سن 22 - از پورنو شدید و طلسم cuckolding به رابطه سالم

cuck.jpg

من 22 ساله هستم و برای اولین بار وقتی فهمیدم که 10 سالها زیر دوش بود یا خستگی، شروع به کار کردم. وقتی که من 12 ساله بودم پسر عموی من که 12 ساله بود برای اولین بار پورنو من را نشان داد. هنگامی که شما 12 ساله هستید نمیتوانید آسیب را در آن مشاهده کنید و من شروع به فحش دادن به عنوان حیوان کردم. پسر جوان جذابی بود و دختران مدرسه من مرا دوست داشتند. وقتی اولین 12 بودم اولین بوسه واقعیم را گرفتم. من نمی دانستم که پورنو به آرامی من را می برد، زیرا هنوز یک پسر جوان بود.

وقتی یک 14 ساله بودم دوست دخترم را دوست داشتم و بکارت خود را در 15 به دوست دخترم از دست دادم.

 من هرگز مشکل سختی نداشتم، اما من خیلی پورنوگرافی را تماشا کردم که فقط می خواستم یک دختر دیگر را فدا کنم. بنابراین من شکست خوردم و شکار شروع شد. متاسفانه من یک دختر برای 2 سال پیدا نشد. من نمی دانستم چرا، زیرا دختران به راحتی پس از آن به دخترها می آیند.

من نیز به سبک های پورنو عجیب و غریب مثل BDSM و cuck وارد شدم. من یک دختر دیگر در سن 17 گرفتم اما فقط برای ماه 4 ارتباط داشتیم. در ابتدا جنس خوبی داشتیم اما بعد از چند هفته من می خواستم او را دوست پسر دیگر بگیرم. هیچ راهی برای گفتن به او وجود نداشت، بنابراین من فقط با او ازدواج کردم.

در این نقطه من حتی نمی توانم عادت های پورنو را بیشتر تماشا کنم. این فقط برای من انجام نشده است. من تاحالا فاپو و فاپل را نگه داشتم تا زمانی که فقط فک می کردم. باز هم من یک دختر پیدا کردم و من عاشق او بودم. درست مثل دختر قبلی، جنس عالی بود، اما بعد از مدتی می خواستم یک مرد دیگر را فریب بزنم. هنگامی که او با گشت و گذار در مرورگر گوشی خود متوجه شد، عصبانی شد و شروع به تقلب در من کرد. ما شکست خوردیم و زندگی من بیشتر و بیشتر ادامه یافت. من خوش شانس بودم که دوستان خوبی داشته باشم اما نمی خواستم به آنها بگویم که چه اتفاقی افتاده است.

(از اینجا بهتر می شود) من همیشه یک عاشق موسیقی بزرگ بودم و همیشه می خواستم که یک بازیکن بزرگ گیتار باشد. بنابراین من شروع به گرفتن برخی از درس ها کردم و واقعا به آن رسیدم.

من همچنین در مورد nofap یاد گرفتم. من همیشه می خندم کمی زمانی که من خواندن پست در مورد آن. حتی اگر هنوز هم فتاپی بودم، ساخت موسیقی باعث خوشحالی من شد. من می خواستم یک شخص بهتر باشی و من می خواستم تنهایی نباشم.

بنابراین من تصمیم گرفتم این چیزی را که "nofap" را امتحان کنم. چند روز اول وقت داشتم، اما زمانی که روزها بر می گشتم، برای مبارزه با خواسته ها آسان تر می شدم.

در نهایت دخترها خیره می شوند یا دوباره به من نگاه می کنند. من احساس می کنم که من بیشتر انرژی دارم و نیاز به خواب کمتری دارم. من شروع کردم تا یک دختر را دوباره ببوسم و با این ایده که مرد دیگری را فریاد می زنم، بی احتیاط می کنم. من در روز 60 هستم و من احساس می کنم که من هرگز نمی خواهم به تماشای پورنو و FAP دوباره.

عزیزان من، من آن را داستان غم انگیز و عجیب و غریب می دانم (زبان انگلیسی من زبان مادری من نیست) اما درست مثل من می توانید خود را از این بدبختی بیرون بکشید. ما تنها زمان محدودی در زندگی داریم، بنابراین در پورنو آن را تلف نکنید.

سفر سخت است، اما من می دانم که اگر واقعا می خواهید با PMO متوقف شوید، می توانید آن را انجام دهید. همه ی این ها نیاز به کنترل و عزت است.

امیدوارم این ممکن است به برخی از شما کمک کند.

ارتباط دادن - 60 روز PMO تمیز، داستان من

By آره