سازمان بهداشت جهانی می گوید CSBD شامل استفاده از پورن است

رفتار جنسی اجباری

خبر: سازمان بهداشت جهانی می گوید اختلال رفتار جنسی اجباری شامل استفاده از پورن است

نظر YBOP: سازمان بهداشت جهانی اخیراً معیارهای تشخیصی اختلال رفتار جنسی اجباری ICD-11 را به صراحت "استفاده از پورنوگرافی" را به روز کرده است. این نکته مهمی است زیرا استفاده مشکل‌ساز از پورن رایج‌ترین رفتار در میان افرادی است که به دنبال درمان اختلال رفتار جنسی اجباری (CSBD) هستند. در حقیقت، تحقیقات نشان میدهد بیش از 80 درصد از افرادی که به دنبال درمان اختلال رفتار جنسی اجباری هستند، علیرغم پیامدهای منفی، ناتوانی در کنترل استفاده از پورنوگرافی را گزارش کرده اند.

اگر کسی ادعا می کند CSBD شامل استفاده مشکل ساز پورن نمی شود، آنها اشتباه می کنند.

در بخش ویژگی های بالینی اضافی WHO می گوید «اختلال رفتار جنسی اجباری ممکن است در انواع رفتارها از جمله رفتار جنسی با دیگران، خودارضایی، استفاده از پورنوگرافیسکس سایبری (سکس اینترنتی)، سکس تلفنی و سایر اشکال رفتار جنسی تکراری.» 

البته این هرگز مورد سوال قرار نگرفت، اما این به روز رسانی مهم در معیارهای تشخیصی CSBD ICD-11 به توقف کمک می کند. تبلیغ کنندگان از تلاش برای انتشار اطلاعات نادرست.


توضیحات:
اختلال رفتار جنسی اجباری با یک الگوی مداوم شکست در کنترل تکانه ها یا میل های جنسی شدید و تکراری که منجر به رفتار جنسی تکراری می شود مشخص می شود. علائم ممکن است شامل فعالیت‌های جنسی مکرر باشد که به کانون اصلی زندگی فرد تبدیل می‌شود تا جایی که سلامتی و مراقبت شخصی یا سایر علایق، فعالیت‌ها و مسئولیت‌ها نادیده گرفته می‌شود. تلاش های ناموفق متعدد برای کاهش قابل توجه رفتار جنسی تکراری؛ و ادامه رفتار جنسی تکراری علیرغم پیامدهای نامطلوب یا کسب رضایت اندک یا عدم رضایت از آن. الگوی ناتوانی در کنترل تکانه ها یا تمایلات جنسی شدید و رفتار جنسی تکراری ناشی از آن در یک دوره زمانی طولانی (مثلاً 6 ماه یا بیشتر) ظاهر می شود و باعث ناراحتی قابل توجه یا آسیب قابل توجهی در فردی، خانوادگی، اجتماعی، آموزشی می شود. شغلی یا سایر زمینه های مهم عملکرد. ناراحتی که به طور کامل به قضاوت های اخلاقی و عدم تایید در مورد انگیزه ها، تمایلات یا رفتارهای جنسی مربوط می شود برای برآورده کردن این نیاز کافی نیست.

محرومیت

الزامات تشخیصی

ویژگی های ضروری (الزامی):

  • الگوی مداوم شکست در کنترل تکانه‌ها یا میل‌های شدید و تکراری جنسی که منجر به رفتار جنسی تکراری می‌شود که در یک یا چند مورد از موارد زیر آشکار می‌شود:
    • درگیر شدن در رفتارهای جنسی مکرر به کانون اصلی زندگی افراد تبدیل شده است تا جایی که از سلامتی و مراقبت شخصی یا سایر علایق، فعالیت ها و مسئولیت ها غفلت می شود.
    • فرد تلاش های ناموفق متعددی برای کنترل یا کاهش قابل توجه رفتار جنسی تکراری انجام داده است.
    • فرد علیرغم پیامدهای نامطلوب (مثلاً درگیری زناشویی به دلیل رفتار جنسی، پیامدهای مالی یا قانونی، تأثیر منفی بر سلامتی) به رفتارهای جنسی تکراری ادامه می دهد.
    • فرد به رفتار جنسی تکراری ادامه می دهد حتی زمانی که فرد رضایت کمی از آن کسب می کند یا اصلاً رضایت ندارد.
  • الگوی ناتوانی در کنترل تکانه ها یا میل جنسی شدید و تکراری و رفتار جنسی تکراری ناشی از آن در یک دوره زمانی طولانی (مثلاً 6 ماه یا بیشتر) آشکار می شود.
  • الگوی ناتوانی در کنترل تکانه‌ها یا میل‌های جنسی شدید و مکرر و رفتار جنسی تکراری ناشی از آن، با اختلال روانی دیگر (مثلاً دوره مانیک) یا سایر شرایط پزشکی بهتر توضیح داده نمی‌شود و به دلیل اثرات یک ماده یا دارو نیست.
  • الگوی رفتار جنسی تکراری منجر به پریشانی یا اختلال قابل توجه در عملکرد شخصی، خانوادگی، اجتماعی، آموزشی، شغلی یا سایر زمینه‌های مهم می‌شود. ناراحتی که به طور کامل به قضاوت های اخلاقی و عدم تایید در مورد انگیزه ها، تمایلات یا رفتارهای جنسی مربوط می شود برای برآورده کردن این نیاز کافی نیست.

ویژگی های بالینی اضافی:

  • اختلال رفتار جنسی اجباری ممکن است در رفتارهای مختلفی از جمله رفتار جنسی با دیگران، خودارضایی، استفاده از پورنوگرافی، سکس سایبری (سکس اینترنتی)، رابطه جنسی تلفنی و سایر اشکال رفتار جنسی تکراری بیان شود.
  • افراد مبتلا به اختلال رفتار جنسی اجباری اغلب در پاسخ به احساس افسردگی، اضطراب، بی حوصلگی، تنهایی یا سایر حالات عاطفی منفی رفتار جنسی انجام می دهند. اگرچه از نظر تشخیصی تعیین کننده نیست، در نظر گرفتن رابطه بین نشانه های عاطفی و رفتاری و رفتار جنسی ممکن است جنبه مهمی از برنامه ریزی درمان باشد.
  • افرادی که در مورد رفتار جنسی خود قضاوت مذهبی یا اخلاقی می کنند یا آن را با نارضایتی می نگرند، یا نگران قضاوت ها و عدم تایید دیگران یا سایر پیامدهای بالقوه رفتار جنسی خود هستند، ممکن است خود را به عنوان "معتاد به جنسی" معرفی کنند یا خود را توصیف کنند. رفتار جنسی به عنوان "اجباری" یا استفاده از اصطلاحات مشابه. در چنین مواردی، مهم است که به دقت بررسی شود که آیا چنین ادراکاتی فقط نتیجه قضاوت های درونی یا بیرونی یا پیامدهای بالقوه است یا اینکه آیا شواهدی وجود دارد که کنترل بر انگیزه ها، امیال، یا رفتارهای جنسی و سایر الزامات تشخیصی رفتار جنسی اجباری را مختل کرده است. اختلال در واقع وجود دارد.

مرزهای با نرمال بودن (آستانه):

  • تنوع گسترده ای در ماهیت و فراوانی افکار، تخیلات، تکانه ها و رفتارهای جنسی افراد وجود دارد. این تشخیص تنها زمانی مناسب است که فرد تکانه ها یا تمایلات جنسی شدید و تکراری را تجربه کند که به عنوان غیرقابل کنترل یا غیرقابل کنترل تجربه می شود و منجر به رفتار جنسی تکراری می شود و الگوی رفتار جنسی تکراری منجر به پریشانی یا آسیب قابل توجه در فردی، خانوادگی، اجتماعی می شود. ، آموزشی، شغلی یا سایر زمینه های مهم عملکرد. افرادی که دارای سطوح بالایی از علاقه و رفتار جنسی هستند (مثلاً به دلیل میل جنسی بالا) که کنترل مختلی بر رفتار جنسی خود نشان نمی دهند و پریشانی یا اختلال قابل توجهی در عملکرد ندارند، نباید با اختلال رفتار جنسی اجباری تشخیص داده شوند. این تشخیص همچنین نباید برای توصیف سطوح بالایی از علاقه و رفتار جنسی (به عنوان مثال، خودارضایی) که در بین نوجوانان رایج است، حتی زمانی که با پریشانی همراه است، اختصاص داده شود.
  • اختلال رفتار جنسی اجباری نباید بر اساس پریشانی مربوط به قضاوت های اخلاقی و عدم تایید در مورد انگیزه ها، امیال یا رفتارهای جنسی که در غیر این صورت نشان دهنده آسیب شناسی روانی تلقی نمی شوند، تشخیص داده شود (به عنوان مثال، زنی که معتقد است نباید انگیزه های جنسی داشته باشد. اصلاً؛ یک جوان مذهبی که معتقد است هرگز نباید خودارضایی کند؛ فردی که از جذابیت یا رفتار همجنس‌گرایانه خود مضطرب است). به طور مشابه، اختلال رفتار جنسی اجباری را نمی توان تنها بر اساس پریشانی مربوط به عدم تایید اجتماعی واقعی یا ترسناک از انگیزه ها یا رفتارهای جنسی تشخیص داد.
  • اختلال رفتار جنسی اجباری نباید تنها بر اساس دوره‌های نسبتاً کوتاه (مثلاً تا چند ماه) افزایش انگیزه‌ها، میل‌ها و رفتارهای جنسی در طول انتقال به زمینه‌هایی که شامل افزایش دسترسی به خروجی‌های جنسی است که قبلاً وجود نداشت، تشخیص داده شود. انتقال به یک شهر جدید، تغییر در وضعیت روابط).

ویژگی های دوره:

  • بسیاری از افراد مبتلا به اختلال رفتار جنسی اجباری سابقه فعالیت جنسی در دوران پیش از نوجوانی یا نوجوانی را گزارش می‌کنند (به عنوان مثال، رفتار جنسی پرخطر، خودارضایی برای تعدیل عواطف منفی، استفاده گسترده از پورنوگرافی).

ارائه های توسعه ای:

  • اختلال رفتار جنسی اجباری در بزرگسالی با میزان بالایی از آسیب های دوران کودکی از جمله سوء استفاده جنسی همراه بوده است، زنانی که میزان و شدت سوء استفاده را گزارش می کنند.
  • نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به اختلال رفتار جنسی اجباری معمولاً میزان بالایی از اختلالات روانی، رفتاری یا عصبی رشدی، از جمله اختلالات ناشی از مصرف مواد را تجربه می کنند.
  • ارزیابی وجود اختلال رفتار جنسی اجباری ممکن است در دوران نوجوانی به دلیل دیدگاه های متفاوت در مورد مناسب بودن رفتار جنسی در این مرحله زندگی چالش برانگیز باشد. افزایش دفعات رفتار جنسی یا تمایلات جنسی کنترل نشده مرتبط با تغییرات سریع سطوح هورمونی در این مرحله رشد ممکن است منعکس کننده تجربیات عادی نوجوانان در نظر گرفته شود. برعکس، رفتار جنسی مکرر یا پرخطر در میان نوجوانان ممکن است به دلیل احتمال تداخل رفتار با رشد اجتماعی و عاطفی، غیر طبیعی تلقی شود.

ویژگی های مرتبط با فرهنگ:

  • تنوع فرهنگی و خرده فرهنگی ممکن است برای رفتار جنسی اجباری وجود داشته باشد. هنجارهایی که رفتار جنسی مناسب تلقی می شود، فعالیت هایی که غیرقابل قبول ارزیابی می شوند، و تصورات مربوط به نقش های جنسیتی بر فعالیت جنسی تأثیر می گذارد. این عوامل ممکن است بر هنجارهای مربوط به خودارضایی، استفاده از پورنوگرافی، داشتن چندین شریک جنسی به طور همزمان و تعداد شرکای جنسی مادام العمر تأثیر بگذارد.
  • فرهنگ ناراحتی ناشی از درگیر شدن در رفتار جنسی و اینکه آیا فعالیت جنسی به عنوان اختلال در نظر گرفته می شود را شکل می دهد. به عنوان مثال، در فرهنگ‌هایی که آرمان‌های مردانه با تسخیر جنسی همراه است، نرخ‌های بالاتر رفتار جنسی ممکن است هنجاری در نظر گرفته شود و نباید مبنای اولیه برای تعیین تشخیص باشد.

ویژگی های مربوط به جنسیت و/یا جنسیت:

  • مردان بیشتر به اختلال رفتار جنسی اجباری مبتلا می شوند.
  • زنان مبتلا به اختلال رفتار جنسی اجباری بیشتر از مردان سابقه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی را گزارش می کنند.

مرزها با سایر اختلالات و شرایط (تشخیص افتراقی):

  • مرز اختلالات دوقطبی یا مرتبط: افزایش تکانه‌ها، تمایلات یا رفتارهای جنسی و اختلال در توانایی کنترل آنها می‌تواند در دوره‌های شیدایی، مختلط یا هیپومانیک رخ دهد. تشخیص اختلال رفتار جنسی اجباری تنها در صورتی باید تعیین شود که شواهدی مبنی بر شکست مداوم در کنترل تکانه‌ها، تمایلات یا رفتارهای جنسی شدید و مکرر و وجود سایر نیازهای تشخیصی خارج از قسمت‌های خلقی وجود داشته باشد.
  • مرز اختلال وسواس فکری اجباری: اگرچه کلمه "اجباری" در نام این بیماری گنجانده شده است، اما رفتار جنسی در اختلال رفتار جنسی اجباری یک اجبار واقعی در نظر گرفته نمی شود. اجبار در اختلال وسواس فکری-اجباری تقریباً هرگز به عنوان ذاتاً لذت‌بخش تجربه نمی‌شود و معمولاً در پاسخ به افکار مزاحم، ناخواسته و معمولاً اضطراب‌انگیز رخ می‌دهد، که در مورد رفتار جنسی در اختلال رفتار جنسی اجباری صدق نمی‌کند.***
  • مرز با اختلال شخصیت: برخی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت ممکن است به عنوان یک استراتژی تنظیم ناسازگار (مثلاً برای جلوگیری یا کاهش پریشانی عاطفی یا تثبیت احساس خود) درگیر رفتارهای جنسی تکراری شوند. اگرچه هر دو تشخیص را می توان با هم تخصیص داد، اما اگر رفتار جنسی به طور کامل به دلیل اختلال در تنظیم احساسات یا سایر ویژگی های اصلی اختلال شخصیت باشد، تشخیص اضافی اختلال رفتار جنسی اجباری ضروری نیست.
  • مرز اختلالات پارافیلیک: ویژگی اصلی اختلال رفتاری جنسی اجباری، الگوی مداوم شکست در کنترل تکانه ها یا تمایلات جنسی تکراری است که منجر به رفتار جنسی تکراری می شود که منجر به پریشانی یا اختلال در عملکرد مشخص می شود. از سوی دیگر، اختلالات پارافیلیک با الگوهای مداوم و شدید برانگیختگی جنسی غیرمعمول مشخص می‌شود که با افکار، خیال‌پردازی‌ها، تمایلات یا رفتارهای جنسی تجلی می‌یابد و منجر به اعمالی نسبت به افرادی می‌شود که سن یا وضعیت آن‌ها را نمی‌خواهد یا نمی‌توانند رضایت دهند. همراه با پریشانی مشخص یا خطر قابل توجه آسیب یا مرگ. اگر یک فرد مبتلا به اختلال پارافیلیک بتواند درجاتی از کنترل بر روی بیان رفتاری الگوی برانگیختگی اعمال کند، تشخیص اضافی اختلال رفتار جنسی اجباری به طور کلی ضروری نیست. با این حال، اگر شرایط تشخیصی هر دو اختلال رفتاری جنسی اجباری و اختلال پارافیلیک برآورده شود، هر دو تشخیص ممکن است تعیین شوند.
  • مرز با اثرات مواد روانگردان، از جمله داروها: استفاده از داروهای تجویز شده خاص یا مواد غیرقانونی (مانند آگونیست های دوپامین مانند پرامی پکسول برای بیماری پارکینسون یا سندرم پای بیقرار یا مواد غیرقانونی مانند مت آمفتامین) گاهی اوقات می تواند به دلیل تأثیر مستقیم آنها بر سیستم مرکزی، باعث اختلال در کنترل تکانه ها، امیال یا رفتارهای جنسی شود. سیستم عصبی، با شروع مربوط به استفاده از ماده یا دارو. در چنین مواردی نباید اختلال رفتار جنسی اجباری را تشخیص داد.
  • مرز اختلالات ناشی از مصرف مواد: اپیزودهای رفتار جنسی تکانشی یا مهار نشده ممکن است در طول مسمومیت با مواد رخ دهد. در عین حال، بروز همزمان اختلال رفتار جنسی اجباری و مصرف مواد شایع است و برخی از افراد مبتلا به اختلال رفتار جنسی اجباری به قصد انجام رفتار جنسی یا افزایش لذت از آن مواد مصرف می کنند. بنابراین تمایز بین اختلال رفتار جنسی اجباری و الگوهای تکراری مصرف مواد همراه با رفتار جنسی مرتبط، یک قضاوت بالینی پیچیده بر اساس ارزیابی توالی، زمینه و انگیزه‌های رفتارهای مربوطه است. اگر شرایط تشخیصی برای هر دو اختلال برآورده شود، ممکن است تشخیص اختلال رفتار جنسی اجباری همراه با اختلال ناشی از مصرف مواد تعیین شود.
  • مرز دمانس و شرایط پزشکی که تحت عنوان اختلالات روانی، رفتاری یا رشد عصبی طبقه بندی نمی شوند: برخی از افراد مبتلا به زوال عقل، بیماری‌های سیستم عصبی یا سایر شرایط پزشکی که بر سیستم عصبی مرکزی تأثیر می‌گذارند، ممکن است در کنترل تکانه‌ها، امیال یا رفتارهای جنسی به عنوان بخشی از یک الگوی عمومی‌تر از مهار کنترل تکانه به‌دلیل عصب‌شناختی ناتوان باشند. اختلال در چنین مواردی نباید تشخیص جداگانه ای برای اختلال رفتار جنسی اجباری داده شود.

ارتباط دادن - معیارهای تشخیصی ICD-11 برای CSBD.


برای تاریخچه بیشتر در مورد سیاست اعتیاد جنسی، بخوانید دستمزد سیاست اعتیاد جنسی (2011)