623 روز - همسرم ، خانواده ام ، خانه و ثبات مالی خود را از دست دادم

من می دانم که از سال 2006 که با همسرم درباره مدت زمان PMO روبرو شدم با مشکلی روبرو شدم. خب من فکر می کردم خیلی زود قبل از آن "عادی" نیستم اما 2006 زمانی بود که شروع به جستجوی کمک کردم. من مشاوره را شروع کردم و به یک گروه بهبودی 12 مرحله ای پیوستم تا به من کمک کند تا از این جهت که از PM برای خوددرمانی ، فرار از زندگی ، مسئولیت و مشکلاتم استفاده کردم ، کمک کنم. بیشتر فقط برای بی حس کردن و کاملاً حرف زدن منفی در ذهنم است. این باعث شد احساس کنترل و قدرت کنم.

با وجود اینکه من به دلیل مشکل خودم شغل 2 را از دست داده بودم ، ظاهراً به اندازه کافی از دست نداده بودم و برای حفظ هر نوع خط ممتنع تلاش کردم. وقتی همسرم ، خانواده ، خانه ام و ثبات مالی خود را در 2009 از دست دادم به جای اینکه سعی در ایجاد هرگونه تغییراتی داشته باشم ، برعکس کاملاً برعکس پیش رفتم و ساعت های بی شماری را صرف دیدن مستهجن و سرپیچی کردم. من دوباره بیکار بودم و قبل از اینکه تصمیم بگیرم به اندازه کافی از دست داده باشم که به دنبال تغییر در زندگی ام باشم ، با خواهرم زندگی می کردم.

تاریخ هوشیاری / نشان من 12.26.12 است ، اما تنها روزی که مهم است روزی است که در حال حاضر در آن هستم. حدس می زنم که در حال تمرین حالت استاندارد هستم ، اما چون من مجرد هستم بیشتر شبیه حالت سخت است. من سعی می کنم در هر لحظه از هر روز حضور داشته باشم و به طور منظم در گروه بهبودی 12 مرحله ای برای اعتیاد جنسی شرکت کنم.

من اعتماد و زندگی خانواده و سابق خود را به دست آورده ام و بیش از سه سال در همان کار بوده ام. هر روز متفاوت است و بعضی روزها (مانند امروز) خشن هستند اما این برای من یک رگه نیست ، بلکه از دست دادن چیزی است که من در زندگی ام برای به دست آوردن مجدد آن سخت کار کرده ام.

ارتباط دادن - داستان من - خلاصه ای مختصر

by MstrC00l3r