(L) خبرگان برتر آمریکا (ASAM) به تازگی تعریف جدیدی از اعتیاد را منتشر کرده اند (2011)

نظرات: این بهترین مقاله برای انتشار تعریف جدید جامعه پزشکی اعتیاد در آمریکا در مورد اعتیاد است. این مقاله، یک دیدگاه جدید رادیکالی از اعتدال، موجب طوفان علمی می شود از وب سایت "رفع" نشات گرفته است. بخشهای پررنگ زیر مربوط به مفاهیمی است که در اینجا در YBOP بحث شده است.

دو مقاله ای که نوشتیم:


اعتیاد بیماری خود مغزی است. اما چگونه می توان آن را ثابت کرد؟ توسط جنیفر ماتسا با جید بیکمن 08 / 16 / 11

کارشناسان ارشد آمریکایی به تازگی تعریف جدید و گسترده ای از اعتیاد منتشر کرده اند. این موضوعات بحث برانگیز در مورد موضوعات بزرگ - اختلال مغز در مقابل رفتار بد ، پرهیز از اعتیاد ، اعتیاد به رابطه جنسی ، ارائه چیزی برای همه - به ویژه لابی قدرتمند روانپزشکی - برای بحث و گفتگو.

اگر فکر میکنید اعتیاد همه چیز درباره مشروبات الکلی، مواد مخدر، جنس، قمار، غذا و دیگر جنبه های غیر قابل مقاومت است، دوباره فکر کنید. و اگر اعتقاد داشته باشید که یک فرد انتخابی دارد که آیا رفتار اعتیادآور را تحقیر می کند یا نه، بر آن غلبه کنید. انجمن آمریکایی اعتیاد به مواد مخدر آمریکایی (ASAM) با انتشار رسمی یک سند جدید که اعتیاد را به عنوان یک اختلال مزمن عصبی که شامل بسیاری از عملکردهای مغز است، به ویژه یک اختلال ویرانگر در مدارهای به اصطلاح پاداش، سوزانده شده است. این اختلال اساسی در تجربه لذت، به معنای واقعی کلمه، معتاد را مجبور می کند تا مواد شیمیایی مانند مواد مخدر و الکل و رفتارهای وسواس مانند جنسیت، غذا و قمار را دنبال کند.

این تعریف، نتیجه یک فرآیند چهار ساله شامل بیش از 80 کارشناسان برجسته در اعتیاد و مغز و اعصاب، تأکید می کند که اعتیاد یک بیماری اولیه است - به عبارت دیگر ، این به دلیل مسائل بهداشت روان مانند اختلالات خلقی یا شخصیتی ایجاد نمی شود ، و این تفکر رایج را مبنی بر اینکه رفتارهای اعتیادی نوعی "خود درمانی" است ، به عنوان مثال ، برای سهولت در درد افسردگی یا اضطراب

در واقع، تشخیص جدید عصب شناسانه جدید، به طور کامل یا به طور کلی، یک مجموعه ای از مفاهیم رایج در مورد اعتیاد است. اعتیاد، بیانیه اعلام می کند بیماری بیماری زیستی، روحی، اجتماعی و معنوی است که توسط (a) تصمیم گیری آسیب دیده (که بر یادگیری، ادراک و قضاوت تأثیر می گذارد) و (b) ریسک مداوم و / یا عود عود، مشخص می شود؛ پیامدهای غیرمستقیم این است که (الف) معتادان کنترل رفتارهای اعتیادآور خود را ندارند و (ب) مطلوبیت برای برخی معتادان، یک هدف غیر واقعی برای درمان موثر است.

خود رفتارهای بد همه علائم اعتیاد است نه خود بیماری. ASAM تلاش می کند تا یادآوری کند: "وضعیت اعتیاد همان حالت مستی نیست." این رفتارها به دور از آنکه دلیل بر عدم اراده یا اخلاق باشد ، تلاش معتاد برای حل "حالت عاطفی ناکارآمد" عمومی است که همزمان با بیماری ایجاد می شود. به عبارت دیگر ، انتخاب آگاهانه در وضعیت واقعی اعتیاد نقش کمی دارد یا هیچ نقشی ندارد. در نتیجه ، شخص نمی تواند معتاد نشود. بیشترین کاری که فرد معتاد می تواند انجام دهد انتخاب عدم استفاده از این ماده و یا رفتاری است که کل حلقه مدار پاداش خود تخریبی را تقویت می کند.

با این حال، ASAM در مورد عواقب منفی اعتیاد، هیچ علامتی ندارد و آن را "بیماری می تواند باعث ناتوانی یا مرگ زودرس می شود، به ویژه هنگامی که درمان نشده و یا درمان ناکافی".

تعریف جدید هیچ شکی نیست که همه اعتیاد - چه به الکل، هروئین و چه جنسی - می گویند اساسا یکسان است. دکتر راجو هاله، رئيس جمهور سابق انجمن جامعه اعتیاد به مواد مخدر کانادا و رئیس کمیته ASAM که این تعریف جدید را طراحی کرده است، به The Fix گفت: "ما به عنوان یک بیماری به اعتیاد نگاه می کنیم، در مقایسه با کسانی که آنها را به عنوان جداگانه می بینند بیماری ها

اعتیاد اعتیاد است. مهم نیست که چه چیزی مغز شما را در آن جهت منحرف می کند ، اگر مسیر تغییر کند ، در برابر همه اعتیاد آسیب پذیر هستید. " اینکه جامعه تشخیص جنسیت یا قمار یا اعتیاد به مواد غذایی را امضا کرده است ، از نظر پزشکی معتبر است ، زیرا اعتیاد به الکل یا هروئین یا کریستال مت ممکن است بحث های جنجالی بیشتری نسبت به ادعاهای ظریف آن اما به همان اندازه دامنه دار ایجاد کند.

تعریف جدید به این نتیجه رسیده است که انجمن روانپزشکی آمریکایی (APA) در حال بررسی مجدد در دهه اخیر در خصوص تعریف خود از اعتیاد در کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی - کتاب مقدس حرفه بهداشت روان است. DSM APA تأثیر بیشتری را در سیاست های بهداشت عمومی دارد که درمان اعتیاد را هدایت می کند، عمدتا به این دلیل که شرکت های بیمه طبق قانون مجاز به استفاده از دسته بندی ها و معیارهای تشخیص DSM برای تصمیم گیری برای درمان هایی که برای آنها پرداخت می شود.

دکتر Haleja به اصلاح گفت که تعریف ASAM تا حدی ناشی از اختلاف نظر با کمیته DSM است. گرچه DSM معتاد به عنوان یک بیماری را تعریف می کند، علائم آن (و بنابراین معیارهای تشخیصی) همچنان بیشتر به عنوان رفتارهای گسسته دیده می شود. همچنین، DSM هر نوع اعتیاد را به عنوان یک بیماری جداگانه تعریف می کند، به جای مفهوم منحصر به فرد و یکپارچه بیماری که ASAM پیشنهاد می دهد. هالجا می گوید: "از نظر درمانی ، بسیار مهم است كه افراد فقط به یك جنبه از بیماری توجه نكنند ، بلكه به طور كلی بیماری". رفتارهای اعتیادی به دور از شکست در اراده یا اخلاق ، تلاش معتاد برای حل حالت "عاطفی ناکارآمد" است که همزمان با بیماری ایجاد می شود. به عبارت دیگر ، انتخاب آگاهانه در وضعیت واقعی اعتیاد نقش کمی دارد یا هیچ نقشی ندارد. در نتیجه ، شخص نمی تواند معتاد نشود.

اگرچه معتادان نمی توانند معتاد را انتخاب کنند، می توانند تصمیم بگیرند که درمان شوند. ASAM می گوید، بازیابی بهتر است نه تنها توسط خود مدیریت و گروه های پشتیبانی متقابل مانند استعدادهای 12 مرحله، بلکه با کمک حرفه ای آموزش دیده است.

بعضی از متخصصان اعتیاد به مواد مخدر، تعریف جدیدی را به عنوان تأییدیه آنچه که از انتشار «الکل های ناشناس» در 1939 دیده می شود، به عنوان «مفهوم بیماری» اعتیاد شناخته می شوند. دکتر نیل کاپرتو، مدیر پزشکی مرکز توانبخشی گیتی در پیتسبورگ و یک عضو فعال ASAM می گوید: "بسیاری از مردم در سرتاسر جمعیت، اعتیاد را به عنوان یک مشکل اخلاقی می شناسند." چرا آنها فقط متوقف نمی شوند ". "برای سالمندان تجربه شده در پزشکی معتادان، ما می دانیم که بیماری مغزی است."

آیا این بیانیه 12 قدم را که تکیه گاه بسیاری از مراکز درمانی ، برنامه ها و پزشکان است ، به سمت کهنه شدن سوق می دهد؟ به هر حال ، وقتی مشکلی به عنوان یک مسئله "پزشکی" اعلام می شود ، آیا این بدان معنا نیست که راه حل باید "پزشکی" باشد - مانند پزشکان و داروها؟ دکتر مارك گالانتر ، استاد روانپزشكي در دانشگاه نيويورك ، مدير موسس بخش سوcoh مصرف الكل و مواد و نيز مدير برنامه آموزش همكاران در روانپزشكي اعتياد ، مي گويد: "هر دو رويكرد قابل اجرا هستند." "این واقعیت که اعتیاد یک بیماری است ، به این معنا نیست که فقط در معرض مواد مخدر است." Capretto می گوید: "این تعریف جدید نمی گوید که رویکردهای روانشناختی یا معنوی مهم نیستند. نگرانی من این است که برخی از افرادی که واقعاً دامنه وسیع تری از اعتیاد را درک نمی کنند ، این بیماری را فقط به عنوان یک بیماری سلول های مغزی مشاهده می کنند. ما رایانه ای را معالجه نمی کنیم - این در کل انسان است که ، همانطور که در تعریف آمده است ، موجودی "زیست-روانی-اجتماعی-معنوی" است و در این زمینه ها همچنان به کمک احتیاج دارد. "

ASAM با بیانیه غیر سنگی غیرقابل استفاده (به هشت صفحه، تک فاصله، از جمله پانویسها) میرسد، بیشتر از یک طرف سوال مرغ و تخم مرغ است که افراد زیادی علاقه مند به اعتیاد هستند. پزشکان و معتادین به طور یکسان: که اولین بار، اختلال عصبی یا رفتارهای اجباری و مصرف مواد بود؟ این تعریف بیان می کند که ناهنجاری های سیم کشی پاداش سیستم عصبی - ارتباط بین مناطق مغز، به ویژه کسانی که حافظه، احساس عاطفی و لذت را پردازش می کنند، ابتدا وارد شده و معتاد را به دنبال تعقیب محکوم می کنند تا جبران عدم تعادل سیستم پاداش از طریق رفتار اعتیاد آور است. اما بعدها، سند یادآور می شود که این رفتارها خودشان می توانند مدارهای پاداش را خراب کنند و منجر به اختلال در کنترل ضربه و اعتیاد شوند.

بیانیه مطابق با اصول کلی آن است با فرض محکم در علم اعتیاد برش لبه که سیستم پاداش طبیعی طراحی شده برای حمایت از بقای انسان می شود از طریق بازپرداخت شیمیایی ارائه شده توسط استفاده از مواد یا رفتار های اعتیاد آور بالا می برد یا بالا می رود. دکتر Mark Pubker، مدیر پزشکی مركز بازیابی مرسی در بزرگترین مدیر بازاریابی و پیشین منطقه ای اعتياد پزشکی پورتلند-مین می گوید: «مدارك پاداش، چیزهایی هستند كه مهم هستند: خوردن غذا، پرورش كودكان، داشتن رابطه جنسی، حفظ دوستی صمیمی. برای Kaiser Permanente منطقه Mid Atlantic.

Publicker می گوید ، وقتی ما از الكل یا مواد مخدر استفاده می كنیم ، پاداش شیمیایی - "زیاد" چندین برابر قدرت بیشتری نسبت به پاداش مدار طبیعی دارد ، و سیستم عصبی با سیل انتقال دهنده های عصبی سازگار می شود. "اما از آنجا که ما به عنوان گونه ای با OxyContin یا کاکائین کراک تکامل پیدا نکردیم ، این مکانیزم انطباقی از بین می رود. بنابراین تجربه یک احساس عادی از لذت غیرممکن می شود ، "او ادامه می دهد. "پس از آن استفاده از این ماده به ازای آنچه در غیر این صورت باعث بقا می شود ، اتفاق می افتد. اگر از آن منظر به آن فکر کنید ، شروع به حساب بیماری و مرگ زودرس می کند. " یک معتاد فعال در معرض خطر مرگ زودرس از طریق بیماری یا خودکشی است.

در این بیانیه هشدارهای مکرر در مورد خطر ایجاد عادت های مصرف مواد توسط نوجوانان و جوانان ایجاد می شود زیرا مغز آنها هنوز در مرحله بلوغ است و "ربودن" مواد شیمیایی سیستم پاداش ممکن است زودتر و بیشتر منجر شود رفتارهای جدی اعتیاد در حالی که به شدت مبتنی بر مدل بیماری اعصاب عصبی، تعریف به هیچ وجه تخفیف ژن (آن را در مورد نیمی از علت به ارث بری DNA خود را مشخص می کند). دقت کنيد که فاکتورهاي محيطي بر چه مقطع ژنتيکي تا چه اندازه تأثير مي گذارند. این بیانیه خاطرنشان می کند که "انعطاف پذیری" که از طریق والدین و تجربه زندگی به دست آمده است می تواند بیان ژنتیکی اعتیاد را مهار کند. Capretto می گوید: "ژنتیک گرایش، نه سرنوشت است."

عوامل روانشناختی و محیطی ، مانند قرار گرفتن در معرض ضربه یا استرس شدید ، ایده های تحریف شده در مورد معنای زندگی ، احساس آسیب دیده از خود ، و از بین بردن ارتباط با دیگران و "متعالی (که توسط بسیاری از آنها به خدا گفته می شود ، قدرت بالاتر توسط 12 -گامهای گامها ، یا آگاهی بالاتر توسط دیگران) "نیز تأیید شده است.

علاوه بر این، ASAM همچنان می گوید که درک سیستم پاداش فقط بخشی از درک عصب شناسی اعتیاد است. دانشمندان هنوز در تلاشند تا درک کنند که چگونه برخی معتادان با مواد مخدر یا رفتارهای خاص و دیگر معتادان با دیگران مواجه می شوند؛ چگونه بعضی از معتادان به دلیل برخی رویدادهایی که دیگران را تحت تاثیر قرار نمی دهند، باعث شده است که آنها را استفاده کنند؟ و چگونه گرایش می تواند برای چندین دهه پس از بهبود کامل ادامه یابد.

این بیانیه تلاش می کند تا نشانه های تشخیصی را به نمایش بگذارد، که همه آنها رفتاری هستند: ناتوانی در کنار گذاشتن؛ ضعف کنترل ضربه؛ گرایش؛ درک مشکلات خود را کاهش می دهد؛ و پاسخ های عاطفی مشکوک.

آیا مشکل این است که تعریف نتواند نشانگر تشخیصی قابل اندازه گیری از این بیماری را نشان دهد؟ "من می توانم بیان کنم، در اینجا،" Publicker می گوید، به ارمغان می آورد، "اما شما لازم نیست به انجام تصویربرداری مغز برای شناسایی یک مشروب فعال."

در حقیقت تأکید می کند که "کمیت و دفعات" علائم اعتیاد آور - مانند چند نوشیدنی در روز یا چند ساعت صرف خودارضایی - چیزی کمتر یا کمتر از "روش کیفی [و] آسیب شناسی" نیست. فرد معتاد با ادامه پیگیری در برابر عواقب ناگوار فزاینده ، به عوامل استرس زا و نشانه ها پاسخ می دهد.

تعریف جدید ASAM ناشی از اختلاف نظر با کمیته DSM است که هر نوع اعتیاد را به عنوان یک بیماری جداگانه تعریف می کند. هاله می گوید: "از لحاظ درمان، بسیار مهم است که مردم بر روی یک جنبه از بیماری تمرکز نکنند، اما بیماری به عنوان یک کل،" می گوید.

Publicker، یک عضو فعال ASAM برای سالهای 30 و طرفدار درمان دارویی برای اعتياد، خاطرنشان می کند که بازیابی اعتیاد بستگی به درمان روانشناختی، اجتماعی و روحی جنس بیماری دارد و نه فقط جنبه های زیست شناختی آن. او می گوید: "این دارو به درمان دارویی نامیده می شود، نه درمان دارویی." "دارو به تنهایی نتواند. من این را بیش از یک کار طولانی مدت دیده ام. اما واقعا می تواند در افرادی که در معرض ابتلا به عود می باشند، تفاوت ایجاد کند. "

او تقریبا مشابه افسردگی را به تصویر می کشد: "اگر اکثر افراد از افسردگی سوال می کنند، به آنها جواب می دهند که یک اختلال کمبود سروتونین است و راه حل این است که کسی را در یک دارو SSRI [داروهای ضد افسردگی قرار دهید] قرار دهید. اما این روش ساده و ناکارآمد برای مدیریت افسردگی است. دارو می تواند مفید باشد، اما باید با صحبت کردن ترکیب شود. ما در دورانی زندگی می کنیم که در آن بحث بازپرداخت نمی شود. "هنوز مشخص نشده است که آگهی جدید ASAM از اعتیاد به عنوان یک بیماری بیولوژیک کامل به معتادان کمک خواهد کرد تا هزینه درمان را دریافت کنند. درمورد بیمه گران، روشن است که بیماری دارای "ریشه های بیولوژیک" است - تصریح می کند که گسل بیمار بیماری او نیست - ممکن است دچار مشکلات جبران خسارت شود.

Capretto موافق است: "چیزهایی مانند این تعریف کمک می کند تا اعتیاد را بیشتر به دامن بیماری های دیگر تبدیل کند، بنابراین برای آینده، این به معنی موانع کمتر برای افرادی است که مایل به کمک هستند."

بدیهی است كه یكی از اهداف بیانیه ASAM مبارزه با انگ اجتماعی سرسخت علیه اعتیاد است كه بسیاری از معتادان آن را تجربه كرده اند. Publicker می گوید: "تردیدی نیست كه آنها برای تخفیف در كاهش اعتیاد هدف گذاری كرده باشند." "هیچ کس معتاد بودن را انتخاب نمی کند. نگرانی من این است که بیمار را مقصر بدانم. مدت زمان زیادی طول می کشد تا مغز عادی شود. در حالی که انتظار برای اتفاق افتادن است ، شما احساس بدی دارید ، فکر شما مختل می شود و این یک تنظیم برای عود است. بیماران احتمالاً عود بیماری را مقصر می دانند و خانواده ها آنها را بی انگیزه و ضعیف می دانند. اما این بیماری اعتیاد است. "

جنیفر ماتسا درباره مسائل مربوط به اعتیاد و بهبودی در وبلاگ او، Guinevere Gets Sober می نویسد. او نویسنده دو کتاب غیر علمی در مورد مسائل مربوط به سلامت است، از جمله مجله برنده جایزه بارداری خود، Navel-Gazing: روزها و شب های مادر در ساخت.

جد بیکمن گزارش اضافی را برای این مقاله ارائه داد. او برای The Nation ، The Huffington Post و Counterpunch.com نوشته است و هفته آینده اولین قطعه خود را برای The Fix در مورد تعریف جدید اعتیاد در تجدید نظر در DSM APA و پیامدهای سیاسی و سیاسی آن برای مردم منتشر خواهد کرد.