سن 26 - از 14 سالگی گمشده و معتاد ، سرانجام بدون پورنو و قادر به لذت بردن از رابطه جنسی و صمیمیت

امروز 31 دسامبر سال 2020 است و من سرانجام قادر به نوشتن داستان بازیابی NoFap خود هستم. من شب سال نو را با دختری زیبا که با او قرار گذاشته ام می گذرانم و فکر می کنم در این مرحله تصور می کنم که رابطه جنسی بسیار خوبی خواهیم داشت برای من عادلانه است. این در بیشتر زندگی من تا همین چند هفته پیش اینگونه نبود. من امروز بدون اختلال نعوظ بدون پورنو و ناشی از پورنو هستم. اما در اینجا داستان چگونگی رسیدن به این مرحله وجود دارد.

من ژانویه بیست و شش ساله هستم که بیست و هفت ساله شدم. مانند بسیاری دیگر که داستان های خود را برای نوح ارسال کرده اند و یا در انجمن های راه اندازی مجدد مطلب ارسال کرده اند ، من یک هزاره هستم که در دوران نوجوانی در معرض پورنو پر سرعت اینترنت قرار گرفتم. من ممکن است بعداً شکوفا شوم وقتی که صحبت از تماشای پورنو در اینترنت و fapping می شد زیرا من این کار را نکردم تا زمانی که در کلاس هشتم در سن 14 سالگی بودم. من واقعاً نمی دانستم چه کاری انجام می دهم. من به نوعی فهمیده بودم که چگونه دختران برهنه را جستجو کنم و به طور تصادفی خودم را لمس کردم تا اینکه ، خوب ، می دانید. آنچه در سالهای قبل از پورنو در اینترنت یک رویداد طبیعی رویش بوده است ، رویدادی بود که مرا در طی سالهای نوجوانی و در اوایل بیست سالگی ام به یک مسیر تاریک هدایت می کرد.

من پورنو اینترنتی کشف کرده بودم و در یک زمان یا روز دیگر شروع به خودارضایی با آن می کردم. گاهی چند بار در روز. هرگز چیز خیلی افراطی (هرچند که برای بعضی از افراد ممکن است باشد) اما با نگاه به گذشته می فهمم که چگونه این موضوع جنسی من را پیچاند. علاقه ای به احساس و ارتباط و هوس بین دو نفر نداشتم ، اما آرزو داشتم هر دختری که از همه برخوردار باشد و هر دختری بتواند کثیف ترین حرف ها را بزند. و احتمالاً به بزرگترین ضرر من تمایل به باز کردن هرچه بیشتر برگه ها بود. هرگز کافی نبود. خوشبختانه من هرگز معتاد به مواد مخدر یا الکل نبوده ام ، اما با استفاده از پورنوگرافی نگاهی اجمالی به اعتیاد پیدا کردم. هیچ وقت راضی نبودم. همیشه یک برگه جدید باز کنید ، به دنبال چیز دیگری بگردید ، به سرعت از آن دلزده شوید و به دنبال چیز دیگری باشید. صرف وقت بیش از حد برای جستجو و جستجو همیشه منتظر اوج گرفتن هستم تا زمانی که فیلم یا تصویر عالی را پیدا کردم. با پرش از اطراف فیلم ها و سیم کشی مغز من فقط به برخی از زوایا پاسخ می دهد. همه اینها با نگاه کردن به آن ناخوشایند بود و قطعاً در اعتماد به نفس پایین و اضطراب اجتماعی من نقش داشت. اما من چیزی بهتر از این نمی دانستم.

من بیشتر در کنار مادر و مادربزرگم بزرگ شده ام. پدر من تا حدودی دور و بر بود اما وقتی من چهارده ساله بودم ، به من گفت که همجنسگراست. پدر و مادر من پدر و مادر بزرگی بودند و هستند ، اما من به عنوان یک پسر جوان مستقیم ، واقعاً به یک الگوی مرد مستقیم در زندگی خود نیاز داشتم. با عرض پوزش از تمام SJW هایی که من احتمالاً آنها را شروع کردم اما این تجربه من بود. من به عنوان یک پسر جوان مستقیم ، به کسی احتیاج داشتم که به من بگوید چگونه مرد باشم ، چگونه از یک دختر بیرون بخواهم ، چگونه در قرار ملاقات رفتار کنم ، چگونه لاس بزنم ، چگونه اعتماد به نفس داشته باشم و چگونه همه این کارها را انجام دهم که واقعاً فقط مردان مستقیم یاد می گیرند زیرا ما باید آنها را یاد بگیریم تا شرکای مورد نظر خود را بدست آوریم. مادرم همیشه می گفت "فقط خوب باش" و "همیشه به زنان احترام بگذارید". اینها کارهایی است که شما باید واضح انجام دهید ، اما اینطور نیست همه چیز شما باید برای به دست آوردن یک دختر انجام دهید. و به عنوان یک پسر ناجور اجتماعی نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم یا چگونه در مورد زنان رفتار کنم.

فقدان یک شخصیت پدر من را به سمت جاده اعتیاد به PMO سوق داد. زنان مرا گیج کردند. من نمی دانستم که چگونه با آنها صحبت کنم یا اینکه چگونه آنها را وادار کنم مرا به عنوان یک همسر بالقوه ببینند (برای استفاده از اصطلاحات داروینی). در نتیجه ، مجبور شدم تمام دوران دبیرستان و دانشگاهم را با تحریک جنسی مصنوعی جایگزین کنم. نوشتن که واقعاً به اعصابم خورد.  معرفی دبیرستانم و سالهای دانشگاه من به دنبال پورنو در اینترنت می افتادم و کاملاً بدون دختر بودم. خوب ، من یک روز پس از اتمام دبیرستان موفق شدم یک دختر داغ بدست آورم ، اما به دلیل عدم اعتماد به نفس و عدم درک کافی از زنان که فقط حدود دو هفته طول کشید. خواه این دختر باشد یا دهها یا صدها نفر دیگر که من حتی نتوانستم مادرم را بدست آورم همیشه می گفتند "شما فقط یک مورد درست را ملاقات نکرده اید" یا برخی دیگر از کلیشه های ساده لوحانه که جامعه به پسران جوان ما می گوید تلقین کنند آنها به عنوان مردان بتا.

همانطور که گفتم دانشگاه و دبیرستان را بدون دختر گذراندم. من همیشه اعتقاد داشتم که فرد درست را ملاقات نکرده ام. اگر با دختری صحبت می کردم و او مرا دوست نداشت ، به خودم می گفتم "حدس می زنم او مرا دوست نداشته باشد ، کاری از دست من بر نمی آید!" تحریک جنسی در اینترنت چیزی بود که این سوراخ از خواسته های جنسی و عاطفی من را پر کرد.

بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه اوضاع کمی بهتر شد. من شش ماه در خارج از کشور در تایلند زندگی کردم و چند تجربه جنسی داشتم. من یاد می گرفتم که اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم و با زنان پیش قدم شوم. من از یک زن و شوهر خواستم بیرون و موفق شدم چند بار خوش شانس باشم. هیچ خاطره خیلی خوبی وجود ندارد زیرا من برای اولین بار در یکی از این شرایط با PIED روبرو شدم. مسئله در این زمان بود ، من حتی نمی کردم دانستن PIED بود من نمی فهمیدم که آلت تناسلی من به راحتی راحت می شود. نیازی به گفتن نیست که دختران مدت زیادی دور هم نمی چسبیدند.

من به ایالات متحده برگشتم و چند قرار ملاقات گذاشتم. بیشتر آنها بعد از یک قرار ملاقات مرا انداختند زیرا من هنوز زنان را درک نمی کردم. کسانی که با آنها رابطه جنسی برقرار کردم PIED داشتند مگر اینکه آنها به من سر بدهند. من هنوز متوجه نشدم که مشکلی دارم ، زیرا این تنها چیزی بود که می دانستم. من هرگز چیزی جز PIED نمی دانستم زیرا پورنو مدتهاست که مقدم بر هر گونه برخورد جنسی واقعی من بوده است. این دخترانی که علاقه زیادی به من داشتند ، بعد از اینکه فهمیدند دیک من شکسته است ، مرا انداختند و من حتی نمی دانستم دلیل آنها چیست. آنها فقط دیوانه فکر کردم ، هستم بزرگ. چقدر ساده لوح بودم. در حقیقت ، آلت تناسلی من نه تنها کار نمی کند بلکه از اعتماد به نفس پایین رنج می برم. بعلاوه ، من معاشقه و دوست یابی را نمی فهمیدم و همه اینها باعث می شد معجوناتی کامل در زنان ایجاد شود که نتوانند جذابیتی برای من داشته باشند.

در دفاع از خود جوان ترم ، چیزی بهتر از این نمی دانستم. هیچ شخصیت پدری واقعی به این معنی نبود که دختران من را دوست ندارند و نداشتن شخصیت پدر حتی باعث می شود که پسران مرا دوست نداشته باشند زیرا هیچ کس به من آموزش ورزش نمی داد. با نگاهی به گذشته ، فکر می کنم مقدر شدم که با غلبه ای تاسف بار از تاس جهان ، مسیر تاریک را طی کنم. فکر می کنم این تجربیات باعث قدرتمندتر شدن من شده و قطعاً باعث شده اند که امروز هستم.

من برای اولین بار NoFap را در 22 سالگی شروع کردم و به مدت دو تا سه سال با خطوطی خاموش و روشن بودم و هرگز آن را به اندازه کافی جدی نگرفتم. مانند هر کسی که شروع کند ، این یک مبارزه بود. من به طرز باورنکردنی معتاد شده بودم که به گذشته نگاه می کردم. حداکثر فقط چند روز می توانستم بروم تا مغز مرا مجبور کند موش را بگیرم و زبانه های نامحدودی از زنان با استعداد را باز کنم. آرام آرام بهتر شد ، و من رگه هایی را انجام دادم. این برای بهبودی از PIED نبود زیرا من هنوز متوجه نشده بودم که این چیزی است زیرا من هنوز دختران نمی گیرم ، این فقط برای ترک کار بود زیرا می توانستم بگویم پورنو با سر و تصویر من از بین می رود. هوس ها به آرامی از بین رفت و من در برخی مواقع بدون پورنو ، یک ماه یا بیشتر می رفتم. بگذارید تأکید کنم در ابتدا چقدر سخت بود زیرا واقعاً معتاد بودم.

من دانشکده حقوق را از پاییز 2018 شروع کردم و در این زمان 24 ساله بودم. من خیلی کمتر قدم می زدم ، اعتماد به نفس بیشتری داشتم و فصل جدیدی از زندگی ام را شروع می کردم. من هنوز شیاطین خود را کاملاً جن گیری نکرده بودم. هرچند ، مثل همه داستان های خوب ، من با یک زن ملاقات کردم که مرا مجبور به انجام چنین کاری کرد.

من یک آپارتمان گرفتم و یک روز که داشتم به مدرسه می رفتم ، متوجه دختری شدم که به نظر می رسید بسیار جذاب است. از آنجا که برای اولین بار در زندگی خودم اعتماد به نفس داشتم ، با او گفتگو کردم. معلوم شد همسایه من بوده است. مکالمه مختصر بود اما طی چند ماه آینده کمی او را شناختم و او را به شدت تحت فشار قرار دادم. من هنوز ناامن و از نظر اجتماعی ناجور بودم ، اما در آن زمان به نظر واضح نبود ، بنابراین من آنقدر خوش شانس بودم که او را به سمت خودم جذب کردم. روزی که به سال جدید 2019 نزدیک می شد ، در راه بازگشت از مدرسه از او خواستم و به نظر می رسد مشتاق این ایده است. برای ساختن یک داستان طولانی و پر دردسر ، من تاریخ را کاملاً دمیدم ، مثل یک بازنده کاملاً رفتار کردم و بیش از کمی قدرتمند به میدان آمدم. از نظر عقاید کاملاً خنده دار است ، اما من در آن زمان دلشکسته و گیج شده بودم که چرا او نمی خواهد با من قرار دیگری بگذارد.

فکر کردم: "او از من خوشش آمد!" چه مشکلی از قبل تاریخ تا بعد از تاریخ اشتباه رخ داده است؟ من در این مرحله از زندگی دختران زیادی داشتم که مرا رها کردند اما این یکی متفاوت بود. از نظر هسته ای من خیلی اشتباه بود. من فکر نمی کردم که قصد ازدواج با این دختر یا چیز دیگری را داشته باشم اما این واقعیت که من نتوانستم این دختر را وادار کنم که برای قرار ملاقات دوم با من برود بسیار اشتباه بود. همه موارد مشابه را دوست داشتیم ، و می توانم بگویم که شوخ طبعی و دیدگاه مشابهی در مورد زندگی داشتیم. من این موضوع را به مادرم گفتم و او همان قدیمی را به من داد "بعضی اوقات این کار درست نمی شود" و یکی از دوستان همجنسگرا به من گفت "ای ، من حدس می زنم که او فقط تو را دوست ندارد ، چه شرم آور!" من می خواستم وقتی این چیزها را به من گفتند با صدای بلند فریاد بزنم. من این جواب را برای تک تک دختران دیگری که مرا رها کرده بود پذیرفتم ، اما این یکی احساس کرد so اشتباه. ما خیلی شبیه بودیم ، و او قبلاً من را دوست داشت! اگر این دختری که از من خوشم می آید و به طرز باورنکردنی به من شباهت دارد آنقدر مرا دوست ندارد که بتواند با من در دو قرار ملاقات بگذارد ، پس چه دختری قصد رفتن دارد؟ من باید تغییرات بزرگی را در سال 2019 ایجاد کنم.

برای شروع تحول خود ، به مطالعه وب سایت های انتخاب هنرمندان و تماشای کانال های YouTube آنها ختم شد. برای اولین بار در زندگی ام ، داشتم درک می کردم که زنان چگونه فکر می کنند و به دنبال چه چیزی در یک مرد هستند. من همیشه منطقی به دوست یابی نزدیک شده بودم. اگر او من را دوست دارد ، او مرا دوست دارد و بالعکس. من نمی فهمیدم که زنان مانند مردان به تنهایی جذاب نیستند و اینکه می توانند با لاس زدن ، بازی سخت برای بدست آوردن و مانند یک مرد با اعتماد به نفس و با زمین بازی کنند. اکنون این مسئله بسیار واضح به نظر می رسد ، اما من شیوه احساسی برخورد زنان در آن زمان را نمی فهمیدم.

من زیاد در داستان انتخاب غرق نمی شوم زیرا این داستان بهبود PMO من است. من برای اولین بار شروع به تحویل گرفتن از PMO کردم و عود کردم چون در آن هفت ماه اول دختری پیدا نکردم. بعد از هفت ماه بازی ، من شروع کردم به جمع کردن دختران و کشیدن آنها به خانه. شگفت انگیز بود! من از اینكه نتوانستم دختران را در طول دبیرستان و دانشگاه به دست بیاورم ، به دختری كه در خیابان قدم می زند ، برسم. به او نزدیک شوید ، با او معاشقه کنید ، او را اذیت کنید ، جاذبه اش را بسازید ، قرار ملاقات بگذارید ، قرار بگذارید ، او را به خانه دعوت کنید و ... خوب قسمت بعدی باید رابطه جنسی باشد ، جز در این مرحله متوجه شدم که واقعا PIED من چقدر بد است بود. من موفق شدم چند دختر را بکشم و در ابتدا مقداری رابطه جنسی برقرار کردم ، اما با کاندوم نمی توانستم سخت بمانم. فقط احساس تحریک کافی نکردم. من فکر کردم چیزی اشتباه است.

سپس COVID اتفاق افتاد و من به پایان رسیدم که مانند بقیه جهان در درون خود گرفتار شدم و برای چند هفته در یک پرخوری مناسب قرار گرفتم. وقتی بیرون آمدم ، برخی از تاریخ ها را دیدم و به هیچ وجه نتوانستم آن را بلند کنم. این ترکیبی از استفاده از پورنو بود و اکنون من در مورد رابطه جنسی اضطراب اضطرابی داشتم زیرا فهمیدم که این مشکل را دارم. من یک دختر دیگر به خانه آوردم تا در ژوئیه سال 2020 این را آزمایش کنم و دوباره در آنجا بی روح شدم. شرم آور بود مثل هر دفعه دیگر. می دانستم که باید یک راه اندازی مجدد کامل انجام دهم. بدون پورنو ، استمنا ، و ارگاسم بسیار محدود است.

شروع مجدد راه اندازی خود را دقیقاً در همان زمان آشنایی با دختری آغاز کردم. در ابتدا ارتباط برقرار می کردیم و من می دانستم که او می خواهد من با او رابطه برقرار کنم. من به دلیل ترس از PIED از آن جلوگیری می کنم. من می توانم بگویم هنگامی که ما در حال اتصال بود ، من فقط که در آن بود. چه FUCK با من اشتباه است ، من در سر خودم فریاد کشیدم. من شکسته ام! مغز من از سالهای PMO بسیار بد خط شده بود و تقریباً هیچ تجربه واقعی جنسی نداشت. در این مرحله من توانستم زنان را جذب کنم و آنها را وادار کنم که بخواهند با من رابطه جنسی برقرار کنند. به معنای واقعی کلمه می توانم آنها را از خیابان بلند کنم. اما من نمی توانستم از آن لذت ببرم یا حتی به اندازه کافی سخت گیرم تا با آنها رابطه برقرار کنم. من یک هنرمند وانت بود که نمی توانست رابطه جنسی برقرار کند! چه گیر 22. این ترسناکترین زمان زندگی من بود ، فکر می کردم برای همیشه شکسته خواهم شد.

چند ماه از راه اندازی مجدد زمان می گذشت تا اینکه سرانجام به دختری که می دیدم گفتم. در این شب ، او با ناامیدی و شوخی گفت: "بیایید رابطه جنسی برقرار کنیم!" دیگر نتوانستم آن را از او پنهان کنم و در مورد PIED خود به او گفتم. او به طور شگفت انگیزی درک می کرد. من قبلاً به یک دختر دیگر گفته بودم و او فوق العاده عصبانی شده بود. خیالم راحت بود که او با این حال خوب است. ما در موارد مختلفی اقدام به رابطه جنسی کردیم ، اما من هرگز نتوانستم نعوظ خود را حفظ کنم. این ناتوان کننده بود و من می خواستم فریاد بزنم تا تمام سرخوردگی های جنسی فروخورده ام را که برای حمل آن نفرین شده بودم تخلیه کنم.

بعد از سه ماه بدون PM و فقط چند سیستم عامل ، فکر کردم که برای همیشه در این راه می مانم ، اما من و دوست دخترم ارتباط برقرار می کردیم و به نظر می رسید اوضاع آرام آرام بهتر می شود. من احساس تحریک بیشتری کردم و آلت تناسلی ام پس از شلوار جین احساس سختی و سختی بیشتری کرد. من هنوز از داشتن رابطه جنسی عصبی بودم ، بنابراین گاهی اوقات فقط می توانستیم ارتباط برقرار کنیم. بعد از حدود چهار ماه ، سرانجام مقداری رابطه جنسی بدون کاندوم داشتیم که من موفق شدم سخت در آنجا بمانم. من سرانجام نرم شدم اما این اولین نگاه اجمالی به رابطه جنسی واقعی بود که در زندگی ام داشتم.

در فینال ها حدود 2-3 هفته به خواب زمستانی رفتم و پس از اولین تجربه واقعی جنسی ، آرام آرام احساس می کردم مغزم بدن دوست دختر و زنانگی او را هوس می کند. در اواسط دسامبر سال 2020 ، بعد از فینال مسابقات ، من به محل او رفتم و ما شروع به برقراری ارتباط کردیم. من شاخی بودم و احساس می کردم چقدر تحریک جسمی ام. من به طور غریزی می دانستم که می توانم رابطه جنسی برقرار کنم. ما کاندوم پوشیدیم و بدون هیچ مشکلی زیادی رابطه جنسی برقرار کردیم. ما رابطه جنسی داشتیم ، من سخت موندم ، خیلی زود جمع نمی کردم ، عالی بود. ما اکنون سه بار این کار را انجام داده ایم. من می توانم احساس کنم که این چگونه باعث تغییر من به عنوان یک شخص شده است. من برای اولین بار در زندگی ام احساس می کنم مثل یک مرد هستم.

همانطور که در ابتدا گفتم ، من امشب از خانه او عبور می کنم و از قبل احساس تمایل می کنم. فکر نمی کنم در کنار او بودن مشکلی داشته باشم. برای غلبه بر این اعتیاد که از چهارده سالگی زندگی ام را آزار می داد ، یک سفر طولانی بود ، اما فکر می کنم آن را پشت سر گذاشته ام. این اعتیاد نه تنها بر جنسیت من بلکه بر تمام وجودم تأثیر گذاشت. این از من پسری مضطرب و ناجور اجتماعی ساخت. من خیلی سپاسگزارم که بیشتر موانعی را که PMO سر راه من قرار داده است ، پشت سر گذاشتم. بدیهی است که این داستان بیش از آنچه در اینجا نوشتم وجود دارد اما این موارد برجسته است.

برای هر کسی که مبارزه را پشت سر می گذارد ، باید بدانید که آیا من می توانم قبل از تقریباً هرگونه تجارب جنسی ، مدت ده سال از PMOing بهبود یابم ، پس شما هم می توانید. نکاتی که می توانم ارائه دهم این است که PMOing را با هم و برای هر زمان که نیاز دارید ترک کنید. اگر مثل من باشید ، بیش از 90 روز استاندارد به مغز من با پیکسل های صفحه وصل شده است ، بیش از XNUMX روز طول می کشد. بعضی اوقات احساس ناامیدی خواهید کرد که هرگز بهبود نخواهید یافت ، زیرا در طولانی مدت خطوط صافی را تحمل می کنید که می پرسید آیا دوباره احساس تحریک جنسی خواهید کرد یا خیر. اما تو خواهی کرد. این فرایند زمان بر است. PMO نکنید ، و اگر می توانید ، دختری پیدا کنید که با آن سیم کشی کنید. همچنین ، اگر در هنگام راه اندازی مجدد مجدد عود کنید ، پایان دنیا نیست. من چند بار پزشک شدم ، از دوست دخترم چند ارگاسم گرفتم ، و یک بار به پورنو نگاه کردم ، اگر اجازه ندهید این چیزها از کنترل خارج شوند شما خوب خواهید شد. هرچه بیشتر آنها را ترک کنید ، مغز شما سریعتر می تواند سیم پیچ شود و به حالت طبیعی خود بازگردد ، در حالی که برای یک دختر واقعی هوس می کنید و آماده هستید. شما به یک دختر واقعی و به یک رابطه جنسی واقعی میل خواهید کرد ، نه برای برخی از عکس ها یا فیلم ها یا عکس های فتوشاپی اینترنتی. شما به دختر واقعی و آرزویی که او به شما دارد هوس خواهید کرد.

من نمی دانم کجا این را ارسال کنم ، زیرا من نمی توانستم بفهمم که چگونه می توان یک حساب Reboot Nation ایجاد کرد ، اما من آن را برای نوح ارسال می کنم. از نوح ، Gabe Deem و انجمن Reboot و NoFap متشکریم. ارزش جنسی من بیش از همه پول های جهان برای من است. احساس می کنم 2021 اولین سالی است که واقعاً قادر به زندگی در زندگی ام خواهم بود.

به راستی شما

چند لحظه بعد

ارتباط دادن - از سن 14 سالگی گمشده و معتاد شد ، اکنون در 26 سالگی بالاخره بدون پورنو و قادر به لذت بردن از رابطه جنسی و صمیمیت است