سن 30 - ذهن و بدن من در نهایت از نظر جنسی در یک صفحه قرار دارند

امروز روز 150 سفر من است. من فراز و نشیبهای خود را در طول مسیر ، با روزهای خوب و روزهای بد داشته ام. برخی از افکار که در ذهن من است: وقتی به پایین ترین نقطه خود رسیدم ، به مردی که بودم ، نگاه می کنم و از میزان پیشرفتم متعجب هستم.

من فکر می کنم 2011 به عنوان یک مرد پایین ترین نقطه شخصی و معنوی من بود. دوست دختر 4.5 ساله من را به خاطر مرد دیگری رها کرده بود ، من تقریباً هر روز مشغول تماشای فیلم های پورنو و خودارضایی بودم و احساسات خصوصی من بین احساس غم و اندوه شدید و عصبانیت شدید در نوسان بود. بیشتر از همه ، هر وقت تکون می خوردم ، به آینه دستشویی نگاه می کردم و می گفتم "از خودم متنفرم. چرا من این کار را می کنم؟ " احساس می کردم مردی با چندین شخصیت هستم. علناً ، من جبهه ای شاد را در پیش گرفتم. اما به طور خصوصی ، من یک ظرف غذا وحشتناک بود.

پیدا کردن عشق زندگی من را تغییر داده است من یک سال و نیم در یک رابطه پایدار بوده ام. من و دوست دختر من کامل نیستیم. اما او نخستین (و تنها) شخصی است که من در مورد مبارزات خود با پورنو باز کردم. و به جای اینکه توسط من دفع شود ، او گفت که تا کنون می فهمید که باید در کنار من بایستد. من نمی توانم به شما بگویم که این موضوع چقدر برای من مهم بوده است. شما بچه ها نیز بسیار پشتیبان بوده اید ، اما بالاخره پذیرفتن مبارزات من با یک زن یک نقطه عطف واقعی برای من بود. ممکن است همین کار را برای شما انجام دهد.

مدت زمان زیادی طول کشیده است ، اما در نهایت احساس می کنم که میل جنسی من تحت کنترل است همه در اینجا متفاوت هستند. برخی "حالت سخت" را انتخاب کرده اند و من به این انتخاب احترام می گذارم. برای من ، "حالت استاندارد" کار کرده است. من و دوست دخترم یک زندگی عاشقانه سالم و شاد ایجاد کرده ایم. حدس می زنم که ما احتمالاً هفته ای یک بار ، گاهی دو بار رابطه جنسی برقرار می کنیم. اما دیگر احساس نمی کنم تحت کنترل انرژی و تمایلات شدید جنسی قرار گرفته ام. وقتی می خواهم رابطه جنسی برقرار کنم از آن لذت می برم. اما دیگر تمایل ندارم هر روز به نوعی تجربه جنسی داشته باشم. سرانجام احساس می کنم ذهن و بدنم در یک صفحه قرار گرفته اند.

هرچه به جلو نگاه می کنم ، می دانم که سفرم به پایان نرسیده است. من نمی توانم این واقعیت را کنترل کنم که پورنو همیشه در آنجا خواهد بود. من کارهایی که انجام می دهم را کنترل می کنم ، و چگونه به آن پاسخ می دهم. من می دانم که باید هر روز به اعتیاد خود ادامه دهم. اما این را هم می دانم که هر بار که می توانم کارهای درست را انجام دهم ، پورنو کمتر و کمتر از من تعریف می کند.

ارتباط دادن - بازتاب در روزهای 150

by Seachange2014


پست قبلی

من 30 ساله هستم. از حدود 13 سالگی PMO انجام داده ام.

4 سال است که سعی می کنم پورنو را کنار بگذارم. تا زمان پیوستن من به این انجمن ، شروع به فكر كردن درباره مسئله خود با روشی منطقی تر و علمی كردم.

سخت است که بگویید دقیقاً چه زمانی رگه های طولانی تری را تجربه خواهید کرد. به نظر من ، در حالی که عود عود می کند ، آنچه در واقع مهم است ، خود عود نیست - بلکه همان چیزی است که شما از آن یاد می گیرید. چه عاملی باعث شد که به تجربه PMO برگردید؟ چگونه می توانید آن محرک را از زندگی خود حذف کنید؟ مکث ، تأمل و ایجاد تغییرات جزئی. با گذشت زمان ، چیزهای کوچک می توانند اتفاقات بزرگ را رقم بزنند.

همه افراد حاضر در اینجا دلایل مختلفی برای تمایل به ترک آن دارند. تلاش من برای تغییر با ملاقات با زن جدیدی است که من بسیار برای او مهم هستم. PMO در طی روابط قبلی من در پس زمینه کمین کرده است - من نمی خواهم این مورد در مورد این رابطه وجود داشته باشد. GF من از مبارزات من با PMO اطلاع دارد ، زیرا من به او گفتم ، و او مایل است از من پشتیبانی کند ، به شرطی که من به آن پایبند باشم ، و به شرطی که در این مورد با او صادق باشم.

شما می توانید آن را انجام دهید باز و صادق باشید. از اشتباهات خود بیاموزید و رشد خواهید کرد.