بررسی رابطه بین مشروعیت جنسی و سوء توجه توجه به واژه های مرتبط با جنسیت در یک گروه از افراد فعال جنسی (2016)

نظرات: این مطالعه، یافته های تحقیق را تکرار می کند این دانشگاه 2014 دانشگاه کمبریج که مقاربت با توجه به معتادان پورنو را به کنترل های سالم مقایسه می کند. با این حال مطالعه جدید متفاوت از کمبریج است. در مقایسه با معتادان به مواد مخدر در مقایسه با گروه کنترل، مطالعه جدید، نمرات مربوط به یک پرسشنامه وابستگی جنسی به نتایج یک کار را برای ارزیابی تعصب توجه (توضیح تعصب توجه) این مطالعه سه نتیجه کلیدی را شرح داد:

  1. نمرات بالاتر از میزان تمرکز جنسی با دخالت بیشتر (انحراف بیشتر) در طول تمرینات عاطفی توجه مرتبط است. این همکاری با مطالعات سوء مصرف مواد و مطالعه دانشگاه کمبریج. به عنوان مثال ، در آزمایش های مشابه روی الکلی ها ، کلماتی مانند "میخانه" و "مشروبات الکلی" در توانایی آزمودنی برای پردازش کار مورد نظر تداخل می کنند.
  2. آنچه جدید است: این مطالعه "سالهای فعالیت جنسی" را با 1) نمره اعتیاد به رابطه جنسی و همچنین 2) نتایج وظیفه تعصب توجه مرتبط دانست. در میان کسانی که در اعتیاد جنسی امتیاز بالایی کسب کرده اند ، کمتر سالهای تجربه جنسی مربوط به آن بود بیشتر سوگیری توجه بنابراین امتیازات اجباری جنسی بالاتر + سالهای کمتر تجربه جنسی = علائم بیشتر اعتیاد (تعصب بیشتر توجه ، یا تداخل). اما سوگیری توجه در مصرف کنندگان اجباری به شدت کاهش می یابد و با بالاترین تعداد سال تجربه جنسی از بین می رود. نویسندگان نتیجه گرفتند که این نتیجه می تواند نشان دهد که سالها "فعالیت جنسی اجباری" منجر به عادت بیشتر یا بی حسی عمومی از پاسخ لذت (حساسیت زدایی) می شود. گزیده ای از بخش نتیجه گیری:

"یک توضیح ممکن برای این نتایج این است که همانطور که یک فرد اجباری از نظر جنسی رفتار اجباری بیشتری انجام می دهد ، یک الگوی تحریک مرتبط ایجاد می شود [36-38] و با گذشت زمان ، رفتار شدیدتری برای تحقق همان سطح تحریک مورد نیاز است. بعلاوه ادعا می شود که هرگونه فرد درگیر رفتار اجباری بیشتری می شود ، مسیرهای عصبی نسبت به محرکهای جنسی یا تصاویر "عادی تر" حساس شده و افراد برای تحقق تحریک مورد نظر به محرک های "شدید" تری روی می آورند. این مطابق با کاری است که نشان می دهد مردان "سالم" با گذشت زمان به محرک های صریح عادت می کنند و این عادت با کاهش تحریک و پاسخ های اشتها آور مشخص می شود [39]. این نشان می دهد که بیشتر شرکت کنندگان اجباری ، جنسی فعال "بی حس" شده و یا نسبت به واژه های مربوط به جنسیت "عادی" که در مطالعه حاضر استفاده می شود ، بی تفاوت هستند و به همین ترتیب نمایش تعصب توجه را کاهش می دهد ، در حالی که افرادی که مجبور بودن و تجربه کمتری دارند ، هنوز تداخل نشان می دهند زیرا محرک ها شناخت حساس تر را منعکس می کنند. "

3 در میان شرکت کنندگان با نمرات کم در پرسشنامه اعتياد به جنس، توجه به توجهات تقریبا ثابت با وجود افزایش تجربه جنسی است.


یورو معتادین Res. 2016 Oct 1;23(1):1-6.

آلبري IP1, لاوری ج, Frings D, جانسون HL, هوگان C, Moss AC.

چکیده

زمینه / اهداف:

اگر سازگاری جنسی و سایر رفتارهای اعتیاد آور مشترک علل مشترک دارند، پیشنهادات معاصر در مورد نقش فرآیندهای توجه در شناخت رفتارهای اعتیاد آور، مرتبط هستند.

مواد و روش ها:

به منظور بررسی تعصبات توجه برای کلمات مرتبط با جنس در میان افراد فعال جنسی و رابطه بین سازگاری جنسی و رفتارهای جنسی با اختلال توجه، افراد 55 فعال جنس گرا با تکمیل یک کار تغییر یافته استروپ و مقیاس جنس ناپذیری انجام دادند.

نتایج:

يافته ها نشان دادند که توجه به توجه به محرک هاي مرتبط با جنسيتان در بين فعاليت هاي جنسي فعال است. علاوه بر این، در میان افرادی که سطح کم و ناکامی جنسی داشتند، سطوح تعصب توجه همگی در تمام سطوح تجربه جنسی بود. در میان افرادی که سطوح بالاتری از زورگویی جنسی دارند، تعصب توجه بیشتر با سطوح پایین تجربه جنسی ارتباط دارد.

نتیجه گیری:

اولویت توجه برای محرک های مربوط به نگرش به عنوان عملکرد تعامل بین مدت زمانی که یک شخص به صورت جنسى فعال است و رفتار جنسى آن اجباری است، متفاوت است.

مقاله: 27694756

DOI: 10.1159/000448732


 

از بحث

در این مقاله عملکرد سوگیری توجه در گروهی از افراد فعال جنسی بررسی شده است. اگر شواهدی را بپذیریم که نشان دهد رفتارهای اعتیادی و اجباری تا حدی مشترک هستند که دارای تغییرات ساختاری و عملکردی در مسیرهای پاداش و مناطقی هستند که با کنترل تکانه و تنظیم بازدارندگی مرتبط هستند [6] ، همچنین باید چنین باشد که رفتارهای اعتیادی نیز باید انجام شود همچنین الگوی مشترکی از پاسخ را در شاخص های شناختی مربوط به چنین فرایندهایی به اشتراک می گذارند. از نظر تئوریک ، استدلال شد که تعدادی از رویکردها برای درک رشد و نگهداری رفتارهای اعتیادی با این استدلال همزمان است. به عنوان مثال ، تئوری حساسیت غیر حساس پیشنهاد می کند که پاسخ دوپامینرژیک به استفاده مکرر از مواد تا حدی افزایش می یابد که حساس تر ، برجسته تر از انگیزه شود و از طریق اصولی که فرد در پاسخ به نشانه های مربوط به مواد تجربه می کند ، رفتار را تحریک می کند [18 به طور مشابه ، Franken [ 17] استدلال کرد که پس از تجربه مکرر با یک ماده ، نشانه های مرتبط برجسته می شوند و به دلیل ترشح دوپامین در مدار کورتیکواستریاتال مربوط به درک چنین علائمی ، بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. این استدلال نشان می دهد که افراد باید توجه متفاوتی به نشانه های مربوط به رفتار فوری نشان دهند. ما آزمایش کردیم که آیا افراد چنین الگویی از پاسخ را در یک کار تغییر یافته Stroop نشان می دهند ، که به طور گسترده برای بررسی انحراف منابع توجه به سمت محرک های مربوط به نگرانی استفاده شده است. یافته ها نشان داد که افراد فعال جنسی در واقع تداخل بیشتری در نامگذاری رنگ کلمات مرتبط با جنس نسبت به محرک های خنثی نشان می دهند و میزان این سوگیری به طور قابل توجهی با نمره پایه متفاوت بود (نشان دهنده عدم تداخل). این شواهد ، الگوی مشابهی از نتایج را که برای رفتارهای مربوط به مواد [21] و غیرمربوط از جمله رفتار جنسی گزارش شده است ، تأیید می کند [30–32 ، 35].

در حالی که این شواهد تظاهراتی از عملکرد تعصب توجه در جمعیت افراد فعال جنسی را نشان می دهد، ما نیز علاقه مند به بررسی رابطه بین طول عمر تعامل رفتاری و سازگاری مرتبط با عمل جراحی توجه است. مطابق با اصولی که در نظریه حساسیت انگیز [18] و رویکرد عصب روانشناختی [17] مطرح شده است، بایستی توجه بیشتری به رفتارهای مکرر و اقدامات مرتبط با اشتهای بیش از حد و یا اعتیاد در رفتارهای مختلف [15] باشد. با این وجود، از این رویکرد روشن نیست که چگونه تعصب توجه برای محرک های مربوط به نگرش از طریق رابطه بین طول عمر تعامل رفتاری و اجبار

در راستای کارهای مرتبط قبلی در سایر رفتارهای اعتیاد آور، پیش بینی پیشینی بود که ارتباط بین رفتارهای رفتاری و سازگاری جنسی در پیش بینی تعصب توجه وجود دارد. مطابق با یافته های ما، کار بررسی رابطه بین سازگاری جنسی و اختلال توجه، قبلا همبستگی مثبت [11، 32] را نشان داده است. با این وجود، تجزیه و تحلیل های ما به وسیله شناسایی اهمیت تعامل بین دوره های فعال جنسی و نمرات سازش جنسی برای پیش بینی نمرات بی توجهی توجه توجه می شود. مشاهده شد که در میان افرادی که سطح کم فشردگی جنسی دارند، سطوح تعصب توجه در تمام سطوح تجربه جنسی یکسان بود. در میان کسانی که سطوح بالاتری از زورگویی جنسی دارند، افزایش اضطراب توجه با سطوح پایین تر از تجربه جنسی ارتباط دارد و کاهش تعصب توجه با میزان بالاتری از تجربه جنسی همراه است. اساسا این یافته ها نشان می دهد که اولویت توجه به محرک های مربوط به نگرش به عنوان عملکرد تعامل بین طول مدت فعالیت جنسی و رفتار جنسی آنها اجتناب ناپذیر است.

یک توضیح احتمالی برای این نتایج این است که به عنوان یک فرد اجباری جنسی در رفتارهای اجباری بیشتر مشغول به کار می شود، یک الگو در معرض انگیختگی [36-38] را توسعه می دهد و در طول زمان، رفتار شدیدتری برای همان سطح تحریک وجود دارد. همچنان استدلال می شود که به عنوان یک فرد در رفتار اجباری مشغول به کار می شود، نوروپات ها به "محرک های جنسی" یا "عادی" بیشتر تبدیل به حساسیت نمی شوند و افراد به محرک های "شدید" تبدیل می شوند تا تحریک مورد نظر را تحقق بخشند. این مطابق با کار است که نشان می دهد که مردان سالم در طول زمان به محرک های صریح تبدیل شده اند و این عادت ها با کاهش پاسخ های اشتباه و تحریک کننده [39] مشخص می شود. این نشان می دهد که مشارکتکنندگان فعالتر و فعالتر از فعالیت جنسی فعالتر از واژههای مرتبط با جنسیت «مورد عفو» بودهاند و به همین دلیل نمایش کاهش اشتیاق توجه را کاهش دادهاند در حالیکه افرادی که با افزایش فشاری و تجربه کمتری مواجه هستند زیرا محرک های شناختی حساسیت بیشتری را منعکس می کنند. برای بررسی این مشاهدات، با مقایسه گروه هایی از افراد فعال جنسی، بالا و پایین در کمال گرایی جنسی، بر روی محرک های حساس و غیر قابل انعطاف، کار آینده ای لازم است.