آگاهي و غيرمنطقي از احساسات: آیا آنها با فرکانس استفاده از پورنوگرافی متفاوتند؟ (2017)

¹دانشکده روانشناسی، مرکز تحقيقات علوم اعصاب و روانشناسی، دانشگاه نیوکاسل، Callaghan 2308، NSW، Australia

²دانشگاه سیدنی، دانشگاه سیدنی، سیدنی 2006، NSW، استرالیا

³آزمایشگاه علوم اعصاب و رفتار شناختی (CanBeLab) ، گروه روانشناسی ، دانشگاه خصوصی وبستر وین ، Palais Wenkheim ، 1020 وین ، اتریش

⁴دانشکده روانشناسی، دانشگاه وین، 1010 وین، اتریش

مکاتبات: تلفن: + 43-1-2699-293

تدوین علمی: تاکایشی کبایاشی

دریافت شده: 1 مارس 2017 / پذیرفته شده: 26 آوریل 2017 / منتشر شده: 11 May 2017

چکیده

افزایش استفاده از پورنوگرافی یکی از ویژگی های جامعه معاصر انسانی بوده است، با پیشرفت های تکنولوژیکی امکان استفاده از اینترنت با سرعت بالا و سهولت دسترسی نسبی از طریق بسیاری از دستگاه های بی سیم. آیا افزایش عوارض جانبی عصبی افزایش می یابد؟ تحقیقات در زمینه استفاده از پورنوگرافی به شدت وابسته به اقدامات خودآزاری آگاهانه است. با این حال، افزایش دانش نشان می دهد که نگرش ها و احساسات قبل از ارزیابی آگاهانه به طور گسترده در سطح غیر آگاهانه پردازش می شوند. از این رو، این مطالعه اکتشافی با هدف بررسی اینکه آیا فرکانس استفاده از پورنوگرافی تأثیری بر فرآیندهای احساسی غیر آگاه و یا آگاهانه دارد. شرکت کنندگان (N = 52) که گزارش میزان مقادیر مختلف پورنوگرافی را با تصاویر القاء احساسات ارائه کردند. پتانسیل های مربوط به رویداد مغز (ERPs) ثبت شد و برای تعیین فرآیندهای احساسی غیر آگاهانه از روش Startle Reflex Modulation (SRM) استفاده شد. برای تعیین اثرات احساسی آگاهانه، برای هر عکس ارائه شده، ارزش و اعتبار صریح نیز مورد استفاده قرار گرفت. رتبه های صریح آگاهانه با توجه به استفاده از پورنوگرافی، تفاوت های قابل توجهی را در رابطه با امتیازات "وابسته به عشق" و "دلپذیر" ارزش (لذت) نشان دادند. SRM نشان داد که اثرات نزدیک به اهمیت است و ERPs تغییرات در مناطق پیشانی و پاریتال مغز را در رابطه با مقادیر تصویر احساسات "ناخوشایند" و "خشونت آمیز" نشان داده است که با تفاوت هایی که در رتبه بندی صریح دیده نمی شود، مرتبط نیست. یافته ها نشان می دهد که افزایش استفاده از پورنوگرافی تأثیری بر پاسخ های غیر آگاهانه مغز به محرک های ناشی از احساس است که توسط خود گزارش خود بیان شده است.

کلید واژه ها:

آگاهانه در مقابل فرآیندهای غیر آگاه؛ پورنوگرافی؛ هیجانی؛ پاسخ های عاطفی EEG؛ مثلث

1. معرفی

تعداد زیادی از مواد پورنوگرافی آنلاین برای مصرف عمومی وجود دارد [1,2] فقدان مقررات به این معنی است که اینترنت به سرعت وسیله ای آسان و کارآمد تبدیل می شود که از طریق آن می توان مواد منفجره را به منظور انتقال، توزیع و در دسترس بودن برای مصرف در داخل خانه خود، با مزایای دسترسی، ناشناس بودن و مقرون به صرفه [3,4] علاوه بر این، پیشرفت های تکنولوژیکی مانند تلفن های هوشمند، Wi-Fi و خدمات اینترنت با سرعت بالا به این معنی است که مساله مسن تر شدن نیاز به یک میز و کابل دیگر محدودیت دسترسی افراد به محتوای غنی از محتوای پورنوگرافی را محدود نمی کند. نکته جالب توجه این است که مشکلات مربوط به مشاهده محرک های جنسی، شایع ترین مشکالت جنسی بالا در دوران اخیر بوده است [5]

مطالعات متعددی به این موضوع پرداخته اند که آیا قرار گرفتن در معرض پورنوگرافی بر روی فرآیندهای شناختی و رفتاری فرد اثر مثبت یا منفی دارد [3,6,7,8,9,10,11,12,13,14,15] بسیاری از این مقالات تلاش کرده اند با توجه به این نگرانی های اجتماعی، با بررسی موضوع اینکه افزایش مواجهه با مواد پورنو باعث رفتارهای تهاجمی جنسی می شود، تلاش کرده است. تجزیه و تحلیل های متا این کار نشان داده است که افزایش بسامد مصرف پورنوگرافی می تواند منافع نتیجه منفی را در انسان پیش بینی کند [16,17] - حتی نشان می دهد که سوء استفاده های فیزیکی و شکارچیان جنسی معمولا از پورنوگرافی به میزان قابل توجهی بالاتر از فرد معمولی استفاده می کنند [18] یک متا آنالیز انجام شده توسط آلن و همکاران. [6] نشان داد که روش های غیر تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل تقریبا هیچ تاثیر گذار از پورنوگرافی و پذیرش اسطوره های تجاوز را نشان نمی دهد، در حالی که مطالعات تجربی (نه صرفا وابسته به خود گزارش) یک اثر کوچک اما مثبت را نشان می دهد (قرار گرفتن در معرض پورنوگرافی افزایش پذیرش اسطوره تجاوز). دیگر متاآنالیز ها ارتباط مثبتی بین استفاده از پورنوگرافی و نگرش های حمایت از خشونت علیه زنان در تحقیقات تجربی و بدون تجربه ای یافتند [19] این همبستگی ها بالاتر بود اگر مرتکبین به صورت پورنوگرافی خشونت آمیز جنسی در برابر شکل های غیر خشونت آمیز قرار بگیرند. مانچینی و همکاران [12] انجام تحقیقات در مورد مجرمان جنسی انجام داد و متوجه شد که قرار گرفتن در معرض ابتلا به نوجوانان از طریق پورنوگرافی به طور قابل توجهی افزایش خشونت را از طریق درجه تحقیر قربانیان پیش بینی می کند. نویسندگان همچنین دریافتند که استفاده از پورنوگرافی فقط قبل از جرم، موجب کاهش آسیب قربانی شده است که به یک اثر کتارتی که پورنوگرافی روی مجرمان دارد، نسبت داده شده است. محققان دیگری هستند که به نظر میرسد موافق هستند که مشاهده محتوای پورنوگرافی کمی کم است و هیچ تاثیر منفی بر شناخت و رفتار ندارد. فرگوسن و هارتلی [20] در بررسی خود نشان می دهد که شواهدی مبنی بر وجود رابطه علی بین آزار و اذیت جنسی و تجاوز جنسی حداقل است و همبستگی مثبت بین مصرف پورنوگرافی و رفتار خشونت آمیز در بهترین حالت ناسازگار است. آنها فرضیه را مطرح می کنند که افزایش روبرو شدن با پورنوگرافی موجب افزایش رفتارهای سوء رفتار جنسی می شود. اغلب مشکل تنها عدم تمایز بین همبستگی و علیت است.

در عوض، مطالعات متعددی به جای نگاه کردن به همبستگی احتمالی بین خشونت و پورنوگرافی، به جای آن، تمرکز بر تأثیرات عاطفی، اجتماعی و عاطفی مرتبط با مصرف بیش از حد پورنوگرافی را آغاز کرده است. اثرات بالقوه و گزارش شده در میان دیگران عبارتند از: افزایش اضطراب [21]، علائم افسردگی [22] و ناتوانی در راه اندازی و حفظ نعوظ با شریک جنسی واقعی بدون کمک از پورنوگرافی [23] که به نوبه خود می تواند منجر به افسردگی و اختلالات مرتبط با اضطراب شود.

اغلب اغراق آمیز است که همبستگی رفتارهای خاص و اثرات بد آنها ممکن است موجب نگرانی باشد که ممکن است منجر به خاتمه رفتار خاص آن شود، اما لزوما نشان دهنده علیت نیست. اگر چه قابل درک است که افزایش مشاهده پورنوگرافی (مانند بسیاری از رفتارهای لذت بخش دیگر) ممکن است توسط بسیاری انجام شود، این تعداد کمی از افراد است که با اثرات نامطلوب روبرو هستند و بنابراین نمی توان فرض کرد که همبستگی این بیماری ها با تماشای پورنوگرافی به معنی علیت است.

پتانسیل مربوط به رویداد (ERP) اغلب به عنوان یک اندازه گیری فیزیولوژیکی واکنش به نشانه های احساسی مورد استفاده قرار گرفته است، به عنوان مثال [24] مطالعات با استفاده از داده های ERP تمایل به تمرکز بر روی اثرات ERP بعد از آن مانند P300 [14] و پتانسیل بعدی مثبت (LPP) [7,8] هنگام بررسی افرادی که پورنوگرافی را مشاهده می کنند. این جنبه های بعدی شکل موج ERP به فرآیندهای شناختی مانند توجه و حافظه کاری (P300) مربوط می شود [25] و همچنین پردازش پایدار از محرک های احساسی مرتبط (LPP) [26] استیل و همکاران [14] نشان داد که تفاوت های بزرگ P300 بین مشاهده تصاویر صریح جنسی نسبت به تصاویر خنثی منفی به اندازه گیری میل جنسی بود و هیچ تاثیری بر ابراز عقیده ی شرکت کنندگان نداشت. نویسندگان پیشنهاد کردند که این یافته منفی به احتمال زیاد به این دلیل است که تصاویر نشان داده اند که هیچ اهمیت جدیدی برای استخر شرکت کننده ندارند؛ چرا که همه شرکت کنندگان گزارش حجم زیادی از مواد پورنو را مشاهده کردند و در نتیجه منجر به سرکوب مولفه P300 شد. نویسندگان به این نتیجه رسیدند که شاید به نظر می رسد LPP بعدا ممکن است ابزار مفیدتری را ارائه دهد، همانطور که نشان داده شده است که شاخص های انگیزشی را نشان می دهد. مطالعات در مورد تاثیر استفاده از پورنوگرافی بر روی LPP نشان داد که دامنه LPP به طور کلی کمتر در شرکت کنندگان است که گزارش میل داشتن جنسیت بالایی دارند و مشکلات تنظیم مشاهده آنها از مواد پورنوگرافی [7,8] این نتیجه غیر منتظره است، همانطور که مطالعات دیگر مربوط به وابستگی نشان می دهد که وقتی که با یک کار هیجانی مرتبط با نشانه ها مطرح می شود، افرادی که مشکالت مربوط به مشاجرات خود را بیان می کنند، معمولا شکل های بزرگتر LPP را نمایش می دهند [27] Prause و همکاران [7,8] ارائه پیشنهادات در مورد اینکه چرا استفاده از پورنوگرافی ممکن است منجر به اثرات LPP کوچکتر شود، نشان می دهد که این ممکن است به علت اثر عادت باشد، همانطور که شرکت کنندگان در مطالعه گزارش شده بیش از حد از مواد پورنوگرافی به میزان قابل توجهی بالاتر از مقدار ساعت صرف شده مشاهده پورنو مواد

در مقایسه با ERPs، مدولاسیون رفلکس تحریک کننده (SRM) یک تکنیک نسبتا جدید در این زمینه است که در تحقیقات احساسی برای ارائه اطلاعات مربوط به پردازش اطلاعات مؤثر خام استفاده شده است [28] هدف SRM این است که اندازه گیری چشمک زدن چشم را با سر و صدا غیر منتظره از سر و صدا شنوایی سفید شنوایی اندازه گیری در حالی که افراد مبهوت شده در معرض تحریک پیش زمینه کنترل با متغیر عاطفی متنوع است [28] لانگ و همکاران [29] نشان داد که سطح چشم چشمک زدن ضبط شده توسط محرک های غیرمنتظره شنوایی با میزان اشتیاق نسبی (در نتیجه چشمک زدن کوچکتر چشم) و یا عصبانیت (چشمک زدن بزرگتر) محتوا عاطفی از محرک بصری ارائه شده است. به عبارت دیگر، چشمک زدن در ارتباط با پروب هیجان انگیز افزایش می یابد زمانی که یک فرد با محرک های ناخوشایند یا ترسناک ارائه می شود و زمانی که با محرک های دلخواه ارائه می شود.

مطالعات متعدد، مدولاسیون رفلکس بی نظمی را به عنوان یک اندازه گیری از پردازش عاطفی خام در ارتباط با زمینه های مختلف، از جمله روانپزشکی [30]، اختلالات چندگانه [31]، بوها [32]، جنون جوانی [33]، طراحی محصول [34]، راه رفتن از طریق محله های شهری [35] و مالکیت احساسی [36] SRM همچنین به علوم اعصاب مصرف کننده معرفی شده است [37,38,39,40] با این حال، استفاده از این اندازه ضبط در پردازش اطلاعات جنسی کمیاب بوده است [41] مطالعات انجام شده به طور مداوم نشان می دهد که رفلکس چشمک زدن چشمک زدن به تصاویر نشان دادن صحنه های مثبت (جنسی) نسبت به تصاویر ناخوشایند، خنثی [42] و ترس [43] محتوا. در 2014، SRM برای استفاده در دقیق متن مطالعه مورد نظر پیشنهاد شد [44].

مطالعه حاضر با هدف استفاده از اندازه گیری های نوروفیزیولوژیکی (EEG و SRM) برای تعیین اینکه آیا مقادیر مختلف مصرف پورنوگرافی در جمعیت طبیعی بر روی حالت های عاطفی غیر آگاه و همچنین خودآزمایی آگاهانه از احساسات تأثیر می گذارد.

پرسشنامه های خود گزارش شده، مسلما شایع ترین وسیله ای است که محققان و پزشکان تلاش می کنند نگرش ها و رفتارهای احساسی را در میان کاربران مواد پورنوگرافی ایجاد کنند، اغلب به حذف روش های دیگر [45,46] اگر چه پرسشنامه های خود گزارش دهی می تواند راهی عالی برای جمع آوری داده های بزرگی از جمعیت وسیع باشد، اما آنها معتقدند که تعصب ها و تعصبات اجتماعی ضروری است13,45,47] و آلودگی شناختی [48] به نظر می رسد پردازش احساسات دارای اجزاء مربوط به ساختار مغز غیر آگاه، مغز زیر ساختی و همچنین ساختارهای مغز آگاه است. بنابراین، جنبه های احساسات بدون آگاهی آگاهانه می تواند وجود داشته باشد38,49,50,51] توانایی دادن پاسخ صریح به هر چیزی احساسی نیاز به سطح پردازش شناختی آگاهانه دارد که نتیجه آن ارزیابی است. با این حال، این ارزیابی شناختی نتیجه ترکیبی از فرآیندهای فیزیولوژیکی عمیق است که در مغز به طور زیر کورتناسی همراه با پردازش مغز آگاهانه مغز می شود. این نشان داده شده است که تفاسیر آگاهانه واکنش های فیزیولوژیکی پایه را رنگ می کند، یک پدیده به نام آلودگی شناختی48] بنابراین ممکن است که بیش از حد وابسته به داده های صرفا با اقدامات خود گزارش مستقیما نمایانگر دقیق فرایندهای تفکر فردی نیست. برای این کمبودها، نویسندگان در پژوهش حاضر تصمیم به استفاده از اقدامات فیزیولوژیکی برای تشخیص فرآیندهای غیر آگاه در علاوه بر اقدامات سنتی (به عنوان مثال، به دنبال یک روش مثلثی). Electroencephalography (EEG)، که فعالیت مغز قشر را اندازه گیری می کند و حاوی اطلاعات هماهنگ شده از ساختار مغز قشر و زیر قشر است، مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر این، Electromyography (EMG) با استفاده از Module Reflex Modulation (SRM)، که مربوط به عملکردهای مغز زیر قشر مغزی و اندازه گیری اطلاعات غیرفعال اطلاعات خفیف خفیف مغز است، همراه با اقدامات خود گزارش دهی سنتی (پرسشنامه ها، مقیاس های رتبه بندی ) که نیاز به اندازه گیری، پاسخ بالاتر شناختی بالاتر از پردازش اطلاعات قشر دارد. این سه روش برای تشدید هر گونه اختلاف در حالت های فیزیولوژیک غیر آگاهانه و پاسخ های آگاهانه شرکت کنندگان و استفاده از سطوح مختلف پردازش اطلاعات احساسات استفاده می شود.

پنجاه و دو شرکت کننده مرد از طریق سیستم مدیریت تجربی دانشگاه نیوکاسل به نام SONA، دهان یا فلیکرها استخدام شدند. شرکت کنندگان تمام دانشجویان دانشگاه نیوکاسل استرالیا بودند که بین 18 و 30 ساله بودند (M = 21.1؛ SD = 2.9). همه شرکت کنندگان رضایت آگاهانه نوشته شدند. به عنوان بخشی از معیارهای ورود، شرکت کنندگان به مطالعه به روشنی اظهار داشتند که آنها دگرجنسگرا، راست دست، عادی / تصحیح شده به دید طبیعی، بدون سابقه بیماری نوروپاتولوژی / روانپزشکی، از سیستم عصبی مرکزی که از داروها یا مواد ، هیچ سابقه ای از قربانی سوء استفاده جنسی / جسمی نداشت و هیچ سابقه زندان در زندان نداشت. شرکت کنندگان یا برای زمان خود به صورت مالی بازپرداخت می شوند یا با اعتبار دوره ای اعطا می شوند. زنان برای انتخاب مقایسهای از هم جدا شدند. به طور سنتی، مردان بیشتر به دنبال مواد جنسی بصری برای اهداف تفریحی هستند و بنابراین این جایی بود که تمرکز ما برای مطالعه فعلی بود. این مطالعه توسط کمیته اخلاق تحقیقات انسانی دانشگاه نیوکاسل (H-2013-0309، 5 December 2013) تایید شد.

بخش اول این مطالعه شامل استفاده از پرسشنامه های آنلاین برای ارزیابی پاسخ های هیجانی آگاهانه از هر شرکت کننده بود. یک نظرسنجی آنلاین با استفاده از Lime Survey [52] که شامل پرسشنامه جمعیت شناسی، پرسشنامه خصومت باس-Durkee (BDHI)، مقیاس Impulsivity Barrat (BIS-11) برای تعیین اینکه آیا هر یک از گروههای فرموله شده در نمرات خودمحکومت امپریالیستی متفاوت بودند؛ مقیاس خودمراقبتی Snyder [53] برای تعیین میزان که هر گروه نظارت بر خود ارائه خود را؛ و یک پرسشنامه هدفمند برای سنجش رفتار مشاهده ی پورنوگرافی که متشکل از مواردی است که توسط نویسندگان تهیه شده است و همچنین مواردی را از Harkness et al. [54] شرکت کنندگان تنها نگرانی بین سالهای 18 و 30 سال بودند که واجد شرایط برای تکمیل پرسشنامه بودند و بعدا برای انجام اقدامات فیزیولوژیک دعوت شدند. این بررسی حدود 20-25 دقیقه را برای تکمیل انجام داد.

الکتروانسفالوگرافی با استفاده از یک کانال 64 BioSemi Active Two سیستم (BioSemi، Amsterdam، Netherlands) و Modulation Reflex Modulation (SRM) با استفاده از دستگاه ضبط تلفن همراه Nexus-10 (تولید شده توسط Mind Media BV، Herten، هلند) انجام شد. برای توصیف دقیق تر روش و تکنولوژی مربوطه، لطفا به والا و همکاران مراجعه کنید. [48].

محرک ها برای مطالعه حاضر شامل تصاویر 150 که از سیستم بین المللی تصویر منفی (IAPS) تهیه شده است [55] IAPS مجموعه ای استاندارد از اطراف تصاویر 1000 است که مردم، مکان ها، اشیاء و حوادث را نشان می دهد و به طور گسترده ای در تحقیقات احساسی استفاده می شود، به عنوان مثال [56] برای اهداف مطالعه فعلی، تصاویر به یکی از پنج طبقه طبقه بندی شده اند: خشونت آمیز، خنده دار، دلپذیر، ناخوشایند، و خنثی با تصاویر 30 در هر گروه. هر دسته از تصاویر در یکی از دلایل هنجاری خود متفاوت بودند. هر عکس برای هر شرکت کننده برای 5 s نشان داده شد. شرکت کنندگان پس از آن هر عکس را بر روی مقیاس های جداگانه لیکرت 9 ارزیابی کردند.

در کل پنج پروب حیرت انگیز به 5 به طور تصادفی انتخاب شده از تصاویر 30 در هر گروه احساسات (کل پروب های شتاب 25 در طول آزمایش) بود. پروب های Startle به صورت Binually در 110 dB ارائه شد و از 50 مگاپیکسل های بلند آواز سفید آکوستیک بود.

پس از اتمام پرسشنامه آنلاین، شرکت کنندگان به صورت جداگانه به آزمایشگاه دعوت شدند. در طی این جلسه، اندازه گیری های پایه EEG و SRM جمع آوری شد، در حالی که شرکت کنندگان مشاهده و ارزیابی تصاویر IAPS انجام دادند. مجموعه ای از اطلاعات صریح، شرکت کنندگان رتبه بندی هر یک از محرک ها را از لحاظ تحریک و غلظت در حالی که به طور همزمان، EEG و SRM برای ارزیابی پاسخ های ضمنی مورد استفاده قرار گرفت. شرکت کنندگان در جلوی مانیتور LED (رزولوشن 32 × 1024 پیکسل 768) نشسته بودند. شرکت کنندگان به BioSemi Active Two System EEG متصل شدند و تغییرات بالقوه مغز با استفاده از الکترودهای جمجمه 64 و همچنین هشت الکترود اضافی که به صورت چشمی، چشم، مفاصل و مادوئید قرار می گرفت اندازه گیری شد. دو الکترودهای بیومتریک میلیمتری 4 میلیمتری برای Modulation Reflex Modulation (با فاصله تقریبی 20 میلیمتر در مجاورت لبه های سمت چپ چشم چپ) مورد استفاده قرار گرفتند.

برنامه کامپیوتری، Presentation (سیستم عصبی رفتاری، آلبانی، نیویورک، ایالات متحده آمریکا) به صورت بصری دستورالعمل های مناسب و لیست های محرک مورد استفاده قرار گرفت. ارائه محرک ها و تمام ضبط سیگنال روان شناختی از یک اتاق جداگانه انجام شد. شرکت کنندگان در طول راه اندازی تجهیزات مختصری از مطالعه را در اختیار داشتند و خواسته شد تا قبل از ضبط دستورالعمل های مربوط به کار بر روی صفحه را بخوانند. هدفون ها (Sennheiser HD280، Wedemark، آلمان) در گوش های شرکت کننده قرار می گرفتند و تست آنها با حضور خود در یک اتاق کم نور شروع شد تا تمرکز مناسب بر محرک ها فراهم شود.

هر عکس IAPS بر روی صفحه نمایش برای 5 s، یک در یک زمان ارائه شد. پس از هر تصویر، شرکت کنندگان یک مقیاس رتبه بندی نشان دادند و خواستار ارزشیابی (دلپذیری) تصویر با استفاده از یک مقیاس از 1 "بسیار دلپذیر" به 9 "بسیار ناخوشایند" بود. پس از این رتبه بندی اولیه، شرکت کنندگان یک مقیاس رتبه بندی دیگری را نشان دادند و خواستار ارتعاش (تصویر) تصویر با استفاده از یک مقیاس از 1 "بسیار شدید" به 9 "بسیار آرام" بود. پس از این، یک حلقه ثابت کوچک سفید در پس زمینه سیاه و سفید برای 1 پیش از ارائه تصویر بعدی ظاهر شد. اگر یک پروب تهاجمی با یک تصویر همراه شود، در نمایش دومین تحریک پس از 4th رخ داد. اندازه گیری های فیزیولوژیکی و صریح برای تمام تصاویر 150 IAPS انجام شد. تصاویر به صورت تصادفی ارائه گردید. برای کاهش اثر خستگی، به یک شرکت کننده در نیمه راه پیشنهاد شد. بدیهی است، برای تجزیه و تحلیل SRM، تنها تصاویری که دارای یک پروب حیرت انگیز بودند، بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، و تنها پاسخ های صریح مربوط به این تصاویر.

شرکت کنندگان بر اساس پاسخ های خود به دو بخش جداگانه در پرسشنامه استفاده از پورنوگرافی به گروه ها تقسیم شدند. این آیتم ها عبارتند از: "هنگام مشاهده پورنوگرافی، چقدر زمان را صرف یک قسمت می کنید؟" و "در سال گذشته فرکانسی که شما پورنوگرافی را مشاهده کردید چیست؟" پاسخ به هر مورد به طور جداگانه برای هر شرکت کننده امتیاز داده شد و برای تعیین تعداد تقریبی ساعت های پورنوگرافی مصرف شده در سال، ضرب می شود. نویسندگان در ابتدا قصد داشتند یک تقسیم متوسط ​​را بر اساس گروه انجام دهند اما پس از پیدا کردن بسیاری از شرکت کنندگان با نمره متوسط ​​و یا اطراف آن و محدوده نمرات به طور عمده به سه گروه قابل مشاهده جداگانه خوشه بندی شد، تصمیم به تقسیم گروه ها به "کم"، "متوسط" و "بالا" گروه بر اساس گسترش نمرات. معیارها و انحرافات استاندارد تعداد ساعاتی که هر گروه در مورد پورنوگرافی مشاهده کرد، می تواند در آن دیده شود بخش 3.2.

واکنش های صریح خام (غلط و تحریک) از هر یک از شرکت کنندگان بر اساس پاسخ به پرسشنامه های آنلاین به گروه های مربوط (کم، متوسط ​​و یا بالا) طبقه بندی شدند. سپس پاسخ های هر گروه به صورت میانگین و تجزیه و تحلیل با استفاده از تحلیل های تکراری واریانس (ANOVA) با استفاده از درون موضوع عوامل احساس (دلپذیر، ناخوشایند، وابسته به وابسته به عشق شهوانی، خشونت آمیز و خنثی) و بین عوامل موضوع استفاده از پورنوگرافی (کم، متوسط، و بالا) ANOVAs به طور مستقل برای اقدامات "valence" و "تحریک" انجام شد.

علاوه بر این، یک ANOVA یک طرفه برای ارزیابی پاسخ های به دست آمده از مقیاس خود نظارت اسنایدر جهت تعیین اینکه آیا رابطه ای بین ساعت های استفاده از پورنو و خود نظارت وجود دارد، انجام شد.

تغییرات پتانسیل مغز با سرعت نمونه های 2048 / ثانیه با استفاده از یک سیستم فعال BioSemi دو فعال سیستم 64 و نرم افزار ActiView (BioSemi، آمستردام، هلند) ثبت شد. مجموعه داده ها با استفاده از EEG-Display (نسخه 6.4.8، فولام، نیوکاسل، استرالیا) پردازش شدند. در طی پردازش میزان نمونه گیری به نمونه های 256 / s کاهش یافت و یک فیلتر عبور از نوار 0.1 به 30 هرتز اعمال شد. دوره ERP در رابطه با ارائه هر تصویر IAPS از -100 ms قبل از شروع 1000 ms post-stimulus تعریف شد. تمام دوره ها با استفاده از تصحیح 100 ms قبل از شروع محرک تصحیح شد و نقاط داده شده در طول ERP به داده های 15 در طول ارائه اولین تحریم دوم پس از تحریک برای تجزیه و تحلیل آماری بیشتر کاهش یافت. اندازه گیری های تکراری ANOVA برای تحلیل دامنه های ERP در هر نقطه زمانی با استفاده از فاکتورهای درون موضوعی احساسات (دلپذیر، ناخوشایند، وابسته به عشق شهوانی، خشن و خنثی) و نیمکره (سمت چپ، راست) مورد استفاده قرار گرفت.

پس از بازرسی بصری، مشاهده شد که تفاوت های اصلی بین هر گروه به وضوح برای منحنی های ERP شرایط خشونت آمیز و خنده دار نسبت به سایر شرایط رخ می دهد و بنابراین این دو دسته احساسات به عنوان ارجاعی برای کنتراست مورد استفاده قرار می گیرند. برای اصلاح نقص کربن، روش Greenhouse-Geyser مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین جهت هرگونه اثر اصلی مهم مورد استفاده قرار می گیرد.

پاسخ چشم چشمک زن مورد استفاده برای مدولاسیون رفلکس بی نظمی با استفاده از دستگاه ضبط کننده Nexus-10 (تولید شده توسط Mind Media BV) و نرم افزار Bio-trace + اندازه گیری شد. الکترودهای EMG Bipolar به چشم چپ هر یک از شرکت کنندگان متصل شده و تغییرات بالقوه Oculi of orcicularis musculus اندازه گیری شد. نرخ نمونه گیری EMG 2048 / s بود و یک فیلتر تصویب باند از 20-50 هرتز در هنگام ضبط استفاده شد. داده های خام EMG سپس با استفاده از روش میانگین ریشه (RMS) برای تبدیل سیگنال های فرکانس خام به دامنه ها، محاسبه شد. مقدار دامنه غوطه وری چشمک زدن به عنوان افزایش حداکثر شکل موج EMG در آزمایشات شامل پروب شتاب تعریف شد. همانطور که در بالا، اندازه گیری های مکرر ANOVA برای تحلیل های آماری انجام شد (نگاه کنید به [28]).

گروه ما شامل یک نمونه بسیار همگن بود. اکثریت شرکت کنندگان در این مطالعه خود را به عنوان دانشجویانی که حداقل یک مدرسه متوسطه تحصیلی را به پایان رسانده اند، یا با همسر خود زندگی می کنند یا هرگز ازدواج نکردند و خود را به عنوان قفقاز متولد استرالیا معرفی کردند (نگاه کنید به جدول 1).

جدول 1. خصوصیات جمعیت شناسی شرکت کنندگان در مطالعه

توصیفی از پاسخ های شرکت کنندگان در این پرسشنامه می تواند درج شود جدول 2. گروه های شرکت کننده براساس فرکانس استفاده از پورنوگرافی تقسیم شدند. سن متوسط ​​در بین گروه ها به طور قابل توجهی تفاوت نداشت. از مهمترين نکته، آناليز واريانس يک طرفه مستقل نشان داد که تفاوت معني داري بين گروه هاي کم مصرف، متوسط ​​و بالا با استفاده از نمره کل F (2، 49) = 1.892، p = 0.162 وجود ندارد.

جدول 2. ساعت های Porn در سال و Snyder مجموع نمره تقسیم بر اساس گروه.

نتایج حاصل از واکنش های صریح و واضح نشان می دهد که کل گروه به طور کلی تحت تاثیر قرار گرفته است. اگرچه تعاریف دنباله دار تعامل قابل توجهی را برای رتبه های F (2) = 3.243، p = 0.048 برای "Erotic" و "دلپذیر" نشان می دهد. هیچ تفاوت معناداری با رتبه بندی صریح "تحریک (شدت)" در هر دسته احساسات یافت نشد (نگاه کنید به شکل 1).

شکل 1. ارزش گذاری صریح (A) و تحریک (B) رتبه بندی برای هر گروه احساسات در همه گروه ها. تعامل گروهی معنی داری برای رتبه بندی valence در دسته های "وابسته به عشق شهوانی" و "دلپذیر" (با ستاره) مشخص شده است.

نتایج حاصل از مدولاسیون رفلکس شروع شده نشان داد که اثر گروه بر روی دامنه چشمک زدن چشم در همه شرایط نزدیک به اهمیت F (2) = 3.176، p = 0.051 را ببینید شکل 2.

شکل 2. چشمک زدن چشم چشمک زدن پاسخ (چپ) و نمودار ستون (راست) برای کم (A)، متوسط ​​(B) و بالا (C) استفاده از گروه های پورنو.

علیرغم عدم اثرات متقابل اصلی اثر متقابل، کنتراست ساده اثرات مهم ERP گروه را برای "ناخوشایند" در مقابل "خشونت" دسته بندی احساسات 250-563 ms در ناحیه پیشانی مغز نشان داد. اثرات معناداری بین دو گروه عاطفی مشابه در سایت های خلفی در یک دوره زمانی بعد (563-875 ms) دیده می شود (نگاه کنید به جدول 3; شکل 3) عدم وجود اثرات اصلی به عنوان یک نتیجه از تفاوت های متمرکز ERP تفسیر شده است.

شکل 3. ERPs در قسمتهای پیشین (AF7 / AF8) و پاریتال (P5 / P6) در همه گروههای احساساتی برای گروههای کم مصرف، متوسط ​​و بالا استفاده می شود. علامت های مهم گروهی را برای "ناخوشایند" در مقابل "خشونت" دسته بندی احساسات 250-563 ms در ناحیه پیشانی مغز و بین 563-875 ms در ناحیه پاریتال مشاهده کنید.

جدول 3. خلاصه ای از اثرات گروه های مهم مربوط به پتانسیل های مرتبط با رویداد های ناخوشایند و خشونت آمیز (ERPs).

در پژوهش حاضر، یک رویکرد triangulation بالا به پایین با استفاده از چندین روش به طور همزمان برای توصیف رویکردهای مختلف برای مطالعه پاسخ های عاطفی و اهمیت فیزیولوژیک آنها استفاده شد. برای اشاره به تفاوت های اصلی دوباره، رتبه بندی صریح اقدامات رفتاری است که نیاز به پاسخ آگاهانه و عمدی دارند و بنابراین از پردازش اطلاعات قشر استفاده می کنند. مدولاسیون رگولاتور Startle یک اندازه گیری غیر آگاه از پردازش اطلاعات مؤثر خام بر پایه انگیزش اولیه است (نگاه کنید به [57]) و مربوط به ساختار مغز غده کبدی است، به عنوان مثال [29] الکتروانسفالوگرافی (و علاوه بر آن، ERP) عمدتا به پردازش اطلاعات قشر حساس است، اما همچنین شامل ورودی هماهنگ از فرآیندهای مغز فرعی مغز (عمدتا غیر آگاه) است. می توان گفت که تمام اقدامات فیزیولوژیکی به واسطه ی طبیعت در مقایسه با عملکرد ارزیابی صریح، بی معنی است.

با استفاده از این دانش در شناور، آیا می توانیم تعیین کنیم که آیا فرکانس استفاده از پورنوگرافی تغییر می کند و چگونه ما به طور آگاهانه (اقدامات صریح) و غیر آگاهانه (اقدامات ضمنی) پاسخ به اطلاعات عاطفی؟ اگر چه نمرات اسنایدر برای هر گروه به طور قابل توجهی تفاوت نداشت و هیچ تغییری در خود نظارت نداشت- نتایج حاصل از مطالعه فعلی حقیقتا اختلاف در نتایج حاصل از اقدامات صریح و ضمنی نشان داد.

تصاویر "وابسته به عشق شهوانی" به صراحت توسط گروه کم پورنو کم اهمیت تر از هر دو مورد استفاده از پورنو متوسط ​​و یا شرکت کنندگان در استفاده از پورنو شد. شاید کاربران پورنویسی به ندرت به دنبال محتوای وابسته به عشق شهوانی یا پورنوگرافی باشند، بنابراین گروه پورنو پایین ارائه تصاویر "وابسته به عشق شهوانی" را در طول جلسه تجربی به نظر می رسد کمتر لذت بخش، حتی اگر کمی نگران کننده. یکی دیگر از توضیحات ممکن است شامل مواردی باشد که کاربران پورنوگرافی پایین به اندازه کافی در معرض پورنوگرافی قرار نگرفته اند و به همین علت به همان اندازه که کاربران متوسط ​​یا بالا هم عادت ندارند، عادت کرده اند. به طور خلاصه، افرادی که پورن ناخوشایند را پیدا می کنند ممکن است تصمیم بگیرند از آن استفاده نکنند و بنابراین در گروه کم مصرف قرار می گیرند و ممکن است عادت به یک عامل نرسد. جالب توجه است، استفاده از گروه های پورنو پر از تصاویر وابسته به عشق شهوانی به عنوان ناخوشایند تر از گروه استفاده متوسط. نویسندگان پیشنهاد می دهند این ممکن است به دلیل ماهیت نسبتا "نرم هسته ای" تصاویر "وابسته به عشق شهوانی" موجود در پایگاه داده IAPS باشد که سطح تحریک ایجاد نمی کند که معمولا آنها به دنبال آن هستند، همانطور که توسط هارپر و هاجینز [58] که با مرور مکرر مواد مربوط به پورنوگرافی، بسیاری از افراد اغلب به دیدن مواد شدیدتری برای حفظ همان سطح تحریک فیزیولوژیکی می پردازند. گروهی از احساسات "دلپذیر" از همه گروههای سه گانه امتیازات ارزشمندی را در مقایسه با دیگر گروه ها نشان می دهد که نسبتا مشابه با گروه استفاده شده در گروه بالا است. این ممکن است دوباره با توجه به تصاویر "دلپذیر" ارائه شده و نه تحریک به اندازه کافی برای افراد در گروه استفاده می شود. مطالعات به طور مداوم نشان داده اند که یک فرایند فیزیولوژیک در پردازش محتوای دلپذیر به علت اثرات عادت در افرادی که اغلب از مواد پورنوگرافی استفاده می کنند [3,7,8] این استدلال نویسندگان است که این اثر ممکن است برای نتایج مشاهده شده باشد.

تفاوت قابل ملاحظه ای بین "ناخوشایند" نسبت به وضعیت خشونت آمیز بین گروه ها وجود دارد که در مقایسه با نتایج ارزیابی صریح است. پس از بازبینی بصری منحنی ها، در گروه کم پورنو برای "وضعیت ناخوشایند" در طول مرحله LPP منحنی (400-500 ms) در هر دو نیمکره در ناحیه پیشانی مغز، در گروه کم مصرف پورنو دیده می شود. این به نظر می رسد فقط در نیمکره راست برای گروه های متوسط ​​و بالا استفاده از پورنو وجود دارد. اگر چه این تاثیر جانبی در تحلیل آماری ادامه نیافت، اما روند مشاهده شده می تواند یک اثر جانبی جانبی احتمالا بیشتر کاربران پورنو را نشان دهد. این قله منفی برجسته نیز توسط یک مطالعه انجام شده توسط Cuthbert و همکاران نشان داده شده است. [59]، جایی که آنها متوجه شدند که زمینه های مغز مغز مثبت بیشتری نسبت به تصاویر دلخواه از تصاویر ناخوشایند را نشان می دهند، اما وضعیت "خنثی" در مطالعه آنها منفی ترین بود. نویسندگان مقاله فوق به این نتیجه رسیدند که این تغییر نسبی مثبت از تصاویر خوشایند با بیان اینکه این میتواند منعکس کننده تحریک عاطفی افزوده را به جای اختلاف درونی والدین با توجه به تصاویر دلپذیر در مطالعه خود موجب تغییر قابل توجهی در فعالیتهای اتوکمی رطوبت پوست) به جای ارزیابی اشعه انسانی. علاوه بر این، این الگو از نامتقارن پیشانی را می توان با شکل مثبت حرکت مثبت توضیح تصاویر "ناخوشایند" تولید شده در نیمکره چپ گروه های متوسط ​​و بالا استفاده از پورنو. تحقیقات اخیر نشان می دهد که افزایش فعالیت نسبی سمت چپ ممکن است با فرآیندهای انگیزشی روبرو باشد (نگاه کنید به [60,61]) این نشان می دهد که با توجه به تفاوت نسبی جلویی در فعال سازی به تصاویر "ناخوشایند"، کاربران مکرر از پورنوگرافی ممکن است تصویر های ناخوشایند را به اثبات مثبت بیشتر در نظر بگیرند.

علاوه بر این ، به نظر می رسد دسته احساسات "خشونت آمیز" و "ناخوشایند" در نیمکره راست به طور فزاینده سیر مشابهی را طی دوره های زمانی دیرتر (> 500 میلی ثانیه) دنبال می کنند که از کاربران پورنو کم به متوسط ​​به بالا منتقل می شوند - به ویژه در منطقه جلویی مغز این یافته ها نشان می دهد که هنگام مشاهده منفعلانه تصاویر احساسات خشن و ناخوشایند نسبت به کاربران کم پورنوگرافی در سطوح ضمنی ، کاربران مکرر پورنوگرافی ممکن است از پردازش مشابه استفاده کنند. به عقب رفتن بیشتر به سمت مناطق حسی بیشتر مغز ، همان دو دسته احساسات ("خشونت آمیز" و "ناخوشایند") ، دوباره به نظر می رسد که در گروه استفاده از پورنوگرافیک در مرحله LPP (> 500 میلی ثانیه) به طور مشابه پردازش می شود ) جایی که در گروههای کم و متوسط ​​استفاده جداگانه باقی بماند. این الگوی پاسخ های فیزیولوژیکی ممکن است حاکی از آن باشد که قرار گرفتن در معرض مکرر مواد پورنوگرافی ممکن است پسند را افزایش دهد و بنابراین به انگیزه آن محرک نزدیک می شود ، در نتیجه منجر به بزرگ شدن LPP قابل مقایسه با LPP می شود که به دلیل انگیزه احتمالی جلوگیری از مشاهده تصاویر خشونت آمیز ایجاد می شود. در مقابل ، همانطور که در بالا ذکر شد ، نشان داده شده است که بسیاری از کاربران مکرر پورنوگرافی به دلیل اثرات حساسیت زدایی و نیاز به مشاهده مطالب جدید و شدید برای برانگیخته شدن ، اغلب به سمت مواد گرافیکی یا شدیدتر می روند.58] این مواد ممکن است اغلب شامل ژانرهای پورنو باشد که نشان دهنده اعمال خشونت (جنسی) متفاوت است که افراد در گروه استفاده کننده از آن ممکن است به تصاویر "وابسته به عشق شهوانی" بر روی یک سطح فیزیولوژیکی مانند تصویر خشونت آمیز پاسخ دهند.

همانطور که قبلا ذکر شد، مدولاسیون رفلکس شروع به حساسیت به پردازش عاطفی زیرکوریتی با تاکید واضح بر روی ولنتاین است. همانطور که انتظار می رفت، نتایج نشان داد که گروه "وابسته به عشق شهوانی" به عنوان کمترین ناامید کننده است، و در میان هر سه گروه، "خشونت" رده احساسات باعث شد بزرگترین پاسخ غم انگیز است. اگر چه نتایج بدست آمده نشان می دهد که مقدار p فقط اهمیت دارد و پس از بررسی بصری منحنی می توان دید که سه پروفایل متمایز از پاسخ های شگفت انگیز مشخصه ای برای هر گروه وجود دارد. روند رو به رشدی از کمرنگ شدن به استفاده از پورنوگرافی بالا به نظر می رسد، به عنوان توزیع نسبی واکنش های هیجان انگیز به نظر می رسد در تغییرات افزایش (به عنوان مثال، گروه استفاده از پورنو بسیار بزرگترین پاسخ های مبهم بین حداقل تحریک (وابسته به عشق شهو) و بیشتر جنبه های هیجان انگیز (خشونت آمیز) عاطفی. این نشان می دهد که کاربران پورنو اغلب تصاویر "وابسته به عشق شهوانی" را در مقایسه با دیگر گروه های احساسات در سطح غیر آگاهانه (با این حال، تنها به صورت کیفی) پردازش می کنند. به نظر می رسد که اثر مشاهده شده در پیروی بیشتر مطالعات در این زمینه است، به این ترتیب رفلکس بی نظیر به محرک های ناشی از واکنش دامنۀ بالاتری نسبت به محرک های دلپذیر تر می شود [32,42,43] توضیح احتمالی در مورد اینکه چرا گروه استفاده کننده از پورنو زیاد نشان داد که کاهش نسبی پاسخ پاسخگویی به تصاویر وابسته به وابسته به عشق شهوانی ممکن است ناشی از تمام تصاویری است که بیش از حد احتمال دارد که به شرکت کنندگان رونق داده شود و بنابراین واکنش هیجان انگیز ناخوشایند عاطفی آنها نشان می دهد که یک محرک دلپذیر بود که به عادت نرسیده بود. به همین ترتیب، جالب است که تعیین کنیم چه اثر مشاهده تکراری از تصاویر مشابه ممکن است داشته باشد، همانطور که مطالعات قبلی نشان می دهد که نمایش مکرر نتایج عجیب و غریب در افزایش پاسخ چشمک زدن چشم به یک پروب آشفته به دلیل مواد خسته کننده و خسته کننده [41] تاثیر ماندگاری بالاتری نسبت به گروه های پورنو کم و متوسط ​​ممکن است توسط گروهی که قصد اجتناب از استفاده از پورنوگرافی را دارند، توضیح داده شود، زیرا ممکن است آن ها نسبتا ناخوشایند باشد. به طور خلاصه، نتایج حاصل ممکن است به علت اثر عادت باشد؛ به این ترتیب افراد در این گروه ها تماشای پورنوگرافی بیشتری را نسبت به آنها بیان می کنند - احتمالا به دلایل خجالت در میان دیگران، به عنوان اثبات عادت به افزایش پاسخ های چشمک زدن چشم41,42].

اگر چه سطح معنی داری ممکن است انتظار نداشته باشد، اما به نظر می رسد که روند نشان دهنده اختلاف بین کاربران پورنوگرافی مکرر و نادر است. از نظر نویسندگان این است که فقدان یک نتیجه مشخص می تواند به تعداد کم مشارکت کننده نسبت داده شود. یک گروه بزرگتر بیشتر احتمال دارد قدرت را برای تشخیص اثرات قوی تر افزایش دهد. با این حال، به نظر می رسد که روند مشاهده شده در داده های فیزیولوژیکی مطالعه فعلی الگوی دیگری از یافته ها را متمایز از رتبه بندی صریح فراهم می کند.

گرچه مطالعه فعلی جامع بود، محدودیت های اجتناب ناپذیر وجود داشت. لازم به ذکر است که تصاویری که گروه "وابسته به عشق شهوانی" را از طریق پایگاه داده IAPS بدست آوردند، ممکن است به عنوان یک نمایش قدیمی از عاشقانه یا پورنوگرافی در مقایسه با آنچه که ممکن است به عنوان "متوسط ​​پورنوگرافی" که در دوران مدرن بیشتر است، دیده شود گسترده و بصری تحریک کننده. مطالعات آینده ممکن است نیاز به استفاده از یک پایگاه داده تصویری استاندارد تا تاریخی برای حساب کردن تغییر فرهنگها داشته باشد. همچنین ممکن است کاربران پورنوگرافی در طول مطالعه از پاسخهای جنسی خود کم کند. این توضیح حداقل توسط [7,8] برای توصیف نتایج خود را که نشان داد انگیزه رویکرد ضعیف نشان می دهد دامنه LPP کوچک (اواخر مثبت بالقوه) به تصاویر وابسته به عشق شهوانی توسط افراد گزارش از استفاده از پورنوگرافی غیر قابل کنترل است. نشان داده شده است که دامنه های LPP پس از کاهش عمدتا کاهش می یابد [62,63] بنابراین، یک LPP مهاربندی برای تصاویر وابسته به وابسته به عشق شهوانی ممکن است ناشی از فقدان اثرات قابل توجهی در مطالعه حاضر در میان گروه ها برای شرایط "وابسته به عشق شهوانی". این ممکن است به این دلیل باشد که شرکت کنندگان مجاز به استمناء در حالی که در حال مشاهده تصاویر پورنوگرافی (و یا در این مورد، وابسته به عشق شهوانی) در طول جلسه آزمون، که در غیر این صورت آنها ممکن است انجام دهید [64].

محدودیتی بیشتر از مطالعه فعلی این بود که استخر شرکت کننده به گروه های استفاده از پورنوگرافی بر اساس استفاده از پورنوگرافی خود گزارش داده شد. به عنوان مطالعاتی که بر اساس فیزیولوژی در این زمینه از مصرف پورنوگرافی نسبتا اخیر است، هنوز مجموعه ای از نشانگرهای فیزیولوژیکی یا نمایه فیزیولوژیکی وجود ندارد که امکان تمایز روشن بین استفاده از "پورنوگرافی" "کم" یا "بالا" را فراهم کند گروه مسئله آشکار ارائه شده با این روش ممکن است ناشی از عدم پاسخگویی برخی گزارش دهندگان یا بیش از حد گزارش استفاده واقعی از آنها باشد. علاوه بر این، مطالعه فعلی به یک نمونه بالینی مبتلا به مشکلات مربوط به پورنوگرافی شناخته شده و بالینی تشخیص داده نشده است. گروهی که برای تحقیق حاضر مورد استفاده قرار میگیرد، در محدوده "نرمال" با استفاده از نرم افزارهای غیرمترقبه وجود دارد که ممکن است به لحاظ بالینی معنی نداشته باشند و بنابراین ممکن است به عنوان مقایسه ای بین افراد بالینی تشخیص داده شده و غیر بالینی تشخیص داده نشده باشد.

علاوه بر این، تأثیرات ذکر شده در این مقاله، تمایز بین گروه های استفاده از پورنوگرافی ممکن است یک اثر همبستگی را به جای علیت نشان دهد. در اینجا می توان یک پیوند را در مقایسه با افرادی که در جمعیت عمومی مصرف می کنند الکل مصرف می کنند. مصرف هر دو پورنوگرافی و مصرف الکل ممکن است رفتارهای لذت بخش و به طور بالقوه مضر باشد که در بسیاری از افراد دخیل هستند، اما تنها یک اقلیت از افراد در این رفتارها به شدت مشارکت می کنند تا جایی که موجب ناراحتی و اثرات رفتاری ناخواسته می شود. به طور کامل احتمال دارد که گروه ما شامل افرادی باشد که هرگز از هیچ گونه بروز رفتار ناگواری ناشی از مصرف (بیش از حد) پورنوگرافی برخوردار نیستند و هیچگاه رنج نخواهند برد.

مطالعه استفاده از بیش از حد پورنوگرافی یک پدیده نسبتا جدید است و نیاز به توسعه یک پرسشنامه استاندارد شده است که به طور صریح سنجش استفاده از پورنوگرافی و اثرات مرتبط با آن را مورد بررسی قرار می دهد. تعدادی از مقیاس ها و اقداماتی که در حال حاضر برای تعیین جنبه های مختلف رفتار جنسی انجام شده اند، وجود دارد: مقیاس سازگاری جنسی [65]، پرسشنامه پرخاشگری پورنوگرافی [66]، مقیاس اثر مصرف پورنوگرافی [67] و مقیاس استفاده از پورنوگرافی مشکوک [68] اما با توجه به ماهيت تغيير ماهيت فيلمبرداري افراد از طريق اينترنت و آنچه در آن موجود است، بسياري از اقلام موجود در اين مقياس ممكن است به عنوان منسوخ و نياز به روز كردن داشته باشند، اما به دليل عدم وجود موجود، بسیاری از مطالعات (که ما انجام داده ایم) به خوبی سنجیده و روان سنجی را اندازه می گیرند، تصمیم گرفته اند از وسایل و روش های خود در خانه، هدفمند ساخته شده و توسعه یافته خود استفاده کنند و در حالی که دیگران (مخصوصا کسانی که در معرض اعتقاد به پورنوگرافی قرار می گیرند) تطبیق مقادیر معتاد مواد موجود و جایگزین مواد اعتیاد آور (مانند الکل، کوکائین، هروئین و غیره) را با کلمه پورنوگرافی جایگزین کنید. مشکل این است که فقدان قابلیت تکثیر و اعتبار سنجی برای به دست آوردن نتایج ثابت و دقیق در میان مطالعات در این زمینه است.

به طور خلاصه، اگر چه تمام اقدامات نتایج قابل توجهی (یا نزدیک به قابل توجهی) را نشان می دهند، مهم است که توجه داشته باشید تفاوت هایی که در رأی های صریح مشاهده شده تفاوت ها در اندازه گیری های فیزیولوژیکی نیست. شبیه به پردازش اطلاعات کلمه که در آن یک تفکیک بین واکنش های صریح و ضمنی پیدا شد (نگاه کنید به [69]) این نشان می دهد که به طور قطع می توان نتیجه گرفت که به علت وجود اختلاف در نحوه برخورد با اطلاعات مؤثر آگاهانه و غیر آگاهانه، هیچ یک از روش های اندازه گیری نمی تواند شرح دقیقی از وضعیت عاطفی واقعی افراد ارائه دهد. به این ترتیب، برای اندازه گیری تمام جنبه های مختلف پردازش عاطفی که منجر به احساسات می شود، باید چندین روش استاندارد که شامل هر دو تکنیک اندازه گیری ضمنی و صریح باشد، باید مورد استفاده قرار گیرد. مطمئنا، یک نظرسنجی به تنهایی نتایج مناسبی را به همراه نخواهد داشت.

نویسندگان می خواهند از راس فولهام از کمک بسیار متشکل از EEG و پردازش داده های خرابکار تشکر کنند. او شخص شگفت انگیز با دانش، تخصص و مهارت ارزشمند است.

Sajeev Kunaharan، Sean Halpin، Thiagarajan Sitharthan، Shannon Bosshard و Peter Walla آزمایشات را طراحی و ساخته اند؛ Sajeev Kunaharan انجام آزمایشات؛ Sajeev Kunaharan و Peter Walla داده ها را تجزیه و تحلیل کردند؛ Sajeev Kunaharan، سون هالپین و پیتر والا ابزار مواد / تجزیه و تحلیل را در اختیار داشتند؛ Sajeev Kunaharan و Peter Walla این مقاله را نوشتند؛ سون هالپین، تیاگاراجان سیترارتان و شانون بوشهرد، نوشتار و بازخوردی شامل نظرات و پیشنهادات را ارائه دادند. همه نویسندگان به طور قابل توجهی به کار گزارش شده است.

نویسندگان هیچ گونه تضاد منافع را اعلام نمی کنند.

1. Harkness، EL؛ مولان، ب. Blaszczynski، A. ارتباط بین استفاده از پورنوگرافی اینترنتی و رفتار جنسی در بزرگسالان استرالیایی با همجنس گرایی. در مجموعه مقالات انجمن هلال احتیاج و پزشکی استرالیا، اوکلند، نیوزیلند، 12-14 فوریه 2014. [گوگل اسکولار]
2. فیشر، وای؛ باراک، A. پورنوگرافی اینترنتی: رویکرد روانشناختی اجتماعی در رابطه جنسی جنسی. J. جنسیت Res 2001، 38، 312-323. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
3. Kühn S .؛ گالینات، J. ساختار مغز و ارتباطات کاربردی مرتبط با مصرف پورنوگرافی: مغز در پورنو. جما روانپزشکی 2014، 71، 827-834. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
4. کوپر، A. جنسیت و اینترنت: گشت و گذار در هزاره جدید. CyberPsychol. بهاو 1998، 1، 187-193. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
5. رید، راک؛ کارپنتر، BN؛ هوک JN؛ Garos، S .؛ مانینگ، جی سی؛ Gilliland، R .؛ کوپر، EB؛ McKittrick، H .؛ Davtian، M؛ Fong، T. گزارش یافته ها در یک آزمایش میدانی DSM-5 برای اختلال بیش فعالی. J. جنسیت مد 2012، 9، 2868-2877. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
6. آلن، م. اممرس، T .؛ Gebhardt، L .؛ Giery، MA در معرض ابتلا به پورنوگرافی و پذیرش افسانه های تجاوز جنسی. J. Commun. 1995، 45، 5-26. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
7. Prause N .؛ استیل، VR؛ Staley، C .؛ Sabatinelli، D. بالقوه بالقوه مثبت برای تصاویر جنسی صریح با تعداد شرکای جنسی رابطه جنسی. سقوط شناختن تاثیر می گذارد. Neurosc 2015، 10، 93-100. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
8. Prause N .؛ استیل، VR؛ Staley، C .؛ Sabatinelli، D .؛ Hajcak، G. مدولاسیون پتانسیل های اواخر مثبت از طریق تصاویر جنسی در کاربران مشکل و کنترل های متناقض با "اعتیاد به مواد مخدر". Biol روانشناسی 2015، 109، 192-199. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
9. رابرتس، آ. یانگ، م. Ullrich S .؛ ژانگ، ت. کوئید، ج. شاه، ر.؛ مورفی، R. مصرف پورنوگرافی مردان در بریتانیا: شيوع و رفتار مشکالت مرتبط. قوس ارتباط جنسی. بهاو 2015، 16360 [گوگل اسکولار]
10. Buzzell، T .؛ Foss، D .؛ Middleton، Z. توضیح استفاده از پورنوگرافی آنلاین: آزمون تئوری خودکفا و فرصت های انحرافی. J. Crim عدالت پاپ. فرقه 2006، 13، 96-116. [گوگل اسکولار]
11. هیلتون، DL، جونیور؛ واتس، C. اعتیاد به پورنوگرافی: دیدگاه علوم اعصاب. Surg نورول بین المللی 2011، 2، 19. [گوگل اسکولار] [گروه]
12. مانچینی، ج. Reckdenwald، A .؛ Beauregard، E. تاثیرات پرورشی در طول دوره زندگی و شدت جرائم جنسی: اثرات تقلبی و کراتاریک. J. Crim عدالت 2012، 40، 21-30. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
13. Seto، MC ارزیابی روانی فیزیولوژیکی از جنبه های جنسی پارافیل در روان شناسی جنسیت؛ Janssen E.، Ed .؛ دانشگاه ایندیانا پرس: بلومینگتون، IN، USA، 2007؛ ص. 475-491. [گوگل اسکولار]
14. استیل، VR؛ Staley، C .؛ فونگ، ت. Prause، N. میل جنسی، بیش فعالی نیست، مربوط به پاسخ های عصبی فیزیولوژیکی ناشی از تصاویر جنسی است. تأثیر اجتماعی Neurosci. روانشناسی 2013، 3، 20770. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
15. وگا، V .؛ Malamuth، NM پیش بینی تجاوز جنسی: نقش پورنوگرافی در زمینه عوامل خطر عمومی و خاص. تجاوز بهاو 2007، 33، 104-117. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
16. رایت، PJ؛ Tokunaga، RS؛ Kraus، A. یک متا تجزیه و تحلیل مصرف پورنوگرافی و اعمال واقعی از تجاوز جنسی در مطالعات جمعیت عمومی. J. Commun. 2015، 66، 183-205. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
17. Paolucci، EO؛ Genuis، M .؛ Violato C. تجزیه و تحلیل متا تحقیق منتشر شده در مورد اثرات پورنوگرافی. مد ذهن Adolesc 1997، 72، 1-2. [گوگل اسکولار]
18. جانسون ، SA نقش پورنوگرافی در جرایم جنسی: اطلاعات برای روانشناسان اجرای قانون و پزشکی قانونی. بین المللی J. Emerg ذهنیت هوم سلام. رزیل کردن 2015، 17، 239-242. [گوگل اسکولار]
19. Hald، GM؛ ملاموت، نیویورک؛ یون، C. پورنوگرافی و نگرش های حمایت از خشونت علیه زنان: بازنگری رابطه در مطالعات بدون تجربه. تجاوز بهاو 2010، 36، 14-20. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
20. فرگوسن، CJ؛ هارتلی، RD لذت لحظه ای است ... هزینه لعنتی؟ تاثیر پورنوگرافی بر تجاوز و تجاوز جنسی. تجاوز خشونت بهاو 2009، 14، 323-329. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
21. Szymanski ، DM ؛ استوارت-ریچاردسون ، DN همبستگی های روانشناختی ، رابطه ای و جنسی پورنوگرافی در مردان جوان دگرجنسگرای بزرگسال در روابط عاشقانه استفاده می شود. گلدان مردانه J. 2014، 22، 64-82. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
22. کانر، SR فراوانی استفاده از پورنوگرافی مستقیما با اعتماد به نفس پایین تر از طریق علائم افسردگی و حمله فیزیکی در میان جوانان چینی همراه است. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه ایالتی کانزاس، منهتن، KS، USA، 2014. [گوگل اسکولار]
23. پارک، BY؛ ویلسون، ج. برگر، ج. کریستین م. رینا، ب. اسقف، F .؛ کلم، WP؛ Doan، AP آیا پورنوگرافی اینترنتی باعث اختلالات جنسی می شود؟ بررسی با گزارش های بالینی. بهاو علم 2016، 6، 17. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
24. مروتزاکیس، آ. هربرت، ج. والا، P. عصاره های هیجانی صورت باعث پاسخ سریعتر جهت گیری می شوند، اما واکنش های عاطفی ضعیف تر در سطوح عصبی و رفتاری نسبت به صحنه ها: EMG و EEG به صورت همزمان. تصویر عصبی 2016، 124، 931-946. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
25. Linden، DE P300: کجا در مغز تولید می شود و چه چیزی به ما می گوید؟ عصب شناس 2005، 11، 563-576. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
26. Voon V .؛ مول، TB؛ Banca، P .؛ پورتر، ل. موریس، ل. میچل، س. لاپا، TR؛ کار، ج. هریسون، ن. Potenza، MN؛ و همکاران همبستگی عصبی از واکنش جنسی ژن در افراد با و بدون رفتار اجباری جنس. PLoS ONE 2014، 9، e102419. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
27. مینیکس، جی. ورسا، ف. رابینسون، JD؛ لام CY؛ Engelmann، JM؛ Cui Y؛ برون، VL؛ Cinciripini، PM پتانسیل بالقوه مثبت (LPP) در پاسخ به انواع مختلف محرک های احساسی و سیگاری در افراد سیگاری: مقایسۀ محتوا. بین المللی J. Psychophysiol. 2013، 89، 18-25. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
28. مروتزاکیس، آ. Molloy، E .؛ والا، P. مدولاسیون رفلکس بی نظمی در طول تماس کوتاه و پایدار با تصاویر عاطفی. روانشناسی 2013، 4، 389-395. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
29. لانگ، PJ؛ بردلی، MM؛ کوتبرت، BN احساس، توجه و رفلکس بی نظیر. روانشناسی Rev. 1990، 97، 377-395. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
30. پاتریک، CJ؛ بردلی، MM؛ لانگ، PJ احساس در psychopath جنایی: مدولاسیون رفلکس شروع. J. Abnorm. روانشناسی 1993، 102، 82-92. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
31. Lyons، GS؛ والا، P .؛ آرتور کلی، م. به منظور بهبود روشی برای شناختن کودکان با معلولیتهای فراگیر چندگانه: معرفی مدولاسیون رفلکس بی نظیر. دیو Neurorehabil. 2013، 16، 340-344. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
32. Ehrlichman، H .؛ براون کوهل، س. زو، ج. Wrrenburg، S. Modulations of reflex reflection، بواسطه بوهای دلپذیر و ناخوشایند در طراحی بین افراد. روانشناسی 1997، 34، 726-729. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
33. داوسون، من؛ هاسلت، EA؛ فیلون، DL؛ ناهارتلین، KH؛ Schell، AM توجه و اسکیزوفرنی: مدولاسیون اختلال رفلکس بی نظیر. J. Abnorm. روانشناسی 1993، 102، 633-641. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
34. گرل، آ. گرینر، یو. والا، P. بطری شکل هیجان جنسیتی خاص: مطالعه مدولاسیون رفلکس بی نظیر است. روانشناسی 2012، 7، 548-554. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
35. گیزر، م. والا، P. سنجش اهداف عاطفی در طول راههای مجازی از طریق همسایگان شهری. کاربرد علم 2011، 1، 1-11. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
36. والا، P .؛ روسر، ل. Scharfenberger، J .؛ Duregger، C .؛ Bosshard، S. مالکیت احساسی: اثرات مختلف بر روی رتبه بندی صریح و پاسخ های ضمنی. روانشناسی 2013، 4، 213-216. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
37. کلر، م. والا، P. اندازه گیری پردازش اطلاعات مؤثر در سیستم های اطلاعاتی و تحقیقات مصرف کننده، معرفی مدل مدولاسیون رگولاتور Startle. در مجموعه مقالات 33rd کنفرانس بین المللی سیستم های اطلاعاتی، Orlando، FL، USA، 16-19 دسامبر 2012. [گوگل اسکولار]
38. والا، P .؛ کلر، م. مایر، ج. علوم اعصاب مصرف کننده برای اطلاع رسانی به مصرف کنندگان، روش های فیزیولوژیکی برای شناسایی نگرش مربوط به بیش از حد مصرف و آسیب های محیطی. جبهه هوم Neurosci. 2014، 8، 304. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
39. والا، P .؛ Koller، M. Emotion این چیزی نیست که شما فکر می کنید این است: Modulation Reflex Modulation (SRM) به عنوان یک اندازه گیری از پردازش عاطفی در Neurols. در یادداشت های سخنرانی در سیستم های اطلاعاتی و سازمان: سیستم های اطلاعاتی و علوم اعصاب؛ Springer International Publishing: Cham، Switzerland، 2015؛ جلد 10، ص. 181-186. [گوگل اسکولار]
40. کلر، م. Walla، P. به راه های جایگزین برای اندازه گیری نگرش های مربوط به مصرف: معرفی مدولاسیون رفلکس بی نظیر. J. Agric. ارگان مواد غذایی 2015، 13، 83-88. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
41. Koukounas E .؛ بیش از، R. تغییر در مقدار پاسخ sneeze eyeblink در هنگام عادت از تحریک جنسی. بهاو Res درمان 2000، 38، 573-584. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
42. جانسن، DM؛ Frijda، NH مدولاسیون واکنش هیجان صوتی توسط ترس ناشی از فیلم و تحریک جنسی. روانشناسی 1994، 31، 565-571. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
43. Ruiz-Padial، E .؛ ویلا، J. تصاویر ترسناک و جنسى آگاهانه نمى بینند رفلکس شروع در انسان ها را مدوله می کند. Biol روانپزشکی 2007، 61، 996-1001. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
44. Kunaharan، S .؛ Walla، P. علوم اعصاب بالینی - برای درک بهتر فرآیندهای غیرواقعی و آگاهانه که در رفتارهای تهاجمی تهاجمی و پورنوگرافی مشارکت دارند. روانشناسی 2014، 5، 1963-1966. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
45. Wiederman، MW؛ Whitley، BE، Jr راهنمای دستیابی به تحقیق در مورد جنسیت انسانی؛ لورنس ارلبام همکاران: Mahwah، NJ، USA، 2002. [گوگل اسکولار]
46. دیویدسون، RJ هفت گناه در مطالعه هیجان: Correctives از عصب عاطفی عاطفی. ذهن مغزی 2003، 52، 129-132. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
47. Koukounas E .؛ McCabe، MP متغیرهای جنسی و احساسی که بر پاسخ جنسی به عاطفه تاثیر می گذارند: تحقیق روانشناسی شناختی. قوس ارتباط جنسی. بهاو 2001، 30، 393-408. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
48. والا، P .؛ برنر، ج. کلر، م. اهداف هدف از احساسات مربوط به نگرش برند: یک راه جدید برای تعیین جنبه های مربوط به احساسات مربوط به بازاریابی. PLoS ONE 2011، 6، e26782. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
49. والا، P. فرآیندهای مغزی غیر آگاه ناشی از مگنتونسفالوگرافی (MEG). در Magnetoencephalography؛ InTech: Rijeka، کرواسی، 2011. [گوگل اسکولار]
50. Winkielman، P .؛ Berridge، KC احساس ناخودآگاه. سر و صدا دیر روانشناسی علم 2004، 13، 120-123. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
51. تامیتتو، م. د Gelder، B. پایگاه های عصبی از درک غیر آگاهانه از سیگنال های احساسی. نات Rev. Neurosci. 2010، 11، 697-709. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
52. LimeSurvey: یک ابزار تحقیق باز / LimeSurvey Project Hamburg، Gemrnay. 2012 در دسترس آنلاین: http://www.limesurvey.org (دسترسی به 1-30 ژوئن 2015).
53. اسنایدر، M. نظارت بر رفتار بیانگرانه. J. Pers. سقوط روانشناسی 1974، 30، 526-537. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
54. Harkness، EL؛ مولان، ب. Blaszczynski، A. ارتباط بین استفاده از پورنوگرافی و رفتارهای ریسک جنسی در مصرف کنندگان بالغ: یک بررسی سیستماتیک. Cyberpsychol. بهاو سقوط شبکه 2015، 18، 59-71. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
55. لانگ، PJ؛ بردلی، MM؛ Cuthbert، BN بین المللی سیستم تصویر عاطفی (IAPS): امتیاز عاطفی از تصاویر و کتابچه راهنمای کاربر؛ گزارش فنی A-8؛ دانشگاه فلوریدا: گینهسویل، فلوریدا، ایالات متحده آمریکا، 2008. [گوگل اسکولار]
56. وان دانگن، NNN؛ ون Strien، JW؛ Dijkstra، K. مقررات احساس عجیب و غریب در زمینه نمایش کارهای هنری: شواهد ERP در پاسخ به تصاویر دلپذیر و ناخوشایند. ذهن مغزی 2016، 107، 48-54. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
57. کنورسکی، ج. یکپارچه سازی فعالیت مغز: رویکرد بین رشته ای؛ دانشگاه شیکاگو مطبوعات: شیکاگو، IL، ایالات متحده آمریکا، 1967. [گوگل اسکولار]
58. هارپر، ج. Hodgins، DC بررسی رابطه بین استفاده پورنوگرافی اینترنتی مشکل در دانشجویان دانشگاه. J. Behav. معتاد 2016، 5، 179-191. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
59. کوتبرت، BN؛ Schupp، HT؛ بردلی، MM؛ Birbaumer N .؛ Lang، PJ پتانسیل مغز در پردازش تصویر عاطفی: Covariation با تحریک اتکایی و گزارش عاطفی. Biol روانشناسی 2000، 52، 95-111. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
60. هارمون جونز، E .؛ Gable، PA؛ پترسون، CK نقش فعالیت غده نوری متقارن در پدیده های مربوط به احساسات: بررسی و به روز رسانی. Biol روانشناسی 2010، 84، 451-462. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
61. هوفمن، D. جبهه پیشانی احساسات: یک نظریه تاریخی. نوت J. روانشناسی 2008، 64، 112-118. [گوگل اسکولار] [CrossRef]
62. حجک، ج. مک نامارا، A .؛ Olvet، DM پتانسیل های مربوط به رویداد، احساسات، و تنظیم احساسات: بررسی یکپارچه. دیو نوروپسیکول 2010، 35، 129-155. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
63. سرلو، م. Übel، S .؛ Leutgeb، V .؛ Schienle، A. بررسی مجدد شناختی هنگام تلاش برای کاهش ارزش غذایی غذا: مطالعه ERP. Biol روانشناسی 2013، 94، 507-512. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
64. Hald، GM اختلافات جنسیتی در استفاده از پورنوگرافی در بزرگسالان بزرگسال هلندی نادری دگرجنسگون. قوس ارتباط جنسی. بهاو 2006، 35، 577-585. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
65. Kalichman، SC؛ Rompa، D. مقیاس تساهل جنسی و مقاربت جنسی: اعتبار، و پیش بینی رفتار خطر اچ آی وی. J. Pers. ارزیابی کنید 1995، 65، 586-601. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
66. Kraus، S .؛ روزنبرگ، H. پرسشنامه پرخاشگری پرستاری: خواص روان سنجی. قوس ارتباط جنسی. بهاو 2014، 43، 451-462. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
67. Hald، GM؛ Malamuth، NM تاثیرات ادراک شده مصرف پورنوگرافی. قوس ارتباط جنسی. بهاو 2008، 37، 614-625. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
68. کور، آ. Zilcha-Mano، S .؛ Fogel، YA؛ Mikulincer، M .؛ رید، راک؛ Potenza، MN توسعه روان سنجی مقیاس استفاده از پورنوگرافی مشکوک. معتاد بهاو 2014، 39، 861-868. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه]
69. Rugg، MD؛ مارک، RE؛ والا، P .؛ Schloerscheidt، AM؛ توس، CS؛ آلن، K. تفکیک عصبی ارتباطات حافظه ضمنی و صریح. طبیعت 1998، 392، 595-598. [گوگل اسکولار] [CrossRef] [گروه