تغییرات ساختاری مغناطیسی خاک غلیظ در اختلال نعوظ روانی (2012)

نظرات: 'ED روانشناختی' به ED ناشی از مغز گفته می شود. غالباً به آن اشاره شده است 'ED روانشناختی.' در مقابل ، "ED آلی" به ED در سطح آلت تناسلی مرد ، مانند پیری قدیمی ساده ، یا مشکلات عصبی و قلبی عروقی اشاره دارد.

این مطالعه نشان داد که افسردگی روانی به شدت با آتروفی ماده خاکستری در مرکز پاداش (هسته accumbens) و مراکز جنسی از هیپوتالاموس. ماده خاکستری محل ارتباط سلولهای عصبی است. برای جزئیات ، دو مجموعه ویدیویی من (حاشیه سمت چپ) را ببینید ، که در مورد گیرنده های دوپامین و دوپامین صحبت می کنند. این همان چیزی است که این مطالعه بررسی کرده است.

اگر شما من را تماشا کردید ویدئو پورنو و ED شما یک سرسره را دیدید که یک پیکان از هسته به سمت هیپوتالاموس ، جایی که مراکز نعوظ مغز هستند ، در حال دویدن است. دوپامین در هیپوتالاموس و هسته هسته اصلی موتور اصلی میل جنسی و نعوظ است.

ماده خاکستری کمتر، سلول های عصبی تولید کننده دوپامین و سلول های عصبی دریافت کننده دپامین کمتر را نشان می دهد. به عبارت دیگر، مطالعه نشان می دهد که افسردگی روانشناختی نه روانشناختی است، بلکه فیزیکی است: دپامین کم و سیگنالینگ دوپامین. این یافته ها کاملا با فرضیه من در مورد ED مبتلا به پورنو مطابقت دارد.

آنها همچنین آزمایشهای روانشناختی را در مقایسه با افرادی که مبتلا به ED روانپزشکی بودند، با افرادی که ED ندارند مقایسه کردند. آنها دریافتند:

  • "نه اضطراب ، همانطور که توسط STAI اندازه گیری می شود و نه شخصیت ، که با مقیاس BIS / BAS اندازه گیری می شود ، تفاوت های گروهی را نشان نمی دهند. تفاوت معنی داری برای خرده مقیاس "جستجوی سرگرم کننده" از مقیاس BIS / BAS با میانگین نمره بالاتر برای گروه کنترل نسبت به بیماران مشاهده شد "

نتایج: هیچ تفاوتی در اضطراب و شخصیت وجود ندارد ، با این تفاوت که پسران با ED روانشناختی کمتر سرگرم بودند (دوپامین پایین). بله فکر می کنی ؟؟ س isال این است که "چرا این 17 مرد دارای روانپزشکی روانپزشک در مقایسه با گروه کنترل ماده خاکستری کمتری در مرکز پاداش و هیپوتالاموس خود داشتند؟" من نمی دانم. سنین مختلف از 19 تا 63 سالگی بود. میانگین سنی = 32. آیا استفاده از پورنو بود؟


 PLoS یکی. 2012؛ 7 (6): e39118. doi: 10.1371 / journal.pone.0039118. Epub 2012 ژوئن 18.

سارا ن, دللی پیتزا س, دی پیررو ED, گامبی F, Tartaro A, Vicentini C, پارادیزو گالاتیوتو گ, رومیان GL, Ferretti A.

منبع

گروه علوم اعصاب و تصویربرداری ، انستیتوی فن آوری های پیشرفته زیست پزشکی (ITAB) ، دانشگاه G. d'Annunzio از Chieti ، Chieti ، ایتالیا. [ایمیل محافظت شده]

چکیده

اختلال نعوظ روانی (ED) به عنوان ناتوانی ماندگار برای دستیابی و حفظ نعوظ کافی برای انجام عمل جنسی تعریف شده است. این شیوع و شیوع بالای مردان را نشان می دهد و تأثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی دارد. تعداد کمی از مطالعات نوروپاتی نشان داده اند که مغز به علت اختلالات نعوظی مشاهده شده است که نقش پیش قاعدگی، سینگوال و قوز قرنیه در هنگام تحریک وابسته به انزال را مورد بررسی قرار می دهد.

به رغم دخالت شناخته شده مناطق غير کورتيك مانند هسته هيپوتالاموس و كاداد در پاسخ جنسي مردانه و نقش كليدي هسته آكومبنز در لذت و پاداش، توجه كافي به نقش آنها در اختلال عملكرد جنسي مذكور صورت نگرفت.

در این مطالعه، حضور اتم های خاکستری (GM) در ساختارهای زیرکوریتی مثل آمیگدال، هیپوکامپ، هسته تک هسته، هسته کادات، پوتامن، پالیدوم، تالاموس و هیپوتالاموس در بیماران مبتلا به ED و مردان سالم تعیین شده است. پس از ارزیابی Rigiscan، ارزیابی اورولوژی، کلی پزشکی، متابولیسم و ​​هورمونی، روانشناختی و روانپزشکی، بیماران سرپایی 17 با کنترل های سالم روان درمانی ED و 25 برای جلسه MRI ساختمانی استخدام شدند.

در مورد بیماران با توجه به کنترل، دوز قابل توجهی از آتروفی مغز هسته ای accumbens مشاهده شد. تجزیه و تحلیل شکل نشان داد که این آتروفی در قسمت سمت چپ مدیال قدام و خلفی آکومبن قرار دارد. هسته چپ accumbens حجم در بیماران همبسته با عملکرد پایین نعوظ به عنوان اندازه گیری IIEF-5 (شاخص بین المللی عملکرد ناباروری). علاوه بر این، آتروفی GM نیز هیپوتالاموس چپ مشاهده شد. نتایج ما نشان می دهد که آتروفی هسته آکومبن نقش مهمی در اختلال نعوظ روانی دارد. ما بر این باوریم که این تغییر می تواند بر مولفه مربوط به انگیزش رفتار جنسی تاثیر بگذارد. یافته های ما به توضیح پایه عصبی اختلالات نعوظ روانی می پردازد.

معرفی

اختلال نعوظ روانی (ED) به عنوان ناتوانی مداوم برای دستیابی به و حفظ نعوظ کافی برای انجام فعالیت جنسی تعریف شده است. علاوه بر این، ED روانگردان، اختلال مربوط به سلامت روان شناختی را نشان می دهد و تأثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی هر دو بیمار و همکارانشان دارد. مطالعات اپیدمیولوژیک شیوع و شیوع بالای ED در میان مردان را نشان داده است.

در دهه گذشته، مطالعات عملکرد عصبی مصنوعی متعددی در مناطق مغزی که با محرک های مرتبط با رابطه جنسی مطرح شده اند، نشان دهنده مشارکت ساختارهای مختلف قشر و زیر کورتیک مانند قشر مفصلی، هسته انسولین، پوتامن، تالاموس، آمیگدال و هیپوتالاموس است [1]-[5]. این مطالعات اجازه می دهد نقشی که چندین مغناطیسی در مراحل مختلف بصیرت برانگیختگی جنسی داشته است را کنار بگذاریم. در واقع تحریک جنسی مردانه به عنوان یک تجربه چند بعدی دربرگیرنده اجزای شناختی، عاطفی و فیزیولوژیکی است که در یک مجموعه گسترده از مناطق مغز رله می کنند. برعکس، مطالعات انجام شده در زمینه نوروپاتی، ارتباط مغزی اختلال عملکرد جنسی مردان را مورد بررسی قرار داده است. این مطالعات نشان می دهد که برخی از مناطق مغز، به عنوان مثال، قشر سینه و قشر جلویی، ممکن است اثر مهاری بر پاسخ جنسی مردان داشته باشد [6]-[8]. با این حال، شواهد متعدد است [9]-[12] اهمیت ساختارهای زیرکوریتی را در مراحل مختلف رفتار کولاتی نشان می دهد. در واقع، هیپوتالاموس نقش کلیدی ایفا می کند [4], [5] در کنترل مرکزی نعوظ آلت تناسلی. با توجه به Ferretti و همکاران [4] هیپوتالاموس می تواند ناحیه مغز باشد که باعث پاسخ نعوظ ناشی از کلیپ های وابسته به عشق شهوانی می شود.

در مورد نقش نقش سازهای باقیمانده زیرکوریتی در اختلال رفتار جنسی مردان، کم است. در میان مناطق خاکستری عمیق (GM)، هسته accumbens نقش به خوبی شناخته شده در مدار پاداش و لذت [13]-[16] و هسته caudate در کنترل واکنش آشکار رفتاری از تحریک جنسی [2].

هدف از این مطالعه بررسی این است که آیا بیماران مبتلا به بیماری روانپزشکی تغییرات ساختاری مغناطیسی ساختارهای عمیق GM را که در پاسخ جنسی مردان دخیل هستند، در اختیارتان قرار می دهند.

برای بررسی این فرضیه، ارزیابی ساختاری مغناطیسی سازه ای هشت ساختار مغز زیر ساختی مغز، مانند هسته اکومبنس، آمیگدال، کادات، هیپوکامپ، پالیدوم، پواتامن، تالاموس و هیپوتالاموس بر روی یک جمعیت مورد مطالعه از بیماران مبتلا به ED روانپزشکی و افراد کنترل انجام شد. اگر اختلاف بین دو گروه در برخی از این مناطق وجود داشته باشد، علاقه ما این است که ارتباط بین تغییرات در محدوده مغز خاص و اقدامات رفتاری را ببینیم.

مواد و روش ها

بیانیه اخلاقی

این مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه دانشگاه چیتی (PROT 1806 / 09 COET) تایید شده و مطابق اعلامیه هلسینکی انجام شده است. حفاظت از اطلاعات شخصي و صميميت آنها با اجراي دستورالعمل پيشنهاد شده توسط روزن و بک تضمين شد [17]. طراحی مطالعه به طور دقیق توضیح داده شد و رضایت آگاهانه نوشته شده توسط تمام شرکت کنندگان در مطالعه ما به دست آمد.

طراحی مطالعه

بیماران 97 که از درمانگاه سرپایی برای اختلالات جنسی بخش اورولوژی دانشگاه علوم پزشکی لاکویلا بین ژانویه 2009 و May 2010 بازدید کردند، برای این مطالعه مجددا استخدام شدند. بیماران مراجعه کننده به کلینیک از اختلال نعوظ شکایت داشتند، در حالی که افراد سالم با توجه به یک هیئت دائمی در دانشگاه چیتی و بیمارستان ترامو مشغول به کار شدند.

تمام شرکت کنندگان بر اساس یک پروتکل استاندارد شده شامل معاینه پزشکی عمومی، اورولوژی و آندرولوژی، غربالگری روانپزشکی و روانشناختی و MRI کامل مغز بررسی شدند.

موضوعات

بیماران به درمانگاه سرپایی برای اختلالات جنسی و مشکلات ناشی از بیماران و یا توسط شرکای خود اطلاع داده می شدند. بیماران به عنوان دسته بندی طبقه بندی شدند روانی اختلال نعوظ (انواع عمومی یا موقعیتی) یا سازمانی اختلال نعوظ (عروقی، نوروژنیک، هورمون، متابولیسم، داروهای القا شده). ارزیابی اورولوژیک بر اساس دستورالعمل های فعلی برای تشخیص اختلال نعوظ انجام شد [18].

ارزیابی تشخیصی اختلال نعوظ روانی (نوع عمومی) با استفاده از یک معاینه فیزیکی با تاکید خاص بر سیستم های دستگاه تناسلی، غدد درون ریز، عروقی و عصبی انجام شد. علاوه بر این، ناهنجاری های نرمال صبحگاهی و صبحگاهی مورد بررسی قرار گرفت توسط دستگاه Rigiscan در سه شب متوالی، در حالی که همودینامیک آلت تناسلی طبیعی با استفاده از رنگ آمیزی داپلر Sonography بررسی شد. در کل، بیماران 80 از مطالعه حذف شدند، زیرا اکثر آنها معیار ثبت نام در آزمایش را برآورده نکردند. برخی از آنها در معرض داروهای ضد افسردگی بودند و یا دارای نقص های هورمونی بودند. با این حال، تمام بیماران مبتلا به اختلالات نعوظ روانی، ثبت نام شدند. معاینات بالینی مشابه بر روی افراد کنترل انجام شد. نعوظ شب عادی نیز در کنترل ها تأیید شد.

هفده بیمار مبتلا به ناهنجاری دست راست با تشخیص اختلال نعوظ روانی (متوسط ​​سن ± SD = 34.3 ± 11؛ محدوده 19-63) و بیست و پنج مرد سالم با مردان سالم (میانگین سن - SD =33.4 ± 10؛ محدوده 21-67) برای این مطالعه استخدام شدند. بیماران و کنترل های سالم نه تنها به لحاظ قومیت، سن، تحصیلات، بلکه با توجه به استفاده از نیکوتین [19].

ارزیابی روانشناختی و روانی

همه افراد تحت مصاحبه تاریخچه پزشکی 1-h با یک روانپزشک قرار گرفتند و مصاحبه نورپردازی مینی بین المللی (MINI) [20].

تابع ناباروری، آسیب زایی جنسی، وضعیت روانشناختی، اضطراب و شخصیت با استفاده از پرسشنامه های زیر بررسی شد: شاخص بین المللی عملکرد ناباروری (IIEF) [21]، فهرست انعطاف پذیری جنسی (SAI) [22]، SCL-90-R [23]، پرسشنامه اضطراب دولتی-صحی (STAI) [24]، و مقیاس فعال سازی بازدارندگی رفتاری / مقیاس فعال سازی رفتاری (مقیاس BIS / BAS) [25]بود.

گرفتن اطلاعات MRI

MRI کل مغز با استفاده از یک اسکنر کل بدن 3.0 T "Achieva" فیلیپس (سیستم پزشکی فیلیپس، بهترین، هلند)، با استفاده از یک سیگنال رادیویی فرکانس تمام بدن برای تحریک سیگنال و هلی کانال سرنشین برای دریافت سیگنال انجام شد.

یک حجم ساختاری با وضوح بالا با استفاده از یک echo T field field 3D به دست آمد1توزیع وزن پارامترهای خرید به شرح زیر است: اندازه وکسل 1 mm isotropic، TR / TE = 8.1 / 3.7 ms؛ تعداد بخش ها = 160؛ هیچ شکاف بین بخش ها؛ کل پوشش مغز؛ زاویه تلنگر = 8 ° و عامل SENSE = 2.

تحلیل دادهها

داده های ساختاری MRI با استفاده از ابزار MRI توابع مغزی (FMRIB) Library Software [FLS، http://www.fmrib.ox.ac.uk/fsl/index.html] [26], [27] نسخه 4.1 قبل از پردازش داده ها، کاهش نویز تصاویر ساختاری با استفاده از الگوریتم SUSAN [http://www.fmrib.ox.ac.uk/analysis/research/susan/].

اندازه گیری حجم و تجزیه و تحلیل شکل سازه های زیرکوریتی

ابزار FLIRT برای انجام صحت افقی 3D T مورد استفاده قرار گرفت1 تصاویر در قالب MNI152 (مؤسسه عصب شناسی مونترال) با استفاده از تحولات افقی بر اساس درجه آزادی 12 (یعنی سه ترجمه، سه چرخش، سه پوسته پوسته شدن و سه پوسته) [28], [29]. تجزیه ساختار ساختار غلات (GM) و برآورد حجم مطلوب آمیگدال، هیپوکامپ، هسته تکامنز، هسته کانادات، پوتامن، پالیدوم و تالاموس با استفاده از FIRST [30]. به طور متوالی، مناطق غربی کورکورانه به صورت بصری برای اشتباه بررسی شدند.

برای هر ساختار GM subcortical، اولین نتایج یک مش سطح (در فضای MNI152) ایجاد می شود که از مجموعه ای از مثلث تشکیل شده است. محدوده ی مثلث مثلثی به نام vertices نامیده می شود. از آنجا که تعداد این رأس ها در هر ساختار GM ثابت است، رأس های مربوطه را می توان در بین افراد و بین گروه ها مقایسه کرد. تغییرات آسیب شناسی جهت گیری / موقعیت خودسرانه راس را تغییر می دهد. به این ترتیب، تغییرات شکل محلی به طور مستقیم با تجزیه و تحلیل موقعیت های ریشه و با در نظر گرفتن تفاوت در میانگین موقعیت ریشه بین کنترل ها و گروه های بیمار به طور مستقیم ارزیابی شد. مقایسات گروهی از رأس ها با استفاده از آمار F- انجام شد [30], [31]. ماتریس طراحی یک عضو گروه بندی خاص رگرسیون است (صفر برای کنترل ها، برای بیماران).

برآورد حجم بافت مغز

SIENAX [http://www.fmrib.ox.ac.uk/fsl/fast4/index.html#FastGui] برای تخمین حجم بافت مغز استفاده شد. پس از استخراج مغز و جمجمه، تصویر ساختاری اصلی هر موضوع، به فضای MNI 152 ثبت شد، همانطور که در بخش قبلی توضیح داده شد. تقسیم نوع بافتی [32] برای تخمین حجم GM، ماده سفید (WM)، محیطی محیطی، CSF بطنی و حجم کل مغز انجام شد. حجم داخل جمجمه (ICV) با اضافه کردن حجم مایع نخاعی مغزی، کل GM و کل WM با هم محاسبه شد.

تجزیه و تحلیل مورفومتری مبتنی بر وکسل (VBM)

با توجه به روش های گزارش شده توسط ادبیات [33]تجزیه و تحلیل ROI-VBM از هیپوتالاموس برای ارزیابی تغییرات مورفولوژیکی رخ داده در بیماران مبتلا به ED از افراد مورد بررسی انجام شد. ROI هیپوتالاموس راست و چپ به صورت دستی بر اساس ماتریالیسم atlas ساخته شد [34].

داده ها با استفاده از تحليل VBM مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند [35], [36]. پس از استخراج مغز با استفاده از BET [37]تقسیم بندی بافت با استفاده از FAST4 انجام شد [32]. تصاویر به دست آمده از جنس GM به ترتیب با فضای استاندارد MNI152 با استفاده از ابزار ثبت نام FLIRT هماهنگ شده اند [28], [29]، پس از ثبت نام غیر خطی با استفاده از FNIRT [38], [39]. تصاویر به دست آمده برای ایجاد یک الگو به طور متوسط ​​محاسبه شد، که پس از آن تصاویر بومی GM پس از آن غیر خطی دوباره ثبت شد. برای اصلاح گسترش و یا انقباض محلی، تصاویر جزئی حجم ثبت شده سپس با تقسیم توسط Jacobian از میدان پیچش می شود. در نهایت، بیماران و گروه های کنترل با استفاده از آمار واکسل (5000) و گزینه پیشرفت خوشه ای آستانه در ابزار تست جایگزینی "تصادفی" در FSL [http://www.fmrib.ox.ac.uk/fsl/randomise/index.html] برای غلبه بر خطر مثبت کاذب ، آستانه اهمیت تفاوت بین گروهی در p <0.05 تنظیم شد که برای خطای خانوادگی اصلاح شود (FWE). تجزیه و تحلیل همبستگی با IIEF-5 و SAI نیز انجام شد.

تجزیه و تحلیل آماری

از Statistica® 6.0 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. بیماران ED و افراد سالم با استفاده از تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA یک طرفه) از نظر سن ، سطح تحصیلات ، استفاده از نیکوتین ، ICV و حجم ساختارهای خاکستری عمیق به طور جداگانه مقایسه شدند. به منظور به حداقل رساندن احتمال خطای نوع I ، یک تجزیه و تحلیل واریانس کلی چند متغیره (MANOVA) با استفاده از حجم های منفرد ساختارهای زیر قشر اصلاح شده برای ICV ها در هر یک از تجزیه و تحلیل ها به عنوان متغیرهای وابسته. سپس ، ANOVA یک طرفه (بین گروه ها) برای هر مقدار حجم اجرا شد. از سطح معنی داری 1/1> p استفاده شد. سپس ، رابطه احتمالی بین اقدامات رفتاری و مقادیر حجم بررسی می شود. مقادیر متوسط ​​حجم و معیارهای رفتاری که در تحلیل همبستگی گنجانده شده است ، مقادیری است که بین اختلافات گروهی معنی دار بود. تجزيه و تحليل همبستگي با استفاده از ضريب همبستگي اسپيرمن براي هر دو گروه به طور جداگانه انجام شد و براي مقايسه هاي متعدد تصحيح شد (0.05/0.05> p).

نتایج

خصوصیات دموگرافی برای دو گروه نشان داده شده است جدول 1.

جدول 1                

خصوصیات جمعیت شناسی

بیماران مبتلا به ED و کنترل های سالم به طور معنی داری برای سن، سطح تحصیلات، مصرف نیکوتین و ICV (دوره داخل جمجمه در میلی متر3)، حجم خاکستری و ماده سفید و حجم کل مغز.

در بین گروه های اختلاف معنی دار بین نمره کل IIEF-5 با مقادیر بالاتر در گروه کنترل نسبت به گروه بیمار مشاهده شد (F(1,40)= 79؛ p <0.001) ، و برای نمره کل SAI با F(1,40)= 13 و p <0.001). به طور خاص، برای خرده مقیاس "هیجان" SAI کنترل سالم نشان داد که به طور قابل توجهی بالاتر از بیماران مبتلا به ED است (F(1,40)= 22.3؛ p <0.001). هیچ اضطراب، با اندازه گیری توسط STAI، و شخصیت، با اندازه گیری مقیاس BIS / BAS، بین تفاوت های گروهی معنادار نبود. اختلاف معنی داری برای خرده مقیاس "سرگرم کننده شدن" در مقیاس BIS / BAS با میانگین نمره بالاتر برای کنترل در مقایسه با بیماران دیده شد (F(1,40)= 5.2؛ p <0.05).

در هر موضوع ساختارهای زیرکوریتی 7 (تالاموس، هیپوکامپ، کادات، پوتامن، پالیدوم، آمیگدالا و آکومبنس) به یکدیگر تقسیم شده و حجم آنها با ابزار اول (Fig.1). جدول 2 متوسط ​​حجم (M) و انحراف معیار (SD) مناطق مذکور را در میلی متر مکعب برای بیماران ED و گروه های کنترل گزارش می دهد. جدول 3 متوسط ​​حجم سازه های زیر جلدی در بیماران و گروه های کنترل برای دو نیمکره مغز به طور جداگانه نشان می دهد. MANOVA نشان دهنده حضور بین تفاوت های گروهی در مناطق زیرکوریتی (Wilks λ = 0.58؛ F = 3,45؛ p = 0.006). سپس، یک سری از آنالیزهای یکطرفه پیگیری، کاهش قابل توجهی در حجم تک هسته در بیماران دیابتی نشان داد که در مقایسه با گروه شاهد (F(1,40)= 11,5؛ p = 0.001).

شکل 1   
جداسازی سازه های خاکستری عمیق
جدول 2                 

حجم متوسط ​​سازه های زیرکوریتی در میلی متر مکعب برای بیماران مبتلا به ED Psychogenic و گروه های کنترل سالم.
جدول 3                  

حجم متوسط ​​سازه های زیرکوریتی در میلی متر مکعب برای بیماران مبتلا به ED Psychogenic و گروه کنترل سالم و برای دو نیمکره مغز به طور جداگانه.

یک MANOVA اضافی که بر روی مقادیر حجمی مناطق ساحلی چپ و راست انجام شد، اختلاف معنی داری بین بیماران ED و کنترل داشت (Wilks λ = 0.48؛ F = 2,09؛ p = 0.04). در نتیجه، پیگیری ANOVAs یک بار با توجه به شاهدان سالم، حجم قابل توجهی از هسته accumbens هسته چپ و راست در بیماران مبتلا به ED دیده شد (F(1,40)= 9.76؛ p = 0.003؛ F(1,40)= 9.19؛ p = 0.004 به ترتیب).

نتایج تجزیه و تحلیل شکل انجام شده بر روی acumbens nucleus نشان داده شده است شکل 2.

شکل 2     شکل 2             

مقایسۀ Vertex-wise از هسته accumbens بین کنترل سالم و بیماران ED Psychogenic.

مقايسه موقعيت ريشه بين دو گروه، آتروفي منطقه اي معني داري در بيماران مبتلا به ED داشت که به ترتيب در سمت چپ مديال قدامي و دو طرفه به قسمت خلفي تک هسته هسته اي بود.

همانطور که در گزارش شکل 3، Rتجزیه و تحلیل OI-VBM آتروفی GM را در هیپوتالاموس سمت چپ نشان داد (0.05 / XNUMXp <، میزان FWE کنترل می شود). به طور خاص ، از دست دادن GM در هسته سوپراوپتیک ناحیه قدامی هیپوتالاموس (x، y، z مختصات: -6، -2، -16، p = 0.01 اصلاح شده)، هسته ventromedial هیپوتالاموس (x، y، z مختصات: -4، -4، -16، p = 0.02 اصلاح شده) و هسته preoptic medial (x، y، z مختصات: -4، 0، -16، p = 0.03 اصلاح شده).

شکل 3    شکل 3             

کاهش میزان ماده خاکستری از هیپوتالاموس جانبی چپ در بیماران مبتلا به ED بیشتر از افراد سالم است.

تجزیه و تحلیل همبستگی بین اقدامات رفتاری (IIEF و SAI) و نتایج اول و ROI-VBM انجام شد. همبستگی مثبت بین میانگین نمره IIEF و هسته هسته چپ در گروه بیمار (rho = 0,6؛ p <0.05 ، اصلاح شده برای مقایسه چندگانه) و بین نمره کل SAI و هیپوتالاموس سمت چپ مشاهده شد. (p = 0.01، نرخ FWE کنترل نشده است).

بحث

در مطالعه ما الگوهای آتروفی ناحیه زیر غضروفی در اختلال نعوظ نر روژنی مردان بررسی شده است. تجزیه و تحلیل ساختاری MRI نشان داد که آتروفیک GM قابل توجهی از هسته accumbens هسته چپ و راست و هیپوتالاموس سمت چپ در بیماران مبتلا به اختلال عملکرد روان شناختی ED در نوع تعمیم یافته با توجه به کنترل سالم نشان داد. این تغییرات کلی ساختاری مستقل از سن، مصرف نیکوتین، سطح تحصیلات و حجم داخل جمجمه بود. Fعلاوه بر این، آتروفی GM هسته سمت چپ accumbens همبستگی مثبت با عملکرد ضعیف نعوظ در بیماران داشت، که توسط شاخص بین المللی عملکرد نابجا (IIEF) اندازه گیری شد. Mدر عوض، کاهش حجم GM در ناحیه هیپوتالاموس چپ به نمرات آستانهگیری جنسیتی (SAI) مربوط می شود که نشانگر اندازه گیری دیگری از رفتار جنسی است. هر دو این مناطق نواحی غربی در بسیاری از مسیرهای عصبی با توابع مربوط به کنترل اتونومیک و احساسات شرکت دارند.

بر اساس نتایج ما، یافته های اصلی این مطالعه، توسط AT آتروفیک GM مشاهده شده در هسته accumbens در گروه بیمار نشان داده شده است. نقش موثر هسته accumbens در رفتار جنسی مردانه توسط شواهد فیزیولوژیکی در موش صحرایی مرد مورد حمایت قرار گرفت [40] و توسط مطالعات تصویر برداری عملکردی در مردان سالم در هنگام تحریک جنسی وابسته به عشق شهوانی [2]. Tاو آزاد سازی dopamine در هسته accumbens درایو سیستم mesolimbic است که در فعال سازی رفتاری در پاسخ به نشانه های حسی است که نشان می دهد حضور انگیزه و یا تقویت کننده [41]. این توسط شواهد فیزیولوژیکی مرتبط با فعالیت دوپامینرژیک در NAcc به رفتار اشتها جنسی در موش های مردانه [40], [41]. در واقع یک افزایش سطح dopamine در هسته accumbens موش نر مشاهده می شود زمانی که یک موش ماده به او معرفی شد. این افزایش در دوره پس از انجماد مجدد کاهش می یابد.

با توجه به این، فعالیت در هسته accumbens با تنظیم پاسخ های احساسی همراه بود. هسته انسان accumbens به نظر می رسد به صورت selectively واکنش نشان می دهد به عکس های دلپذیر به جای برجسته [42]. با توجه به Redoutè و همکاران [2] احتمال دارد که هسته accumbens در مولفه انگیزشی تحریک جنسی مردانه شرکت کند. هسته انسان accumbens در طول نعوظ ناشی از تحریک هویت بصری فعال می شود [1], [2].

علاوه بر این، نتایج ما در مورد تفاوت های شکل به نظر می رسد در مطابقت با فرضیه انگیزشی، با توجه به اینکه آتروفی مشاهده شده شامل عمدتا پوسته هسته accumbens است. شل نشان دهنده یک منطقه است که به ویژه در رابطه با انگیزه و رفتارهای اشتعال ظاهر می شود [43], [44]. در موش نر، غیر فعال کردن الکتروفیزیولوژیک انتخابی پوسته، اما نه هسته هسته accumbens، به نظر می رسد پاسخ به نشانه غیر پاداش [45].

یافته های ما مطابق با شواهد حیوانی قبلی است که مشاهده کردند که چگونه آزاد شدن dopamine از هسته accumbens و منطقه preoptic medial هیپوتالاموس به نظر می رسد که به طور مثبت تنظیم مرحله ی انگیزشی رفتار copualationr.

به این ترتیب، هیپوتالاموس یک ناحیه ضروری برای تحریک عملکرد نعوظ است [3], [4]. ما کاهش حجم ماده خاکستری هیپوتالاموس جانبی را در بیماران مبتلا به اختلال نعوظ روانی ایجاد کردیم. این تغییرات در حجم ماده خاکستری در ناحیه ی supraoptic ناحیه هیپوتالاموس قدامی، هسته پیشوپتیک و ونتومدیال.

با توجه به مجموعه ای از شواهد تجربی، منطقه preoptic medial و بخش قدامی هیپوتالاموس نقش مهمی را در کنترل رفتار جنسی مردان در هر گونه گونه پستانداران بازی می کندs [46]. به طور خاص، ضایعات دو جانبه این مناطق هیپوتالاموس غیر قابل برگشت نابود جنسی مردان در موش صحرایی [47], [48]. با توجه به این که این مطالعات نشان می دهد که ضایعات دو طرفه هسته پیشوپتیک مدیا و هیپوتالاموس قدامی باعث ایجاد انگیزه جنسی در موش صحرایی می شود [40], [47], [49]. علاوه بر این، افزایش فعالیت در طی انگیزه جنسی، گرسنگی و تجاوز دیده می شود [50]. جورجیادیس و همکارانش [5] نشان داد چگونه بخش های مختلف هیپوتالاموس به طور انتخابی با مراحل مختلف نعوظ در مردان سالم ارتباط دارد. در واقع، هیپوتالاموس جانبی در ارتباط با ابعاد آلت تناسلی است و به نظر می رسد با حالت های متورم مرتبط است.

مطالعات عملکرد عصبی نشان داده اند که ساختارهای زیرکوریتی مانند هیپوکامپ، آمیگدیل و تالاموس در فعالیت عصبی بصری و مراحل خاص نعوظ آلت تناسلی [4]. بر اساس نتایج ما، تغییرات در حجم این ساختارهای عمیق خاکستری در گروه بیمار وجود نداشت.

قابل توجه است که این مطالعه دارای محدودیت هایی است. از آنجا که ابزار اول شامل تقسیم بندی هیپوتالاموس نیست، تجزیه و تحلیل ROI-VMB نشان دهنده راه حل قابل اعتماد ترین راه برای به طور خودکار ارزیابی تغییرات کل ساختاری در هیپوتالاموس است. اما این رویکرد در ابتدا برای تجزیه و تحلیل ساختارهای زیر قارچ طراحی نشده بود، که مستعد تولید نسل در GM subcortical بودند. VMB براساس تقسیم بندی GM در محدوده محلی است و بنابراین حساس به اشتباهات طبقه بندی بافت نوع و محدودیت های صاف خودسرانه [30], [51]-[53]. به همین دلیل تفسیر یافته های ROI-VBM نیاز به احتیاط دارد.

نتیجه

به رغم علاقه رو به رشد همبستگی های مغزی در رفتار جنسی، اختلالات جنسی مذکر توجه کمتری به خود جلب کرده است. یافته های ما بر حضور تغییرات ساختاری کلیدی در GM دو ناحیه زیرکوریتی، هسته accumbens و هیپوتالاموس تأکید می کند که به نظر می رسد نقش مهمی در جنبه های انگیزشی رفتار جنسی مردان داشته باشند. یافته های ما اهمیت مولفه انگیزشی رفتار جنسی را برای تأمین رضایت جنسی در مردان سالم برجسته می کند. علاوه بر این، ممکن است قابل اعتماد باشد که مهار پاسخ جنسی در بیماران مبتلا به اختلال عملکرد نعوظ روانی، ممکن است بر روی این مولکول اثر بگذارد. تغییرات ساختارهای زیرکوریتی که همراه با شواهد عملکردی قبلی نشان داده شده است، نور جدیدی را در مورد پدیده پیچیده اختلال عملکرد جنسی در مردان نشان می دهد.

علاوه بر این، این نتایج می تواند کمک به توسعه درمان های جدید برای آینده و تست اثر از کسانی که در حال حاضر در استفاده.

پانویسها و منابع

 

منافع رقابت: نویسندگان اعلام کرده اند که منافع رقابتی وجود ندارد.

بودجه: هیچ منبع تامین مالی در حال حاضر برای این مطالعه وجود ندارد.

منابع

1. Stoléru S، Grégoire MC، Gérard D، Decety J، Lafarge E، و همکاران. همبستگی های عصبی و عصبی از آشفتگی جنسی ناشی از بصیرت در مردان بشر. قوس جنسیت بههو 1999.28: 1-21 [گروه]
2. Redout J، Stoléru S، Grégoire MC، Costes N، Cinotti L، و همکاران. پردازش مغزی از محرک های بصری جنسی در مردان بشر. نقشه مغزی مغز انسان. 2000.11: 162-177 [گروه]
3. Arnow BA، Desmond JE، Banner LL، Glover GH، Solomon A، et al. فعال سازی مغز و تحریک جنسی در مردان سالم و ناسازگار. مغز می شود. 2002.125: 1014-1023 [گروه]
4. Ferretti A، Caulo M، Del Gratta C، Di Matteo R، Merla A، و همکاران. دینامیک تحریک جنسی مردان: مولفه های متمایز فعال سازی مغز توسط fMRI نشان داده شده است. Neuroimage. 2005.26: 1086-1096 [گروه]
5. Georgiadis JR، Farrell MJ، Boessen R، Denton DA، Gavrilescu M et al. جریان خون غوطه ور پویا در فعالیت جنسی جنین مردانه با اعتبار اکولوژیکی: مطالعه فماریسم پرفیوژن. Neuroimage. 2010.50: 208-216 [گروه]
6. Montorsi F، Perani D، Anchisi D، Salonia A، Scifo P، و همکاران. مدولاسیون مغز ناشی از آپومورفین در طول تحریک جنسی: نگاه جدید به پدیده های مرکزی مرتبط با اختلال نعوظ. Int J Impot Res. 2003.15 (3): 203-9 [گروه]
7. Montorsi F، Perani D، Anchisi D، Salonia A، Scifo P، و همکاران. الگوهای فعال سازی مغز در طی تحریک جنسی ویدئویی پس از تجویز آپومورفین: نتایج حاصل از کارآزمایی بالینی کنترل شده. Eur Urol 2003.43: 405-411 [گروه]
8. Redout J، Stoléru S، Pugeat M، Costes N، Lavenne F، و همکاران. پردازش مغزی از محرک های بصری جنسی در بیماران مبتلا به هیپوگنادال درمان شده و درمان نشده. روانشناسی 2005.30: 461-482 [گروه]
9. Giuliano F، Rampin O. کنترل عصبی نعوظ. فیزیولوژی و رفتار 2004.83: 189-201 [گروه]
10. Kondo Y، Sachs BD، Sakuma Y. اهمیت آمیگدال Medial در نعوظ آلت تناسلی موش که ناشی از تحریکات دور از زنان استروئیدی است. بهان مغز رز 1998.91: 215-222 [گروه]
11. Dominiguez JM، هال EM. دوپامین، ناحیه پیشوپتیک مدیا و رفتار جنسی مردانه. فیزیولوژی و رفتار 2005.86: 356-368 [گروه]
12. Argiolas A، Melis MR. نقش اکسي توسين و هسته پروتئيني در رفتار جنسي پستانداران. فیزیولوژی و رفتار 2004.83: 309-317 [گروه]
13. West CHK، Clancy AN، مایکل RP. پاسخ های پیشرفته نورون های accumbens هسته در موش های نر به بوی های جدید مرتبط با زنان دریافت کننده جنسی است. مغز رز 1992.585: 49-55 [گروه]
14. Becker JB، Rudick CN، Jenkins WJ. نقش دوپامین در هسته عکومبن و استریاتوم در طی رفتار جنسی در موش ماده. J Neurosci. 2001.21 (9): 3236-3241 [گروه]
15. Koch M، Schmid A، Schnitzler HU. لذت بردن از انفجار توسط ضایعات هسته accumbens مختل می شود. Neuroreport. 1996.7 (8): 1442-1446 [گروه]
16. ناتسون ب، آدامز CM، Fong GW، هومر D. پیش بینی افزایش پاداش پولی به طور انتخابی هسته accumbens استخدام. J Neurosci. 2001.21 (16): RC159 [گروه]
17. رزن راک، بک جی جی. Rosen RC، Beck JG، ویراستاران. نگرانی های مربوط به موضوعات انسانی در روان شناسی جنسی. 1988 الگوی تحریک جنسی. فرآیندهای روانشناختی و کاربرد بالینی. نیویورک: گیلورد.
18. Wespe E، Amar E، Hatzichristou D، Hatzimouratidis K، Montorsi F. راهنمای رفع اختلال نعوظ. 2005 (انجمن اروپایی اورولوژی).
19. هارت C، مهمان CM. اثرات حاد نیکوتین بر تحریک جنسی فیزیکی و ذهنی در مردان بدون قحطی: یک کارآزمایی تصادفی، دو سو کور، کنترل شده با کنترل پلاسبو. J جنسی Med. 2008.5: 110-21 [PMC رایگان مقاله] [گروه]
20. Shehann DV، Lecrubier Y، Shehhan KH، Amorim P، Janavs J، و همکاران. مصاحبه نوروپزشکی مینی بین المللی (MINI): ایجاد و اعتبار یک مصاحبه روانپزشکی تشخیصی ساختاری برای DSM-IV و ICD-10. J Clin روانپزشکی 1998.29: 22-33 [گروه]
21. Rosen RC، رایلی A، Wagner G، Osterloh IH، Kirkpatrick J، و همکاران. شاخص بین المللی عملکرد نابجا (IIEF): مقیاس چند بعدی برای ارزیابی اختلال نعوظ. اورولوژی 1997.49: 822-830 [گروه]
22. Hoon EF، Hoon PW، Wincze JP. موجودی برای اندازه گیری ابعاد جنسی زن. قوس جنسیت بههو 1976.5: 291-300 [گروه]
23. Derogatis LR کتابچه راهنمای SCL-90R. I. نمره دهی، مدیریت و روش برای SCL-90R. بالتیمور، MD: روان سنجی بالینی. 1977.
24. اسپیلبرگ C، Gorsuch RL، Lushene RE. فهرست موجودی اضطراب دولتی. پالو آلتو، CA: مشاور روانشناسان مطبوعات. 1970.
25. کارور CS، T. White مهار رفتاری، فعال سازی رفتاری و پاسخ های عاطفی به جبران پاداش و مجازات: مقیاس BIS / BAS. J. Pers و روانشناسی اجتماعی. 1994.67: 319-333
26. اسمیت SM، جنکینسون M، Woolrich MW، Beckmann CF، Behrens TE، و همکاران. پیشرفت در تجزیه و تحلیل تصویر عملکردی و ساختاری MR به عنوان FSL. NeuroImage 2004.23: 208-219 [گروه]
27. جنکینسون م، Beckmann CF، Behrens TE، Woolrich MW، Smith SM. FSL تصویر عصبی در مطبوعات. 2012.
28. جنکینسون م، اسمیت SM. یک روش بهینه سازی جهانی برای ثبت دقیق تصاویر مغز. تجزیه و تحلیل تصویر پزشکی. 2001.5: 143-156 [گروه]
29. جنکینسون M، Bannister PR، برادی JM، اسمیت SM. بهینه سازی بهبود یافته برای ثبت دقیق خطی و دقیق و تصحیح حرکت تصاویر مغز. NeuroImage 2002.17: 825-841 [گروه]
30. Patenaude B، اسمیت SM، کندی D، جنکینسون MA. مدل بیزی برای شکل و ظاهر شدن برای مغز زیر غضروفی. عکاسی Neuroimage؛ 1 2011.56 (3): 907-22 [PMC رایگان مقاله] [گروه]
31. Zarei M، Patenaude B، Damoiseaux J، Morgese C، Smith S، و همکاران. ترکیب شکل و ارتباط آنالیز: یک مطالعه MRI از دژنراتیو تالاموس در بیماری آلزایمر. Neuroimage. 2010.49: 1-8 [گروه]
32. Zhang Y، Brady M، Smith S. جداسازی تصاویر مغز MR از طریق یک مدل فیلد تصادفی مارکف پنهان و الگوریتم به حداکثر رساندن انتظار. IEEE Trans. در تصویربرداری پزشکی. 2001.20: 45-57 [گروه]
33. Holle D، Naegel S، Krebs S، Gaul C، Gizewski E، و همکاران. کاهش حجم هیپوتالامیک خاکستری در سردرد هیپنیکی. ان Neurol. 2011.69: 533-9 [گروه]
34. Baroncini M، Jissendi P، Balland E، Besson P، Pruvo JP، و همکاران. MRI آتلانتیک هیپوتالاموس انسان. Neuroimage. 2012.59: 168-80 [گروه]
35. Ashburner J، Friston K. مورفومتری مبتنی بر وکسل-روش. NeuroImage 2000.11: 805-821 [گروه]
36. خوب C، Johnsrude I، Ashburner J، Henson R، Friston K، و همکاران. مطالعه ی مورفومتریک مبتنی بر واکسل پیری در مغز انسانی بزرگسالان طبیعی 465. NeuroImage 2001.14: 21-36 [گروه]
37. اسمیت SM سریع استخراج مغز خودکار قوی. نقشه برداری مغز انسان 2002. 2002.17: 143-155 [گروه]
38. Andersson JLR، Jenkinson M، Smith S. بهینه سازی غیر خطی. گزارش فنی FMRIB TR07JA1. 2007 در دسترس: http://www.fmrib.ox.ac.uk/analysis/techrep. دسترسی به 2012 May 29.
39. Andersson JLR، Jenkinson M، Smith S. ثبت نام غیر خطی، به عنوان مثال نرمال سازی فضایی گزارش FMRIB TR07JA2. 2007 در دسترس: http://www.fmrib.ox.ac.uk/analysis/techrep. دسترسی به 2012 May 29.
40. Everitt BJ انگیزه جنسی: تجزیه و تحلیل عصبی و رفتاری از مکانیزم های مبتنی بر پاسخ های وابسته به اشتها موش صحرایی نر. Neurosci Biobehav Rev. 1990.14: 217-32 [گروه]
41. زهام د. دیدگاه یکپارچه نوروآنتیومیک در بعضی زیربخشها با پاسخ انطباقی با تاکید بر هسته accumbens. علوم اعصاب و بیوفیزیولوژیک. 2000.24: 85-105 [گروه]
42. Sabatinelli D، برادلی MM، لانگ PJ، کوست VD، ورساچه F. لذت به جای افزایش در هسته انسان accumbens و قشر prefrontal medial فعال است. J Neurofysiol. 2007.98: 1374-9 [گروه]
43. Berridge KC بحث در مورد نقش دوپامین در پاداش: مورد برای اهمیت انگیزه. روان شناختی 2007.191: 391-431 [گروه]
44. سالامون جی دی، کوریا م، فرار، مینگوت SM. کارکردهای مرتبط با تلاش هسته تکامن دوپامین و مدارهای مغز مرتبط با آن. روان شناختی 2007.191: 461-482 [گروه]
45. Ambroggi F، Ghazizadeh A، Nicola SM، Fields HL. نقش هسته و هسته accumbens هسته و پوسته در پاسخ انگیزشی نشانه و مهار رفتاری. J Neurosci. 2011.31: 6820-30 [PMC رایگان مقاله] [گروه]
46. Paredes RG، Baum MJ. نقش ناحیه preoptic medial / hypothalamus قدامی در کنترل رفتار جنسی مردانه. Annu Rev Sex Res. 1997.8: 68-101 [گروه]
47. Lloyd SA، Dixson AF. اثرات ضایعات هیپوتالاموس بر رفتار جنسی و اجتماعی نهنگ مشترک (Callithrix jacchus). مغز رز 1998.463: 317-329 [گروه]
48. Paredes RG، Tzschentke T، Nakach N. ضایعات ناحیه preoptic medial / هیپوتالاموس قدامی (MPOA / AH) ترجیح شریک در موش های صحرایی نر تغییر می دهد. مغز رز 1998.813: 1-8 [گروه]
49. Hurtazo HA، Paredes RG، Agmo A. غیر فعال کردن منطقه preoptic میدلی / هیپوتالاموس قدامی توسط لیدوکائین باعث کاهش رفتار جنس مذکر و انگیزه انگیزه جنسی در موش های نر می شود. علوم اعصاب. 2008.152: 331-337 [گروه]
50. سوانسون LW. Bjorklund A، Hokfelt T، Swanson LW، ویراستاران. هیپوتالاموس 1987 راهنمای نورومنتیک شیمیایی. آمستردام: الصویر pp 1-124
51. د جونگ LW، ونگر هیل K، Veer IM، Houwing JJ، Westendorp RG، و همکاران. حجم قابل توجهی از پوتامن و تالاموس در بیماری آلزایمر: یک مطالعه MRI. مغز می شود. 2008.131: 3277-85 [PMC رایگان مقاله] [گروه]
52. Bookstein FL. مورفومتری مبتنی بر واکسل نباید با تصاویر نامشخص ثبت شده استفاده شود. 2001.Neuroimage14: 1454-1462 [گروه]
53. Frisoni GB، Whitwell JL. چگونه سریع آن را، doc؟ ابزار جدید برای یک سوال قدیمی از بیماران مبتلا به بیماری آلزایمر. عصب شناسی. 2008.70: 2194-2195 [گروه]