سن 20 - دوست دختر بهبودی شریک زندگی خود را از PIED توصیف می کند

4fff22469ef55_621x415.jpg

من می خواستم داستان خود را به عنوان دوست دختر یک مرد با PIED به اشتراک بگذارم و بعد از تمام اطلاعاتی که در این وبسایت پیدا کردیم، به ما کمک کرد تا به ما در درک نورولوژی شناسی اعتیاد به پورنو و همچنین راه خارج از آن کمک کنیم.

من دوست پسرم را در سن 19 سالگی ملاقات کردم و من بزرگتر هستم و شریک زندگی من از من بزرگتر بوده و در تماشای پورنو اینترنتی بزرگ نشده ام. در حقیقت یک زن و شوهر از آنها مشکل دیگر انزال زودرس را داشته اند. من در زندگی کاملاً عملگرا هستم و همه چیز به تلاش ، تمرین و آموزش از جمله رابطه جنسی احتیاج دارد ، بنابراین هرگز بلافاصله هنگام جمع شدن انتظار آتش بازی نداشتم.

دوست پسر من قبل از من با یک شخص دیگر بوده و بسیار با انزال دست و پنجه نرم کرده بود ، او نیز این کار را سخت کرده بود و ناتوانی او را در عدم اشتیاق برای او مساوی کرده بود. من فکر می کنم مهم است که به عنوان یک شریک زندگی حمایت کنید و این را شخصاً نگیرید. من همیشه سعی می کردم این کار را انجام ندهم و قضاوت یا انتظار نکنم. صحبت و باز نگه داشتن مکالمه در مورد رابطه جنسی واقعاً کمک کرد. اگر نمی توانست انزال کند ، خوب بود.

در ابتدا رابطه جنسی گرا بسیار تحت فشار بود و اگر نمی توانست بیاید احساس ناامیدی می کرد. در ابتدای کار ممکن است جنسیت مانند شکنندگی ، فوق العاده سریع بوده باشد و من در اثر دست دچار سوختگی بازو شده ام و همچنین ممکن است کارهای فک شده باشد. در ابتدا [انزال تأخیری] عالی بود - من هرچه می خواهم سرگرم می شوم! - اما خیلی زود روزمره کار شد و برای ادامه کار به سطل های روغن احتیاج داشتم. من باید کالری بیشتری در رختخواب نسبت به سالن بدنسازی سوزانده باشم!

دوست پسر من ذکر کرده بود که چگونه تقریباً هر روز پورنو تماشا می کند و خودارضایی می کند - گاهی اوقات این کار را می کرد حتی اگر احساس جنسی نمی کرد ، این فقط کاری بود که برای گذراندن وقت انجام می داد و از همان زمان که انجام داده بود نوجوان بود آن وقت بود که پنی افتاد و من دو و دو را کنار هم گذاشتم و به او پیشنهاد کردم که سعی کند پورنو و خودارضایی را ترک کند تا حساس شود زیرا من اخیراً به مصاحبه ای که گری در مورد این موضوع انجام داده بود گوش می دادم.

او از عدم حساسیت بسیار ناامن بود و اعتماد به نفسش در خود جنسی بسیار پایین بود. او در آنجا متوقف شد و سپس در آگوست 2015. بوقلمون کامل. برای او سخت بود اما هر وقت تمایل پیدا کرد مطمئن می شد که به نوعی حواسش را پرت می کند (برای او عاشق ورزش و بازی های ویدیویی است). جوایز یک شبه نبودند ، اما به تدریج آشکار شدند.

ما به عمد سرعت کار را کاهش دادیم و از روشی استفاده کردیم که گری ویلسون در مورد آن نوشت - بسیاری از پوست به پوست ، بوسیدن ، ماساژ ، پیوند زدن ، پیش بازی. اگر او بیاید و نگران نباشد ، فقط از بودن در کنار هم بودن لذت می برد. کم کم او حساسیت پیدا کرد و می توانست در موقعیت های مختلف بیاید. گاهی اوقات همه چیز درست نمی شد و این خوب بود ، گاهی اوقات کارها باید سخت و سریع انجام می شدند و این نیز خوب بود.

در ژوئیه 2016 ما فوق العاده آهسته رابطه جنسی برقرار کردیم ، او گفت که این احساس بسیار شدید است و ، اگرچه در حال حاضر نمی تواند آن طور بیاید ، من گفتم نگران نباش زیرا پیشرفت خارق العاده ای است من خیلی به او و آنچه که به دست آورده افتخار می کنم و احساس خوشبختی می کنم که کنترل جنسیت خود را کنترل می کند ، او در خود بسیار اعتماد به نفس و خوشبختی دارد.

آنچه برای ما بسیار کمک کرد صحبت کردن در مورد این موضوع ، صحبت کردن درباره آنچه او نیاز دارد و این که او بداند با عملکرد جنسی او قضاوت و اندازه گیری نشده است. فشار را از بین برد و به او اجازه داد تا بهبود یابد و دوباره به خودش وصل شود. من فکر می کنم که احساس پذیرش بسیار مهم است و این سفر طولانی است که هر دوی شما باید در آن سرمایه گذاری کنید. امیدوارم داستان من برای مردم خارج از کشور ارزش داشته باشد و با تشکر از آنچه گری انجام می دهد ، بسیار سپاسگزارم زیرا بدون این اطلاعات در جایی که هستیم نخواهیم بود. لطفا تسلیم نشو !! صبر داشته باشید و دستاوردهای کوچک را حتی اگر ناچیز به نظر برسد جشن بگیرید.

[مکاتبات خصوصی ، با اجازه اشتراک گذاری - جولای ، 2016]