سن 19 - 90 روز رایگان ، و من هرگز برنخواهم گشت

در افشای کامل ، من می خواهم داستان خود را با نهایت صداقت با شما در میان بگذارم.

داستان من:

من دانشجوی تحصیل در دانشگاه در ایالات متحده هستم.

زمینه

من برای اولین بار در حدود 13 سالگی ، مانند اکثر افراد در سن من ، با پورنوگرافی آشنا شدم. بعد از این مقدار اولیه ، به ندرت به دنبال تصاویر و گیف ها می گشتم. این کنجکاوی طبیعی در مورد رابطه جنسی و زنان بود. فکر می کنم یک بار نام مگان فاکس را توسط برخی دوستان شنیدم ، بنابراین برخی از جستجوهای گوگل انجام شد. بسیاری از دوستانم درباره کلمات و تجربیاتی که قبلاً هرگز نشنیده بودم ، صحبت کردند.

در سن 15 سالگی ، حدس می زنم آخرین بلوغ دوستانم را داشته باشم. با فهمیدن اینکه خودارضایی چیست ، آن را آزمایش کردم. برای پیاده شدن تصاویر و گیف های زنان را مشاهده کردم. به دنبال خروج خواهرم از تابستان از خانه به دانشگاه ، اوضاع بدتر شد. من کل طبقه بالا را برای خودم داشتم ، و از آن زمان استفاده کردم و به جستجوی آنچه در اینترنت بود ، پرداختم. من می دانستم که تماشای پورنو عالی نیست ، اما احساس خوبی داشت و استمنا is طبیعی است ، بنابراین منطقی کردم.

از سن 16-18 سالگی ، معتقدم هر روز پورنو تماشا می کردم. برای برآوردن دفعات تماشای خودم ، به موارد خشن تری روی آوردم. انتخاب من از سم پورنو غالب بود. بله ، احساس گناه کردم. اما سلام ، من در مدرسه سخت کار کردم و مستحق آزادی جنسی هستم و این به کسی آسیب نمی رساند ، بنابراین منطقی شدم. فهمیدم وقتی به دانشگاه می رسم دیگر تماشا نمی کنم.

من نکردم می خواستم متوقف شوم اما نتوانستم. نمی توانستم یک روز را از دست بدهم.

دسامبر گذشته ، من در مورد داشتن یک مشکل به خودم اعتراف کردم. بنابراین ، من شجاعت پیدا کردم و در این باره به بهترین دوست خود گفتم. و او از من حمایت کرد. او مرا چک کرد. او یک مسدود کننده بر روی کامپیوتر من نصب کرد و رمز عبور را به من نداد. او مرا دلداری داد. با این حال ، اگرچه در مورد مشکل خود اعتراف کردم ، اما شخصاً تلاشی برای تغییر نکردم. من ترم سختی داشتم و لیاقت این را داشتم. من به تماشای خود ادامه دادم و منطقی شدم.

این تابستان، من به پایین رک هستم.
من یک شب در حال تماشای پورنو بودم و من به راحتی گریه می کردم.
من از این خسته شدم
من به این جامعه پیوستم

امروز 90 روز آزاد هستم و دیگر هرگز برنخواهم گشت.

توصیه من:

پیدا کردن چرا شما تماشا کنید:

به عقب برمی گردم، متوجه می شوم که تماشای پورنو، ناامیدی من است. من ترسیدم چون کوچک بودم، من به نوعی کمتر از یک مرد بودم. مردی مسئله ای است که من با رشد به طور مداوم مبارزه می کنم، و چیزی است که امروز با آن مبارزه می کنم. علاوه بر این، من تماشا کردم که سرخوردگی جنسی را منتشر کنم. احساس کردم کنترل زندگی زندگی عاشقانه ام را از دست دادم، و پورنو یک پایه برای پشت پرده بود.

تحقیقات:

در مورد اینکه چرا پورنو باعث اعتیاد می شود ، اطلاعاتی کسب کنید. مقالات علوم اعصاب ، TedTalks ، YourBrainOnPorn و ... را بررسی کردم. با درک اینکه چرا گیر افتادم ، فهمیدم که دیگر نمی خواهم تماشا کنم.

پذیرش از طریق الگوهای نقش:

من عاشق تماشای فیلم های تری کروز هستم که چرا او تماشا را متوقف کرده است. انسان افسانه است.
با این واقعیت که دیگر هرگز پورنو تماشا نخواهید کرد ، خوب شوید. سخت است ، اما این چیزی است که جنگ را عالی می کند.

به مردم بگو:

امروزه بسیاری از دوستانم داستان من را می دانند. اگر آنها بخواهند گوش دهند، به آنها می گویم. اگر چه بعضی از من به من زحمت دادند، بسیاری از آنها الهام بخش بودند و به من کمک کردند. اینها افرادی هستند که من هنوز با آنها دوست هستم من با حمایت خود ادامه می دهم

و با همه چیز، خوردن سالم و ورزش کمک می کند.

من از همه کسانی که به این سفر کمک کرده اند سپاسگزارم. به این معنی که سفر من تمام نشده است.

من قوی هستم. من افتخار می کنم.

ما می توانیم آن را انجام دهیم.

"لو hicimos."

-این بار

ارتباط دادن - روز 90 داستان کامل و مشاوره من.

by این بار