بازیابی از مهار کوپولیت ناشی از خستگی جنسی و افزایش حساسیت دارویی به دنبال یک دوره زمانی مشابه دو عبارت از یک فرآیند مشابه است؟ (2010)

نظرات: خستگی جنسی موش ها با تغییرات مغزی متعددی مشخص می شوند که حداقل 4 روز طول می کشد تا معکوس شوند. در همان زمان ، بهبود کامل فعالیت جنسی (تعداد دستکاری ها و انزال ها) 15 روز طول می کشد. این محقق معتقد است ، همانطور که ما معتقدیم ، اشباع جنسی مکانیسمی برای جلوگیری از تحریک بیش از حد مدار پاداش است.

از مطالعه: می توان تصور کرد که مهار جنسی درازمدت ناشی از کوپا شدن به اشباع شدن یک مکانیسم محافظتی علیه تحریک مغز های مغز درگیر در پردازش آن است. سیستم mesolimbic در پردازش پاداش های طبیعی از جمله رفتار جنسی [2] نقش دارد. تحریک دائمی این مدار با تجویز مکرر داروهای سوءمصرف حساسیت رفتاری [16] را مطرح می کند که شبیه به حساسیت داروئی است که توسط موش های صحرایی خسته پس از انزال مکرر در یک دوره کوتاه نشان داده شده است که به طور مداوم باعث تحریک سیستم مزولیمبیک می شود


بهان مغز رز 2011 مار 1؛ 217 (2): 253-60. doi: 10.1016 / j.bbr.2010.09.014. Epub 2010 Sep 25.

رودریگز منزو گ1, Guadarrama-Bazante IL, مورالس-کالدرون A.

منبع

Departamento de Farmacobiología، Cinvesta، IPN-Sede Sur، Calzada de los Tenorios 235، Delegación Tlalpan، México 14330 DF، مکزیک. [ایمیل محافظت شده]

چکیده

موش های نر به طور مداوم تا زمانی که به خستگی جنسی رسیده اند، مجبور به همکاری بدون محدودیت با یک انزال انسانی زنانه می شوند. 24 ساعت پس از این فرآیند، مردانی که از نظر جنسی خسته بودند، تعدادی تغییرات فیزیولوژیک را در مقایسه با مردان کم خونی نشان می دهند. در میان آنها بیشترین آشکار شدن یک مهار طولانی مدت رفتار جنسی و یک حساسیت عمومی به فعالیت های دارویی است. هدف از کار حاضر این بود که ببینیم آیا بین این دو ویژگی خارش جنسی در ارتباط با طول مدت بیان آن همبستگی وجود دارد. برای این هدف، ما روند بازیابی رفتار خودبخودی جنسی از سمیت جنسی و همچنین مدت زمان پدیده حساسیت به مواد را مشخص کردیم. دومی از طریق ظهور نشانه ای از سندرم سروتونرژیک بررسی شد: وضعیت بدن صاف. نتایج نشان داد که پدیده حساسیت به مواد مخدر و بازدارندگی جنسی که ناشی از انسداد و خارش می باشد، دوره ای مشابه بهبودی را دنبال می کنند که با کاهش چشمگیر 96 h بعد از فرایند سفتی جنسی همراه است. این یافته نشان می دهد که این پدیده ها ممکن است دو علامت یک فرایند پلاستیکی همان مغز را نشان دهند، همانطور که توسط شخصیت طولانی مدت هر دو رویداد پیشنهاد شده است که به نظر جالب توجه می شود برگشت پذیر است.

کپی رایت © 2010 BV الزویر همه حقوق محفوظ است.

پدیده های مطالعه کامل:

اشباع جنسی به عنوان یک دوره بازدارنده جنسی درازمدت تعریف می شود که بعد از انزال مکرر در دوره ی adulibitum copulation ظاهر می شود [2,12] 24 ساعت پس از فرآیند خستگی، موشهای صحرایی نر در دو حالت مختلف در حضور یک زن گیرنده رفتار می کنند: دو سوم از آنها هیچ فعالیت جنسی را نشان نمی دهند و سومین باقی مانده قادر به تخریب یکبار بدون ادامه فعالیت جنسی پس از آن انزال [18]. بنابراین، دو جمعیت از موش های صحرایی که از نظر جنسی خسته شده اند، می توانند 24 h پس از مقاربت تا خفیف، واکنش پذیر و غیر واکنش پذیر باشند. در این نقطه آزمایشی مشابه (24 ساعت)، موش های صحرایی نر از نژاد جنسی، در مقایسه با مردان غیر خستگی، تعدادی تغییرات فیزیولوژیکی را نشان می دهند.

به عنوان مثال، تحریک الکتریکی از مناطق مغزی که در کنترل رفتار مشترک مانند منطقه پیشوپتیک مدیاست [23]، منطقه تکتونمان شکمی [20] و هسته accumbens [21] بیانگر رفتار جنسی در موشهای صحرایی نر از جنس است، اما فاقد از یک اثر در همان موضوعات زمانی که از نظر جنسی خسته.

تغییر دیگری به اثرات ضد انعقادی انزال توصیف شده در موش صحرایی نر از نژاد جنسی [9] اشاره دارد. این ویژگی از انزال پس از یک، دو یا شش انسداد پیوندی ظاهر می شود، با این حال، 24 ساعت بعد از فرایند سفت شدن، هنگامی که خستگی جنسی برقرار می شود، انزال نمایش داده شده توسط جمعیت پاسخگو از حیوانات خسته از نظر جنسی، فاقد اثرات مشابه مانند anxiolytic مانند [22 ]

در نهایت، یافته های سازگار در هنگام تداوی درمان های دارویی به موش های صحرایی غیر جنسی، تظاهر حساسیت به مواد مخدر است.

بنابراین، در موش های صحرایی تحریک شده، آگونیست گیرنده سروتونرژیک 5-HT1A، آمین تترالین 8-هیدروکسی دی پروپیل آمین تترالین (8-OH-DPAT) علاوه بر تغییر معکوس رفتار جنسی مشخص مردانی خسته، باعث ایجاد نشانه های سندرم سروتونرژیک (5-HT سندرم) [18]، پس از دوز آن را در حیوانات غیر خسته [24] القاء نمی کند. Yohimbine، یک آنتاگونیست _2-adrenergic شناخته شده برای اعمال یک اثر دوجانبه دوز بر رفتار مواجهه موش های صحرایی مبتلا به جنس [6]، پنجره های باریک برای اثرات آرامش بخش خود را در موش های صحرایی غیر جنسی پایین تر از 18 ندارد و اثر مشابهی با آنتاگونیستهای opioids naloxone و naltrexone [19] دیده می شود. در نهایت، آنتاگونیست دوپامینرژیک، هالوپریدول، رفتار غولپیکر در حیوانات خسته از لحاظ جنسی را در دوزهای که چنین اثری در موش های صحرایی با تجربه جنسی ندارد، بیان می کند [17]. با هم، این داده ها نشان می دهد که حساسیت به فعالیت های دارویی یک پدیده تعمیم یافته از موش های تحریک شده از نظر جنسی است، چرا که به نظر می رسد پس از تزریق سیستمیک عوامل مختلف دارویی در سیستم های مختلف انتقال دهنده عصبی

بنابراین، پس از ضبط 24 h postsatiation، که تقریبا هیچ کدام از افراد مبتلا به انسداد جنسی را از بین نبرد، انسداد مجدد را از بین می برد، افزایش متراکم ظرفیت انسداد موش های صحرایی غیر جنسی دیده می شود.

از این رو، 40٪ از موش های سفیده تخم مرغی 3 بعد از فرایند خستگی، به 72 منتقل می شود. این درصد از لحاظ آماری معنیدارتر از آنچه که در 24 ساعت بدست می آید و در مقایسه با عملکرد موش های سالم تجربه شده در طی روش اشباع، به طور قابل توجهی پایین تر است. حداکثر Ejaculations پیوندی 4 توسط موش های SATI 96 h پس از اشباع شدن به دست آمد و این تعداد پس از 5 روز استراحت جنسی به 7 افزایش یافت.

بحث

داده های مربوط به دوره زمانی بازسازی جنسیتی پس از تلاقی تا رسیدن به نشانه ها نشان می دهد که روند بهبودی خودبخودی عمدتا از طریق سه متغیر انجام می شود: درصد موش های سفت شده به دستیابی به انزال، نسبت این حیوانات که پس از انزال و انزال ظرفیت نشان داده شده توسط موش های تحریک شده پس از دوره های مختلف استراحت جنسی. نتایج نشان می دهد که در طی اولین 48 ساعت بعد از تلاقی به جلسه خستگی، حیوانات به میزان قابل ملاحظه ای از نظر جنسی از بین می روند و با افزایش ظرفیت انسداد (Ejaculations sequential 3) در نسبت بسیار کمی از موش صحرایی. ظرفیت 72 h پس از اشباع شدن افزایش می یابد. پس از یک دوره استراحت جنسی 96، تمام حیوانات قادر به انزال و انقباض پس از انزال هستند. این یک تغییر کیفی است، زیرا معیار استفاده شده در نظر گرفته شده است که یک دستکاری آزمایشی، از بین بردن خستگی جنسی، بهبود توانایی رتهای اشباع شده برای از بین رفتن مجدد پس از انزال [18] است. بنابراین می توان گفت که در این مرحله، مهار جنسیتی که نشاط را مشخص می کند، در همه حیوانات معکوس می شود، که همه می توانند به دو سری پیوسته پی ببرند. پس از یک دوره استراحت جنسی 7، ظرفیت انزال تقریبا تمام حیوانات به Ejaculations متوالی 4، به 5 پس از 10 روز و 6 پس از 15 روز استراحت جنسی افزایش می یابد.

میانگین تعداد انقباضات متوالی که توسط مردان مبتلا به جنس مذکر دیده می شود در طی تلاقی با روش ساتی (هفت) توسط نیمی از موش های سفت شده پس از روزهای استراحت جنسی 15 به دست می آید. این نسبت گذشته از آنچه که در طی تلاقی تا رسیدن به نشاط در مردان ناتمام به دست آمده، متفاوت نیست.

مطالعات اصلی ساحل و اردن در زمینه خستگی جنسی [3] یک دوره از 15 روز برای بهبود کامل از خستگی جنسی گزارش داد که توسط مشاهدات در چند فواصل زمانی خاص پس از طعم تعیین شد. داده های موجود با استفاده از گروه های مستقل بزرگ (بیشتر نمایان) گروه های مستقل موش صحرایی برای هر نقطه زمانی فرآیند بازیابی و ظرفیت انقالبی در هر یک از این نقاط و با استفاده از معیار باران (90 دقیقه بدون انزال پس از انزال)، مورد بررسی قرار گرفت. جالب توجه است، به رغم پارادایم های مختلف خستگی جنسی که در هر دو مطالعه استفاده می شود و روش های متضاد استفاده شده برای تعیین مدت زمان مهار، فضای زمان برای بازسازی کامل لازم است. این تصادف، همراه با این واقعیت که میانگین تعداد سریهای Ejaculatory پیوسته 7 و افزایش نمایشی در طول دوره پس از انزال، در پاسخگویی به پارادایمهای مختلف جنسیت خستگی [3,12,18] مشاهده شده است، نشان میدهد که اینها کلیدی هستند ویژگی های پدیده خستگی جنسی که ظاهر می شوند، مستقل از پارادایم مورد استفاده برای ایجاد این حالت مهاری است.

مشخصه بازآموزی پیشگیرانه از ظرفیت اصلی انسداد در اینجا گزارش داده شده است که داده های جدیدی است که می تواند مفید باشد برای ایجاد مدت زمان اثرات دستکاری های تجربی، تسهیل بیان عاطفی جنسی در موش های صحرایی جنسی و همچنین تعیین درجه تضعیف حالت مهار کننده در موش های صحرایی که به پارادایمی خاص سدیم ما تولید می شوند.

در رابطه با پدیده حساسيت به دارو، تحليل نشانه های مختلف سندرم 5-HT نشان داد که FBP، سازگارترین نشانه ای است که پس از تزريق Ip از دوزهای کم 8-OH-DPAT در موش صحرايی مشاهده می شود. این علامت همچنین نشان دهنده بهترین حساسیت دیفرانسیل موشهای نر با شرایط مختلف جنسی است.

همانطور که قبلا ذکر شد، FBP همراه با جلوگیری از پیشانی دو علامت است که قبلا به تزریق IP از 8-OH-DPAT در موش های غیر جنسی غیر فعال، هر چند در دوزهای بالاتر [10] مرتبط است. با این حال، در آزمایشات ما، علامت گهواره پیشانی گاه به گاه در حیوانات، به طور مستقل از وضعیت جنسی آنها ظاهر شد. نتایج دیفرانسیل به احتمال زیاد به سطوح پایین دوز از آگونیست 5-HT1A که در آزمایش های ما استفاده می شود، تکیه می کند. جالب توجه است که در این دوز پایین، نشانه عقب ماندگی سندرم 5-HT، که قبلا گزارش نشده از تزریق IP 8-OH-DPAT گزارش نشده بود، در تقریبا تمام حیوانات هر یک از شرایط جنسی بیان شده بود و دلیل آن ممکن است همان، یعنی فقط در دوزهای بسیار کم ظاهر می شود، در سایر آثار آزمایش نشده است. اختلاف حساسیت دارو بین حیواناتی که از نظر جنسی و مضطرب شده اند، به وضوح نشان FBP را نشان می دهد، اما جالب توجه است که وجود یک حساسیت دیفرانسیلی بین موش های صحرایی که از نظر جنسی و سزارین تجربه شده اند، وجود دارد.

تفاوت در حساسیت دارویی بین حیوانات ناخوشایند و ناخوشایند جنسی به میزان یک درجه می رسد. به نظر ما این اولین کار است که نشان می دهد تجربه جنسی باعث حساسیت به موش های صحرایی می شود. این داده ها توجه ما را به اثرات تجربه جنسی بر عملکرد مغز در حیوانات بالغ متمرکز می کند. در سال های گذشته تعداد بیشتری از آثار به این مسئله پرداخته اند. بنابراین، ما می توانیم کارهایی را گزارش دهیم که تجارب جنسی بر ترشح هورمون استروئید [8,29] تأثیر می گذارد، 7 را افزایش می دهد و سنتز اکسید نیتریک [8] را افزایش می دهد، با خلق اضطراب [14] و رفتارهای افسردگی [25] تاثیر می گذارد؛ افزایش دهنده نوروژنز در پاسخ به استرس بوی خرچنگ [5] و ترویج تغییرات در بیان ژن در استریاتوم پشتی و شکمی [XNUMX] است. با توجه به نتایج این کار، افزایش حساسیت دارویی می تواند به لیست تغییرات طولانی مدت عملکرد مغز تولید شده توسط تجربه جنسی اضافه شود.

لازم به ذکر است که حساسیت داروئی که در موش های سالم تجربه شده مشاهده می شود در مقایسه با حیوانات نابالغ جنسی ناشی از فرآیند متفاوت نسبت به حساسیت فوق العاده ای است که در موش های صحرایی که از نظر جنسی خسته شده اند دیده می شود. این به این دلیل است که اولی به فعالیت اخیر جنسی مربوط نیست (این موش ها آخرین برخورد جنسی خود را حداقل 5 روز قبل از تزریق 8-OH-DPAT داشته اند)، در حالی که این دوم به نظر می رسد به وضوح مربوط به copulation به تجربه اشباع (محیط مادون قرمز). حساسیت دیفرانسیل به 8-OH-DPAT حیواناتی که از نظر جنسی و از لحاظ جنسی از بین رفته اند نیز می توانند در اقدامات تشویقی این رفتار سازگاری با همبند شناخته شوند. بنابراین، در حالی که 8-OH-DPAT تقریبا فاقد اثر در موش های سالم بود، تمام پارامترهای رفتار جنسی موش های سوری را با کاهش قابل توجهی در دوزهای خاص کاهش داد و به میزان قابل توجهی افزایش درصد حیوانات خسته را که فواید پس از انزال را از سر گرفتند، افزایش داد. اگر چه توانایی 8-OH-DPAT برای معکوس شدن سفتی جنسی [18] پیش از این مشخص شده بود، در اثر کنونی این اثر در دوزهای بسیار پایین تر از آنهایی که در ابتدا استفاده شده بود، تایید شد که حساسیت بالای موشهای تحریک شده جنسی به اقدامات دارویی را تایید می کنند. با این وجود باید در نظر داشت که وضعیت مهار جنسی از موش های تحریک شده از نظر جنسی ممکن است نقش مهمی در بهبود اثرات 8-OH-DPAT بر روی همپوشانی داشته باشد. اثرات تسهیلات جنسی از تجربیات تجربی بهتر در حیوانات با عملکرد جنسی ضعیف دیده می شود. در هر صورت، هنگام ارزیابی رفتار مقاربتی، نمیتوان بین پدیده حساسیت به مواد مخدر و اثر آن به دلیل یک وضعیت رفتار جنسی مجزا مشخص تفاوت قائل شد.

بررسی طول مدت حساسیت به 8-OHDPAT به واسطه بیان FBP نشان می دهد که این پدیده 72 ساعت بعد از فرآیند ساتیت طول می کشد و تقریبا 96 ساعت بعد از copulation به اشباع شدن از بین می رود. در مقابل، اقدامات تقویتی 8-OH-DPAT در رفتار انسانی مردان خسته از نظر جنسی هنوز در تمام پارامترهای خاص جنسیتی 96 h پس از فرایند ساتی وجود دارد. باز هم، سهم وضعیت مهار جنسی در فعالیت های تقویت کننده این دوز کم 8-OH-DPAT در موش های صحرایی تحریک شده نمی تواند از بین برود. در مقابل، علائم FBP سندرم 5-HT را نمی توان با عوارض جنسی از روش اشباع مخلوط کرد و به نظر می رسد به عنوان یک ویژگی بهتر برای ایجاد ویژگی های بهبود از پدیده حساسیت به مواد مخدر.

تجزیه و تحلیل روند بهبودی خودبخودی مهار جنسی در نتیجه خستگی جنسی و حساسیت به 8-OH-DPAT، که از طریق بیان FBP مورد بررسی قرار گرفته، نشان می دهد که هر دو پدیده، یکسان هستند. بنابراین، پس از 96 ساعت از استراحت جنسی، مهار جنسی در همه حیوانات معکوس می شود و نسبت موش های تحریک شده نشان می دهد FBP سقوط به 25٪ است، در مقایسه با تقریبا 100٪ از آنها نشان این نشانه سندرم 5-HT در طول اولین 72 ساعت زیر سایه این دوره زمانی مشابه بهبودی نشان می دهد که این دو پدیده ممکن است منافع مختلف یک فرایند پلاستیکی مشابه مغز را نشان دهد. واقعیت این است که حساسیت بیش از حد موش های صحرایی غیر جنسی از بین می رود 4 روز پس از آخرین تجربه جنسی، بیشتر از این ایده حمایت می کند که مکانیسم زیر باید از حساسیت بالای تولید شده در موش های صحرایی سالم باشد که هنوز در 5 روز پس از آخرین تعامل جنسی آنها وجود دارد. Pitchers و همکاران اخیرا گزارش کرده است که تجربه جنسی باعث ایجاد یک پدیده حساسیت رفتاری در موشهای نر می شود، در حالی که در موش های صحرایی که از نظر جنسی تجربه شده اند، افزایش پاسخ های حرکتی به آمفتامین در مقایسه با حیوانات ناخوشایند جنسی [15] افزایش می یابد. شباهت این یافته با داده های موجود آشکار است، زیرا حساسیت رفتاری منجر به افزایش پاسخگویی / حساسیت نسبت به داروهای سوء استفاده می شود. مطابق با داده های موجود از حیوانات با تجربه جنسی، پدیده حساسیت گزارش شده پس از پیوند متناوب متناوب ثبت شد؛ یک روش شبیه به آنچه که در حال حاضر استفاده می شود برای مواجه شدن با موش های صحرایی و یک هفته پس از آخرین جلسه ملاقات؛ تاخیر قابل مقایسه با دوره 5 روز قبل از آزمایش سندرم 5-HT در کار ما مجاز است.

جالب توجه است، Pitchers و همکارانش اثرات انزال مکرر را در روزهای متوالی 7 در مورد پدیده حساسیت حرکتی ناشی از آمفتامین بررسی کردند و هیچ پاسخی را پس از جفت گیری متناوب [15] دریافت نکردند. این داده ها در مقایسه با حساسیت طولانی تر و کوتاه تر نسبت به 8-OH-DPAT، در مقایسه با موش های صحرایی که از لحاظ جنسی تجربه شده اند، گزارش شده اند. این اختلاف ممکن است بر این واقعیت تأکید شود که در پارادایم خستگی جنسی، انزال مکرر (متوسط ​​7) در یک دوره نسبتا کوتاه (حدود 2.5 ساعت) رخ می دهد و بنابراین ممکن است فرایند متمایزی را نسبت به تولید یک انزال در روز در 7 ایجاد کند روزهای متوالی. تفاوت اصلی در نتیجه این دو پارادایم در طول مدت پدیده حساسیت فوقانی مشاهده می شود که فقط در روزهای 3 در موش های صحرایی از بین رفته است و حداقل برای روزهای 28 در موش هایی که تحت جفت گیری مکرر در روزهای متوالی 7 در Pitchers نگهداری می شوند، کار

با هم، داده های ارائه شده در این تحقیق نشان می دهند که فعالیت متقابل به طور کلی بر عملکرد مغز موش های نر با تغییر آستانه اقدامات دارویی تاثیر می گذارد. به خصوص، مقابله با اشباع، باعث پدیده حساسیت به مواد مخدر و یک حالت مهار جنسی می شود که به نظر می رسد که یک دوره مشابه بهبودی را دنبال می کند و 96 h کاهش قابل ملاحظه ای پس از سمیت جنسی دارد. شخصیت طولانی مدت هر دو حادثه تنها می تواند با وقوع تغییرات پلاستیک مغزی توضیح داده شود که جالب توجه است که به تدریج در زمان اثبات ماهیت برگشت پذیر از بین می رود. می توان تصور کرد که مهار جنسی درازمدت ناشی از کوپا شدن به اشباع شدن یک مکانیسم محافظتی علیه تحریک مغز های مغز درگیر در پردازش آن است. سیستم mesolimbic در پردازش پاداش های طبیعی از جمله رفتار جنسی [2] نقش دارد. تحریک دائمی این مدار با تجویز مکرر داروهای سوءمصرف حساسیت رفتاری [16] را مطرح می کند که شبیه به حساسیت داروئی است که توسط موش های صحرایی خسته پس از انزال مکرر در یک دوره کوتاه نشان داده شده است که به طور مداوم باعث تحریک سیستم مزولیمبیک می شود [2].

دوره های زمانی همزمان افزایش حساسیت به مواد مخدر و مهار جنسی این گزارش می تواند به عنوان شواهدی از وقوع آنها در سیستم mesolimbic تفسیر شود. هر دو رویداد می تواند بیان های متفاوت یک پدیده شایع، گذرا، پلاستیک شغلی مغزی باشد که هدف آن حفاظت از سیستم مزولیمبیک از تحریک شدید در طی زوال تا خستگی.

آزمایش های آینده باید به منظور بررسی مکانیزم های ممکن درگیر در چنین فرآیند جالبی انجام شود: القای تغییرات طولانی مدت در عملکرد مغز که به نظر می رسد برگشت پذیر است.