27 سالگی - خیلی بدخلقی شدم. غذاهای سالم خسته کننده شدند. نمی توانستم تحریک شوم

120 روز کاملاً رایگان پورنو.

در روزهای آخر 120 ، من فقط بار 7 را استمناء کرده ام (بدون خیال پردازی یا سایر محرک های دیداری).

من وابستگی به حشیش ، روزهای 121 را از امروز کاملاً پاک کردم.

من سالهای 8 به شدت سیگار کشیدم و آن را 437 Days ago بوقلمون ترک کردم.

طی 2 ماه گذشته من به طور روزانه صبحانه را حذف می کنم (بین شام و ناهار چیزی نمی خورم).

آخرین باری که من مست کردم 142 روز پیش بود.

زمینه: - 12 ساله یا ممکن است 13 ساله باشد. شروع به حرکت دادن با عکسهای دختران بیکینی کرد. 14 ساله ، داشتم به دنبال پورنو هاردکور بودم. قلاب شدم من نمی دانستم چه کاری انجام می دهم. با گذشت زمان به شدت بدخلقی شدم. غذاهای سالم طبیعی کسل کننده شدند و از خوردن آنها خودداری می کنم. داستان کوتاه کوتاه ، من روزانه به دنبال پورنو می گشتم و در سن 16 سالگی هنگام خواندن ، دوست من (زن ، یک سال بزرگتر از من) وارد اتاق من شد و بسیار نزدیک من نشسته بود و ناگهان شروع به ساختن داستان کرد و من مثل یک مرده بودم او سعی کرد دیک من را که مرده بود نیز لمس کند ... نمی توانستم بفهمم که قرار است چه کاری انجام دهم. او خیلی شاخ شد و من مثل گیجی بودم و تمام تلاشم را می کردم تا خودم را تحریک کنم اما اتفاقی نیفتاد. وقتی او از اتاق خارج شد ، مغز من قادر به پردازش آنچه که تازه اتفاق افتاده بود نبود.

شب ها فکر می کردم چه فاکتی با من اشتباه کرده است و بعد از آن تند و سریع می خوابم.

من در تمام دوران نوجوانی بازی های ویدئویی انجام داده ام و دوستانی پیدا کردم. آنها همچنین معتاد به pmo بودند.

اول به جلو من 18 بودم که هفته ای به بعضی از ارگ های زننده ، 5-8 می گشتم. یاد گرفتم که دود سیگار را استنشاق کنم ، فوراً قلاب شدم. نوسانات روحی ، افسردگی درجه پایین ، اضطراب و عدم علاقه به زنان واقعی شخصیت من بود. اضطراب اجتماعی رو به افزایش بود. 4 از دوستان من نیز در حال گذر از همان گنگ بودند.

سرانجام ، دیگر نتوانستم آن را بگیرم و از دانشگاه کنار رفتم. تحصیل برای من یک فشار روانی بزرگ بود.

سریع به جلو من 21 ساله افسرده بودم زیرا فاک تا جایی که بیهوش می شد مست می شد ، هرچند بیش از 2-3 بار در ماه نمی نوشیدم. اما هر وقت مست می شدم احساس خوبی می کردم. من با 2 نفر از بهترین دوستانم شروع به بازدید از روسپی کردم ، ما از قرص های دیک استفاده کردیم. کار می کرد اما من مثل یک ماشین گنگ و آلت تناسلی راست بودم. در دور دوم نمی توانم ارگاسم کنم بدون اینکه تکون بخورم. نمی توانستم تحریک شوم ، همه چیز خسته کننده به نظر می رسید.

سریع به جلو من 24 ساله بودم ، شاهدانه کشف کردم. من و دوستانم احساس می کردیم که خدا فرستاده است. هر عصر سیگار می کشیدیم و لذت می بردیم. این لذت خیلی طول نکشید. به زودی همه دچار افسردگی و مه آلودگی مغزی شدند. من گاهی اوقات به تنهایی بالا می آمدم و به فیلم های پورنو نگاه می کردم مثل اینکه فردایی وجود ندارد. حالا هر وقت من و دوستانم دور هم جمع می شدیم بلند می شدیم و مثل دودکش سیگار می کشیدیم. غذای ناخواسته ، PMO ، شاهدانه ، هر چند وقت یک بار فاحشه. این زندگی ما بود تا اینکه یک شب من به دنبال پورنو همجنسگرایان و تراجنسیتی ها بودم. بعد از انجام کار ، من مثل این شدم که "من چه لعنتی می کنم؟ آیا به دلیل داروها است؟ آیا من همجنسگرا هستم؟ آیا من دوجنس گرا هستم؟ "من از آن روز هرگز طبیعی نبودم.

25. اکتبر 2017 در بعد از ظهر ، دوستانم با من تماس گرفتند. آنها قصد داشتند حشیش را از فروشنده جدیدی خریداری کنند که حشیش با کیفیت خوبی داشت. من اضطراب ، افسردگی ، وحشتناکی بی حس نسبت به واقعیت داشتم. من گفتم بله و ما در راه فروشنده جدید بودیم. وقتی به آنجا می رسیدیم ، یک جورهایی اضطراب می گرفتم ، زیرا آنها در حال خرید آن بودند ، من نمی دانستم چه اتفاقی برای من افتاد و از آنجا دور شدم. بهترین دوست من از من عصبانی شد و من نیز از همه آنها برای تماس با من عصبانی شدم. من کاملا گه ام را از دست دادم و چند گه تند و زننده گفتم. این پایان 8 سال دوستی نزدیک بود.

دقیقاً 768 روز گذشته است که هرگز دور هم جمع نشده ایم.

من به خانه آمدم تصمیم گرفتم سیگار و حشیش را به خوبی رها کنم. این نقطه عطف بود.

من با تمام وجود سعی می کردم سیگار و حشیش را ترک کنم ، چند هفته می رفتم و عود می کردم و شاهدانه و بعد از ظهر زیاد می کردم. من مثل یک زامبی بودم. اما من به تلاش و تلاش ادامه دادم. من مثل لعنتی تنها بودم نوسانات خلقی وحشتناک ، حمله وحشت اضطراب. گاهی اوقات عصر هنگام بلعیدن یک قرص دیک که باعث سرگیجه ، بی حسی و تقریباً زامبی می شود ، به روسپی می رفتم. من هرگز از رابطه جنسی با آنها لذت نبردم. آنجا رفتم زیرا نمی دانستم چه کار دیگری می توانم انجام دهم. من مغزم مرده بود

یک شب من بالا بودم و به موسیقی بلند گوش می دادم و در گوشه اتاق تاریک خود دراز می کشیدم. من به یاد می آورم که معلمانم چه می گفتند ("این بچه آینده درخشانی دارد") و در اینجا گریه می کردم ، در حالی که طبقه بالا کمرنگ شده بود ، در یک اتاق تاریک دراز کشیده بودم. سرانجام ، خودم را وادار کردم که سیگار را برای همیشه ترک کنم. به زودی کم کم شروع به بالا رفتن کردم و هجوم آوردن به مطالب پورنو کاهش یافت اما ادامه داد تا اینکه یک روز به فیلم های یوتیوب گیب برخورد کردم و بلافاصله بعد از آن فیلم های گری. من مثل "چرا در جهنم نمی توانستم این را قبلا پیدا کنم؟"

من از تولد 26th خودم ترک PMO را خیلی جدی شروع کردم. و در نه ماه گذشته من وقتی تحت تأثیر حشیش بودم ، بارها به 3 پورنو بازگشتم. من هیچ وقت نگذارم عود من عود شدیدی شود.

من هنوز نمی دانم PIED من درمان شده است یا خیر ، اما من قطعاً به روسپی برای سیم کشی یا بررسی پیشرفت خود مراجعه نمی کنم ، زیرا من علاقه ای به یک رابطه بی معنی برای داشتن لذت حسی موقت دارم.

13 سال زندگی من به پورنو گم شد. من هیچ وقت نمی دانم زندگی عادی نوجوانان چگونه است.

اگر با این کار دست و پنجه نرم می کنید ، بدانید که بهبودی بدون توجه به وضعیت و شرایط شما امکان پذیر است.

تمام OCD ، ADD ، مه مغزی ، اضطراب ، افسردگی ، آنهدونیا ، تحریک پذیری ، بی خوابی ، ادرار مکرر ، تعویق ، بی حسی ، احساس ولع مصرف مواد غذایی ناخواسته از بین خواهد رفت. بهت قول میدم. تنها کاری که باید انجام دهید ترک PMO است.

من کسی را ندارم جز این subreddit که درد خود را با او در میان بگذارم. من فقط می خواستم این را از سینه خود خارج کنم و به شما بچه ها اطلاع دهم که اینجا جایی است که من حمایت و تشویق را پیدا کردم. بهترین مکان در اینترنت.

ارتباط دادن - روزهای 120!

by موفق باشید