یین و یانگ دوپامین یک چشم انداز جدید (2007)

COMMENTS: بررسی تحقیق در مورد تونیک (پایه) در مقابل phasic (spikes) دوپامین.

مطالعه کامل  

عصب شناسی 2007 اکتبر؛ 53 (5): 583-7. Epub 2007 ژوئن 19.

برو به Y، Otani S، Grace AA.

منبع

گروه روانپزشکی، دانشگاه مک گیل، ساختمان پژوهشی و آموزشی، 1033 Pine Avenue West، مونترال، کبک H3A 1A1، کانادا. [ایمیل محافظت شده]

چکیده

به علت مشارکت شناخته شده خود در تعدادی از اختلالات عصبی و روانپزشکی، دوپامین تحت بررسی گسترده قرار گرفته است. به طور خاص، مطالعات مربوط به شرایط پاتولوژیک بر روی نقش دامنه وسیعی که به طور فزاینده ای باعث آزادسازی دوپامین در مناطق نظیر قشر پیشانی و قاعدگی می شود، متمرکز شده است. با این حال، تحقیقات نشان داده است که آزادی دوپامین می تواند پیچیده تر از آزاد شدن فازی باشد؛ بنابراين، آزمايش تونيک، دوپامين پس زمينه اي با تغييرات در انتشار تونيک دوپامين وجود دارد که به احتمال زياد نقش هاي منفي و مهمي دارد. با این حال، متاسفانه، انتشار دوپامین تونیک توجه کمی به خود جلب کرده است. در این بررسی، ما مطالعات اخیر ما را خلاصه می کنیم و بحث می کنیم که چگونه مدولاسیون سیستم دوپامین، چه از لحاظ فعال شدن فازی و از بین بردن دوپامین تونیک، برای عملکرد مناطق مغزی دریافت کننده این ناهنجاری دوپامین مهم است و همچنین عدم تعادل در این مکانیسم های آزاد سازی دوپامین ممکن است نقش مهمی در اختلالات روانی مانند اسکیزوفرنی داشته باشد.

واژههاى کليدى: سيستم ليمبيك، قشر پيش قرون وسطي، محور هسته، توابع شناختي، مدل حيواني، اسكيزوفرنيا

 1. معرفی

از آنجا که توصیف آن در مغز توسط Carlsson در 1957 (Carlsson و همکاران، 1957)، نقش دوپامین (DA) به دلیل حضور نشان دهنده این سیستم فرستنده در عملکردهای مغز چند بعدی مانند یادگیری و حافظه (Grekesch و Matties، 1981)، انگیزش (Everitt و Robbins، 2005) و رفتارهای عاطفی (نادر و LeDoux، 1999). علاوه بر این، اختلال در سیستم های DA در اختلالات عمده عصبی و روانپزشکی شامل بیماری پارکینسون و اسکیزوفرنی (Hornykiewicz، 1966) دخیل است. در مطالعات اخیر ما، ما یک دیدگاه منحصر به فرد در رابطه عملکردی از مقررات سیستم DA، که در آن ما پیشنهاد می کنیم که "کاهش" انتشار DA ممکن است به عنوان "افزایش" انتشار DA در رفتار مدولاسیون مهم است.

2 آتش سوزی دوپامین و انتشار دوپامین

نورونهای DA دو حالت متمایز شلیک اسپایک را نشان می دهند: فعالیت اسپیک تک تک تونیک و شلیک اسپایک پشت سر هم (Grace and Bunney، 1984a؛ Grace and Bunney، 1984b). شلیک تونیک اشاره به فعالیت خودارضایی فعال در سنبله های پایه است و توسط جریان های غشایی پراکنده کننده نورون های DA (Grace and Bunney، 1984b، Grace و Onn، 1989) هدایت می شود. با این حال، این نورون های DA تحت تأثیر یک مهار قوی GABAergic قرار می گیرند، که برخی از نورون های DA را به طور خودانگیخته در شرایط پایه (Grace and Bunney، 1979) جلوگیری می کند. شلیک تونیک از نورونهای DA به عنوان پایه ای از سطح تونیک غلظت DA در striatum (به عنوان مثال 10-20 nM در منطقه استریاتال (Keef و همکاران، 1993) پایه ریزی شده است. مطالعات نشان می دهد که این امر بوسیله فرار از DA از سیناپس به فضای اضافی جبران می شود (Floresco و همکاران، 2003، Grace، 1991). بنابراين غلظت DA درون سلولي تونيک وابسته به تعداد نورونهاي DA است که نشان دهنده فعاليت اسپيکس تونيک خود به خودي است (Floresco et al.، 2003؛ Grace، 1991).

در قرارداد، فعال سازی phasic از سیستم DA که توسط الگوی شلیک انفجاری نشان داده شده است، وابسته به درایو سیناپسی تحریک کننده گلوتاماترگیک بر روی نورونهای DA از تعدادی از مناطق، از جمله تانتوموم pedunculopontine (PPTg) (Floresco و همکاران، 2003، Futami و همکاران .، 1995) و هسته سوپتالامیک (اسمیت و گریس، 1992). شلیک ناگهانی سنبله موجب دامنه وسیعی (به عنوان مثال صدها نفر از μM به mM سطح)، گذرا، DA فاز آزاد در داخل مناطق هدف (Floresco و همکاران، 2003، Grace، 1991). با این وجود این انتشار دامنه دامنه بالا پیشنهاد می شود که مجددا قدرتمند و سریع مجددا به ترمینال های قبل از سیناپسی از طریق گیرنده های DA منتقل شود (Chergui و همکاران، 1994، Suaud-Chagny و همکاران، 1995)، و بنابراین انتشار فاکتور DA گذرا در داخل شکاف سیناپسی و در مجاورت بسیار نزدیک با سیناپس (Floresco و همکاران، 2003، Grace، 1991، Chergui و همکاران، 1994، Venton و همکاران، 2003).

یک سری مطالعات الکتروفیزیولوژیک Schultz (Schultz و همکاران، 1993، Tobler و همکاران، 2003، Waelti و همکاران، 2001) همبستگی های رفتاری تیرگی و انفجار موج شکن نورون های DA نشان داده اند. بنابراین، نورونهای DA نشانگر شلیک اسپایک پشت سر هم هستند که بوسیله ارائه پاداش های غیر منتظره یا سیگنال های حسی پیش بینی چنین پاداش ها (Schultz et al.، 1993) ایجاد می شود. در قرارداد، مطالعات نیز نشان داده است که سرکوب گذرا از آتشفشان تونیک در نورون های DA در پاسخ به بی توجهی از پاداش انتظار می رود (Tobler و همکاران، 2003) و یا محرک های منفی (Grace and Bunney، 1979، Ungless و همکاران، 2004) شولتز معتقد است که این الگوهای شلیک دایره ای DA می توانند به عنوان سیگنال یادگیری در ساختار مغز هدف مورد استفاده قرار گیرند (Waelti et al.، 2001). با این وجود، تاثیر مشخص متفاوتی از انتشار DA در واکنش به شلیک سنبله پشت سر هم در مقابل سرکوب فعالیت های سنبله تونیک نورون های DA در منطقه هدف مشخص نیست.

3 مدولاسيون دوپامين ورودي عصبي به هسته accumbens

برای توضیح رابطه عملکردی انتقال سیستم DA با توجه به پیام های حمل شده توسط شلیک پشت سر هم در برابر سرکوب تونیک شلیک نورون های DA به مناطق هدف، ما بررسی تأثیر انتشار تونیک و فاز DA در مدولاسیون ورودی های afferent به هسته accumbens (NAcc)، جایی که جابجایی متراکم DA از منطقه تنگنال شکمی (VTA) وجود دارد (Voorn و همکاران، 1986). اعتقاد بر این است که NAcc تنظیم رفتارهای هدایت شده (Mogenson و همکاران، 1980) را به عنوان دریافت ورودی همپتون سیناپسی از ساختارهای لنفاوی و PFC (Finch، 1966، فرانسوی و Totterdell، 2002). بنابراین، NAcc واقع شده است که در آن اطلاعات متنی و عاطفی پردازش شده در ساختارهای لنفاوی و برنامه ریزی حرکت موتور در PFC می تواند یکپارچه شود (Grace، 2000).

با استفاده از الکتروفیزیولوژی in vivo همراه با دستکاری های دارویی سیستم DA در NAcc، ما دریافتیم که مدولاسیون انتخابی ورودی های لنفاوی و PFC بوسیله گیرنده های DA D1 و D2 به ترتیب (Goto و Grace، 2005) می باشد. بنابراين فعال شدن گیرنده های D1، ورودی های لنفاوی را به NAcc تسهیل می کند بدون تأثیر بر روی ورودی های PFC، اگرچه انسداد گیرنده های D1 با آنتاگونیست D1 اثرات قابل توجهی بر روی ورودی های لمبی یا PFC نداشت. در مقابل، ما دریافتیم که فعال سازی و غیرفعال کردن گیرنده های D2، به ترتیب واکنش هایی که به وسیله ورودی های PFC بوجود می آیند، بدون تاثیر بر روی ورودی های لنفاوی، تضعیف و تسهیل می شود. این نشان می دهد که بر خلاف تحریک گیرنده D1، گیرنده های D2 رسوبی تحت تأثیر DA در وضعیت پایه قرار می گیرند و می توانند از این وضعیت مدول شوند. علاوه بر این، ما نیز با استفاده از NAcc با فعالسازی و غیرفعال کردن هستههای گانگلیوی پایه که در آنها اخیرا گزارش شده است (Floresco et al.، 2003) این الگوهای فعالیت متمایز را تنظیم می کنیم. تسهیل انتخابی ورودی های لنفاوی هنگامی که انتشار فاز داف (بواسطه شلیک اوراق قرضه نورونی) بوجود می آید، افزایش می یابد، در حالی که افزایش و کاهش در انتشار تونیک DA سبب کاهش و تسهیل ورودی های PFC می شود. با توجه به این مشاهدات، این مشاهدات نشان می دهد که انتشار فازیک DA باعث می شود گیرنده های D1 برای تسهیل ورودی های لنفاوی فعال شوند، در حالی که انتشار تونیک DA دارای اثرات دو طرفه در ورودی های PFC از طریق گیرنده های D2 است، با افزایش تحریک تونیک D2، تضعیف ورودی های PFC آلفرد و کاهش تسریع تحریک D2 تونیک ورودی های PFC

علاوه بر پیامدهای فیزیولوژیکی مدولاسیون سیستم تونیک و فازیکس DA، این فعالیتهای متمایز DA نیز اثرات انتخابی رفتاری را نشان دادند. بنابراین، با استفاده از یک مسئله تبعیض نشانه رفتاری، ما متوجه شدیم که تسهیل ورودی های لمبی به NAcc توسط انتشار فازی DA، فعال سازی گیرنده های D1 برای یادگیری یک استراتژی پاسخ در یادگیری تقویت، مورد نیاز است، در حالی که کاهش تحریک TO تونیک D2 ضروری است اجازه می دهد تغییر در یک استراتژی پاسخ جدید زمانی که معیارهای دستیابی به اهداف تغییر کرده است (Goto and Grace، 2005). بنابراین، سرکوب تیرگی سنبله شلیک نورون های DA با ناتوانی پاداش های مورد انتظار که باید موجب کاهش انتشار تونیک DA در NAcc شود، می تواند به طور انتخابی تسهیل اطلاعات پردازش اطلاعاتی را که می تواند انعطاف پذیری رفتاری را تسهیل کند (Meck and Benson، 2002)

4 تاثیر استرس بر پلاستیک سیناپسی وابسته به دوپامین

PFC یک منطقه دیگر است که از VTA (Thierry و همکاران، 1973) دریافت می کند. بر خلاف استریاتوم، این ناحیه DA mesocortical به PFC نسبتا کمیاب است؛ با این وجود، با توجه به تعداد کمتری از سایت های جذب و گردش مالی DA در این منطقه، DA هنوز اثرات الکتروفیزیولوژیکی و رفتاری برجسته ای در این ناحیه مغز دارد. انتشار DA در PFC نشان داده شده است که برای توابع شناختی مانند حافظه کاری (Goldman-Rakic، 1995) حیاتی است. علاوه بر این، تغییرات در انتشار DA در PFC گزارش شده است که در معرض استرس رخ می دهد. بنابراین، مطالعات نشان داده اند که انتشار DA در PFC تحت تأثیر استرس حاد افزایش می یابد (Gresch et al.، 1994؛ Morrow et al.، 2000)، در حالی که زمانی که تنش مزمن می شود (به عنوان مثال در هفته های 2 از شرایط استرس زا)، کاهش از انتشار اولیه DA در PFC مشاهده شده است (Gresch et al.، 1994). تأثیر چنین افزایش و کاهش انتشار DA در القا شدن پلاستیک سیناپسی در شبکه های PFC به عنوان پلاستیک سیناپسی مانند پتانسیل بلند مدت (LTP) و افسردگی (LTD) در PFC مورد بررسی قرار گرفت: یک فرآیند شناخته شده به DA وابسته (Otani et al.، 2003). ما دریافتیم که القاء LTP در اندامهای هیپوکامپ به PFC، که بستگی به فعال شدن D1 دارد (Gurden et al.، 2000)، با یک دوره کوتاه مدت قرار گرفتن در معرض استرس شدید، در حالی که هنگام قرار گرفتن در معرض استرس طولانی است، القاء LTP اختلال ایجاد می شود (Goto و Grace، 2006). در نتیجه یک رابطه U شکل معکوس بین القا شدن پلاستیک سیناپسی در مسیر هیپوکمپ-PFC و مدت زمان قرار گرفتن استرس وجود دارد که با میزان انتشار DA در طی قرار گرفتن در معرض استرس ارتباط دارد. در حالی که مشخص نیست که آیا افزایش در انتشار DA در طول زمان القاء LTP باقی می ماند، تغییرات ناشی از DA در فسفوریلاسیون مولکول های پیام رسان دوم مانند CREB و DARPP-32 (Greengard، 1999) که برای القاء LTP در این مسیر (Hotte و همکاران، 2007)، اثراتی را که دور از تحریک ناحیه گیرنده DA (شکل) (Fig.1A1A و 2B2B) است، به اثبات رسانده است.

Fپیکربندی 1

بر اساس یافته های مطالعات حیوانات ، می توان چندین مدل را برای حساب کردن برخی از مشاهدات انجام شده در مورد مکانیسم های زمینه ای بیولوژیکی احتمالی اختلالات روانپزشکی مانند اسکیزوفرنی استخراج کرد. (A) در شرایط طبیعی در حد متوسط ​​(بیشتر…)

شکل 2

تغییرات در روابط U شکل وارونه می تواند به پاتوفیزیولوژی اسکیزوفرنی کمک کند. (الف) مطالعات نشان می دهد که رابطه بین حافظه فعال و فعال سازی PFC نیز ممکن است به صورت U شکل وارونه باشد. در این مثال ، (بیشتر)

با استفاده از آماده سازی تکه های in vitro، ما داده هایی را ارائه می دهیم که پیامدهای مهمی در ارتباط با تاثیر عملکردی ایجاد شده توسط کاهش انتشار تونیک، پس زمینه DA در PFC (Matsuda و همکاران، 2006) است. بنابراین، در تهیه برش که در آن DA aferents از بدن سلول منتقل می شود و مقدار قابل توجهی از DA باقی مانده در طی انکوباسیون شسته می شود، انتظار می رود که غلظت پس زمینه DA به طور قابل توجهی پایین تر از مقدار موجود در شرایط in vivo است. ما دریافتیم که در چنین شرایطی، تحرک تکتونیک با شدت بالا که به طور معمول برای ایجاد LTP در in vivo کافی است، به جای آن منجر به القاء LTD شد. با این حال، زمانی که یک غلظت پایین DA در محلول حمام به منظور تقلید پس زمینه تونیک منتشر شد DA آزادی in vivo، تحریک فرکانس بالا در حال حاضر موجب القای LTP می شود، و این نشان می دهد که سطح تونیک تونیک پس زمینه می تواند قطبیت پلاستیک سیناپسی که می تواند در شبکه های PFC القا شود (شکل 1A). کاهش مشابهی در پس زمینه دندانه پس از اعمال استرس مزمن در PFC رخ می دهد (Gresch et al.، 1994). در واقع، شواهد اولیه ما نشان می دهد که تحریک فرکانس بالا که به طور معمول باعث LTP در هیپوکامپ عصب به PFC در شرایط in vivo خواهد شد در عوض باعث القاء LTD هنگامی که حیوانات در معرض هفته 2 در معرض استرس مزمن سرد و یا استرس (Goto et al.، 2007).

5 پیامدهای انتشار تونیک و فازیک دوپامین در اختلالات روانپزشکی

Hypofrontality و کاهش انتشار DA در PFC به عنوان عوامل پاتوفیزیولوژیک در اسکیزوفرنی (Andreasen و همکاران، 1992، یانگ و چن، 2005)، با ارتباط خاص با نشانه های منفی این اختلال (مانند اندهونی، برداشت اجتماعی) ( Andreasen و همکاران، 1992). یک وضعیت هیپوفنزی مشابه نیز در افراد مبتلا به اختلالات خلقی مانند افسردگی گزارش شده است (گالینکر و همکاران، 1998). با توجه به اینکه استرس مزمن شناخته شده است به ایجاد حالت افسردگی و به این ترتیب، به عنوان یک مدل حیوانی از افسردگی (Katz و همکاران، 1981) استفاده شده است، القاء غیر طبیعی از LTD با تضعیف پس زمینه تونیک DA در PFC ممکن است درگیر در علائم منفی اسکیزوفرنی و افسردگی (شکل 1B).

اگر چه پیش بینی شده است که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مبتلا به هیپوفنالتی باشند، اما برخی گزارش می دهند که فعالیت PFC در بیماران اسکیزوفرنی حتی در مقایسه با افراد معمولی در شرایط خاص مانند انجام کارهای حافظه کاری نسبتا آسان است (Callicott et al. 2003؛ مناخ، 2003). به این ترتیب، این مطالعات نشان می دهد که رابطه ی U شکل معکوس بین حافظه کاری و فعال سازی PFC وجود دارد و بیماران اسکیزوفرنی ممکن است ظرفیت حافظه کاری کمتری نسبت به کنترل ها داشته باشند، که منجر به فعال سازی بیشتر با وظایف ساده می شود (شکل 2A) (Manoach ، 2003). در واقع، ما یک رابطه U شکل معکوس مشابه بین القاء LTP در PFC و اثرات استرس حاد (Goto و Grace، 2006) پیدا کرده ایم. به طور خاص، ما همچنین تغییر این نسبت U نسبت به آسیب پذیری شدید حاد در مدل حیوانی اسکیزوفرنی (شکل 2B) (Goto و Grace، 2006) را مشاهده کردیم. در واقع، شناخته شده است که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دارای مشخصه آسیب پذیری بیشتری نسبت به استرس هستند که با حساسیت به عود همبستگی دارند (Rabkin، 1980).

6. نتیجه

افزایش و کاهش انتشار دی اتیل می تواند تأثیرات متفاوتی بر عملکرد مغز داشته باشد که می تواند بر اساس حالت ارگانیک یین و یانگ باشد. بنابراين توجه به ماهيت دو جهته تغييرات DA در عملکرد طبيعي مناطق مغزي که دريافت کننده DA را شامل NAcc و PFC مي دانند، مهم است. توزیع غیر طبیعی توالی DA، به ویژه در PFC، ممکن است نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی اختلالات روانپزشکی مانند اسکیزوفرنی و افسردگی داشته باشد.

سپاسگزاریها

این کار توسط جوایز جوایز جوان NARSAD، مدرک کوتاه مدت HFSP (YG)، وزیر تحقیقات فرانسوی، مرکز ملی د لا Recherche Scientifique (SO) و USPHS MH57440 (AAG) پشتیبانی شد.

پانویسها و منابع

این یک فایل PDF از یک نسخه خطی نشده است که برای انتشار پذیرفته شده است. به عنوان یک سرویس برای مشتریان ما ارائه این نسخه اولیه از دستنوشته. این نسخه خطی نسخه برداری، تایپ کردن و بازبینی اثبات نتیجه را قبل از انتشار آن در قالب نهایی نهایی خود انجام می دهد. لطفا توجه داشته باشید که در طول فرآیند تولید ممکن است اشتباهات کشف شود که می تواند بر محتوا تاثیر بگذارد و تمامی سلب مسئولیت های حقوقی مربوط به مجله مربوطه.

مراجع

1 Andreasen NC، رضایی K، Alliger R، Swayze VW، 2nd، Flaum M، Kirchner P و همکاران. Hypofrontality در بیماران مبتلا به نوروپاتیک ناشی و در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مزمن. ارزیابی با استفاده از Xenomix 133 تک فوتون انتشار سیگنال و برج لندن. روانپزشکی ارشد ارتش 1992؛ 49 (12): 943-958 [PubMed]

2 Callicott JH، Mattay VS، Verchinski BA، Marenco S، Egan MF، Weinberger DR. پیچیدگی اختلالات قشر پیش فونتیال در اسکیزوفرنی: بیش از حد بالا یا پایین. ام آی جی روانپزشکی 2003؛ 160 (12): 2209-2215 [PubMed]

3 Carlsson A، Lindqvist M، Magnusson T. 3,4-Dihydroxyphenylalanine و 5-hydroxytryptophan به عنوان آنتاگونیست های رزرپین. طبیعت 1957؛ 180 (4596): 1200 [PubMed]

4 Chergui K، Suaud-Chagny MF، Gonon F. ارتباط غیرخطی جریان جریان، انتشار دوپامین و حذف دوپامین در مغز موش درون بدن. عصبشناسی 1994؛ 62 (3): 641-645 [PubMed]

5 Everitt BJ، رابینز TW. سیستم های عصبی تقویت کننده برای اعتیاد به مواد مخدر: از اعمال به عادت به اجبار. Nat Neurosci. 2005؛ 8 (11): 1481-1489 [PubMed]

6 فینچ DM نوروفیزیولوژی ورودی های سیناپسی همپوشانی از قشر مغز پیش فرنتال، آمیگدال، تالاسمی میانی و تشکیل هیپوکامپ بر روی سلول های تک سلول های کادات / پوتامن و nucleus accumbens. هیپوکامپ 1996؛ 6 (5): 495-512 [PubMed]

7 Floresco SB، West AR، Ash B، Moore H، Grace AA. مدولاسیون نفوذ کننده نرون شبیه سازی دوپامین نقش مهمی در انتقال دوپامین تونیک و فازیک دارد. عصبی عصبی 6 (9): 968-973 [PubMed]

8 SJ فرانسوی، Totterdell S. Hippocampal و ورودی های کورتنی پیش فونتیک به طور یکنواختی با نورون های پروژکتور منفرد هسته accumbens همگرایی می کنند. J Comp Neurol. 2002؛ 446 (2): 151-165 [PubMed]

9 Futami T، Takakusaki K، Kitai ST. ورودی های گلوتاماترگیک و کولینرژیک از هسته تمثالانه پدیونکولیونپونتین به نورون های دوپامین در سازند نگرا پارس کامپکت. Neurosci Res. 1995؛ 21 (4): 331-342 [PubMed]

10 Galynker II، Cai J، Ongseng F، Finestone H، Dutta E، Serseni D. افسردگی و علائم منفی در اختلال افسردگی عمده. J Nucl Med. 1998؛ 39 (4): 608-612 [PubMed]

11 گلدمن راکیک PS. پایه سلولی حافظه کاری نورون 1995؛ 14 (3): 477-485 [PubMed]

12 برو به Y، گریس AA. مدولاسیون دوپامینرژیک درایوهای لنفاوی و قشر هسته ای accumbens در رفتار هدفی هدف. Nat Neurosci. 2005؛ 8 (6): 805-812 [PubMed]

13 برو به Y، گریس AA. تغييرات فعاليت و پلاستيکی غدد درون ريز قبل از فونتال در موش صحرايی با اختلال رشد قشر. Biol روانپزشکی 2006؛ 60 (11): 1259-1267 [PubMed]

14 به Y، Williams G، Otani S، Radley J. Dopamine، استرس و پلاستیک در قشر پیشانی؛ کنفرانس زمستانی 40th در مورد مغز Reserach؛ Snowmass، CO. 2007.pp. 58-59

15 گریس AA. آزادی فوزیک در برابر دوپامین تونیک و مدولاسیون واکنش پذیری سیستم دوپامین: یک فرضیه برای علت اسکیزوفرنیا. عصبشناسی 1991؛ 41 (1): 1-24 [PubMed]

16 گریس AA. جت جریان اطلاعات در داخل سیستم لنبی و پاتوفیزیولوژی اسکیزوفرنیا. مغز رز مغز باز X.NUMX؛ 2000 (31): 23-330 [PubMed]

17 گریس AA، Bunney BS. تحریک پارابوکسیک GABA سلولهای dopaminergic nigral: میانجیگری غیر مستقیم از طریق نورونهای مهارکننده رتیکولاتا. Eur J Pharmacol. 1979؛ 59 (34): 211-218 [PubMed]

18 گریس AA، Bunney BS. کنترل الگوی شلیک در نورونهای دوپامین نجال: شلیک شلیک. J Neurosci. 1984a؛ 4 (11): 2877-2890 [PubMed]

19 گریس AA، Bunney BS. کنترل الگوی شلیک در نورون های دوپامین نجال: شلیک تک سنسور. J Neurosci. 1984b؛ 4 (11): 2866-2876 [PubMed]

20 گریس AA، Onn SP. مورفولوژی و خواص الکتروفیزیولوژیکی سلول های عصبی دوپامین موش صحرایی ایمونسی سیتوشیمیایی در آزمایشگاهی ثبت شده است. J Neurosci. 1989؛ 9 (10): 3463-81 [PubMed]

21 Grecksch G، Matties H. نقش مکانیسمهای دوپامینرژیک در هیپوکامپ موش صحرایی برای تحریک در یک تبعیض روشنایی. Psychopharmacology (Berl) 1981؛ 75 (2): 165-168 [PubMed]

22 Greengard P، آلن PB، Nairn AC. فراتر از گیرنده دوپامین: آبشار DARPP-32 / پروتئین فسفاتاز-1. نورون 1999؛ 23 (3): 435-447 [PubMed]

23 Gresch PJ، Sved AF، Zigmond MJ، Finlay JM. حساسیت ناشی از استرس ناشی از dopamine و norepinephrine efflux در قشر Medial prefrontal موش صحرایی. J Neurochem 1994؛ 63 (2): 575-583 [PubMed]

24 Gurden H، Takita M، Jay TM. نقش اساسی D1، اما نه گیرنده D2 در potentiation طولانی مدت وابسته به گیرنده NMDA در synapses cortex hippocampal-prefrontal in vivo. J Neurosci. 2000؛ 20 (22): RC106 [PubMed]

25 Hornykiewicz O. Dopamine (3-hydroxytyramine) و عملکرد مغز. Pharmacol Rev. 1966؛ 18 (2): 925-64 [PubMed]

26 Hotte M، Thuault S، Dineley KT، همینگینگ HC، Jr، Nairn AC، Jay TM. فسفریلاسیون CREB و DARPP-32 در طی LTP در اواخر در هیپوکامپ تا سیناپس قشر پره افرونتیال in vivo. Synapse 2007؛ 61 (1): 24-28 [PubMed]

27 Katz RJ، Roth KA، Carroll BJ. اثرات استرس حاد و مزمن در فعالیت میدان باز در موش: پیامدهای مدل افسردگی. Neurosci Biobehav Rev. 1981؛ 5 (2): 247-251 [PubMed]

28 Keefe KA، Zigmond MJ، Abercrombie ED. تنظیم درون درونی دوپامین خارج سلولی در neostriatum: تاثیر فعالیت های ضربه ای و اسیدهای آمینه اکسید کننده محلی. J عصبی Transm Gen Sect. 1993؛ 91 (23): 223-240 [PubMed]

29 Lloyd K، Hornykiewicz O. بیماری پارکینسون: فعالیت L-dopa decarboxylase در مناطق مغز گسسته. علوم پایه. 1970؛ 170 (963): 1212-1213 [PubMed]

30 مناچ DS اختلال قشر پیش فرناتال در عملکرد حافظه کاری در اسکیزوفرنی: با هماهنگی یافته های متضاد. اسکیزوفر رز. 2003؛ 60 (23): 285-298 [PubMed]

31 Matsuda Y، Marzo A، Otani S. حضور سیگنال پس زمینه دپامین، افسردگی سیناپسی طولانی مدت را به پات شدن در قشر موش پیش فرنتال تبدیل می کند. J Neurosci. 2006؛ 26 (18): 4803-4810 [PubMed]

32 Meck WH، Benson AM. جدا کردن ساعت داخلی مغز: چگونگی مداوای مغز جلوگیری می کند و توجه را جلب می کند. ذهن مغزی 2002؛ 48 (1): 195-211 [PubMed]

33 Mogenson GJ، Jones DL، Yim CY. از انگیزه به عمل: رابط عملکردی بین سیستم لنبی و سیستم حرکتی. Prog Neurobiol. 1980؛ 14 (23): 69-97 [PubMed]

34 مورو BA، ردموند AJ، Roth RH، Elsworth JD. بوی شکارچی، TMT، یک الگوی منحصر به فرد و استرس مانند فعالیت دوپامینرژیک و غدد درون ریز را در موش نشان می دهد. مغز رز 2000؛ 864 (1): 146-151 [PubMed]

35 Nader K، LeDoux J. Modulation of dopaminergic ترس: کینپیرول یادآوری خاطرات عاطفی در موش صحرایی را مختل می کند. بهوان نوروزی. 1999؛ 113 (1): 152-165 [PubMed]

36 Otani S، Daniel H، Roisin MP، Crepel F. مدولاسیون دوپامینرژیک پلاستیک سیناپسی طولانی مدت در نورونهای پیش قطعه موش صحرایی. Cereb قشر. 2003؛ 13 (11): 1251-1256 [PubMed]

37 Rabkin JG حوادث زندگی استرس زا و اسکیزوفرنی: بررسی ادبیات تحقیقاتی. روان بول 1980؛ 87 (2): 408-425 [PubMed]

38 Schultz W، Apicella P، Ljungberg T. پاسخ نورون های دوپامین میمون به پاداش و محرک های محرمانه در طی مراحل متوالی یادگیری یک کار واکنش تاخیر. J Neurosci. 1993؛ 13 (3): 900-913 [PubMed]

39 اسمیت ID، گریس AA. نقش هسته سواتالامیس در تنظیم فعالیت نورون دوپامین نجار. Synapse 1992؛ 12 (4): 287-303 [PubMed]

40 سواد-چاگی MF، Dugast C، Chergui K، Msghina M، Gonon F. جذب دوپامین آزاد شده توسط جریان انحصاری در سیستم های Mesolimbic و Striatal موش در بدن. J Neurochem 1995؛ 65 (6): 2603-2611 [PubMed]

41 Thierry AM، Blanc G، Sobel A، Stinus L، Golwinski J. ترمینال های دوپامینرژیک در قشر موش صحرایی. علوم پایه. 1973؛ 182 (4111): 499-501 [PubMed]

42 Tobler PN، Dickinson A، Schultz W. کدگذاری تخفیف پاداش پیش بینی شده توسط نورون های دوپامین در یک پارادایم مهار مشروط. J Neurosci. 2003؛ 23 (32): 10402-10410 [PubMed]

43 Ungless MA، Magill PJ، Bolam JP. مهار یکنواختی نورونهای دوپامین در محدوده تنگنال شکمی توسط محرک های منفی. علوم پایه. 2004؛ 303 (5666): 2040-2042 [PubMed]

44 Venton BJ، Zhang H، Garris PA، Philips PE، Sulzer D، Wightman RM. رمزگشایی در زمان واقعی غلظت دوپامین در کادات-پوتامن در هنگام شلیک تونیک و فازی تغییر می کند. J Neurochem 2003؛ 87 (5): 1284-1295 [PubMed]

45 Voorn P، Jorritsma-Byham B، وان Dijk C، Buijs RM. ناهنجاری دوپامینرژیک سینه شکمی در موش صحرایی: یک مطالعه نور و الکترون و میکروسکوپی با آنتیبادیهای ضد دوپامین. J Comp Neurol. 1986؛ 251 (1): 84-99 [PubMed]

46 Waelti P، دیکنسون A، پاسخ Schultz W. Dopamine مطابق با فرضیه های اولیه تئوری یادگیری رسمی است. طبیعت 2001؛ 412 (6842): 43-48 [PubMed]

47 یانگ CR، چن L. هدف قرار دادن تعاملات گیرنده دوپامین دو طرفه غده پروستات و D1 و N-methyl-D-aspartate در درمان اسکیزوفرنیا. عصب شناس 2005؛ 11 (5): 452-470 [PubMed]