Calling All Skid-Hungry Cuddle Sluts (2010)

مفهوم خودکفایی جنسی چقدر مؤثر است؟ زن تنها به دنبال کار موزه موزه

احساس "خاموش بودن" می کنید و فکر می کنید در مورد آن چه باید کرد؟ شما فقط می توانید گرسنه باشید. در این صورت ، ممکن است رابطه جنسی انفرادی این احساس را خوب نکند که چیزی ... درست نیست.

معلوم شد که نیازهای جنسی فقط نیازهای ارگاسم نیستند. نیازهای جنسی نیز وجود دارد صمیمیت نیاز دارد. برای پیوندهای زوج قبیله ای مانند انسان ، لمس مهربان و همراهی نزدیک و قابل اعتماد "داروهای خلقی" هستند. یعنی ما مغزها تنظیم می شوند ما را برای جذب آنها به وسیله تولید عصبی شیمیایی که احساسات متعادل کننده رفاه را به ارمغان می آورد پاداش می دهد.

برای بیان متفاوت این ، دستورالعمل های اصلی مدار پاداش اولیه مغز ما غذا ، آب ، اتصال و جفت گیری است. اکنون که زندگی مدرن به خوبی نیازهای ما برای ارتباط نزدیک و اتصال را برآورده نمی کند ، مدار پاداش ما "به اطراف نگاه می کنیم" تا جایی که می تواند احساسات خوب را پر کند. مانند غذاهای ناخواسته ، پورنو اینترنتی آنقدر جایگزین محرک است که ما را گول می زند فکر کنیم یک فعالیت واقعا ارزشمند پیدا کرده ایم. همانطور که یک مرد توضیح داد ، "در واقع هیچ زنی در شما حضور ندارد ، اما شما احساس می کنید که وجود دارد. شما برای خیره شدن به یک مستطیل درخشان پاداش می گیرید که به شما انگیزه می دهد تا به جای بیرون رفتن در آنجا بمانید. "

متاسفانه ، ارگاسم های انفرادی همان را ارائه نمی دهند کوکتل عصبی مرکزی تسکین دهنده به عنوان تماس واقعی - و پیگیری آنها به لطف امروز به راحتی اجباری می شود پورنوگرافی یا ویبراتورهای فوق العاده انسان. همانطور که ما ارگاسم بیشتری با محرک های قوی تر مهندسی می کنیم، احساسات اضطراب کلی، به طور متناقضی، می تواند احساسات رضایت را بیشتر کند.

وقتی همه نیازهای جنسی / لمسی / همراهی ما در یک بسته باشکوه و راحت برآورده شود بسیار عالی است: یک عاشق. اما بیشتر ما در زندگی عاشقانه خود نیز مجبوریم از برخی بیابان ها عبور کنیم. مسافران صحرا به طور سنتی چه می کنند؟ به سمت واحه بروید. در اینجا چهار بیست و چند نفر وجود دارد که با ربودن رفقا ، واحه های خود را پیدا می کنند.

اول شخص (مرد):

من یک دوست زن با مزایا دارم ، اما مزایای آن این است که او دوست دارد هفته ای یک بار بیاید و فقط وقتی یک فیلم را تماشا می کنیم نوازش کند. او باکره است و احتمالاً ایده خوبی است که با توجه به سابقه او هرگز رابطه جنسی برقرار نکنیم. برای من بسیار آزاد کننده است که نیاز به رابطه جنسی را کنار بگذارم. در گذشته اگر زنی که عاشقانه به من علاقه داشت در محل من بود ، من تنها فکر می کردم که رابطه جنسی برقرار کنم. اما اکنون فقط می توانم آرام باشم و باشم.

شخص دوم (مرد):

پس از توضیح طولانی برای دوستم در مورد چگونگی فکر کردن از گرسنگی لمس کردم ، او خیلی سریع کت خود را در آورد و در تخت من با من قار قار شد. من کاملاً شوکه شدم که چقدر راحت این کار را انجام داده است. ما حدود 2 ساعت نوازش کردیم و در حالی که بازوی من و سر او در سینه من بود ، روبروی سرم نشسته بودیم. بیشتر اوقات ، با دوره های سکوت اینجا و آنجا ، صحبت می کردیم. گفتگو بسیار باز بود. ما اسرار را فاش کردیم و خیلی طبیعی به نظر می رسید. من مثبت هستم که اگر ما قمه زنی نمی کردیم این اتفاق نمی افتاد.

خدای من ، احساس امنیت باورنکردنی بود. فقط خیلی ، نمی دانم ، درست است. اکنون با خودم فکر می کنم: زن و مرد باید چنین رابطه ای با یکدیگر داشته باشند. به روشی کاملا غیر وابسته به عشق شهوانی ، احساس کردم خیلی مردانه این دختر را در سینه ام فرو برده و به او پناه داده ام. من هم می توانستم آن را در چهره اش ببینم. او فقط بسیار آرام به نظر می رسید ، آماده خوابیدن است. من قبلاً هرگز عمداً سعی نکرده ام برای دوره های پایدار بغل کنم ، بنابراین این احساسات کاملاً جدید است. باید اعتراف کنم که برخی از لمس کننده ها تحریک کننده بود - باز هم ، من به تماس غیرقابل هدف عادت ندارم - و شب بعضی از احساسات توپ آبی را داشتم ، اما این اصلاً بد نبود.

بعد از رفتن او ، من کمی مراقبه کردم و حدس می زنم چه؟ اندیشه بسیار کمی است. شگفتآور بود! من قطعا می خواهم از او بخواهم که این کار را دوباره انجام دهد.

شخص سوم (زن):

هر دوی ما می دانستیم که این امر به رابطه جنسی منجر نمی شود. حتی قرار نبود به بوسه منجر شود. اگر احساس می کردیم فقط دست بغل کردن ، نوازش و احتمالاً نوازش بود. با این وجود تقریباً برهنگی کامل وجود داشت. و میدونی چیه؟ خوب بود

ما قبل از شروع هیچ محدودیتی تعیین نکردیم ، اما او هرگز از مرزهای داخلی من عبور نکرد. وقتی ما با هم وارد رختخواب شدیم ، او کمی روشن بود. او گفت که غیرممکن است که یک پسر هنگام خوابیدن با یک دختر جذاب و تقریباً برهنه کمی روشن نشود - و احتمالاً او همچنین چوب صبح خواهد داشت. اما این که "از نظر جسمی روشن شود" و "از نظر ذهنی خواهان رابطه جنسی" متفاوت است.

او مراقب بود هنگام نعوظ دستگاه تناسلی خود را از من دور کند و من هیچ وقت احساس ناراحتی نمی کردم. با شکوه غیرجنسی بود. این نیز پیوند بود. ما احتمالاً الان همیشه دوست خواهیم بود و یک گفتگوی صادقانه طولانی و صادقانه درباره روابط و رابطه جنسی و همه چیز داشتیم. شکستن تابوی برهنه بودن در کنار هم ، شکستن تابوها درباره آنچه در مورد آن قابل قبول است را آسانتر کرد. این یک تجربه زیبا و مطمئن بود که می توان با خیال راحت با پسری برهنه کرد که هم صادقانه بگوید من جذاب هستم و هم از موقعیت او حتی کمی سو his استفاده نمی کنم.

حالا هرکسی رو بغل می کنم من هر کسی را از هر جنسی آغوش می کشم ، به شرطی که دوست داشته باشند - به شرطی که تمیز باشد و باعث راحتی من شود. به کسی آسیب نمی رساند. این باعث خوشحالی من و هرکسی که نوازش می کنم است.

فرد چهارم (زن):

[یک ماه پس از آنکه این زن برای تحصیل در امتحانات حرفه ای به مردان قسم یاد کرد ، به بی خوابی شدید و غیر مشخصی مبتلا شد ، که به هیچ درمانی پاسخ نمی داد.]

یک روز ، در حالی که با یکی از دوستانم صحبت می کردم ، با صدای بلند تعجب کردم که "آخرین باری که من را لمس کرده اند کی بوده ام؟" مدتها بود که من را لمس نکرده بودند و حتی آغوش یکی از دوستانم احساس غریبگی می کرد. فهمیدم که آرزو دارم مرا نگه دارند. از درون احساس پوچی و تهی شدن کردم.

من نیز متوجه شدم که انرژی من در یک شیوه غریزی نوسان پیدا کرده است، و من دیگر قادر به دادن دوست و خانواده به اندازه کافی دوست و انرژی نیستم. یک دوست دختر، که من در مورد آن صحبت کردم، گفت که او متوجه شد که وقتی او برای یک ماه دست نزنید، او نسبت به مردان عصبانی است و نسبت به مردان خشمگین است و احتمال شانس خود را برای نزدیک شدن با آنها کاهش می دهد.

درست بعد از این مکالمه ، فرصتی پیش آمد که یک دوست پسر بیاید. فضا برای ما راحت بود و می توانستیم بدون هیچ برنامه دیگری یکدیگر را راحت کنیم. ما برای یک ساعت چنگ زدیم ، فقط در مورد روز خود گپ زدیم. فکر کردم ، "من امشب خوب می خوابم!" و voilà برای اولین بار در عرض سه ماه ، لحظه ای که دراز کشیدم و سرحال از خواب بیدار شدم ، خوابم برد. عصر روز بعد ، ما یک فیلم تماشا کردیم و نوازش کردیم. هفته ها احساس خارق العاده می کردم. (اندکی بعد به آمریکای جنوبی سفر کرد.)

با یک دوست جدید صحبت کردم ، من فهمیدم که او با زنی که قرار بود با او توافق داشته باشد. آنها هر دو می دانستند که در نهایت "مناسب" یکدیگر نیستند. با این حال ، تماس منظم و نفسانی آنها باعث می شود که از بیرون رفتن به عنوان افراد نیازمند و مجرد در دنیا جلوگیری کنند. وی توضیح داد ، "من فکر می کنم مردان اگر مدتی با هم قرار نگذاشته اند از بازی خود خارج می شوند." انرژی او متعادل بود؛ او توانست بر تحقق هدف زندگی خود تمرکز کند و از زندگی لذت ببرد. ملاقات با زنان جدید برای او بدون هیچ زحمتی انجام شد ، زیرا او مردی کاملاً سالم و راحت بود. هنگامی که او با یک زن جدید با توانایی همسر آشنا شد ، او نیازی به عجله در تخت و از بین بردن فرصت برای ایجاد صمیمیت عمیق تر احساس نکرد. بیشتر تجربیات وی را در "آیا پوست شما گرسنه است؟"

افراد دوست داشتنیخودکفا بودن جنسی چقدر زنده است؟

فشار مدرن برای ایجاد خودکفایی جنسی در همه ما از طریق خودارضایی ، نیازهای اساسی ما را برای لمس و همراهی قابل اعتماد کمرنگ می کند. در نتیجه ، بسیاری از ما نسبت به چگونگی شکل گیری تکامل ، بی اطلاع هستیم. به عنوان مثال ، تنها چند دهه است که دانشمندان کشف کرده اند (در کمال تعجب) که نوزادان میمون یتیم ترجیح می دهند "مادران" پارچه های سفالی آرام را بدون "مادران" سیم مرغ با شیر. (به a گوش دهید نمایش رادیو جذاب درباره این آزمایش.)

مزایای لمس سخاوتمندانه بخشی از این واقعیت است که اکسیتوسین، یک هورمون تولید شده در پاسخ به لمس ملایم، اثرات کورتیزول (هورمون استرس) را کاهش می دهد. Oxytocin همچنین می تواند باعث کاهش درد (به معنای افزایش آستانه درد) با ایجاد آزادی اندورفین ها شود، در نتیجه افزایش احساسات رفاه و حتی عملکرد. (بیشتر در علمی که پشت مزایای لمس استبیش از هر چیز ، لمس ایمن مدار پاداش ابتدایی ما را فعال و راحت می کند ، بنابراین به احتمال زیاد بدنبال جایگزین های مصنوعی نخواهیم شد.

پس چه کسی واسه بعدی شماست؟ می دانید هر کسی با چه کسی می تواند یک ارتباط دوستانه با دوستانتان را پرورش دهد؟ در اینجا چند نکته وجود دارد:

  1. مطمئن نیستید که چطور موضوع را به دست آورید؟ یک مقاله در مورد مفهوم به اشتراک بگذارید و ببینید که چه کسی دوست شما دارد.
  2. دوستانی که از مدرسه ماساژ درمانی استفاده می کنند یا در سایر روش های شفا دادن آموزش می بینند، معمولا تبادل لمس شفا می دهند و در مرزهای سالم تمرین می کنند.
  3. حضور در یک حزب خوش شانسی، یا یکی از خودتان را با دوستانتان برنامه ریزی کنید.

به خاطر داشته باشید که سرپایی یک سرویس برای همه است. لمس شما به همان اندازه شما را دوست دارد، و مردم درخشان، این سیاره را شادتر می سازند.

هشدار: اگر این ایده را امتحان کنید ، به زودی می توانید نتیجه بگیرید که فرضیه مدرن و غربی مبنی بر اینکه "انسان می تواند با یک رژیم غذایی محدود از رابطه جنسی گاه به گاه متناوب به علاوه خودارضایی رشد کند" بسیار خوب استلعنتی عجیب و غریب.


نظرات و مطالب


من فکر کردم نظرات این زن الهام گرفته شده است:

این کمی شبیه تربیت یک حیوان است. اگر در حال آموزش سگ هستید ، کار را ساده شروع می کنید و انتظار آنچنانی را ندارید. پس از تسلط بر برخی اصول اولیه مانند نشستن ، بیا و آن را رها کن ، می توانی دستورات پیچیده تری مانند "راه رفتن تا پاشنه پا" را شروع کنی. در ابتدا باید انتظار داشته باشید که آنها رفتار نادرستی از خود نشان خواهند داد و بعضی روزها به هیچ وجه پاسخ نخواهند داد. اما اگر صبور باشید ، آنها دیگر جویدن دمپایی و جویدن پوست کف آشپزخانه را متوقف می کنند و شما یک همراه وفادار خواهید داشت. من فکر می کنم تربیت پسر عموها نسبت به همسران طولانی ازدواج آسان تر است زیرا آنها واقعاً هیچ تجربه منفی با شما نداشته اند که ابتدا فراموش کنید. پسر عمو مانند تربیت توله سگ است و همسر بیشتر شبیه سگ نجات است

من تازه هر روز آغوش او را گرفتم ، به شرطی که احساس راحتی کند. در ابتدا این فقط یک فشار سریع بود ، اکنون آغوش مناسب است. من همسفر دیگرم را سوار کردم و شروع به آغوش گرفتن گروهی کردیم. پسر عموی من هنوز کمی شبیه "شما دو نفر عجیب هستید" است ، اما من فکر می کنم او به نوعی دوستش دارد. اکنون که او با نوازش راحت است ، سعی می کنم مرزها را کمی فشار دهم: شانه های او را ماساژ دهم ، یا دستش را به طور مختصر نگه دارم. او معمولاً لحظه ای متعجب می شود ، اما عقب نمی افتد. امروز بعد از ظهر به اتاقش رفتم تا با او صحبت کنم و در حالی که مشغول صحبت بودم بدون فکر فکر کردم شانه هایش را نوازش کردم. او از من س whyال کرد که چرا آنجا هستم و من به او گفتم که من کاملاً آنجا هستم تا او را آزار دهم زیرا من حوصله ام سر رفته است و همتای دیگر ما بیرون است. من پرسیدم که آیا من او را بیرون می کشم یا خیر و او گفت نه ، بنابراین من شروع به ماساژ دادن شانه های او به درستی کردم. او شکایت کرد که من قصد دارم او را پشت میز کار بخوابم ، اما من این را به عنوان یک تعارف در نظر گرفتم.

من فکر می کنم این بیشتر به معنای پشت لمس مربوط می شود تا لمس. فکر می کنم برخی از مردم می توانند آنچه را که من الان خوانده ام بخوانند و فکر کنند 'شانه های پسر عموهایش را نوازش می کنند ؟؟؟ آن اشتباه است'. و اگر من این کار را انجام می دادم زیرا او را سکسی می دیدم ، این از نظر من اشتباه است. این مثل محارم خواهد بود. چیز این است که ، من او را سکسی نمی دانم. من او را بیشتر مثل یک برادر دوست دارم تا یک پسر عموی واقعی. ما در حال بزرگ شدن بودیم و اکنون هم در اوایل دهه 20 هستیم و هم با هم زندگی می کنیم. مسئله این است که ، در خانواده های دیگر ، ماساژ دادن شانه های یک برادر یا پسر عموی یک سطح لمس طبیعی است و یک سطح لمس بسیار سالم تر از چیزی است که اکثر افراد جامعه امروز تجربه می کنند.

شما باید هنگام لمس شخص به آنچه فکر می کنید آگاه باشید و از لمس خود از آنچه قصد دارید آگاه باشید. اگر نیت شما محبت آمیز نیست پس سعی کنید از انجام آن خودداری کنید. وقتی احساس نیاز می کنید سخت است اما پاداش هم خواهید گرفت.


نکاتی برای دوست داشتن

[از یک عضو انجمن]

"من دیشب نیز با یک دوست زن در محل دوستش ملاقات کردم و او می خواست به رختخواب برود ، و من مطمئن نبودم که به کجا می رود."

آیا به نظر می رسید که او از شما دعوت کرده بود تا با او در رختخواب بماند یا مطمئن نبودید؟

"چیز این است که من به خصوص نمی خواهم با او رابطه داشته باشم (به نظر می رسد و فقط عدم تمایل به صمیمیت جسمی با او) ، و از اینکه دوست هستم کاملا خوشحالم."

حتی اگر با او در رختخواب قرار گرفته باشید ، مجبور نیستید رابطه جنسی برقرار کنید!

به نظر می رسد که جذابیت جنسی وجود ندارد، اما شما خیلی دوست خوب هستید.

آیا شما لذت بردن از آن را به خوبی، طولانی، آغوش گرفتن؟ اگر چنین است، شما احتمالا می خواهید با او خوابیدن بدون جنسیت لذت ببرید. در اینجا چند ایده در مورد نحوه رسیدگی به وضعیت وجود دارد:

اگر در مورد اینکه آیا او واقعاً شما را به خوابیدن با او دعوت می کند ، به طور نامشخص وجود دارد ، می توانید توضیح دهید: "آیا شما از من دعوت می کنید که شب را با شما سپری کنم؟"

و اگر جواب مثبت است ، می توانید بگویید "خوب ، من نمی خواهم رابطه جنسی برقرار کنم ، اما من لذت می برم که بغل کنم و با شما بخوابم. آیا دوست دارید این کار را انجام دهید؟ "

دلیل اینکه چرا نمی خواهید رابطه جنسی برقرار کنید ، دلیل بردارید ، مگر اینکه او س asksال کند. اگر او س asksال کند ، می توانید بگویید که شما ED دارید و احتمالاً نمی توانید آن را برطرف کنید. (این باید نگرانی های او را که شما او را رد می کنید کاهش دهد.)

اگر او پشت سر بگذارد شما هیچ بدتر از آن نیستید که بدون اینکه بپرسید، فرار کرده اید. اگر او در شرایط شما پذیرفته شود، پس عالی!

پس از گذراندن یک شب با هم ، احتمالاً هر دو تصور بهتری از اینکه آیا می خواهید دوباره این کار را انجام دهید خواهید داشت. ممکن است دریابید که جذابیت بیشتر شده است. اگر می خواهید دوباره با او بخوابید ، حتماً به او بگویید! (او احتمالاً نمی تواند ذهن شما را بخواند.) او را بغل و طولانی بغل کنید و به او بگویید ، "من واقعاً از خوابیدن در کنار شما لذت بردم. آیا دوست دارید مدتی دوباره این کار را انجام دهید؟ " اگر او گفت بله ، می توانید زمانی را برای دور هم جمع شدن پیشنهاد دهید. توجه داشته باشید که در مورد اینکه دوستش دارید یا می خواهید با او رابطه برقرار کنید اصلاً چیزی نگفته اید. می توانید به خوابیدن با هم ادامه دهید ، و در صورت تمایل هنوز با افراد دیگر قرار ملاقات بگذارید.

اگر او در انتخاب وقت برای دور هم جمع شدن مشکل دارد ، یا به نظر می رسد که او فقط مودب بود و نمی خواهد دوباره با شما بخوابد ، می توانید بگویید "خوب ، اگر دوست داری که بعداً دوباره بیایم ، فقط کافیه که به من زنگ بزنی." در صورت تغییر نظر ، در را باز می گذارد. البته شما آزاد هستید که با او تماس بگیرید.

اگر واقعاً دوست ندارید یک شب دیگر را با او سپری کنید ، فقط با کمال ادب از او تشکر می کنید که شما را بیش از این دوست دارد و هیچ پیشنهادی برای خوابیدن دوباره ارائه نکنید.

و البته اگر اصلاً دوست ندارید با او بخوابید ، هیچ تعهدی به این کار ندارید! اما بعد من نمی فهمم که چرا در اولین پست خود چنین گیجی به نظر می رسید. به نظر می رسد که در مورد اینکه آیا باید با او به خانه می رفتی ، خودت را حدس می زدی.

"من احساس خیلی ناجور و اضطرابی داشتم چون احساس خیلی مردی نمی کردم!"

اگر به خودتان (و شریک زندگی خود) تعهد دهید که رابطه برقرار نکنید ، این فشار را از شما می گیرد و می توانید از نوازش و استراحت لذت ببرید (که به نظر می رسد شما به آن احتیاج دارید). اگر نمی خواهید حتی نیازی به ساختن چیزها نیست. این شما هستید ، زیرا شرایط را تعیین کرده اید. و اگر شما یک بونر بزنید ، و او همه هیجان زده شود ، می توانید به او بگویید که احتمالاً دوام نخواهد داشت ، مخصوصاً اگر سعی کنید کاندوم بپوشید. می توانید بگویید ، "من فقط می خواهم از نگه داشتن تو لذت ببرم - و همچنین می خواهم کمی بخوابم!"