سن 31 سالگی - متاهل: من احساس آرامش و شادی کرده ام که قبلاً یا حداقل در مدت زمان طولانی تجربه نکرده ام

lovers8.jpg

من حدود دو ماه پیش پورنو را ترک کردم و از آن زمان در حال بهبودی بوده ام. اعتیاد طولانی مدت من به پورنو در اینترنت به یک اعتیاد به جنس تبدیل شد و کارهای اشتباهی انجام دادم. در نوامبر گذشته من "بیدار شدم" زیرا کسی در یک سایت دوست یابی به من گفت که چقدر اشتباه کرده ام و من به همسرم گفتم.

بطور خلاصه. در سال 99 اولین رایانه شخصی "خوب" و اتصال باند پهن به دنیای اینترنت که هنوز در حال ظهور است را دریافت کردم. من قادر به دانلود فیلم های پورنو و تماشای عکس به صورت روزانه و بدون محدودیت ، فقط در اتاقم را بسته بودم.

وقتی برای تحصیل به شهر دیگری رفتم ، تقریباً هر روز در حال تماشای پورنو بودم. من این مسئله را به عنوان یک مشکل بزرگ نمی دیدم ، زیرا من مقادیر زیادی مطالعه داشتم و این فقط برای من "استرس" بود. و همین امر در زندگی کاری ادامه داشت: من می توانم آخر هفته را در خانه با تماشای پورنو شروع کنم ، سپس بعداً عصر با دوستان ملاقات می کنم و وقتی شب به خانه برمی گردم پورنو تماشا می کنم.

من درک نکردم که رفتار من نسبت به اعتیاد جنسی رو به رشد است. من قبل از ملاقات با همسرم فقط مشتی تجربه جنسی داشته ام. من "پورنو رانده" شدم به این معنا که همسرم تعجب می کرد که چرا من نمی توانم در سطح معنوی کاملاً با او ارتباط برقرار کنم. من عمدتا به جنس فکر می کردم به عنوان کاری که شما برای "مهارت در" ، یادگیری رابطه خوب باید کارهای زیادی انجام دهید. مانند بعضی از موقعیت هایی که حضور در آنها برای شما خیلی خوب نیست اما ممکن است طبق دیدگاه پورنوگرافی من لذت زیادی را برای شریک زندگی خود و از این طریق برای من ایجاد کند. همچنین این واقعیت که من مجبور شدم کارهایی را که انجام می دهم انجام دهم و تلاش می کنم تا "رضایت کامل شریک زندگی خود را" بدست آورم.

اما این چیزهای فیزیکی بود که در ذهنم داشتم. ارتباط معنوی که منجر به صمیمیت واقعی و آرامش در رابطه جنسی دوست داشتنی شد، تا حد زیادی نداشت. همسر من به من گفت که آنچه که من انجام می دادم بسیار جسورانه احساس شد، اما معمولا هیچ ارتباط عمیق تر وجود نداشت. حالا من می فهمم که او بهتر از هر زمان دیگری می گوید.

وقتی کارهایم را به همسرم گفتم ، باور کردم که کارهایی انجام داده ام زیرا همسرم نمی خواهد "به اندازه کافی" با من رابطه جنسی برقرار کند. من تصور کردم که من برخی از "نیازهای جنسی طبیعی زیاد" دارم که باید برآورده شود ، و او دائماً بدون دلیل مشخصی من را رد می کرد همانطور که من آن را دیدم. هیچکدام از ما در مورد رابطه جنسی و اینکه چرا هیچ موردی وجود نداشته است ، یا شاید هر دو یا سه هفته صحبت نکرده ایم.

در حقیقت ، همانطور که می دانم اگر او را به درستی درک کنم ، همسر من نمی خواست با من رابطه برقرار کند زیرا این فیلم پورنو بسیار زیاد بود: صمیمیت واقعی وجود ندارد ، فقط بیشتر از نظر جسمی از نیازهای جنسی خود مراقبت می کند. او به من گفت تقریباً تمام مدت حضور ما در کنار هم چنین احساسی داشته است. از طرف دیگر ، من احساس می کردم که او شاید یک فرد خیلی جنسی نیست ، که برای من گیج کننده بود زیرا ما در ماه های ابتدای رابطه خود ، هر روز سه بار در روز ، رابطه جنسی برقرار می کردیم. شاید من یک ایده داشتم که او به اندازه کافی در رابطه جنسی تلاش نکرده و این نگران کننده بود. احساس کردم که اگر می خواهید رابطه جنسی خوب باشد لازم است برای آن کار کنید.

من اشتباه میکردم. رابطه جنسی خوب البته بدون دردسر نیست ، اما احساس نیاز به سخت کوشی برای رابطه جنسی خوب لزوماً رابطه جنسی را خوب نمی کند.

الان حدود دو ماه است که بدون پورنو هستم. در بعضی از روزها ، تمایل زیادی به خودارضایی احساس کرده ام و برای چند ثانیه در این راستا کاری انجام داده ام ، اما بدون ارگاسم. این امر معمولاً به دلیل عدم ارضای نیازهای اساسی من مانند خواب کافی ، آرامش و خوردن منظم غذای سالم به وجود آمده است. من آنقدر روشن شده ام که چند بار دچار ارگاسم شده ام در حالی که فقط نزدیک همسرم روی تختمان دراز کشیده ام و بدنم را کمی با لباس به حرکت در آورده ام. من فکر می کنم این برخی از عوارض جسمی ترک پورنو و استمنا است. من همچنین خوانده ام که برخی از معتادان پورن در دوره نقاهت ، در خواب ارگاسم می کنند ، شاید به دلیل سازگاری جسمی بدن با یک وضعیت جدید.

بیش از 15 سال از اعتیاد به مواد مخدر و برخی از روابط مضر بین اعضای خانواده من در میان چیزهای دیگر ممکن است واقعی منابع پنهان اضطراب برای من. این برای شخص معتاد بسیار شخصی است: علل واقعی تماشای پورنو و آنچه که از آن تحول می یابد.

از سوی دیگر، احساسات آرامش و شادی را تجربه کرده ام که قبل و یا حداقل در یک مدت بسیار طولانی تجربه نکرده ام. یک چیز عالی این است که من احساس نیاز به اتصال بیشتر به افراد نزدیک به من، به WhatsApp و دیدار با دوستان و بستگان و غیره.

من اکنون می دانم که دو نقص شخصی در من پیدا شده است ، این اعتیاد به پورنو و اعتیاد به جنس است. این برای من و افراد نزدیک من بهتر است. و بقیه هم به همین دلیل لزوماً همیشه احساس خوبی ندارم ، اما معتقدم که اکنون بیشتر در واقعیت و رابطه بهتری با دنیای اطرافم دارم.

ارتباط دادن - افکار دو ماه پس از ترک

by mcpyykkiteline