سن 26 - دیگر تصاویر زنانی را که در موقعیت های جنسی قرار دارند ترور می کنند و ذهنم را تهدید نمی کنند

روز 70

من 26 ساله هستم ، از 12 سالگی به پورنو و استمنا excessive بیش از حد معتاد شده ام. من از 18 سالگی شروع به تلاش برای nofap کردم و چند هفته رگه های زیادی داشتم اما بیشتر روزها چندین بار به تماشای پورنو می پرداختم ، می توانم PMO 10 بار اگر فقط یک روز در خانه تنها بودم. من تا این مرحله اضطراب PIED و بسیار بدی داشتم ، فکر نمی کنم همه آنها از بین رفته باشد اما اطمینان دارم که الان خیلی بهتر شده است. صحبت با دختران متناقض بود. بعضی اوقات می توانستم بسیار اعتماد به نفس داشته باشم ، و در طول سال ها برخی از دختران را به دلیل ترس از بیماری ED تحت فشار قرار داده ام.

من فقط احساس کردم که بعد از 8 سال جنگ بدون اینکه احساس کنم به جایی رسیده ام قصد دارم ذهنم را از دست بدهم. پارسال هم خط خوبی داشتم. فکر می کنم 26 سالگی احساس کرد که بالاخره وقتم به پایان رسیده است. کمی بعد افسرده شدم و مدتی خودم را کاملاً جدا کردم. در سالهای آغازین خودم را عقلانی می دانم و عود می کنم. وقتی احساس اعتماد به نفس می کردم و توجه دختران را جلب می کردم ، خودم را با PMO جایزه می دادم و به خودم می گفتم که هنوز وقت دارم و وقتی سرانجام اعتیادم را شکست می دهم ، راحت کنار گذاشته می شوم. این طرز فکر باعث شد که بتوانم در زمینه های دیگر زندگی عملکرد داشته باشم و برخی از آنها را دنبال کنم. این برای سالها ادامه داشت و زندگی در آن زمان از 18-19 سالگی و اوایل بیست سالگی آسان بود اما دو سال گذشته جهنم خالصی بود. من سال گذشته دچار اعتیاد به کوکائین شدم که بسیار بد شد.

برگشتن 26 ساله به سر من لگد زد. تمام فرصت هایی که به من پیشنهاد شده بود اما آنها را رد کردم ، مرا آزار داده و فهمیدم که از دست دادن این سال ها می تواند به یک آسیب روحی برای من تبدیل شود ، اگر من همین حالا زندگی نکنم. چند هفته پس از آن شروع شد ، اما به آرامی شروع به تمرکز بر روی این واقعیت کردم که من هنوز جوان هستم و بیست سالگی ام یک اتلاف کامل نبوده است. من تصمیم گرفتم که خیلی دیر نیست اما این آخرین عکس من بود. قطار نهایی در شرف خروج از ایستگاه بود و من مجبور شدم سوار آن شوم. این طرز فکر جدید به من کمک کرد تا گذشته ام را رها کنم و به کار خود بپردازم. "من آن را در قطار رساندم ، حالا آنچه را می خواهی ترک کنی رها کن و به مکان خودت توجه کن".

کلید این خط برای پایین آوردن آن این است که من شکست های گذشته و اقدامات بد خود را کاملاً پذیرفتم. من فقط در مورد آنچه از 24 ژوئن انجام داده ام قضاوت خواهم کرد و اینگونه توانسته ام با مالکیت به افسردگی پایان دهم! :)قبل از این اجازه می دادم که نفرت از خودم مرا رانده اما این پایدار نیست. درد هر بار شما را به PMO برمی گرداند. شما باید احمقی را که قبلاً بوده اید واقعاً بپذیرید و قبل از رسیدن به ذهنیت برای تغییر او را ببخشید.

کوکائین یک مرگ مطلق برای گیرنده های دوپامین است ، بنابراین فکر می کنم بهبودی کامل من بیشتر طول می کشد. و من می ترسم که هرگز به عملکردهای کاملاً عادی برگردد ، اما باید این را بپذیرم. من الان بعد از 70 روز خیلی بهتر شده ام و از سال های جدید هنوز داروهای سخت انجام نداده ام بنابراین خوش بین هستم.

~~~

دیروز در حین مکالمه با دختری او در وسط آن متوقف شد ، چند ثانیه سکوت کرد و سپس گفت که من شخص مورد علاقه او برای گفتگو هستم زیرا به نظر می رسید بسیار آرام و حاضر هستم و این باعث می شود احساس کند می تواند اعتماد کند من این باعث خوشحالی من شد زیرا می گویم مسلماً چیزی نبوده که قبلاً بوده باشم.

من مجبور نبودم فقط با نگاه کردن به او مانند گذشته ، در موقعیتهای جنسی مرتباً با تصاویر او مقابله کنم. من احساس خزش مخفی نمی کردم زیرا 70 روز کارهای ترسناک را انجام داده ام. خیلی حس خوبیه! و نکته خنده دار این است که وقتی من در شرایط عادی همه چیز را جنسی می کنم و فقط از مردم لذت می برم ، دختران آن را انتخاب می کنند و فکر می کنند جذاب است! ساخت بازی "Inner" بسیار واقعی است و ساخت آن بسیار سخت است ، اما دستیابی به آن بسیار ساده است. فقط روزانه خوب کار کنید و به سراغ شما می آید.

احساس نمی کنم تمام آنجا هستم ، فقط آنقدر آمده ام که واقعاً از اینکه می خواهم کجا بروم هیجان زده شوم و کمک بهتری باشم و در قبال خانواده ، دوستانم مسئولیتی نداشته باشم و امیدوارم یک روز ، به یک زن.

تمرین کردن هر روز ، تمیز نگه داشتن خانه ، انجام بهترین کار در محل کار یا مدرسه و صرف نگرانی از برداشتن روی چانه در حین انجام آن کار سختی است ، اما احساس رضایت عمیق پس از چند هفته کاملاً بی ارزش است. در ابتدا احساس ترسناک است اما طبیعی است و فقط کاری است که انجام می دهید.

بیایید رشد کنیم!

ارتباط دادن - اتفاقات می افتد!

توسط Stratcha945