ارتباطات متعهد: شما برای آن هدایت می شوید (2011)

پیوند زدن یک برنامه بیولوژیکی نیست بلکه یک ساختار فرهنگی است

اعتیاد به اعتیاد می تواند با روابط تداخل ایجاد کندبا وجود یک آرایه رنگارنگ از تفاوت های فرهنگی، انسان ها در همه جا عشق می ورزند، برای دوره های طولانی عاطفی متصل می شوند و زمانی که همسران بی اعتنا هستند، خیانت می کنند. اینها رفتارها ذاتی هستندنه محصولاتی از تأثیرات فرهنگی تصادفی. برای این که یکی دیگر از راه ها را بدانید: بیشتر پستانداران کار را انجام ندهید نام همسران خود را بر روی لگن خود خال کوبی کنید ، و هستند نه با توجه به متناسب با خشم حسود.

مغز انسان ساخته شده به عشق در حال فروپاشی است، یک پست قبلی ، توضیح داد که رفتارهای پیوند جفتی مکانیسم های عصبی زیست شناختی را پشت سر خود دارند. اکنون ، شواهد تحقیق بیشتری در مورد برنامه نویسی پیوند جفت اساسی ما وجود دارد. به طور قابل پیش بینی ، این مدارک با شواهد حاصل از مشهور چمنزار پیوند جفت پیوند می یابد. (در یک لحظه در این باره اطلاعات بیشتر) روزنامه نگار نیویورک تایمز جان تیری تحقیق جدید را توصیف می کند این طرف:

این زن 21 ساله با دقت آموزش دیده بود تا در طی چندین ماه با کسی که وارد آزمایشگاه نشده بود معاشقه نکند. او تماس چشمی و مکالمه را به حداقل رساند. او هرگز از آرایش و عطر استفاده نکرد ، موهای خود را در یک دم اسبی ساده نگه داشت و همیشه شلوار جین و یک تی شرت ساده به تن داشت. ...

پژوهش قبلی نشان داده بود که یک زن در مرحله باروری چرخه قاعدگی خود جذاب تر به نظر می رسد ، و همین تأثیر در اینجا مشاهده می شود - اما تنها زمانی که این زن توسط مردی رتبه بندی می شود که قبلاً با شخص دیگری درگیر نبوده است.

بچه های دیگر، کسانی که در روابط عاشقانه هستند، او را به عنوان قابل توجهی ارزیابی کردند کمتر وقتی او در مرحله اوج باروری بود ، جذاب بود ، احتمالاً به این دلیل که در برخی از سطح آنها احساس می کردند که او بیشترین تهدید را برای روابط طولانی مدت آنها ایجاد می کند. ظاهراً برای جلوگیری از اغوای ولگردی ، با خود گفتند که به هر حال او آنقدرها گرم نبود. ...

تیری اضافه می کند که به وضوح

انتخاب طبیعی به افرادی که به اندازه کافی بلند به نظر می آمدند، برای افزایش فرزندان، مورد حمایت قرار می گرفت: مردان و زنان که می توانستند رابطه خود را با شریک شدن شریک زندگی خود حفظ کنند. آنها از فضیلت برای وفاداری باقی خواهند ماند، یا حداقل تمایل به ظاهر وفادار بودن در حالی که تقلب را به صورت محتاطانه انجام می دادند.

او همچنین از روانشناس UCLA به نقل از مارتي هزلتون نقل كرده است: "زنان و مردان تحت تاثير تخمك گذاري قرار مي گيرند ، اما ما [انسان ها] هيچ تصوري نداريم كه اين عامل تغييرات اساسي در رفتار ما است. [چنین تحقیقاتی] روشن می کند که ما بسیار بیشتر از آنچه فکر می کردیم شبیه سایر پستانداران هستیم. "

چقدر درست. در دانشکده ها، دانشمندان در حال حاضر کشف زمینه را دارند مکانیسم های عصبی که باند جفت را تنظیم می کنند رفتارها ، و مطمئناً به اندازه کافی ، یکی از آنها مکانیزمی است که باعث پرخاشگری دفاعی یک مرد در برابر زنان ناآشنا می شود (وقتی او با فشار اصلی خود یک پیوند جفت ایجاد کرد). بدیهی است که این رفتار به دلایل فرهنگی اتفاق نمی افتد. این اتفاق در درجه اول به این دلیل اتفاق می افتد که وازوپرسین عصبی شیمیایی در یک قسمت اصلی از مغز او افزایش می یابد. (اتفاقاً ، این لزوماً آقای Vole را صد در صد وفادار نگه نخواهد داشت. خانم وول نیز شناخته شده است که دچار یک بیماری شدید است.)

در مورد مکانیکی که می گوید آیا یک پستاندار توانایی پیوند زدن را دارد کنجکاو هستید؟ به نظر می رسد که در حفره های تک همسر ، انتخاب طبیعی توزیع گیرنده های اکسی توسین و وازوپرسین را در سیستم لیمبیک مغز پیکربندی کرده است. در حالی که همه بدن های جنسی جنسیت را پاداش می دهند ، اما جن های تک همسر نیز احساسات خوبی از یک همسر خاص می گیرند. اتفاقاً سازوکار پیوند اصلی است مکانیسم اعتیاد (که همه اعتیاد دیگر از بین رفته است). به همین دلیل اعتیاد می تواند تداخل با اوراق قرضه جفت.

در واقع ، اگر دانشمندان با تحریک مصنوعی تولید دوپامین بیش از حد کنند ، یک حیوان نه تنها پیوند نمی خورد ، بلکه تهاجمی نسبت به همه زنان. آیا این کمک می تواند توضیح دهد که چرا برخی از کاربران پورنو سنگین به نظر می رسند از دست دادن علاقه به همسر واقعی?

نکته حیاتی این است که گرایش پیوند جفت ما ناشی از وقایع فیزیولوژیکی است ، نه صرف شرطی سازی اجتماعی. این از مکانیسم مراقبت از کودک تکامل یافته است ، و این دو مکانیسم هنوز هم در مدار پاداش مغز همپوشانی دارند. بنابراین ، حتی اگر به نظر می رسد بسیاری از غربی ها در یک لحظه درگیر یک فرهنگ آشفته و بی نظم هستند ، اما این بدان معنا نیست که ما انسانها ، طبیعتاً مانند شمپانزه های بونوبو بی پروا هستیم و یا اینکه تمایلات اتصال جفت ، ساختاری فرهنگی سطحی هستند. .

در نظر داشته باشید که تکامل انسانی و بونوبه حدود شش میلیون سال پیش از هم جدا شد. نزدیکترین بستگان ما هستند ما شاخه درخت تکاملی ، حتی اگر آنها دیگر در اطراف نباشند. در جایی از آن شاخه انسان به دلیل تغییرات مغزی به جفت پیوند تبدیل شد.

گرچه پیوند زوج پستانداران نادر است، تغییراتی که موجب ایجاد پیوند زوج گونه می شود لزوما عجیب نیست. به عنوان مثال، پیوندهای پرپیچ و خم جفتی بسیار شبیه به همجنس گرایان پر زرق و برق دار آنها است که دانشمندان می توانند به صورت یک جفت جفت به صورت یک جفت جفت تبدیل شوند، یک ژن تک در پیشانی او (این باعث افزایش گیرنده های وازوپرسین می شود). به طور خلاصه، رفتار پسر عموهای دورافتاده ما سرگرم کننده است، اما وقتی که درک اصول مبادله انسانی را درک می کند، کاملا بی اهمیت است.

"آه ، اما ببین ما چقدر فاسق هستیم!" شما فکر می کنید ، درست است؟ دو نکته دیگر راجع به رفتار فعلی اتصال به خاطر داشته باشید:

اول، مطالعاتی که ما در غرب انجام می دهیم (معمولا با استفاده از دانشجویان دانشگاه) در توصیف همه رفتارهای انسانی بر اساس خرده های کوچک ما فرهنگ غیرواقعی. در حالی که انحصار سختی ناسازگار نیست، بیشتر همسران هنوز هم در جفت زندگی می کنند. (بسیاری از فرهنگ ها مجاز به یک مرد است که می تواند آن را برای گرفتن یک زن دیگر، اما کمی می توان آن را بپردازید.)

به طور خلاصه، اگر با شرکای متعدد برای صرف تفریح ​​و سرگرمی ارتباط برقرار کنید شما می تواند دور از دسترس باشد. رفتار شما یک رفتار معمول انسانی نیست - نکته ای که محققان غربی به راحتی نادیده می گیرند. به عنوان مثال ، یک مطالعه در سال 2007 بر روی 1,500 زن و مرد در مقطع کارشناسی ادعا کرد که به ما می گوید "چرا انسانها جنسیت دارند؟" این تحقیق نشان داد که بسیاری از دانشجویان برای تفریح ​​و نه برای فرزندآوری رابطه جنسی داشتند. (واقعاً ؟؟) در فرهنگهای دیگر ، انسانها همیشه کاملاً مصمم هستند که رابطه جنسی در درجه اول با آن ارتباط دارد تولید مثل و ایجاد یک خانواده. حتی رابطه جنسی با چندین شریک ممکن است بچه های قوی تری داشته باشد ("پرورش مرغ") به عنوان هدف آن است. (مبادا خوانندگان به هر نتیجه غلطی برسند ، من طرفدار "جنس برای تفریح" هستم ، اما همچنین طرفدار مزایای دلبستگی.)

دوم ، اصطلاح "پیوند دهنده جفت" به معنای تک همسری کامل جنسی نیست. این به معنای ساده این است که همسران تمایل دارند با هم آویزان شوند و فرزندان را پرورش دهند (معروف به یکپارچه سازی اجتماعی) هیچ گونه گونه پستانداران جفت گیری به طور کامل از لحاظ جنسی منحصر به فرد نیستند. این یک معلول تکاملی خواهد بود. بنابراین واقعیتی که نه همه انسان ها برای صدور وفادار بودن باقی می ماند و بعضی از ما بدون داشتن وابستگی جنسی، تعجب آور نیست. تنوع همچنین در خدمت تکامل است

با این حال مفید است که به خاطر داشته باشید که مغزهای اتصال دهنده جفت ، از جمله مغز شما ، به طور کلی برای اتصال به یک همسر تنظیم می شوند. بنابراین ، حتی اگر محیط شما برای لحظه ای بی پروا باشد ، اگر متوجه شدید که در مرکز زندگی جنسی شما قرار دارد ، عذرخواهی می کنید. دلایل این مسئله در مغز شما نه در تربیت شما نهفته است و شما می توانید آگاهانه این کار را انجام دهید این پتانسیل ذاتی را ضربه بزنید.

در فرهنگ ما ، که به زیبایی و جوانی جایزه می دهد ، ممکن است کاملاً عجیب به نظر برسد که یک زوج مسن با گذشت سال ها بیشتر و بیشتر از یکدیگر خوشحال شوند. … اگر تعداد انگشت شماری از زوج های مسن را می شناسید ، به کسانی در میان آنها فکر کنید که هنوز به شدت به سمت یکدیگر کشیده شده اند. تماشای آنها گواه کافی است که اساساً جذابیت بر اساس جذابیت نیست. … دیدن ، لمس و شنیدن یک شریک فداکار با گذشت زمان قدرت بیشتری به دست می آورد تا باعث ترشح [هورمون پیوند ، اکسی توسین] شود. - مارک چمبرلین PhD

حداقل در گونه های پیوندی جفت مانند ما.

دیدن "آقا که فکر می کرد که طاووس بود: آیا روانشناسی تکاملی اختلالات جنسی انسانی را تحریک می کند؟"

(برداشت) پیوند دوگانه

پیوند جفتی (یا تک همسری) یک سیستم جفت گیری بسیار نادر در میان پستانداران است که در کمتر از 5٪ از گونه ها یافت می شود (کلیمن ، 1977). با این وجود ، به نظر می رسد که این یک عنصر اصلی در مجموعه تولید مثل انسان است. بنابراین یک واقعیت عجیب است که سیستم جفت گیری غالب ما بیشتر شبیه سیستم جفت گیری معمول پرندگان است تا بیشتر پستانداران ، از جمله نزدیکترین بستگان ما ، میمون های بزرگ. در طرح این ادعا ، روشن بودن سه چیز مهم است. اول ، ادعا این نیست که پیوندهای جفتی لزوماً مادام العمر است. در غیاب تک همسری مادام العمر که از نظر اجتماعی اعمال می شود ، اکثر پیوندهای جفتی ماهها یا سالها دوام می آورند اما در نهایت منحل می شوند (فیشر ، 1992). اگرچه توجه داشته باشید که اقلیت قابل توجهی از پیوندهای جفتی تا پایان عمر ادامه دارد ، حتی در جوامع سنتی جستجوگر که فاقد سختگیری های سختگیرانه در زمینه طلاق هستند (به عنوان مثال ، مارلو ، 2004 مراجعه کنید)
دوم ، ادعا این نیست که پیوندهای جفت انسانی همیشه از نظر جنسی منحصر به فرد هستند. بیشتر نظرسنجی ها حاکی از آن است که به طور قابل توجهی کمتر از 50٪ از مردان و زنان در روابط متعهد طولانی مدت همیشه خیانت نمی کنند (Blow & Hartnett، 2005). با این وجود ، برخی از آنها ، و در نتیجه ، بخش خاصی از فرزندان توسط شخص دیگری غیر از پدر اجتماعی جنجال می شوند (بهترین تخمین ها این میزان را در حدود 1 تا 3٪ قرار می دهد. اندرسون ، 2006 ؛ گرگ ، ماسچ ، انگزمان و فیشر ، 2012) سوم ، ادعا این نیست که پیوند جفتی یکی از سیستم های جفت شدن "واقعی" یا طبیعی ما است. انسانها همه سیستم های جفت گیری را که در گونه های دیگر یافت می شود ، از جمله تک همسری ، چند همسری (یک مرد ، دو یا چند زن) و حتی چند اتریشی (یک زن ، دو یا چند مرد ؛ مرداک ، 1967) از خود نشان می دهند.
همچنین افراد غریبه برای شرکت در استخوان اضطراری یا مشارکت در جنس گاه به گاه قبل از ازدواج و یا بین روابط بلندمدت نیستند. فرکانس های مختلف هر یک از این رفتارهای متناوب در فرهنگ های مختلف و دوره های مختلف تاریخی یافت می شود. با این وجود، به استثنای چندین ساله طولانی مدت، همه نسبتا شایع هستند، و در نتیجه، همه آنها به طور قابل اعتماد بخشی از پروتکل تکامل حیوانی انسان است. بنابراین ادعای ما این نیست که پیوند جفتی الگوی همبستگی انسانی بشریت است. ادعای ما به جای آن ساده است که پیوند جفت شایع ترین محیط برای جنس و تولید مثل در گونه های ما است، که مدت ها بوده است و این تاثیر عمیقی بر ماهیت تکامل یافته ما گذاشت.

مطالعه 2016: غلطک های پرسی نشان می دهد که توهین به انسان مانند آن است [اما پلان های پیوند غیر جفت نمی شوند]