100 روز - ED ثابت است ، اعتماد به نفس اجتماعی بیشتری دارد

ارتباط دادن - 100 روز گزارش "واقعیت" به خودم.

by NoFapIsMyHope

لطفا توجه داشته باشید: این گزارش فقط بیانگر دیدگاه شخصی من ، شخصیت من است و ممکن است در مورد نظرات شما صادق باشد یا نباشد. دلیل نوشتن این مقاله به این دلیل که احساس می کنم اطلاعات نادرستی درباره مزایایی که NoFap به شما می دهد یا خواهد داد ، وجود دارد. علاوه بر این - این یک خواندن طولانی است ، من برایم مهم نیست که شما همه آن را بخوانید. من این پست را برای خودم به عنوان یک نقطه عطف ، یادآوری ، شاید به عنوان نوعی دفتر خاطرات می نویسم.

PART1 و PART2 بخشهای "بیوگرافی" است که ریشه های مشکل من را توصیف می کند و برای اولین بار سعی در حل آنها و خرابی است که همه چیز را شروع می کند.

PART3 و PART4 بخش های اصلی هستند که من در آن دیدگاه ها و تجربه های خود را در طول سفر 100day منعکس می کنم.

PS من انگلیسی زبان بومی نیستم ، بنابراین خطاهایی وجود دارد.


بخش 1: لحظه "OHSHIT I HA ED ED HELP" هستم و کودک برای پیشرفت قدم می گذارد.

من در سال گذشته در ماه فوریه به انجمن NoFap پیوسته ام با این ایده که اجتناب از پا زدن باعث رفع ED می شود که (حداقل تا حدی مطمئناً) ناشی از استمنا منظم و وسواس پورنوگرافی من بود. در آن زمان من از اوایل کودکی هر روز تقریباً قدم می زدم. اولین باری که فهمیدم به ED مبتلا شده ام زمانی بود که می خواستم برای اولین بار با دوست / دوست دخترم رابطه برقرار کنم. من فقط نمی توانستم آن را بلند کنم. بعداً بسیاری از تحقیقات فهمیدم که مشکل من جسمی نیست ، زیرا هنوز هم می توانم خود ارضایی خود را با پورنو انجام دهم و هنوز جنگل صبحگاهی داشته باشم. تنها راه حل واقعی برای آن این بود که دست از پا بریزم بنابراین من به این انجمن پیوستم. در اولین تلاش ها خیلی موفق نبودم. فکر می کنم اولین بار که به NoFap تلاش کردم حدود یک هفته طول کشید ، بار دوم - 2 هفته. پس از این 2 شکست ، من این تاکتیک "سخت" NO FAP AT ALL را متوقف کردم و به جای تلاش برای متوقف کردن آن ، سعی کردم حدس بزنم که آن را به آرامی و اضافه کاری کاهش دهم. و خوب .. کار کرد. یک ماه بعد از این ، میانگین برنامه غلط من 7 بار در هفته به حدود 3-4 بار در هفته کاهش یافت و عمدتا بدون پورنو بود. به نظر نمی رسد زیاد اما با این وجود پیشرفتی است. بهترین چیز در مورد این روش این بود که من هرگز مجبور نبودم با تلاش مداوم برای کنترل اصرارهایم ، خودم را شکست دهم. و حالا .. به ED من برگردید ... چند ماه بعد - من هنوز 2-3 بار در هفته فال می گرفتم اما بیشتر بدون پورنو. با این حال تأثیر آن بر روی ED من قابل مشاهده بود - من می توانم از نعوظ لذت ببرم و با دوست دخترم رابطه برقرار کنم. هنوز هم عالی نبود و نگهداری آن خیلی آسان نبود ، اما درعین حال عملی بود ، با این وجود یک پیشرفت. چند ماه بعد ED من هنوز به آرامی بهتر می شد ، با این حال ، عادتهای خودارضایی من 2-3 بار در هفته باقی می ماند. این وضعیت تا سپتامبر باقی مانده و پیشرفت کرد.

جمع بندی قسمت اول:

  • NoFap را به دلیل ED کشف شده شروع به کار کرد ، میانگین خالی بودن: 7 بار در هفته
  • برای اولین بار - 1 هفته ، بار دوم - 2 هفته سعی در استفاده از رویکرد استاندارد برای جلوگیری از تخریب کامل داشت ، اما فهمیدم که این خیلی سخت است.
  • با استفاده از روش های مختلف ، سعی در کاهش عادت های اضافی در اضافه کاری دارید.
  • 2 ماه بعد - 7 بار در هفته 3-4 بار در هفته شد. ED بهتر شد
  • 5 ماه بعد - به طور متوسط ​​از بین می رود - 2-3 بار در هفته ، ED قابل کنترل است.

قسمت 2: سقوط همه چیز

در سپتامبر ، سال گذشته ، مجبور شدم حداقل نیم سال به خارج از کشور بروم تا رابطه ام با دوست دختر از راه دور برقرار شود. AKA - بدون رابطه جنسی / صمیمیت نزدیک. اینجاست که همه چیز از دست می رود. داشتن "مکالمه های جنسی" با دوست دخترم من را بسیار سفت و سخت می کند ، بنابراین باعث می شود سریع و در عرض 1-2 ماه به طور متوسط ​​2-3 بار در هفته به 4-5 بار در هفته افزایش یابد. یک ماه دیگر / 2 ماه بعد - حداقل 7 بار در هفته. برگردیم به برنامه "قدیمی" که یک سال پیش داشتم. با این حال ، افتادن به این روال احساس بدی به من ایجاد نمی کند و به دلایلی اطمینان داشتم که ED با افزایش میزان چربی بدتر نخواهد شد. حتی اگر ، من هر چند وقت یکبار به انجمن NoFap سر می زنم تا ببینم چه خبر است و داستان های دیگران را می خوانم. دلیل اینکه من این کار را انجام دادم چون پسر مطمئنی نبودم ، تا حدی ناجور بودم و صفات منفی دیگری نیز داشتم که شما ، بیشتر NoFappers دارید. من از این متنفر بودم ، می خواستم از ناجور اجتماعی خود خلاص شوم ، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم و غیره. با این حال ، تصور اینکه من یک دوست دختر دارم ، همه آن را دور می کند زیرا فکر می کنم: "مه ، چرا به چنین چیزی احتیاج دارم ، من از قبل با دوست دخترم خوشحالم ، نیازی به تغییر یا تلاش برای بهبود خودم نیست" . بنابراین .. تعطیلات کریسمس فرا رسید و من به کشورم بازگشتم تا به دیدار دوست دخترم بروم و چند هفته در کنار او باشم تا ببینم که رابطه ما به پایان رسیده است. او دیگر احساس جلب توجه من نمی کرد. این اخبار منتشر شد و در عین حال به من نیرو داد ، فهمیدم که زمان تغییر است ، زمانی که من تلاش واقعی کردم. تلاشی برای اعتماد به نفس بیشتر ، اجتماعی ناشیانه تر. تمام داستان های چالش های NoFap به نتایج واضحی اشاره داشتند - NoFap باعث می شود شما کمتر اجتماعی بی دست و پا و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. دقیقاً همان چیزی که دنبالش می گشتم. و اکنون .. مصمم به تغییری که من آن را کاملاً فعال کردم ، حالت هاردکور.

جمع بندی قسمت دوم:

  • شروع رابطه از راه دور با دوست دختر من.
  • فقدان رابطه جنسی و "گفتگوی اسکایپ جنسی" عادتهای غلط من را به برنامه قبلی 7 بار در هفته در طی 4 ماه افزایش داد
  • وقتی برای تعطیلات برگشتم تا با او باشم ، با دوست دخترم چندین بار رابطه جنسی داشتم. ! مسائل ED افزایش نمی یابد !.
  • توسط دوست دختر ریخته شد.
  • تنها بودن و تنها بودن باعث شد که متوجه شوم که باید تغییر کنم ، باید از "قسمت های بد" خلاص شوم
  • این اصرار به تغییر باعث شد كه من به امید اینكه مسائلم را برطرف كنم ، بدون هیچ مشكلی روی NoFap بروم.

قسمت 3: نردبان را از پایین گودال بسازید

با یک قلب شکسته و یک تمایل شدید به تغییر خودم ، خلاص شدن از ناجور اجتماعی خودم ، تمایل به اعتماد به نفس بیشتر من هیچ کاری جز انجام چالش NoFap ندارم .. خوب .. زیرا ... همه گزارش های 60 روزه ذکر کنید که چقدر تأثیرات عظیم و مثبتی بر روی آنها داشته و چقدر جادویی از اعتماد به نفس برخوردار بوده و از بی قراری اجتماعی کمتری برخوردار شده اند. 2 هفته اول برای من شکنجه بود. کوره شکسته .. اصرارها .. نیاز به آرامش خودم .. همه چیز مرا خرد می کرد و فقط به سمت Fap اشاره می کردم ، تسکین موقتی که می دهد. با این حال ، یک بلوک بزرگ برای آن وجود داشت ... Fapping به معنی شاخی شدن من بود و به تصویر کشیدن سابق خود ، به تصویر کشیدن خودم در حال رابطه جنسی با او و غیره .. و .. من فقط نمی توانستم به خودم اجازه دهم که یاد او را بیاورم زیرا اوضاع را بدتر کنید. بنابراین من می دانستم که حتی اگر fap را انجام دهم و کوتاه مدت یادآوری کنم که تنها هستم ، من شخصی را از دست داده ام که خیلی دوستش داشتم آن زندگی را خرد می کرد و آن را بی فایده می کرد. بنابراین من ادامه دادم ... با نگه داشتن دست اصلی مانع از این شد که دقیقاً همان فکر را داشته باشم ... این افتادن باعث می شود که به فکر سابق خود باشم و همه چیز را خراب کنم. 4-5 هفته گذشت… به سختی خودم را محکم نگه داشتم تا از بین بروم. هر روز صبح من با بیداری خشمگین و اصرار جنون آمیز برای "آزاد کردن" از خواب بیدار می شدم (توجه - نه به FAP!). بهترین راه برای خلاص شدن از اشتیاق من این بود که بخواهم یک زیرمجموعه NoFap را بخوانم یا یک فعالیت بدنی انجام دهم. سپس… یک ضربه مسطح طولانی مدت 2 هفته ای. در آن مدت به سختی هيچ اصراری داشتم. در پایان اولین هفته وقت ثابت فکر کردم .. همین .. من برنده شدم. کنترل کامل اصرارهایم را کنترل می کنم. با این حال ، خط مسطح عبور کرد و اصرارها بار دیگر قویتر از همیشه بازگشتند. تنها چیزی که باعث می شد از دیدن آن جلوگیری کنم ، ردیابی نشان روزم بود که هر روز به آن نزدیک می شد ، و آن را به علامت 60 روز نزدیک می کرد ، نقطه عطفی برای بسیاری از بچه ها که همه چیز "به طرز جادویی" برای بسیاری از آنها بهتر می شد. من به نبرد ادامه دادم و به زودی به 60 روز رسیدم. با این حال ... من در مورد تجربه 60 روز تاکنون فکر کردم ... و هیچ تغییر "جادویی" ای که اکثر افراد دیگر گزارش های 60 روزه خود را نوشتند ، رخ نداد. من هنوز از نظر اجتماعی ناجور بودم ، اعتماد به نفس نداشتم. من هنوز همان پسری بودم که 60 روز پیش بودم .. فقط .. دیوانه وار سفت و به معنای واقعی کلمه ، به فکر داشتن رابطه جنسی با کسی (نه FAP!) هر دقیقه.

بخش سوم:

  • من از بی نظمی اجتماعی و عدم اعتماد به نفس خود بیمار بودم. خواندن گزارش های 60 + day باعث شد که فکر کنم با استفاده از NoFap این مشکلات جادویی از بین می روند.
  • 2 هفته شکنجه. تنها راهی که من توانستم جلوی خود را بگیرم ، فکر کردن در مورد چیزهای منفی بود که به نظر من می رسد (در مورد من - یادآوری قبلی من)
  • تحقق 4-5 هفته بعد من نمی خواستم FAP کنم. من می خواستم یک انتشار با این حال ، تنها راهی که می توانم پیدا کنم این بود که to
  • خط 2 هفته صاف. افکار غلطی که من آن را به دست آوردم ، کنترل آن را در دست داشتم. اوه چقدر اشتباه کردم ...
  • بازگشت اصرارها ، مانند هرگز قوی تر. با رسیدن به مرز 60 روز ، منتظر لحظه "جادویی" می مانم که مشکلاتم برطرف می شوند.
  • مارک 60 روزه. ناجور به عنوان دمار از روزگار ، فقدان اعتماد به نفس بزرگ بدون پیشرفت فکر کردن در مورد SEX تمام وقت. حتی نمی تواند تمرکز کند. خیلی چیزهای منفی احساس می کرد اوضاع حتی بدتر است.

قسمت 4: اولین قدم ها روی نردبان. به سمت نور!

تحقق 60 روزه سخت بود. لحظاتی بود که فکر می کردم دیگر فایده ای ندارد که بخواهم آن را تحمل کنم ، این کار برای من مفید نیست. با این حال .. هرچه بیشتر به آن فکر می کردم چیزی واضح تر می شد. من مجبور شدم جدا شوم. من مجبور شدم با کسی رابطه برقرار کنم و من اطمینان دارم که دقیقاً این درک مهم نقطه عطف سفر NoFap من بود. فهمید که تنها راه رسیدن به چیز ، اینکه من فکر می کردم تمام وقت لعنتی این است که بیرون بروم ، شروع به صحبت کردن با دختران کنم ، شروع به انجام کاری دیگر کنم. از آن زمان به بعد تنها هدف من یافتن دختری بود که بتوانم با او رابطه جنسی گاهگاهی برقرار کنم. این به من دلیل دیگری برای عدم دسترسی به Fap داد. اگر این کار را می کردم - اشتیاق جنون آمیزی را که باعث می شود دختری پیدا کنم که با آن رابطه برقرار کنم و چیزی که واقعاً می خواهم از دست بدهد و به من در اعتماد به نفس و ناجوری اجتماعی کمک کند. بنابراین ... بالاخره من شروع به بازیگری کردم ... تحقیق کردن ، انجام کارهایی که من را به هدفم می رساند - دختری را پیدا کنید که گاه به گاه با او رابطه جنسی برقرار کند. من شروع به خواندن مطالبی در مورد نحوه بدست آوردن دختران ، نحوه اغوای آنها کردم / R / اغوا پر از اطلاعات ، داستان ها و نمونه هایی از آن است ، واقعاً زیر قرمز بزرگ. و خوب ... هر آنچه در رابطه با اغواگری یا نحوه "گرفتن" دختران بود ، دقیقاً بر روی 2 موضوعی متمرکز شده بود که می خواستم در ابتدا در مورد خودم تغییر دهم - به خود اعتماد داشته باشید و از جوایز اجتماعی خود پیروز شوید. بینگو. هفته ها از کنار ما گذشت… و من finally بالاخره داشتم بازی می کردم ، کاری برای هدفم انجام می دادم. چند بار بیرون رفتن ، زیاد خواندن ، چت کردن آنلاین با دختران دیگر ، انجام کاری. خیلی آهسته پیشرفت می کنید. 100 روز بعد از سفر NoFap من اینجا هستم. احساس نمی کنم از بیماریهای خود خاص یا جادویی شفا یافته باشم و به هیچ وجه راحت نشوم. من هنوز از هدفم دور هستم اما .. اما سرانجام ، من آرام آرام به آنجا می رسم. جاده پر از دست انداز و سخت است ، اما روزمره من را قویتر می کند ، و این کار را برای من آسان تر می کند. چیزی که من متوجه شدم این است که با گذشت روزها میل به FAP کاهش نمی یابد. مثل همیشه قوی باقی می ماند. با این حال ، چیزی که تغییر می کند شما هستید. شما قویتر می شوید ، در برابر این اصرار مدارا می شوید و کنترل خود را راحت تر می کنید.

بخش چهارم جمع بندی:

  • بعد از گذشت چند روز از 60 روز ، mark را علامت گذاری کنید. یک نکته مهم ... بدون رابطه جنسی = فکر کردن در مورد آن همیشه ، فقط چیزهای منفی. رابطه جنسی سالم = ذهن پاک ، بدون افکار تکراری مداوم.
  • داشتن رابطه جنسی به این معنی بود که مجبور شدم دختری پیدا کنم. برای اینکه در کنار دختران موفق باشید ، باید با اعتماد به نفس باشید و بر مهارتهای اجتماعی خود نظارت کنید. زمان عمل کردن
  • من شروع به بازیگری کردم ، شروع کردم به خواندن چگونگی بهبود خود ، بهبود زندگی ، شروع به گپ زدن با دختران ، چند بار بیرون رفتم. سرانجام پیشرفتی را تجربه کردم ، بخش کوچکی از آنچه سایر بچه ها در چالش های 60 روزهای خود به دست آوردند.
  • روزهای 100 را نشان می دهد و می فهمد که تلاش برای FAP باعث اضافه کاری نمی شود. مثل همیشه قوی است. این شما قوی تر هستید. شما که نسبت به این خواست تحمل تر می شوید.

خلاصه:

برای جمع آوری همه چیز ... فکر نمی کنم NoFap جادو یا درمان قطعی مشکلات شما باشد. با این حال ، آنچه من می دانم NoFap سرانجام شما را وادار می کند تا نسبت به مشکلات خود عمل کنید ، شما را به انجام کارهایی برای غلبه بر آنها وا می دارد. زودتر یا دیرتر. برای من تحقق این امر بعد از 60 روز NoFap اتفاق افتاد. توصیه من به همه شما که NoFap را انجام می دهید ، برای شما هدف تعیین می شود. با این حال! هدف نمی تواند یک هدف بهنگام باشد. با رفتن به "NoFap برای xx روز" ، همان اشتباهی را مرتکب می شوید که من کردم. شما سعی خواهید کرد که آن مقدار جادویی از روزهای بیرون منتظر بمانید و به آن تغییر جادویی که هرگز اتفاق نیفتاده امیدوار باشید زیرا تمام کاری که کردید این بود که روزهای باقی مانده را بشمارید. برای خود هدفی تعیین کنید که به تلاش شما نیاز دارد. هدف من - دختری را پیدا کنید که بتوانم با او رابطه جنسی اتفاقی داشته باشم. دستیابی به این هدف به این معنی است که من در حال حاضر سفر NoFap خود را تمام خواهم کرد. و در عین حال ، این بدان معنا خواهد بود که من به هدف اصلی NoFap خود نیز رسیده ام - با اعتماد به نفس بیشتر و جایزه اجتماعی کمتری دریافت کردم ، زیرا من تلاش زیادی را برای تحقیق انجام دادم ، کارهای مختلفی را انجام دادم که منجر به یافتن دختر شدم. من هنوز از هدفم دور هستم ... اما .. اما مطمئناً می دانم که آرام آرام به سمت آن می خزم. من نمی دانم چه مدت طول می کشد تا به آن برسم ، اما در نهایت می دانم که. من خواهم. مجبور هستم. من باید.

NoFappers قوی باشید، ACT خودتان، NoFap را به عنوان نیرویی استفاده کنید که شما را به هدف خود هدایت می کند، نه به عنوان یک پیاده روی که شما را در آنجا می برد.

اگر عده ای بودند که در واقع همه آنها را خوانده بودند - عجب ، تبریک می گویم. اگر سوالی دارید یا فکر دیگری برای به اشتراک گذاشتن دارید - لطفاً انجام دهید ... متشکرم.