سن 33 - 1.5 سال تغییر پس از 20 سال که شامل جهنم جنسی است

من سفر شفا خود را 1,5 سال پیش پس از یک تجربه هیپنوتیزم آسیب پذیر "سیسی" آغاز کردم. ممکن است بعضی از شما ندانید که این چیست ، اما اگر p * rn یک بیماری است ، هیپنوتیزم سیسی سرطان است. این را می توان به عنوان رسانه ای توضیح داد که زندگی های تولید شده توسط افراد بدخیم و بدون هیچ اخلاق و اخلاقی را نابود می کند.

متأسفانه مدتهاست از آن نوع پرونده های هیپنوتیزم استفاده کردم. من نفهمیدم که مشکلی ندارم تا اینکه تقریباً دچار یک ذهنی روحی ناشی از آن پرونده ها شدم. امیدوارم داستان موفقیت من به عنوان یک هشدار دهنده باشد ، اما به امیدهایی که در همان سوراخ خرگوش افتاده اند نیز می دهد.

من اولین بار در حدود 12 سالگی با p * rn تماس گرفتم (اکنون 33 ساله هستم). من حتی در سن 14 سالگی مجلات را در مغازه ها خریداری کردم. نمی دانم صاحبان مغازه ها فکر می کردند که من بزرگتر هستم یا صریحاً af * نمی دادند. بعداً از طریق اینترنت به p * rn دسترسی پیدا کردم ، که در آن زمان چیز جدیدی بود. این کار با سافتکور آغاز شد و به فتیش های مختلف تبدیل شد. حتی در طول مدرسه من p * rn شدید را تماشا می کردم و چندین بار در روز به طور اجباری خودارضایی می کردم. من برای سرگرمی شروع به پوشیدن لباس کردم ، چیز جدی نیست. این چیزی بود که احتمالاً به یک تجربه بد کودکی مرتبط بود که دیگر به خاطر نمی آورم ، اما در مورد آن به من گفتند. از طرف دیگر رفتارهای خودآزاردهنده ناشی از p * rn را شروع کردم که می توانم سالها بعد جلوی آن را بگیرم.

در دوران سربازی من به هیچ وجه به p * rn دسترسی نداشتم و این باعث شد که من یک شخص قوی تر باشم. این احتمالاً به همین دلیل است که من در آن زمان با اولین دوست دختر ثابتم نیز آشنا شدم. خیلی طول نکشید اما رابطه خوبی بود.

بعداً در دانشگاه متأسفانه دوباره عادتهای بدم را شروع کردم. این شامل پیوستن به انجمن های transgender بود ، زیرا من به sissy p * rn لغزیدم. احتمالاً این کنجکاوی با تأثیر بد سایتهای p * rn جفت شده است. همانطور که می توانید تصور کنید ، آن زمان پر از اضطراب بود.

یادم است که بیش از یک دهه پیش یک فیلم هیپنوتیزم در یوتیوب پیدا کردم. این در مورد تغییر جنسیت شما بود. اما صادقانه اعتقاد نداشتم كه كار كند و من فكر كردم كه اگر این كار را انجام دهد فقط به مدت هیپنوتیزم دقیقه 30 ادامه دارد. من چندین بار گوش کردم و خودم را فکر کردم که زنی به دنیا آمده ام و حتی می دانم که بعداً بعد از آن مبتلا به افسردگی شده ام. من همچنین یک توهم داشتم که پاهای بلند دارم و چند تکه لباس زنانه و چیزهای دیگر خریداری کردم. نکته جالب این است که من فهمیدم که بیش از یک دهه بعد ، من اعتقاد داشتم که این افکار ، افکار من بودند. و من اعتقاد داشتم که تجربه های ایجاد شده واقعاً اتفاق افتاده است. حالا می فهمم که افسردگی داشتم که ناشی از سوء هاضمه بدن بود. و بدشکلی بدن ناشی از این هیپنوتیزم بود.

بعداً من ضبط های هیپنوتیزم را توسط یک هیپنودوم کشف کردم که مربوط به تغییر جنسیت نیز بود. همانطور که قبلاً به هیپنوتیزم دیگر گوش می دادم ، اعتقاد داشتم این چیزی است که من می خواهم و چیزی است که دوست دارم. اساساً دروغهایی که به آنها اعتقاد داشتم باعث شد دروغهای افراطی دیگر را باور کنم. و تنها چیزی که آنها به من دادند ، علاوه بر طلسم های جدید ، اضطراب ، استرس ، حملات وحشت و افسردگی گاه به گاه بود. همچنین این سوابق باعث شد من باور کنم که همه این موارد "ایده های من" بود. چیزی که بعدا خیلی فهمیدم. اما بسیاری از چیزها وقتی به گذشته نگاه می کنید معنی بیشتری پیدا می کنند. تایپ این کلمات به من می فهماند که جهنم را پشت سر گذاشته ام و حتی نمی دانستم.

حدود 1,5 سال پیش من چند رابطه ناموفق پشت سر خود داشتم. من زنان اشتباهی را ملاقات کردم ، زیرا به هیپنوتیزم گوش می دادم که باعث شد من باور کنم خوب است که مانند sh * t رفتار شود. که من را به یک نقطه تاریک هدایت می کند ، به دنبال پرونده های بیشتر هیپنوتیزم می گردم و برخی از پرونده های شدید را پیدا کردم که می تواند به عنوان پاک شدن شخصیت توصیف شود. من محتوای دقیق را نمی دانستم و فکر می کردم که اینها فقط در مورد "زنانه سازی" هستند ، اما کورکورانه اعتقاد داشتم که اینها برخی از پرونده های جالب هستند. همچنین اینترنت پر بود از اطلاعات غلط در مورد پرونده ها برای جلب افراد ، بنابراین فرد سازنده این پرونده ها می تواند پول نقد کند.

این یک روش وحشتناک دیوانه کننده بود و مبارزه با علائم ترک اعتیاد / اعتیاد که در اثر هیپنوتیزم ایجاد شده بود کاملاً سخت ترین کاری بود که در زندگی ام انجام داده ام. این جنگ بین مرگ و زندگی بود. در آن لحظه من زندگی را انتخاب کردم. این فقط سخت نبود ، بلکه بسیار سخت بود. اضطراب شدید ، بی خوابی ، اطمینان از اینکه آیا دوباره قادر به داشتن یک زندگی عادی نیستم. این فقط ترک p * rn نبود ، بلکه ترک مرگ و مبارزه برای سلامت عقل بود. وقتی خواب روی آن پرونده های هیپنوتیزم را می بینید و هنگامی که صداهایی مانند اسکیزوفرنیک را می شنوید (و این قبلاً هرگز چنین اتفاقی نیفتاده است) ، قطعاً می دانید که چیزی بسیار اشتباه است. این اتفاق در فوریه 2018 رخ داد.

امروز

وضعیت فعلی من تضاد کاملی با همه آنچه اتفاق افتاده است.

من موفق شدم که پرونده های هیپنو را به طور کامل متوقف کنم. شاید من از سالهای 1,5 گذشته یک یا دو بار گوش دادم ، اما هرگز یک پرونده کامل نبودم. من به هیچ وجه تمایلی ندارم. اجبارات شدیدی که داشتم کاملاً از بین رفته است.

در آن زمان برخی از دوره ها بدون PMO داشتم که تا دو ماه به طول انجامید. در حال حاضر من به ندرت p * rn را تماشا می کنم ، و فقط وقتی مدتی دوست دختر خود را نمی بینم خودارضایی می کنم. من لبه نمی زنم و اگر p * rn را تماشا کنم تا پیاده شود ، فقط برای کوتاه ترین زمان ممکن این کار را می کنم. به طور کلی هدف من قطع کامل آن است. همچنین من تقریباً دیگر هرگز به تماشای sh * male یا سایر موارد افراطی نمی نشینم زیرا این کار را نفرت انگیز می دانم (با وجود تماشای p * rn شدید برای تقریباً دو دهه).

من همه چیزهای متقاطع خود را دور انداختم. من هیچ تمایلی و اجباری برای خرید چیزی برای عبور از خط احساس نمی کنم. این چیزی است که من دیگر با شخصیتم ارتباط نمی دهم.

من کاملاً مرد را می شناسم و هیچ تمایلی به زن بودن ندارم. فکر کردن من یک زن به دنیا آمده ام چیزی است که به وضوح هرگز آرزوی من نبود بلکه من به عنوان یک جوان تحت تأثیر قرار گرفتم. خنده دار چگونه کنجکاوی می تواند شما را به سمت انتخاب های اشتباه و زمان وحشتناک سوق دهد.

من از رابطه جنسی منظم لذت می برم و همه چیز به خوبی کار می کند. انگیزه جنسی من کاهش یافته است ، اما تصور می کنم که این یک عمل اجباری بیش از یک انگیزه واقعی باشد. همچنین من دیگر 20 ساله نیستم ، اما من هنوز هم بیشتر از بیست و چند نفر در آنجا رابطه جنسی دارم. اگر عادت داشته باشید که توسط یک اجبار کنترل شوید و دیگر از بین نرود کمی عجیب است.

به طور کلی اعتماد به نفس بالاتری پیدا کردم ، اگر مردم به من احترام نگذارند ، تحمل نمی کنم ، اگر کسی در رابطه با من رفتار بدی داشته باشد ، تحمل نمی کنم و اگر بخواهم نظرم را اعلام می کنم. دیگر هیچ "بلوکی" برای نه گفتن یا گفتن کسی وجود ندارد. در حالی که من نسبت به دیگران مهربان و محترم هستم ، اما در مورد آنچه می پذیرم و قبول نمی کنم ، خط کاملاً روشنی ترسیم می کنم.

من اضطراب به مراتب کمتری دارم و آرام و محور هستم. وقتی در مورد گذشته خودم می اندیشم ، برای آن شخص فقیری که هستم متاسفم.

روابطم بهتر شد. من نمی پذیرم اگر دوستان با من بد رفتار کنند ، حتی اگر ظریف باشد. این منجر به برخی درگیری ها می شود ، اما آنها به آن عادت کرده اند.

همچنین شروع به تعقیب رویاهایی کردم که فکر نمی کردم بتوانم آنها را انجام دهم. در حال حاضر من در حال کار بر روی یک مدرک دیپلم برای تبدیل شدن به یک هیپنوتیزم معتبر هستم تا بتوانم به دیگران کمک کنم و این فقط یکی از پروژه های من است.

خواننده عزیز

اگر وضعیت مشابهی دارید یا می توانید تغییر دهید. بله ، در ابتدا سخت است ، اما ارزشش را دارد. همانطور که از پرونده های هیپنوتیزم برای از بین بردن اعتماد به نفس خود استفاده می کردم ، پرونده هایی پیدا کردم که دوباره باعث ایجاد اعتماد به نفس شدم. در صورت امکان به کمک حرفه ای بروید ، یا پرونده ها را از منابع معتبر دریافت کنید. از شر این پیشنهادها و محرک ها خلاص شوید و از زندگی خود لذت ببرید. همانطور که در حال حاضر غیرممکن به نظر می رسد - امکان پذیر است.

ارتباط دادن - 1,5 سال تغییر پس از سالهای 20 از p * rn (از جمله هیپنو سیسی)

By Optimist85