از هیپنوتیزم برآمده است

hypno.jpg

من فقط می خواستم تجربه خودم را در زمینه ترک به اشتراک بگذارم. داستان من کمی افراطی است بنابراین شاید بعضی از شما با هم ارتباط برقرار نکنید. با عرض پوزش اگر این پست هیچ قانونی را نقض می کند من تصمیم گرفتم که زمان ترک کار است که مشغول Sissyfication Hypno شدم. ذهن من کاملاً از این فیلم ها فریب خورده بود که مستقیماً قصد شستشوی مغزی شما را به عنوان چیزی که نیستید ، شست.

من فردی مضطرب بودم که هرگز نخواستم بیرون بروم. پوست من شروع به رنگ پریدگی کرد. وقتی صحبت می کردم ، لکنت زبان لرزیدم که قبلاً هیچ وقت مانعی در گفتار نداشتم.

از جمله ، من دوستانی داشتم که از من س askال کردند که آیا حالم خوب نیست ، چون دیگر خودم بازی نمی کردم. فهمیدم که حالم خوب نیست. مشکلی جدی پیش آمده بود.

من تصمیم گرفتم که زمان آن رسیده که زندگی خود را برطرف کنم.

من به سالن بدنسازی برخوردم و تأثیرات بدی را که بر زندگی من ، پورنو ، مواد مخدر ، سیگار کشیدن و الکل بریده ام ، قطع کردم.

فهمیدم که در اعماق آن همه برای جلب توجه است. بعد از مدتی مجرد بودن ، به اعتیاد عمیق پورنو افتادم که منجر به بدتر شدن آن می شود. من به طور جدی فاقد ارتباط صمیمی بودم ، هر شب که از خواب می خوابیدم و هر روز صبح از خواب بیدار می شدم ، من را کشت ، بعد از ماه ها هرگز به نظر نمی رسید که از بین برود. سوراخی در قلب من بود.

من این سوراخ را با ضبط خودم در یک شبکه R18 Cam پر کردم. ابتدا به عنوان یک مرد ، سپس به عنوان "زن". من حتی پول در آوردم من دوستانی داشتم و افرادی که به من هوس می کردند.

من نمی دانم چه اتفاقی افتاد ، اما یک روز فهمیدم که افراد عادی اینگونه رفتار نمی کنند و من می خواستم متوقف شوم. من به توجه معتاد شده بودم ، محتوا را ایجاد می کردم و چیزهای انحرافی پیچ خورده ای شبیه به آنچه انجام می دادم تماشا می کردم. من این کار را ساعت ها در روز انجام می دهم.

نمی دانستم جز دعا باید چه کار دیگری انجام دهم.

من هر روز و هر شب دعا می کردم که به آنچه که هستم برنگردم. من قدرت را می خواستم تا چشمهایم را دور کنم.

من به بوقلمون سرد رفتم ، همه "وسایل" خود را به سطل آشغال انداختم و همه رسانه های اجتماعی خود را حذف کردم ، استفاده از اینترنت را برای هفته بعد کاملا متوقف کردم. در آن زمان من برای ترم آینده ورزش می کردم ، کتاب می خواندم و مطالعه می کردم. با دوستانی که مدتها بود آنها را ندیده بودم ، رفتم. من خیلی خندیدم. من واقعاً خوشحال شدم.

آن هفته دقیقاً شش ماه پیش بود. از آن زمان دیگر به عقب نگاه نکردم. من هنوز هم به عنوان فاک مجرد هستم اما دیگر هیچ صدمه ای نخواهد دید. من تازه ترم را با بهترین نمره هایی که گرفته ام به پایان رسانده ام. من دیگر مه مهجور ذهنی ، تحریک پذیری ، اضطراب ، ناتوانی در تحمل صبر ، عدم توانایی در احساس همدلی را ندارم ، این لیست ادامه دارد زیرا مطمئن هستم بیشتر شما از تأثیرات مشترک آگاه هستید.

من امروز بیرون نشسته بودم و فهمیدم که تا کجا رسیده ام و تفاوت دیوانه کننده ای که کتک زدن به اعتیاد به پورنو در مغز من ایجاد کرده است.

من فقط می خواستم به کسی بگویم که چقدر تغییر کرده ام و چقدر عالی بوده است.

تشکر برای خواندن

ارتباط دادن - شش ماه گذشته است!

By لباس شخصی