عمدتا در زمینه (درک) ابراز عصبی بررسی شده است. مردان با ابراز عصبی و کنترل هر دو نشان می دهد افزایش قابلیت کارکرد ACC با هر دو VS راست و amygdala راست در هنگام مشاهده عاشقانه، اما قوی ترین همبستگی مثبت با میل جنسی گزارش شده برای اتصال ACC-subcortical در ابراز عصبی یافت شد [25] پس از بسیاری از تکرار تحریک جنسی، اتصال به عملکرد ACC با VS راست و با هیپوکامپ دو طرفه در مردان با ابراز عصبی قوی تر از کنترل بود. جالب توجه است، این افزایش عملکردی است اتصال در داخل شبکه جنسی مورد نظر در حضور کاهش ACC رخ داده است فعالیت [26] این میتواند اثر عادت را نشان دهد، اما تحقیقات بیشتری برای کشف این پدیده لازم است. مطالعه دیگری با استفاده از طراحی با نشانه های پیشگیری از محرک های پورنو و غیر وابسته به عشق شهوانی و کاهش ارتباط عملکردی بین VS و Ventromedial PFC برای مردان با ابراز عصبی در مقایسه با کنترل [28] از آنجایی که جفت شدن VS-prefrontal تغییر کرده است با کنترل impulsivity، سوء مصرف مواد و قمار آسیب شناخته شده است [49, 50, 51]، این یافته ها می تواند نشانه ای از اختلال مهار در مردان با ابراز عصبی باشد. دو تحقیق دیگر با استفاده از یک طراحی حالت استراحت نشان دادند (i) ساعتهای تماشای پورنوگرافی گزارش شده (در هفته) با اتصال حالت استراحت بین هسته راست سینه و سمت چپ دو طرفه PFC و (ii) افرادی که با رفتار جنسی اجباری تشخیص داده شده، ارتباطات عملکردی میان آمیگدال چپ و PFC دو طرفه دو طرفه را کاهش داده اند [33•، 34] این مطالعات نشان می دهد که افزایش رفتار جنسی با مکانیزم کنترل تغییرات پیش فرنتن مشخص شده است. با هم، این مطالعات ارتباطی، این فرضیه را تقویت می کند که الگوی «میل جنسی» شناسایی شده توسط مطالعات فعال سازی در حقیقت شباهت به یک شبکه کاربردی واقعی است، زیرا یک زیرمجموعه از زمینه های مغز تشکیل دهنده آن باعث تغییر ارتباطات آنها در هنگام ارائه انگیزه های جنسی می شود، این تعامل نشان دهنده فنوتیپ های رفتاری جنسی است. اتصال به اینترنت و اتصال VS به عنوان راهکارهای تحقیقاتی در زمینه اصول (بی نظیر) میل جنسی، وعده داده است.

 

  

عاشق سکس

پارادایم های تصویربرداری مغز با استفاده از تحریک جنسی بصری قوی تر و طولانی تر (به عنوان مثال، فیلم های پورنو) و یا تحریک تناسلی لمسی، به احتمال زیاد به مدل (عناصر) داشتن رابطه جنسی (به عنوان مثال، باعث واکنش های جنسی فیزیکی و میل جنسی). همانطور که قبلا ذکر شد، این مرحله یک شبکه مغز را استخدام می کند که نسبتا متمایز از آن است که استخدام شده در طول تماشای جنس، و این مخصوصا در مردان است [3•• 13, 14•، 20] رابطه جنسی در رابطه جنسی نیز مطالعات بیشتری را در رابطه با اتصال به مغز انجام می دهد تا اینکه رابطه جنسی داشته باشد (شکل. 1).

یکی از اختلالاتی که در حال حاضر توجه ویژه ای به آن وجود دارد، اختلال نعوظ روانی (pED) است. این وضعیت با افزایش یا کاهش حجم ماده خاکستری در بسیاری از مناطق مغز، از جمله مربوط به شبکه های دوستداشتنی و میل جنسی مرتبط است [52, 53•] همچنین با فعال شدن شبکه مستقل جنسیتی (لوبول فوقانی ترشح خاص)، احتمالا منجر به عدم انتقال به مرحله بعدی چرخه پاسخ جنسی می شود [54] جالب توجه است، PED در حال حاضر عمدتا مورد مطالعه پارادایم های تحقیق عصبی نورولوژیک ساختار یا حالت استراحت قرار می گیرد، بر خلاف سایر اختلالات جنسی که بر اساس پارادایم های مبتنی بر کار قرار می گیرند. ارتباطات تابعی تغییر یافته در داخل و خارج از شبکه های تمایل و میل جنسی شناسایی شده است. به عنوان مثال، OFC جانبی سمت راست یافت شده است که دارای اتصالات ساختاری ناسازگار با مناطق در لوب پاریتال در pED [53•] در مطالعه fMRI در حالت استراحت، افراد مبتلا به PED، ارتباطات عملکردی مناسبی از انسولین راست قدامی (که بخش جدایی ناپذیری از تعامل با ادراک عاطفی) را نشان می دادند، با پیوستگی PFC دو طرفه و جراحی سمت راست در مقایسه با کنترل [55] این نشان می دهد که PED ممکن است با نمای غیر طبیعی حالت های بدن (از جمله نعوظ) و / یا کنترل مهار بیش از حد همراه باشد. جالب توجه است، زمانی که افراد فیلم پورنو را برای مدت زمان آزمایش (به جای استراحت) مشاهده کردند، ارتباط بین انسولین مناسب بین انسولین راست نیز در افراد مبتلا به PED نسبت به داوطلبان سالم یافت شد [56] اگر چه پارادایم های تجربی متفاوت هستند، نتایج به نظر می رسد همگرا، دوباره شامل اجزای شبکه های دوست داشتنی و دوست داشتنی است که همچنین تخریب ساختاری در pED [53•]

در هیچ یک از مطالعاتی که تاکنون بحث شده است ، اتصال کل مغز در نظر گرفته نشده است. در واقع ، اولین مطالعه برای انجام این کار تنها 2 سال پیش منتشر شد. ژائو و همکاران روش تجزیه و تحلیل نمودار به داده های ساختاری اعمال شده به مطالعه واگرا پروفیل اتصال مغز در افراد PED [57••] همانطور که انتظار می رفت، پروفایل اتصال کلی مغز افراد PED و افراد سالم دارای یک سازمان کوچک در جهان بود که هر دو از شبکه ها برای تخصص و یکپارچگی جهانی مشخص می شد. با این حال، در pED، تعادل به سوی تخصص محلی حرکت کرد، احتمالا منجر به ادغام ضعیف فعالیت شبکه شد. در واقع، محدوده های کمتر (مناطق ادغام شده) در PED در مقایسه با کنترل ها شناسایی شده اند، که نشان دهنده ادغام کلی جهانی فقیر است.

تحریک جنسیتی منبع اصلی لذت جنسی (میل جنسی) مغز است و یکی از عوامل اصلی تحریک جنسی است [13] با این حال، در مورد نقش مغز در رشد جنسی احساسات تناسلی بسیار کم است. برخی از بینش های جدید توسط تحقیقات در بیماران اسپینا بیفیدا که تحت درمان جراحی آلت تناسلی بدون درنگ مادام العمر قرار گرفته اند، به منظور بهبود عملکرد جنسی خود، ارائه شده است. همانطور که انتظار می رفت، تحریک آلت تناسلی glans (که توسط یک عصب کشاله ران تجویز شده) و ناحیه کشاله ران ناحیه ای (طرف مقابل به ناحیه ای که عصب اهدا کننده را فراهم می کند) همان منطقه کورتکس سومیوسنسور را فعال می کند. با این حال، قشر اسموتیسنسوری اولیه در طول تحریک آلت تناسلی با MCC و قشر ناحیه سرگیجه در ارتباط مستقیم با تحریک کشاله ران دیده می شد [58] Wise et al در این مطالعه تا چه اندازه فعالیت مغز در هر دو جنس و تحریک جنسی در زنان متفاوت است یا خیر؟59] یکی از نتایج جالبتر این است که محرک فشرده تصور شده، هیپوکامپ / آمیگدال، ویولا، VS، Ventromedial PFC و cortices somatosensory فعال تر از تحریک اسپکلوم تصور شده است. یکی دیگر از مطالعات اخیر در masochists نشان داد که اتصال کارآیی پروتئین پاریتال با insulai دو طرفه و operculum در هنگام دریافت محرک های دردناك در محدوده ی ماژوشی، نشان دهنده یك شبکه برای مدولاسیون درد به نفع تحریک جنسی است [60] حتی اگر مناطق کاندید شده پیشنهاد شده باشد، برای مشخص کردن زمینه های کلیدی که نه تنها تفسیر جنسی از احساسات تناسلی در رابطه با زمینه، بلکه انتقال ژنیتال به احساسات جنسی در رشد طبیعی جنسی نیز مورد نیاز است، نیاز به وضوح کار بیشتری لازم است.

 

 

 

   

مهار جنسیت

از یک دیدگاه رفتاری، پتانسیل مهار و یا کنترل یک پاسخ جنسی نیز به همان اندازه که قادر به پاسخگویی به صورت جنسی است، حیاتی است. بنابراین، در مغز، باید یک پیوستگی مداوم بین سیستم هایی که رویکرد و سیستم هایی را که موجب اجتناب از ترویج می شوند، وجود داشته باشد. یافته های بیشتر یا کمتر ثابت می کند که مناطق پیش از مواجهه نشان دهنده فعالیت بیش از حد در افراد مبتلا به رفتار Hyposxual است [61, 62, 63] با این حال، بازماندگان سرطان پستان که در مورد از دست دادن میل جنسی خود دچار افسردگی می شوند، نشان دادند کاهش فعالیت در dorsolateral PFC و ACC در هنگام مشاهده تصاویر پورنوگرافی در مقایسه با سرطانهای ناخوشایند سرطان پستان [64] این نتیجه به نظر می رسد غیرقابل انعطاف است، اما عوامل استرس زا مزمن با هیپروگلوتاپی prefrontal در ناحیه های زیر کورتنی مرتبط است [65] یافته های بالینی تأیید می کند که عملکرد پیش فرنتن باید در محدوده مطلوب برای جنس به طور معمول عمل کند [66]، که نقطه عطفی بسیار مهم را نشان می دهد که عملکرد مغزی نرمال نیاز به تعادل مطلوب سیستم های مغز دارد.

ویکتور و همکارانش یک مطالعه جالب fMRI با تمرکز بر تعادل VS-amygdala را به عنوان شاخصی از ویژگی فردی برای مهار پاسخ جنسی انجام دادند [67••] فرضیه آنها این بود که پاسخ VS به محرک های جنسی مناسب تنها نیمی از داستان است؛ به منظور پاسخگویی جنسی به پیشرفت، آمیگدال نیز باید "آزاد شدن ترمز" را غیرفعال کند. این در راستای مطالعاتی است که نشان می دهد فعالیت لوب مدفن در هنگام تحریک جنسی زیاد (به عنوان مثال،14•]). جالب است بدانید که بالا بودن VS و فعالیت آمیگدالای پایین در طی یک آزمایش تکانشگری غیر اروتیک در واقع تعداد بیشتری از شرکای جنسی را 6 ماه پس از مطالعه پیش بینی می کند ، اما فقط در شرکت کنندگان مرد. در زنان ، بیشترین تعداد شرکای جنسی جدید با ترکیبی از VS بالا و فعالیت آمیگدال پیش بینی شد [67••] مهم است که فعالیت VS و amygdala نیز ممکن است منعکس کننده ی منفی تحریک جنسی باشد. در یک مطالعه اخیر fMRI که شامل آزمون همبستگی ضمنی بود، زنان تصاویری از جنسیت نفوذی صریح را مشاهده کردند. برعکس آنچه که انتظار می رود، فعالیت VS (و پیوستگی پایه پیشانی - آمیگدال) منعکس کننده رویکرد یا علاقه مثبت نبوده است. در عوض، آن دسته از افرادی که قویترین اجتناب خودکار از پورنو شدید را نشان دادند، قویترین پاسخ VS [68•] با هم، این یافته ها به وضوح نشان می دهد که تشخیص یک محرک جنسی برجسته برای پیشبرد یک پاسخ جنسی کافی نیست، بلکه این که پاسخ جنسی از یک درگیری پیچیده بین رویکرد و اجتناب ناشی می شود، مکانیسم های عصبی که فقط شروع به افشا شدن می کنند.

 

 

 

 

 

 

   

نتیجه گیری و دستورالعمل های آینده

در عین حال، جنس انسانی به یک "جنس جنسی" تکیه نمی کند. در عوض، این شامل بسیاری از عملکردهای مغزی عمومی است، از جمله کسانی که برای برانگیختن، پاداش، حافظه، شناختی، تفکر خود ارجاعی و رفتار اجتماعی. همانطور که در این بررسی و در جاهای دیگر به وضوح نشان داده شده است [3•• 14•، 17]، مناطق مغزی که با جنسیت انسان مرتبط شده اند از نظر فضایی از راه دور هستند. از این منظر مطالعه اتصال مغز بسیار به معنای واقعی تر از مطالعه «فعال سازی» جداگانه است و درواقع مطالعه ارتباط ماهواره های مغز با شیوه معمول در مدل های حیوانی رفتار جنسی انسان برای بسیاری از افراد دهه های گذشته (به عنوان مثال، [46]) هر کس از یک ثانیه، میلیاردها عصب به دلیل یک سیم کشی غیرقابل تصور، "شبکه" را به یکدیگر متصل می کنند و شبکه های عصبی پیچیده تر را ایجاد می کنند. این است که با درک این که چگونه این شبکه ها به تنهایی عمل می کنند، اما ترجیحا در ارتباط با یکدیگر، ما می توانیم درک مکانیسم های عصبی را که نقشی در عملکرد جنسی انسان را کنترل می کنند و این می تواند به دلیل اختلال عملکرد جنسی غیر سازمانی باشد. در حال حاضر فوریت چنین رویکردی در سایر زمینه های تحقیق جنسیت، مانند هویت جنسی / تناسخ گرایی و سوء رفتار جنسی کودکان، بیشتر قابل توجه است. به عنوان مثال، یک مطالعه اخیر، از داده های ساختاری MRI برای تعریف مناطق با نقص ماده خاکستری در پدیوفیلیا استفاده کرد و سپس با استفاده از یک پایگاه داده بزرگ مغز، مشخصات اتصال پذیری قابل اعتماد این مناطق را ارزیابی کرد (داده های آزمایشات مغز 7500 مورد استفاده قرار گرفت). معلوم شد که مناطق مورفولوژیک تغییر یافته در pedophilia عمدتا در ارتباط با مناطق مهم برای پاسخگویی جنسی، به ویژه مناطقی از شبکه های دوست داشتنی و میل جنسی،69••] این به شدت از یک وضعیتی مطرح است که در آن یک پاسخ جنسی عملکردی به مناطق مغزی مغز متصل شده و با نقص های مورفولوژیکی قابل توجه متصل است. به عنوان مثال دیگر از کاربرد پیچیده تر تصویربرداری عصبی در مطالعه جنسیت انسانی، یک مطالعه اخیر، از تحلیل گراف برای نشان دادن این مطلب استفاده می کند که در مقایسه با cisgenders، افراد transgender دارای تخصص محلی قوی تر از شبکه های Somomatosensory خود هستند که با ارتباطات محلی و قوی تر مشخص می شوند [70] به احتمال زیاد این درک متفاوتی از بدن آنهاست. با نزدیک شدن به مغز به عنوان یک ارگان متصل، مطالعاتی مانند این، ماهیت عملکرد مغز را بسیار دقیق تر می کنند، و احتمال یافتن معیارهای زیست شناسی مفید و اهداف مداخله را افزایش می دهد. ما قویا تشویق می کنیم که این روش ها بیشتر برای مطالعه پاسخ جنسی انسانی مورد استفاده قرار گیرد زیرا قبول می کند که شرایطی مانند اختلال درد / نفوذ جنسی، اختلال علاقه / تحریک جنسی، شکایت های ابراز اضطراب، انزال زودرس، اختلال تحریک مکرر تناسلی و انورگاسمی در مغز کافی نیست؛ اختلالات جنسی پیچیده، چند بعدی و چند فاکتوریل هستند و به لحاظ ماهیت خود، مناسب است که از دیدگاه "اتصال" مورد مطالعه قرار گیرد.

رعایت استانداردهای اخلاقی

تضاد منافع

نویسندگان اعلام می کنند که هیچ منافعی ندارند.

منابع

مقاله های مورد علاقه، اخیرا منتشر شده است، برجسته شده اند: • اهمیت •• اهمیت عمده

  1. 1.
    • جوئل D، برمن Z، Tavor I، و همکاران. جنس فراتر از جنایت ها: موزاییک مغز انسان. Proc Natl Acad Sci. 2015؛ 112: 15468-73 استادانه درست متا تجزیه و تحلیل کمی (از جمله اتصال) نشان می دهد که بسیاری از مردم یک مرد و یا یک مغز زن ندارد.گوگل اسکولار
  2. 2.
    Eickhoff SB، Laird AR، Grefkes C، Wang LE، Zilles K، Fox PT. متاآنالیز داده های ارزیابی احتمال مبتنی بر هماهنگی داده های تصویر برداری عصبی: یک رویکرد اثرات تصادفی بر اساس برآوردهای تجربی عدم قطعیت مکانی. Hum Brain Mapp. 2009؛ 30: 2907-26.CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  3. 3.
    •• Poeppl TB، Langguth B، Laird AR، Eickhoff SB. آناتومي عملکردي تحريك پذيري جسمي و جنسيتي مردان: يك متاآناليز كوچك. Hum Brain Mapp. 2014؛ 35: 1404-21. به عنوان مثال یک رویکرد سیستماتیک و کمی برای ایجاد الگوهایی از مناطق مغز که درگیر شدن از مراحل مختلف سنی پاسخگویی هستند. CrossRefگروهگوگل اسکولار
  4. 4.
    O'Reilly JX، Woolrich MW، Behrens TEJ، Smith SM، Johansen-Berg H. ابزار تجارت: روابط فیزیکی و ارتباطات عملکردی. Soc دان مربوط به Neurosci. 2012؛ 7: 604-9.CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  5. 5.
    Hyvärinen A. الگوریتم های ثابت و ثابت ثابت برای تجزیه و تحلیل جزء مستقل. IEEE Trans Neural Netw. 1999؛ 10: 626-34.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  6. 6.
    • • ون دین Heuvel MP، Hulshoff پول HE. بررسی شبکه مغز: بررسی در مورد اتصالات کاربردی fMRI حالت استراحت Eur. Neuropsychopharmacol. 2010؛ 20: 519-34. منابع قابل دسترس برای اطلاعات بیشتر در مورد شبکه های عملکردی مغز. CrossRefگروهگوگل اسکولار
  7. 7.
    Hjelmervik H، Hausmann M، Osnes B، Westerhausen R، Spect K. حالت های استراحت ویژگی های استراحت - مطالعه fMRI از تفاوت های جنسی و اثرات چرخه قاعدگی در شبکه های کنترل شناختی در حالت استراحت است. PLoS یکی. 2014؛ 9: 32-6.CrossRefگوگل اسکولار
  8. 8.
    Friston K، Moran R، Seth AK. تجزیه و تحلیل اتصال به علیت گرنجر و مدل سازی علت پویا. سوراخ بینی نوروبیول. 2013؛ 23: 172-8.CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  9. 9.
    • Spornas O. ساختار و عملکرد شبکه های پیچیده مغز. گفتگوها Clin Neurosci. 2013؛ 15: 247-62. مقدمه ای در دسترس برای رویکردهای روش شناختی برای مطالعه اتصال پیچیده مغز. گروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  10. 10.
    Bullmore ET، Sporns O. شبکه های مغزی پیچیده: تجزیه و تحلیل نظری گراف از سیستم های ساختاری و عملکردی. Nat Rev Neurosci. 2009؛ 10: 186-98.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  11. 11.
    او Y، چن ZJ، اوانز AC. شبکه های آناتومیک دنیای کوچک در مغز انسان با ضخامت قشر MRI نشان داده شده است. Cereb قشر. 2007؛ 17: 2407-19.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  12. 12.
    کارشناسی ارشد WH، جانسون VE. پاسخ جنسی انسانی پاسخ جنسیت هوم. 1966 https://doi.org/10.1016/B978-0-444-63247-0.00002-X.
  13. 13.
    Georgiadis JR، Kringelbach ML، Pfaus JG. سکس برای سرگرمی: سنتز نوروبیولوژی انسان و حیوانات. Nat Rev Urol. 2012؛ 9: 486-98.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  14. 14.
    • Georgiadis JR، Kringelbach ML. چرخه پاسخ جنسی انسان: شواهد تصویر برداری مغز در ارتباط جنسی با دیگر لذت ها. Prog Neurobiol. 2012؛ 98: 49-81. متاآنالیز با تاکید بر شباهت جنسی به سایر لذت ها و پیشنهاد چرخه لذت جنسی انسان به عنوان یک مدل برای مطالعه پاسخ های جنسی.گوگل اسکولار
  15. 15.
    Robinson TE، Berridge KC. اساس عصبی وسوسه مصرف دارو: تئوری حساسیت انگیز انگیزگی اعتیاد. مغز رزونانس 1993؛ 18: 247-91.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  16. 16.
    Toates FM سیستم های انگیزشی سوراخ بینی نوروبیول. 1986؛ 20: 188.گوگل اسکولار
  17. 17.
    Stoléru S، Fonteille V، Cornellis C، Joyal C، Moulier V. مطالعات تحریک پذیری عملکردی تحریک جنسی و ارگاسم در مردان و زنان سالم: بررسی و متاآنالیز. Neurosci Biobehav Rev. 2012؛ 36: 1481-509.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  18. 18.
    Ponseti J، Granert O، Van Eimeren T، Jansen O، Wolff S، Beier K، et al. پردازش چهره انسان به تنظیمات جنسی جنسی تنظیم می شود. Biol Lett. 2014؛ 10: 20140200.گوگل اسکولار
  19. 19.
    Poeppl TB، Langguth B، Rupprecht R، Laird AR، Eickhoff SB. مدار عصبی کدگذاری ترجیح جنسی در انسان است. Neurosci Biobehav Rev. 2016؛ 68: 530-6.CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  20. 20.
    Poeppl TB، Langguth B، Rupprecht R، Safron A، Bzdok D، Laird AR، و غیره. مبنای عصبی تفاوت جنسی در رفتار جنسی: یک متاآنالیز کمی. سوراخ سوراخ دار Neuroendocrinol. 2016؛ 43: 28-43.گوگل اسکولار
  21. 21.
    Levin RJ، Both S، Georgiadis J، Kukkonen T، Park K، Yang CC. فیزیولوژی عملکرد جنسی زنان و پاتوفیزیولوژی اختلال عملکرد جنسی زنان (کمیته 13A). J جنسی Med. 2016؛ 13: 733-59.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  22. 22.
    Wehrrum-Osinsky S، Klucken T، Kagerer S، والتر B، هرمان A، Stark R. در نگاه دوم: ثبات پاسخ های عصبی به محرک های جنسی بصری. J جنسی Med. 2014؛ 11: 2720-37.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  23. 23.
    Wernicke M، Hofter C، اردن K، Fromberger P، Dechen P، Muller JL. همبستگی عضلانی محرک های جنسی بصری ارائه شده به صورت زیرمجموعه ای است. آگاهانه شناخته شده است. 2017؛ 49: 35-52.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  24. 24.
    اردن K، Wieser K، Methfessel I، Fromberger P، Dechen P، Muller JL. جنسیت جذب عصبی وابسته به ترجیح جنسی تحت تقاضای شناختی است. تصویربرداری مغز Behav. 2017؛ 1-18گوگل اسکولار
  25. 25.
    Voon V، مول TB، Banca P، و همکاران. همبستگی عصبی از واکنش جنسی ژن در افراد با و بدون رفتار اجباری جنس. PLoS یکی. 2014 https://doi.org/10.1371/journal.pone.0102419.
  26. 26.
    Banca P، Morris LS، Mitchell S، Harrison NA، Potenza MN، Voon V. نوآوری، تهویه و تعصب توجه به مزایای جنسی. J Psychiatr Res. 2016؛ 72: 91-101.CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  27. 27.
    Politis M، Loane C، Wu K، O'Sullivan SS، Woodhead Z، Kiferle L، و همکاران. پاسخ عصبی به نشانه های جنسی بصری در هیپرپرسیونیکی مرتبط با درمان دوپامین در بیماری پارکینسون. مغز 2013؛ 136: 400-11.گوگل اسکولار
  28. 28.
    Klucken T، Wehrrum Osinsky S، Schweckendiek J، Kruse O، Stark R. تغییر حالت تهوع و اتصالات عصبی در افراد مبتلا به رفتار جنسی اجباری. J جنسی Med. 2016؛ 13: 627-36.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  29. 29.
    استیل VR، Staley C، Fong T، Prause N. میل جنسی، نه بیش از حد عاطفی، به پاسخ های عصبی فیزیولوژیکی ناشی از تصاویر جنسی مربوط می شود. روانکاوانه روانی روانشناسی اجتماعی. 2013؛ 3: 20770.CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  30. 30.
    Prause N، Steele VR، Staley C، Sabatinelli D، Hajcak G. مدولاسیون پتانسیل های اواخر مثبت از طریق تصاویر جنسی در کاربران مشکل و کنترل های متناقض با "اعتیاد به مواد مخدر". Biol Psychol. 2015؛ 109: 192-9.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  31. 31.
    Seok JW، Sohn JH. زیر ساخت های عضلانی میل جنسی در افراد مبتلا به رفتارهای غیرعملی مشکوک. جلو Behav Neurosci. 2015؛ 9: 1-11.CrossRefگوگل اسکولار
  32. 32.
    نام تجاری M، Snagowski J، Laier C، Maderwald S. فعالیت Ventral striatum هنگام تماشای تصاویر پورنو ترجیحی با علائم اعتیاد به پورنوگرافی اینترنتی ارتباط دارد. NeuroImage 2016؛ 129: 224-32.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  33. 33.
    • Schmidt C، Morris LS، Kvamme TL، Hall P، Birchard T، Voon V. رفتار جنسی ظالمانه: جلد جلدی و لنبی و تعاملات. Hum Brain Mapp. 2017؛ 38: 1182-90. نمونه ای از مطالعه با استفاده از داده های حالت استراحت برای نشان دادن تغییرات در ابراز عاطفی در مقایسه با داوطلبان بدون علامت جنسی در شبکه های تابعیl. گوگل اسکولار
  34. 34.
    Kühn S، Gallinat J. ساختار مغز و ارتباطات کاربردی مرتبط با مصرف پورنوگرافی. جما روانپزشکی 2014؛ 71: 827.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  35. 35.
    Potenza MN، Gola M، Voon V، Kor A، Kraus SW. آیا رفتار جنسی بیش از حد اختلال اعتیاد آور است؟ روانپزشکی لنست 2017؛ 4: 663-4.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  36. 36.
    Bloemers J، Scholte HS، Van Rooij K، Goldstein I، Gerritsen J، Olivier B و همکاران. کاهش حجم خاکستری و افزایش آنیزوتروپیک کریستال ماده سفید در زنان مبتلا به اختلال میل جنسی خفیف. J جنسی Med. 2014؛ 11: 753-67.گوگل اسکولار
  37. 37.
    Rupp HA، جیمز TW، Ketterson ED، Sengelaub DR، Ditzen B، Heiman JR. علاقه کمتر جنسی به زنان پس از زایمان: ارتباط با فعال سازی آمیگدال و اکسیتوسین intranasal. هورم بوهو 2013؛ 63: 114-21.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  38. 38.
    CD Metzger، Walter M، Graf H، Abler B. مدولاسیون مربوط به SSRI مربوط به SSRI پیش از درمان حالت استراحت حالت عملکردی در مردان سالم پیش بینی شده است. آرش سکس بهوان 2013؛ 42: 935-47.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  39. 39.
    بورگ سی، جورجیادیس جی. ر.، رنکن ریج، اسپوالسترا اسکاتلند، شولتز WW، دجونگ پ. جی. پردازش مغز از محرک های بصری نشان دهنده نفوذ جنسی در مقابل هسته و نفرت ناشی از حیوانات در زنان با واژینیسم مادام العمر است. PLoS یکی. 2014 https://doi.org/10.1371/journal.pone.0084882.
  40. 40.
    Demos KE، Heatherton TF، Kelley WM. تفاوت های فردی در فعالیت هسته ای acumbens به مواد غذایی و تصاویر جنسی پیش بینی افزایش وزن و رفتار جنسی است. J Neurosci. 2012؛ 32: 5549-52.CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  41. 41.
    • Sescousse G، Li Y، Dreher JC. یک ارز مشترک برای محاسبه ارزش های انگیزشی در روان انسان. Soc دان مربوط به Neurosci. 2015؛ 10: 467-73. مطالعه نشان می دهد که واقعیت مهم این است که استخدام شبکه مورد نظر برای جنسیت خاص نیست. گوگل اسکولار
  42. 42.
    Sescousse G، Redoute J، Dreher JC. معماری ارزش گذاری پاداش در قشر اوربیتوفرناتال انسان. J Neurosci. 2010؛ 30: 13095-104.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  43. 43.
    لی Y، Sescousse G، Amiez C، Dreher JC. مورفولوژی محلی، سازماندهی عملکردی سیگنال های ارزشمندی را در قشر اوربیتوفرناتال پیش بینی می کند. J Neurosci. 2015؛ 35: 1648-58.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  44. 44.
    Abler B، Kumpfmuller D، Grön G، Walter M، Stingl J، Seeringer A. عصبی ارتباطات تحریک وابسته به عشق شهوانی در سطوح مختلف هورمون جنسی زنانه. PLoS یکی. 2013 https://doi.org/10.1371/journal.pone.0054447.
  45. 45.
    Agmo A. رفتار جنسی و عملکرد نامناسب: ترکیبی از علوم اعصاب و روانشناسی مقایسه ای. سن دیگو: مطبوعاتی دانشگاهی؛ 2011گوگل اسکولار
  46. 46.
    PFaus JG مسیرهای میل جنسی. J جنسی Med. 2009؛ 6: 1506-33.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  47. 47.
    هانان س، استیونز ج، ویک جی. ه.، بریک ک.، کوجیلی کالیفرنیا، برنبام سعید و همکاران. پاسخهای مغز به تصاویر جنسی در 46، زنان XY با سندرم حساسیت کامل آندروژن، به طور معمول زنانه هستند. هورم بوهو 2014؛ 66: 724-30.گوگل اسکولار
  48. 48.
    Kranz GS، Hahn A، Kaufmann U، et al. ریزساختار ماده سفید در ترانسکسیوال ها و کنترل های مورد بررسی توسط تصویر برداری تانسور انتشار. J Neurosci. 2014؛ 34: 15466-75.CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  49. 49.
    Diekhof EK، Gruber O. هنگامی که میل با ذهن مواجه می شود: تعاملات عملکردی بین قشر prefrontal cortex و nucleus accumbens، توانایی انسان برای مقاومت در برابر خواسته های تحریک پذیر است. J Neurosci. 2010؛ 30: 1488-93.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  50. 50.
    موتزکین جی. اس.، Baskin-Sommers A.، Newman JP، Kiehl KA، Koenigs M. ارتباطات عصبی سوء مصرف مواد: کاهش قابلیت های عملکردی بین زمینه های پاداش و کنترل شناختی. Hum Brain Mapp. 2014؛ 35: 4282-92.CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  51. 51.
    Cilia R، Cho SS، Van Eimeren T، Marotta G، Siri C، Ko JH، و همکاران. قمار پاتولوژي در بيماران مبتلا به بيماري پارکينسون، با قطع وابستگي فورستريژيکي همراه است: يک مدل تحليل مسير. اختلال حرکتی 2011؛ 26: 225-33.گوگل اسکولار
  52. 52.
    Cera N، Delly Pizzi S، Di Pierro ED، Gambi F، Tartaro A، Vicentini C، et al. تغییرات ساختاری مغناطیسی ماده غلیظ خاکستری در اختلال نعوظ روانی. PLoS یکی. 2012؛ 7: e39118.گوگل اسکولار
  53. 53.
    • ژائو L، Guan M، ژانگ X، و همکاران. بینش ساختاری به مورفومتری خلطی و سازماندهی شبکه در نارسایی نعوظ روانی. Hum Brain Mapp. 2015؛ 36: 4469-82. طراحی تجربی نوآورانه که از ضریب ضخامت قشر حاصل از MRI ​​ساختاری برای کشف تغییرات ساختاری اتصال در PED استفاده می کند. گوگل اسکولار
  54. 54.
    Cera N، Di Pierro ED، Sepede G و همکاران. نقش چپ فوقانی چپ فوقانی در رفتار جنسی مردانه: پویایی اجزای متمایز توسط fMRI نشان داده شده است. J جنسی Med. 2012؛ 9: 1602-12.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  55. 55.
    وانگ ی، دونگ م، گووان م، وو جی، او ز، زو ز و همکاران. اتصال بی رویه بیمار مبتلا به انسداد در بیماران مبتلا به نارسایی نعوظ روانی: مطالعه fMRI حالت استراحت. روبروی Hum Neurosci. 2017؛ 11: 221.گوگل اسکولار
  56. 56.
    Cera N، Di Pierro ED، Ferretti A، Tartaro A، Romani GL، Perrucci MG. شبکه های مغز در هنگام تماشای فیلم فیلم سکسی وابسته به انزوا: بینش جدید درباره اختلال نعوظ روانی. PLoS یکی. 2014 https://doi.org/10.1371/journal.pone.0105336.
  57. 57.
    • • ژائو ل، گوان م، زو X و همکاران. الگوهای توپولوژیک بی نظیر شبکه های کورتنی ساختاری در اختلال نعوظ روانی. روبروی Hum Neurosci. 2015؛ 9: 1-16. اولین مطالعهی عصب شناختی برای استفاده از کلیدهای مغناطیسی مغز در ارتباط با عملکرد جنسی است. گوگل اسکولار
  58. 58.
    Kortekaas R، Nanetti L، Overgoor MLE، د جونگ BM، Georgiadis JR. شبکه های Somatosensory مرکزی به یک آلت تناسلی مردانه دی نوو پاسخ می دهند: اثبات مفهوم در سه بیمار اسپینا بیفیدا. J جنسی Med. 2015؛ 12: 1865-77.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  59. 59.
    Wise NJ، Frangos E، Komisaruk BR. فعال سازی قشر حسی با تحریک تصور تصور جنسی: تجزیه و تحلیل fMRI. روانکاوانه روانی روانشناسی اجتماعی. 2016؛ 6: 31481.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  60. 60.
    کمپینگ S، Andoh J، Bomba IC، Diers M، Diesch E، Flor H. مدولاسیون متنی درد مازوخیست ها. درد 2016؛ 157: 445-55.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  61. 61.
    Stoléru S، Redouté J، Coses N، Lavenne F، Le Bars D، Dechaud H و همکاران. پردازش مغزی از محرک های جنسی بصری در مردان مبتلا به اختلال میل جنسی خفیف. روانپزشکی Res-Neuroimaging. 2003؛ 124: 67-86.گوگل اسکولار
  62. 62.
    Bianchi-Demicheli F، Cojan Y، Waber L، Recordon N، Vuilleumier P، Ortigue S. پایگاه های عصبی اختلال میل جنسی در زنان: یک مطالعه مرتبط با رویداد fMRI. J جنسی Med. 2011؛ 8: 2546-59.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  63. 63.
    آرنو BA، Millheiser L، Garret A، و همکاران. زنان با اختلال میل جنسی خشن نسبت به زنان طبیعی: یک مطالعه تصویربرداری رزونانس مغناطیسی کاربردی. عصبشناسی 2009؛ 158: 484-502.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  64. 64.
    Versace F، Engelmann JM، Jackson EF، Slapin A، Kortese KM، Bevers TB و همکاران. پاسخ مغز به وابسته به عشق شهوانی و سایر محرک های عاطفی در بازماندگان سرطان پستان با و بدون اضطراب در میل جنسی کم: یک مطالعه اولیه fMRI. تصویربرداری مغز Behav. 2013؛ 7: 533-42.گوگل اسکولار
  65. 65.
    Gagnepain P، Hulbert J، Anderson MC. تنظیم موازی حافظه و احساسات از سرکوب خاطرات نفوذی حمایت می کند. J Neurosci. 2017؛ 37: 6423-41.CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  66. 66.
    Rees PM، Fowler CJ، Maas CP. عملکرد جنسی در مردان و زنان مبتلا به اختلالات عصبی. لنست 2007؛ 369: 512-25.CrossRefگروهگوگل اسکولار
  67. 67.
    • Victor EC، Sansosti AA، Bowman HC، Hariri AR. الگوهای دیفرانسیل آمیگدال و فعال شدن استریاتوم شکمی پیش بینی تغییرات جنسیتی در رفتار ریسک جنسی را پیش بینی می کنند. J Neurosci. 2015؛ 35: 8896-900. مثال رویکردی که اطلاعات مربوط به عملکرد غیر مغز می تواند پیش بینی رفتار جنسی باشد. CrossRefگروهPubMedCentralگوگل اسکولار
  68. 68.
    • بورگ ج، جونگ جی جی، جورجیادیس جی. پاسخ های BOLD زیر غرور در طول تحریک جنسی بصری به عنوان یک نقش از انجمن های ضمیمه پورنو در زنان متفاوت است. Soc دان مربوط به Neurosci. 2014؛ 9: 158-66. تظاهرات را مطالعه کنید که فعالیت های بیشتری را در زمینه های تمایل جنسی به وجود می آورد لزوما منعکس کننده نگرش مثبت به محرک جنسی نیستi. گوگل اسکولار
  69. 69.
    • • Poeppl TB، Eickhoff SB، Fox PT، Laird AR، Rupprecht R، Langguth B و همکاران. اتصال و مشخصات عملکرد ساختار مغز غیر طبیعی در pedophilia. Hum Brain Mapp. 2015؛ 36: 2374-86. ترکیبی از متا تجزیه و تحلیل، اتصال و داده های ساختاری. نشان می دهد که مناطق با مورفولوژی تغییری در pedophilia به طور عملیاتی به مناطق شبکه های مغز پاسخ جنسی مرتبط هستند. گوگل اسکولار
  70. 70.
    لین CS، Ku HL، Chao HT، Tu PC، لی CT، Cheng CM، Su TP، لی YC، Hsieh JC. شبکه عصبی نمایندگی بدن بین ترنسسوکول ها و تمساح ها متفاوت است. PLoS یکی. 2014 https://doi.org/10.1371/journal.pone.0085914.