سن 35 - سفر 2 ساله من برای رسیدن به 90 روز

بیش از 2 سال پیش من یک روح گمشده بودم. من کاری نداشتم بنابراین وقت زیادی را صرف مرور اینترنت ، PMO ، netflix و یوتیوب کردم. من تصادف کردم ویدئوی بحث TedX با عنوان "آزمایش عالی پورنو". من Reddit و همینطور این زیر را کشف کردم.

اولین کار من در آن شد و من شروع کردم به قوی! من اعتقاد دارم که بیش از 30 روز قبل از عود رفتم. من همیشه برای گرفتن رگه های بزرگ 30 ، 40 + روز مدیریت می کردم و نسبت به این زیر شخصیت فوق العاده روان و مشتاق بودم. من در طی آن رگه ها احساس خوبی کردم. من تمام این "قدرتهای عالی" را انجام داده ام و آن را تجربه کرده ام- دوش سرما ، فلوتین ، کار کردن و غیره. من روزانه چندین بار از این زیر زمین بازدید می کردم. فکر می کنم پایان سال اول من بود ، واقعاً فکر کردم که آن را ساختم. به روزهای پرحاشیه 86 رسیدم و در حال تهیه گزارش روز 90 بودم تا اینکه به یک خواسته شتافتم ..

..با خودم فکر کردم - تفاوت امروز (وقتی که آن را به 86 روز رساندم) با 4 روز دیگر چیست؟ من می دانم که می توانم 4 روز دیگر انجام دهم بنابراین چه چیزی در 90 روز تغییر می کند؟ بعد از 90 روز؟ من می دانم که بدون PMO می توانم به رگه های طولانی بروم. من در آن سال بیشتر بدون PMO بودم. آیا واقعاً قصد دارم PMO را تا آخر عمر ترک کنم؟ من تنها بودم و احساس خستگی شدید کردم ، بنابراین 1 مورد را بدون پورنو مالش دادم ، نشان خود را تنظیم کردم ، و فهمیدم که تقریباً دوباره راه اندازی شده و کنترل می کنم.

من هنوز رگه هایم را بعد از آن ردیابی کردم ، اما کوتاه تر و کوتاه تر می شدند. من به طور متوسط ​​هفته ای 2 می گویم. چند خط 30 + در اینجا و آنجا. من از بازدید از این زیردستان خسته شدم ، و من همیشه تبدیل به یک redditor معمولی شدم که در تمام وقت به R / / می رفتم. من هر چند وقت یکبار به اینجا متوقف شدم ، اما بعد شروع کردم به ابراز نارضایتی از این زیردریایی. من احساس کردم که این یک محاصره است و همه چیزهایی که در مورد این زیر شوخی می شود درست است. "این یک فرقه است" و غیره. من شروع به توجه به reposts ها و همان memes های قدیمی و گزارش های روز 90 کردم. فرعی تازه بودنش را از دست داد.

گرچه هنوز مجرد بود ، اما واقعاً داشتم از زندگی خود راضی تر می شدم. خودم را به مدرسه برگرداندم. شغل جدیدی پیدا کردم و تمام مدت در اطرافم بود. هر وقت که برای بررسی این زیر برمی گشتم ، فکر می کردم که همیشه یک فضانورد هستم. من پست های برتر را می خواندم و فکر می کردم ، "گدای مقدس! من قبلاً همینطور فکر می کردم و می نوشتم! مرد ، آیا من یک بازنده عجیب و وحشتناک بودم! " اما من هر وقت دلم خواست به PMO ادامه دادم و دوباره از کنترل خارج شد. احتمالاً تصادفی نیست ، اتفاقاتی که در زندگی من رخ داده نیز بوده است.

من در آن نقطه غرور زیادی داشتم که به اینجا برگردم ، اما با نزدیک شدن به سالهای 2 ، ناامید شدم که به راحتی نتوانستم هدفی را انجام دهم. من شکستم و احساساتی و عصبانی شدم. روزهای 90 مهمترین و مهمترین هدف است و من هرگز آن هدف را تحقق نمی بخشم. قدرتهای فوق العاده ، مزایا و یا هر چیز دیگری را لعنت کنید - من فقط باید این هدف لعنتی را که قرار است انجام دهم انجام دهم. من فقط باید این کار را برای خودم انجام دهم ، و نه هیچ یک از افراد فرعی ، شخص ، دختر یا هر چیز دیگری. فقط هدف لعنتی را انجام دهید.

من تلاش کردم روز 1 ، روزهای 4 ، روزهای 2 و غیره. خیلی بیشتر از زمانی که در ابتدا شروع کردم تلاش کردم زیرا این چالش برای من تازگی داشت. هیچ کس نمی تواند اینجا ارسال کند که من قبلاً ندیده بودم یا اینکه می تواند به من کمک کند. سابقاً دیگر الهام بخش من نبودند ، اما فهمیدم که نارضایتی من از این زیردریایی واقعاً ناراحت و شرم من از خودم بود. بنابراین من هنوز بیشتر به اینجا آمده ام تا رگه هایم را بررسی کنم و گاها پست های خوبی را می خوانم. من دوست نداشتم که به اینجا بیایم و هنوز هم صادقانه عمل نمی کنم زیرا این موضوع را به من یادآوری می کند که من کی بودم

اما حقیقت این است که من برای فرار از این زیرآزمون به این زیرانداز نیاز داشتم. من یک اعتیاد دارم من قبل از من از فضانوردان الهام گرفته ام که در ابتدا به من کمک کردند. همه یکسان نبودند. همه آنها داستانهای متفاوتی داشتند که مرا لمس می کردند ، و اگر وقت آن را برای گفتن از اینجا نمی گرفتند ، شاید هرگز نتوانسته باشم از چنگال بروم و به همان اندازه که اکنون هستم خوشحال باشم. از زمان شروع این کار ، من کتابهای بیشتری را خوانده ام ، پس از آن من کل زندگی ام را انجام داده ام. من یک ماراتن انجام دادم. من یک روز عقب نشینی ساکت و آرام روز 10 را پشت سر گذاشتم. من در مدرسه و محل کار لگد می زنم. من دوستان زیادی پیدا کردم من تمام وقت کار می کنم و اجرا می کنم. این طبیعی جدید من است. اینها عادتهای جدید من است. من هنوز مجرد هستم ، اما من بسیار خوشحال هستم و تمام وقت با پتانسیل ها روبرو می شوم.

فضانورد شدم. اما من دیگر نمی خواهم فضانورد شوم. من فقط می خواهم یک مرد خوشحال باشم. در حال حاضر من به طور قطع در راهم. ممنون بخاطر وقتی که گذاشتید.

ارتباط دادن - سفر سال 2 من برای رسیدن به روزهای آخر 90 است

by budee126