سن 25 - ED و تاخیر در انزال بهبود می یابد. طلسم های مرتبط با پورنو تقریبا از بین رفته است

در ماه ژوئن گذشته ، من به منظور بازگرداندن peen به شکوه از دست رفته طولانی خود ، و متوقف کردن احساس یک انحطاط کامل ، من متوقف شدم. این برای همه شما است که هنوز درگیر مبارزه هستیم ، تا در مورد راه طولانی بهبودی بیاموزید.

موضوع اصلی در داستان من ارتباط من با دخترانی است که دور از هم زندگی می کنند و بنابراین ما فقط می توانیم هر چند ماه یک بار دیدار داشته باشیم. او در مورد عادت های قدیمی من و رد فعلی من فاپیگ می داند، و از طریق و از طریق آن حمایت کرده است.

الان تقریباً یک سال می گذرد. باید مراحل مختلفی را طی می کردم. اگرچه بعد از گذشت یک ماه و نیم و نیم (تابستان گذشته) نعوظ سخت و قابل اعتماد خود را به دست آوردم و ارگاسم از بدن خارج شده بود ، اما در آخرین لحظات قبل از اوج گرفتن مجبور بودم به خیالات قدیمی خود متوسل شوم. چرا؟ من نمی دانم. شاید به دلیل ترس از دست دادن boner. شاید به این دلیل که عادت های قدیمی سخت می میرند.

سریع به زمستان سال گذشته. دوباره او را می بینم فقط یک بار توانست به درون او بیاید (تابستان گذشته نتوانست چنین کاری کند زیرا او در سال قبل از میلاد حضور نداشت و کاندوم ها فقط کار نمی کردند). در زمان های بعد از آن ، واژن بیش از حد شل ، بیش از حد تحریک کننده احساس می شود. شاید این حتی در مورد احساس جسمی نبود بلکه واقعیت این بود که هیچ فسادی در کار نبود. این باعث استرس و فشار اضافی من می شود و احتمال آمدن را حتی کمتر می کند. یک احساس آزار دهنده در پشت ذهنم باقی مانده است. آیا هیچ وقت نمی توانم انحرافی را کنار بگذارم؟ آیا مغز من برای همیشه خراب شد؟

هر چند وقت یک بار ، هنوز دراز می کشم و خیالات جنسی خود را دوباره زنده می کنم. قادر به مقاومت در برابر ضربه زدن بود ، اما نه افکار. با گذشت زمان ، تعداد آنها کمتر و کمتر می شود. نوری درخشان در انتهای تونل. بالاخره شاید انحرافات بتوانند از بین بروند.

2 ماه پیش. دوباره او را دیدم برای اولین بار، احساس کردم که جنس ما در مورد عشق ورزیدن بود، نه فقط جنسیت. احساس باور نکردنی در یک سطح کاملا متفاوت آیا این به این معنی است که ذهن من درمان شده است؟ آیا من در حال حاضر تبدیل به یک انسان شایسته و معقول هستم؟

2 هفته پیش. چندین بار داخل شد خیالات کثیف بیشتر اکنون از بین رفته است. 99٪ از اوقات او را به گونه ای خیال پردازی می کنم که باعث شود من پیر کاملاً خسته شده باشم و با عصبانیت برای جستجوی مطالب جدید کلیک کنم. هر چند وقت یکبار عجیب به ذهنم می ریزد ، اما به نظر می رسد بقایای یک نظم قدیمی ، خیلی سرسخت است و نمی تواند رها شود.

هر وقت چیزهای کثیف گذشته را تصور می کنم ، واقعاً من را روشن نمی کند. این بیشتر از منظر تحلیلی است. چگونه این امر تاکنون حاصل شده است؟ چرا پورنو ژاپنی زمانی یکی از ویژگی های اصلی زندگی جنسی من بود؟ چرا من به توالت هواپیما عقب نشینی کردم تا با عصبانیت به لیتروتیکا حرکت کنم؟ آیا انحرافات ناشی از اینترنت فقط نشانه دیگری از بیگانگی است که در زندگی جهان اول با آن روبرو هستیم؟ اگر این فناوری نتواند ما را خوشحال کند ، چه فایده ای دارد؟

ما می توانستیم ساعت ها در مورد این سالات بحث کنیم. آنچه می خواهم به شما نشان دهم این است که راهی وجود دارد. نه فقط از نعوظ نرمتر از پنیر مرطوب ، بلکه از زندان روانی تخیلات جنسی منحط. این فقط آسان نیست ، و به زمان نیاز دارد. من فکر کردم که تقصیر و نگاه کردن به پورنو قسمت سختی بود. معلوم شد که این آسانترین قسمت بود زیرا تمام آنچه که لازم بود این نبود که دستهایم را به کارهای خاصی برسانم. متوقف کردن افکار و احساسات دشوارتر است.

ارتباط دادن - تقریبا یک سال در پیشرفت من.

by دکتر کوارپین


 

پست زودتر -

در مبحث قبلی خود که حدود 3 ماه NoFap بود ، من به دلایل شروع و چگونگی تأثیر آن بر رابطه من به خوبی اشاره کردم. داستان کوتاه کوتاه: وقتی من با دوست دخترم بودم که روزانه 1-3 بار به خاطر پورنو نفرت انگیز خسته می شدم ، وانگ من همه مورد علاقه نبود (حدس می زنم در مقایسه با چیزهایی که نوجوانان اکنون با آنها بزرگ می شوند ، نسبتاً رام باشد؟) ) سالها ، NoFap انجام داد و اوضاع خیلی بهتر شد.

او برای چند هفته در تعطیلات تعطیلات آمد. چهار ماه از خداحافظی او در آخرین روزهای تابستان می گذرد. من دیگر نگران وانگ نیستم ، این قدرتمند است و برای مدت طولانی سخت می ماند. هنوز هم برخی از مواردی که من دارم:

    در حالی که در داخل P بود: من اولین بار که این کار را انجام دادم وارد او شدم (او اکنون قرص های ضد بارداری دارد ، قبل از اینکه چند بار از کاندوم استفاده کنیم اما برای او بسیار ناراحت کننده بود ، اکنون احساس طبیعی خیلی بهتر است) ، اما از آنجا که آنها فقط با كمك دستان او آمده ام. وضعیت مشابه با BJ. لعنتی گربه / BJ احساس خوبی دارد ، اما در واقع تحریک کافی را برای شما ایجاد نمی کند. بعضی اوقات مجبور شدم به بستن چشم و خیال پردازی متوسل شوم ، اگرچه حداقل خیال پردازی ها به اندازه روزهای YesFap فاسد نیست.

    مربوط به نکته آخر ، چند اضطراب: من همیشه وقتی با او هستم فوق العاده شاخ هستم. آنقدر شاخی است که احساس نمی کنم فقط می توانم دراز بکشم و لرزم. دیک من فقط در داخل سرم فریاد می کشد تا به داخل واژن او برود ، حتی وقتی که واقعاً دلم نمی آید. این یک نوع آزار دهنده است زیرا نیازی به مدام فاک کردن نیست ، به خصوص اگر من دیشب یا نیم ساعت پیش آمدم. من حتی دوست ندارم که مرتب تقدیر کنم ، احساس سختی می کنم که فقط یک سفتی داشته باشم و به آرامی آن را سکته کنم ، یا فقط قاشق به هم بچرخانم و دیسکم را در امتداد باقیمانده او قرار دهم. اما این مثل این است که خروس من مدام در گوش های من فریاد می زند که باید فاک کند و بیاید. اگر صدا شبیه "FUCKFUCKSEXSEXPUSSYPUSSY" باشد ، سر و صدای زیادی وجود دارد. استرس زا است احساس می کنم دیک من حتی نمی خواهد واقعاً رابطه جنسی برقرار کند - او فقط می خواهد بارها و بارها بیاید (شاید طنین انداز روزهای پورنو گذشته ای است که هنوز هم مانند گرد و غبار در جهان در ذهنم مانده است؟). من ffs نوجوان نیستم ، اکنون 25 ساله هستم.

به طور کلی همه چیز خوب است. من دیگر نگران سلامتی موز نیستم و باید اکنون روی سر و صدای ذهنی تمرکز کنم. این باعث می شود احساس کنم از توانایی های من برای دوست داشتن او کاسته می شود و این کاملاً گیج شده است. ما هنوز اوقات خوبی را گذرانده ایم و چند هفته دیگر با هم ملاقات خواهیم کرد اما من از اینکه هنوز یک هیاهو هستم و نمی توانم فقط برای چند دقیقه رابطه جنسی را آرام کنم احساس بدی دارم.

از طرف مثبت ، حداقل من می توانم او را برای مدت طولانی خوب لعنتی کنم. آخرین باری که وارد یک دختر شدم (که در سال 2013 بود) حدود 1 دقیقه تمام شد ، یا کمتر. در پایان احساس می کنم رضایت او مهمتر از من است. حدس می زنم بعضی چیزها فقط زمان بیشتری لازم دارد تا در ذهن شما متعادل شود. بالاخره احساس می کنم همه چیز خوب خواهد شد.

توجه داشته باشید در مورد ابرقدرت ها + نکته برای همه: در ابتدای ماه نوامبر من خیلی خسته می شدم ، و این توانایی من را برای خوب انجام دادن در مدرسه و انجام تمرینات ورزشی کمرنگ می کرد ، که حال من را بدتر می کرد. من روزانه 12 ساعت را می خوابم. من یک آزمایش خون انجام دادم ، معلوم شد که سطح ویتامین D (که در واقع یک ویتامین نیست و بیشتر یک استروئید نیست) بسیار پایین بود ، امری رایج برای همه بزرگسالان در کشورهایی که فصول زمستان دارند و نور خورشید کم است. نسخه ای برای ویتامین D اضافی ، به علاوه قرص های اضافی ویتامین D از سوپرمارکت (که دوز بسیار کمی نسبت به داروخانه دارند ، اما من می توانم آنها را روزانه و نه هفتگی مصرف کنم) دریافت کردم ، و اکنون احساس خوبی و انرژی دارم.