آیا تکامل ما مغزهای ما را به غذا و جنسیت چرکین آموزش داده است؟ (2010)

آیا گیرنده های dopamine می توانند سرنخ هایی در مورد خوردگی نشان دهند؟

اثر کولیج و اعتیاد به پورنوگرافی

رمو گینه خوک باعث بوم کودک است

یک خوکچه هندی به نام سوتی پس از گول زدن در قفس آنها در جنوب ولز ، با یک شب عاشقانه با بیست و چهار زن لذت برد. سوتی یکی یکی بانوان خوکچه هندی را فریب داد و اکنون پدر پرافتخار چهل و دو بچه خوکچه هندی شده است. . . . "او کاملاً خرد شد. ما او را دوباره در قفس خود قرار دادیم و او دو روز خوابید. "

La اثر کولیج تصمیم غرورآمیز زیست شناسی است که هیچ یک از همتایان جدید خود را با هر هزینه ای نابارور نکند. این در پستانداران معمولی است ، در زنان نیز دیده شده است و می توان آن را تا زمان ما ردیابی کرد بستگان دور: جوندگان اگرچه ما انسان ها جفت گیری می کنند، برنامه پیوند ما هنوز هم با این مسابقه رقابت می کند فرصت-داشته-خواهد-کردم-آن-بر ضربان قلب

همه رفتارهای حیوانی، از جمله اثر کولیدژ، بر اساس افزایش و سقوط عصبی و تغییرات در گیرنده ها است. تحقیقات اخیر نشان می دهد که برخی از مکانیک های قهرمان دفاعی سوتی ممکن است در جسم مخطط کمین کنند - گروه پیچیده ای از ساختارها که به عنوان قطب مرکزی مدار پاداش مغز عمل می کنند. جسم مخطط با پاداش و انزجار همراه است و به شدت بر تصمیمات ما تأثیر می گذارد. رابطه جنسی ، عشق و پیوند در این ساختارها جریان دارد. اگر آنها روشن نشوند ، "این اتفاق نمی افتد."

به عنوان مثال ، داروهای تفریحی اغلب مغز را با دوپامین سرازیر می کنند. نورونهای کلیدی موجود در جسم مخطط با خاموش کردن بسیاری از گیرنده های D2 (دوپامین) واکنش نشان می دهند و سطح بالایی را به پایان می رسانند. این احساس پاداش و انگیزه را تا بهبودی مغز قطع می کند. به نظر می رسد کمتر گیرنده های D2 به این معنی است: "من برای سلامتی خوب به دوپامین بیشتری احتیاج دارم." مدار پاداش برای تحریک ما گریه می کند و فقط کارهای هیجان انگیز انجام می شود. رابطه جنسی ، مواد مخدر و راک اند رول ... یا شاید هاگن داز. در حقیقت ، مصرف کنندگان سنگین مواد مخدر با گیرنده های دوپامین تخلیه شده تمایل به از دست دادن رابطه جنسی و پیوند دارند. آنها نیاز به ضربات قویتر دارند. گیرنده های D2 همچنین به ترمز مصرف بیش از حد کمک می کنند. گیرنده های D2 کمتر است گرنه سخت تر می شود برای مقاومت در برابر

در تحقیقاتی که در بالا ذکر شد، دانشمندان در تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد خوردن غذا در انسان، برخی از یافته های گیرنده دوپامین را دریافت کردند. تغذیه مواد غذایی فوق العاده تحریک کننده (پنیر چربی و سوسیس) به سرعت تعداد گیرنده های D2 را کاهش می دهد. جایی که؟ در striatum پس از اینکه موشها آخرین خوراکی از غذای فوق العاده جالب غذا خوردند، تراکم گیرنده کم بود برای حداقل دو هفته (مدت زمان آزمایش).

همانطور که با استفاده از مواد مخدر تجسس، استریاتوم به تحرک بیش از حد واکنش نشان داد، اما آن را بسیار متفاوت از نحوه واکنش به آن، به عنوان مثال، کوکائین. در مورد کوکائین، تراکم گیرنده D2 در دو روز بازپس گیری می شود (اگرچه تغییرات دیگر ممکن است ادامه یابد). اما با غذا یک طبیعی تقویت کننده (وزوز) - کاهش D2 خیلی بیشتر ادامه می یابد. با توجه به اینکه کوکائین باعث انفجار بیشتر دوپامین می شود ، کنجکاو است که بعد از غذا مدت زمان بیشتری کاهش یابد. آیا یک برنامه ژنتیکی شروع می شود؟

چیزی شومتری هم داشت. همانطور که با مصرف دارو ادامه پیدا کرد، مغز رت ها ثبت شد لذت کمتری فعال سازی و این در رفتارهای پس از پرخوری آنها نشان داده شد: چو موش استاندارد تمام جذابیت را از دست داد. مصرف هفته ها کمتر از حد نرمال بود. به نظر می رسید موش ها "چیزکیک یا هیچ چیز" هستند. (جالب اینجاست که مواد افیونی تولید شده توسط مصرف قند به صورت زیر عمل می کنند) یکی دیگر از مکانیسم ضد سایه با دخالت در تولید اکسیتوسین.)

بدیهی است که یک "ماشه پرخوری" (از طریق هر مکانیزم) یک مزیت تکاملی در شرایطی است که با انجام یک رفتار بقا بیشتر می شود گذشته از ساییدگی طبیعی. به این فکر کنید که قبل از خواب زمستانی ، خرس روی ماهی قزل آلا پرچرب جمع شود. یا گرگها ، که باید با یک بار کشتن حداکثر بیست پوند را از بین ببرند. یا اجداد ما که برای دوام آوردن در شرایط سخت نیاز به ذخیره کالری با کیفیت بالا به عنوان چند پوند اضافی داشتند. یا خودتان وقتی که با بوقلمون و پوره سیب زمینی بسته بندی می شوید و پای شکرگذاری مورد علاقه شما ظاهر می شود.

هنگامی که مغز ابتدایی ما چیزی را به عنوان چیزی درک می کند واقعا ارزشمند است، می خواهد ما از این فرصت طلایی ... به طور کامل استفاده کنیم. با احساس رضایت گرم و فازی نمی تواند این کار را انجام دهد. جواب منفی. باید احساساتی از ایجاد کند عدم or نارضایتی (هوس) برای راندن ما از محدودیت های عادی ما.

تغییرات اساسی در گیرنده ها باعث می شود احساس کنیم چیزی درست نیست ... ما می خواهیم دوباره هر چه که باشد احساس خوب کنیم. همه چیز نیز برای ما این کار را نخواهد کرد. ما راضی نمی شویم طبیعی، زیرا مغز ما می خواهد ما فقط روی چیزهای فوق العاده خوب تمرکز کنیم. سطح طبیعی دوپامین کافی نیست. ما طلبکار می شویم. ما می خواهیم چیزی بیش از حد تحریک کننده داشته باشیم ، چیزی که به عنوان "ارزش بالا" ثبت شود (خواه نباشد) ، چیزی که باعث ترشح دوپامین (و پاسخ لذت) مغز ما شود. دوپامین زمانی ترشح می شود که چیزی بهتر از حد انتظار باشد و افزایش دوپامین باعث تحریک گیرنده های باقیمانده در جسم مخطط می شود تا طعم احساسات خوب دیگری به ما بدهد ... قبل از اینکه دوباره احساس نارضایتی کنیم.

به خاطر داشته باشید که کار مدار پاداش این است که حتی در بهترین شرایط کمی ناراضی بماند. از این طریق ، ما می خواهیم فرصت های امیدوار کننده را غنیمت بشماریم ، یا مشتاقانه منتظر رضایت موکول موفقیت ، خواستگاری موفق یا پس انداز برای افزایش گزینه های آینده باشیم.

به طور معمول این جنبه از آرایش ما ذوق زندگی و موفقیت را به ما می دهد. اما هنگامی که مدار پاداش خود را بیش از حد تحریک و حساسیت زدایی می کنیم ، لذت های عادی و برنامه های بلند پروازانه برای آینده سر و صدای معمول را ایجاد نمی کنند. از این بدتر ، ممکن است برای همنشینی و عاطفه گرمی که نخستیان و پیوندهای جفتی برای احساس رفاه به آنها احتیاج داریم ، ارزش قائل نباشیم. در عوض ، ما احتمالاً بسیار ناراضی - حتی از نزدیکان خود - احساس خواهیم کرد و کاملاً مطمئن هستیم که هرگونه تقصیر به دلیل تأمین نکردن نیازهای اغراق آمیز ما ، بر عهده آنها است. ما خواهان ارضای فوری هستیم ، حتی اگر اهداف آینده خود را به خطر بیندازیم. ژن های ما با موفقیت توجه ما را ربوده اند برای اهدافشان.

آیا می توان یک درک بهتر از اینکه چگونگی تحریک فوق العاده باعث تغییر چگالی گیرنده به انسان کمک می کند تا این واقعیت را که 65٪ از آمریکایی ها دارای اضافه وزن هستند و مردان با رایانه در همه جا پراکندگی اینترنت را پیدا کنند، درک کنند؟ آیا ما با گیرنده های D2 کم و سایر تغییرات مرتبط مغز ناشی از آنچه که برای اجداد ما بوده است تحریک واقعا فوق العاده ای است؟

به این فکر کنید که سوتی فرصت خود را برای خواستگاری از حرمسراش بدست آورد. یا اعتراف موسیقی دان مایر نوازنده که اکنون ترجیح می دهد ساعت های پورنو به روابط با زنان واقعی (و بله ، زنان بیش از حد "کیک پنیر" را نیز پرخوری می کنند. مراجعه کنید (خواننده) 'کیتی پری برای تماشای پورنو از کار خود رد می شود!")

یک سیگنال مغزی گاه به گاه یک مسئولیت خطرناک می شود که در آن غذاهای بسیار گران قیمت و یا فوق العاده تحریک نوازنده های جدید در دسترس هستند عرضه ناپذیر. هنگامی که ماشه پرش فعال باقی بماند ، صرف نظر از اینکه چقدر تحریک مصرف یا تجربه کنیم ، رضایت از ما دور می شود. از قضا ، وقتی کسی خود را در جستجوی محرک های گرمتر و گرمتر می بیند ، به این دلیل نیست که بیشتر لذت می برد ، بلکه به این دلیل است که کمتر. یک نفس هوا برای یک زن غرق شده باشکوه است زیرا اکسیژن او کم است. به همین ترتیب ، یک مغز بی حس به دنبال چیزی است که ندارد - تحریک لذت بخش - زیرا حساسیت طبیعی آن کاهش می یابد. اشتیاق تب دار به دنبال لذت بردن می تواند به راحتی با لذت اشتباه شود ، حتی اگر از نظر فنی گریزان باشد وعده از لذت

موش های حاضر در این مطالعه با ارائه مقدار نامحدود اسراف ، به سرعت چاق شدند. برخلاف موشهای معمولی ، آنها حتی در صورت تهدید به شوک الکتریکی نیز چیزهای خوب را کنار نمی گذاشتند. آنها به افراط ناسالم خوردند. آنها راضی نبودند. به معتادان مواد مخدر فکر کنید.

آیا کاربران پورنو وقتی نمی توانند از "همسران" جدید بسیار تحریک کننده که با هر کلیک نشانه می گیرند ، در برابر جسم مخطط همان جرثقیل مبارزه کنند؟ سوتی پس از جفت گیری با قفس پر از ماده ، استراحت بسیار لازم را پیدا کرد ، اما کار یک کاربر پورنو بسیار خوب است هرگز انجام شده. همیشه "همسر" مجازی دیگری نیز برای جلب توجه ناله می کند. مغز ما ما را وادار می کند که وقتی چیزهای خوب زیاد است در کار خود بمانیم. به نظر می رسد چیزی منحصر به فرد در پاسخ مغز ما به غذای بسیار وسوسه انگیز و تحریک جنسی وجود دارد.

همچنین ممکن است وقتی ارگاسم طیف کاملی از تسکین دهنده را ارائه نداده است رفتارهای پیوند  (همانطور که در جنس بدون همسر) ، ما بخصوص بعد از مدت کوتاهی در برابر احساس نارضایتی آسیب پذیر هستیم. به هر حال ، از نظر ژن ها ، وظیفه لقاح ما انجام نمی شود. اگر چنین است ، آیا این شجاعت میل جنسی واقعی است یا سیری ناپذیری مصنوعی ناشی از تغییرات مغزی است که احساس رضایت را کاهش می دهد؟

دختر و پیتزاآیا ممکن است حتی یک ارگاسم گاهی اوقات هوس های بعدی را افزایش دهد؟ هیچکس به طور قطع نمی داند. با این حال ، چگالی گیرنده دوپامین موش با اولین کمک آسمانی به غذای چرب به شدت کاهش می یابد. به نظر می رسد برخی از تداخل ها در ماشه پرخوری وجود دارد که باعث جفت گیری و غذا خوردن می شود. بهبود یافتن کاربران پورنو دریافتند که مصرف غذای بی ارزش باعث افزایش ولع مصرف پورنو در زمان ترک می شود. و شاید آن شوخی محبوب درباره دوست دختر ایده آل را شنیده باشید که نیمه شب به یک پیتزا تبدیل می شود.

شیمی عصبی ارگاسم و غذا خوردن قطعاً نمی تواند به تغییرات گیرنده های D2 کاهش یابد. با این حال ، تغییر گیرنده ها قطعاً می تواند بخشی از معما باشد که چرا میل جنسی گاهی اوقات بدون ایجاد رضایت پایدار افزایش می یابد. (اگر مفهوم طولانی مدت باشد چرخه بعد از ارگاسم برای شما تازه است، ممکن است شما را سرگرم کند تا یاد بگیرند که تحقیقات حداقل یک چرخه را نشان داده است هفت روز در مردان.)

شاید تحقیقات روزی پس از انجام فعالیت های مختلف جنسی ، نقشه راهی برای تغییرات مغز ارائه دهد. در این صورت ما در جستجوی رضایت فقط به رحمت پرش بیش از حد مغز خود رها نخواهیم شد.

به روز رسانی:

بیشتر در مورد تحقیقات کلیدی:

محقق پال کنی توضیح داد ، مغز در پاسخ به تجارب لذت بخشی مانند خوردن کیک پنیر ، داشتن رابطه جنسی یا خرخر کردن کوکائین ، دوپامین آزاد می کند. اما ، لذت بیش از حد با تحریک بیش از حد گیرنده D2 و باعث خاموش شدن آن ، مسیر پاداش مغز را منحرف می کند. برای موش های معتاد به غذای ناخواسته ، تنها راه تحریک مراکز تفریحی آنها ، خوردن غذای بیشتر با چربی و کالری بیشتر بود. کنی گفت: "آنها پاداشی را آنطور که باید تجربه نمی کنند."

جدید: چرا رژیم گرفتن خیلی سخت است (تحقیقات Tufts تأیید می کند که "حیوانات دارای اضافه وزن و کم وزن هر دو" کمبود دقیقاً یکسان در مغز دارند - کمبود قابل توجهی از دوپامین ترشح شده در این سایت که باعث پاداش می شود. "