سن 19 - بهبودی کامل از اعتیاد شدید به پورنو و ED ناشی از پورنو

اول از همه می خواهم بگویم که این وبسایت چقدر باورنکردنی است و چقدر در سال های گذشته 3 به من کمک کرده است. اگرچه من هیچ وقت دوست نداشتم ثبت نام کنم و پیشرفتم را پیگیری کنم، صفحه موفقیت همیشه از این سفر تمام امید من را حفظ کرده بود و بدون کشف این و YBOP من هنوز هم در همان جا هستم که خدا میداند چه مدت است.

کمی درباره خودم - من یک پسر 19 ساله هستم که در کورن وال ، انگلیس زندگی می کنم. به طور کلی بسیار متناسب و فعال ، و به هیچ وجه آنچه را که من مرد زشتی می دانم ، و تمام تربیت خود را ناتوان از رابطه جنسی یا توانایی دوست داشتن هر کسی یا هر چیز دیگری سپری کرده است ، می دانم. من احتمالاً پورن را در حدود 12/13 کشف کرده ام و طی 7 سال گذشته در یک سفر نفرت انگیز و بیمار کننده در هر کوچه و سایت سایت های پورنو که ارائه داده ام بوده ام. اگرچه خوشبختانه نمی دانستم ، اما این رضایتمندی فوری مرا و احساساتم را بی حس می کند ، جایی که حتی چیزهای کوچکی که از کودکی لذت می بردم کارهایی بود که هر روز باید انجام می دادم تا احساس کنم با جامعه مرتبط هستم. معاشرت ، طبیعت ، خانواده ، ورزش ، لعنتی اسمش را بگذارید. فقط یک بار که این مرحله را پشت سر می گذارید ، واقعاً می فهمید که چقدر فقط در زندگی رد می شوید ، بدون اینکه احساس موفقیت یا عشق واقعی داشته باشید. من جزئیات آنچه را که تماشا کرده ام یا میزان تماشای آن را نخواهم دید ، اما با اطمینان می توانم بگویم که وضعیت من به همان بدترین وضعیتی که در این وب سایت خوانده ام بد بود. تلاش در رابطه جنسی در طول این 3 سال گذشته یک تلاش اجباری شرم آور و ناخوشایند در تلاش برای حفظ نعوظ با رضایت کم و بدون رضایت در موارد بسیار نادر بوده است. بدترین چیز در مورد همه اینها این است که من فکر کردم این کاملا طبیعی است و به محض اینکه به خانه رسیدم مهم نبود ، زیرا من می توانستم کامپیوترم را روشن کنم و بگذارم روحم را بمکد و دوباره حالم را خوب کند. من کسی را دوست نداشتم خانواده ، دوستان ، دختران ، همه آنها فقط افرادی بودند که من بدون معنا با آنها صحبت کردم. 3 سال پیش بود که به این وب سایت برخورد کردم.

من این نامه را در حال حاضر 6 ماه پس از آخرین تماشای هر نوع پورنو.

هنگامی که شما برای اولین بار در این سفر قرار می گیرید، تصور اینکه چقدر دشوار است، سخت است. این تنها یک مورد از احساس شوکه نیست، احساس گرسنه است و پس از آن هرگز پورنو را تماشا نمی کند، این یک مبارزه مداوم ذهن و ذهن شما است، زیرا مغز شما از این چیز فوق العاده باور نکردنی است که رضایت نهایی فوری در نوک انگشتان شما است. من مجله ای از رگه های من را نگه داشتم، بیشترین تعداد روز 3 در 40 بود و تا آن زمان احساس کاملا غیر انسانی داشتم. من باور نکردنی به دختران متصل بودم، من هر روز (بدون تلاش) کار میکردم، یاد گرفتم که طبخ کنم، در کالج خوب کار کنم و علف هرز سیگار نکشم. اما آنچه که من می دانم این است که این مورد فقط رفتن 40 روز و انتظار همه چیز بزرگ است، و نه حتی کمی. این باید یک شیوه زندگی باشد، شما حتی نمی توانید تصور کنید که پورنو حتی از راه دور بخشی از زندگی شما باشد. هر گونه افکار مانند "اگر من فقط آن را تماشا کن، در هفته 2 من احساس می کنم به همان شیوه ای که من می توانم انجام دهم" (یکی که بارها و بارها من را برگزاری). در پایان این روزهای 40 چیزی افتضاح اتفاق افتاد و ذهن من فورا به پورنو به عنوان راهی برای مقابله با این وضعیت دست یافت. زمانی بود که می دانستم که من درمان نمی شدم. چیزی که من آموخته ام این است که اگر به پورنو به عنوان راهی برای فرار از هر وضعیت زندگی تبدیل شوید، هرگز نمیتوانید به عنوان یک فرد رشد کنید و موقعیت زندگی واقعی را به نحوی که یک فرد عادی است، مقابله کنید. به همین دلیل است که زمانیکه تماشای پورنو تماشا می شود قوی ترین آنها است، بهترین زمان برای بهبود و بهبود است.

دارم از مسیر خارج می شوم - کاری که 6 ماه برای من انجام داده است.

اولین ماه 3 از زندگی رایگان پورنو من به آسیا سفر کرد (دانشجوی نمونه سالی که من می دانم). برای اکثر آن زمان من اینترنت نداشتم و بنابراین مجبور شدم با برداشت ها مقابله کنم و شرایط زندگی واقعی به من برسد. من در پایان عمیق پرتاب شدم، اما من صادقانه می توانم بگویم که بدون آن دسته از ماه های 3 سفر نمی کنم درمان نشود. من مجبور شدم احساسات عاشقانه ای داشته باشم، برای خودم فکر کنم، به طور پیوسته با مردم ارتباط برقرار کنم، و از دست دادن خانواده ام مانند فردا لعنتی. من در طول این سفر بزرگترین افتخارم را داشتم، اما همچنین بزرگترین افتخار بودم. من برای اولین بار در سال 2nd ماه گریه کردم. نه فقط یک پری کوچکی، من به معنای سادگی کامل در اتاق خوابگاه من است، چشمانم را در وسط هیچ جایی نمی بینم، اما در همان زمان احساس بسیار شگفت انگیز می کنم. من فقط می توانم آن را به عنوان احساس انسان توصیف کنم. این اتفاق چند بار در سفر اتفاق افتاد، هر یک باعث شد من قوی تر و خوشحالم که دوباره می توانستم احساسات خود را احساس کنم، مانند تولد دوباره بود. بعد از اینکه من به خانه رسیدم، مدت زمان کمتری داشتم، شوک از بودن در انگلستان خالی بود و من در اتاقم بودم که در آن روزها خود را جدا از هم جدا کردم، مگر این که این کار را نکنم.

در عرض چند هفته من یک دختر را دیدم. زنان شگفت انگیز، خنده دار، مهربان و زیبا که تا به حال ملاقات کرده ام. ما در حال حاضر برای 2 ماه هم هستیم؛ من کاملا عاشق این موضوع هستم، من عجیب به بحث در مورد همه چیز. هر ردی از پوره القا شده ED از بین رفته است، من می توانم برای مدت ها ثابت نعوظ قوی، و من به طور قانونی به او جذب می شود؛ بر خلاف قبلا که من می دانستم که دختر داغ به نظر می رسد، اما نمی تواند آن را احساس کنید. من دوست دارم بگویم که من به طور کامل درمان شده ام، اما حقیقت این است که اگر شما این طرز فکر را اتخاذ کنید، هرگز نمی توانید اطمینان پیدا کنید که به عقب برگردید. من هنوز در این سفر هستم و علاقمند به کمک به دیگران هستم. پس از همه، این وب سایت دلیل من نوشتن این پست است.

من این پست (خیلی طولانی) را در این بخش گذاشتم، اما فکر میکنم اکثر بیت های مهم را پوشش می دهد. هرگز امید ندهید، به معنای جدی، هرگز امید را از دست ندهید. زمان بزرگترین شفا دهنده است و پست در این وب سایت باید روشن کند که nofap کار می کند.

لطفا از هر چیزی بپرسید، من شما را دوست دارم.

ناشناس x

ارتباط دادن - بازیابی کامل از اعتیاد شدید + pied

by Nainif27