(L) ما به معنای واقعی کلمه، به اطلاعات (2012) اعتقاد داریم: جان کوتز، عصب شناسی کمبریج

ما معتقد به اطلاعات هستیم

چرا؟ جان كوتس در كتاب اخیراً منتشر شده خود به این موضوع پرداخته استساعت بین سگ و گرگ"

همه چیز در مورد دوپامین است - یک انتقال دهنده عصبی بسیار تحقیق شده تولید شده در بالای ساقه مغز که مناطق مغزی را که پاداش و حرکت را کنترل می کنند ، هدف قرار می دهد.

"هنگامی که ما اطلاعات ارزشمندی دریافت می کنیم ، یا عملی را انجام می دهیم که باعث سلامتی و بقای ما می شود ، مانند خوردن ، نوشیدن ، رابطه جنسی یا کسب درآمد زیاد ، دوپامین در مسیرهایی که مسیرهای لذت مغز نامیده می شوند ، آزاد می شود ، تجربه ای ارزشمند ، حتی سرخوشی ، برای ما فراهم می کند. در واقع به نظر می رسد مغز ما برای دوپامین بیش از غذا یا نوشیدنی یا رابطه جنسی ارزش قائل است. "

هوس های ناشی از دوپامین نیز وجود دارد. به عنوان مثال ، داروهای تفریحی ، سلول های عصبی دوپامین را فریب می دهند تا جوایز خود را ارائه دهند. اما آنها تنها چیزی نیستند که شما را به اشتیاق بیشتر علاقه مند می کند.

کوات توضیح می دهد:

"علاوه بر داروهای سو abuse مصرف چه چیز دیگری می تواند اشتیاق ناشی از دوپامین ایجاد کند؟ اگر دوپامین به تمایل به کسب اطلاعات و پاداش غیر منتظره دامن می زند ، شاید این یک حس کنجکاوی سوزناک ما را نیز پر کند.

"شاید خود کنجکاوی ، نیاز به دانستن ، نوعی اعتیاد باشد که باعث می شود ما تا پایان یک رمان مرموز خوب بجنگیم یا دانشمندان را به کار در شبانه روز برسانیم تا زمانی که انسولین را کشف کنند ، مثلاً ساختار DNA را کشف کنند ، دستیابی به موفقیت علمی در رسیدن به اطلاعات.

"وقتی نظریه نسبیت عام به انیشتین رسید ، او باید مادر همه دوپامین را هجوم آورده باشد."

دوپامین به سادگی ما را وادار به کسب اطلاعات بیشتر نمی کند. هنگامی که ما در حال انجام یک عمل جسمی هستیم که منجر به پاداشی غیرمنتظره می شود ، بیشتر از همه موج می زند و این باعث می شود که بخواهیم اقداماتی را که برای رسیدن به آن مرحله انجام داده ایم تکرار کنیم یا روش های جدیدی برای انجام آن رقم بزنیم. بنابراین ، ما در جستجوی اطلاعات ، همیشه به دنبال "الگوهای جستجو" مختلف هستیم.

ادامه مطلب: http://www.businessinsider.com/why-were-addicted-to-information-2012-7#ixzz20iFLzn3q