سن 22 - از کالج استونر گرفته تا رئیس دانشکده پزشکی: سفر بدون وقفه من

سلام ، طرفداران اصرار شما ، من بیشتر از یک سال و نیم گذشته فقط در این صفحه شناور بوده ام ، و به مشاوره گوش داده ام و نبردهای خودم را انجام داده ام. من در هیچ جایی نبرد نافاپ خود را (طولانی ترین خط تا به امروز = 44 روز) تمام نکرده ام ، اما نشسته ام از اینکه این چالش زندگی من را تغییر داده است گیج شده ام.

بنابراین در اینجا من داستان خود را برای همه کسانی که در آنجا هستند که در یک تخته سنگ گیر کرده اند ، به اشتراک می گذارم ، و برای خودم ، که در هنگام خواست خودم به عقب نگاه کنم.

من همیشه یک بچه باهوش بوده ام. این چیز لافزنی نیست ، فقط درست است. این به من کمک کرد تا در دبیرستان و حتی بیشتر دانشگاه بدون اینکه واقعاً تلاش کنم ، گذراندم. من همچنین همیشه ورزشکار ، نسبتاً خوش تیپ و دلسوز بوده ام.

پس چرا اینقدر اینقدر از خودم متنفرم؟

در دبیرستان شروع می شود. من در کلاس های پیشرفته بودم ، در تیم های فوتبال و بیس بال حضور داشتم ، یک گروه دوست خوب داشتم. و با این حال این احساس خارش را داشتم که همه از من متنفر بودند. در دانشگاه بدتر شد. من به نوعی با باورنکردنی ترین دختر در تمام دوران ها رابطه برقرار کردم ، یک گروه عالی از دوستان داشتم ... و هنوز هم اعتقاد داشتم که کسی مرا دوست ندارد. من با افسردگی مقابله کردم ، خودکشی را در نظر گرفتم. من به استفاده از ماری جوانا تقریباً مزمن روی آوردم و شروع کردم به روانپزشکی روان.

هرچه بیشتر به این همه عمق می پرداختم ، درون گراتر می شدم. نمی توانستم با کسی صحبت کنم که خیلی به آن نزدیک نباشم. از ارتباط چشمی متنفر بودم. من تمام مهارت های اجتماعی را از دست دادم. من در نظر گرفتم که برای دانشکده پزشکی اقدام کنم ، اما مشاور من به من گفت که من خیلی حیا می کنم حتی بتوانم مصاحبه را انجام دهم.

تمام این مدت که من با PMO مبارزه می کردم. این از کلاس 6 شروع شد ، من هنوز هم روز اول را به یاد دارم که در خانه بیمار بودم و آن را کشف کردم. از سنین 14 تا 22 سال من چندین بار در روز پسر بودم. ما در حال صحبت برای رفتن به دستشویی در کلاس هستیم تا فقط او را هلهله کنیم. ما داریم صحبت می کنیم که این کار را از طریق جیب کلاه کت و شلوار در کلاس انجام می دهیم. من نفرت انگیز بودم معتاد شده بودم

تقریباً دو سال پیش ، تصمیم گرفتم فاک را از خواب بیدار کنم.

به خودم نگاه کردم و فهمیدم که با تمام هدایایی که خدا به من داده ، چقدر خوب توانستم در این دنیا انجام دهم. من کی هستم که این را هدر بدهم؟ آیا واقعاً قصد داشتم اجازه دهم زباله های جنسی جنس رایانه های مصنوعی را که برای من است هدر دهد؟ بنابراین من چالش NoFap را شروع کردم.

به سختی جهنم بود. هنوز هم سخت جهنم است من می دانم که این کار آسان تر خواهد شد اما هرگز انتظار ندارم که کاملاً از شر اصرارهایم خلاص شوم. و شما می دانید چه چیزی عالی است. مبارزه با اصرار به نظر من بزرگترین چیزی است که شما از NoFap می آموزید. اصرارهای زیادی در زندگی وجود دارد که باید آنها را لگد زد: پورنو ، تنبلی ، تعلل ، ترس. من فهمیدم که ذهن انسان برای عقب نگه داشتن خود چقدر کار می کند. و یادگیری چگونگی مبارزه با زندگی من کاملاً تغییر کرده است.

دیگر چیزهایی که مانع دستیابی به توانایی های بالقوه ام می شدند ، خلاص شدم. فیس بوک؟ خداحافظ. مواد مخدر ، پیچش کن گاو مقدس ، وقتی از شر همه اینها خلاص می شوید باورنکردنی است که چه چیزی می توانید به دست آورید.

از زمان شروع NoFap ، من الاغ خود را برای ورود به دانشکده پزشکی کار کردم. با توجه به دیدگاه جدید من در زندگی ، دوباره جوان شدم و به یکی از سرپرستان اجتماعی مدرسه ام تبدیل شد. من تصمیم گرفتم که بر روی اندام بیرون بروم و برای یک مقام افسر کلاس کوچک فرار کنم. وقتی رئیس جمهور ما باید کناره گیری می کرد ، من برای جایگزین کردن او نوشتم. نکته بعدی که می دانم ، خودم را در کنفرانس های ملی با بهترین و درخشانترین پزشکان کشور پیدا کردم.

چه کسی می دانست که من یک رهبر طبیعی هستم؟ چه کسی می دانست من مهارت های اجتماعی برای انجام همه اینها دارم. چه کسی می دانست من مهارت های ذهنی را برای تمام کردن سال اول دانشکده پزشکی به عنوان یکی از دانش آموزان برتر کلاس خود دارم؟ ذهن من انجام داد عمیق به خاک سپرده شده در مه PMO.

و شما می دانید چه؟ تک تک افراد حاضر در اینجا قادر به دستیابی به چیزهای بیشتری از آنچه که حتی انتظار دارند است. بدن انسان دستگاه زیبایی است. ذهن انسانی یک نیروگاه لعنتی است. وقتی از شر PMO و سایر نکات منفی در زندگی خود که مانع آن می شوند خلاص شوید ، آنچه می توانید بدست آورید از بین می رود. می دانم چه بودم

بنابراین من از شما التماس می کنم که تسلیم نشوید. تسلیم شدن بسیار آسان است. فریب دادن خود آسان است که این یک بار خوب است. من هنوز این کار را می کنم من تقریباً نزدیک به بازنشانی 90 روزه نیستم. اما لعنت مقدس من از رسیدن به آنجا هیجان زده ام. این انجمن یک منبع عالی است و من از شما می خواهم که همچنان از آن استفاده کنید. زندگی شما را عوض خواهد کرد. من می دانم که این تغییر مال من است.

با تشکر از خواندن بچه ها ، متاسفم که خیلی طول کشید

TL ؛ DR: شگفت آور است که من همیشه چه هدایایی داشته ام که PMO در گذشته خفه کرده است. خلاص شدن از شر آن و سایر نکات منفی من را از یک سنگفر منفور به شخصی تبدیل کرد که هرگز تصور نمی کردم بتوانم باشم. من نزدیک به پایان سفر خود نیستم ، اما کاملاً واضح است که NoFap ارزش آن را دارد

ارتباط دادن - کالج استونر به رئیس دانشگاه دانشکده پزشکی: سفر بدون سرنوشت من

by Time2 ایستگاه


 

تازه به 111 روز رسیده ام ... حدس بزنید طی 3 سال گذشته چند بار عود کردم اما به آنجا رسیدم؟ این 296 بار است که من به خودم می گفتم هیچ راهی برای PMO وجود ندارد و در عین حال تسلیم شدم. 296 بار که احساس کردم هرگز این اعتیاد را شکست نخواهم داد و برای همیشه گیر می کنم. 296 بار که به محض اتمام عادت منزجر کننده خود احساس مه زدگی مغز در آنجا نشستم. 296 بار من می توانم از طریق این انجمن پیمایش کنم و فکر کنم هرگز به چالش مشهور 90 روزه نخواهم رسید.

موضوع این است ... لطفاً از NoFap دست نکشید. برخی از افراد هستند که می توانند در اولین یا دومین تلاش خود به طور معجزه آسایی PMO را ترک کنند. من که نبودم من شکست خوردم و شکست خوردم و شکست خوردم. اما من هرگز تسلیم نشدم. حالا من اینجا هستم ، از هر زمان دیگری قویتر می شوم و احساس می کنم بالای دنیا هستم.

من می دانم که این عبارت به طور مکرر دور و برم پرت می شود ، بچه ها ، اگر من می توانم این کار را انجام دهم ، می توانید آن را انجام دهید. فقط تسلیم نشو!


به روز رسانی - روز 174: صادقانه ، یک خرما را با یک Cheerleader Denver Broncos خاموش کنید ، زیرا من سزاوار بهتر هستم.

کمی پیش زمینه ... درست کمتر از یک سال پیش ، من از رابطه 6 ساله ای خارج شدم که فکر می کردم هرگز به پایان نمی رسد (ما حتی نامزد بودیم). اعتیاد من به PMO قطعاً نقش داشت ، و سایر عادتهای بد من (و صادقانه بسیاری از اشتباهات او). مسئله اصلی این بود که من او را روی یک پایه قرار دادم. وقتی او سعی کرد کارها را لغو کند ، من به معنای واقعی کلمه از او التماس می کردم که این کار را نکند. به معنای واقعی کلمه مایل بودم دانشکده پزشکی را رها کنم و از آرزوی من برای دکتر شدن برای او دست بکشم. اکنون فهمیدم که چقدر رقت انگیز است و قول دادم "خودم را جایزه بگذارم".

چند ماه سریع جلو بروید و من با چند دختر زیبا و جذاب جذاب قرارهای سرگرم کننده ای گذرانده ام. روند فعلی من ، که طولانی ترین مورد من است ، همراه با قطع چندین عادت بد دیگر (علف های هرز ، شبکه های اجتماعی بیش از حد / بازی های ویدیویی و غیره) ، به من اعتماد به نفس و ارزش والایی باور نکردنی داده است.

بنابراین هفته گذشته من مشغول گرفتن شام با دوست 15 ساله ام هستم و او به من گفت که با یک تشویق کننده Broncos دوست شده است که فکر می کند باید با او قرار ملاقات بگذارم. بله من. من واقعاً گیج شده ام که از بین همه افرادی که او می شناسد ، من کسی هستم که او می خواهد با این دختر تنظیم کند. اما دوستم به من گفت که من همان چیزی شده ام که هر دختری می خواهد و فکر می کند این یک مسابقه عالی است. طبیعتاً باید موافقت می کردم.

من و این دختر کمی صحبت کردیم و سعی کردیم چیزی را تنظیم کنیم اما بلافاصله فهمیدم این چیزی نیست که دنبالش می گشتم. او بسیار در خودش بود و بدیهی است فردی بود که نیاز به توجه داشت. فراتر از آن ، او کاملا صریح ، فقط نوعی کسل کننده بود. من را اشتباه نگیرید ، او کاملاً زرق و برق دار بود (منظور من این است که یکی از تشویق کنندگان ملی پوش NFL است) ، اما این چیزی نیست که من در یک دختر می خواهم. بنابراین دست دراز کردم و آن را لغو کردم.

قبل از اینکه سفر nofap خود را شروع کنم ، صادقانه هر کاری می کردم تا با دختری مثل این قرار بگذارم. حالا من خیلی بیشتر می خواهم. من نمی خواهم رابطه برقرار کنم ، صرف نظر از اینکه او چقدر زیبا است ، اگر احساس نکنم همه چیز را از دستم خارج می کند. من دختری می خواهم که بتواند مرا بخنداند ، فکر کند و به عنوان یک شخص رشد کند. و من دختری را می خواهم که به اندازه من او را بخواهد. دختران بسیار بیشتر از آنچه در ظاهر وجود دارد وجود دارد و خوشحالم که دیگر نیازی نیست که برده آن جنبه واحد باشم.

همسر آینده من دختر آرزوهای من خواهد بود و من به چیزی کمتر رضایت نمی دهم.

TL؛ DR: این شانس را داشت که با یک تشویق کننده Denver Broncos به تاریخ بروید. فهمید که چقدر خود محور و کسل کننده است و آنرا کنار زد. NoFap به من آموخته است که دختران چه چیزی بیشتر از ظاهر دارند و من سزاوار دختری هستم که واقعاً بتواند نیمه بهتر من باشد ، نه فقط جذاب.