سن 24 - DE من تقریبا تمام شده است. این دیوانگی است که چقدر پورنو و قدرت می تواند از شما بگیرد.

young.guy_.354jy9.jpg

سفر خودم را سالها پیش با یک روز 36 nofap porn porn free آغاز کردم. پاسخ صادقانه من این بود که من دائماً در حاشیه ، مضطرب و مبهم بودم. من سالها صرف تلاش برای بازآفرینی این خط با موفقیت محدود می کردم؛ فقط یک بار آن را در روزهای 31 با همان نتایج تکرار کردم: در لبه ، مبهم ، مضطرب.

فقط وقتی من سرانجام این کار را رها کردم و فقط پورن رایگان کردم ، زندگی نسبتاً پایداری را شروع کردم ، بدون اینکه پیشرفت چشمگیری داشته باشم. به عنوان مدرک ، آخرین خطوط من 62 و 42 بود و آنها در مقایسه با چند سال گذشته احساس راحتی می کردند.

همچنین ، من فکر می کنم شما هنوز هم می توانید بدون توجه به nofap یا پورنو رایگان قرار ملاقات بگذارید. واضح است که اگر از پورنو دست بکشید ، راه بهتری است. من حتی در زمان اعتیاد نیز روابط موفقی داشته ام ، اما رابطه جنسی همیشه پرتنش است زیرا در استفاده از پورنو احساس گناه می کنم. به خاطر داشته باشید که من خوش شانس هستم که از PIED رنج نبردم ، گرچه از DE رنج می بردم.

من که از پورنو خارج شده بودم ، DE من تقریباً از بین رفته است. حتی روزهایی که من خودارضایی می کنم ، رابطه جنسی هنوز عالی است! این دیوانگی است که چقدر پورنو و قدرت می تواند از شما بگیرد.

من فکر می کنم در پایان ، این در مورد طول یک رگه نیست ، بلکه این است که شما چگونه خود را تغییر می دهید. رایگان پورنو بودن به من کمک کرد تا از عینیت دادن به همه دست بردارم (من در مورد این جدی جدی مانده ام) و با زندگی خود به عنوان یک پیشخوان برخورد نکنم (کی دفعه بعدی است که می خواهم استفاده کنم؟).

بنابراین بله فقط با او مانند فردی که قابل احترام است رفتار کنید و قبل از یک شریک دوست او باشید. هیچ کس نمی خواهد مانند یک اسباب بازی مورد استفاده قرار گیرد و دور ریخته شود و این همان کاری است که پورنو از ما می خواهد. آرام باشید و صادقانه سرگرم شوید.

پیوند به نظر

توسط - صندلی


به روز رسانی - یک سال پیشرفت: آنچه آموخته ام و چگونه تغییر کرده ام

امروز روزنامه نگاری کردم و به این فکر کردم که بین سال گذشته و سال گذشته چه تغییری کرده است. من فکر می کنم این امر می تواند فلسفه من را به اثبات برساند که بهبودی علیرغم عود می تواند اتفاق بیفتد.

امسال در مورد بهبودی اتفاقات زیادی افتاده است و به طور متوسط ​​در روند صعودی اتفاق افتاده است. فقط آنچه را در سال گذشته به دست آورده ام مرور کنید:

من یادگیری استراتژی های مقابله فعال برای هنگامی که نیاز به ضربه

  • بازگرداندن آن به نفس و آرامش
  • بیرون رفتن
  • هم صحبتی با دوستان
  • ارسال و حلق آویز کردن در r / pornfree
  • درخواست گشت و گذار
  • من را برای چند دقیقه 5 مختل می کنم
  • مراقبه
  • انجام یک کار غیر مرتبط برای انتشار

من روش هایی را برای جلوگیری از وقوع اضطراب تمرین کردم

  • تغییر نگرش من به مثبت بودن با گذشت زمان
  • ورزش ، حتی اگر فقط هفته ای یکبار باشد
  • وقت خود را بدون وقت آزاد و بدون کار اجازه می دهم
  • با داشتن تفریح ​​اشکالی ندارد
  • خوب و کافی غذا خوردن به عنوان یک اصل
  • در روزهای بیشتر بهتر بخوابید
  • اطمینان حاصل کنید که در اکثر روزها حداقل چند دقیقه وقت بگذارید
  • هر بار دوبار مراجعه به پزشک درمانی
  • با عدم موفقیت و اتخاذ یک طرز فکر رشد محور
  • ضرب و شتم خودم را نسبت به عود نکردن و قبول نکردن آنها هنگام وقوع
  • ببخشید که نزدیک به عود هستم
  • قبول احساسات و روزهای منفی ، اعتقاد داشتن آنها فقط بخشی از زندگی ، همانند روزهای خوب

من نگرش خود را برای بهتر تغییر دادم

  • تفریح ​​برای زندگی خوب ضروری است
  • کار همه چیز در زندگی وجود ندارد و نباید منحصراً روزهای خوب یا بد را تعریف کرد
  • بهره وری فقط یک اندازه گیری از یک زندگی مثبت است
  • پورن جنسیت من نیست بلکه یک جایگزین خالی برای آن است
  • اشکالی ندارد که جنسی باشید!
  • هر اتفاقی افتاد ، حتی اگر در آخرین لحظه ، نیازی به دیکته کردن آنچه که من "باید" الان دارم انجام دهم ، برای اینکه من همیشه یک انتخاب دارم ، و همیشه می توانم بخواهم انتخاب کنم که در دراز مدت برای من بهتر باشد.
  • من اجازه جنسی دارم و دسترسی و لذت بردن از روابط جنسی من بر کسی مشمول من نیست. فقط می توانم به خودم اجازه بدهم
  • من مجاز به استمناء هستم ، و هیچ قراردادی وجود ندارد که من را "نجات دهد"
  • عود بیماری من را بد نمی کند و نزدیک بودن به عود نیز نیست
  • استرداد به معنای این نیست که "من مستحق مجازات هستم"؛ با یک لحظه ضعف روبرو شدم ، بنابراین جستجوی کمک اکنون آن را به یک لحظه از قدرت تبدیل می کند
  • خواسته ها آمده و می روند ، و مدیریت آنها به این معنا نیست که من مبتلا به این بیماری هستم ، بلکه این است که به طور مرتب فرصتی برای تمرین بودن به عنوان شخصی که می خواهم باشم ارائه می شود.
  • بدون داشتن پورنو قرارداد در مورد درد جریمه ، بلکه تعهد به زندگی بهتر است
  • غلبه بر اعتیاد چیزی بیش از حفظ یک خط است - این زندگی را در اینجا و در حال حاضر تعریف می کند
  • جستجوی کمک ، نشانه قدرت است و قبول کمک بیشتر من را متوقف می کند
  • کمک به همه اشکال ، از غذا ، گرفته تا افراد ، به مکانها ارائه می شود
  • خواستن آژانس شخصی بیشتر از نیاز یا مجبور بودن را به ارمغان می آورد
  • من خودم را بدون قید و شرط دوست دارم
  • من مثل همه ارزشمند عشق و احترام هستم
  • من ناقص هستم ، اما این اشکالی ندارد: این امر امکان تبدیل شدن به این امکان را فراهم می کند و بسیار ارزشمندتر است
  • گذراندن وقت با دوستان مانع از اشتیاق می شود و به من یادآوری می کند که من عاشقم

هیچ یک از این اتفاقات در یک روز رخ نداد. من با تأکید مجدد به تعهد خودم ، همیشه در تلاش هستم که به فردی بهتر و مثبت تر تبدیل شوم ، که مانند یک حلقه بازخورد مثبت ، بهبودی را با ماهیت بسیار ساده تر و دوم انجام می دهد.


سال گذشته در دسامبر 8 ، خودم را ساختم پست تنظیم مجدد سوم در اینجا ، ایجاد 3 خط عالی در یک ردیف. این رگه ها به من نشان داد که من می توانم این کار را انجام دهم ، تمام این کارها را از شر پورنو خلاص کن. با این حال ، آن خطوط ، من درس اساسی را در همه اینها نیاموختم: شما نمی توانید به شخصی که از پورنو استفاده نکرده است برگردید.

از آنجا ، من فقط 11 ماه در تلاش بودم. من انتظار داشتم كه "چون قبلاً این كار را كرده بودم" ، رشته ام برگردد ، انگار كه نمی توانم چیزی درباره خودم تغییر دهم و به آنجا برگردم. من افسانه هایی مثل این را تماشا کردم u / MightyAslan و تو / کوتاه برای ادامه مسیر ادامه دهید و همیشه نکات بالاتر را ببینید. آنها تغییراتی واقعی در زندگی خود ایجاد کرده اند و از من الهام می گیرند که فکر کنم ، مرد ، در حال حاضر چه کاری می توانم انجام دهم تا زندگی من بهتر شود؟ من به جستجوی جواب های روی سطح افتادم: حرکات کششی ، ورزش ، درمانی ، آفلاین ماندن.

چند ماه بعد از آن دسامبر ، u / foobarbazblarg لحظه کوتاهی از ضعف داشت که او به ماههای قدرت تبدیل شده است: او در واقع نشان سالها را در اقدامی شجاعانه از صداقت خالص تنظیم می کند. آن درس تا به امروز با من طنین انداز بود: در نهایت ، بزرگترین دارایی که ما به عنوان افراد در این مبارزه داریم صداقت

در همین زمان ، من شروع به قرار دادن کلمات به یک مشاهده ساده کردم. من معتاد پورنو هستم. من نمی توانم انتظار داشته باشم که قبل از اعتیاد به خودم برگردم. من معتادم اعتیاد اتفاقی بود که برای افراد دیگر افتاد و حالا هم برای من اتفاق می افتد.

راه پیشرفت ، من آموخته ام ، نه به گذشته ، بلکه به امروز است. آینده همیشه در حال حاضر است و شما نیازی نیست که منتظر بمانید تا آن شخصی باشید که فکر می کنید 90 روزه باشید. آن شخص را بردار ، و همین الان باش.

من اکنون با تمام قدمهایی که برداشتم در نیمه کوه ایستاده ام. امروز رکورد جدیدی شروع می شود و من لعنت می کنم.

و بخش مورد علاقه من این است که همه تاریخ ها چقدر شاعرانه هستند. دسامبر گذشته 8th ، من در روزهای 68 به بزرگترین خط قبلی خود رسیدم. در ماه دسامبر 8th ، بعد از سالها تلاش و شکست 90 ، در روزهای 8 خواهم بود.

هرگز شک نکنید که غلبه بر اعتیاد پورنو امکان پذیر است. من بارها و بارها تلاش کرده ام و شکست خورده ام ، و اینجا هستم ، فردی شادتر ، قوی تر ، با اطمینان تر هستم. من متوقف شدم برای بهتر شدن زندگی ، زیرا همیشه می توانم هم اکنون زندگی بهتری داشته باشم.

من آن را زیاد می گویم ، اما قبل از ژوئن گذشته ، آنقدر از غذا استفاده می کردم که نخوردم یا نخوابیدم و بیرون نرفتم. پورن داشت من رو نابود می کرد. ترسیده بودم ، ناامید شدم.

امروز ، من به تحقق دیدگاه خود بسیار نزدیک هستم یک روز ، من بدون شمشیر در دست در برابر پورنو ایستادم ، زیرا نیازی به آن نداشتم.

دیگر نمی ترسم. امروز من قدرتمندم و فردا حتی قوی ترم.


به روز رسانی - این خیلی فریبنده است

سلام مردم بیش از 5 سال از کارهای دیگر هوشیار و 500 روز رایگان پورنو است. در 5 سال گذشته (و 500 روز گذشته) اوضاع به تدریج بهتر و بهتر شده است ، اما به طرز خوبی ، چند هفته گذشته بسیار شدید بوده است. من همیشه ترانه ها را می نوشتم اما در واقع هیچ وقت بستری برای آن نداشتم. اکنون من یک گروه موسیقی دارم و ما در حال ضبط مواد قدیمی ، تهیه مواد جدید و برگزاری کنسرت هستیم. صادقانه فکر می کنم ترک فرصت پورنو (و هوشیاری) و کار کردن روی همه چیزهایی که از آنها فرار می کردم دلیل این فرصت من است. مثل اینکه ، من بازتر شده ام قبل از اینکه به روی خودم ، به دنیا ، به خاطر احساساتم بسته شوم. در حقیقت من مطمئن هستم که این امر مربوط به ترک پورنو است.
من همیشه موسیقی می نوشتم اما همیشه واقعاً مورد توجه قرار گرفته یا از دست می دهم. مانند ، من هرگز نتوانسته ام به طور مداوم بنویسم. علف های هرز کمک کردند و من بعد از هوشیاری یک هجوم خشک عمده ای داشتم که هیچ نوشتاری نداشتم. اگرچه برخی از موارد مورد علاقه من است. آهنگهایی که من قبل از سیگار کشیدن یا هر چیز دیگری نوشتم ، بنابراین می دانم که فکر می کنم به این چیزها احتیاج دارم. اما اخیراً من واقعا چیزهای خوبی ارائه داده ام. من هرگز در هر مورد 100٪ مطمئن نیستم ، اما قطعاً در این چند ماه اخیر آستانه "قطعاً نه" را به "قطعاً شاید" عبور داده ام.
من امشب یکی دیگه رو پمپ کردم. همینطور که با گیتارم آنجا نشسته بودم از خودم می پرسیدم ... این چیست که یک آهنگ متوسط ​​را از آهنگی که من دوست دارم جدا می کند؟ چه چیزی یکی را که احساس چسبندگی و اجبار می کند از آنچه احساس اصیل و هنری می کند جدا می کند؟ چه چیزی باعث می شود که من یک آهنگ را به عنوان ناخواسته و آهنگ دیگر را به عنوان یک حافظ کل شناسایی کنم؟
و صادقانه بگویم ، من پاسخی پیدا نکردم. من فکر می کنم مثل ... این چیزها فقط فراتر از من است. اگر سعی کردم آن را بفهمم یا آن را با کلمات بیان کنم ، دوست دارم همه را با هم از دست بدهم. شما فقط نمی توانید نمی توان آن را در یک علم خلاصه کرد.
نمی توانم بگویم من به مواردی رسیده ام که کلاهبرداران یا نگهبانان فوری بوده اند. اما ... من نمی دانم. شما هرگز نمی دانید چه اتفاقی می افتد. بنابراین در حال حاضر من با نگه داشتن آنها در گروه "قطعاً شاید" مشکلی ندارم. خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد. باز هم ، من این نیستم که آنها را دور بریزم ، یا آنها را نگه دارم ، یا اینکه بفهمم چرا چیزی احساس درست می کند یا چیزی اشتباه احساس می شود. هر چقدر می خواهم آن را در یک علم خلاصه کنم ، نمی توانم.
و همه اینها ، مردمان ، واقعاً برای صحبت در مورد ترانه سرایی نیست. این برای صحبت کردن در مورد زندگی است. من نمی دانم چرا ارزشش را دارد ، یا چرا باحال است ، یا اینکه چرا گهی های بد گاهی اتفاق می افتد ، یا جایی که من می روم یا آنچه که اتفاق می افتد اتفاق می افتد. فقط نمی توان آن را در یک علم خلاصه کرد.
و من فکر می کنم که این واقعا یک چیز خوب است. چون ، من نمی توانم به شما بگویم این زندگی چیست ، اما لعنتی. این چند گه جالب است.
با تشکر.


به روز رسانی - در روزهای 89 روزهای پورنو و 8 به مسافرت ، من فکر می کردم رسیدن به روزهای 90 مرا شفا می دهد ، اما بهبودی مرا به روزهای 90 می کشاند.

من این را در پاسخ به یک سوال گروه خصوصی نوشتم "فکر می کنید کجا در بهبودی قرار دارید؟" من دوست دارم که چطور اتفاق افتاده ، بنابراین من آن را اینجا به عنوان یک جشن قبل از جشن ارسال می کنم. فردا 90 روزه بدون پورنو است و من پس از 8 سال نتوانستم هیجانم را حفظ کنم تا به این مرحله برسم.

من وارد فصل جدیدی از بهبودی خود هستم. طی 7-8 سال گذشته ، من در آن مرحله ابتدایی و بدون نیاز به پورنو درگیر شده ام که با اصرار و تلاش در مورد هر ترفند و میانبری که می توانم برای بهتر شدن سریع try تلاش کنم ، تلاش کردم. فقط یک بار که من به طور رسمی به pornfree پیوستم و NoFap را به گذشته اضافه کردم ، شروع به پیشرفت واقعی کردم ، اما بسیار کند بود. داشتم از اعتیاد عمیق به پورنو خارج می شدم که اساساً نقطه پایان تمام مشکلات دیگر زندگی من بود. مبارزات رابطه؟ از پورنو استفاده کنید مدرسه خیلی سخته؟ از پورنو استفاده کنید فقط احساس خوبی ندارید؟ از پورنو استفاده کنید خسته؟ از پورنو استفاده کنید روابط خانوادگی تیره و تار است؟ از پورنو استفاده کنید پورن کاملاً به معنای واقعی کلمه راه حل من برای همه مشکلاتم بود ، نه اینکه بگویم حتی اصلاً یک راه حل بود.

من در هنگام پیوستن به پورن فری ، جایی که 62 ، 42 ، و 68 روز قطعه رفتم ، رگه های اولیه شگفت انگیزی داشتم ، پس از اینکه اساساً 7 سال به طور مستقیم پیشرفت نکردم. از این بابت احساس خوبی کردم ، اما چیزی کم بود. من می خواهم آن را به 40 روز ، و سپس شروع به زیرچشمی نگاه کردن و سپس اساسا پرخوری واقعا سخت برای هفته ها در پایان. مشکلی درست نبود و من تصمیم گرفتم که فقط ممتنع نمی تواند مرا شفا دهد. برای ممتنع مجبور شدم مرا شفا دهم.

بنابراین من در رشته های طولانی سال ، یک رکورد ماهانه داشتم که پیشرفت من و تعیین اهداف را ردیابی می کرد. من چند ماه اول لج کردم و سعی کردم بفهمم اهداف واقع گرایانه چیست و چه چیزهایی قابل دستیابی است ، و تصمیم گرفتم یک هدف آسان "چتر" تعیین کنم که هر روز فعالیت های آن را برای رسیدن به هدف بزرگتر تقسیم می کنم.

من تا ماه سپتامبر که تصمیم گرفتم شغل خود را ترک کنم و به خانه برگردم ادامه می دهم تا چند ماه دیگر لکنت زبان خود را ادامه دهم تا بهبودم را جدی تر انجام دهم. من با یک محیط کار منعطف کار ساده ای گرفتم.

با چند ماه تلاش برای تغییر در زیر کمربندم ، من فکر بهتری درباره آنچه واقعی برای من بود ، داشتم. بنابراین من با ایجاد یک گروه پشتیبانی شروع کردم. من با بسیاری از دوستان قدیمی دوباره بهم وصل شدم و همین امر مرا از رایانه من دور نگه داشت. سپس روز به روز شروع به پرداختن به بیت های دیگر کردم. من به یک گروه تمرینی پیوستم تا سطح تناسب اندام خود را به صورت کنترل شده تحت فشار قرار دهم ، بعد از خودم و آپارتمان به طور مرتب تمیز کنم ، پیاده روی های طولانی را در خارج از منزل انجام دهم و رایانه را کنار پنجره برای نور آفتاب تنظیم کنم.

فکر می کنم چیز بزرگی که برای من تغییر کرده رابطه من با NoFap است. من هنوز هم با وجود تصمیم به دور انداختن این ایده ، رابطه ناپایداری با آن داشتم. من نمی دانستم که چگونه می توانم خودارضایی را دوباره در زندگی خود وارد کنم. من همچنین تعداد زیادی اسباب بازی جنسی داشتم که جمع آوری کرده بودم. چیزی در درون من احساس می کرد که به هیچ وجه نباید از این بابت احساس بدی داشته باشم ، زیرا صحبت از ناامنی بود. من در ماه اکتبر فاش شدم: NoFap هیچ فایده ای برای من ندارد. برای من ، این نشان دهنده تمام ناامنی هایی است که من در مورد بدنم و در مورد یک موجود جنسی دارم. سپس فهمیدم: دنبال NoFap ، حتی در گذر تصادفی "فقط 7 روز می روم" ، چیزی بود که باعث می شد از بدنم متنفر باشم و هر بار که تحریک می شوم ، س questionال کنم. تحریک شدن اشکالی ندارد! جنسی بودن اشکالی ندارد! چیزی که خوب نیست پورنو است.

این زمانی است که من به حقیقت سخت پی بردم: NoFap یک طلسم ناشی از پورنو برای من بود.

من دوست دارم که وقتی منتظر می مانم احساس بهتری داشته باشم ، اما این وسواس داشتن ارگاسم به خودی خود آنچه پورنو با من انجام می داد بود: من را وادار می کند که زندگی خود را برای دور شدن از خانه سازمان دهم. NoFap مسابقه ای بود که چه مدت می توانستم آن را نگه دارم ، و این یک رفتار پورنو بود که درست زیر بینی من پنهان بود.

از آن زمان ، من به خودم اجازه داده ام که از اسباب بازی های جنسی خود آزادانه استفاده کنم و اساساً هر کاری را که می خواهم با استمنا با دو قانون انجام دهم. 1: این کار را دو بار در یک روز انجام ندهید. 2: صبح این کار را نکنید. این دو بیت همان کاری بود که من با پورنو انجام دادم ، و این قوانین برای من بسیار خوب عمل کرده است. من در واقع به دلیل پذیرفتن بدن و نیازهای جنسی خود ، رابطه جنسی و استمنا را از پورنو جدا کردم.

من طی این چند ماه گذشته بسیار رشد کرده و مهارت بسیار مهمی را کسب کرده ام: توانایی تشخیص آنچه می توانم و نمی توانم انجام دهم. با شناختن گام های کوچکی که می توانم بردارم ، از فرسودگی شغلی جلوگیری می کنم و هر پیروزی کوچکی را که کسب می کنم جشن می گیرم.

من می خواهم چیزهای بیشتری بگویم ، اما کوتاه آن این است که من بر شیاطین گذشته ام سایه انداخته ام. در سالهای 1.5 گذشته ، من خطاب کرده ام و غلبه کرده ام:

  • افسردگی و اضطراب
  • شرط بندی از دوستان نزدیک من
  • رابطه ناسالم من با استمناء و NoFap است
  • عادتهای بد ورزش من
  • زبان منفی عادت

احتمالاً موارد دیگری است که من فراموش کرده ام ، اما این تغییرات به تنهایی درک روزمره من از زندگی را از "من از خودم و همه چیز در مورد زندگی خود متنفرم" به "من خوب هستم و در واقع جایی که هستم دوست دارم" تغییر داده است.

من واقعاً با چیزی در ارتباط بودم تو / کوتاه در پست قبلی گفتم در r / pornfree. وی گفت زندگی وی قابل کنترل بوده است.

یک روز از سال 90 ، من صمیمانه معتقدم که خودم تقریباً به آن نقطه رسیده ام. همه چیز قابل کنترل است. من می توانم یک تغییر مثبت را که می خواهم ایجاد کنم آرزو کنم و خودم را به آنجا برسانم. دیگر از مشکلاتم فرار نمی کنم. وقتی به پشت سرم نگاه می کنم ، رشته کوه هایی را می بینم که برای رسیدن به این نقطه صعود کرده ام. فقط از اینجا بالا است و من هر روز با هیجان از خواب می پردم و می بینم که بعد به کجا می روم.