تقاضای محبوب: یک بررسی روایت تاریخچه تحقیقات مواد غذایی (2015)

رفتن به:

چکیده

در سالهای اخیر ، مفهوم اعتیاد به مواد غذایی محبوبیت بیشتری پیدا کرده است. این رویکرد اختلاف نظرهای آشکاری بین اختلالات مصرف مواد و پرخوری غذاهای بسیار خوش طعم و پر کالری را تصدیق می کند. بخشی از این بحث شامل این است که به دلیل افزایش قدرت ناشی از برخی مواد مغذی یا مواد افزودنی ، غذاهای "قابل رعایت" ممکن است از نظر اعتیاد آور باشند. اگرچه به نظر می رسد این ایده نسبتاً جدید است ، تحقیقات در مورد اعتیاد به مواد غذایی در واقع چندین دهه را در بر می گیرد ، واقعیتی که اغلب ناشناخته مانده است. استفاده علمی از اصطلاح اعتیاد با توجه به شکلات حتی به قرن 19th برمی گردد. در قرن 20th ، تحقیقات اعتیاد به مواد غذایی تحت چندین تغییر پارادایم قرار گرفت ، که شامل تغییر کانونهای مربوط به بی اشتهایی عصبی ، bulimia nervosa ، چاقی یا اختلال خوردن است. بنابراین ، هدف از این بررسی توصیف تاریخ و وضعیت هنر تحقیقات اعتیاد به مواد غذایی و نشان دادن توسعه و پالایش آن از تعاریف و روش ها است.

کلید واژه ها: اعتیاد به مواد غذایی ، چاقی ، پرخوری ، بی اشتهایی ، بولیمی ، وابستگی به مواد ، شکلات

معرفی

در سال های اخیر ، مفهوم اعتیاد به مواد غذایی به طور فزاینده ای رایج شده است. این مفهوم شامل این عقیده است که برخی غذاها (معمولاً غذاهای بسیار فرآوری شده ، بسیار خوش طعم و بسیار کالری) ممکن است پتانسیل اعتیاد آور داشته باشند و اینکه اشکال خاصی از پرخوری ممکن است یک رفتار معتاد باشد. این افزایش محبوبیت نه تنها در تعداد زیادی گزارش رسانه ای و ادبیات غیرمستقیم منعکس می شود [1,2] ، بلکه در یک افزایش قابل توجه در تعداد انتشارات علمی (شکل 1) [3,4] به عنوان مثال ، در 2012 ، یک کتابچه راهنمای جامع در مورد مواد غذایی و اعتیاد منتشر شد زیرا "علم به جایی رسیده است که یک کتاب ویرایش شده ضروری باشد".5] این افزایش علاقه به نظر می رسد این تصور را ایجاد کرده است که ایده اعتیاد به مواد غذایی فقط در قرن 21st به دلیل موجود بودن فزاینده غذاهای بسیار فرآوری شده و اینکه مفهوم اعتیاد به مواد غذایی در تلاش برای تبیین افزایش میزان شیوع چاقی مطرح شده است ، ایجاد شده است. [6] برخی از محققان حتی با استناد به مقالاتی که در این قرن منتشر شده اند به کارهای پیشگویی در تحقیقات اعتیاد از مواد غذایی اشاره می کنند [7,8].

شکل 1 

تعداد انتشارات علمی در مورد اعتیاد به مواد غذایی در سالهای 1990-2014. مقادیر بیانگر تعداد بازدیدهایی است که بر اساس جستجوی وب علوم انجام شده برای هر سال به طور جداگانه ، با استفاده از اصطلاح جستجو "اعتیاد به مواد غذایی" و انتخاب "موضوع" ...

همانطور که در طول این مقاله نشان داده می شود ، این تصور در مورد اعتیاد به مواد غذایی یک ایده جدید ، که در سال های اخیر سرچشمه گرفته و ممکن است بیماری همه گیر چاقی را توضیح دهد ، اشتباه است. بنابراین ، این مقاله به طور خلاصه توسعه تحقیقات اعتیاد به مواد غذایی را ارائه می دهد. یک هدف این است که نشان دهد تاریخ آن ، گرچه یک زمینه تحقیق نسبتاً جدید است ، اما در واقع چندین دهه را در بر می گیرد و ارتباط بین غذا و اعتیاد حتی به قرن 19th برمی گردد. در قرن 20th ، زمینه های تمرکز و نظرات در مورد اعتیاد به مواد غذایی به صورت پویا تغییر یافت ، مانند انواع غذاها و اختلالات خوردن که پیشنهاد می شود مربوط به اعتیاد باشد و روش هایی که برای بررسی رفتار خوردن از دیدگاه اعتیاد استفاده می شود (شکل 2) با این حال ، مقاله حاضر قصد ندارد تشابهات مختلف پدیدارشناختی و مغز و اعصاب بین پرخوری و مصرف مواد را بیان کند یا گمانه زنی در مورد عواقب و پیامدهای احتمالی مفهوم اعتیاد به مواد غذایی برای معالجه ، پیشگیری و سیاست های عمومی باشد. همه این موضوعات به طور گسترده در جای دیگری مورد بحث قرار گرفته است [9-21] سرانجام ، این مقاله قصد ندارد اعتبار مفهوم اعتیاد به مواد غذایی را ارزیابی کند.

شکل 2 

برخی از مناطق تمرکز با منابع انتخاب شده در تاریخچه تحقیقات اعتیاد به مواد غذایی.

اواخر 19th و اوایل 20th قرن: آغازین

La مجله احتکار یکی از اولین مجلات اعتیاد بود و از 1876 به 1914 منتشر شد [22] در طی این مدت ، اصطلاحات مختلفی برای توصیف بیش از حد الکل و مواد مخدر استفاده شد (به عنوان مثال ، مستی عادت ، سوزش ، سوزش ، دیسپومانیا ، ناركمانیا ، اومومانیا ، الكلیسم ، و اعتیاد) جالب است که این اصطلاح اعتیاد همانطور که در مجله احتکار در درجه اول به وابستگی به داروهایی غیر از الکل گفته می شود و برای اولین بار در 1890 با توجه به شکلات ظاهر می شود [22] پس از آن ، خواص اعتیاد آور غذاهای "تحریک کننده" در سایر شماره های مجله نیز ذکر شد [17] به عنوان مثال ، کلوستون [23اظهار داشت: هنگامی که "مغزی برای ترمیم آن در هنگام خستگی به تحریک رژیم و نوشیدنی وابسته باشد ، یک میل شدید و غیرقابل مقاومت برای چنین محرکهای غذایی و نوشیدنی ها در هر زمان خستگی ایجاد می شود."

در 1932 ، Mosche Wulff ، یکی از پیشگامان روانکاوی ، مقاله ای را به زبان آلمانی منتشر کرد ، که عنوان آن را می توان به عنوان "در یک مجتمع جالب علائم دهان و رابطه آن با اعتیاد" ترجمه کرد. [24] بعداً ، Thorner [25] با اشاره به این کار ، اظهار داشت: "وولف پرخوری را که او را اعتیاد به مواد غذایی می نامد ، پیوند می زند و آن را از یک عامل مشروط در قانون اساسی متمایز می کند و آن را از مالیخولیا متمایز می کند ، زیرا معتاد مواد غذایی به جای یک رابطه تناسلی به راحتی وابسته به عشق شهوانی است. و به طریقی مخرب. "اگرچه این دیدگاه روانکاوی در مورد پرخوری مطمئناً منسوخ شده است و امروزه ناامید کننده به نظر می رسد ، با این وجود قابل توجه است که می توان دید که ایده توصیف پرخوری به عنوان یک اعتیاد در 1930 وجود داشت.

1950s: به معنای اصطلاح اعتیاد به مواد غذایی

مدت اعتیاد مواد غذایی اولین بار توسط Theron Randolph در ادبیات علمی در 1956 معرفی شد [26] وی این توصیف را "یک اقتباس خاص با یک یا چند غذای معمولی است که فرد به آن بسیار حساس است [که] الگوی متفاوتی از علائم را توصیف می کند که بصورت توصیفی مشابه با سایر فرایندهای اعتیاد آور است" تولید می کند. "اما وی همچنین خاطرنشان كرد كه" بیشترین غالباً ذرت ، گندم ، قهوه ، شیر ، تخم مرغ ، سیب زمینی و سایر غذاهایی که اغلب خورده می شوند درگیر هستند. "این نظر تغییر کرده است ، زیرا امروزه غذاهای بسیار فرآوری شده با قند زیاد و / یا چربی زیاد به عنوان بالقوه اعتیاد آور مطرح می شوند [27].

راندولف تنها در این زمان از اصطلاح اعتیاد به مواد غذایی استفاده نکرد. در مقاله ای که در 1959 منتشر شده است ، بحثی در مورد پانل که حول نقش محیط و شخصیت در مدیریت دیابت می چرخد ​​گزارش شده است [28] در طول این بحث ، آلبرت جی استنكارد (1922-2014) [29] ، روانپزشکی که مقاله ای که در آن او ابتدا اختلال خوردن پرخوری (BED) را توصیف کرده بود ، در همان سال منتشر شد [30] ، مصاحبه شد. به عنوان مثال ، از او پرسیده شد ، "یكی از شایع ترین و دشوارترین مشكلات ما ، اعتیاد به مواد غذایی است ، هم در پیدایش دیابت و هم در درمان آن. آیا عوامل فیزیولوژیکی در این مکانیسم دخیل هستند یا همه اینها روانی است؟ ارتباط آن با اعتیاد به الکل و اعتیاد به مواد مخدر چیست؟ "28] استونکارد پاسخ داد که او فکر نمی کند که اعتیاد به مواد غذایی "از نظر آنچه در مورد اعتیاد به الکل و مواد مخدر می دانیم توجیه شده باشد." با این حال ، آنچه در بررسی تاریخی در مقاله حاضر مهمتر است این است که وی همچنین اظهار داشت که اصطلاح اعتیاد به مواد غذایی به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد ، که بیشتر نشان می دهد که ایده اعتیاد به مواد غذایی در بین دانشمندان و عموم مردم در اوایل 1950 مشهور بوده است.

1960 و 1970s: Overeaters Mentions ناشناس و گاه به گاه

Overeaters Anonymous (OA) ، یک سازمان خودیاری مبتنی بر برنامه مرحله ای 12 از مشروبات الکلی ناشناس ، در 1960 تاسیس شد. بر این اساس ، OA از چارچوب اعتیاد پرخوری طرفداری می کند و هدف اصلی این گروه خودداری از استفاده از ماده اعتیاد آور شناخته شده (یعنی غذاهای خاص) است. در بیش از 50 سال وجود تحقیقات کمی در مورد OA انجام شده است ، اگرچه شرکت کنندگان بر این باورند که OA برای آنها مفید بوده است ، در مورد چگونگی عملکرد OA "اجماع" وجود ندارد.31,32] با این وجود ، OA تنها سازمان خودیاری نخواهد بود که دارای دید اعتیاد به پرخوری است ، زیرا گروه های مشابه خودی در دهه های بعد تاسیس شدند [17].

تحقیقات علمی در مورد مفهوم اعتیاد به مواد غذایی ، در واقع در 1960 و 1970s وجود نداشت ، اما برخی از محققان به طور پراکنده از این اصطلاح در مقالات خود استفاده کردند. به عنوان مثال ، اعتیاد به مواد غذایی به همراه سایر مشکلات مصرف مواد در دو مقاله توسط بل در 1960 ها ذکر شده است [33,34] و در زمینه آلرژی های غذایی و اوتیت رسانه در 1966 ذکر شد [35] در 1970 ، Swanson و Dinello در رابطه با میزان بالای بازیابی مجدد وزن پس از کاهش وزن در افراد چاق ، به اعتیاد به مواد غذایی اشاره داشتند [36] برای نتیجه گیری ، اگرچه هیچ تلاشی برای بررسی منظم مفهوم اعتیاد به مواد غذایی در 1960s و 1970s وجود نداشت ، اما قبلاً توسط گروههای خودی با هدف کاهش پرخوری استفاده می شد و در مقالات علمی در زمینه یا حتی به عنوان مترادف چاقی.

1980: تمرکز روی آنورکسیا و Bulimia Nervosa

در 1980 ها ، برخی از محققان سعی کردند محدودیت غذایی را که توسط افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی (AN) نشان داده می شود ، به عنوان یک رفتار اعتیاد آور (یا "وابستگی از گرسنگی") توصیف کنند.37] به عنوان مثال ، سازوکلر و تانتام [38] استدلال كرد كه "بيماران مبتلا به AN به اثرات روانشناختي و احتمالاً فيزيولوژيكي گرسنگي وابسته هستند. افزایش کاهش وزن ناشی از تحمل در برابر گرسنگی لزوم محدودیت بیشتر مواد غذایی برای به دست آوردن اثر مطلوب و توسعه بعدی علائم ناخوشایند "ترک" بر خوردن غذا است. "این ایده بعداً با کشف نقش سیستم های مواد افیونی درون زا در AN تسهیل شد. [39,40] البته توجه داشته باشید که نقش آندروفین ها نیز در شرایط مخالف یعنی چاقی مورد بحث قرار گرفته است.41,42] به طور مشابه ، چاقی در چارچوب اعتیاد به مواد غذایی در یک مطالعه منتشر شده در 1989 مورد بررسی قرار گرفت ، که در آن افراد چاق با کنترل وزن طبیعی در سطح "نمایش شی" مقایسه شدند.43].

همچنین مطالعاتی در مورد bulimia nervosa (BN) از دیدگاه اعتیاد انجام شده است ، که از حوزه روانشناسی شخصیت سرچشمه گرفته است. این مطالعات توسط دو مقاله از 1979 ممنوع شد ، که در آن ها نمرات بالایی از اندازه گیری شخصیت اعتیاد آور در افراد چاق گزارش شده است [44] اما در افراد بی اشتهایی و چاق در مقایسه با افراد سیگاری نمرات پایین تر است [45] مطالعات تطبیقی ​​بین گروههای وابسته به مواد و بیماران بولیمیک نیز یافته های متناقضی را به وجود آورد ، در حالی که برخی از مطالعات نمرات مشابهی را درباره اقدامات شخصیتی در گروه ها و برخی از مطالعات برای یافتن تفاوت ها یافتند.46-49] این مطالعات در مورد شخصیت اعتیاد آور در BN با یک مطالعه موردی همراه بود ، که در آن سوءمصرف مواد به عنوان استعاره مفیدی در درمان BN شناخته شد [50] و تدوین "برنامه درمانی گروهی Foodaholics" [51].

1990: Chocoholics و سخنان انتقادی

به دنبال این اولین تلاش ها برای توصیف اختلالات خوردن به عنوان یک اعتیاد ، بررسی های جامعی در 1990 و 2000 منتشر شد که در آن مدل اعتیاد اختلالات خوردن بر اساس مبانی مفهومی ، فیزیولوژیکی و سایر موارد مورد انتقاد قرار گرفت [52-55] اما به استثنای چند مقاله ، دو مورد که شخصیت اعتیاد آور در افراد دارای اختلال خوردن یا چاقی مورد بررسی قرار گرفته است [56,57] و دو مورد که در آنها موارد غیر معمول مصرف هویج مانند اعتیاد گزارش شده است [58,59] ، به نظر می رسید که تمرکز تحقیقات جدید پدید آمده است: شکلات.

شکلات بیشترین غذای ناخوشایند در جوامع غربی به ویژه در بین زنان است [60,61] ، و غذاهایی که بیشتر افراد در کنترل مصرف با آنها مشکل دارند [27,62] قبلاً در 1989 خاطرنشان شده بود كه شکلات تركیبی از چربی و قند زیاد دارد ، و آن را به یك ماده ی مناسب از نظر هیدونیك تبدیل می كند.63] - ایده ای که شبیه به گمانه زنی ها در مورد غذاهای اعتیاد آور "بیش از حد قابل قبول" است که برخی از 25 سال بعد [3,27] علاوه بر ترکیب مغذی شکلات ، فاکتورهای دیگری مانند خواص حسی آن یا ترکیبات روانگردان مانند کافئین و توبرومین نیز به عنوان کمک کننده به طبیعت اعتیاد آور شکلات مورد بحث قرار گرفتند [64,65] با این حال ، اثرات مبتنی بر گزانتین شکلات بعید به نظر می رسد که دوست داشته باشید شکلات یا مصرف اعتیاد آن را توضیح دهد [61].

مطالعات اندکی انجام شده است که در آن به اصطلاح "chocoholics" یا "معتاد شکلات" مورد بررسی قرار گرفت. یکی از مطالعه توصیفی توصیفی و ولع مصرف و الگوهای مصرف در میان متغیرهای دیگر بود [66]؛ یکی دیگر از اقدامات مشابه بین "معتادان شکلات" و کنترل مقایسه کرد [67]؛ و یک مطالعه چنین گروه هایی را در پاسخ های ذهنی و فیزیولوژیکی در معرض قرار گرفتن در معرض شکلات مقایسه کرد.68] با این وجود ، کمبود عمده این مطالعات این بود که وضعیت اعتیاد به شکلات مبتنی بر شناسایی شخصی است که در مقابل تعصب و اعتبار آسیب پذیر است و با این واقعیت محدود است که بیشتر شرکت کنندگان غیر حرفه ای تعریف دقیقی از اعتیاد ندارند. سرانجام ، دو مطالعه رابطه بین "اعتیاد به شکلات" و اعتیاد به مواد و رفتارهای دیگر را مورد بررسی قرار دادند و روابط مثبت ، اما بسیار اندک یافتند [69,70].

2000: مدلهای حیوانات و عصب سازی

در اوایل 2000s - تقریباً 40 سال پس از تأسیس OA - یک مطالعه مقدماتی منتشر شد که در آن ، درمان بیماران بولیمی و چاق با برنامه مرحله ای 12 گزارش شده است [71] علاوه بر این رویکرد درمانی ، با این وجود ، تمرکز این دهه بررسی مکانیسم های عصبی اساسی پرخوری و چاقی است که ممکن است یافته های موازی ناشی از وابستگی به مواد باشد. در انسان ، این مکانیسم های عصبی در درجه اول توسط توموگرافی انتشار پوزیترون و تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی مورد بررسی قرار گرفتند. برای مثال ، مقاله مقدماتی وانگ و همکارانش [72] گزارش شده دوپامین D جسم مخطط پایین است2 در دسترس بودن گیرنده در افراد چاق نسبت به گروه کنترل ، که نویسندگان آن را به عنوان ارتباطی از "سندرم کمبود پاداش" شبیه به آنچه در افراد وابسته به مواد پیدا شده است تفسیر کردند.73,74] به عنوان مثال ، مطالعات دیگر نشان داد كه نواحی مشابه مغز در طی تجربه غذای مواد غذایی و هوس مواد مخدر فعال می شوند ، و مطالعاتی كه در آن پاسخ های عصبی به محرک های غذایی با کالری بالا مورد بررسی قرار گرفت ، نشان داد که افراد مبتلا به BN و BED از نظر پاداش فعالیت بیشتری دارند. مناطق مغز در مقایسه با گروه شاهد ، درست مانند افرادی که وابستگی به مواد دارند ، در پاسخ به نشانه های مربوط به مواد فعالیت مرتبط با پاداش بیشتری نشان می دهند [75,76].

یکی دیگر از مهمترین خط تحقیقات اعتیاد به مواد غذایی در این دهه ، مدل های جوندگان بود. در یکی از این پارادایم ها ، موش ها به صورت روزانه به مدت 12 ساعت محروم از مواد غذایی هستند و سپس به آنها می توان ساعت 12 ساعته به محلول قند و چاود دسترسی داد [77] به موش هایی که چندین هفته تحت این برنامه دسترسی متناوب به شکر و گاو قرار داشتند ، نشان داده شد که علائم رفتاری اعتیاد مانند ترک در هنگام دسترسی به قند را نشان می دهد ، و همچنین تغییرات عصبی شیمیایی را نشان دادند [77,78] مطالعات دیگر نشان می دهد که موش های دارای رژیم غذایی "کافه تریا" با کالری بالا ، افزایش وزن پیدا کردند که همراه با کمبود دوپامین جسم مخطط D بود2 گیرنده ها و مصرف مداوم غذاهای خوش طعم علیرغم عواقب بد [79] برای نتیجه گیری ، این مطالعات حاکی از آن است که مصرف مقادیر زیاد قند در واقع ممکن است منجر به رفتارهایی مانند اعتیاد شود و در کنار مصرف چربی زیاد ، به افزایش وزن در جوندگان منجر شود.80] و مدارهای عصبی با هم تداخل دارند به ترتیب در پردازش علائم مربوط به مواد غذایی و مواد مخدر و در کنترل رفتار خوردن و استفاده از مواد دخیل هستند.

2010: ارزیابی اعتیاد به مواد غذایی در انسان و پیشرفت در تحقیقات حیوانات

در سالهای اخیر ، محققان سعی کرده اند به طور دقیق اعتیاد به مواد غذایی را تعریف و ارزیابی کنند. به عنوان مثال ، کاسین و فون رانسون [81در مصاحبه ساختاری از معیارهای وابستگی به مواد در نسخه چهارم از منابع ، "ماده" را با "خوردن زیاد" جایگزین کرد راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV) و دریافت که درصد 92 از شرکت کنندگان در BED معیارهای کامل وابستگی به مواد را دارند. رویکرد دیگر توسعه مقیاس اعتیاد به مواد غذایی Yale (YFAS) است که یک اقدام خود گزارش برای ارزیابی علائم اعتیاد به مواد غذایی بر اساس معیارهای تشخیصی وابستگی به مواد در DSM-IV است [82] به طور خاص ، YFAS هفت علامت وابستگی به مواد را همانطور که در DSM-IV گفته شده است با تمام مواردی که به غذا و خوردن گفته می شود اندازه گیری می کند: 1) مصرف ماده در مقادیر بیشتر یا برای مدت طولانی تر از آنچه در نظر گرفته شده است (به عنوان مثال ، "من خودم را ادامه می دهم. مصرف برخی غذاها حتی اگر من دیگر گرسنه نیستم. ")؛ 2) تمایل مداوم یا تلاش های ناموفق تکرار شده برای ترک (به عنوان مثال ، "عدم خوردن انواع خاصی از غذا یا قطع برخی از مواد غذایی چیزی است که من نگران آن هستم.")؛ 3) وقت زیادی را برای به دست آوردن یا استفاده از این ماده یا بهبود یافتن از اثرات آن صرف می کند (به عنوان مثال ، "من می فهمم وقتی غذاهای خاصی در دسترس نباشند ، من برای دستیابی به آنها از راه خود خارج می شوم. به عنوان مثال ، به فروشگاه می روم. برای خرید مواد غذایی خاص حتی اگر من گزینه های دیگری در خانه برای من در دسترس باشد. ")؛ 4) به دلیل استفاده از مواد ، فعالیت های مهم اجتماعی ، شغلی یا تفریحی را کنار گذاشته ام (به عنوان مثال: "مواقعی بوده ام که بعضی از اوقات به بعضی از مواد غذایی می خورم و یا در مقادیر زیادی که به جای کار شروع به خوردن غذا کردم ، وقت خود را صرف کردم. خانواده یا دوستان یا مشغول انجام فعالیت های مهم دیگر یا تفریحی که از آنها لذت می برم. ")؛ 5) استفاده از مواد را علیرغم مشکلات روانی یا جسمی ادامه داد (به عنوان مثال ، "من حتی اگر با مشکلات عاطفی و یا جسمی روبرو بودم ، همان مواد غذایی یا همان مقدار غذا را مصرف می کردم.")؛ 6) تحمل (به عنوان مثال ، "با گذشت زمان ، دریافتم که برای به دست آوردن احساس مورد نظرم ، نیاز به خوردن بیشتر و بیشتر دارم ، مانند کاهش احساسات منفی یا افزایش لذت.")؛ و 7) علائم ترک (به عنوان مثال ، "هنگامی که غذای خاصی را قطع کردم یا متوقف کردم ، علائم ترک مانند اضطراب ، اضطراب یا سایر علائم جسمی را تجربه کرده ام."). دو مورد اضافی وجود نقص یا پریشانی بالینی قابل توجه ناشی از پرخوری را ارزیابی می کند. مشابه DSM-IV ، اگر حداقل سه علائم برآورده شود و یک اختلال یا پریشانی قابل توجه از نظر بالینی وجود داشته باشد ، اعتیاد به مواد غذایی "قابل تشخیص" است.82,83].

YFAS در سالهای 6 گذشته در تعداد قابل توجهی از مطالعات به کار رفته است ، که نشان می دهد افراد مبتلا به "تشخیص" اعتیاد به مواد غذایی می توانند با افراد بدون "تشخیص" در متغیرهای مختلفی از اقدامات خود گزارش از آسیب شناسی غذا خوردن متمایز شوند. ، روانشناسی ، تنظیم احساسات یا تحریک پذیری در برابر اقدامات فیزیولوژیکی و رفتاری مانند مشخصات ژنتیکی چند هسته ای مرتبط با سیگنالینگ دوپامینرژیک یا پاسخ حرکتی به نشانه های غذایی با کالری بالا [62] اگرچه ثابت شده است که YFAS ابزاری مفید برای تحقیقات در مورد خوردن مواد اعتیاد آور است ، اما مطمئناً کامل نیست و اعتبار آن مورد سوال قرار گرفته است [84] به عنوان مثال ، مشخص شده است که تقریباً 50 درصد از بزرگسالان چاق مبتلا به BED ، تشخیص YFAS را دریافت می کنند و این افراد روانپزشکی مربوط به غذا و عمومی بیشتر از بزرگسالان چاق مبتلا به BED که تشخیص YFAS دریافت نمی کنند ، نشان می دهند.85,86] با توجه به این یافته ها ، استدلال شده است که اعتیاد به مواد غذایی که با YFAS اندازه گیری می شود ، صرفاً می تواند شکل جدی تری از BED نشان دهد [87,88] علاوه بر این ، مدل اعتیاد به مواد غذایی همچنان موضوعی است که مورد بحث و گفتگو است و برخی محققان از اعتبار آن حمایت می کنند.3,7,21,89-91] ، در حالی که برخی دیگر بر اساس آن اثرات فیزیولوژیکی داروهای سوء مصرف و مواد مغذی خاص مانند قند ، ملاحظات مفهومی و موارد دیگر علیه آن استدلال می کنند [84,92-97] اخیراً پیشنهاد شده است که حتی اگر نوعی رفتار خوردن وجود داشته باشد که ممکن است آن را اعتیاد بنامند ، اصطلاح اعتیاد به مواد غذایی اشتباه گرفته می شود زیرا هیچ ماده اعتیاد واضحی وجود ندارد و بنابراین ، بنابراین باید آنرا بعنوان یک رفتار انتخاب کرد. اعتیاد (به عنوان مثال ، "اعتیاد به خوردن") [98].

تحقیقات حیوانات در مورد اعتیاد به مواد غذایی نیز در سالهای اخیر پیشرفت کرده است. این شامل ، به عنوان مثال ، مجموعه ای از مطالعات نشان می دهد که اثرات متفاوتی از اجزای خاص مواد مغذی (به عنوان مثال ، رژیم غذایی پرچرب ، رژیم غذایی با قند بالا ، رژیم غذایی پرچرب و قند بالا یا رژیم با پروتئین بالا) بر رفتار غذایی و نوروشیمی [99,100] تحقیقات دیگر نشان می دهد که رژیم های غذایی خاصی نیز می تواند بر فرزندان جوندگان تأثیر بگذارد. به عنوان مثال ، مشخص شده است كه در معرض رحم با رژیم غذایی بسیار كاملا ، ترجیحات غذایی ، اختلال در تنظیمات متابولیك ، عملکرد پاداش مغز و خطر چاقی را تحت تأثیر قرار می دهد.99,101] پارادایم های جدیدی برای ارزیابی رفتارهای مانند اعتیاد به مواد غذایی به کار گرفته شده است ، که به عنوان مثال میزان مصرف مواد غذایی اجباری را در شرایط بدی اندازه گیری می کند [102] سرانجام ، استفاده از داروهای خاص ، که باعث کاهش مصرف مواد در موش ها می شود ، باعث کاهش مصرف اعتیاد به غذاهای خوشبو شده است [103].

نتیجه گیری و دستورالعمل های آینده

اصطلاح اعتیاد قبلاً در اواخر قرن 19th از مواد غذایی استفاده شده بود. در اواسط قرن 20th ، اصطلاح اعتیاد به مواد غذایی نه تنها در بین افراد شیردوستان بلکه در بین دانشمندان نیز بسیار مورد استفاده قرار گرفت. با این حال ، آن را نیز ضعیف (اگر در همه) تعریف شده بود ، و اغلب این اصطلاح بدون بررسی استفاده می شد. مقالات تجربی با هدف اعتبارسنجی مفهوم اعتیاد به مواد غذایی در انسان در اکثر دهه های قرن 20th وجود نداشت ، و یک الگوی اعتیاد از اختلالات خوردن و چاقی تا پایان قرن مورد انتقاد بیشتری قرار گرفت. تحقیقات اعتیاد به مواد غذایی تحت چندین تغییر پارادایم قرار گرفت ، که به عنوان مثال ، تمرکز بر چاقی در اواسط قرن 20th ، تمرکز روی AN و BN در 1980s ، تمرکز روی شکلات در 1990 و تمرکز بر BED و - دوباره - چاقی در 2000 با توجه به نتایج حاصل از مطالعات حیوانی و آزمایش های عصبی.

بنابراین ، اگرچه تحقیقات در مورد اعتیاد به مواد غذایی در سالهای اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است ، نه ایده جدیدی است و نه برای توضیح در مورد افزایش شیوع چاقی مفهوم سازی شده است. هدف از این مقاله ، افزایش آگاهی از سابقه طولانی در مورد مفهوم اعتیاد به مواد غذایی و پارادایمها و روشهای علمی تغییر آن است. اگر محققان در مورد این تاریخ تأمل کنند ، شاید بتوان به راحتی اجماعی راجع به اعتیاد به مواد غذایی پیدا کرد و ممکن است گامهای بعدی مهم را که باید برداشته شود الهام ببخشد و بدین ترتیب ، پیشرفت در این زمینه از تحقیقات تسهیل می شود.104].

به عنوان مثال ، بسیاری از موضوعاتی که در دو سال اخیر احیا شده بود ، قبلاً در مورد چند دهه قبل مورد بحث قرار گرفته بود. به عنوان مثال ، مطالعاتی درباره شخصیت اعتیاد آور که شامل مصرف پرخوری و مصرف مواد نیز می باشد ، شامل می شود.105,106یا ایده در نظر گرفتن AN به عنوان یک اعتیاد [107,108] ، با هر دو موضوع در اوایل 1980 وجود دارد. ایده در نظر گرفتن BN به عنوان یک اعتیاد [109] همچنین قدمت چندین دهه دارد. بنابراین ، به نظر می رسد که تمرکز بر چاقی در زمینه اعتیاد به مواد غذایی در سالهای اخیر (به عنوان مثال ، [13,110]) با توجه به اینکه محققان دهه ها قبل اظهار داشتند که خوردن مواد اعتیاد ، محدود به افراد چاقی نیست و چاقی را نمی توان با اعتیاد به مواد غذایی برابر کرد ، به نظر اشتباه رسیده است.28,50].

به نظر می رسد یکی دیگر از موضوعات تکرار شونده ، اندازه گیری اعتیاد به مواد غذایی است. همانطور که گفته شد ، برخی از مطالعات در 1990 وجود داشته است که اعتیاد به مواد غذایی مبتنی بر شناسایی شخصی بوده است. این موضوع در مطالعات اخیر بار دیگر مورد بررسی قرار گرفت ، که نشان می دهد عدم تطابق زیادی بین طبقه بندی اعتیاد به مواد غذایی بر اساس YFAS و اعتیاد به مواد غذایی خود درک شده وجود دارد111,112] ، بنابراین نشان می دهد که تعریف شخصی یا تجربه خود از اعتیاد به مواد غذایی با مدل استفاده از مواد ارائه شده توسط YFAS سازگار نیست. اگرچه محققان هنوز درباره تعریف دقیق علائم اعتیاد به مواد غذایی موافق نیستند [84,113] ، به نظر می رسد اقدامات استاندارد مانند YFAS برای جلوگیری از طبقه بندی بیش از حد اعتیاد به مواد غذایی ضروری است. اگرچه دلیل اصلی YFAS ، یعنی ترجمه معیارهای وابستگی به مواد از DSM به غذا و خوردن ، ساده است ، اما به دلیل تفاوت با تعاریفی که سایر محققان درباره اعتیاد دارند ، متفاوت مورد انتقاد قرار گرفته است.93,98] بنابراین ، یک جهت مهم در آینده ممکن است باشد که آیا و چگونه می توان اعتیاد به غذا را غیر از استفاده از YFAS در انسان سنجید.

اگر تحقیقات اعتیاد به مواد غذایی با ترجمه معیارهای وابستگی به ماده DSM به غذا و خوردن در آینده هدایت شود ، یک سؤال مهم خواهد بود که پیامدهای ناشی از تغییر در معیارهای تشخیصی وابستگی به مواد در پنجمین نسخه تجدید نظر در DSM برای مواد غذایی است. اعتیاد [114] به عنوان مثال ، آیا همه معیارهای اعتیاد (همانطور که در DSM-5 توضیح داده شده است) به همان اندازه برای رفتار خوردن انسان قابل استفاده است؟ اگر نه ، آیا این مفهوم اعتیاد به مواد غذایی را از بین می برد؟

علاوه بر این سؤالات اساسی در مورد تعریف و اندازه گیری اعتیاد به مواد غذایی ، راه های مهم دیگر برای تحقیقات آینده ممکن است شامل شود ، اما به این موارد محدود نمی شود: مفهوم اعتیاد به مواد غذایی برای درمان چاقی یا پرخوری و در سیاست گذاری عمومی چقدر مرتبط است؟ اگر مرتبط باشد ، چگونه می توان به بهترین شکل پیاده سازی شد [17,91] مفهوم اعتیاد به مواد غذایی چه مضراتی دارد (در صورت وجود) [115-119] چگونه می توان الگوهای حیوانی خوردن مانند اعتیاد را بهبود بخشید تا به طور خاص فرآیندهای مربوطه را در انسان منعکس کند [120] آیا غذا خوردن مانند اعتیاد در واقع می تواند به اثرات اعتیاد آور یک یا چند ماده کاهش یابد یا "اعتیاد به مواد غذایی" جایگزین "اعتیاد به خوردن" شود.98]?

اگرچه اعتیاد مواد غذایی به مدت چندین دهه در جامعه علمی مورد بحث قرار گرفته است ، اما همچنان موضوعی بسیار بحث برانگیز و شدیداً مورد بحث است که البته این موضوع را به یک زمینه تحقیقاتی هیجان انگیز تبدیل می کند. علیرغم اینکه بازده علمی در مورد این موضوع طی دو سال اخیر به سرعت افزایش یافته است ، تحقیقات سیستماتیک آن هنوز در مراحل ابتدایی است و به این ترتیب ، تلاشهای تحقیقاتی به احتمال زیاد در سالهای بعد افزایش می یابد.

تشکر و قدردانی

نویسنده با کمک مالی شورای تحقیقات اروپا (ERC-StG-2014 639445 NewEat) پشتیبانی می کند.

اختصارات

ANبی اشتهایی عصبی
 
BNbulimia nervosa
 
BEDاختلال در خوردن
 
DSMراهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی
 
OAOvereaters ناشناس
 
YFASمقیاس اعتیاد مواد غذایی ییل
 

منابع

  1. Tarman V، Werdell P. Junkies Food: حقیقت در مورد اعتیاد به مواد غذایی. تورنتو ، کانادا: Dundurn؛ 2014
  2. Avena NM ، Talbott JR. چرا رژیم های غذایی شکست می خورند (زیرا شما به قند اعتیاد دارید) نیویورک: Ten Speed ​​Press؛ 2014
  3. Gearhardt AN، Davis C، Kuschner R، Brownell KD. پتانسیل اعتیاد به غذاهای بیش از حد قابل مقایسه است. Abr Drug Abuse Rev. 2011؛ 4: 140-145. [گروه]
  4. Krashes MJ، Kravitz AV. بینش optogenetic و شیمی زا در فرضیه اعتیاد مواد غذایی. Front Behav Neurosci. 2014؛ 8 (57): 1-9. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  5. براونل KD ، طلای MS. غذا و اعتیاد - یک کتاب راهنمای جامع. نیویورک: انتشارات دانشگاه آکسفورد ؛ 2012. ص. xxii
  6. Cocores JA ، Gold MS. فرضیه اعتیاد به غذای شور ممکن است پرخوری و بیماری همه گیر چاقی را توضیح دهد. فرضیه های پزشکی 2009؛ 73: 892-899. [گروه]
  7. Shriner R، Gold M. اعتیاد به مواد غذایی: یک علم غیرخطی در حال تحول. مواد مغذی 2014؛ 6: 5370-5391. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  8. Shriner RL. اعتیاد به مواد غذایی: سم زدایی و پرهیز مجدد تفسیر می شود؟ Exp Gerontol. 2013؛ 48: 1068-1074. [گروه]
  9. Ifland JR، Preuss HG، Marcus MT، Rourk KM، Taylor WC، Burau K. et al. اعتیاد به مواد غذایی تصفیه شده: یک اختلال کلاسیک در مصرف مواد. فرضیه های پزشکی 2009؛ 72: 518-526. [گروه]
  10. Thornley S، McRobbie H، Eyles H، Walker N، Simmons G. بیماری همه گیر چاقی: آیا شاخص گلیسمی کلید باز کردن اعتیاد پنهان است؟ فرضیه های پزشکی 2008؛ 71: 709-714. [گروه]
  11. Pelchat ML. اعتیاد به مواد غذایی در انسان. J Nutr 2009؛ 139: 620-622. [گروه]
  12. Corsica JA ، Pelchat ML. اعتیاد به مواد غذایی: درست است یا غلط؟ گربه قهوه Opin Gastroenterol. 2010؛ 26 (2): 165-169. [گروه]
  13. Barry D، Clarke M، Petry NM. چاقی و ارتباط آن با اعتیاد: آیا پرخوری نوعی رفتار اعتیاد آور است؟ من معتاد هستم 2009؛ 18: 439-451. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  14. Volkow ND ، Wang GJ ، Tomasi D ، Baler RD. ابعاد اعتیاد آور چاقی. روانپزشکی بیول. 2013؛ 73: 811-818. [گروه]
  15. Volkow ND ، Wang GJ ، Tomasi D ، Baler RD. چاقی و اعتیاد: همپوشانی های عصب شناسی. Rev. XYUMX Rev. Obes؛ 2013: 14-2. [گروه]
  16. دیویس C، کارتر JC. پرخوری مجدد به عنوان یک اختلال اعتیاد. بازبینی نظریه و شواهد. اشتها 2009؛ 53: 1-8. [گروه]
  17. دیویس سی ، کارتر جی سی. اگر برخی غذاهای خاص اعتیاد آور هستند ، چگونه ممکن است این مسئله درمان پرخوری اجباری و چاقی را تغییر دهد؟ معتاد به Curr 2014 ؛ 1: 89-95.
  18. Lee NM، Carter A، Owen N، Hall WD. عصب شناسی پرخوری. تکرار Embo 2012 ؛ 13: 785-790. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  19. Gearhardt AN، Bragg MA، Pearl RL، Schvey NA، Roberto CA، Brownell KD. چاقی و سیاست های عمومی. Annu Rev Clinical Psychol. 2012؛ 8: 405-430. [گروه]
  20. Gearhardt AN ، Corbin WR ، Brownell KD. اعتیاد به غذا - بررسی معیارهای تشخیصی وابستگی. J معتاد پزشکی. 2009 ؛ 3: 1–7. [گروه]
  21. Gearhardt AN، Grilo CM، Corbin WR، DiLeone RJ، Brownell KD، Potenza MN. آیا غذا می تواند اعتیاد آور باشد؟ بهداشت عمومی و پیامدهای سیاست. اعتیاد. 2011؛ 106: 1208-1212. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  22. Weiner B، White W. Journal of Inebrience (1876-1914): تاریخچه ، تحلیل موضعی و تصاویر عکاسی. اعتیاد. 2007؛ 102: 15-23. [گروه]
  23. کلوستون TS هوس بیماری و کنترل فلج: دیپسومانیا؛ مورفینومانیا؛ کلرالیسم؛ کوکائینیسم جی اینبر 1890؛ 12: 203-245.
  24. Wulff M. Über einen interessanten oralen Symptomenkomplex und seine Beziehungen zur Sucht. Int Z روانکاوی. 1932؛ 18: 281-302.
  25. Thorner HA. در مورد اجبار خوردن J Psychsom Res. 1970؛ 14: 321-325. [گروه]
  26. راندولف TG. ویژگی های توصیفی اعتیاد به مواد غذایی: خوردن و آشامیدن اعتیاد آور است. QJ گلدان الکل. 1956؛ 17: 198-224. [گروه]
  27. Schulte EM ، Avena NM ، Gearhardt AN. کدام غذاها ممکن است اعتیاد آور باشند؟ نقش پردازش ، محتوای چربی و بار گلیسمی. یک نفر. 2015؛ 10 (2): e0117959. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  28. Hinkle LE ، Knowles HC ، Fischer A ، Stunkard AJ. نقش محیط و شخصیت در مدیریت بیمار دشوار مبتلا به دیابت - بحث پنل. دیابت. 1959 ؛ 8: 371–378. [گروه]
  29. آلیسون KC ، Berkowitz RI ، Brownell KD ، Foster GD ، Wadden TA. آلبرت جی. ("میکی") Stunkard ، چاقی MD. 2014؛ 22: 1937-1938. [گروه]
  30. Stunkard AJ. خوردن الگوهای و چاقی. روانپزشک Q. 1959 ؛ 33: 284-295. [گروه]
  31. Russel-Mayhew S، von Ranson KM، PC Masson. چگونه Overeaters ناشناس به اعضای خود کمک می کند؟ یک تحلیل کیفی. Eur Eat Disord Rev. 2010؛ 18: 33-42. [گروه]
  32. وینر S. اعتیاد به پرخوری: گروههای خودیاری به عنوان مدلهای درمانی. جی کلینک روانول. 1998؛ 54: 163-167. [گروه]
  33. بل RG یک روش جهت گیری بالینی به اعتیاد به الکل. Can Med Assoc J. 1960؛ 83: 1346-1352. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  34. بل RG تفکر دفاعی در معتادان به الکل. Can Med Assoc J. 1965؛ 92: 228-231. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  35. Clemis JD ، Shambaugh GE Jr.، Derlacki EL. واکنش های ترک در اعتیاد مزمن به مواد غذایی مربوط به محیط اوتیت ترشحی مزمن. آن اوتول رینول لارنگول. 1966؛ 75: 793-797. [گروه]
  36. Swanson DW ، Dinello FA. پیگیری بیماران از چاقی گرسنه است. Psychosom Med. 1970؛ 32: 209-214. [گروه]
  37. اسکات دی وی دی الکل و سوء مصرف مواد غذایی: برخی مقایسه ها. معتاد Br J. 1983؛ 78: 339-349. [گروه]
  38. Szmukler GI ، Tantam D. Anorexia nervosa: وابستگی در گرسنگی. Br J Med Psychol. 1984؛ 57: 303-310. [گروه]
  39. Marrazzi MA، Luby ED. یک مدل افیونی خودکار اعتیاد به آنورکسیا عصبی مزمن. lnt J خوردن اختلال. 1986؛ 5: 191-208.
  40. Marrazzi MA، Mullingsbritton J، Stack L، Powers RJ، Lawhorn J، Graham V. et al. سیستم های افیونی درون زا آتیپیک در موش در رابطه با یک مدل مواد افیونی اعتیاد به آنورکسیا عصبی. زندگی علمی. 1990؛ 47: 1427-1435. [گروه]
  41. MS MS ، استرنباخ HA. اندروفین در چاقی و در تنظیم اشتها و وزن. روانپزشکی یکپارچه. 1984؛ 2: 203-207.
  42. خردمند Endorphins و کنترل متابولیک در افراد چاق: مکانیسم اعتیاد به مواد غذایی. Regi وزن J چاق. 1981؛ 1: 165-181.
  43. Raynes E، Auerbach C، Botyanski NC. سطح نمایندگی شی و نقص ساختار روانی در افراد چاق. Psychol تکرار 1989 ؛ 64: 291-294. [گروه]
  44. لئون GR ، Eckert ED ، Teed D ، Buchwald H. تغییر در تصویر بدن و سایر عوامل روانشناختی پس از جراحی بای پس روده برای چاقی گسترده. J Behav Med. 1979؛ 2: 39-55. [گروه]
  45. مقیاس اعتیاد Leon و GR ، Kolotkin R ، Korgeski G. MacAndrew و سایر خصوصیات MMPI در ارتباط با چاقی ، بی اشتهایی و رفتار سیگار کشیدن. معتاد بهاو. 1979؛ 4: 401-407. [گروه]
  46. ویژگیهای شخصیتی اعتیاد آور در بیماران بولیمی. Feldman J، Eysenck S. Pers Indiv Diff. 1986؛ 7: 923-926.
  47. de Silva P، Eysenck S. شخصیت و اعتیاد آور بودن در بیماران بی اشتهایی و بولیمی. Pers Indiv Diff. 1987؛ 8: 749-751.
  48. Hatsukami D، Owen P، Pyle R، Mitchell J. شباهت ها و تفاوت های MMPI بین زنان مبتلا به بولیوی و زنانی که مشروبات الکلی یا مواد مخدر دارند. معتاد بهاو. 1982؛ 7: 435-439. [گروه]
  49. کاگان DM ، آلبرتسون LM. امتیازات در فاکتورهای MacAndrew - Bulimics و سایر جمعیت های اعتیادی. Int J خوردن اختلال. 1986 ؛ 5: 1095–1101.
  50. Slive A ، Young F. Bulimia به عنوان سوءمصرف مواد: استعاره ای برای درمان استراتژیک. J استراتژیک سیستم درمانی. 1986؛ 5: 71-84.
  51. Stoltz SG. بهبودی از غذاهایی. کار گروهی ویژه. 1984؛ 9: 51-61.
  52. Vandereycken W. مدل اعتیاد در اختلالات خوردن: برخی اظهارات مهم و کتابشناسی انتخاب شده. Int J Ever Disord. 1990؛ 9: 95-101.
  53. ویلسون GT الگوی اعتیاد اختلالات خوردن: یک تحلیل مهم. Adv Behav Res Ther. 1991؛ 13: 27-72.
  54. ویلسون GT اختلالات خوردن و اعتیاد. مواد مخدر Soc. 1999؛ 15: 87-101.
  55. راجرز پیج، اسمیت هجری. اشتیاق غذایی و مواد غذایی "اعتیاد": بازبینی انتقادی از شواهد از دیدگاه بیوپسیوشوسیوسیو. Pharmacol Biochem Behav. 2000؛ 66: 3-14. [گروه]
  56. کایلو جی سی اعتیاد به مواد غذایی روان درمانی 1993؛ 30: 269-275.
  57. دیویس سی ، کلاریج ج. اختلالات خوردن به عنوان اعتیاد: دیدگاه روانشناسی. معتاد بهاو. 1998؛ 23: 463-475. [گروه]
  58. Černý L، Černý K. آیا هویج می تواند اعتیاد آور باشد؟ یک شکل فوق العاده وابستگی به مواد مخدر. معتاد Br J. 1992؛ 87: 1195-1197. [گروه]
  59. اعتیاد Kaplan R. هویج. روانپزشکی Aust NZJ. 1996؛ 30: 698-700. [گروه]
  60. Weingarten HP ، Elston D. هوس غذا در جمعیت کالج. اشتها 1991؛ 17: 167-175. [گروه]
  61. Rozin P، Levine E، Stoess C. ولع شکلات و دلخواه. اشتها 1991؛ 17: 199-212. [گروه]
  62. موله A ، Gearhardt AN. پنج سال از مقیاس اعتیاد مواد غذایی Yale: گرفتن سهام و حرکت به جلو. معتاد به Curr 2014 ؛ 1: 193-205.
  63. حداکثر B. این و آن: اعتیاد به شکلات ، فارماکوژنتیک دوگانه گوشت خوار مارچوبه ، و حسابی آزادی. روند فارماکول علمی. 1989؛ 10: 390-393. [گروه]
  64. Bruinsma K ، Taren DL. شکلات: غذا یا دارو؟ J Am Diet Assoc. 1999؛ 99: 1249-1256. [گروه]
  65. Patterson R. بهبودی از این اعتیاد در واقع شیرین بود. Can Med Assoc J. 1993؛ 148: 1028-1032. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  66. Hetherington MM ، Macdiarmid JI. "اعتیاد به شکلات": یک مطالعه اولیه درباره توضیحات و ارتباط آن با مشکل خوردن. اشتها 1993؛ 21: 233-246. [گروه]
  67. Macdiarmid JI ، Hetherington MM. مدولاسیون روحیه توسط غذا: اکتشاف اثرات و هوس در معتادان شکلات Br J Clin Psychol. 1995؛ 34: 129-138. [گروه]
  68. Tuomisto T، Hetherington MM، Morris MF، Tuomisto MT، Turjanmaa V، Lappalainen R. مشخصات روانشناختی و فیزیولوژیکی "اعتیاد" به غذای شیرین Int J E Disord. 1999؛ 25: 169-175. [گروه]
  69. Rozin P، Stoess C. آیا تمایل عمومی به معتاد شدن وجود دارد؟ معتاد بهاو. 1993؛ 18: 81-87. [گروه]
  70. گرینبرگ JL ، لوئیس SE ، Dodd DK. اعتیادهای همپوشانی و عزت نفس در بین زنان و مردان کالج. معتاد بهاو. 1999؛ 24: 565-571. [گروه]
  71. Trotzky AS. درمان اختلالات خوردن به عنوان اعتیاد در بین زنان نوجوان. Int J Adolesc Med Health. 2002؛ 14: 269-274. [گروه]
  72. Wang GJ، Volkow ND، Logan J، Pappas NR، Wong CT، Zhu W. et al. دوپامین و چاقی مغز. لانست 2001؛ 357: 354-357. [گروه]
  73. Volkow ND، Wang GJ، Fowler JS، Telang F. همپوشانی مدارهای عصبی در اعتیاد و چاقی: شواهد آسیب شناسی سیستم ها. Philos Trans R Soc B. 2008؛ 363: 3191-3200. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  74. ولکو نادال، وایس آر. چگونه اعتياد به مواد مخدر به چاقی کمک می کند؟ Nat Neurosci. 2005؛ 8: 555-560. [گروه]
  75. Schienle A، Schäfer A، Hermann A، Vaitl D. اختلال خوردن غذا: حساسیت پاداش و فعال سازی مغز به تصاویر غذا. Biol روانپزشکی 2009؛ 65: 654-661. [گروه]
  76. Pelchat ML، جانسون A، چان R، Valdez J، Ragland JD. تصاویر تمایل: فعال شدن غذای خوشی در طول fMRI. تصویر عصبی 2004؛ 23: 1486-1493. [گروه]
  77. Avena NM، Rada P، Hoebel BG. شواهد اعتیاد به قند: اثرات رفتاری و عصبی مصنوعی مصرف بیش از حد قند. Neurosci Biobehav Rev. 2008؛ 32: 20-39. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  78. Avena NM. بررسی خواص مانند اعتیاد آور پرخوری با استفاده از یک مدل حیوانی وابستگی به قند. Exp Clin Psychopharmaol. 2007؛ 15: 481-491. [گروه]
  79. جانسون PM، کنی PJ. گیرنده های دوپامین D2 در نارسایی پاداش مانند اعتیاد و خوردن اجباری در موش های چاق. Nat Neurosci. 2010؛ 13: 635-641. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  80. Avena NM ، Rada P ، Hoebel BG. قند و چربی زنی در رفتارهای مشابه اعتیاد آور تفاوت های چشمگیری دارد. J Nutr 2009؛ 139: 623-628. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  81. Cassin SE ، von Ranson KM. آیا پرخوری خوردن به عنوان یک اعتیاد تجربه می شود؟ اشتها 2007؛ 49: 687-690. [گروه]
  82. Gearhardt AN، Corbin WR، Brownell KD. اعتبارسنجی مقیاس مقیاس اعتیاد به مواد غذایی ییل. اشتها 2009؛ 52: 430-436. [گروه]
  83. انجمن روانپزشکی آمریکا. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی. 4th ed. واشنگتن ، دی سی: انجمن روانپزشکی آمریکا؛ 1994
  84. Ziauddeen H، Faroqi IS، Fletcher PC. چاقی و مغز: الگوی اعتیاد چقدر قانع کننده است؟ Nat Rev Neurosci. 2012؛ 13: 279-286. [گروه]
  85. Gearhardt AN، MA White، Masheb RM، Grilo CM. بررسی اعتیاد به مواد غذایی در یک نمونه نژادی متنوع از بیماران چاق مبتلا به اختلال خوردن در تنظیمات مراقبت های اولیه. روانپزشکی کامپرو. 2013؛ 54: 500-505. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  86. Gearhardt AN، MA White، Masheb RM، Morgan PT، Crosby RD، CM Grilo. بررسی ساختار اعتیاد به مواد غذایی در بیماران چاق مبتلا به اختلال پرخوری در خوردن غذا. Int J Ever Disord. 2012؛ 45: 657-663. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  87. دیویس سی پرخوری اجباری به عنوان یک رفتار اعتیاد آور: بین اعتیاد به مواد غذایی و اختلال در خوردن Binge. Curr Obes Repn 2013؛ 2: 171-178.
  88. دیویس سی. از پرخوری منفعل گرفته تا "اعتیاد به مواد غذایی": طیف اجباری و شدت. چاقی ISRN. 2013؛ 2013 (435027): 1-20. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  89. Avena NM ، Gearhardt AN، Gold MS، Wang GJ، Potenza MN. پس از یک شستشوی کوتاه کودک را با آب حمام بیرون می اندازید؟ پایین آمدن احتمالی اعتیاد به مواد غذایی بر اساس داده های محدود. Nat Rev Neurosci. 2012؛ 13: 514. [گروه]
  90. Avena NM ، طلای MS. غذا و اعتیاد - قندها ، چربی ها و پرخوری لذت جویانه. اعتیاد. 2011 ؛ 106: 1214–1215. [گروه]
  91. Gearhardt AN، Brownell KD. آیا مواد غذایی و اعتیاد می تواند بازی را تغییر دهد؟ روانپزشکی بیول. 2013؛ 73: 802-803. [گروه]
  92. Ziauddeen H، Faroqi IS، Fletcher PC. اعتیاد به مواد غذایی: آیا یک نوزاد در آب حمام وجود دارد؟ Nat Rev Neurosci. 2012؛ 13: 514.
  93. Ziauddeen H، PC Fletcher. آیا اعتیاد به مواد غذایی یک مفهوم معتبر و مفید است؟ Rev. XYUMX Rev. Obes؛ 2013: 14-19. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  94. بنتون D. اعتقاد به اعتیاد به قند و نقش آن در چاقی و اختلالات خوردن. کلین نوت 2010؛ 29: 288-303. [گروه]
  95. ویلسون GT اختلالات خوردن ، چاقی و اعتیاد. Eur Eat Disord Rev. 2010؛ 18: 341-351. [گروه]
  96. راجرز پی جی چاقی - آیا اعتیاد به غذا مقصر است؟ اعتیاد. 2011 ؛ 106: 1213–1214. [گروه]
  97. Blundell JE ، Finlayson G. اعتیاد به غذا مفید نیست: م theلفه لذت جویانه - خواست ضمنی - مهم است. اعتیاد. 2011 ؛ 106: 1216–1218. [گروه]
  98. Hebebrand J، Albayrak O، Adan R، Antel J، Dieguez C، de Jong J. et al. "خوردن اعتیاد" ، به جای "اعتیاد به غذا" ، رفتار بهتری مانند اعتیاد را به خود جلب می کند. Neurosci Biobehav Rev. 2014؛ 47: 295-306. [گروه]
  99. Avena NM ، Gold JA ، Kroll C ، Gold MS. تحولات بیشتر در عصب شناسی مواد غذایی و اعتیاد: بروزرسانی در وضعیت علم. تغذیه. 2012؛ 28: 341-343. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  100. Tulloch AJ ، موری S ، Vaicekonyte R ، Avena NM. پاسخ های عصبی به مواد مغذی: مکانیسم های هودونیک و هومیوستاتیک - سایپرز ، باشگاه دانش دستگاه گوارش. 2015؛ 148: 1205-1218. [گروه]
  101. Borengasser SJ، Kang P، Faske J، Gomez-Acevedo H، Blackburn ML، Badger TM. و همکاران رژیم غذایی پرچرب و در معرض رحم در معرض چاقی مادر ، ریتم شبانه روزی را مختل می کند و منجر به برنامه ریزی متابولیک کبد در فرزندان موش می شود. یک نفر. 2014؛ 9 (1): e84209. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  102. ویلزکز - سانچز C ، Ferragud A ، مور CF ، Everitt BJ ، سابینو پنجم ، پنبه P. تحریک پذیری صفت بالا رفتار اعتیاد به مواد غذایی را در موش صحرایی پیش بینی می کند. روانشناسی عصبی. 2014؛ 39: 2463-2472. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  103. Bocarsly ME، Hoebel BG، Paredes D، von Loga I، Murray SM، Wang M. et al. GS 455534 به طور انتخابی خوردن غذاهای خوش طعم را سرکوب می کند و رها شدن دوپامین را در مجسمه های موش صحرایی قند خون کاهش می دهد. بهاو فارماکول. 2014؛ 25: 147-157. [گروه]
  104. Schulte EM، MA Joyner، Potenza MN، Grilo CM، Gearhardt A. ملاحظات فعلی در مورد اعتیاد به مواد غذایی. Curr Psychiatry 2015 ؛ 17 (19): 1-8. [گروه]
  105. Lent MR، Swencionis C. شخصیت اعتیاد آور و رفتارهای ناسازگار در خوردن در بزرگسالانی که به دنبال جراحی چاقی هستند. بها بخور 2012؛ 13: 67-70. [گروه]
  106. دیویس سی. مروری بر روایت غذاهای پرخاشگرانه و رفتارهای اعتیاد آور: ارتباط مشترک با فصلی و عوامل شخصیتی. روانپزشکی جلو. 2013؛ 4 (183): 1-9. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  107. Barbarich-Marsteller NC، Foltin RW، Walsh BT. آیا بی اشتهایی عصبی شبیه اعتیاد است؟ Abr Drug Abuse Rev. 2011؛ 4: 197-200. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  108. Speranza M ، Revah-Levy A ، Giquel L ، Loas G ، Venisse JL ، Jeammet P. و دیگران. بررسی معیارهای اختلال اعتیاد گودمن در اختلالات خوردن. Eur Eat Disord Rev. 2012 ؛ 20: 182–189. [گروه]
  109. Umberg EN، Shader RI، Hsu LK، Greenblatt DJ. از اختلال در خوردن غذا تا اعتیاد: "داروی غذایی" در bulimia nervosa. J Clin Psychopharmaol. 2012؛ 32: 376-389. [گروه]
  110. Grosshans M، Loeber S، Kiefer F. پیامدهای تحقیقات اعتیاد به سمت درک و درمان چاقی. معتاد بیول. 2011؛ 16: 189-198. [گروه]
  111. هاردمن کالیفرنیا ، راجرز PJ ، دالاس آر ، اسکات جی ، رودوک HK ، رابینسون E. "اعتیاد به مواد غذایی واقعی است". تأثیر قرار گرفتن در معرض این پیام بر اعتیاد به مواد غذایی و رفتار خوردنی تشخیص داده شده است. اشتها 2015؛ 91: 179-184. [گروه]
  112. میدونز A ، هیگز اس. فکر می کنم ، بنابراین من هستم؟ ویژگی های جمعیت غیر بالینی معتادان مواد غذایی خود درک. اشتها 2013؛ 71: 482.
  113. Meule A، Kübler A. ترجمه معیارهای وابستگی به مواد به رفتارهای مرتبط با غذا: نظرات و تفسیرهای مختلف. روانپزشکی جلو. 2012؛ 3 (64): 1-2. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  114. موله A ، Gearhardt AN. اعتیاد به مواد غذایی با توجه به DSM-5. مواد مغذی 2014؛ 6: 3653-3671. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  115. DePierre JA، Puhl RM، Luedicke J. هویت جدید برنجی؟ مقایسه برچسب "معتاد مواد غذایی" با سایر شرایط بهداشتی ننگ. پایه کاربرد اصلی روان روان. 2013؛ 35: 10-21.
  116. DePierre JA، Puhl RM، Luedicke J. درک عمومی از اعتیاد به مواد غذایی: مقایسه ای با الکل و دخانیات. J Subst استفاده. 2014؛ 19: 1-6.
  117. Latner JD، Puhl RM، Murakami JM، O'Brien KS. اعتیاد به مواد غذایی به عنوان یک الگوی علت چاقی. تأثیرات بر ننگ ، سرزنش ، و روان شناختی ادراک شده. اشتها 2014؛ 77: 77-82. [گروه]
  118. اعتیاد به مواد غذایی و تأثیر آن بر ننگ مبتنی بر وزن و درمان افراد چاق در ایالات متحده و استرالیا ، Lee NM ، Hall WD، Lucke J، Forlini C، Carter A. مواد مغذی 2014؛ 6: 5312-5326. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  119. Lee NM، Lucke J، Hall WD، Meurk C، Boyle FM، Carter A. دیدگاههای عمومی درباره اعتیاد به مواد غذایی و چاقی: پیامدهای مربوط به سیاست و درمان. یک نفر. 2013؛ 8 (9): e74836. [PMC رایگان مقاله] [گروه]
  120. Avena NM. بررسی اعتیاد به مواد غذایی با استفاده از مدلهای حیوانی پرخوری. اشتها 2010؛ 55: 734-737. [PMC رایگان مقاله] [گروه]