سن 19 - آزمایشات من با NoFap. جواب می دهد و دارونما نیست!

من خودارضایی می کردم و به پورنو اعتیاد داشتم ، از دبیرستان احتمالاً در حدود 12 یا 13 سالگی شروع کردم ، حدس من این است که چرا شروع کردم و چرا پورنو به سختی من را گرفت این واقعیت بود که من عوضی و ضعیف هستم ، یا به گفته برخی این "بتا" است. به همین دلیل ، بسیاری از پسران به من احترام نگذاشتند و مرا انتخاب کردند و دختران همیشه مرا نادیده می گرفتند و یا مرا رد می کردند. من هرگز آن را به عنوان یک مشکل درک نکردم زیرا جوان بودم و فکر می کردم همه مثل من این کار را هر روز انجام می دهند.

(هر روز از دوران راهنمایی هر روز 1-3 بار خودارضایی می کردم ، بعضی روزها از قلم افتادم ، اما می توانم بگویم که میانگین آن در هفته 7-8 دور در هر هفته است). به هر حال ، در تمام دوره راهنمایی و تا دبیرستان تا حدود سال اول ، این عادت را ادامه دادم. نیازهای خودارضایی من به گه های سخت تر مانند تجاوز جنسی و چیزهای همجنسگرا تبدیل شده است (هر چند کاملاً صحیح هستم).

به هر حال ، این جایی است که من مسیر خود را (به طور موقت) چرخاندم. سال اول تصمیم گرفتم که از داشتن یک موهبت ، دختردار نشدن ، تماشای الاغ گرفتن دوستانم و تنبلی بیمار هستم ، من فقط از آن گریه مریض بودم. من نمی دانستم که nofap چیست یا هر چیز دیگری ، اما به دلایلی فقط تماشای پورنو و لرزش آن را متوقف کردم ، از آن احساس انزجار کردم ، حتی اگر به شدت به آن اعتیاد داشتم ، می دانستم مشکلی وجود دارد. من حرکات تند و سریع آن را برای مدت 28 روز متوقف کردم ، حساب نکردم اما یادم هست که حدود آن تعداد بود. من شروع به بلند کردن و شکل گرفتن کردم. من همیشه بلند شده بودم و سعی می کردم گوشت را تقویت کنم اما هیچ چیز مثر نبود. در طول این رشته ، یک اتفاق جادویی رخ داد ، و من معتقدم که این دارونما نبود زیرا من حتی نمی دانستم nofap چیست! من شروع به جدی گرفتن گوشت کردم ، پرس نیمکت من در این رشته حدود 40 پوند افزایش یافت. در بالابرهای دیگر نیز قدرت جدی پیدا کردم. وزن من فقط در عرض 130 هفته از 145 به 3 رسید.

و در اینجا متوقف نمی شود. من توجهات ABSURD مورد توجه زنان در مدرسه خود را شروع کردم ، حتی موارد بسیار جالبی که قبلاً به آن علاقه داشتم. من جوجه داغی به من گفتم که من 9.1 درجه حرارت دارم و بعداً همان شب با او در یک مهمانی ارتباط برقرار کردم. دختران فقط بی ادبانه مرا چک می کردند و با من معاشرت می کردند. یادم می آید یک بار داشتم از سالن ها پایین می رفتم ، احتمالاً 2 هفته و نیم بود و این جوجه نسبتاً زیبا نتوانست کاری را که انجام می داد متوقف کند و مانند آهو در چراغهای جلو به من خیره شد و چشمانش روشن شد. من همچنین دیدم حداقل 8-9 دختر نگاه آسانسور می کنند ، شما نگاه به بالا و پایین را می دانید. صادقانه بگویم که من به نوعی تحت تأثیر همه توجه قرار گرفته بودم ، من عادت کرده ام که کنار رانده شوم و نادیده گرفته شوم ، بنابراین هرگز واقعاً حرکتی نکردم.

اما در طول این خط چند روزه وقت داشتم که اعتماد به نفس دیوانه واری احساس می کردم ، و این در نهایت منجر به جادوی کوچک بعدی من شد که کشیدم. جوجه رویاهای من (دختر کوتاه ، سبزه ، زنانه) در حالی که دوست پسر داشت ، کمی با من شروع به معاشقه کرد. از او پرسیدم بیرون ، نمی دانم چرا اما احساس کردم می توانم این کار را انجام دهم. او پذیرفته شد ، در حالی که او یک دوست پسر داشت. من قبل از اینکه واقعاً او را از این پسر بدزدم ، حدود 3-4 بار با این جوجه رفت و آمد کردم (به نوعی احساس می کنم دیک هستم اما به هر حال). ما چندین بار از جمله برخی از سرها اقدام به اتصال کردیم. من به معنای واقعی کلمه به عنوان یک جانور در اطراف مدرسه شناخته شدم ، مردان به من احترام می گذاشتند ، زنان مرا می خواستند ، من یک نمونه از "پسر بد" بودم و احساس خوبی داشتم. من کاملاً جک خورده بودم ، و یک سوگندر خیلی بد ساخته بودم ، من شروع به لباس پوشیدن خنک تر و مراقبت بهتر از خودم کردم ، چون توجه نمی کردم ، همیشه باید ظاهر خوبی داشته باشم.

اما سرانجام اوضاع عجیب شد ، من دوباره احساس اضطراب کردم و احساس wimp کردم ، دختری که دزدیدم نسبت به من سرد یا بی تفاوت عمل کرد ، او دوباره با سابقش صحبت کرد ... من نابود شدم. نمی دانستم چه اتفاقی در آن زمان افتاده و یا اینکه چرا این چند هفته چنین وحشی بودم. اما حالا که به آن فکر می کنم ، او شروع به از بین رفتن جذابیت من کرد ، زمانی که من دوباره شروع به خودارضایی کردم. اضطراب و ضعف من دوباره شروع شد. تقریباً بعد از آن 28 روز دوباره به اعتیاد خود افتادم و آهسته آهسته تغییر کردم. با پایان سال ارشد توجه و احترام خود را از دست داده بودم و قدرتم راکد بود و دیگر رو به بهبود نبود. من برای بدست آوردن دختران تلاش کردم ، توسط یک زن و شوهر دختر نه چندان داغ و جوجه های ناامید کنارم قرار گرفتم و روز بعد احساس افتضاح کردم.

این مرا به فصل بعدی می رساند ، من به دانشگاه منتقل شدم و اکنون دانشجوی سال اول هستم. من آماده بودم که در دانشگاه بی بند و باری بزنم و در دانشگاه کاملاً پادشاه شوم ، اما وقتی به آنجا رسیدم ... این اتفاق نیفتاد. من تقریباً یک مرد اخراجی بودم ، واقعاً مرده و بی انگیزه ، تقریباً برای ترم اول دانشگاه احساس زشتی و ناخواسته کردم. من شروع کردم به جوجه کشی وب کم و رابطه جنسی آنلاین و انجام یک سری از گریه Febed. خیلی ناخوشایند بود ، از خودم بیزار شده بودم ، می دانستم که باید جلوی آن را بگیرم. من nofap را لرزاندم و شروع به خواندن چند داستان کردم. شروع کردم به جمع کردن قطعات و اقدام. من در این مرحله به شدت به پورنو اعتیاد داشتم و هنوز هم به نوعی درگیرم. ترم 2 فرا رسید و من PMO را به مدت 23 روز متوقف کردم ، مزایای آن آجیل بود. این یک بلوغ دوم بود.

مزایا:

ضبط صوت- صدای من خیلی کمرنگ شد، پلاسبو نبود، من حتی مردم را به من گفتم صدای من خیلی کم بود، عالی بود.

-Muscle / تناسب اندام من هنوز 4-5 روز در هفته بلند می کردم ، اما سودهای من دوباره شروع به وانت کرد. ترم اول دانشگاه من حدود 150 سال داشتم ، اکنون 160 نفر هستم و قدرتم نیز افزایش یافت.

Clarity -Mental- من دیگر این مه مگس را نداشتم، احساس آرامش و آرامش کردم و می توانستم اغلب مردم را با احمقانه ترین نظرات در میان بگذارم.

موی سر / موی سر ریش من خیلی تیره تر و ضخیم تر می شود و یکی دیگر از اتفاقات تکان دهنده این بود که ضخیم شدن موهایم، موهایم شکننده و ضعیف بود و بسیار ناسالم بود، اما حالا ضخیم و تاریک است، و زنان در مورد اینکه چقدر خوب است!

-Skin / Eyes- پوست من کم رنگ تر و پر جنب و جوش شد، چشم هایم شروع به درخشش بیشتر کردند.

اعتماد به نفس / تماس با چشم اعتماد به نفس من سالم شد ، دیگر نمی خواستم بیش از همه "آلفا" باشم ، به آنچه هستم بسنده کردم و از ادعای خودم نمی ترسم. تماس چشمی من قوی شد ، مردها معمولاً وقتی چشمهایم را قفل می کردم نگاهشان را دور می کردند و زنان آن را با هیبت نگاه می داشتند یا با خجالتی به پایین نگاه می کردند (اگرچه بعضی از خانمها بعضی اوقات به نظر چشمانم زیاد نمی رسد).

اضطراب اجتماعی / افسردگی- اضطراب اجتماعی من یک مشکل جدی بود در حالی که به PMO اعتیاد داشتم ، من در موقعیت های اجتماعی گاهی اوقات فقط یخ می زدم و تقریباً می ترسیدم ، اکنون تقریباً از بین رفته است ، من اضطراب گاه به گاه پیدا می کنم اما می توانم آن را بهتر کنترل کنم. من واقعاً هرگز افسرده نبودم ، اما فکرهای منفی و گله ای داشتم ، اکنون من بسیار مثبت تر شده ام ، زندگی و چیزهای کوچک را شاد می کنم.

توجه زنان من متوجه افزایش چشمگیری از زنان شدم ، آنها حضور من را بیشتر احساس می کنند و بیشتر به من توجه می کنند ، من قبلاً توسط آنها نادیده گرفته می شدم اما اکنون آنها می پرسند که من کی هستم و با من صحبت می کنند. همچنین همه زنان اما برخی از آنها شروع به معاشقه با من نمی کنند و همه مطیع می شوند ، این مسئله دارونما نیست ، به من اعتماد کنید کارهای ظریفی که آنها انجام می دهند و به من می گویند نشانه های واضح یا جذابیت و معاشقه است. آنها به پایین نگاه می کنند و به من لبخند می زنند ، صدای آنها بلند و جیر جیر می شود ، آنها با موهایشان بازی می کنند ، تماس چشمی آنها را حفظ می کنند. نکته مهمی که من با زنان در nofap فهمیدم این است که علائم علاقه شما را بیشتر از دیگران نشان می دهد ، اما وظیفه شماست که براساس آن عمل کنید.

به هر حال من "عود کردم" و یک یا دو هفته پرخوری کردم و دیدم این مزایا به آرامی کاهش می یابد. اکنون من در یک خط 14 روزه هستم و می بینم که همه مزایا به آرامی برمی گردند. مزایای من تقریباً در روز 17 یا 18 آخرین خطم آشکار شد. بنابراین اگر در حال تحمل بیمار بودن هستید ، nofap تمام این نیست ، اما اگر صبور و فداکار باشید و در واقع اقدامی انجام دهید ، اوضاع برای بیشتر شما برعکس خواهد شد. نظر خود را به من اطلاع دهید ، این داستان معامله واقعی است که من به شما قول می دهم ، من واقعاً می خواستم با شما بچه هایی که در حال مبارزه و پتانسیل هستند ، به اشتراک بگذارم. من یک بار آن پسر بودم و هنوز هم به آرامی از آن مرحله خارج می شوم ، اما من موفق خواهم شد ، من قوی هستم.

ارتباط دادن - سفر من: داستان موفقیت، اثبات یا شانس؟ افکار شما چیست؟ (نیمه طولانی اما ارزش آن و 100٪ واقعی)

by ManOnAMission76


بروزرسانی

این سومین تلاش جدی و 3 عمدی من در nofap است. اولین خط من غیر عمدی بود زیرا من حتی چیزی در مورد nofap یا منفی PMO نمی دانستم ، حدود 2 روز طول کشید. خط دوم 28 روز بود و اکنون من در یک خط 2 روزه هستم. من 23 ساله و یک دانشجوی تازه وارد در دانشگاه هستم ، سفر من واقعاً یک سفر برای یک مرد بهتر بودن و واقعا خوشحال بودن است. گرفتن جوجه برای من فقط جایزه دارد.

تاکنون همه چیز در حال پیشرفت بوده است ، من اوج و فرودهایم را داشته ام ، اما از زندگی احساس خیلی بهتر و شادتری دارم. من فکر می کنم تغییرات ناخوشایند و کندی بوده است اما من به طور حتم از نظر روحی و جسمی حتی در مکان بهتری هستم.

* روان * - تقریباً اضطراب اجتماعی وجود ندارد ، من احساس ناراحتی نمی کنم و در کنار گروه ها و غریبه ها راحت هستم. اگرچه من هنوز در مورد دختران جذاب کمی اضطراب دارم اما قطعاً این مسئله ضعیف می شود. * -من خیلی خونسرد ترم ، ذهنم به این سرعت نمی شتابد ، هیچ فکر انحرافی یا غیر منطقی ، رفتار کمتر اجباری وجود ندارد * -خلق و خوی من احساس تثبیت می کند ، هرچه را احساس می کنم احساس می کنم و با آن سوار می شوم و افکار منفی ظاهر نمی شوند به همان اندازه افکار و امیدهای بسیار مثبت تر. *-تمرکز من بسیار واضح تر است ، واکنش های من سریعتر به نظر می رسند ، من خیلی بیشتر با آن همراه هستم. من فکر می کنم این از بین رفتن مه ​​مغز است ، که به من اجازه می دهد بسیار موثرتر فکر کنم و واکنش نشان دهم. اگرچه باید بگویم ، بعضی اوقات مغز من رابطه جنسی و دختران را بیش از مدرسه و کار اولویت بندی می کند ، که می تواند باعث حواس پرتی شود ، من یاد می گیرم که با این کار کار کنم. * -من احساس اعتماد به نفس بسیار بیشتری می کنم ، تقریباً یک اعتماد به نفس سالم دارم ، احساس می کنم مثل یک مرد هستم و زندگی خود را با یک هدف زندگی می کنم. قاطعیت و رانندگی من به شدت بهبود یافته است. من فکر می کنم افکار مردانه و بالغ ، احساس می کنم مثل اینکه بالاخره من به عنوان یک انسان رشد می کنم.

* اجتماعی * -همانطور که کم و زیاد اضطراب گفتم ، مکالماتم روانتر جریان می یابد ، من چیزهای جالب برای گفتن دارم. * -من بیشتر احساس ارتباط با انسان می کنم ، برای دوستی و صمیمیت بیشتر صبر می کنم. *-اعتماد به نفس تازه پیدا شده به من امکان می دهد بیشتر از نظر اجتماعی رهبری کنم و نظرم را بیان کنم ، من در موقعیت های اجتماعی بسیار آرام تر هستم * -محرک من برای تعامل اجتماعی به شدت بهبود یافته است ، من در واقع از حضور انسان های خوب و یک گفتگوی خوب لذت می برم. * - من متوجه شده ام که من بیشتر یک "آهنربا" اجتماعی هستم که در آخر هفته در یک مهمانی بودم و افراد زیادی داشتم و حتی چند دختر به من مراجعه کردند و فقط شروع به گفتگو با من کردند ، ما گفتگوی خوبی داشتیم و یکدیگر را شناختم این چیزی است که قبلاً هرگز نداشته ام ، زیرا فکر می کنم حال و هوای غیرقابل دسترسی را به وجود آورده ام. احساس می کنم الان بیشتر یک روحیه نزدیک ، باز و گرم را ارائه می دهم ، مردم بیشتر به من علاقه مند هستند. * - تماس با چشم راحت تر است ، نیازی به دور انداختن چشمانم نیست ، طبیعی تر احساس می کنم ، هنوز هم روی آن کار می کنم اگرچه عادت دارد که به چشمانش نگاه نکنید. * -اگرچه من هنوز روی مهارتهای اجتماعی خود کار می کنم و آنها پیشرفت کرده اند ، من هنوز هم به برخی از کارها احتیاج دارم. من با تعامل اجتماعی دوستانه بهتر می شوم ، اما هنوز در معاشقه با دختران و ایجاد تنش جنسی خیلی عالی نیستم ، اما به آنجا می رسم!

* فیزیکی * - صدای قلب کمی عمیق تر، اما قطعا واضح تر و واضح تر است، من با اعتماد به نفس صحبت می کنم و مردم مانند آن. * پوست من روشن تر است و رنگ پوست من بهبود یافته است، صورتم به نظر می رسد بسیار سالم است. * چشمان ما به آنها خیره شده، و به نظر می رسد سالم تر، دیگر لعاب. * عضلات من احساس کاملتر می کنند و قدرت من با سرعت بیشتری بهبود می یابد. * ریش من در ضخیم تر و متراکم تر می شود، به نظر می رسد که جهنم بسیار جاه طلبی است. سر موی من در حال حاضر ضخیم تر و غنی تر است، سبک تر به نظر می رسد. * -موضوع من بهتر است، من بیشتر پایه در حال حاضر، پا کاشته و ثابت. زبان بدن من بسیار مردانه و جنسی بوده است، من احساس می کنم این طبیعی است زیرا بدن شما در حال تلاش برای جذب همسر برای آزادی است. * -به طور کلی احساس تناسب اندام و سلامت بیشتری دارم. من احساس می کنم سیستم ایمنی بدنم بهتر کار می کند، مغز من، هورمون های من، همه چیز احساس می کند که کار درست و طبیعی است.

* دختران / جاذبه * -من متوجه شده ام که بعضی روزها جوجه ها به من نگاه می کنند یا به من خیره می شوند ، روزی حتی توجه نمی کنم. من پسر خوبی هستم ، بعضی ها مرا خوش تیپ و ناز صدا کرده اند. من عضله و تقریباً 6 بسته دارم. 5'11 160 و لاغر / لاغر. بنابراین می دانم که از نظر جسمی تا حدی جذاب هستم. * -من فکر می کنم همه این پیشرفت ها قطعاً کمک می کنند ، اما من فکر می کنم nofap این مزیت اضافی را به شما می دهد ، این باعث می شود شما درک کنید که ظاهر واقعا همه چیز نیست ، دختران یک پسر زیبا و عضلانی را دوست دارند و همه اینها ، اما این ویژگی ها هیچ چیز نیستند اگر شما کاملاً ناراحت هستید و اعتماد به نفس ندارید. * -الان صحبت کردن با دختران قطعاً آسان تر است ، اما "بازی" من هنوز نوعی مکیده است. فکر می کنم اکنون فقط باید بازی خود را پیشرفت دهم ، زیرا nofap موانع انجام این کار را از بین می برد. * -جوجه ها قطعاً اکنون مطیع ترم هستند ، احساس می کنم مانند آنها شروع به مردانگی می کنم. **

من واقعاً مشکل دارم که باور کنم هر کدام از این موارد دارونما است ، زیرا من هر بار که این چالش را انجام می دهم نتایج بسیار مشابهی کسب می کنم ، و هر وقت دچار عود و پرخوری می شوم ، منفعت خود را از دست می دهم ... اما من باز هستم و می توانم درک کنم و ببینم چگونه ممکن است این همه در ذهن من باشد. به هر حال ، نظر خود را به من اطلاع دهید یا اگر سوالی دارید ، من دوست دارم به س questionsالات پاسخ دهم و نظرات خود را به اشتراک بگذارم. من هر ده روز یا همین حدود برای ارسال پیشرفت ارسال می کنم.

ارتباط دادن - گزارش پیشرفت (روز 20)