قبل از NoFap، من یک باکره بدون بوسه ساله 21 بودم، نمی دانستم چکار کنم با زندگی اش

بنابراین امروز 100 روز در NoFap شرکت کردم. 100 روز پیش از آخرین عود من از یک رشته 72 روزه گذشته است.
بله ، غیرممکن به نظر می رسد ، اما در عرض یک سال و نیم ، من فقط یک بار آن را شکست دادم. و من قصد ندارم به این زودی ها برگردم.

من قبل از NoFap

قبل از NoFap ، من یک باکره 21 ساله و بدون بوسه بودم ، نمی دانستم با زندگی اش چه کار کنم ، و نه واقعاً برنامه ریزی می کردم که به زودی بفهمم. من به بازی مشغول بودم ، زیاد می نوشیدم (دانشجو بودم ، شاید الان این مسئله متفاوت باشد) ، ناامن ، قادر به تماشای چشم مردم در هنگام مکالمه و همیشه قرار دادن مردم روی پایه ها نیستم. من هر روز ، با P تقریباً 1/2 بار در هفته خودارضایی می کردم.

تا زمانی که من کارشناسی ارشد خود را در سال گذشته آغاز کردم. در برنامه کارشناسی ارشد، دختر خیره کننده ای بود که خیلی خوب و هوشمند بود.
من به طور معمول هیچ اقدامی برای مکالمه با او انجام ندادم. گرچه ، در یک نوشیدنی تصادفی برای دانشجویان کارشناسی ارشد در دانشگاه ، من در نهایت در کنار او نشستم و حدوداً 2 ساعت یک گفتگوی خوب داشتم. به خانه رفتم و چیزی در من تغییر کرد. به طور معمول من و M می رفتم ، اما این بار نه. حدس می زنم من به او افتادم. از هیچ جا اشتیاقم به خودارضایی را به مدت سه هفته از دست دادم. و آن هفته ها که بسیار جذاب است. ورزش عالی بود ، مدرسه عالی بود ، تعامل اجتماعی عالی بود ، زندگی به طور کلی عالی بود. من در مورد اثرات خودداری از PMO در گوگل جست وجو کردم و این مکان را یافتم (بنابراین قطعاً دارونما نبود ، من فقط بعد از تجربه مزایا در مورد این جامعه اطلاعاتی کسب کردم) اینجا جایی است که سفر NoFap من رسماً آغاز شد

در طول NoFap

بعد از سه هفته اول عود کردم اما این مکان را پیدا کردم. بنابراین تصمیم گرفتم یکبار دیگر به آن فرصت بدهم. در اولین دو تلاش ، به خطوط 2 هفته ای رسیدم. من انرژی بیشتری داشتم ، تمرکز بیشتری داشتم و شروع به فکر کردن در مورد آینده ام کردم. من کانال YouTube Elliot Hulse را پیدا کردم (این مرد را بررسی کنید). فیلم های او انگیزه من را فراهم کرد تا در آینده بیشتر جستجو کنم و ببینم که چرا من روی این زمین هستم. من علاقه خود را پیدا کردم: کارآفرینی و تأثیرگذاری واقعی از طریق تجارت. در همین حال ، به یک رشته 50 روزه رسیدم. تا به امروز از خط مقطعی عبور نکرده ام ، فقط انرژی ، انگیزه و انگیزه زیادی برای بهبود زندگی ام داشته ام. من شروع به آهسته دویدن ، فوق العاده اجتماعی بودن (شروع گفتگوها) و اعتماد به نفس بسیار بیشتری کردم. بعد از این مدت ، رگه های من کوتاه می شوند. من کمی در فرو افتاده بودم ، در بسیاری از امتحانات و غیره. در آستانه تسلیم شدن قرار داشتم ، اما تصمیم گرفتم آخرین بار آن را بدهم. این در نهایت یک خط 72 روزه بود. در طول این خط ، من مرتبا شروع به آهسته دویدن می کردم ، در مدرسه عالی عمل می کردم ، خیلی بیشتر از این کار را انجام می دادم ، باکرگی ام را از دست دادم (یک بار با یک دوست ارتباط برقرار کردم) و به طور کلی زندگی خود را بهبود می بخشم. من درست قبل از پایان سال تحصیلی عود کردم ، به دلیل استرس پایان نامه. در همین زمان ، فهمیدم PMO فرار من برای مشکلات من است. از همین جا رشته فعلی من آغاز شد.

این 100 روز گذشته بسیار عجیب بود. من به تعطیلات رفتم و در آنجا دختری از کشور خود را ملاقات کردم که برای ملاقات با او رفتم. تقریباً در این زمان ، اعتماد به نفس من آسمان بود ، می دانستم که در زندگی می خواهم چه چیزی را می خواهم و دنبال آن می گشتم. در این تاریخ اما همه چیز تغییر کرد. همه چيز. قرار عالی بود ، من او را بسیار دوست داشتم ، او تمام مدت می خندید و غیره. این اولین قرار ملاقات من بود ، بنابراین من در مورد بستن معامله مطمئن نبودم این در نهایت منجر به این شد که من یک احمق بی ادعا هستم ، نه اینکه بوسه یا هر چیز دیگری را تحریک کنم و هرکدام به راه خود ادامه دهند. از آن زمان به او پیام ندادید (حدود 70 روز پیش). اما این تاریخ به من فهماند که برای رسیدن به هدفم باید قاطعیت بیشتری داشته باشم. مانند ، دیوانه وار قاطعانه. من شروع به مراقبه کردم ، برای وزنه برداری به باشگاه می رفتم ، دوش می گرفتم و صبح ها به خودم تأیید می کردم که چقدر باید اعتماد به نفس داشته باشم و نحوه بازیگری و تحویل پایان نامه ام. من پایان نامه ام را تحویل گرفتم ، استادانم را گرفتم و دوره کارآموزی را در یک شرکت تازه تأسیس شروع کردم. من در حال حاضر روزانه 10 دقیقه مراقبه می کنم ، که به من کمک می کند احساسات خود را تحت کنترل داشته باشم ، من هفته ای 3 بار به باشگاه می روم و هفته ای دو بار یک ورزش تیمی انجام می دهم ، من خارج از کشور هستم ، با همه صحبت می کنم ، در هنگام مکالمه مانند دیگران تماس چشمی برقرار می کنم دیوانه و من اعتماد به نفس راحتی دارم من 100٪ مطمئن هستم که روزی به اهدافم می رسم ، تا زمانی که شانس بیاورم ، قاطعانه و با نظم باشم.

درس های کلیدی

-وقتی از خط صافی عبور می کنید ، تسلیم نشوید. این جایی است که بهبودی در حال انجام است. من در طول خط صاف مثل دیوانه می خوابیدم ، به هر حال از نظر جسمی خسته شده بودم و احساس می کردم گه لعنتی هستم. ارزشش را دارد وقتی از آن خارج شدی. اعتماد به نفسی که برای نگه داشتن آن به دست می آورید ، طلایی است.

-NoFap تسهیل کننده تغییر است ، نه خود تغییر. این به شما کمک می کند تا عادت های خود را تغییر دهید ، زیرا راهی عالی برای اعمال نظم و انضباط است. همچنین به شما در دستیابی به انرژی ، انگیزه و زمان برای رسیدن به اهداف خود و کار بر روی خود کمک می کند. اما به یاد داشته باشید ، این یک تسهیل کننده است ، نه خود تغییر. باید در کنارش اقدام کنید.

دوش خورشید به شما کمک می کند دوباره کنترل ذهنتان را کنترل کنید

متمرکز به شما کمک می کند تا احساساتتان را کنار بگذارید و از خودتان دست بردارید

-وقتی همه چیز احساس گه و غیر طبیعی می کند و شما واقعاً نمی خواهید کاری انجام دهید ، پس لعنتی آن را انجام دهید. انجام دهید. این فقط مغز شماست و نمی خواهد با تغییراتی که برای ایمن نگه داشتن شما برنامه ریزی شده تغییر کنید. و ناشناخته ، اگرچه می دانید که تغییر برای بهتر شدن است ، اما چیزی است که مغز شما از آن می ترسد. بنابراین ، بعضی اوقات مجبورید کارهایی را انجام دهید که می دانید در رسیدن به اهداف خود به شما کمک می کند ، اگرچه اصلاً احساس نمی کنید که آنها را انجام دهید.

احتمالا درسهای یادگیری زیادی را فراموش کرده ام، زیرا آنها در حال حاضر بخشی از زندگی معمول من هستند. بنابراین احساس رایگان به درخواست هر چیزی، من دوست دارم به شما کمک کند بیشتر

ارتباط دادن - 100 روز در NoFap: داستان من و تحقق های مهم

by عجله کن