سن 16 - افسرده ، بی انگیزه و خجالتی بودم

سپتامبر 12

مدتی است که وبلاگ ها و پست های انجمن در این سایت را می خوانم و تصمیم گرفتم یک حساب کاربری ایجاد کنم. من یک پسر / پسر 16 ساله هستم و از 12 سالگی به پورنو و استمنا معتاد شده ام. اخیراً فهمیدم که این موضوع چقدر روی زندگی من تأثیر گذاشته است. وقتی جوان بودم بی خیال بودم اما هر چه بزرگتر می شدم به شدت افسرده ، بی انگیزه و خجالتی می شوم ، احساس می کنم در این مرحله به اندازه کافی از زندگی ام هدر رفته و مصمم هستم که این اعتیاد را کنار بگذارم.

اکثر بچه ها به پورنو و استمنا معتاد هستند ، من می شنوم که همه وقت در مورد پورنو صحبت می کنند و من به دوستم گفتم که من خودارضایی و پورنو را متوقف کردم و پاسخ او این بود "چگونه ؟! من نمی توانم یک روز بدون آن چیزها بروم! "

من در حال حاضر در روز 2 بدون استمنا am هستم (مدتی است که پورنو تماشا نکرده ام) طولانی ترین مدت من بدون خودارضایی دقیقاً 2 هفته است. من متوجه شده ام که هر زمان که 2-4 روز آینده خودارضایی می کنم واقعاً وحشتناک است ، دلیل اینکه امروز یک حساب کاربری کردم این است که دیروز یکی از بدترین روزهای زندگی ام را پشت سر گذاشتم ، به دلیل استرس و قلب شکسته شکستم و من مصمم هستم که اکنون زندگی خود را تغییر دهم.

اولین باری که فهمیدم پرهیز از خودارضایی فواید زیادی دارد ، حدود 2 ماه پیش بود که تقریباً 2 هفته رفتم و احساس اعتماد به نفس فوق العاده ای داشتم و گفتن با دختران و افرادی که نمی شناختم واقعاً آسان است. در حقیقت اولین باری که عمدا بدون استمنا رفتم با دختری آشنا شدم که عاشقش شدم. هر زمان که خودارضایی می کنم ، احساس می کنم همه اتفاقات بد زندگی من روی زمین آمده و احساس افسردگی می کنم و با مردم صحبت نمی کنم ، اما وقتی خودارضایی نمی کنم احساس می کنم کاملاً متفاوت هستم شخص ، شخصی که مردم دوست دارند و شخصی که می خواهم باشم.

من قصد دارم حداقل یک ماه بدون P&M بروم و ببینم از آنجا می خواهم کجا بروم.

امروز روز خوبی بود؛ حتی اگر دیشب آنقدر خوابم نبرد چون قلبم شکسته بود و دیروز نیمی از روز را با گریه گذراندم (احمقانه می دانم تمیز کردن زبان ) هنوز خوب بود من سعی می کنم مثبت باشم و از قبل می توانم مزایای رای ممتنع را ببینم.

من امروز بسیار معمول تر از حد معمول هستم و با افرادی صحبت کردم که معمولاً با آنها صحبت نمی کنم ، همچنین به دوستی که مدتی است با او صحبت نکردم پیام کوتاه دادم که باعث بهتر شدن روز شد. من به هیچ وجه اصرار به تماشای P یا M نداشتم زیرا حال خوبی ندارم (این چیز خوبی است).

9-13

امروز دوباره زیاد خوابم نبرد ، به نظر می رسید بیشتر ساعات شب بیدار در آنجا خوابیده بودم. من در طول شب خواب آرامی دیدم ، این سریعترین زمانی است که پس از شروع به پرهیز از خواب دیده ام.

در مدرسه من روی میز نشسته بودم و همکلاسی هایم در مورد جنسیت بحث می کردند چون معلم بیرون بود ، من زیاد حرفی نزدم چون واضح است که من هنوز رابطه جنسی نداشته ام (حتی اگر بیشتر افراد کلاس من این رابطه را داشته اند) ، این باعث شد که احساس کنم در زندگی ام چیزهایی را از دست داده ام حتی اگر در واقع قبل از ازدواج نمی خواهم رابطه جنسی برقرار کنم (حداقل نه با کسی که ارزش وقت من را ندارد)

من امروز در آزمون ریاضی ام نتیجه خوبی گرفتم که معمولاً چنین اتفاقی نمی افتد بنابراین واقعاً خوشحالم. مدرسه به اندازه امروز که امروزه آن را می گیرم افسرده کننده نبود. امروز دوباره بسیار خوش مشرب بودم و خوشحالم که می گویم. امروز دیگر هیچ اصراری وجود ندارد.

9-17

من در حال حاضر در روز 7 هدف 25 روزه ام هستم. من اخیراً بسیاری از موارد را مشاهده کردم ، یکی از آنها این است که من مشاهده می کنم مردم در موقعیت های اجتماعی واقعاً بدبخت و ناخوشایند به نظر می رسند (نوعی از حالت من قبل از شروع به پرهیز از مصرف)

من تاکنون یک مزایای زیادی دیده ام. من خیلی بیشتر صحبت کرده ام ، در مدرسه خیلی بهتر عمل کرده ام (بهترین نتیجه را در کلاس خود برای نوشتن داستان کسب کردم) ، توانسته ام بهتر از گذشته بخوابم و بخوابم و من فرصتهای بیشتری برای معاشرت با دیگران پیدا کرده ام.

من از روز 1-6 هیچ اصراری برای خودارضایی نداشتم اما امروز تمایل زیادی به من ایجاد شده است که خوشحالم می گویم که من آن را تسلیم نکردم. باور نمی کنم فقط در یک هفته مزایای زیادی دیده ام!

9-21

3 روز گذشته از نظر اشتیاق به خودارضایی بسیار دشوار بوده است ، من امروز تقریباً عود کردم (خوشبختانه این کار را نکردم) من هنوز هم مزایایی را مشاهده می کنم که به نظر می رسد با گذشت روزها بهتر می شوند اما من من به خاطر می آورم که چرا این کار را انجام می دهم مشکل دارم ، احتمالاً به همین دلیل است که من تقریباً صبح امروز صبح دادم.

من امشب بیرون می روم و فرصت های زیادی برای معاشرت وجود دارد بنابراین امیدوارم بعداً تغییراتی در خودم ببینم.

حالا توانستم خودم را آرام کنم ، دوش آب سرد گرفتم و دوباره احساس خوبی می کنم.

9-24

2 هفته! سرانجام! این فقط دومین بار است که دو هفته بدون P&M کار می کنم (آخرین باری که آن را به روز 14 رساندم و عود کردم) امروز احساس خوبی دارم ، از زندگی هیجانی داشتم که قبلاً هرگز نداشته ام اگرچه به نظر می رسد با پیشرفت روز از بین رفت .. اما با این وجود خوشحالم.

من طی چند روز گذشته دوباره در خواب مشکل داشته ام اما این وضعیت به اندازه گذشته بد نیست ، من احساس راحتی بیشتری در اطراف مردم پیدا می کنم و به چشمان مردم نگاه می کنم ، این واقعا یک احساس عالی است ، فقط باید مدام به خودم یادآوری می کنم که اوضاع چگونه بوده و به خودم می گویم که نمی خواهم به آنجا برگردم.

من مطمئن نیستم که من صاف و خط دار هستم یا نه ، اصرارها در روز 10-13 بسیار زیاد بود اما راحت تر شد.

9-25 -Reapsed

من سعی می کنم خودم را آرام کنم ، الان از خودم خیلی عصبانی هستم اما قصد دارم برنامه ای برای هدف 3 هفته ای خود بیان کنم. اکنون 15 روز برای من یک رکورد محسوب می شود و نمی توانم فراموش کنم که تا این حد پیش رفته ام ، باید به این موضوع افتخار کنم.

ابتدا مواردی که من متوجه شده ام و دلیل عصبانی بودن من در اینجا است:

من متوجه شده ام که روزهای اول پرهیز از خواب راحت تر به نظر می رسم زیرا احساسی که هنگام عود مجدد داشتم هنوز در ذهنم تازه است اما با گذشت روزها فراموش می کنم که چرا حتی مزاحم شده ام و آن وقت است که همه چیز بد است. اگر می توانستم راهی پیدا کنم که احساسی را که پس از عود در روزهای بعد به وجود می آورم به خاطر بسپارم ، فکر می کنم می توانم پیشرفت بیشتری کنم.

دلیل عصبانیت از خودم این است که من از دختری به عنوان انگیزه خود برای ممتنع استفاده می کردم و هفته ها است که او را ندیده ام اما وقتی او را می بینم معمولاً حدود 1-2 روز بعد از عود من اتفاق می افتد و همیشه یک اتفاق احمقانه رخ می دهد . من می خواستم بیش از 2 هفته بدون P یا M بروم زیرا می خواستم او را ببینم و در اطراف او اعتماد به نفس داشته باشم اما نتوانستم او را ببینم و احساس کردم که تاکنون برای هیچ چیز موفق نشده ام و دوباره عود کردم.

من به یک اجتماع اجتماعی دعوت شدم که می دانستم دختری که دوست دارم در آن باشد ، به محل رسیدم و به محض دیدن او احساس عصبی و خجالتی کردم (2 روز قبل با او صحبت کردم و حالم خوب بود) من رفتم تا با دوستانم صحبت کنم و ما به هم سلام نکرده ایم یا چیزی شبیه به آن.

بعداً او در حالی که من با شخص دیگری صحبت می کردم به من آمد و شروع به پیوستن به صحبت های ما کرد اما من به آنچه او گفت پاسخ ندادم ، من فقط به صحبت با شخص دیگر ادامه دادم و او کمی به نظر می رسید آزرده خاطر شد و ما از او دور شدیم (فکر می کنم این باعث شد که فکر کند من او را نادیده می گیرم). او گاهی اوقات نوعی آدم ناجور است (مثل خودم) اما هر وقت صحبت می کنیم (و اگر چند روز قبل عود نکرده ام) همیشه به نظر می رسد که شیمی شدید داریم و آنقدر شدید است که وقتی صحبت می کنیم مثل اینکه فقط دو نفر هستند مردم در آن لحظه در جهان

رویداد من به پایان رسید دعوت شد و همه ما برخی از نوشیدنی ها و غذا ها را دریافت کردیم و همه ما فقط صحبت کردیم. من همچنان به خودم میگفتم که در طول شب با او صحبت کنم، اما من هرگز نمیتوانم خودم را به انجام آن برسانم. حتی سعی کردم مدت زمان کمی برای خودم نشسته باشم تا او بتواند با من صحبت کند (به طوری گنگ که می دانم) متوجه شدم که او چندین دقیقه بعد هم همین کار را انجام داد (با خودش پشت تلفن همراه خود نشسته بود من با برخی از افراد دیگر صحبت کردم)

وقتی شب به پایان می رسید ، من شروع به کمک به پاکسازی کردم و او را دیدم که داشتم این کار را می کردم ، ما فقط به چشمان یکدیگر نگاه کردیم انگار که آرزو داشتیم با هم صحبت کنیم اما فقط از کنار ما رد شدیم و احساس کردم بلا استفاده. من پس از آن چند بار او را دیدم که ایستاده است ، نمی دانم آیا او می خواست من صحبت کنم تا با او صحبت کنم یا نه. تا وقتی که کمک به پاکسازی را به پایان رساندم ، او را در حال رفتن دیدم و دیگر برای انجام هر کاری دیر بود. من واقعاً نمی خواهم او را از دست بدهم ، او بهترین چیزی است که برای من اتفاق افتاده است.

من به منبعی از انگیزه نیاز دارم که شخص نباشد ، اگر کسی بتواند چیزی را پیشنهاد دهد که بسیار خوب باشد و من نیز باید مثبت بمانم و دیگر در مورد دختری که در بالا ذکر کردم فکر نکنم.

برنامه من برای 3 هفته آینده این است که مشغول باشم و خیلی هوشیار نباشم که چند روز بدون P & M رفته ام زیرا وقتی روزها را می شمارم تمایل دارم که وقتی دور می شوم جشن بگیرم و سپس نگهبانم را پایین می آورم و سپس من تسلیم وسوسه ها می شوم. من از Habit Forge برای ثبت پیشرفت خود استفاده می کنم و هر روز برای مطالعه و تشویق به این سایت می روم اما احتمالاً حداقل به مدت یک هفته در وبلاگم چیزی نمی گذارم.

من داشتم به برخی از تصاویر انیمیشن که از نظر جنسی تحریک کننده بودند نگاه می کردم (می دانستم کاری که انجام می دهم اشتباه است ، در واقع به خودم می گفتم "شما می دانید این چگونه تمام خواهد شد" اما من گوش ندادم) و شروع به بررسی چیزهای بدتر و بدتر کردم و من به یک ویدیو ختم شدم و سپس شروع به خودارضایی کردم. غمگین من K-9 را بر روی لپ تاپم نصب کردم، واقعا فکر می کنم این به من کمک می کند، چیز مزاحم این است که من تا کنون حداقل 5 هفته بدون پورنو بوده ام.

 

بله ، سعی خواهم کرد و به چگونگی اوضاع فکر خواهم کرد ، اما برای من سخت است که روزها را پشت سر بگذارم و منتظر باشم تا اتفاق خوبی بیفتد ، من خیلی بی تاب هستم

 

من قطعاً اکنون بیشتر در بهبود زندگی ام تمرکز خواهم کرد ، 15 روز گذشته واقعاً عالی بود حتی اگر نتوانستم او را ببینم ، اما برای خوشبختی بسیار به او وابسته شدم و اکنون به خودم ثابت کرده ام که می توانم بدون او شاد باشید که عالی است.

9-28

من همین چیز بی خوابی را پشت سر می گذارم (در حال حاضر در روز 3). با تلاش من 15 روز رفتم. چند روز اول نمی توانستم بخوابم اما تقریباً در روز 5 یا 6 شروع به خوابیدن کردم.

10-1

امروز احساس کمی ذره ذره ای احساس کرده ام ، احساس می کند که دارم شروع می کنم به همان روشی که قبلاً فکر می کردم (خودم را زمین بگذارم و بگویم بی ارزشم).

شب گذشته من رفتم و کاملا متفاوت از روز 2 بودم. قبل از اینکه من خوشحال و با اعتماد به نفس بودم اما شب گذشته عصبی و بی دست و پا شدم و واقعا به من حسادت می کرد.

این دختر وجود دارد که من او را دوست دارم و ما قبلاً خیلی صحبت کرده ایم اما دیشب وقتی او را دیدم مثل این بود که نمی توانم چیزی بگویم و فکر می کنم باعث شدم او فکر کنم از او اجتناب می کنم. من دیگر نمی دانم چه کاری باید انجام دهم زیرا هر وقت او را می بینم یا واقعاً عالی است یا واقعاً ناجور است و من از این موضوع مریض می شوم.

من قصد دارم با این کار ادامه دهم و ببینم اوضاع چگونه پیش می رود.

10-2

امروز یک روز بسیار کسل کننده بود ، من صبح به کلیسا رفتم و این اشکالی نداشت و من با افرادی صحبت کردم که هیچ مشکلی ندارند. امروز هیچ اتفاق هیجان انگیزی رخ نداده است و من تمام روز دچار تغییرات خلقی شده ام و شروع به عطسه کردن بسیار کرده ام ، نمی دانم این موضوع با راه اندازی مجدد ارتباط دارد یا خیر.

این قطعاً چالش برانگیزترین راه اندازی مجدد است که من تاکنون انجام داده ام ، حتی اگر هیچ تمایلی به خودارضایی ندارم اما احساس می کنم مثل یک چرند هستم و نمی توانم به چیزی که جمعه شب اتفاق افتاده فکر کنم. من واقعاً احساس می کنم که در حال حاضر کسی ندارم که با او صحبت کنم ، مادرم و پدرم از من اجتناب می کنند زیرا آنها می دانند که من چگونه هستم وقتی شروع به تغییر حالت می کنم و من نتوانستم هیچ یک از افرادی را که معمولاً با آنها صحبت می کنم ببینم امروز.

من قصد دارم فردا تلاش کنم و مثبت باشم ، امیدوارم همه چیز تغییر کند ...

ویرایش: چند دقیقه پیش اوضاع به معنای واقعی تغییر کرده است ، من فهمیدم که به زودی به مسافرت می روم ، کاری که من واقعاً دوست دارم آن را انجام دهم و دوباره با والدینم صحبت می کنم. احساس می کنم دوباره انرژی دارم اما هنوز به چیزها فکر می کنم. که سریع بود!

10-3

امروز روز خیلی عجیبی بود ، روز بدی نبود اما خیلی هم شگفت انگیز نبود. اولین اتفاقی که افتاد این بود که من بعد از دیدن 2 خواب مثبت (دو بله) در طول شب از خواب بیدار شدم ، من در حال آرزوی خودارضایی بودم و دو بار انزال کردم ، این احساس خیلی واقعی بود و از اینکه دوباره عود کردم غمگین شدم اما بعد از آن بیدار شدم.

در مدرسه یک روز کاملاً عادی بود و به نظر می رسید مردم مشتاق صحبت با من هستند (چیزی که من همیشه هنگام ممتنع متوجه آن می شوم) یک اتفاق عجیب و غریب امروز رخ داده است ، من فهمیدم دوستم که اکنون سالهاست او را می شناسم دوجنسیتی است ، این واقعاً من را اذیت نمی کند اما در آن زمان واقعاً از این بابت ناراحت شدم.

قلب من شروع به ضرب و شتم سریع می کند و تقریبا احساس درد می کند وقتی که من در مورد دختر مورد علاقه من فکر می کنم، من احساس می کنم برای هیچ دلیل خوب است.

10-5

اتفاقی که فکر می کردم هرگز این اتفاق نیفتد امروز اتفاق افتاد ، من به والدین و برادرم در مورد اعتیاد من به پورنو گفتم (پس از بسیاری از اشک ها) ، من بسیار خوشحالم که این کار را انجام دادم. من در یک خانه مسیحی زندگی می کنم ، بنابراین انتظار خیلی بدتری داشتم اما چیزی که به دست آوردم حمایت بود و "شما تنها کسی نیستید که این موضوع را تحت تأثیر قرار داده است" ، البته والدین من فکر می کنند تماشای فیلم های پورنو مانند من خوب نیست. من خوشحالم که آنها قصد دارند با این کار از من حمایت کنند.

من احتمالاً جوانترین عضو این سایت هستم (16) و فقط می خواهم از همه برای همه چیز (وبلاگهای شما ، مباحث انجمن و غیره) تشکر کنم. همه شما کمک بزرگی به من کرده اید و من بسیار مصمم هستم که این اعتیاد را کنار بگذارم. من تصمیم گرفته ام که به والدینم لپ تاپ خود را بدهم و یک فیلتر اینترنت (K-9) نیز روی آن قرار دارد تا وسوسه نشوم. من توصیه می کنم به شخصی که می تواند به شما کمک کند در مورد اعتیاد خود بگویید زیرا کمک می کند مجبور نشوید به تنهایی.

10-11

نکته مهم در بهبودی سریع و موفقیت آمیز ، نگرش مثبت به زندگی و اطرافیان است زیرا اگر خود را کتک بزنید و خود را در این زمینه تحمیل کنید ، به جایی نخواهید رسید.

10-25

از آنجا که آخرین پست وبلاگم را 3 بار اقدام به راه اندازی مجدد کرده ام ، 12 روز ، 9 روز رفتم و آخرین ردیف من 7 روز بود (که دیروز به پایان رسید) من واقعاً اثرات منفی را که معمولاً داشته ام تجربه نکرده ام ، فکر می کنم این عمدتا به این دلیل است که من یک مثبت بودن را تمرین می کنم.

امروز روز 1 بود و احساس می کردم که خیلی طولانی تر شده ام ، اما در طول روز کمی افسردگی داشتم اما به نظر می رسید که کمرنگ می شود. من خیلی راحت با دختران مدرسه ام صحبت می کردم و به نظر می رسید که آنها به سمت من گرایش پیدا می کنند ، خیلی جالب است اما در حال حاضر احساس غم می کنم زیرا دختری که واقعاً می خواهم مرا نمی خواهد (حداقل من اینطور فکر می کنم ) و این باعث می شود احساس مریضی و ناامیدی داشته باشم.

من قصد دارم ادامه دهم و این بار بسیار مصمم تر هستم و حواس پرتی های کمتری وجود دارد بنابراین امیدوارم به هدف 3 هفته ای خود برسم.

11-7

امروز 2 هفته بدون PM برای این راه اندازی مجدد می گذرد ، این بار من اصلاً وسوسه نشده ام! زندگی اجتماعی من بسیار بهبود یافته است ، در طول این 2 هفته من خودم را بسیار تغییر داده و تبدیل به یک شخص واقعا مطمئن شده ام (افراد دیگر نیز این موضوع را مشاهده کرده اند) من قادر هستم با افرادی که من نمی دانم خیلی راحت تر صحبت کنم چیزی که قبلاً واقعاً با آن دست و پنجه نرم کردم.

اشتباه نکنید بعضی چیزهای منفی وجود داشته اما بسیار کم بوده است ، به عنوان مثال گاهی اوقات احساس ناراحتی می کردم و منفی فکر می کردم اما خیلی سریعتر توانستم عقب بروم ، واقعاً شگفت آور است! ای کاش می توانستم احساس خود را در حال حاضر به شما احساس کنم ، احساس می کنم در بالای دنیا هستم!

تعداد رکورد روزهای من برای راه اندازی مجدد 15 روز است ، بنابراین من تقریبا آنجا هستم و قصد دارم برای همیشه ادامه دهم! وقتی مزایای این کار را تجربه کردید دیگر نمی خواهید برگردید ، به من اعتماد کنید! زندگی هرگز بهتر نبوده است. بسیاری از مردم اگر بخواهند آن را کنار بگذارند بسیار خوشحال خواهند شد. با تشکر!

11-12

بسیار خوب ، بنابراین من آن را به روز 19 رساندم ، من هنوز در سرزمین ناشناخته ای هستم ، زیرا قبلاً هرگز نبوده ام. من تا روز 18 هيچ كس تسليم هيچ كاري نبودم (نگاه كردن به تصوير يا فيلم و لبه دار نبودن) اما در روز 18 با وجود داشتن K9 روي لپ تاپم به برخي از تصاوير پورنو نگاه كردم ، اين در واقع به من كمك كرد تا مانع شود چون متوجه شدم که وقتی به این اعتیاد تن می دهید ، اوضاع چقدر بد است ، بعد از اینکه به تصاویر پدر و مادرم مشکوک شدم و احساس غم و تنبلی کردم. من از آن زمان به بعد به چیز دیگری نگاه نکرده ام ، بنابراین این یک تسکین است.

11-14

بله درست است که من عود کردم ، اما نکات مثبتی در این زمینه وجود دارد ، من 3 هفته به هدفم رسیدم و در طی این راه اندازی مجدد برخی از موارد را آموخته ام که در راه اندازی مجدد بعدی من مفید خواهد بود. من مدتی قبل و بعد از عود كردن به چیزی پی بردم: شما نیازی به منفی یا ضد اجتماعی بودن بعد از عود ندارید ، شما می خواهید خوشبخت باشید یا ناراضی. تعقیب کننده در حال حاضر برای من وجود ندارد. من چند بار گذشته که عود کردم ، متوجه این اتفاق شده ام.

12-30

من مدتی در این سایت نبوده ام و چیزهای زیادی برای گفتن در مورد آنچه در این سال اتفاق افتاده است دارم. در ابتدای سال من خجالتی ، ناامن ، افسرده و ضد اجتماعی بودم و اکنون به عقب نگاه می کنم می بینم که اکنون یک شخص کاملاً متفاوت هستم. اکنون استفاده از پورنو را متوقف کرده ام ، گرچه هنوز هم اصرار می کنم.

با اندکی سابقه از من ، من هرگز بچه محبوبی نبودم ، نمی توانستم با دختران صحبت کنم (هیچ دوستی که دختر باشند) و فقط حدود 2 دوست صمیمی داشتم. من همیشه به خودم می گفتم که زندگی من بی ارزش است و مدتها فکرهای خودکشی داشتم. من همیشه تعجب می کردم که چرا زندگی من به همین روال است ، تا زمانی که شروع به مشاهده یک الگوی کردم: هر زمان که من پورنو تماشا می کردم یا خودارضایی می کردم ، همیشه آنچه را که به نظر می رسید "بدشانسی" است ، بدست می آورم ، بنابراین آنچه انجام دادم این بود که تصمیم گرفتم خودارضایی را متوقف کنم به مدت 2 هفته و ببینید چه اتفاقی افتاده است ، این بهترین تصمیم زندگی من است.

در طی 2 هفته ای که من رای ممتنع داشتم ، با دختری روبرو شدم که اکنون واقعاً دوست بزرگ من است ، این اولین باری بود که به سراغ دختری رفتم و با او صحبت کردم و واقعاً شوکه شدم که نبودم عصبی و من در حین صحبت با او بسیار مطمئن بودم ، پس از آن هر روز با یکدیگر صحبت می کردیم تا اینکه خواب آرامی دیدم و از دور شروع کردم و احساسی را که قبل از رای ممتنع احساس کردم احساس کردم. این چیز بد و خوبی بود ، بد بود زیرا باعث شد کمی او از من دور شود اما خوب بود زیرا من اثبات کردم که پورنو و استمنا a بر زندگی من تأثیر منفی گذاشته است. نیازی به گفتن نیست که من و این دختر اکنون دوستان بسیار خوبی هستیم.

من همچنین دریافتم که وقتی رای ممتنع می توانم خیلی بهتر با مردم (دختران و دختران) صحبت کنم و با افتخار می گویم که اکنون یک دوست دختر (اولین دوست دختر مناسبم) دارم و او کاملا زیبا است. قبل از این که زندگی من بیچاره بود همیشه فکر می کردم کسی را پیدا نمی کنم و هیچ کس نمی تواند من را دوست داشته باشد اما اکنون اعتماد به نفس من آسمان شده است و حتی نمی توانم به شما بگویم که چقدر خوشحالم. 2011 برای من سال تحول بزرگی بوده است و من بسیار مشتاقانه منتظر 2012 و سالهای آینده هستم.

by ماله

بلاگ خود را ببینید