مبارزه 2 ساله - احساس خودکشی به دلیل ED ناشی از پورنو: اکنون من مشکلی برای سخت شدن ندارم ، GF من و زندگی جنسی خوبی دارم

dsfhkhguly.jpg

بنابراین تقریباً به دو سال بدون علامت پورنوگرافی رسیده ام و زندگی من به شدت تغییر کرده است. میل جنسی من هنوز همان چیزی نیست که باید احساس کنم و با توجه به اینکه مدت زیادی است که PMO می کردم ، مطمئن نیستم که این اتفاق خواهد افتاد - اما من دیگر نمی خواهم خودم را بکشم بنابراین قطعاً نمی تواند شکایت کند

کمی پس زمینه:

اولین باری که من به دنبال پورنو رفتم 9 ساله بودم و این در رایانه خانواده بود. پس از بارگیری ناخواسته چند تروجان و ترک جستجوی گوگل برای "دختران دختر" در تاریخچه مرور ، والدینم با من روبرو شدند و من را از پورنو برای مدت دو سال ترساندند ، من در آینه با خودم گفتم که دیک بین پاهایم قرار دارد و چشمانش چشمانش به هم می خورد ، بنابراین مثل گربه به نظر می رسید. اقدامی ناامیدکننده ، اما کاش یکی از آنها را بخاطر اصل این داستان گیر می دادم. PM 11 در حال رفتن به عجیب و غریب بازی های رایانه ای فلش hentai و عکسهای لزبین بود. مادر در 12 یا 13 سال محدودیت بارگیری ما را ارتقا داده ، رایانه ای را در اتاق من قرار داده است و من در سایت های پخش پورنو هاردکور فارغ التحصیل شده ام.

آنچه در پی آمد ، حدود 9 سال PMOing و اصلاح 10-20 زبانه پورنو هاردکور و دیوانه وار غیر ضروری بود. مقعد ، نفوذ مضاعف ، دو مقعد ، pissing ، gangbangs ، rimming ، دزدان دریایی دارای ویژگی های متقلب پورنو کارائیب ، پورنو نیکلودئون ، این لیست ادامه دارد. من به یاد دارم که مدت ها به طور شرم آورانه مانتوی ناروتو را دوست داشتم (فریاد بانوی Tsunade را با کلاه گیس بلند). من هر روز از مدرسه به خانه می آمدم و 30-60 دقیقه را بیش از حد تحریک مغزم را صرف می کردم. خلاصه آنچه اکنون می فهمم این است که این مرحله در مرحله حیاتی رشد مغز من بود و من حساسیت مغزی خود را کاهش می دادم بنابراین توسط زنان واقعی سه بعدی تحریک نمی شد. در ساعت 14-15 شروع به مهمانی رفتن و معاشرت با دختران کردم. تقریباً در همین زمان بود که من باکرگی خود را بدون هیچ کسک زنی از دست دادم ، بنابراین هیچ نشانه ای وجود ندارد که مشکلی وجود داشته باشد. این به زودی تغییر خواهد کرد.

وقتی 16 ساله بودم سعی کردم در یک مهمانی با یک دختر رابطه داشته باشم اما متوجه شدم که دیک من خیلی نرم است. بعد از کمی خجالت و یک اتهام غر زدن که او بیش از حد تنگ است ، من از اتاق خارج شدم و دوباره شروع کردم به انجام عکسهایی از الکل دانه (که احتمالاً مزیت مغز من هم نبود). روز بعد من به دنبال پورنو رفتم و دیک من سخت سخت بود ، بنابراین من تجربه مست بودن را پایین آوردم. اما دفعه بعدی که فرصتی به وجود آمد ، روی تشکی پاره پله در کف آشپزخانه یک آپارتمان نوجوانان (کلاس خود را در سن دیگو حفظ کنید) ، دیک من مانند آن آلت تناسلی مرد جنی عجیب و غریب در آن قسمت از ریک و مورتی بود (ترسناک و نرم). نعوظ های صبحگاهی نیز به زودی به گذشته تبدیل شدند. این بسیار ترسناک و دلگیر بود ، و یک دوره بسیار طولانی و پایدار از اضطراب و افسردگی را شروع کرد که از زمان زندگی من مشخص شده است.

یک عنصر تلخ و شیرین در این داستان این است که من مرد نسبتاً خوبی به نظر می رسم ، بنابراین فرصت های رابطه جنسی (به ویژه در دبیرستان) بسیار رایج بود ، به این معنی که من در رابطه جنسی خیلی موفق شدم !! لعنتی !! در این مدت من به تماشای پورنو و تند و سریع ادامه دادم ، بدون اینکه شک داشته باشم که پیوندی وجود دارد. من به دکتری رفتم که تستوسترونم را آزمایش کرد ، سیالیس را تجویز کرد و من را نزد روانشناس فرستاد. تستوسترون خوب بود ، cialis کم کار می کرد و روانشناس آن را روی اعصاب فرو برد و به من گفت آرام باش. من در آن زمان یک دوست دختر داشتم که از رابطه جنسی با آن اجتناب می کردم ، به راحتی می توان گفت این دوام زیادی نداشت.

این ناکامی ، همراه با سایر ناخواسته های دیگر ، و این واقعیت که پزشکان ، پزشکان و درمانگران کمکی نکردند به این معنی بود که من از نظر اجتماعی کنار رفتم ، از خودم متنفر شدم ، ترس از اینکه هرگز قادر به زندگی طبیعی نیستم ، و پذیرفتم واقعیتی که احتمالاً قصد داشتم خودم را بکشم. من این را زیاد نمی گویم. خودکشی برای سالهای متمادی به عنوان یک فکر برجسته در ذهن من مطرح شد و اغلب اولین راه حلی بود که مغز من هنگام مواجه شدن با مشکلی یا فکر کردن در مورد رابطه جنسی به من ارائه داد. من می توانم تصوراتی از خنجر زدن به خودم یا تیراندازی به خودم یا پریدن جلوی ماشین داشته باشم. من هرگز آن را برنامه ریزی نکردم و به جایی نرسیدم که آن را جدی امتحان کنم ، اما رسیدن به آنجا خیلی طول نمی کشید. در یک زمان خاص استرس زا ، من یک حلقه را دور گردنم پیچیدم و آنجا ایستادم و بی طناب طناب را کشیدم - اما پس از آن من یک DM در اینستاگرام گرفتم ، و شما نمی توانید بدون بررسی DMs خود را بکشید.

راه اندازی مجدد اولیه و ویاگرا
حدود چهار سال پیش من تصمیم گرفتم که پورنو می تواند یک عامل مثر باشد ، من یک صفحه پیام را خوانده بودم که کسی آن را ذکر کرده بود و فکر کردم ارزش شلیک دارد. بنابراین به مدت سه ماه من پورنو تماشا نکردم ، اما اینجا و آنجا ادامه دادم. بعد از اینکه نتیجه ای ندیدم و از همه منابع موجود در آنجا اطلاع نداشتم ، دوباره PMOing را شروع کردم. اما تقریباً در همین زمان بود که من دستم را با برخی از ویاگرا ها گرفتم. در طی چند سال فقط چند بار رابطه جنسی برقرار کردم (با درجات مختلف موفقیت و کلامیدیا) ، اما بدن من نسبت به ویاگرا واکنش بسیار چشمگیری نشان داد. دیک من سخت شد و اکثر اوقات سخت ماند. بنابراین من به دکتر رفتم و یک نسخه با چند تکرار دریافت کردم ، و شروع به انجام بسیاری از رابطه جنسی مست کردم.

یادداشت فرعی: من در مورد طولانی بودن ویاگرا در مورد شما تحقیق نکرده ام ، اما نمی توانم تصور کنم که این دقیقاً یک مولتی ویتامین باشد. مدتی است که فشار خون بالا نیز داشته ام ، که می تواند به دلیل استرس و رژیم غذایی کاهش یابد ، اما ممکن است ربطی به مقدار زیادی ویاگرا داشته باشد که به مدت طولانی در سیستم خود قرار می دهم. بنابراین تحقیق کنید.

این اعتماد به نفس من را افزایش داده و مرا در 21 سالگی به رابطه جنسی بازگرداند. من چند بار به اینجا و آنجا رفتم ، اما از نظر احساسی با هیچ یک از زنانی که با آنها می خوابیدم خیلی درگیر نبودم. این فقط در مورد جوانان و الاغ و گربه و لعنتی بود ، که سرگرم کننده بود ، اما همچنین یک عنصر غیر شخصی برای رابطه جنسی است ، که اگرچه تا حدی طبیعی است با پورنوکیسی جامعه ما بدتر شده است. این مسئله حدود یک سال و نیم ادامه داشت تا اینکه اضطراب و افسردگی من با تمام قدرت بازگشت. دیک من بدون قرصی که احتمالاً برای من بسیار بد بود ، سخت نمی شد و مغزم به من فریاد می زد که من هنوز می خواهم یک بازنده کم ارزش و بی ارزش تنها باشم تا آخر عمر. این باعث می شود من از نزدیک به کشتن خودم نزدیک باشم.

تشخیص و بازیابی PIED

و بعد، درست همانطور که من وارد سلامت روان شدم، در حال گذراندن یک پادکست که زندگی ام را تغییر دادم، شنیده ام. یک کمدین مکالمه داشت و چیزی شبیه گفت
"... یا نوجوانانی که به پورنو استمنا می کنند و سپس نمی توانند برای چیزهای واقعی سخت بگیرند." من قبلاً در بخشهای فروم با مراجعه به این نوع موارد چیزهایی را دیده بودم ، اما به دلیل همه اطلاعات نادرست و کمبود اطلاعات و منابع کافی ، هرگز به آن توجه نکردم ، اما وقتی این را شنیدم ، کلیک شد. بعد از کار به خانه رفتم و از PIED گوشت را بیرون کردم. من Yourbrainonporn را پیدا کردم و صحبتهای روان گری ویلسون ، پیدا کردم که گیب دیم در مورد آن صحبت می کند (فریاد زدن به گیب برای اینکه در مورد این مسئله بسیار باز و ناامید کننده باشد، برای رفتن با آن مردم، و برای ایجاد یک مرکز پلت فرم و منابع برای افرادی که مبتلا به PIED هستند).

از آن روز دیگر حرکت تند یا تماشای پورنو را متوقف کردم. که صادقانه بگویم برای من چندان سخت نبود ، زیرا بعد از سالها تماشای پورنو ، دیک من هنگام تماشای پورنو نیمه نرم بود ، و میل جنسی طبیعی من برای مدت زمان طولانی 0 بود. من تمایل اولیه به خودارضایی و مشغول کردن فانتزی پورنو (باقی مانده از یک عادت پورنو عادت) را مشاهده کردم ، اما سپس وارد یک خط تخت شدم. بعد از یک ماه از این رابطه من وارد رابطه ای عادی شدم و به مدت 5 ماه با ویاگرا رابطه جنسی ادامه دادم. بعد از این بیش از سه ماه رابطه جنسی نداشتم و یا خودارضایی نکردم. بدون هیچ محرک جنسی یا تجمع جنسی ، خوابهای مرطوبی را دیدم. من در سن 9 سالگی شروع به حرکت تند و سریع کردم بنابراین هرگز به اندازه کافی تقدیر نکردم تا بتوانم یک رویای مرطوب را تأمین کنم. فریاد بزنید که رویاهای مرطوب آنها حاکم است ، اما همچنین می تواند بسیار عجیب و غریب باشد. من یادم هست که یکی از آنها داشتم دهانه ای عجیب در ستون ساخته شده از گوشت بیگانه لعنتی می کردم. چیزی نیست که من به آن احتیاط کنم اما احتمالاً قبلاً ژانر پورنو بوده است.

بعد از آن 3 ماه دوست دختر دیگری پیدا کردم و از آن زمان با او قرار گذاشته ام. به طور معجزه آسایی موفق شدم تمام فرار شرم آور را از او پنهان کنم. من حدود 9 ماه با او از ویاگرا استفاده کردم. در اوایل سال شروع به وحشت کردم که بدون آن نمی توانم سخت بگیرم و چند شکست داشتم. اما او واقعاً در این باره فهمیده بود و به نظر نمی رسید اهمیتی به او بدهد. و دیگر فشارهای زیادی را به خودم وارد نکردم تا بتوانم اجرا کنم. ما در حال حاضر 2-3 بار در هفته رابطه جنسی برقرار می کنیم ، و من استفاده از ویاگرا را به طور کامل متوقف کردم. من مشکلی برای سخت کردن ندارم و زندگی جنسی خوبی داریم. بعضی اوقات سخت ماندن با کاندوم می تواند مسئله ساز باشد. وقتی این اتفاق می افتد ، من فقط او را پایین می آورم و معمولاً فقط بدون کاندوم کار را تمام می کنم (خطرناک است ، اما او قرص می خورد ، و اگر قبلاً تقدیر کرده باشم ، بدون آن رابطه جنسی نداریم). همانطور که در ابتدای این پست طولانی الاغ گفتم ، میل جنسی من هنوز در جایی نیست که فکر می کنم باید باشد ، اما من یک رابطه عاشقانه دارم که بر اساس اعتماد و پذیرش ساخته شده است ، بنابراین من قصد ندارم فاحشه را شروع کنم.

توصیه من (Basic)

توصیه من این خواهد بود که هرگز در زندگی خدا رها شده خود ، پورنو تماشا کنید. سعی کنید و تا جایی که می توانید در حالت سخت (بدون پورنو بدون استمنا) حرکت کنید و وقتی احساس اعتماد به نفس بیشتری می کنید به دنبال یک رابطه باشید. اگر می توانید با شریک زندگی خود صادق باشید - من با استفاده از ویاگرا مراحل اولیه را طی کردم و احتمالاً دوباره این کار را انجام می دادم زیرا گفتن فوری به او برای من دشوار بود و رابطه جنسی در ابتدا ما را بهم پیوند داد و به ما کمک کرد تا بیشتر نزدیک شویم یکدیگر. اما اگر من فقط به او می گفتم که "بعضی اوقات من در سخت شدن مشکل پیدا می کنم زیرا من زیاد پورنو می دیدم ، کمی اضطرابم را از بین می برد ، اما اوضاع آرام آرام بهتر می شود و من واقعا به شما اهمیت می دهم ، مدتی با من صبور هستی؟ " 99٪ مواقع مطمئنم خوب می شود. اگر اینگونه نباشد ، آنها احتمالاً کسی نیستند که شما برای قرار گذاشتن با آنها نیاز دارید.

این مبارزه زیرمجموعه اصلی زندگی من برای مدت طولانی لعنتی بوده است ، و همچنین چیزی است که من تمام مدت آن را سرکوب می کردم و با بهتر شدن به سرکوب ادامه می دادم. در پایان روز مردان نمی خواهند در مورد اینکه نمی توانند سخت بگیرند صحبت کنند. آنقدر با مردانگی و مردانگی گره خورده است که پذیرفتن اینکه سخت نمی گیرید تحقیرآمیز است. و بطری کردن چیزی از این دست در نهایت به این نتیجه می رسد که شما سالها و سالها در منفی و کورتیزول غرق شوید. من دریافتم بیشتر دردی که در زندگی تجربه می کنم ناشی از تلاش برای دفن و سرکوب مشکلات و درد است. وقتی با آن روبرو می شوید و به صورتش نگاه می کنید ، از آن خجالت نمی کشید ، کاملاً آن را احساس می کنید ، در بسیاری از اوقات بسیار ترسناک می شود.

به یاد داشته باشید که این را به تنهایی پشت سر نمی گذارید. شما احتمالاً می دانید بسیاری از افراد دقیقاً همان چیز را می گذرانند ، اما در مورد آن صحبت نمی کنند. اگر احساس می کنید هیچ امیدی نیست ، به یاد داشته باشید که من در سن 12 سالگی داشتم خانم Tsunade را می دیدم که DP'd توسط ساسوکه و ناروتو دریافت می کند ، و اکنون یک دوست دختر دارم. صبور باشید و عادتهای ناپاک خود را با عادتهای سازنده جایگزین کنید. به این فکر کنید که 5 سال دیگر کجا می خواهید باشید و شروع به پیشرفت در این زمینه کنید. در فرم خوب بمانید ، خوب بخورید. به دنبال دوستی و روابط واقعی باشید. از کامپیوتر خود پیاده شوید ، به طبیعت بروید. مشاوره کلیشه ، بله ، اما بیشتر توصیه های کلیشه ای واقعاً مفید واقع می شوند.

صمیم من از خانم ها

ارتباط دادن - داستان موفقیت 2 سال - عمدتا کمتر خودکشی

توسط - بوته