90 روز - متاهل: دیدگاه بسیار سالم تری نسبت به رابطه جنسی و زنان. من در اطراف خانمها احساس نمی کنم آنقدر عصبی باشم

خوب ، من مدتی در مورد این روز فکر کردم و فکر کردم آیا می توانم اینجا را بسازم؟ در اینجا برخی از قوانینی که برای خودم وضع کرده ام و شرح شرایط من است که احساس می کنم من را به جایی که اکنون هستم رسانده است:

من متاهل هستم و همسرم می دانست که من به طور منظم به پورنو نگاه می کنم و به من گفت که او با آن مشکلی ندارد ، اما من می دانستم که باید در برخی از سطوح او را آزار دهد. وقتی من r / nofap را پیدا کردم و فکر کردم این یک شوخی است ، تصمیم من برای ترک استفاده از پورنو به طور ناگهانی رسید ، اما سپس صحبت های TED درباره پورنو را تماشا کردم. چیزی روی من کلیک کرد و به من فهماند که در آن لحظه مجبور شدم دیگر به آن نگاه نکنم و از آن زمان به بعد دیگر چیزی نگاه نکردم.

من هر روز یک کاربر پورنو بودم. هنگام خواب همسرم به وسایل ipod در رختخواب و کنار همسرش نگاه می کرد. نگاهی به عکسهای محل کار می انداختم تا کمی عجله کنم تا هر روز مرا نگه دارم. یادم می آید وقتی پدر و مادر و همسرم در اتاق صحبت می کردند ، لپ تاپم را هنگام کریسمس به دستشویی خانه پدر و مادرم می بردم و هنگام توالت رفتن به پورنو نگاه می کردم. قطعاً معتاد شده بودم.

من تصمیم گرفتم که موفق شوم، باید هاردکور و هوشیار بودم که اجتناب شود تمام محرک هایی که به من هجوم جنسی می دهد ، صرف نظر از اینکه می تواند به عنوان پورنو تعریف شود. در هفته های اول بسیار دشوار بود که به سایتهایی که من عادت داشتم مراجعه نکنم ، و من می خواهم از هرجای دیگر رفع مشکل کنم. من مجبور شدم خودم را مجبور کنم که وقتی در حال رانندگی زنان جذاب در خیابان را می دیدم ، نگاهم را نگاه کنم ، زیرا می دانستم که فقط نگاه نمی کنم بلکه برای گرفتن عجله به آنها نگاه می کنم. وقتی تصاویر سکسی روی تلویزیون می آمد ، نگاهم را دور می کردم. من این پاسخ ناخودآگاه را در جایی پیدا کردم که وقتی محرک جنسی ناخواسته ای که باید از آن اجتناب می کردم ظاهر می شد ، یک صورت را به صورت خود می کشیدم و احساس می کردم دهانم اخم گرفته است. این احساس من را بسیار ناراحت کرد به طوری که الف) نمی توانم به چیزهایی که خیلی می خواستم نگاه کنم و ب) نگاه کنم که مقاومت در برابر آنها بسیار دشوار بود.

من همچنین تمام مدت nofap کامل انجام داده ام. من اصلاً به خودم اجازه نمی دهم خودارضایی کنم زیرا من احتمالاً در حین انجام این کار به تصاویر پورنوگرافی فکر می کردم و این می تواند باعث ایجاد عود در ذهن من شود. من و همسرم رابطه جنسی شگفت انگیزی داشته ایم و او قطعاً متوجه تغییرات مثبتی در زندگی جنسی ما شده است.

من قطعاً علائم ترک داشتم. بعضی اوقات احساس می کردم زندگی من دیگر معنایی ندارد. احساس می کردم این مهم که باعث خوشحالی من شده از زندگی من خارج شده است. احساس افسردگی و تحریک پذیری می کردم. اما می دانستم که می خواهم این احساسات را تحت فشار قرار دهم و از کنار آنها عبور کنم تا دیگر هرگز مجبور به سم زدایی نشوم.

به آرامی ، دیگر لازم نبود که به آن فکر کنم و خودم را با خشونت پلیس می کنم. زندگی بدون پورنو شروع به خودکار شدن می کند ، کاری نیست که من باید تمام روز برای انجام آن تلاش می کردم. می توانم بیشتر آرام بگیرم.

من در نهایت به یک روانپزشک مراجعه کردم و او مرا به خوبی بوترین قرار داد ، که قرار است برای رفتارهای اعتیاد آور و افسردگی کمک کند. این به من کمک کرد بنابراین بعد از ظهرهایی که بهره وری من به صفر رسیده بود ، چنین انبوهی از انرژی را احساس نکردم. اوضاع بیشتر هم سطح شد ، روحیه ام بهتر شد و پرهیزم را ادامه دادم.

من همچنین به چند جلسه SA رفته ام و آنها خوب بوده اند ، اما در کنار افرادی که به دلیل جرایم جنسی به زندان رفته اند نیز احساس می کنم کمی مثل "سبک وزن" هستم. مجبور شدم به خودم بگویم که هرکدام در حال بهبودی خود هستیم و خودم را با آنها مقایسه نکنم.

در کل احساس قدرت می کنم ، در کنترل خودم ، نسبت به آینده خوشبین هستم و مانند اینکه دیدگاه سالم تری نسبت به رابطه جنسی دارم. دنیای من دیگر به دور آن نمی چرخد ​​، اما این بدان معنی نیست که من کمتر از آن لذت می برم. من در اطراف زنان به اندازه ای عصبی نیستم ، زیرا دیگر احساس نمی کنم آنها چنین قدرت عظیمی بر من دارند. من دیگر آنها را به عنوان الهه / اشیا sex جنسی روی پایه نمی گذارم. من می توانم بیشتر از زمانی که به پورنو نگاه می کردم به آنها به عنوان افراد واقعی نگاه کنم. امیدوارم داستان من به شما در / پورنو رایگان الهام بخش برای ادامه کار ، شروع مجدد راه اندازی مجدد یا شروع مجدد آن باشد. حذف پورنو از زندگی شما ، تمرکز زندگی شما را به چیزهایی واقعی و معنی دار معطوف می کند و انسانیت ، شرم و دروغ را از بین می برد.

همسرم می گوید که رابطه ای بین ما و رابطه جنسی در من احساس می شود که در این مدت رشد کرده است. من لحظات واقعی کناره گیری را سپری کرده ام که احساس خستگی و افسردگی باورنکردنی می کنم ، اما قدرت خود را از دست می دهم زیرا دیگر هرگز نمی خواهم از این طریق عبور کنم. منتظر یک مغز با اتصالات عصبی جدید هستیم که برای به دست آوردن زندگی واقعی و لذت بردن از آن به حداکثر رسیده است!

قوی باش.

ارتباط دادن - گزارش روز 90

by SealtheCatacombs