سن 29 - برای کسانی که نیاز به اثبات دارند

من در دوره ای از سال های نوجوانی و تاکنون (29 ساله) کاملاً به پورنو اعتیاد پیدا کردم و اخیراً این مسئله به من جلب شد که من درگیر رابطه جنسی وب کم شدم ، پیگیری که به همان اندازه رقت انگیز است ، اما بسیار وقت گیر تر است از تماشای پورنو منظم (ساعتهایی که با خروس در دست منتظر کسی است که مایل است برای شما برهنه شود ، نگاه کردن به تصویر نفرت انگیز خود را در همان نوری که اکثر کاربران دیگر شما انجام می دهند).

بنابراین در حدود کریسمس سال گذشته ، من قول دادم که تغییری ایجاد کنم. ببینید ، من دختری را ملاقات کرده ام و مطمئناً مانند بسیاری از شما ، این چیزی برای من کاملاً غیرمعمول بود. قد بلند ، بلوند ، زیبا ، جالب ، دلسوز ، باهوش و خنده دار تنها برخی از صفتهای خارق العاده ای است که می توانید برای توصیف او استفاده کنید و برای اولین بار در طی این سالها من را لرزاندند. ما با هم خوب بودیم ، اما او در یک رابطه بود که ، در حالی که طولانی مدت بود ، در آستانه پایان یافتن بود. نشانه 4 ماه انتظار.

این یکی از افتخارآمیزترین دستاوردهای من است ، زیرا می دانم که در آن ماههای دور از ذهنم تنگ نشدم. هدفم را در چشم داشتم. من می دانستم که روزی با هم خواهیم بود ، تا زمانی که بتوانم آن را کنار هم نگه دارم و نظم و کنترل خود را حفظ کنم. من یک آپارتمان جدید اجاره کردم. به فرم رسیدم. من عصرهایم را به معاشرت و روزهایم می پرداختم تا در کارم عالی باشم. همه این موارد با کمی کنترل خود و هدف گذاری امکان پذیر شد.

ماهها می گذشت و اوضاع دقیقاً همانطور که برنامه ریزی کرده بودم پیش می رفت. ما دور هم جمع شدیم و من خوشحالتر از سالهای گذشته بودم. میل جنسی من از پشت بام بود (او در بسیاری موارد در این مورد اظهار نظر کرد) و من هرگز احساس اعتماد به نفس بیشتری نمی کردم. این بود ، تا اینکه من یک اشتباه مهلک کردم.

او چند هفته پیش به تعطیلات رفت. دو هفته مانده است. هفته اول را پشت سر گذاشتم و بعد به خودم گفتم که احتمالاً باید راهی برای رفع تنش پیدا کنم ، حالا که این دختر را در زندگی دارم ، دیگر مشکلی ندارم. و دوستانم ، اینجا جایی بود که اثبات اعتیاد خود را پیدا کردم. اثبات اینکه من هرگز نباید آنقدر احمق بودم که به دنبالش باشم. بلافاصله به آنجا برگشتم ، ساعتهایی که دیک را در دست داشتم ، خسته ، بی حال و همه چیزهایی که برایم نمی خواستم سپری کردم.

او چند روز پیش به خانه آمد. اوضاع مثل هم نیست نمی توانم از تیرگی که اجازه داده ام مرا در بر بگیرد ، بیرون بیایم. من نمی توانستم در اولین شب بازگشت با هم اوج بگیرم. در لحظه دوم به سختی می توانستم بیدار بمانم. حتی وقتی با او صحبت می کنم ، احساس می کنم صدایم چیزی را از دست داده است. مثل بقیه من احساس ضعف می کنه

او چندی پیش از خانه خارج شد و من امیدهایم را دارم. من بعد از نوشتن این مطلب از اینترنت دور می مانم و می دانم که اگر دوباره بتوانم خواسته هایم را کانال کنم ، می توانم به همان جایی که قبلاً بودم برگردم. امیدوارم 4 ماه دیگر طول نکشد.

بنابراین برای شما در خارج که قدرت nofap را زیر سوال می برید ؛ به کسانی که به دنبال اثبات هستند تا جایی که جعبه پاندورا را باز می کنید و شیاطین خود را آزاد می کنید. به کسانی که می خواهند باور کنند اگر فقط قادر به تسلط بر خود و خواسته های خود باشند ، می توانند خود را متحول کنند ، می گویم:

بگذارید گواه شما باشم. زیر سوال نبر فقط انگشت شست را در چشمه نشاط دوباره کشف نکنید. انجام دهید. این کار را بکن و نگذار مثل مثل من بلغزد. سپس به اینجا بیایید و داستان خود را بگویید.

ارتباط دادن - برای کسانی که نیاز به اثبات داشتند

by JaBoBo86