سن 35 - من به چشم مردم نگاه می کنم. من آنچه را که فکر می کنم می گویم. مردم به من احترام می گذارند. تجارت من رونق دارد. دوست دختر فوق العاده زیبا من دیوانه من است

couple_DV_20110113050803.jpg

وقتی در انجمن های NoFap ثبت نام کردم کلمات "new man" را در نام کاربری خود قرار دادم ، عمدتا برای یادآوری آنچه که می خواستم انجام دهم - تبدیل شدن به یک مرد جدید و بهتر. تصور نمی کردم که در چنین مدت کوتاهی بتوانم یکی شوم. من بیش از یک دهه با PMO دست و پنجه نرم کردم. تنها بودم ، احساس بی ارزشی می کردم و تقریباً امیدم را از دست داده بودم.

هر زمان که پیشرفت می کردم ، زندگی مرا عقب می انداخت و دوباره مرا کتک می زد. پدر الکلی ، ترسهای عمده سلامتی ، جدایی والدینم ، مرگ پدرم ، اعتیاد مادر به مواد مخدر ، نفرت خانوادگی ، مشکلات سلامتی بیشتر ...

به نظرم هیچ وقت استراحت نکردم من دو سال برای معامله با شرم و اضطراب در درمان گذرانده ام ، فقط این که پزشک معالج خود را به من بست تا موقعیت دیگری را در بیمارستان بگیرد - این دقیقاً همان موقعی بود که من در واقع اعتماد به نفس او را شروع کردم. شخص دیگری که نمی توانستم روی آن حساب کنم. هیچ کس به من اهمیتی نداد و سازمان مجاهدین خلق کاملاً بر زندگی من پیشی گرفت.

وقتی سال ها پیش NoFap 2 را پیدا کردم ، بلافاصله روز ثبت نام کردم و ساختم 45. سپس شکست خورد. و دوباره شکست خورد. و دوباره. من همه چیز را امتحان کردم - مسدود کننده های محتوا ، محدود کردن زمان رایانه ام و انواع کنترل ها و حواس پرتی های دیگر با کمی موفقیت. نمی دانم چه چیزی باعث شد بالاخره من فقط نگویم ، اما هرچه که چند ماه پیش بود ، من آماده بودم. من قصد نداشتم پیر شوم و زندگی خود را هدر دهم (که من 35 هستم). زندگی من هنوز نجات یافت و من می خواستم زندگی کنم و محقق شود.

یکی از انگیزه های بزرگ این است که یک هفته بعد از شروع این آخرین فیلم ، من با دختری که چند سال پیش با او ملاقات کردم دوباره برقرار کردم. او 1200 مایل دورتر زندگی می کند. در ابتدا هفته ای یکبار با تلفن صحبت می کردیم ، سپس بیشتر اوقات texted می کردیم ، بعد زمان بندی صورت شروع می شد. چیزهای مشترک ما و روشی مشترک که دنیا را می بینیم باور نکردنی بوده است. ما اکنون در یک رابطه جدی متعهد هستیم و قرار است چند روز دیگر او را ببینم. ما در مورد همه چیز صحبت می کنیم ما هر دو چمدان داریم و هر دو با آن خوب هستیم. من به جرات می گویم زندگی او سخت تر از زندگی من بوده است و او هنوز چیزهایی دارد که باید از آنها بهبود یابد. بدون شک اوقات سختی خواهیم داشت ، اما او بهترین دوست من است و ما با هم در آن هستیم. با گذر از آنچه من داشته ام به من اطمینان می دهد که می توانم در هر زندگی بتوانم آن را بکنم ممکن است راه ما را بپیماید. خوب یا بد ، به نظر می رسد ما هر روز در کنار هم و نزدیکتر می شویم. این یک فاصله بزرگ از صمیمیت جعلی است که پورنو ارائه می دهد. در صورت تمایل در یک رابطه واقعی قرار بگیرید. بسیار بی ارزش تر از PMO است. حتی اگر بنا به دلایلی این رابطه از بین نرود ، من می دانم که یک رابطه سالم چیست و می توانم یک رابطه دیگر را جستجو کنم. هیچ وقت این اتفاق نمی افتاد اگر من تماشای پورنو را متوقف نمی کردم.

من دیگر آرزوی قدم زدن ندارم. گاهی اوقات می خواهم به تصاویر یا فیلمهایی از زنانی بپردازم که به صورت اغواکننده یا کم لباس پوشیده اند می رقصند ، اما می آموزم که تسلیم این اصرارها نشوم. دیگر خیال نمی کنم. من در زمان حال هستم. به دلایلی اگر با یک زن واقعی در یک رابطه واقعی نباشد ، من علاقه ای ندارم. من و gf هر دو باکره هستیم و تا زمانی که ازدواج نکنیم همین راه را خواهیم داشت (اگر این اتفاق بیفتد ، به نظر می رسد همیشه بیشتر به نظر می رسد). من سپاسگزارم که اکنون قبل از خواب با یک زن در حال کنترل خودم هستم. من حتی نمی خواهم به این فکر کنم که اگر من دائما PMO باشم و سپس شروع به رابطه جنسی کنم (به خصوص پس از خواندن تجربیات در فروم فرعی "روابط") ، مغزم چه عکس العملی نشان می دهد یا احساس من چه خواهد بود.

این را نیز می گویم ، اکنون که احساسات را با PMO دفن نمی کنم ، کمی احساس غلبه در ذهنم است. من بعضی اوقات احساس می کنم بسیار خوشحالم و گاهی اوقات دیگر گریه می کنم (به دلایل زیادی - خودم ، خانواده ام ، gf). من با مسائل و شیاطینم روبرو هستم که در بعضی مواقع ناراحت کننده است ، اما بسیار با ارزش است. به gf من می گویم آنچه در ذهن من است. او مرا به خاطر اجازه ورود به من دوست دارد و به خاطر من که علیرغم گذشته ام هستم ، افتخار می کند. در حقیقت ، او به دلیل پیروزی های من بیشتر به من اهمیت می دهد. این زندگی است من ترجیح می دهم که با این کار مقابله کنم و بی حس باشم علاوه بر این ، من هر هفته سطح بیشتری دارم ، بنابراین شک دارم که اینگونه بمانم. از همه مهمتر ، من می دانم که چمدان من Mine است. هیچ کس نمی تواند آن را برای من حمل کند. اما من به اندازه کافی قوی هستم که این کار را انجام دهم. من این را هر روزه به خودم ثابت می کنم.

به چشم مردم نگاه می کنم. من آنچه را که فکر می کنم می گویم. زنان به چپ و راست به من ضربه زده اند. مردم به من احترام می گذارند. تجارت من رونق دارد. دوست دختر فوق العاده زیبا من دیوانه من است. احساس می کنم مثل یک مرد هستم. من وجدان پاک دارم من واقعی هستم. من تلویزیون کمتری می بینم و وقت کمتری را در اینترنت می گذرانم. من ترک شبکه های اجتماعی ترک ترکیه هستم. من بیشتر بیرون هستم من سالم ترم حتی اگر از مرگ و زندگی در مورد آینده و روابط و حتی موفقیت خودم می ترسم ، این قدرت را دارم که آنرا عرق کنم و به خودم جایزه و خوشبختی بدهم. این جدیده. اعتیاد آور است

اگر برای ترک PMO به هر انگیزه ای نیاز دارید ، پرونده من را به همین ترتیب در نظر بگیرید. زندگی من کمتر از 3 ماه است و زندگی من بیش از آن چیزی است که خواب دیدم.
احساس می کنم آسمان حد است زیرا واقعاً اینگونه است.

ارتباط دادن - 71 Days- تلاشی برای بیان کلمات واقع شده

by newman_unleashed