انجمن و ادراک: آیا مغز لنفاوی شما منحرف شده است؟ (2010)

Porn می تواند در حال تغییر چگونگی دیدن زندگی شما باشد.

اعتیاد به پورنوگرافی می تواند ادراک را تغییر دهدوقتی عود می کنم ، اوضاع در محیط های اجتماعی ناخوشایند می شود. جالبه. وقتی بلافاصله بعد از عود در حال مکالمه هستم ، در ذهنم چیزهایی می گویم ، "چرا من حتی با این شخص صحبت می کنم؟ چرا آنها می خواهند با من صحبت کنند؟ سود پولی یا جنسی من از این مکالمه چیست؟ " به نظر می رسد وقتی عود می کنم قبل از اینکه با هم صحبت کنیم ، باید یک دلیل سرد وجود داشته باشد ، که در مورد آن توافق شده است. LOL این همان کاری است که مغز هنگام PMO با من می کند. این گه لعنتی است.

آیا استفاده مکرر از پورنو می تواند درک کاربران را از راه های غیر منتظره تغییر دهد؟ در عرض یک یا دو ماه پس از توقف مطالب پورنو ، کاربران سابق که در انجمن وب سایت من پست می گذارند ، وضوح و خوش بینی بیشتر و عدم رضایت از زندگی خود را گزارش می دهند. آنها همچنین زنان و روابط را متفاوت می بینند. ممکن است تأثیرات پورنو تهاجمی تر از تصدیق عمومی باشد - حتی اگر اندازه گیری آن بسیار شیطانی باشد. یک پسر گفت:

هشت یا نه سال پیش، روزنامه را تماشا کردم. امروز من 21 هستم من دست کم یک بار در روز استعداد دارم، اما اغلب تا 6 بار. من واقعا تصور می کردم که هیچ تاثیری بر شخصیت من نداشت، اما یک روز متوجه شدم که من شخصیت تقسیم بندی را داشتم. وقتی که سفت شدم زنان را به عنوان یک رقیب برای رضایتم دیدم، به عنوان واژن با دو پا. من می دانم این واقعا تحقیر آمیز است. از سوی دیگر همه دوستانم همانطور فکر کردند، بنابراین من هرگز شاهد یک واقعیت نبودم.

تغییر ادراک ظریف است. معمولاً به تدریج انجام می شود و به ندرت برای فرد مبتلا قابل مشاهده است. در واقع ، این ممکن است تنها پس از بازیابی تصور واضح تر ، مشهود باشد. (تقارن چنین جابجایی را با اختلال نعوظ ، یک علامت بسیار ملموس که بیشتر و بیشتر کاربران پورنو سنگین گزارش از آنجا که ویدیوهای رایگان اینترنتی پنج سال پیش به طور گسترده ای در دسترس قرار گرفتند.)

این ممکن است که مقایسه چشم انداز کاربران امروز باشد در طی استفاده کنید با چشم انداز خود را چند ماه پس از استفاده از استفاده از متوقف می شود بیش از تکیه بر آن نشان می دهد عکس های فوری به صورت خودگزارشی ، یعنی فقط پرسیدن از کاربران فعلی در مورد تأثیرات پورنو.

در اینجا گزیدهای جدید از پستهای یک کاربر پورنو طولانی مدت است. پس از یک ماه بدون پورن، تصمیم گرفت تا فیلم های پورنو جدیدی را بدون خودارضایی تماشا کند و تصوراتش را ثبت کند.

فیلم های سوم و چهارم بسیار شبیه به دوم بود: ضعیف شلیک کردند و هیچ یک از شرکت کنندگان در کارهایی که انجام می دادند مشغول به کار بودند. چهارم یک فیلم نزدیک بود که قطعا در گذشته من را هیجان زده بود، اما به دلایلی امروز به نظر می رسید که بیشتر شبیه یک نمایش پخت و پز است که سرآشپز یک نوع دستور غذا را آماده می کند.

ویدیوی پنجم تنها چیزی بود که من در کل هفت دقیقه تماشا کردم. یک آماتور فیلمبرداری دوست دخترش (من صمیمانه امیدوارم همسرش) درست قبل از رابطه جنسی باشد. او در مورد فیلمبرداری اعتراض کرد، از او خواست که دوربین را خاموش کند و به جنونهایش نزدیك شود، اما اصرار داشت كه هر دو را انجام دهد. او سپس دوربین را روی سطح فیلمبرداری کرد (در مقابل دستورالعملهایش) در حالی که آنها فاک می کردند.

جنبه غیرواقعی از تعامل آنها عمیقا به من آسیب زده است، اما باید اعتراف کنم که من این نوع از مطالب را قبلا مشاهده کرده ام و کاملا آن را نادیده گرفته ام. به هر حال، در ابتدا هر دو ظاهرا لذت بردن از آن بود. سپس، پسر رابطه جنسی مقعدی را آغاز کرد، اما اساسا تجاوز به عنف بود. زن کاملا به روشنی اعتراض کرد. این مرد به درخواست او گوش نداد و به نظر می رسید که او در پاسخ به اعتراضات او سرعت / روانکاری خود را تغییر دهد. به زودی، زن ظاهرا در داخل خود عقب نشینی کرد، چیزی را نمی گفت، اما گاهی اوقات غرق شد (در درد، واضح بود)، ظاهرا برای تحمل سخت کار می کرد. هنگامی که این مرد در نهایت به پایان رسید، زن با امید بیشتر از آنچه که فکر می کرد ممکن بود، از خواب بیدار شد و بی سر و صدا شروع به لرزیدن کرد. من به طور کامل آگاه هستم که فیلم های طلسم دارای درد مقعد هستند و (به ناچار) دیده می شود بسیاری، بنابراین من مطمئن هستم که این درد واقعی بود. من می دانم که من اگر این کار را انجام می دادم، ارگاسم داشته باشم، اگر من خودم هستم، و همچنین می دانم که من به طور انتخابی تمام مشکلات ناخوشایندی را در نظر می گیرم، شاید حتی درونی کردن و یا عادت کردن آنها.

او مرورگر را بسته و افکار خود را به دست آورد:

اکنون فهمیدم که بسیاری از پورنوگرافی هایی که مشاهده کرده ام یا واقعاً هیجان انگیز نیستند یا اساساً بهره برداری نیستند. نگرش من تغییر می کند. در گذشته ، من به طور معمول هرگونه رابطه جنسی واژینال یا از نظر احساسی مثبت را به سرعت به جلو منتقل می کردم. همچنین ، در گذشته ، من اغلب نسبت به همسرم به دلیل عدم تمایل او برای تقلید از پورنو ، کینه شدید داشته ام ، اما امروز از نحوه رفتار با او ابراز پشیمانی می کنم و از این که او هنوز هم به نظر می رسد بدون قید و شرط من را دوست دارد ، احساس پشیمانی می کنم خوب ، نه بدون قید و شرط ، بلکه بیشتر از خود گذشته است.

یک هفته بعد او بیشتر در مورد تجربه اش بیشتر توضیح داد:

تا همین اواخر، من اعتقاد داشتم که من هرگز نمیتوانم به اندازه کافی جنسیت را دریافت کنم و به خاطر آنکه من از یک زن که بیش از یکبار در روز دیگر ترجیح می دهد رابطه جنسی را دوست داشته باشم، ازدواج نکردم و نفوذ نامطلوب هر خروجی را در بر می گیرد. اما بعد از آن من با موفقیت از طریق 31 روز بدون تماشای پورنوگرافی، دست انداختن تنها حداقل، واقعا تلاش برای قدردانی از همسر خود را برای او جنسیت خود را در شرایط خود، و فعالانه سرکوب آرزوهای فانتزی / وسواسی که به تدریج خود را بر شخصیت من در دهه گذشته .

به دنبال این کاهش تجربی "بیان جنسی" من ، آشکار شده است که تأکید فرهنگ ما بر فعالیت جنسی یا به عبارت دقیق تر ، تأکید بر فعالیت جنسی است که من آزاد بودم به عنوان عضوی از فرهنگ خود توسعه دهم. برای رشد عاطفی من ، برای ازدواج من ، برای نگرش اساسی من نسبت به زنان به عنوان یک مقوله مضر بوده است و وسعت تجربه من را محدود کرده است.

من هنوز مدت زمانی را که به خودارضایی ، پورنوگرافی ، تخیل ، نمایش نارضایتی جنسی به عنوان نارضایتی از زندگی و غیره اختصاص داده ام محاسبه نکرده ام ، اما احتمالاً سالها از دست داده ام. من هنوز از اجبار جنسی آزاد نیستم ، اما واقعاً برای اولین بار در 16 سال گذشته واقعاً احساس می کنم که زندگی من هنوز پتانسیل ارائه تجربه ای عمیق و معنادار را بدون دربردن یک م sexualلفه جنسی بیش فعال نیز دارد. این چشم انداز آزادی از اجبار کاملاً بدیع است.

فانتزی ها و نارضایتی اولیه از زندگی جنسی من با هیچ یک از نیروهای معمول خود بازگشته اند. درک من از همسرم نیز در حال تغییر است. او به نظر می رسد به طور گسترده جذاب است. این فقط یک پیشرفت مثبت است!

خواندن تغییرات ادراکی بیشتر ثبت شده توسط کاربران گذشته. همچنین به لنس تریسی مراجعه کنید سرگرمی بزرگسالان: از بین بردن بت آمریکایی یک مستند شایسته و طنز آمیز در مورد یک آزمایش که پدیده ی مشابهی را نشان داد.

چگونه می توان ادراک تغییر جنسیت را مشاهده کرد؟ احتمالا توسط حساس کردن مدار پاداش در مغز لنفاوی. این ناحیه بدوی مغز ، چگونگی دیدن جهان را رنگ آمیزی می کند. وقتی در تعادل است ، تمایل داریم که چیزها را با وضوح و خوش بینی بیشتری ببینیم. وقتی اینطور است از تعادل تصورات ما اغلب تحریف شده است.

داروها، استرس و بیش از حد تحریک می تواند تصور ما را تغییر دهد. وقتی این اتفاق می افتد، تمرکز ما، اولویت ها و حتی ارزش های ما می تواند بدون آگاهی ما تغییر کند. در مورد تحرک بیش از حد، تغییر در جهت بیش از حد superstimuli است. همانطور که زیست شناس رابرت Sapolsky در توضیح داد چرا گورخرها زخم نمی شوند؟:

اعتیاد به اعتیاد می تواند زندگی را خسته کننده کندانفجارهای شدید غیر طبیعی به دلیل تجربه و احساس و لذت مصنوعی ، دردهای عادی غیر طبیعی را برمی انگیزد. این دو نتیجه دارد. به عنوان اولین ، به زودی دیگر به سختی متوجه زمزمه های زودگذر لذت ناشی از برگ در پاییز ، یا نگاه طولانی مدت فرد مناسب یا قول پاداش می شویم که پس از یک کار طولانی ، دشوار و شایسته به دست خواهد آمد. نتیجه دیگر این است که ، پس از مدتی ، ما حتی با آن فشارهای مصنوعی شدت عادت می کنیم. tragedy فاجعه ما این است که ما فقط گرسنه تر می شویم.

با تشکر از اینکه مغز ما کار می کند، تحریک بیش از حد مزمن است نمیتواند برآورده شود؛ این می تواند یک فرد را نادیده بگیرد. کسی ممکن است خود را به طور خودکار در مورد موضوع به نظر می رسد هر زن ، "آیا او درگیر شوید ...؟ " همچنین ، هر کینه ای که ناشی از عدم تطابق واقعیت مجازی و واقعیت جسمی او باشد ، ممکن است در مورد شریک زندگی / اتحادیه او شک و تردید ایجاد کند و او را به طور غیرمعمول تحریک پذیر و خود جذب کند. او بر روابط خود متمرکز خواهد شد نمیکند پیشنهاد نمی دهم، نه بر چه چیزی میکند. نارضایتی نیز لزوما در آنجا متوقف نمی شود. انسان ها تمایل دارند این احساسات را به صورت خودکار بر روی جنبه های دیگر زندگی نیز بگذرانند. هرج و مرج وجودی؟

متأسفانه ، درک تحریف شده ناشی از بی نظمی عصب شیمیایی می تواند فرد را در برابر درک آنچه واقعاً او را رانده یا بدبختی وی را کاهش می دهد ، بسیار مقاوم کند. مغز لیمبیک او او را کاملا متقاعد کرده است که فقط داروی انتخابی او احساسات خوب خود را بازسازی می کند.

پس از تحریک بیش از حد عادی ، بازگرداندن درک طبیعی ممکن است یک یا دو ماه ناخوشایند باشد. اما همانطور که احساسات ناشایست راحت می شوند ، یافتن رضایت از هر جنبه از زندگی آسان تر است.


چند مثال:

درست در زمانی که مشغول بازی جنسی بودیم ، من یک دوره دو هفته ای را پشت سر گذاشتم که در آن خودارضایی نکردم. من همچنین به طور ناگهانی به تصاویر پورنو هسته ای پیش از او دفع کردم. بنابراین این بسیار جالب بود. من خودم به تنهایی از این چیزها متنفر شدم ، قبل از اینکه او به من "دلیل" دهد و همچنین من طی دو هفته تجربه ارگاسم را تجربه نکرده ام ، که تقریبا بی سابقه است - و من خیلی دلم نمی گرفت.


با شناختی که اکنون از آن برخوردار هستم ، مانند این است که سرانجام چشم من نسبت به آنچه این رفتار اجباری در بیشتر عمر من با من انجام داده است باز است. امروز صبح ، بعد از دیدن یک رویای کاملاً اروتیک ، بسیار قائم از خواب بیدار شدم.

رویای عجیب و غریب بود، اما برای اولین بار در یک زمان بسیار طولانی، من فکر می کنم می دانم آن چه که سعی داشت به من بگوید. در بخشی از آن، من با یک زن زیبا بودم. این یک سناریوی بسیار وابسته به عشق شهوانی بود - او در نوعی ورقه با سینه برهنه در معرض دروغ قرار گرفت و من واقعا سرسخت بودم. من به او رفتم و به آرامی روی پستان خودم مینوشیدم، اما به محض این که سعی کردم دستهایش را روی بدنم قرار دهم، همه احساس می کردم یک دسته از قطب و سیم فلزی بود. درست قبل از این که این چشمان زیبا، تنفس را به یک نوع ماشین کاهش دهم.

من فکر می کنم این یک استعاره کامل برای چگونگی رابطه من با زنان در بیشتر زندگی بزرگسالی ام است. به دنبال لذت و سیری از طریق استمنا و پورنوگرافی ، من "مکانیزه" کرده ام که در واقع باید یک نوع تعامل زیبا ، بخشنده و گرفتن باشد. این ماشین شده بود و ماشین از کنترل خارج شد.


آخرین چیزی که من احساس می کنم پورنو به من آموخته است این است که هرچیزی که جنسی باشد، همه چیز جنسی است. من واقعا احساس می کنم پورنو مخلوط ناز، داغ، مورد علاقه و بسیاری دیگر چیزها در سر من است. در واقع، آنها به نظر می رسد که قابل تعویض است که زندگی واقعی واقعا عجیب و غریب است. تقریبا به نظر می رسد این واقعیت است که کسی یک زن بود و در سر من نازک بود، به اندازه من دلیلی بود که من آنها را جذاب کنم. آنها به معنای واقعی کلمه معیارهای من برای تعیین جذابیت بودند.

مبنای یکی از آخرین ترس های من از OCD ، ترس از کودک دوست بودن را در نظر بگیرید. من چند فیلم پورنو دیده ام که زنان ریزه ای را به نمایش گذاشته اند و ذهنم به من می گوید در واقع شبیه بچه ها هستند. بررسی نکردن کار سختی است (از آنجا که عدم بررسی باعث ایجاد اضطراب می شود اما به هر حال چک کردن فقط به مشکلات دیگری منجر می شود) اما من هنوز هم احساس می کنم که این زنان باید جوان تر از سن واقعی خود به نظر برسند. ذهن من از این به عنوان مبنایی برای "شما باید نوجوانان یا کودکان جوان را دوست داشته باشید" استفاده می کند و از نظر این موضوع نسبتاً بی امان است.

بدن آنها کاملاً بالغ به نظر می رسد (من این را می دانم) اما وقتی لباس می پوشند آنها را ناخوشایند می دانم. تقریباً احساس می کنم پورنو در اینترنت به شما امکان می دهد جنبه های زنی را که به نظر شما برای شما جذاب نیستند ، پیدا کنید و به نظرتان واقعاً جذاب است. در این حالت ، اگرچه به نظر من چهره یا جنبه های خاصی از آنها جذاب نیست ، اما بدن واقعاً متناسب آنها کافی است. می توانم روی کلیپهایی تمرکز کنم که تأکید دارند که ... من می توانم کلیپهای مورد نظر خود را انتخاب و انتخاب کنم.

تقریباً احساس می کنم هیولایی از جاذبه های فرانکشتاین ایجاد کرده ام. برخی از انحرافات جزئی از ویژگی هایی که من دوست دارم وقتی به طور عینی به آنها نگاه می شود ، جذاب نیستند. اساساً ، پورنو باعث قطع ارتباط بصری می شود. این دارای تمام بم های طبیعت طبیعت با قابلیت تمرکز فقط بر روی بم های مورد علاقه خود و بدون نیاز به مراقبت از یک بسته کامل است.


من شروع کردم به ذکر دلایل دوست داشتن پورنو ، اما فهمیدم که من شروع به خواندن ستایش آن کردم و این چیزی نیست که این subreddit در مورد آن باشد. بنابراین من سوال شما را بر روی سر آن ورق می زنم و لیست چرا من را می خوانید نفرت پورنو.

  1. این یک استاندارد غیر واقعی برای زندگی است. من در اینجا تصویر بدن را برای هر دو جنس صحبت می کنم. به طور کلی ، ما می خواهیم افراد جذاب را در حال رابطه جنسی تماشا کنیم ، و پورنو به طور نامتناسبی از افراد بسیار جذاب استفاده می کند. این مشکلاتی را برای من ایجاد کرده است که احساس می کنم اندازه گیری نمی کنم در حالی که به طور همزمان نمی توانم پسرانی را پیدا کنم که مطابق با استانداردهای من باشند.
  2. این اتلاف وقت زیادی است. هر زمان و هر کجا که بخواهم می توانم پورن مورد نظر خود را پیدا کنم. این یک منبع بی پایان حواس پرتی است. من می توانم خودم را بهتر کنم اما در عوض بهتر از خودم را در حال رابطه جنسی تماشا می کنم.
  3. من مانع از ارتباط انسان ها می شوم. با تماشای پورنو به جای رفتن به دنبال رابطه جنسی و کار بر روی بازی من، من احساس می کنم من تبدیل شده اند احساس عاطفی محروم و نابالغ.
  4. این یک حلقه بازخورد از میانجیگری ایجاد می کند. سه دلیل بالا را ذکر کنید: احساس نمی کنم جذاب هستم ، احساس نمی کنم افرادی که واقعاً می توانم آنها را ملاقات کنم و تختخواب ها نیز جذاب هستند ، اوقات فراغت را می خورد که می توانم از آنها برای بهتر کردن خود استفاده کنم و مانع آن می شود رشد عاطفی من مواردی وجود داشته است که من احساس کرده ام حتی دلیلی برای تمرکز بر خودسازی نیست زیرا رضایت از خود به معنای واقعی کلمه در 24/7 ساعت در نوک انگشتان من است.

بنابراین برای پاسخ به سوال شما ، آنچه از پورنو متنفرم همان چیزی است که من در مورد آن دوست داشتم: فراری که از زندگی من فراهم کرد. من خیلی راحت ترم که آن را رها کرده و روی خودم کار می کنم تا اینکه راکد باشم در حالی که تماشا می کنم افراد دیگر چه چیزهایی را می خواهند داشته باشند ، انجام دهند و خودم باشند.

https://www.reddit.com/r/NoFap/comments/xf3e2/how_many_of_you_love_watching_porn/c5lspxo/


وقتی در حال راه اندازی مجدد هستیم ، وقت زیادی صرف ژورنال ها می شود و درمورد اینکه زنان وقتی بدون PMO می مانیم چقدر جذابیت بیشتری داریم ، صحبت می کنیم و به طور معمول در مورد جذابیت مانند جذابیت بدنی صحبت می کنیم. فقط می دانم که آیا شخص دیگری ویژگی های دیگری را که باعث جذابیت یک زن می شود ، مشاهده می کند؟

من در حال تماشای بازی های المپیک بودم و هنگام تماشای ورزش های زنانه ، اتفاق عجیبی رخ داد. من به بدنهای متناسب و داغ نگاه کردم. یکبار فکر کردم که گرم بودن ورزشکاران زن نه تنها به دلیل جذابیت بلکه به دلیل مهارت در ورزششان است. اگر تنیس را مثال می زنید. دامن های کوتاه و پاها همه چیز خوب است ، اما من هرگز متوجه نشده ام که چقدر سکسی هستند وقتی که در انتظار سرویس دهی حریف خود هستند ، آن ظاهر متمرکز را دارند.

و من می فهمم که این مسئله در اطراف من نیز به طور فزاینده ای وجود دارد. من روز گذشته یک زن مسن تر جذاب و جذاب را دیدم و شروع کردم به فکر "کوگر" یا "milf". سپس دیدم که او در حال دست گرفتن و لبخند زدن به پسر سه ساله عروسکی خود است. به عبارت دیگر ، او فقط در نیمه ماه بود و گرمای او از جدول خارج شد. من یک دانشجوی دانشگاه زیبا را دیده ام که روز گذشته از کنار من به ایستگاه قطار می رود و از این واقعیت که یک کتاب درسی ضخیم اقتصاد را در دست داشت (من به نظر می رسد دختران باهوش را حفاری می کنم) گفت:

نگفتن که یک الاغ گرم یا یک رک خوب توجه من را جلب نمی کند. اما حدس می زنم این یک محصول جانبی از تماشای فیلم های پورنو باشد. شما می بینید که دختری به صحنه می رود و به موش صحرایی نمی دهد که او چه چیزی دوست دارد ، علاقه هایش چیست ، تنها چیزی که می دانید این است که او یک دختر خوب دارد (قسمت بدن را اینجا وارد کنید) و میخکوب می شود. و سپس این طرز فکر خود را به چگونگی دیدن زنان در زندگی واقعی منتقل می کند. سپس دوباره راه اندازی مجدد می شوید و این طرز فکر از بین می رود.

چه کسی دیگر فکر می کند؟

http://www.yourbrainrebalanced.com/index.php?topic=1960.0


شب دیگر ، با چند دوست قدیمی دبیرستان ملاقات کردم. من امسال بهار فارغ التحصیل شدم ، اما آنها هنوز در دانشگاه هستند. برای نوشیدنی و شراب به سمت خانه برادرشان حرکت کردم و فرصتی پیدا کردم تا با افرادی که سالهاست ندیده ام. (پیوند به موضوع)

برای متن ، باید ذکر کنم که تابستان امسال عمدتاً از افراد همسن خودم جدا شده ام. من خیلی کار کرده ام (وام های دانشجویی پرداخت نمی کنند) و تعداد کمی از همکاران من به طور قابل توجهی از من بزرگتر هستند. از آنجا که سفر NoFap خود را در ماه مه آغاز کردم ، این شب اولین باری بود که در یک موقعیت آرام و اجتماعی قرار داشتم.

در حال قدم زدن و ملاقات با مردم ، می توانم اعتیاد به پورنو را در حالت های خاصی از مردم مشاهده کنم ، سر آنها سعی می کند خود را به محافظت از شانه های برجسته برساند. من می توانم آن را با صدای غر زدن آنها بشنوم. من می توانم مکانیسم دفاعی موجود در آنها را در خاموش کردن توانایی حفظ تماس چشمی احساس کنم.

من یک درس قدرتمند آموختم: اگر شما به پورنو اعتیاد دارید ، کاملاً آن را پیش بینی می کنید. این ذات خود را به طرز روشهای بسیار ظریفی که ما نمی توانیم آگاهانه از آنها اجتناب کنیم ، به عملکردهای ما تزریق می کند.

من این را دریافت کردم وقتی که در مورد گزارش Fapstronauts خواندم که آنها به طرز مرموزی شروع به نزدیک شدن زنان به آنها می کنند. آنها از طریق تلگراف کردن وابستگی خود را به جک کردن متوقف کرده اند.

من هرگز به عادت قدیمی خود برنخواهم گشت ، زیرا اکنون یک واقعیت وحشتناک را می دانم: شما می توانید با عجله انباشته شدن انبوه خود را در هزارتوی پوشه ها در پوشه های پوشانده شده به عنوان پرونده های نامشخص پنهان کنید. شما می توانید در نهایت پنهان کاری قدم بگذارید. اما وقتی بیرون می روید و با همنوعان خود ارتباط برقرار می کنید ، ممکن است دیک خود را در دست داشته باشید ، زیرا عادت های شما قابل مشاهده است


فاپوپ و پورنو می توانند شما را با زنان مقایسه کنند.

بنابراین من آن را به 32 روز بدون PMO ساخته شده است. سپس من در نهایت دیروز به گرایش رسیدم. من می خواهم یک تجربه ای را که امروز داشتم به اشتراک بگذارم، زیرا فکر کردم این چیز مهمی است که آموخته ام.

من دیشب فپ کردم و با دختری که اخیراً می دیدم بیرون رفتم. ما فقط حدود یک ماه با هم قرار ملاقات گذاشته ایم (مصادف با من که نمی گویم). معمولاً وقتی با او هستم اوقات خوبی داریم ، او را بسیار جذاب و بسیار سکسی می دانم. ما در ماه گذشته خیلی گول زدیم و از آنجایی که من همیشه در این زمان ها روشن می شدم و سخت سنگ می زدم.

خوب امروز خیلی متفاوت بود. به نظرم او نوعی آزار دهنده بود ، مشتاقانه منتظر رفتن به خانه بودم ، حتی احساس نمی کردم با او احمق باشم. به سرعت برایم روشن شد که پورنو که دیشب نگاه کرده ام هنوز برای من بسیار هیجان انگیزتر از یک شخص واقعی است ، که صادقانه بگویم غم انگیز است.

گرچه ای کاش عود نمی کردم اما خوشحالم که حداقل می توانم از آن درس بگیرم. PMO نگاه شما به زنان را پیچیده و کاملاً خراب می کند. هرچند بچه ها دوباره به کشتی برگشته ام! اثر تعقیب کننده را پیچ کنید ، من آن را به 90 روز می رسانم.

ویرایش: من بعد از خواندن نظرات این را اضافه می کنم. من می خواهم تأکید کنم که YMMV - این دختری است که من از آن مراقبت کردم و ناگهان احساس کردم که او فقط پورنو بد است. بنابراین بله ، من نمی توانم ارتباطی بین تماشای پورنو در شب گذشته و ناگهانی مراقبت از او به عنوان یک شخص ببینم.


65 ساله پسر نوشت:

روند تعادل دوباره برای من بسیار واقعی بوده است. در 70 روز مغز من متفاوت از آنچه که من به خصوص در زمینه جنسیت به خاطر می آورم کار می کند. برای من ، این رابطه جنسی 3 بعدی در مقابل جنس 2 بعدی است. من از زمان تعادل دوباره رابطه جنسی 3 بعدی را تجربه نکرده ام اما برای این فرصت آماده می شوم.

یک محصول جانبی مثبت از تعادل دوباره این است که روابط بین فردی (دوباره برای من) بهبود می یابد زیرا من بر آنچه که واقعی است تمرکز می کنم نه فقط آنچه تصور می کنم. رابطه جنسی 2 بعدی (پورنو ، تخیل ، استمنا etc. و غیره) به گونه ای در تمام روابط من رخنه می کند. من فکر کردم که نوع "دیدن" همه چیز همان چیزی است که در واقع وجود دارد. مغز من به درستی یا نادرستی توضیحاتی در مورد رفتار دیگران ارائه داده است ، و کسی نبود که به من بگوید در غیر این صورت ، زیرا این همه اتفاق می افتاد در ذهن من فقط مانند رابطه جنسی 2 بعدی اختراعی است که فقط من ایجاد کردم. این باعث می شود آنچه را که در زندگی ام جریان داشته است از طریق تصورات پیش فرض خودم درباره نوع اوضاع یا به عبارت دقیق تر ، از نوع دیدم یا می خواستم فیلتر کنم. این کاملاً تنها است و زندگی یک شخص را همیشه در درون سر خود دارید.


جایی که قدرت فوق العاده از آن بیرون می آید

من تازه 91 روز رسیده ام. این 91 روز بدون هیچ گونه تخلف و بدون پورنو بود. هدف من هنوز محقق نشده است ، اما هدف من این است که دیگر هرگز خودارضایی نکنم یا به پورنو نگاه نکنم. من هنوز احساس نمی کنم که دوباره تنظیم شده ام اما این مربوط به من نیست. رابطه من با همسرم تن ها بهتر از دو سال گذشته است. هم از نظر جسمی و هم از نظر عاطفی بهتر است.

همانطور که ادامه می دهیم راه جدیدی که ما به زنان ارائه می دهیم و رابطه جنسی به حالت عادی بازمی گردد ، زنان دیگر مشاعره ساده و واژن برای استفاده ما نیستند ، بلکه به افرادی کاملا واقعی تبدیل می شوند که شایسته دوستی و احترام هستند. اگر به خود اجازه دهیم فراتر از کیسه های دوش کاملاً متحول شویم ، می خواهیم میل خود را برای رابطه جنسی تصادفی بی معنی تغییر دهیم و بخواهیم رابطه عمیق تری با یک همراه واقعی داشته باشیم. کسی که می توانیم در سطح عمیق تری به او اعتماد کنیم و با او ارتباط برقرار کنیم ، آن هم در گذشته.


واقعا جالب است که اکنون می توانید دوستان زن داشته باشید و مدام به فکر رابطه جنسی با آنها نباشید. فهمیدم که دیگر مثل گذشته وقتی معتاد شده ام ، از زنان عینیت نمی گیرم.

من داستان های ترسناکی را شنیده ام که پدر با خیال راحت دیگر دختران نوجوان خود را در آغوش نمی گیرد زیرا این احساس کثیف شدن آنها را ایجاد می کند. نه تنها این ، ایده بررسی دوستان دخترم برای من خیلی وحشتناک است.

من خیلی ممنونم که مجبور نیستم با آن کنار بیایم. با داشتن یک فرزند دختر ، دیدگاه شما درباره پورنو تغییر می کند


90 روز - به دنیای واقعی خوش آمدید

NoFap نبرد همیشه در حال حاضر است که اثرات عمیقا سودمند در ذهن است. در طی دوازده ماه که با دیگران صمیمی نبودم، مردم سعی داشتند با من درگیر شوند. هرکدام از آنها نتوانستند به انتظاراتم برسند؛ چرا که من به دیدن همه چیز و آنچه که بر روی صفحه نمایش دلخواهم بود، استفاده شدم. / r / iasip/ یک عکس عالی از مک داشت که در زیر آن عنوان "شاید اگر کمی از استانداردهای خود بیفتید ، بیشتر کار کنید".

درست است ، و همچنین عالی است. از آنجا که ترک پورنو ، مردم به راحتی تحریک می شوند و همه زیبا هستند. لکه ها روی همه افراد وجود دارد و این اشکالی ندارد ، در واقع بسیار زیباست که همه ما ناقص هستیم.


تصویر من از زنان در مغزم به آرامی از فاحشه هوسرانی غیر واقعی به زیبایی طبیعی سیم کشی می شود. احتمالاً به همین دلیل است که من ناگهان در خیابان به سمت دختران تصادفی جذب می شوم و مجبور می شوم که با آنها درگیر شوم. این اصرار هرگز مرا درگیر نخواهد کرد ، زیرا می توانم چیزی را که ترجیح می دهم با رزولوشن 1080p در لپ تاپ داشته باشم پیدا کنم.

عجیب و غریب، افزایش میل من برای زندگی هم همین طور است با این که زن عادی به من جنسیت مرا جذب می کند. NoFap به آرامی و به طور پیوسته من را به یک عضو کارکردی از تمدن تبدیل می کند.


من هرگز یک زن را دیدم که حداقل نمیتوانستم پیدا کنم چیزی زیبا در مورد این در مورد آنچه او به نظر می رسد نیست. این در مورد توانایی من برای دیدن آن. پورن سالها آن قسمت از من را پیچ و تاب کرد ، اما من به آرامی اما مطمئناً از آن مکان بیرون می آیم - و هر روز زیبایی بیشتری را در اطرافم می بینم که از دروغ بزرگ دور بمانم.

اینجا حقیقت ، و زیبایی و عشق است. هر چیز دیگری فقط اتلاف زندگی من است ..

http://www.yourbrainrebalanced.com/index.php?topic=7772.0