احساس نزدیکی بیشتر و بیشتر با SO من و تمام اطراف شادتر. زندگی واقعا خوب است

lovers83.jpg

شما باید با غذای خود لذت ببرید. به این معنی که شما باید راه اندازی مجدد خود را جدی بگیرید زیرا این کار برای شما مفید است ، اما این به این معنی نیست که نمی توانید سرگرم شوید. من قصد دارم موفقیت خود را برای شما بازگو کنم. از کجا شروع کردم ، سفرم به اینجا ، و چطور حتی اگر یک سال یک ماه و دو هفته بعد از ظهر آزاد هستم ، اما هنوز هم باید هر روز کار کنم تا موفق شوم.

شصت و پنج روز پیش من عود کردم ، خوب آنچه که من عود می دانم. من با استفاده از برنامه و تلفن در تلفن خود به دنبال مسئله لباس شنای مصور ورزشی گشتم. من می دانستم که اشتباه است و به هر حال این کار را کردم ، و اگر SO من مرا گرفتار نمی کرد ، احتمالاً خیلی بیشتر از سوراخ خرگوش سقوط می کردم. او از من عصبانی بود و تمام موفقیتی که قبلاً به دست آورده بودم قابل بحث بود. از نظر او من کاملاً شکست خورده بودم و او را فرو راندم ، و من هم کردم. این واقعاً چشمانم را باز می کند که چقدر دوستش دارم و چگونه نمی توانم او را از دست بدهم. چقدر احمق بودم که عکسها را به جای او انتخاب کردم.

برای من اعتیاد به P از نه سالگی شروع شد. من ماشینهای برهنه پدرم را در گاراژ پیدا کردم و شروع کردم به تماشای آنها. نه فقط نگاه می کنم این احساس این بود که من می دانم کاری اشتباه انجام می دهم و آن را دوست دارم ، بنابراین مدام آن را انجام می دادم. حدود سیزده سالگی است که PMO را شروع کردم. من همیشه احساس گناه می کردم اما به هر حال این کار را ادامه دادم. بعداً که تلفن های هوشمند و اینترنت بسیار محبوب و قابل دسترسی شدند ، اعتیاد من فقط بدتر شد. این شروع به تأثیر بر کار و رابطه من کرد. من از PIED رنج می بردم و نمی توانم تمرکز کنم.

بعد از اینکه دوباره عود کردم و همه دنیای من خراب شد ، فهمیدم که باید تغییر کنم. آن وقت بود که اعتراف کردم اعتیاد دارم. من شروع به ایجاد تغییرات واقعی در زندگی ام کردم. SO من nofap را پیدا کرد و شروع به روزنامه نویسی کرد. من شروع کردم به جستجوی راه هایی برای ایجاد اعتماد مجدد در روابطمان. برخی از کارهایی که من انجام دادم این بود که من لیست وعده های خود را شروع کردم و لیست محدودیت های خود را دوباره تنظیم کردم و با هم نوشتم. من همچنین شروع به دیدن یک مشاور کردم تا درباره اعتیادم صحبت کنم.

آرام آرام بهتر می شوم. من اصلا P را از دست نمی دهم. من با SO و همه اطرافم احساس نزدیکتر و بیشتر ارتباط دارم. زندگی واقعاً خوب است. من می دانم که یک راه طولانی در پیش دارم و هنوز هم هر روز یاد می گیرم و بهتر می شوم. من این نیمه را کوتاه می دانم اما می خواستم آن را حفظ کنم و آن را بیرون نکشم. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که بهتر می شود و در این حالت چمن ها در طرف دیگر سبزتر هستند. اگر این مطلب را خوانده اید ، متشکرم ، و امیدوارم که این سرگذشت من بتواند برای هر کسی که سعی در بهتر شدن دارد مفید باشد.

ارتباط دادن - شام مرغ برنده برنده

by ستاره ی راک